فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۲٬۰۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، شعر «خضر کجاست» سروده تقی پورنامداریان، به لحاظ بینامتنی تحلیل می شود. هدف از این تحقیق علاوه بر تبیین نسبت تصاویر این شعر با شعر کلاسیک، نشان دادن ارتباط عناصر ژانرهای عرفانی، حماسی، غنایی و چگونگی ترکیب آنها در آفرینش شعر عاشقانه معاصر است. واژه «خضر»، دلالت های عرفانی و اسطوره ای را تداعی می کند. با توجه به ویژگی خضر که دستگیر گم شدگان است، انتظار می رود گوینده عبارت «خضر کجاست»، در وادی های سیر و سلوک سرگردان باشد. چنین دلالت هایی در واژگان و عبارت هایی چون «ظلمات»، «آب حیات» و «بیابان شب» نیز دیده می شود. از سوی دیگر با توجه به مضمون شعر، این پرسش مطرح می شود که چگونه اجزای شعر و دلالت های معنایی مختلف آن در کنار یکدیگر قرار گرفته است؟
نتایج تحقیق نشان می دهد که این شعر در ژانر غنایی و توصیف معشوق زمینی است، اما نشانه هایی از دیگر ژانرها در آن دیده می شود. راوی شعر همچون قهرمان حماسی، مراحل سختی را برای رسیدن به مقصود پشت سر می گذارد، مثلاً از سرزمین تاریکی ها می گذرد. بندهای چهارگانه شعر، تداعی گر چهار فصل سال اند. این فصل ها همچون زمان اساطیری دوری اند و سیر خطی ندارند. همگام با گردش این فصول، فراق و وصال شکل می گیرد.
این شعر حاصل تلاقی و تداعی ژانرهای گوناگونی است که از ناخودآگاه شاعرِ زیسته در آن عوالم فرهنگی، مجال ظهور یافته است. در این مقاله از روش بینامتنی در تحلیل شعر استفاده شده است و با مقایسه و تحلیل عناصر ژانرهای مختلف، نسبت آنها با یکدیگر در ایجاد متنی منسجم و ساختارمند بررسی شده است.
مقاله به زبان عربی: رهیافتی فرمالیستی به خطبه ولایت امام علی (ع) (دراسة شکلانیة لخطبة الولایة للإمام علی (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با بهره گیری از نظریه فرمالیست هایی چون یاکوبسن و ویکتور شکلوفسکی به تحلیل و بررسی زیباشناختی خطبه ""ولایت"" امام علی(ع) پرداخته ایم. به باور فرمالیست ها این فرم Form و شکل است که مضمون و محتوا را می سازد. در این جستار با بررسی ویژگی های دستوری، آوایی، واژگانی و صور بیانی با توجه به قالب کل و اندامور خطبه، و نیز با توجه به مضمون و محتوا، سخنان امام را بررسی کردهایم و در نتیجه به ساختار مضمونی ژرف رسیده ایم که شاید جز با نقد فرمالیستی میسر نبود. ساختار این خطبه یکسره بر تباین و تقابل بنا گردیده است. تقابل و رویارویی میان: پرهیزگاران و نابکاران، حق و باطل، تقوی و شبهات، آرامش و آشوب. تقابلی که تاریخ اسلام از آغاز تا پایان خلافت امام، شاهد آن بود. امام با نگاه تیزبین و اندیشه ژرف نگر خویش این تقابل، رویارویی و آشوب زدگی را پیش بینی می کرد، از این رو امام در این خطبه با بیانی پرشکوه لحنی استوار، احساسی عمیق، عاطفه ای صادق، تخیلی آفریننده و تیزپر و با وزنی پرهیمنه، گیرا و مهابت انگیز به تبیین آن پرداخت.
تحلیل فرامتنی و کهن الگویی رمان «به هادس خوش آمدید» نوشتة بلقیس سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جریانهای داستانی معاصر، گرایش رمان نویسان زن به استقلال نوشتاری و ایجاد سبک نوشتار زنانه است؛ گرایشی که به زعم برخی از داعیه داران آن، غالبا از رهگذر بازنگری در روایات مردسالارانه و کوشش برای ایجاد نهضتی انتقادی با رویکرد بازخوانشی در روایات اسطوره ای محقق خواهد شد. رمان «به هادس خوش آمدید» اثر بلقیس سلیمانی یکی از این رمانهای انتقادی- اسطوره ای است که در آن نویسنده، به عنوان نمایندة قشر زنان، با عرضة الگویی اسطوره ای تلاش کرده، جایگاه نادیده انگاشته شده زنان را در جامعه، به کمک برخی روایات اسطوره ای به تصویر کشد؛ گویا به باور او همانند کمرنگ شدن نقش الهه ها در اساطیر، نقش زنان در حاکمیت روایات مردسالارانه چون روایات جنگی مغفول مانده است.
از آنجا که رمانهای اسطوره ای به سبب پیروی از الگوی اسطوره، شخصیت بنیاد هستند، این پژوهش با محور قرار دادن شخصیت اصلی رمان و استناد به موقعیت روحی- روانی او در سلسله حوادث، چارچوب نظری خویش را با رویکردی تلفیقی بر مبنای فرامتنیت ژرار ژنت و تحلیل کهن الگویی پیرسون استوار کرده است و از نتیجة کاربست آن برمی آید که نویسنده با درآمیختن روایات اسطوره ای ایرانی چون رستم و سهراب و رستم و اسفندیار و محوریت اسطورة یونانی «پرسفونه و هادس» تلاش کرده است با اعتراض به روند مردسالارانة روایات اسطوره ای غرب و شرق، راه نجات جامعة انسانی را واسازی تقابل مرد/زن و احیای حقوق زنان در جامعه معرفی کند. بازنمایی شخصیت رودابه در قالب کهن الگویی «یتیم» و تبدیل آن به «نابودگر» ناکام، گواه تناسب ساختاری متن و شخصیت با درونمایة اعتراضی رمان است.
تحلیل تقابل رویکردهای زنان در ادبیات داستانی با تأکید بر داستان های دفاع مقدس
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان نیمی از جامعه انسانی، در دوران معاصر نقش مهمی در تحولات اجتماعی و فرهنگی دارند و حضور پررنگ آنها در اجتماع نیز در بسیاری از داستان ها انعکاس یافته است. در این مقاله، با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی تلاش بر این است که به بررسی چهار گروه از زنان یعنی زنان سنت گرا، طرفدار فرهنگ ایرانی، غرب گرا و زنان سرگردان در پنج رمان معاصر پرداخته شود. در این داستان ها معمولاً زنان سنتی، زنانی هستند که به کارهای درون خانه می پردازند و دغدغه های آنها همان مسائل درون خانه است. زنان طرفدار فرهنگ ایرانی، زنانی اند که از حیطه خانه بیرون آمده اند، به فعالیت های اجتماعی و سیاسی می پردازند و دفاع از آرمان ها و آموزه های فرهنگ ایرانی را وظیفه خود می دانند. گروهی دیگر، زنان غرب گرا هستند که به اظهار نظر درباره مسائل کشور می پردازند، از فرهنگ غرب حمایت می کنند، خواهان اصلاحات اساسی در وضعیت زن ایرانی هستند و به وضع موجود معترض اند. زنان سرگردان، نه مانند زنان غرب گرا شیفته فرهنگ غرب هستند و نه مانند زنان سنتی و طرفدار فرهنگ ایرانی، فرهنگ بومی را پذیرفته اند؛ بلکه در بین این دو فرهنگ سرگردان هستند.
زنجیره ها، عناصر و گزاره های روایی در داستان «بانوی حصاری» از هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان «بانوی حصاری»، یکی از هفت داستان شگفتانگیز و پرماجرای هفتپیکر نظامی است. با توجه به ساختار ویژهای که این داستان دارد، مقالهی حاضر به نقد و تحلیل ساختار و اجزای روایت در آن براساس دیدگاههای گریماس اختصاص یافته است.شیوهی کار به این صورت بوده که ابتدا نظریات گریماس دربارهی ساختار وعناصر واجزای تشکیل دهندهی یک روایت، نقل وبررسی شده وسپس این عناصر و اجزا در داستان بانوی حصاری، شناسایی وتجزیه وتحلیل گردیده است. زنجیرههای روایی در ساختار این روایت شامل زنجیره های پیمانی، اجرایی وانفصالی است.زنجیرهی پیمانی، بیانگر پیمانی است که بین«بانوی حصاری» (فرستنده) با شاهزادهی جوان (شناسنده؛ گیرنده) بسته میشود، زنجیرهی اجرایی شامل آزمونها و مبارزههایی است که قهرمان باید پشت سر بگذارد تا به هدف برسد و زنجیرهی انفصالی، حاکی از سیر رخدادهای داستان از وضعیت نامتعادل به وضعیت متعادل و پایان خوش داستان است. در این روایت ساختارکلی« فقدان قرار داد (بینظمی) وجود قرار داد (نظم)» به کار گرفته شده است؛ یعنی درآغاز داستان، به دلیل عدم وجود قرارداد وضعیت پریشانی به وجود میآید.بعد فرستنده قرارداد و پیمانی وضع میکند؛ که در نتیجهی آن نظمی برقرار و در پایان داستان به خاطر اقدامات قهرمان، آرامش حاکم میشود.
بازنمایی مناسبات قدرت در گفتمان دبیری با تکیه بر «دستور الکاتب فی تعیین المراتب»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نامههای حکومتی و آثار مرتبط با آن (کتاب های انشا و ترسل) ، از مهمترین منابع و اسناد تاریخی هستند. دقت مؤلفان و دبیران در بازنمایی جایگاه و تعریف روابط میان کارگزاران اجتماعی (مردم و دستگاه حاکم) این متون را تابعی از نظام معنایی و فرهنگی زمان خود ساخته است. این متون آگاهانه گونهای از «مواجههی نابرابر» را بازنمایی میکنند و از این روی برای مطالعهی عناصر بازنمایی قدرت در گفتمان بسیار مناسباند. در این پژوهش دستورالکاتب فی تعیین المراتب بر اساس چهار مؤلفهی گفتمانمدار نامدهی، ساختار گذرایی، کاربرد الگوهای مختلف جمله و وجهیت به منظور تبیین چگونگی بازنمایی مناسبات قدرت، بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که مؤلفههای یاد شده در گفتمان دستورالکاتب نقشی کارآمد دارد، و نویسنده در بازنمایی مناسبات قدرت عملکردی دوسویه داشته است و شرع و دین به عنوان منابع قدرت پشتوانهی این گفتمان دوسویه بوده و در عین حال باعث هژمونیگرایی در متن شده است.
تداخل درونی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تداخل سطوح روایی» به دو بخش کلی تقسیم می شود: حرکت از سطوح فراداستانی به سطوح فروداستانی و حرکت از سطوح فروداستانی به سطوح فراداستانی. در این جُستار انواع حالت ها و مُدل های نوع اول را با عنوان «تداخل درونی» در مثنوی- به مثابة متنی شاخص در ادب فارسی که بیشترین نمود تداخل سطوح روایی را می توان در آن جست و جو کرد- بررسی می کنیم.
ریخت شناسی چیستان های منظوم محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های ادبی در ادب رسمی و فرهنگ مردم ایران چیستان است. چیستان نوعی تفنن ادبی است که جز کارکرد سرگرم کننده ، جنبه های آموزشی و فرهنگی دیگری نیز دارد. این گونة ادبی در ادبیات محلی مناطق مختلف ایران از تنوع فراوانی برخوردار است و با نام هایی مانند چیزچیزک، متّلوکه، واگوشک، تِشتانوک، چاچاک، چنچن، چوچه، چی چی کی، چاوچه، ماتال، مسئله، تاپماجالار و نظایر آن شناخته می شود. در این مقاله به بررسی ابعاد ادبی و هنری و درون مایه های چیستان می پردازیم و ضمن شکل شناسی و ساختاریابی صوری و معنایی آن در مناطق مختلف، انواع و کارکردها و مضامین آن ها را بررسی و تحلیل می کنیم. گونه شناسی این نوع ادبی در فرهنگ عامه، ما را با تنوع در بهره گیری از اوقات فراغت و چگونگی آمادگی ذهنی و تربیت کودکان و جوانان برای ورود به عرصة زندگی آشنا می کند.
خودواسازیِ تقابل دوگانه حافظ/ زاهد در غزلیات حافظ، خوانشی دریدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان شناسی ماتمزدگی در مرثیه های خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین مـرزشکنی در داستان های نوین فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «مرزشکنیِ روایی» را نخستین بار ژرار ژنت (1972) در این دو وجه لاینفک معرفی کرده است: وجهی مبتنی بر «صورت» پاره روایت های مرزشکن و مشخصاً ممیزه های کلامیِ داستان از فراداستان و فروداستان؛ و وجه دیگر مبتنی بر «کارکرد» دوگانة پاره روایت های مرزشکن در پرداخت داستان از راه داستان پریشی. با این که سال ها از معرفیِ مهم ترین مؤلفه های مفهوم «مرزشکنی» در دیدگاه های نوآورانة ژنت می گذرد، ولی این مفهوم، همچون دیگر مفاهیم بنیادین روایت شناسی، تا به حال توجه چندانی را در نقد روایت های فارسی به خود جلب نکرده است. فارسی که سهل است، حتی از تشخیص اهمیت مرزشکنی و بررسیِ دقیق کارکردهای روزافزون آن، در چهارچوب مطالعات جهانی روایت، هم دیری نمی گذرد. در این مدت، معدود روایت پژوهانی که دربارة مرزشکنی نظر داده اند یا این مفهوم را تنها از سویة بلاغی اش دیده اند یا فقط با نگاهی هستی شناسانه در آن نظر کرده اند. در مقالة حاضر، نگارنده بر آن بوده است تا ابتدا کارکردهای صنعت مرزشکنی را به کمک پاره ای از برجسته ترین نمونه های آن در داستان های نوین فارسی دسته بندی کند و سپس با استناد به درهم تنیدگیِ این کارکردها نشان دهد که، به خلاف دیدگاه روایت پژوهان، مرزشکنی، از یک سو، در هر صورتی از گفتمان دارای کارکردی هستی شناختی است و، از سوی دیگر، کارکرد مرزشکنی هرچه باشد، جز در وجهی از گفتمان شرفِ صدور نمی یابد.
نشانه های کیهانی در شعر و نقاشی سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه ها در ادبیات بیشتر به صورت نمادین و بر اساس جنبه های قراردادی خود شکل می گیرند. شعرها و نقاشی های سهراب سپهری، شاعر و نقاش توانای معاصر نیز آکنده از نشانه هایی است که با رمزگشایی آن ها ملموس تر و قابل فهم تر می شود. خاستگاه نشانه های سهراب اغلب طبیعت و همچنین عرفان بودایی و هندی بوده است. وی با نوعی کشف و شهود عرفانی و استتیک افلاطونی به «همه خدایی» و «همه جا خدایی» رسیده است. بخش قابل توجهی از نشانه های کیهانی در آثار سهراب، نشان دهنده نور ازلی و تجلی ذاتی هستند به گونه ای که شاعر را به سمت حقیقت هستی رهنمون می شوند. از آنجا که پژوهش نشانه شناختی می تواند به کشف لایه های معنایی شعرها و نقاشی های سهراب منجر شود و خواننده را به سپهر نشانه ای او نزدیک کند، در این مقاله کوشیده ایم پاره ای از مهم ترین نشانه های کیهانی را در شعر و نقاشی سهراب سپهری با دیدگاهی نشانه شناسانه و مبتنی بر هر دو مکتب سوسوری و پیرسی تحلیل کنیم و تا حدّ امکان از مفاهیم و دلالت های ضمنی آن ها پرده برگیریم.
بازنمایی جنسیت در رمان رازهای سرزمین من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، رمان رازهای سرزمین من، از حیث نحوه ی بازنمایی شخصیت زنان در آن بررسی شده است. برای این منظور از روش های انتقادی تحلیل گفتمان جهت بررسی متن و نیز از نظریات سیمون دوبووار در باب جنسیت جهت تبیین یافته ها استفاده شده است. تحلیل رمان به این روش، نشان داده است که ویژگی های مهم نحوه ی خاص تصویر زنان در این رمان، یکی تغییر در جفت تقابلی زنانه است؛ به این معنا که دوگانه ی اثیری/ لکاته که هدایت آن را پررنگ کرده، در این جا به دوگانه ی مادر انقلابی/ «نشمه ی سلطنتی» بدل شده است؛ و دیگری، پررنگ کردن نقش سیاسی زنان در انقلاب، تأکید بر اهمیت حضور زنان و نیز اقتدار و روشن بینی و آزاداندیشی سیاسی آن هاست. در این جا ایدئولوژی مستتر در متن، مسئله ی زنان و ارزش داوری ها و پیش فرض های رایج در مورد آن ها را بدل به مسئله ای سیاسی و طبقاتی کرده است و همچنین بر خوانش نویسنده از تاریخ (موضوع اصلی رمان) اثر گذارده است. همچنین نشان داده ایم که استعاره ی سرزمین به مثابه مادر، به شکل ذهنیتی اسطوره ای بر متن حاکم است.
تحلیل روان شناختی - سیاسی داستان سیاوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان سیاوش یکی از مهم ترین داستان های شاهنامه است که می توان آن را از جنبه های مختلف داستانی، اخلاقی، عاشقانه، روان شناختی و سیاسی بررسی کرد. هدف از نگارش این مقاله، بررسی نقش سیاست و قدرت خواهی در این داستان، با تکیه بر روان شناسی شخصیّت است و روش تحقیق نیز تحلیلی و توصیفی است. این پژوهش شامل دو بخش است: در بخش نخست، از نظر روان شناختی ، شخصیّت سودابه و سیاوش به عنوان دو شخصیّت اصلی داستان بررسی شده اند و در بخش دوم، نقش انگیزه های سیاسی و قدرت خواهی در پیرنگ و کشمکش های داستان، مورد واکاوی قرارگرفته و علّت رفتارهای سیاسی شخصیّت های داستان به خصوص سیاوش و سودابه بر اساس تیپ شخصیّتی آن ها و مسائل روان شناسی تحلیل شده است. سودابه با توجّه به تیپ شخصیّتی اش پرشور کاری می کند که سیاوش از دربار کاووس بیرون رود. سیاوش نیز شخصیّتی محتاط و بدگمان مراقب دارد. این موضوع سبب می شود که وی نیز نتواند چندان با کاووس و سودابه رابطة درستی برقرار کند و رفتار سیاسی مناسب از خود نشان دهد. افراسیاب به دلیل سوءظن دستور به کشتن سیاوش می دهد و گرسیوز به سبب عقدة حقارت و تحقیر شدن از جانب سیاوش، سعی می کند از او انتقام بگیرد.
شیوه و شگرد بیان «دکتر علی شریعتی» از عاشورا
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تبیین وجوه هرمنوتیک «مقدمه» سخنرانی «حسین وارث آدم» در مجموعه آثار شماره 19 علی شریعتی می پردازد. در اینجا، «مقدمه» یک اثر ادبی مستقل و نزدیک به یک متن نمایشی فرض شده که بر اساس پیرنگ و مؤلفه های آن، حامل آثار کارکردی در خواننده و عامل برانگیختن او به کنش اجتماعی است. از سوی دیگر وجه هرمنوتیک آن دلالت بر دغدغه های وجودی نویسنده در باب انسان و سرنوشت و درک نقش تاریخی نویسنده، فارغ از جنبة اثربخشی دارد. عاشورا، محور مرکزی در «مقدمه» است که در مقام یک نمایش تراژیک حامل هر دو جنبة اثربخشی و تأویلی است. نوشتار با تبیین مدعای خود بر اساس یک چارچوب نظری تلفیقی به این نتیجه دست می یابد که «مقدمه» از لحاظ روش و محتوا هم در ذیل کویریات و هم در شمار اسلامیات و اجتماعیات قرار می گیرد و از این منظر واجد کارکردهای یک متن ادبی است.
الأسطوره ووظائفها فی دیوان عبد الوهاب البیَّاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول البحث الأسطوره ووظائفها فی دیوان عبد الوهاب البیّاتی، ویبیّن مفهومها لغه واصطلاحاً، ویتعرَّض إلى دوافع الأسطوره لدى الشاعر: الدوافع الذاتیَّه وهی ذات صله باهتمامات الشاعر والدوافع الفنِّیَّه، وهی ذات صله بطبیعه الشعر.
ویتناول أیضا توظیف الأسطوره فی شعره، فقد وظَّفها البیَّاتی توظیفا فکریا لخدمه أغراض سیاسیَّه واجتماعیَّه،وللتعبیر عن قلق الإنسان وخوفه ومعاناته،وتوظیفا جمالیا لإغناء النص الشعری فنِّیا ، ولإبراز أبعاد جمالیَّه فیه ذات صله بالتکثیف و الإیحاء، و بأسطره الواقع، وذات صله بإعاده الأسطوره إلى أرضها ثانیه.
نقد و بررسی داستان فرود سیاوش بر اساس رویکرد ساخت شکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژاک دریدا (Derrida, Jacques) با بنیانگذاردن رویکرد ساختشکنی، هرگونه قطعیت معنا را رد کرد. دریدا معتقد بود که باید در رویارویی با هر متن، آن چه را تاکنون آشکار دانستهایم، کنار نهاد و با شکستن آگاهانهی شالودهی متن، امکان بروز معناهای دیگرگونه را فراهم کرد. در داستان فرود، ظاهر امر از این قرار است که بر خلاف توصیههای مکرر کیخسرو مبنی بر نرفتن از راه کلات و درگیر نشدن با فرود، توس خودسرانه از راه کلات میرود و فرود را میکشد. در این جستار، با تحلیل داستان فرود بر مبنای نقد ساختشکنی، کوشش شده که قرائتی دیگر از این داستان پیش روی خواننده قرار گیرد؛ به این ترتیب که با توجه به نشانههای درونمتنی در شاهنامه، چنین به نظر میرسد که برخلاف ظاهر این داستان، کیخسرو ، به فرود به چشم یک رقیب سرسخت مینگریسته ؛ کسی که پور ارشد سیاوش بوده و بالتبع نسبت به تصدی مسند قدرت، اگر بیش تر از کیخسرو سزاوار نباشد، کم تر از او هم نبوده است؛ از این رو کیخسرو که از جانب فرود، احساس خطر می کرده، با طراحی دسیسهای در پشت پرده با رجال حکومتی، در پی نابودی برادر خود برآمده است. او به بهانهی انتقام از افراسیاب، سپاهی را به سپهسالاری توس، روانهی مقر فرود می کند تا بزرگترین رقیبش در سلطنت را از میان بردارد. سپس برای فریب اذهان عمومی، چندی توس را در بند میکند و بعد او را آزاد میگرداند و به این ترتیب، موفق میشود بدون برانگیختن کوچک ترین سوءظنی، بزرگ ترین رقیبش در سلطنت را از میان بردارد.
روایتی زنانه از جنگ: تحلیل گفتمان کتاب دا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاطرات مربوط به جنگ تحمیلی، با قلم و سخن راویان مرد گره خورده است. زنان بیش تر به مثابه ی ابژه ای منتسب به مرد جنگ، هم چون همسر و مادر شهید، در این روایات نقش داشته اند. در این میان کتاب دا اثری متفاوت است. در این مقاله سعی شده است تا با کمک روش و نظریه ی تحلیل گفتمان انتقادی به بررسی دا بپردازیم. با توجه به نظریه و روش فرکلاف، یکی از مهم ترین این نظریه پردازان، به تحلیل و بررسی کتاب دا و رابطه ی آن با گفتمان مسلط جامعه پرداخته می شود. فرکلاف به سه بُعد متن، پرکتیس گفتمانی و پرکتیس اجتماعی توجه دارد. به نظر می رسد کتاب دا قصد دارد تا بر خلاف گفتمان سنتی، نقش های دیگر زنان را در جنگ مورد تاکید قرار دهد. به علاوه، این کتاب سعی در برساخت زبانی زنانه نیز دارد که در آثار متناظر آن یافت نمی شود. کتاب خاطرات دا قصد دارد تا پا از حوزه ی گفتمان سنتی فراتر نهد و به نظر می رسد در این راه موفق شده است. دا با کرداری مردانه و گفتاری زنانه از متون میان گفتمانیِ خویش فراتر رفته و به خلق متنی نو دست می زند.