درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۲٬۰۳۵ مورد.
۸۶۳.

تأثیرپذیری سهراب سپهری از عرفان شرق در حوزه اخلاق زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط زیست سهراب سپهری عرفان شرق اخلاق شرق

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اخلاقی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات جریانها و مکتبهای عرفان و تصوف
تعداد بازدید : ۳۲۹۲ تعداد دانلود : ۱۶۶۳
سهراب سپهری، شاعر و نقاش مسلمان و طبیعت گرا، در گذر از کشورهای شرق دور، با عقاید و باورهای آنان آشنا و این آشنایی موجب شد که شعر او رنگی از عرفان و اخلاق آیین های شرقی به خود بگیرد. «هندوییسم»، «بودیسم»، «تائوییسم» و «ذنیسم»، اصلی ترین ادیان و آیین های کشورهای شرق دور (چین، هند، و ژاپن) هستند که سهراب تحت تأثیر آموزه های آنها به ویژه در حوزه اخلاق قرار گرفت؛ اخلاقی که هر سه حوزه فرد، اجتماع، و زیست کره را دربر می گیرد. در این مقاله، پس از معرفی دیدگاه های ارزشی درباره اخلاق زیست محیطی، مباحث مربوط به اخلاق زمین در شعر سهراب و مطابقت آن با آیین های شرقی بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد که کانون ارزشی زیست محور در دیدگاه سپهری و آیین های شرق مشترک است.
۸۶۴.

بررسی عوامل مؤثر بر شتاب روایت در رمان شازده احتجاب(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۴ تعداد دانلود : ۱۰۰۸
ژرار ژنت را می توان بزرگ ترین نظریه پرداز در زمینة بررسی «زمان در روایت» دانست. ژنت برای سنجش شتاب روایت، شمار صفحات رمان را بر زمان تقویمی بازنمایی شده در متن تقسیم می کند و نتیجه را معیار بررسی قرار می دهد. زمان در شازده احتجاب گلشیری پیشروی بسیار کندی دارد، اما در ذهن شازده و دیگر شخصیت های آن، با شتابی وصف ناپذیر در حال پیشروی و پسروی است. در لایة بیرونی رمان که زمان تقویمی بازتاب بیشتری دارد، می توان پیشروی کندی در زمان داستان احساس کرد که با الگوی ژنت همخوانی دارد. در بررسی شتاب روایت در این رمان، چه همة زندگی شازده را خط اصلی روایت بدانیم و چه شب پایانی زندگی او را خط اصلی و دیگر بخش های رمان را گذشته نگری بشماریم، عوامل کاهنده و افزایندة شتاب روایت یکسان است؛ اما با هریک از این دو رویکرد، اندازه تأثیرگذاری این عوامل دگرگون می شود. شتاب روایت در رویکرد نخست، بسیار تند و در دوم، بسیار کند است.
۸۶۶.

نگاهی جامعه شناختی به علل و آیین جنگ ها در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

۸۶۸.

نقد فمینیستی رمان سگ و زمستان بلند(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۵۶۸
ظهور جنبش فمینیسم، چه در عرصة سیاست و اجتماع و چه در حوزة ادبیات، نتیجة کم اهمیت تلقی شدن زنان در جامعة مردسالار بود. این جنبش با اندیشة برابری طلبی، آزادی خواهی و احقاق حقوق زنان، از اواخر دهة 1960 به این سو، به صورت جدی در ادبیات و نقد ادبی رایج شد و تأثیر قابل توجهی بر جهت گیری تفکر انتقادی در برخورد با ادبیات گذشته و نیز خلق آثار ادبی جدید به ویژه از سوی زنان نهاد. بررسی تصاویر زنان در آثار ادبی و نیز بازتاب تجربه ها و عواطف زنانه در نوشته های زنان، از موضوعات مهمِ نقد فمینیستی است. از داستان نویسانِ زنِ ایرانی، شهرنوش پارسی پور در داستان هایش، به ویژه در رمان سگ و زمستان بلند، توجه عمده ای به مسائل زنان دارد. اعتراض نویسنده به وضع زنان در جامعه، توجه به تجربه ها و احساسات زنانه و ستیز با مردسالاری، از ویژگی های برجستة این رمان است. نگارندگان در این مقاله به نقد این رمان از منظر نظریه های ادبی فمینیسم پرداخته اند.
۸۶۹.

روایت شناسی داستان های کوتاه نادر ابراهیمی و اکرم هنیه (مطالعه موردی: داستان «غیرممکن» و «هزیمة شاطر حسن»)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مطالعات فرهنگی ادبیات تطبیقی فرهنگ و ارتباطات استعمار فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۴۶۴ تعداد دانلود : ۶۶۲
نگاه روایت شناسانه، با تأکید بر ساختار روایت می کوشد با عبور از رویه یا سطح و ساختار متن، به لایه های درونی آن دست یابد. در حقیقت، نویسنده با ایجاد نوع خاص روایت و راوی در داستان خود، سلسله ای زنجیروار از «نویسنده، پیام و گیرنده» را به کار می گیرد. در این پژوهش، تلاش شده است تا به روش توصیفی - تحلیلی، از یک سو با استفاده از فرضیة مدل کنشی گریماس، ارتباط میان شخصیّت های داستانی و از سوی دیگر به یاری روایت شناسی پراپ یعنی فرایند پایدار و ناپایدار، ساختار و مناسبات درونی نشانه های متن دو داستان کوتاه «غیر ممکن» از نادر ابراهیمی، نویسندة ایرانی و «هزیمة شاطر حسن» (شکست شاطر حسن) از اکرم هنیه، نویسندة فلسطینی را مورد بررسی قرار دهد. نتایج نشان از آن دارند که این دو نویسنده با ایجاد نوع خاص روایت و راوی در داستان خود، سلسله ای زنجیروار از نویسنده، پیام و گیرنده را به کار گرفته اند. دو داستان مذکور از طرح بسیار مناسبی برخوردارند؛ چراکه هیچ حادثه ای در آن ها نیست که با کلّیت داستان بی ارتباط و در القای مفهوم کلّی داستان، نقشی نداشته باشد. زاویة دید در آن ها، دانای کلّ است و در طول روایت، صحنه پردازی های مختلف راوی قابل مشاهده اند. علاوه بر آن، به ندرت ممکن است شخصیّت اصلی، حامل کلّ جهان بینی یا اعتقادات یک نویسنده باشد؛ امّا بررسی این دو داستان نشان می دهد که ابراهیمی و هنیه به خوبی توانسته اند خود را تمام و کمال به صورت شخصیّت های اصلی داستان درآورند و به این وسیله، اعتقادات و جهان بینی خویش را در قالب این شخصیّت ها به خواننده ارائه نمایند. از دیگر نکاتی که این دو نویسنده به آن توجّه داشته اند، استفاده از داستان کوتاه برای به تصویر کشیدن اوضاع نابسامان مملکتشان است؛ زیرا در جوامعی که مدام دستخوش ناآرامی و بی ثباتیند، نویسنده بیشتر به نوشتن داستان کوتاه اکتفا می کند تا اوضاع سیاسی- اجتماعی جامعه تقریباً تثبیت یابد.
۸۷۱.

بررسی دو داستان کودک از احمدرضا احمدی بر پایة نظریة خوانندة درون متن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احمدرضا احمدی ایدن چمبرز خوانندة نهفته داستان کودک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد خواننده محور
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات کودک و نوجوان داستان
تعداد بازدید : ۳۵۱۴ تعداد دانلود : ۱۹۹۷
در این مقاله دو داستان از تازه ترین داستان های احمدرضا احمدی، براساس یکی از رویکرد های مهم خواننده محور از ایدن چمبرز (خوانندة نهفته در متن) تحلیل شده است. چمبرز برای شناخت خوانندة نهفته و ویژگی های او، بررسی چهار عنصر سبک، زاویة دید، طرفداری و شکاف های گویا را پیشنهاد می کند که در کتاب های کودک بسیار مهم اند. زبان ساده و روان، استفاده از عناصر آشنای کودکانه و شخصیت پردازی های ملموس و باور پذیر، در کنار تصویر های زیبا و دل نشین داستان های احمدی می توانند کودکان کم سن وسال و خوانندگان عام با سطح پایین دانش و آگاهی را جذب کنند. فضا سازی ها و تناسب ها، ساختار روایت و تکرار ترجیع وار و معنا دار برخی عناصر می توانند ذهن و تخیل خوانندگان کودک حرفه ای، نوجوانان و حتی بزرگ سالان را به تلاش وادارند.
۸۷۲.

ارتباط زمانمندی و کنشگران در داستان کوتاه «مرده کشان جوزان» اثر ابوالقاسم پاینده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۱ تعداد دانلود : ۵۲۶
نوشتار حاضر به بررسی زمان و کارکرد آن در داستان کوتاه «مرده کشان جوزان» اثر ابوالقاسم پاینده می پردازد. این عنصر اساسی در این داستان به صورت خاصی منعکس شده است. روال روایت، سیری خطی دارد که با نگاه به گذشته و خاطرات کودکی در زمان حال روایت می شود. بسامد تعداد صفحات و توصیف کنشگران، ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارد. هرگاه نویسنده قصد برجسته کردن رذیلت های اخلاقی جامعة عصر خویش را مد نظر داشته باشد، زمان به صورت خاصی اطناب می یابد و عرصة ظهور کنشگران بیش از پیش فراهم می گردد. اما تلخیص زمان، این امکان را از نویسنده سلب می کند. گویی توصیف کنشگران نیز توأم با زمان خلاصه می شود. نویسندگان در این پژوهش کوشیده اند تا زمانمندی روایت این داستان را بر مبنای نظریه «ژرار ژنت» در بوته نقد و بررسی قرار دهند. ارتباط کنشگران این داستان نیز در پایان بر مبنای نظریه «گراماس» طرح شده و در پایان ارتباط میان این دو عنصر تشریح شده است.
۸۷۴.

دگرگونی ایزد بانوان در رمان خوف، اثر شیوا ارسطویی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسطوره رمان خوف شیوا ارسطویی ایزد بانوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۵ تعداد دانلود : ۶۸۱
نقد اسطوره ای، به کشف اسطوره ها و کهن الگوها و چگونگی آنها در ادبیات می پردازد. رمان خوف نوشته شیوا ارسطویی، رمانی ست که می توان در لایه های پنهان آن نشانه های کهن الگویی و اسطوره ای را یافت و با تحلیل آنها به خوانش تازه ای از متن رسید. هدف این مقاله ردیابی ویژگیهای اسطوره ای و کهن الگوییِ این رمان بر مبنای نقد اسطوره ای ست. خوانش رمان خوف، با این روش، علاوه بر آشکار کردن جهان نمادین آن و یافتن رمزگان های اساطیری، نشان می دهد که یکی از بن مایه های اصلی در این رمان، مسخِ ایزد-بانوان است. ایزد-بانوان اساطیری، که پیش از این نماد قدرت، باروری، فراوانی و آبادانی بوده اند، در دنیای مدرن، در مقابله با سایه و وجه مردانه خود قرار گرفته، دگرگونی یافته و ویژگیهای الهگی را از دست داده اند. شخصیت اصلی رمان خوف نیز که زنی زیبا و قوی بوده است، بر اثر ترس زیاد و در مواجه با وجه مردانه ذهن خود که به شکل پسر سرهنگ در داستان ظهور می کند و از سویی نماد قدرت نیز هست، تضعیف شده، به تدریج قدرت خود را از دست داده، در نهایت مسخ شده و به شکل موش درمی آید.
۸۷۵.

تحلیل ساختاری طرح داستان «از خم چمبر» دولت آبادی بر اساس الگوی گریماس

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی روایت شناسی گریماس یحیی دولت آبادی از خم چمبر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۳۳
گریماس و دیگر معنا شناسان مکتب پاریس بر این باورند که واقعیت، همواره گریزنده است و عوامل بیرونی دخیل در پدید آمدن روایت و ریشه های واقعی آن همواره مبهم اند. بر این اساس روایت، گونه ای شبیه سازی از واقعیت یا شبه واقعیت است. گروهی از منتقدان ساختارگرا به فرمهای روایی و بررسی عناصر داستان و قوانین ترکیب آنها پرداخته اند. از جمله «گریماس» با ابداع نظامی مبتنی بر نمایش شکل واره ای برای روایت، طرحی، بر مبنای چگونگی روابط بین کوچک ترین واحدها، پیشنهاد می کند. در پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این سؤال هستیم که آیا تطابقی بین ساختار داستان از خم چمبر با الگوی گریماس وجود دارد یا خیر؟ بنابراین طرح داستان از خم چمبر به عنوان یکی از اجزاء تشکیل دهنده ی آن، بر اساس الگوی این ساختارگرا، بررسی و تحلیل شده است. ضرورت و هدف این پژوهش شناساندن هر چه بهتر نظریه ی گریماس و بررسی میزان انطباق داستانی با پژوهش او و تحلیل ساختار آن داستان بر پایه آن نظریه است. روش تحقیق، تحلیلی است و نشان می دهد که ساختار روایی داستان با نظریه گریماس منطبق است.
۸۷۷.

دراسه نقدیه فی توظیف الاسترجاعات فی قصه النبی یوسف(ع) (دراسه على أساس نموذج جیرار جینت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوره یوسف زمن الروایه جیرار جینت الترتیب الاسترجاع

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۴۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۳۷
عنصر الزمان هو الحجر الأساس فی الحیاه عامه وفی الحیاه الأدبیه خاصه ولطالما شغلت هذه القضیه أذهان الباحثین. ومن ثمّ فالروایه هی الزاخره بالأحداث والأفعال وهما عنصران لاینفصلان عن الزمن الروائی. فهنالک نقاشات قامت لتشید بجانب من جوانب هذا العنصر الحاسم. ومن الذین شمّروا عن سواعدهم لینالوا حظاً فی هذا المیدان هو جیرار جینت الذی اقترح نموذجاً لتحلیل الزمن الروائی فی کتابه «خطاب الحکایه» ومقترحه قام على أکتاف ثلاثه عناصر؛ هی: الترتیب، الاستمرار، والتواتر. تقنیه الترتیب تقوم بدراسه الاسترجاعات والاستباقات فی النص السردی. والاسترجاعات هی الرجوع إلى الحادث الماضوی وإعادته لأهداف خاصه. استهدفت المقاله تبیین فاعلیه الاسترجاعات ومدى تأثیرها فی قصه یوسف النبی(ع) فی القرآن الکریم وبعد مقدمه فی تبین الترتیب الزمنی وأنواع الاسترجاعات درست المقاله توظیف الاسترجاعات فی القصه واختارت المنهج الوصفی التحلیلی أساساً للدراسه. وصلت المقاله أخیراً إلى أنّ الاسترجاعات المتواجده فی قصه النبی یوسف(ع) فی القرآن الکریم تؤدی إلى انسجام هذه القصه وتواشجها والاسترجاعات الداخلیه هی من أکثر أنواع الاسترجاعات تواتراً فی قصه یوسف النبی(ع) وهذا الأمر لعب دوراً هاماً فی تکوین السرد العنقودی لهذه الحکایه حیث إنّها تتمحور حول بؤره رئیسه هی رؤیا یوسف(ع) التی تبدأ من عهد الطفوله إلى أن تنتهی القصه بتأویلها فی المشهد الأخیر. المشهد الرابع هو أکثر المشاهد دینامیه وانفعالاً فی قصه یوسف النبی(ع) کما أنّه أوسع مجالاً قیاساً بالمشاهد الأخرى، والاسترجاعات فی هذا المشهد تبرز أشد البروز وتسهم إسهاماً کبیراً فی انفکاک العقد النهائیه للحکایه، حیث لا یمکن التغاضی عن دورها الجلی.
۸۷۸.

نظریه پذیرش در نقد ادبی و ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی نقد ادبی مکتب فرانسه نظریه پذیرش مکتب امریکا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹۵ تعداد دانلود : ۱۹۷۰
رابطه تنگاتنگ و فشرده علوم و فنون، در غالب اوقات چالش ها و فرصت هایی را به همراه دارد که شناسایی آنها کمک شایانی به محققان و پژوهشگران در این زمینه ها می رساند. حوزه های نقد ادبی و ادبیات تطبیقی از حوزه هایی هستند که مفاهیم و زمینه های مشترک بین آنها چنان گسترده است که گاه تشخیص مرزهای میان این دو حوزه را دشوار می سازد. یکی از زمینه های مشترک بین نقد ادبی و ادبیات تطبیقی، نظریه پذیرش است. در این مقاله، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، می کوشیم تا ریشه ها و اصول این نظریه را شناسایی کرده، نقاط مشترک آن را در نقد ادبی و ادبیات تطبیقی متمایز کنیم. نتایج چنین نشان می دهد که نظریه پذیرش توانسته است هم زمان با پر کردن خلأ اساسی نقد ادبی در زمینه غفلت نسبی از نقش خواننده در تحلیل اثر ادبی، به غنای ادبیات تطبیقی در دو مکتب فرانسوی و امریکایی کمک کند.
۸۷۹.

بررسی و تحلیل کهن الگوی پیر فرزانه در رساله های سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان کهن الگو سهروردی داستان های رمزی پیر فرزانه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی نقد کهن الگویی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۳۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۳۷۱
نقد کهن الگویی که مبتنی بر نقد روان شناختی است، به مطالعه و بررسی کهن الگوهای یک اثر می پردازد و نشان می دهد که چگونه ذهن شاعر یا نویسنده آن ها را به شیوه نمادین متجلّی ساخته است. «پیر فرزانه» یکی از مهمترین کهن الگوها در ادبیات است که خویشکاری هدایت معنوی کهن الگوی «قهرمان» را برعهده دارد. در قاموس تصوّف، این کهن الگو در سیمای پیر طریقت جلوه گر می شود که با راهنمایی و ارشاد سالک ( قهرمان وادی طریقت) در تمامی مراحل دشوار سیر و سلوک، وی را گام به گام در این طریق پیش می برد و با تربیت معنوی و اصلاح معایب نفسانی، او را به سرمنزل مقصود می رساند . آثار عرفانی شیخ شهاب الدین سهروردی نیز از این قاعده مستثنی نیست و حضور و نقش آفرینی پیر فرزانه در قالب نمادین حکیمی متألّه در حکایاتی تمثیلی همچون: عقل سرخ، آواز پر جبرئیل و رساله الطیر، رکن اصلی آموزه های شیخ اشراق را تشکیل می دهد. در این آثار، از شخصیت پیر با تعبیراتی چون نخست فرزند آفرینش، سپید نورانی و دیرینه سالِ سرخ روی یاد شده و جغرافیای حضور او عوالمی رمزی چون صحرای معرفت، کوه قاف و عالم مثال معرفی شده است. او مرشد سالک در جریان سفر معنوی از خاک تا افلاک و دستگیر او در مهالک طریق دشوار این سیر و سلوک است. مهم ترین ویژگی کهن الگوی پیر فرزانه در آثار سهروردی شخصیت فرهمند اوست که با جاذبه روحانی خویش، سالک را مجذوب خود می کند و او را وا می دارد که پای در وادی سلوک نهد و با نورانیتی که شاخصه مکتب اشراق است، ظلمات طریق را در روشنای شناخت و معرفت، مستحیل سازد.
۸۸۰.

بررسی سفر قهرمانی شخصیت در بوف کور با تکیه بر کهن الگوهای بیداری قهرمان درون

کلیدواژه‌ها: بوف کور صادق هدایت کهن الگوها نقد کهن الگویی سفر قهرمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹۵ تعداد دانلود : ۱۴۲۷
نقد کهن الگویی از نظریه های مدرن نقد ادبی و مبتنی بر نقد روان شناختی است که براساس آرای یونگ بنا شده است. در این نوع نقد، ضمن مطالعه و بررسی کهن الگوهای یک اثر، چگونگی جذب آنها توسط ذهن شاعر و نویسنده نشان داده می شود. کهن الگوها که محصول تجربه های مکرر بشر در زندگی است و در ناخودآگاه وی به ودیعه نهاده شده، از زوایا و ابعاد گوناگون مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. برپایه ی این مطالعات، سفر قهرمانی برای رسیدن به کمال و رویای فردیت با تکیه بر حضور کهن الگوها در زندگی هر فرد میسر است. هدف این مقاله، بررسی رمان بوف کور نوشته ی صادق هدایت از منظر نقد کهن الگویی با تکیه بر مبانی فکری کارول پیرسون و هیوکی مار برپایه ی کهن الگوهای دوازده گانه ی بیداری قهرمانان درون است. نگارندگان تلاش می کنند نشان دهند شخصیت های داستانی نیز همچون شخصیت های هشیوار، با تجلی این کهن الگوها، می توانند در فرایند تفرّد گام نهاده و سفر قهرمانی را پیش گیرند. نتایج این تحقیق نشان می دهد رمان بوف کور سرشار از کهن الگوهاست و به دلیل رویکرد روان شناسی خود، برپایه ی نظریات کهن الگویی قابل تحلیل است. بوف کور با حلول 9 کهن الگو، روند تفرد را در پیش می گیرد و دیگر شخصیت های داستان نقش پرورش دهندگی را در مسیر تشرف برای او دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان