درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۲٬۰۳۵ مورد.
۱۲۶۲.

تحلیل بینا متنی روایت اسطوره ای «سالمرگی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت اسطوره ای رمان سالمرگی رمان جنگ رمان پست مدرنیستی تحلیل بینا متنی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی مکتب های ادبی پست مدرنیسم
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
تعداد بازدید : ۳۷۵۸ تعداد دانلود : ۱۷۶۳
همزادی و تلازم ادبیات داستانی با تحولات جهان جدید و ویژگی روایی رمان و توانایی این قالب داستانی معاصر در انعکاس موضوعات متنوع و بازتاب سلایق، روشها، سبکها و همچنین نمایش افکار و عقاید و گفتمانهای رایج جامعه، موجب شد ساختار و عناصر روایی رمان، گسترده ترین زمینه برای ظهور و انعکاس اسطوره ها یا اشاره به آنها به حساب آید. این رویکرد رمان نویسان اسطوره محور در استفاده و انعکاس اسطوره ها به دلیل توجه آنان به دلالتهای معنایی و نمادین اسطوره های مورد نظر خود به رمان اسطوره ای، امکان تحلیل بینا متنی می دهد. بازآفرینی اسطوره ها را در قالب روایت در دوره جدید، باید یکی از عناصر شاخص در رهیافت ادبیات پسامدرن به شمار آورد. ازاین رو، این مقاله در پی تحلیل روایت شناسانه با رویکرد بینا متنی «سالمرگی»، یکی از رمانهای پست مدرنیستی ایران است که با محوریت دو بنمایه کلیدی اسطوره ای یکی «تقابل مرگ و زندگی» در قالب روایتهای اسطوره ای پسرکشی و دیگری «قربانی» با تاکید بر مظلومیت قهرمانان شکل گرفته است. از آنجا که پردازش روایت اصلی داستان معطوف به جنگ تحمیلی یا متاثر از آن است، «سالمرگی» جزء نخستین تجربه های پسامدرنی رمان نویسان ایرانی درباره جنگ قرار می گیرد.
۱۲۶۳.

وجه غالب و بازی ساختار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان ساختار شعر معاصر وجه غالب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶۰ تعداد دانلود : ۸۴۵
«وجه غالب» کلید بوطیقای صورت گرایی است. این عنصر جزء تمرکزدهنده به یک اثر هنری است؛ این جزء بر اجزاء و عناصر دیگر فرمان می راند، آن ها را تعیین می کند، متحول شان می کند و در نهایت این عنصر حاکم است که یکپارچگی و انسجام ساختار را تضمین می کند. «وجه غالب» عنصری زبانی و اغلب مکرّر است که در هیئت یک سمبل، یک شُعار یا اصطلاح، پاره ای مکرر و یا مصراعی مکرر و... در سطح ساختار شعر ظاهر می شود. «وجه غالب» هرچه که باشد با هدف «ایجاد مرکزیت معنایی»، «اسکلت بندی ساختار»، «واسازی ساختار»، «مدخل آفرینی متعدد برای شعر»، «تقویت موس یقی زبان»، «مکث و وقف توصیفی»، «عق لانیّت شعر»، «وحدت لحن»، «فضاسازی» و... طراحی و ابداع شده است. این مقاله به دنبال کشف و تشریح عملی و علمی کیفیّت وجه غالب در زبان و ساختار شعر معاصر است.
۱۲۶۶.

سهراب سپهری، اندیشه ای عادت ستیز، شعری هنجارگریز؛ بررسی سه دفتر شعر «صدای پای آب، مسافر و حجم سبز»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهراب سپهری نقد ادبی شعر معاصر آشنایی زدایی عادت ستیزی هنجارگریزی معنایی هنجارگریزی واژگانی هنجارگریزی زمانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر گرایشهای نو در شعر و داستان
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد فرمالیستی (صورتگرا)
تعداد بازدید : ۶۵۵۷ تعداد دانلود : ۳۳۶۲
یکی از رویکردهای گوناگون امروزه به آثار ادبی، همزمان متن و محتوا را در نظر می گیرد و از افراط و تفریط های پیروان فرمالیسم و محتواگرایان دوری می جوید. کسانی چون باختین و گلدمن، شیوه تحقیقاتی خود را بر چنین رویکردی بنیان نهاده بودند. در این رویکرد اعتقاد بر این است که میان محتوای اثر و جهان بینی نهفته در آن با متن اثر، رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد. بررسی شعر سهراب سپهری می تواند گواهی بر درستی چنین رویکردی باشد؛ چرا که می توان میان اندیشه عادت ستیز سپهری و زبان هنجارگریزش ارتباط برقرار کرد. مطالعه شعر سپهری نشان می دهد که اندیشه عادت ستیز او بر زبانش نیز تاثیر گذاشته است. نمونه های فراوان هنجارگریزی و هنجارشکنی در شعر او موکد این امر است. نکته قابل تامل اینکه سپهری از بین انواع هنجارگریزیها (= معنایی، واژگانی، زمانی) بیشتر از هنجارگریزی معنایی مانند تشخیص، پارادوکس، کاربرد تصاویر و ترکیبات تازه، نماد و حس آمیزی و ... استفاده کرده و از انواع دیگر هنجارگریزی، کمتر بهره جسته است. دلیل این امر را باید در اندیشه و نظام خاص فکری سهراب جستجو کرد که از سویی بیشتر در پی توجه به معنا و ارایه مضامین و اندیشه های عرفانی است و از سویی دیگر هر گونه رویکرد به گذشته را نفی می کند و همواره در پی تازگی و غبارروبی از هستی است. بنابراین نمی توان انتظار داشت از هنجارگریزی زمانی (باستانگرایی)- که مخالف دیدگاه فکری وی است- استفاده کند.
۱۲۶۹.

محتوای جامعه شناختی گلستان سعدی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جامعه شناختی سعدی گلستان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
تعداد بازدید : ۳۴۲۵ تعداد دانلود : ۵۸۳۰
گلستان سعدی به عنوان اثری که از جملهء آثار موفق جهان و ایران قرار دارد، میتواند نمونهای عالی و مهم در تاریخ ادبیات ایران به شمار آید که در صورت تحلیل جامعهشناختی آن، قادر خواهیم بود ضمن ورود روشمند به تحلیل جامعهشناختی آثار ادبی ایران، از منظر جامعهشناسی تاریخی، امکان درک و فهم جامعهشناختی دورهای از تاریخ بغرنج و مهم ایران و توصیفی جامعهشناختی از وضع اجتماعی و فرهنگی آن عصر را فراهم آوریم. در این راه امکان درک و توصیف نهادهای مهم اجتماعی در قرن هفتم از جمله نهاد سیاست، حکومت،خانواده، اقتصاد، دین و آموزش و پرورش و همچنین اطلاعاتی در خصوص نقشها و هنجاری اجتماعی در متن نهادهای اجتماعی به دست میآید که به همراه سایر اطلاعات موجود در گلستان سعدی میتواند تصویری نسبتاً کامل از یک جامعه ارایه نماید.در این مقاله کوشیده شده است تا از این منظر گلستان مورد بررسی قرار گیرد.
۱۲۷۰.

پژوهشی بر عنصر آب در روش نقد ادبی گاستون باشلار (با نگرشی بر شعر کسایی مروزی) (عنوان عربی: دراسة عنصر الماء وفقا لمدرسة غاستون باشلار النقدیة (بالنظر إلی أشعار کسائی مروزی))

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم طبیعت و عناصر طبیعی در ادبیات
تعداد بازدید : ۳۴۰۶ تعداد دانلود : ۱۳۶۰
گاستون باشلار (1962-1884م.)، معرفت شناس، فیلسوف علم، نظریه پردازِ تخیل و از ساختارگرایان آغازین فرانسوی است که شیوه ای جدید در سخن شناسی و سخن سنجی بنیان کرد.تصویرپردازی های شاعران و نویسندگان، اغلب، در چهار عنصر اصلی -آب، آتش، خاک و باد- ریشه دارد.مجدالدین ابوالحسن یا ابواسحاق کسایی مروزی (391-341 ه- .ق.) یکی از شاعران نیمه دوم قرن چهارم و ابتدای قرن پنجم هجری قمری است. اشعار کسایی، ساده و روان و مفاهیم شعری و توصیف های او، اغلب، عینی، محسوس و طبیعت گرا است. درحقیقت، کسایی در شعر، نقاش است.اگرچه از دیوان اشعار این شاعر شیعی مذهب، تنها سیصد بیت باقی مانده است، با همین مقدار باقیمانده نیز به راحتی می توان به نگرش کسایی درمورد طبیعت، به ویژه کارکرد ویژه عنصر آب پی برد.در این مقاله سعی شده است با بررسی عناصر طبیعت، در شعر کسایی مروزی -به عنوان یکی از شاعران سنت گرا- و با به کارگیری روش نقد ادبی گاستون باشلار و نظریات وی در این زمینه، روشی نو در شناخت بیشتر و بهتر نگاه و اندیشه این شاعر ارایه شود.چکیده عربی:یعدّ غاستون باشلار، واحدا من الإیبستمولوجیین، والفلاسفة الفرنسیین، ولقدکرّس جزءا کبیرا من حیاته لفلسفة العلوم، وهو واضع نظریة الخیال، کما یعتبر من البنیویین الفرنسیین الأوائل، حیث أنشأ أسلوبا جدیدا فی النقد الأدبی. یعتقد هذا الناقد أن للأوصاف الأدبیة والصور الفنیة، نظاما معینا. کما یری أن النظریة الکاملة هی التی تقوم بتعریف هذا النظام، وتحدیده.فالصور الفنیة للشعراء والکتّاب، تنبع عن العناصر الکوسمولوجیة الأربعة للعالم (الماء، النار، الأرض، الهواء) وهذه العناصر، هی التی تخلق الخیال المادی. ووفقا لنظریة باشلار، هناک علاقة بین عناصر الکون الأربعة، وأسلوب الحیاة؛ فتختلف مشاعر الذین یتخیلون فی بیئة الماء والنار أو الأرض، والهواء. والشاعر الذی یصف خریر الأنهار، لیس مماثلا لکاتب یصوّر اضطراب شعلة النار.یحاول هذا المقال تقدیم طریقة جدیدة لمعرفة آراء کسائی مروزی باعتباره شاعرا تقلیدیا، بعد دراسة عناصر الطبیعة فی شعره، باستخدام أسالیب غاستون باشلار النقدیة، ونظریاته فی هذا المجال.
۱۲۷۱.

بایونگ و سنایی تاویل غزلی از سنایی بر مبنای روان شناسی تحلیلی یونگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: عرفان یونگ سنایی نقد روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای روانشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
تعداد بازدید : ۱۵۶۰ تعداد دانلود : ۱۲۳۹
کارل گوستاو یونگ از نظر تاثیر بر اندیشه قرن بیستم و یاری به شناخت وضعیت انسان شخصیتی بزرگ و قابل تقدیر و هم ردیف روان شناسان بزرگی چون زیگموند فروید است. مفاهیمی که او ابداع کرد از جمله کهن الگوهای باستانی، ناخودآگاه جمعی، نقاب و سایه و نیز طبیعت هدفمند روان انسان که به سوی تفرد پیش می رود، جزیی از فرهنگ بشری معاصر است.از این رو ما در این مقاله برآنیم بر مبنای روان شناسی تحلیلی یونگ، یکی از غزلیات دیوان سنایی را تحلیل کنیم. یونگ شخصیت آدمی را به دو منطقه کلی «ضمیر خودآگاه» (ego) و «ضمیر ناخودآگاه» ( self) تقسیم می کند. ضمیر خودآگاه همان شعور ظاهر است که از احساسات و خاطره ها و افکار و تمایلات و عواطف و به طور کلی از هر آنچه که معلوم شخص است، یا می تواند باشد، تشکیل یافته است.ناخودآگاه طبق تعبیر یونگ دارای دو لایه است: لایه سطحی تر عبارت است از ناخودآگاه شخصی که شامل چیزهایی است که از خودآگاهی بیرون رفته اند و شامل گروه هایی است که حاوی تجربه ها و چیزهای واپس رانده شده یا فراموش شده اند. اما بر رفتار و پندار ما تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم دارند. اما لایه دوم عبارت است از ناخودآگاه جمعی شامل گنجینه ای است از خاطره آثار و چکیده تجارب نسل های بی شمار گذشته از نیاکان بسیار دور دست ما که درتاریک ترین بخش وجودمان جریان دارد.در این مقاله سعی داریم ایده یونگ را بر روی غزلی از سنایی پیاده کنیم و بر اساس آن ثابت کردیم که بسیاری از غزلیات سنایی و سایر عرفا در حقیقت بیانی شاعرانه است از واقعه دیدار با همین ناخودآگاه جمعی و فردی که به شکل سمبولیک بر آنها ظاهر شده است.
۱۲۷۲.

تحلیل اسطوره‌ها در اشعار سیاوش کسرایی (بررسی انواع، کارکردها و زمینه‌های باززایی و خلق اسطوره‌ها)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
تعداد بازدید : ۲۴۱۲ تعداد دانلود : ۱۳۵۶
اسطوره¬ یکی از عناصر عمده سامان¬دهی زبان و معنای شعر معاصر است. گرچه اسطوره¬ها اساساً متعلق به دنیای باستان اند و از رهگذر روایات قدسی و مینوی، جهان¬بینی مردمان آن عصر را تدارک می¬دیده اند، در دنیای جدید و در عصر خردگرایی نیز هم چنان در ذهن و زبان انسان امروزی حضوری تأثیرگذار دارند. شاعران بنابر ذهنیت تخیلی و به جهت نیروی خیالین اسطوره¬ها، فراوان از آن تأثیر می¬پذیرند و به بازتولید و باززایی آن دست می¬زنند..هر شاعری بنابر فکر و فرهنگ خویش و زمینه¬های ذوقی و اندیشگی، به برخی از اسطوره¬ها بیشتر توجه دارد. سیاوش کسرایی به خاطر ذهنیت سیاسی و ایدئولوژیک خود و نیز بر اساس مقتضیات عصر، از برخی از اسطوره¬ها با کارکردهای خاصی بهره گرفته و گاه در شکل آنها تغییراتی نیز داده است. او حتی از برخی شخصیت¬های تاریخی اسطوره¬سازی نموده و به آنها خصلت اسطوره¬ای داده است. در این مقاله به چگونگی و چرایی باززایی و خلق اسطوره¬ها در شعر سیاوش کسرایی پرداخته ایم.
۱۲۷۳.

موتیف چیست و چگونه شکل می گیرد؟

کلیدواژه‌ها: کهن الگو ناخودآگاه درونمایه موتیف تپس شگرد ادبی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی روش های بررسی سبک شناختی متون
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی نقد کهن الگویی
تعداد بازدید : ۱۲۳۸۱ تعداد دانلود : ۲۲۲۱
موتیف یکی از اصطلاحات رایج در هنر و ادب و همچنین علم و فن است. بحث از موتیف در نقد و تحلیل جنبه های ساختاری و محتوایی آثار ادبی فواید و کارایی های بسیاری دارد. از این رو اطّلاع از جوانب معنایی و تعاریف آن برای پرداختن به آثار و تحلیل آنها ضروری است. با توجّه به این ضرورت، در این مقاله سعی شده علاوه بر معانی و تعریف های چندگانه موتیف، اصطلاحات نزدیک به آن نیز مورد بحث قرار گیرد و نسبت و دایره کاربرد آنها روشن شود. موتیف در نقّاشی و هنرهای تجسّمی و نمایشی و ادبیات به کار می رود و مهمترین ویژگی آن در این هنرها خصلت تکرار شوندگی و برانگیزندگی آن است. در ادبیات نیز کم و بیش همین ویژگی ها در اجزا و عناصر ادبی، گوناگونی موتیف را شکل می دهند. با توجّه به تنوّع عناصری که می توانند کارکردِ موتیف داشته باشند( شامل: موقعیّت، واقعه، عقیده، تصویر، شخصیّت نوعی، ویژگی بارز یک شخصیّت، مضمون مکرّر و...) این اصطلاح با اصطلاحات دیگری ارتباط می یابد که عبارتند از: درونمایه، تپس، لایت موتیف، کهن الگو. در این مقاله پس از ارائه تعاریف و نسبت های این اصطلاحات به نحوه شکل گیری و کاربرد و کارکرد موتیف در آثار ادبی پرداخته شده است.
۱۲۷۴.

مقایسه هفت روایت وامق و عذرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عنصری وامق و عذرا نظیره های وامق و عذرا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۷۲۸۱ تعداد دانلود : ۳۲۰۱
وامق و عذرا از جمله عشاق مشهور و زبانزد ادب فارسی و نام یکی از منظومه های عاشقانه عنصری است که به سبب شهرت، بازتاب وسیعی در شعرغنایی فارسی داشته است. این منظومه تا مدتها مفقود بود و تنها در چند دهه پیش، ابیاتی از آن به دست آمد که با کمک ابیات پراکنده موجود در فرهنگها و منابع دیگر، ابعادی از داستان روشن شد. از این مثنوی عنصری، که به بحرتقارب سروده شده، 26 اثر به فارسی و ترکی به نظم و نثر تقلید شده است، لیکن نظیره های آن با اصل داستان تفاوت کلی دارد. اصل داستان یونانی است و جز نام عشاق، تمامی جایها و نامها نیز یونانی است. این داستان در عصر ساسانی به پهلوی و سریانی و در دوره اسلامی به عربی ترجمه شد. در این مقاله نویسنده می کوشد ضمن گزارش و تحلیل روایت عنصری، آن را با شش روایت دیگر مقایسه کند تا میزان شباهت ها و تفاوتها و پایبندی نظیره سازان به اصل داستان را معلوم و مشخص سازد. به دلیل حجم زیاد مقاله، خلاصه داستانها حذف شد. سرایندگان این شش روایت عبارتند از: قتیلی بخارایی (قرن ده)، خواجه شعیب جوشقانی (قرن یازده)، صرفی کشمیری (قرن ده)، حسینی شیرازی (قرن سیزده)، صلحی خراسانی (قرن یازده)، میرزا محمد صادق نامی اصفهانی (قرن سیزده) در بخش دوم مقاله، هجده بنمایه مشترک هفت روایت وامق و عذرا مقایسه و تحلیل می شود تا میزان تفاوتها و شباهتهای روایات معلوم شود. این بررسی تطبیقی می تواند یکی از الگوهای بررسی قصه های سنتی بویژه منظومه های عاشقانه به شمار آید.
۱۲۷۵.

تحلیل استعلایی هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاره انسان کیهانی هفت گنبد هفت اقلیم الگوی آسمانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات نمادین
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات غنایی منظومه های غنایی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی
تعداد بازدید : ۲۶۹۸
در این مقاله بر اساس نظریه دریافت (reception theory) هفت پیکر نظامی تحلیل شده است. زمینه این دریافت تلفیق اسطوره و عرفان است که در زبانی رمزی شکل گرفته است. ویژگی آن برداشت استعلایی متن است که در فرایند تعامل میان خواننده و متن شکل گرفته و محتوای آن آگاهی قابل ادراک و شهود متن است که به وسیله خواننده دریافت شده و از آن به نگاه مقدس نظامی به هستی تعبیر شده است. هفت پیکر نظامی به عنوان یک پدیده زبانی امری ظاهری فرض شده که باطن (محتوای) خود را آیینه وار منعکس می کند. به عبارت دیگر، این صورت مظهر و مجلای آن باطن است، که خود آن باطن حکایت از الگوی آسمانی دارد، و بدون این ظاهر، آن محتوا آشکار نمی شود. ظاهر چیزی کمتر از آن است که در پس آن پنهان است و باطن بزرگتر و فراتر از ظاهر است. ظاهر چون کوچکتر است، نمی تواند باطن را به تمامی و چنان که هست منعکس سازد، ولی می تواند آیینه آن باشد و آن را رمزگونه در خود بازتاباند. با همین چشم انداز، گنبد آیینه آسمان (هفت سیاره) فرض شده است. برای تعیین این آیینگی عناصر هم پیوند از قبیل مکان (آسمان، گنبد، هفت پیکرو مرکز)، عدد (هفت)، نور، رنگ، جنس سیاره و شخصیت (بهرام، شیده و سنمار) تحلیل شده است.
۱۲۷۶.

بررسی چند شگرد روایی در قصه های مثنوی

کلیدواژه‌ها: روایت مثنوی قصه ماضی روایتی افعال بیرونی و درونی پیش رفتگی روایت روایت میان افزود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۲۰۷۶ تعداد دانلود : ۱۱۹۴
روایت داستانی با دامنه¬ای به نسبت گسترده، مورد توجّه محافل نقد ادبی است. از سویی دیگر، درهم تنیدگی عنصر روایت با دیگر عناصر داستانی موجبات حضور چشم اندازهای متنوّعی را در زمینة نقد داستان فراهم آورده است. برایند نوشتار حاضر، توضیح و تحلیل چند شگرد روایی و تلاش برای کاربردی کردن آن ها در بازتابانی مصادیقشان در قصّه های مثنوی است. چهار مفهومِ کلّیِ ماضی روایتی، افعال جریان بیـرونی و درونی، پیش رفتــگی روایت و روایت میان افزود، شاکلة کلّی این مقاله را تشکیل می دهد. در محور ماضی روایتی، تفاوت بارز کارکرد زمان افعال در متون تخیّلی و واقعی بیان می شود. در محور بعدی توضیح داده می شود که گزارش افعال بیرونی اشخاص مانند خوردن، پوشیدن، دویدن و ... از عهدة متون غیرداستانی نیز برمی آید؛ اما بیان افعال درونی همچون فکر کردن، امیدوار بودن و... صرفاً به ظرفیّت متون تخیّلی و داستانی بازبسته است. در قسمت سوم مقاله، مباحث روایت خطّی و شکست روایت خطی مطرح می شود و سرانجام در قسمت پایانی، مفهومِ روایت میان افزود تشریح می شود؛ توضیـح اینکه روایت میان افزود ناظر بر قصّه هایی است که چارچوب روایت در آن ها به شکلی تنــاوبی میان کُنِش داستــانی و گفت وگوی شخصیّت ها پیش می رود.
۱۲۷۷.

کاربرد تحلیلِ ساختاری روایت: تحلیل روایی نمایش ­نامه ملاقات بانوی سالخورده اثر «فریدریش دورنمات»، با تکیه بر دیدگاه رولان بارت (عنوان عربی: النقد البنیوی للروایة فی ظل التحلیل الروائی لمسرحیة زیارة السیدة العجوز لفردریش دورنمارت بالنظر إلی آراء رولان بارت)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی متن نمایشنامه تحلیل روایت دورنمات تحلیل الروایة البنیویة النص المسرحیة دورنمارت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
تعداد بازدید : ۶۶۱۱ تعداد دانلود : ۲۹۶۴
نمایشنامه ملاقات بانوی سالخورده که فریدریش دورنمات (1990- 1921) در سال 1955 آن را به رشته تحریر درآورد، ازسوی بسیاری از منتقدان ادبی به عنوان بهترین اثر وی شناخته و سبب شد تا این نویسنده شهیر سوئیسی شهرتی جهانی کسب کند. در این مقاله، با کاربرد تحلیل ساختاری روایت و به طور خاص رویکرد رولان بارت فرانسوی در این باب، به تحلیل روایی این نمایشنامه پرداخته و ضمن کاوش در کارکردها و کنش های- این نمایشنامه به منزله یک روایت- لایه های زیرین این روایت، کنکاش و دلالت ها و معانی پنهان آن کشف و آشکارسازی می شود؛ آنچه رولان بارت در تحلیل روایت در پی آن است. در واقع آنچه پس از خوانش این روایت رویت پذیر میشود، منفعت جویی و سست بودن باورهای افراد جامعه است؛ افرادی که برای سود اقتصادی، به راحتی اصول اخلاقی را زیر پا می گذارند و بدین منظور، برخلاف آنچه در ظاهر می گویند، در پی کسب منفعت و نفع شخصی، حتی حاضر می شوند دست به جنایت بزنند.چکیده عربی:اعتبر کثیر من نقاد الأدب مسرحیة زیارة السیدة العجوز من أکثر نتاجات فردریش دورنمارت (1912ـ1990) جودة.کتب دورنمارت هذه المسرحیة عام 1950 وأحرز هذا الکاتب السویسری، شهرة عالمیة بعد کتابتها. یقوم هذا المقال بالتحلیل الروائی لهذه المسرحیة باستخدام أسالیب النقد البنیوی للروایة، ووفقا لمدرسة رولان بارت النقدیة.وبعد أن یدرس ما تؤدیه هذه المسرحیة کروایة، یدرس المقال الطبقات السفلیة لها، لتوضیح معانیها الخفیة الکامنة. وفی الحقیقة ما یمکن رؤیته بعد قراءة هذه الروایة هو اهتمام أفراد المجتمع بالمنافع الشخصیة، وضعف العقائد عندهم؛ هؤلاء هم الذین لایقیمون وزنا للأصول الأخلاقیة لأجل المقاصد الاقتصادیة بل یرتکبون أبشع الجرائم فی سبیل تلک الأغراض المادیة خلاف ما یقولون فی الظاهر.
۱۲۷۸.

نقد روایت شناسانه مجموعه «ساعت پنج برای مردن دیر است» بر اساس نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی نقد ادبی روایت شناسی امیرحسن ژرار ژنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳۹ تعداد دانلود : ۲۰۲۵
این پژوهش به تحلیل ساختاری داستان‌های کوتاه امیرحسن چهل تن با تأکید بر نظریه ژرار ژنت، نظریه رداز فرانسوی می پردازد. ژنت با کتاب گفتمان روایی خود، نقش بسزایی در شناخت روایت داشت. تلاش او در زمینه تعریف داستان و بررسی انتقادی پیرامون مقوله نظرگاه، نقطه آغازین بررسی‌های بعدی در زمینه بوطیقای داستان بود. او متأثر از شکل گرایان روس، قصه را یکی از جنبه های روایت می دانست و آن را ترتیب واقعی روایت ارزیابی می¬کرد؛ در نتیجه توانست از تمامی روابطی که ممکن است بین توالی زمانی رخدادها و ترتیب روایت پیش آید تحلیلی دقیق ارائه دهد. نتیجه بررسی ساختاری آثار امیرحسن چهل تن نشان می‌دهد زمان به عنوان یکی از عناصر اصلی روایت، بیشتر مورد توجه نویسنده قرار می‌گیرد، به گونه‌ای که به کمک آن و بر اساس تغییراتی که در نظم خطی آن ایجاد می کند، پیرنگ و شکل مطلوب و پیچیده داستانی خود را بنا می سازد. نویسنده با در نظر داشتن قوانینی مانند رعایت اصل معناداری و علیت کنش‌ها، در ترتیب نقل وقایع و کنش‌های داستان دست به گزینش و انتخاب می زند و به این صورت زمان مندی خاص جهان داستانش را ایجاد می کند.
۱۲۸۰.

پدیدارشناسی هرمنوتیکی شعر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شعر شاملو پدیدارشناسی هرمنوتیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۷ تعداد دانلود : ۲۵۷۶
در این جستار، ضمن معرفی روش تاویل پدیدارشناسیِ هرمنوتیکیِ آثار هنری، برتری های آن به روش های موجود و غالبی چون ساختگرایی و پدیدارشناسی نشان داده می شود. در این راستا، شعر «دیوار» احمد شاملو مورد بررسی قرار گرفته و تحلیل شده است. این تحلیل در ساحت های پدیدارشناختی، اسطوره ای، زمانمندی، تاریخمندی، و نهایتاً بیناذهنی انجام می پذیرد و در هربار معناداری اجزاء در پرتو معنای کل و معنای کلی در پرتو اجزاء ،وجهی از معنای شعر را در اینهمانی شعر می نمایاند. نشان داده خواهدشد که دال و مدلول چه بازی های متنوعی می توانند داشته باشند و نماد در این رویکرد ورای یک رابطه یک به یک بین دال و مدلول است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان