فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
همزمان با غلبه اعراب مسلمان بر ایران، منطقه گیلان و دیلمان فتح نشد و ساکنان آن تا سه قرن بعد، دربرابر حملات مسلمانان مقاومت کردند؛ اما با تلاش های سادات علوی و دیگر مبلغان مذهبی، به تدریج تعالیم اسلام در این منطقه نفوذ پیدا کرد و در اوایل قرن چهارم هجری، تشیع مذهب غالب آن نواحی شد. علاوه بر تشیع، مذاهب اهل سنت نیز در این منطقه جای پای محکمی برای خود پیدا کردند.این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و ازطریق به پرسش کشیدن داده های موجود، تا حد امکان، روند گسترش اسلام، به ویژه مذاهب اهل سنت، در سرزمین گیلان و دیلمان را روشن کند. این مطالعه نشان می دهد که اگرچه دیلمی ها به لحاظ نظامی درمقابل سپاهیان اسلام مقاومت کردند، اما به تدریج، از طرق مختلف، همچون تبلیغات مذهبی بازرگانان، غازیان، مراودات سیاسی و مهم تر از همه، فعالیت مبلغان مسلمان در آن ناحیه، تحت تأثیر فرهنگ اسلامی قرار گرفتند و مسلمان شدند. در این روند، بخش شرقی منطقه، یعنی دیلمان و گیلان بیه پیش، به مذهب تشیع و گیلان بیه پس به مذاهب اهل سنت گرایش پیدا کردند
شورش های شرف الدین حاجی بیگ و بایندر بیگ در اصفهان، در دورة سلطان یعقوب آق قویونلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلطان یعقوب آق قویونلو، در اوایل حکومت خود با برخی مشکلات داخلی و خارجی مواجه بود. اساسی ترین مشکلات داخلی او، شورش هایی بود که در مناطق مختلف قلمرو تحت فرمانش، از جمله در اصفهان، روی داد. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که علل و عوامل بروز این شورش ها، آن هم در اصفهان، که یکی از شهرهای بزرگ و مهم حوزة حکمروایی یعقوب محسوب می شد، چه بود؟ و سرانجام این شورش ها چه شد؟ دیگر اینکه، یعقوب چه موضعی را در قبال این شورش ها اتخاذ کرد، و چگونه توانست بر این شورش ها فائق آید و آرامش و ثبات و امنیت را دوباره به اصفهان و نواحی اطراف آن بازگرداند؟
دستاورد این تحقیق که حاصل استفاده از منابع و مآخذ تاریخی است، این است که اختلافات و کشمکش های میان پسران حسن بیگ، در دورة کوتاه پس از درگذشت وی، و ضعف حکومت مرکزی، سبب شد تا برخی از امرا و حکمرانان مناطق مختلف تحت فرمان آق قویونلوها از فرصت استفاده کرده و هر کدام در صدد کسب قدرت و توسعة نواحی تحت فرمان خود برآیند. با توجه به اهمیت اصفهان، مخالفان سیاسی یعقوب سعی داشتند تا نخست با تصرف این شهر، شورش خود بر ضد حکومت وقت را آشکار کرده و سپس بر دیگر نواحی دست یابند. اگرچه مقابله با این شورش ها بخش عمده ای از وقت و انرژی یعقوب را به خود اختصاص داد، اما او سرانجام موفق شد با مشی سیاسی خاص خود، که ترکیبی از نرمش و قاطعیت بود، این شورش ها را سرکوب کند.
دو قرن مقاومت عالمان دینی قفقاز در برابر کفر و الحاد و دیکتاتوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حوادثی که در مسیر سرنوشت یک ملت به وقوع می پیوندد گاهی داستان هایی شگفت انگیز و دردآلود به وجود می آورد که برای آیندگان، هم درس عبرت است و هم مایه تأسف و اندوه. ایران بزرگ اسلامی در سرگذشت خود حوادث تلخ و تأسف بار بسیاری به خود دیده که یکی از غم انگیزترین آنها جدایی بخش های مهمی از پیکره این سرزمین کهن و تمدّن ساز است و آنگاه که بدانیم سبب این تقطیع ها و تجزیه ها علاوه بر قهر و غلبه دشمن متجاوز، خیانت بیگانه پرستان نیز بوده، بسی دردناک تر است.
نوشتار حاضر مختصری از پژوهشی تاریخی و تحلیل و بررسی فرهنگی درباره یکی از بخشهای مهم جدا شده از سرزمین سرافرازمان، ایران بزرگ است که نخستین بار در نشست علمی گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با عنوان «دو قرن مقاومت عالمان دینی قفقاز» ارائه شد.
وقف قنات (مطالعه موردی:قنات های موقوفه سید رکن الدین در یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قنات یکی از سازه های آبی تاریخی است که متناسب با اقلیم مناطق خشک و نیمه خشک ایران و به علت کمبود آب های سطحی از دوران باستان تاکنون مورد استفاده قرار گرفته است.قنات فقط یک تکنولوژی نیست؛ بلکه بستر زاینده فرهنگ است که در طول تاریخ در ایران و به ویژه در فلات مرکزی نقش مهمی داشته است.وقف نیز به عنوان کاری نیک سابقه طولانی در تاریخ ایران دارد در میان پیروان همه ادیان و مذاهب از جایگاه ویژه ای برخوردار است.نهاد وقف یکی از برجسته ترین مصادیق احسان و تعاون است که منشأ خدمات علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در سطح جامعه شده است.این پژوهش ارتباط دو سویه قنات و جامعه را بررسی کرده و از این رهگذر، با تکیه بر قنات های موقوفه سیدرکن الدین، نقش نهاد وقف را در استمرار حیات و تداوم بهره برداری از قنات تجزیه و تحلیل کرده است
نقش اقتصادی و مواصلاتیِ دهانة اروندرود در روابط حکومتهای محلیِ منطقه با خلافت عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهانه اروندرود آبراه سوق الجیشیِ مهمی بود که خلیج فارس را به بین النهرین متصل می کرد. گذشته از حکومت های محلی باستانی خاراکس و خاراسن، در دوره اسلامی نیز حکومت های محلی و نهضت هایی از قبیل زنگیان، قرامطه و بریدیان در این منطقه به قدرت رسیدند. با آنکه به نظر نمی رسد که از نظر تعداد لشکریان قدرت نظامیِ چندانی داشتهاند، اما توانستند تأثیرات عمیقی بر اوضاعِ خلافت عباسی بنهند. این مقاله درپی آن است که به این پرسش پاسخ گوید که نقش اقتصادی و مواصلاتی دهانه اروند در تاریخ حکومت های محلی راسِ خلیج فارس در عهد خلافتچه بوده است؟ فرضیه حاکی از آن است که موقعیت مواصلاتی و اقتصادی دهانه اروند نقش اصلی را در سرنوشت حکومت های محلی و مناسبات آنها با خلافت داشته است
نامواژة جُندیشاپور؛ معنا و مفهوم آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساسانیان، سازندگان بزرگ شهرها بودند و گُستردگی و اهمیت شهرسازی دورة ساسانیان به خوبی در گزارش های تاریخی و جغرافیایی بازتاب یافته است. گزارش های تاریخی همداستانند که شاپور یکُم (241-272م.)، در بازگشت از جنگ های پیروزمندانه اش با امپراتوری روم، اسیران و کوچ یافتگان انطاکیه را در شهری تازه بُنیاد به نام «وِه از اندیوِ شاپور»(شهرِ شاپورِ بهتر از انطاکیه)، در سرزمین خوزستان جای داد. شاپور در متن فارسی میانة سنگ نوشتة خود روی دیوار ساختمان کعبة زردشت، این شهر را «وهی انتیوک شهپوهری» خوانده، امّا در متن یونانی همان سنگ نوشته، نام شهر «گوی آنتیوخ سابور» نوشته شده؛ یعنی در این سنگ نوشته، همچون نام های دیگری که با «و» ایرانی آغاز می شوند، «گ» را به جای «و» آورده اند. در متن های تاریخی و جغرافیایی دورة اسلامی، این شهر «وِه از اندیوِ شاپور»، «گُندیشاپور»، «جُندیسابور»، و یا «جُندیشاپور» خوانده شده است. چون واژة فارسی میانة «گُند» به معنای «سپاه» بوده، و در زبان عربی هم «جُند»، کاملاً هم معنای خود واژة گُند می باشد، به اشتباه پنداشته شده که «گُندیشاپور/ جُندیشابور» به معنای «اردوگاه شاپور» بوده است، امّا در حقیقت، جُندیشاپور ریخت عربی شدة تلفظِ یونانی الاصل نام این شهر است، و هیچ رابطه ای با واژة گُند/ جُند به معنای سپاه یا اردوگاه جنگی ندارد. اگر چه گزارش های تاریخی همگی از ساخت جُندیشاپور در دورة شاپور یکُم و پیوند واژة جُندیشاپور با نام وی سُخن می گویند و کاوش های باستان شناختی در تپه های جنوب دهکدة شاه آباد در چهارده کیلومتری جنوب شرق ی دزف ول که احتمالاً جای شه ر جُندیش اپور می باشد، نشان می دهند که جُندیشاپور از شهرهای ت ازه
بُنیاد دورة ساسانی ان بوده و هی چ چی زی از دورة پیش از ساسانی ان به دست نیام ده است، پ اره ای از پژوهندگان خیالبافانه عقیده دارند که تاریخ شهر جُندیشاپور به دوره های پیش از تاریخ! بازمی گردد، و جُندیشاپور ریخت دگرگون شدة واژة هندی «جنتاشاپیرتا»، به معنای «باغ زیبا و دلگشا» یا «شهر زیبا و فریبنده» می باشد! در این جُستار کوشش خواهد شد با اشاره ای به چگونگی پیدایش شهر جُندیشاپور، و مطالعة دیدگاه های گوناگون دربارة معنا و مفهوم نامواژة جُندیشاپور، معنای واقعی این نام به دست داده شود.
تحولات زمین داری و مالکیت در سیستان دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سیستان «زمین» همواره عامل اصلی بسیاری از حوادث و تحولات تاریخی بوده است؛ به طوری که در طول قرن ها باعث پدید آمدن یک نظام زمین داری کهن، منسجم، مستدام و منطبق بر شرایط محیطی،اجتماعی و اقتصادی شده است. این روند تا دوره ناصرالدین شاه قاجار ادامه یافت. در اوایل دوره ناصری،اراضی سیستان خالصه اعلام شد و به صورت استیجاری در اختیار سرداران و خوانین (مستأجران خاص) قرار گرفت. با این تحول سایر انواع مالکیتها در سیستان از بین رفت. این شیوه تا سال 1311ش ادامه یافت؛ اما در این سال، به دستور دولت، تحولاتی در این شیوه به وجود آمد و و اراضی سیستان به صورت سهام اجارهای به عموم اهالی سیستان واگذار شد. (مستأجران عام) این شیوه مستأجری از سال 1311تا 1316ش به مدت پنج سال بر نظام ارضی منطقه حاکم بود. در این سال هیئت وزیران قانون فروش اراضی سیستان را به تصویب رساند؛ اما این اقدام نیز مشکلات ارضی و اختلافات منطقه ای را پایان نداد و پیامدهایی به دنبال داشت. این تکاپوها با تلاش های دولت برای کاهش قدرت سرداران زمیندار مصادف بود. به طورکلی می توان تحولات مالکیتی سیستان در دوره پهلوی اول را به سه دوره مستأجری، مدیری و خصوصی تقسیم کرد.
این مقاله به دنبال یافتن پاسخی برای این سؤالات است: چرا پهلوی اول به تقسیم اراضی سیستان دست زد؟ پیشینه و زمینه های این کار چه بوده است؟ پیامدهای انجام آن در سیستان چیست و نقش زمینداران سیستان در تحولات این دوره چگونه ارزیابی می شود؟
بسترها، زمینه ها و چالش های پیدایی جنبش زیدیه در یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهادت امام حسین(ع) در سال 61 ق، سبب تغییر فضای تبلیغی جامعه اسلامی به سود گرایش های شیعی شد. علویان با تکیه بر این فضای اجتماعی در کنار ضعف سیاسی عباسیان و استفاده از بسترهای مناسب جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی موجود در یمن، سومین حکومت زیدی جهان اسلام را تأسیس نمودند. پژوهش حاضر به موضوع، بسترها و چالش های پیدایی دولت زیدی یمن (298 ـ 280 ق / 911 ـ 893 م) می پردازد. پیدایش این دولت و فعالیت امامان زیدی و شیعیانشان در یمن سبب شد تا این دولت، تنها حکومت زیدی باشد که به تواند بیش از هزار سال پایدار بماند. آنان با بهره گیری از ظرفیت های موجود در این منطقه و پیشینه یمنیان در علاقه به تشیع، توانستند تا حد امکان بر مشکلات سیاسی ـ اجتماعی فائق آمده و یمن را به مهم ترین پایگاه زیدیان تا به امروز تبدیل نمایند.
روابط اتابکان آذربایجان و گرجی ها در دوره شمس الدین ایلدگز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق مسلمان نشین آذربایجان و ارّان به سبب مجاورت با سرزمین های مسیحی نشین گرجستان و ارمنستان و تمایل سلاطین سلجوقی به گسترش متصرفات خود و کسب غنائم، موقعیت سوق الجیشی حساسی در منطقه قفقاز داشتند؛ و همیشه در معرض درگیری و تهاجم طرفین بودند. جنگ های میان اتابکان آذربایجان و گرجیان همواره بر سر تصاحب دو شهر «آنی» و «دوین» به عنوان شاهراه تجاری منطقه قفقاز صورت می گرفت. قرار گرفتن این دو شهر پر ثروت مسیحی نشین در مسیر راه های امپراتوری بیزانس و جاده های بازرگانی عصر خلفای عباسی، عامل مهم جنگ های حاکمان مسلمان آذربایجان و ارّان با حاکمان گرجی بود. غلیان احساسات ناشی از جنگ های صلیبی و قدرت گرفتن پادشاهان گرجی، بر این امر دامن می زد و جبهه دیگری از جنگ های مذهبی را در این منطقه ایجاد کرد. همچنین پادشاهان «بگراتی» گرجستان، که از همان ابتدای تاسیس سلطنت شان همواره با شورش های داخلی از سوی اعیان و اشراف زمیندار گرجستان مواجه بودند، برای سرپوش گذاشتن بر مسائل داخلی فوق همواره سیاست تجاوز و تعرض بر مرزهای همسایگانشان را در پیش می گرفتند، تا توجه اشراف زمیندار را از پرداختن به مسائل داخلی باز دارند. هدف پژوهش حاضر شناسایی و بررسی مهم ترین عوامل بروز درگیری های اتابکان آذربایجان و گرجی ها در دوره حکمرانی اتابک شمس الدین محمد ایلدگز موسس این حکومت است.
پژوهشی سکه شناختی بر آغاز حکمرانی سلجوقیان در جرجان
حوزههای تخصصی:
بدیهی است که اطلاعات منابع مکتوب با کاستی هایی همراه است و این آثار در سیر تاریخی خود از متون پیشین وام گرفته اند، چنانکه با مطالعه ی راحه الصدور راوندی یا زبده النصره بنداری اصفهانی و منابع دیگر، مطالب قابل توجهی در مورد تاریخ محلی ایران در عهد سلجوقیان به دست نمی آید و این مطالب در قرون بعدی در آثاری چون روضه الصفای ناصری تکرار و تلخیص شده اند؛ از این رو با مراجعه به منابع غیرمکتوب چون سنگ نبشته ها، مهر نبشته ها، گل نبشته ها به گوشه های تاریک تاریخ ایران در دوره ی سلجوقی می توان راه یافت.در این مقاله، سکه ای بازمانده از عصر سلجوقی را بررسی می کنیم که تاکنون معرفی نشده است و می توانیم آن را یکی از اسناد تاریخی ایران در ابتدای شکل گیری قدرت سلجوقیان در جرجان به شمار آوریم.با استفاده از این سکه کاستی های برخی متون مکتوب مرتبط با دوره ی سلجوقیان برطرف می شود.بدین ترتیب، این پژوهش ضمن تبیین آغاز قدرت گیری سلجوقیان در جرجان و طبرستان با استناد به سکه نبشته ها و مقایسه با متون کهن، به معرفی یک امیر محلی به نام مرداویج بن بشو-بسّو – می پردازد که سیادت و قیادت طغرل سلجوقی و خلیفه ی عباسی را بر خود پذیرفته است
روابط خاندان اوربلیان (دولت سیونیک) با امرای مغول و حکومت ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مناطقی که مغولان در حملات خود، دستیابی و تسلط بر آن را مورد توجه قرار دادند، ارمنستان بود. در این دوره، نقاط مختلف این سرزمین تحت حکومت لردهایی قرار داشت که از خاندان های برجسته و بسیار مشهور ارمنستان بودند. یکی از این خاندانها، خاندان اوربلیان بود که از قدرت چشمگیری برخوردار بودند و بر منطقه سیونیک حکومت می کردند. حکومت آنها در تاریخ به نام دولت سیونیک مشهور است. به دنبال نخستین حملات مغولان به متصرفات خاندان اوربلیان، این منطقه به تابعیت آنان درآمد و سپس با تأسیس دولت ایلخانان، این خاندان نیز مانند دیگر لردهای ارمنستان به تابعیت ایلخانان گردن نهاد. یافته ها نشان می دهد که اوضاع مذهبی، اقتصادی، اجتماعی و به خصوص سیاسی دولت سیونیک، در دوره امرای مغول و حکومت ایلخانان، به طور مستقیم مناسبات این خاندان با حاکمان مغول تأثیر گرفت و دولت سیونیک به طور جدی در حفظ قدرت و بقای حکومت خود، در رقابت با دیگر خاندان های لرد حکومتگر ارمنستان، به برقراری مناسبت حسنه با حاکمان مغول و جلب رضایت آنها وابسته بودند. از طرف دیگر، امرای مغول و ایلخانان نیز برای تحکیم و تداوم حکومت خود بر ارمنستان و حتی دیگر مناطق قفقاز جنوبی به این خاندان ها احتیاج داشتند. به گونه ای که در صورت لزوم می توانستند از لردهای تابع، از جمله خاندان اوربلیان، برای پیشبرد اهداف خود در منطقه سود جویند.
گرمابه های قدیمی شیراز
حوزههای تخصصی:
ابداع گرمابه ها به عصر باستان بر می گردد و در عصر دولتهای اسلامی با نظر توجهی که اسلام به امر نظافت و بهداشت فردی داشته گرمابه ها به سرعت شکل می گیرند و معماری خاص خود را پیدا می کنند، این معماری شامل هشتی بوده که از فضاهای دیگر حمام جدا می شده و اجزاء هایی از قبیل آتشدان، انبار سوخت، گودال های جمع آوری خاکستر، دودکش ها و کانال های انتقال گرما . از مصالح مهم در بنای گرمابه ها نیز می توان به سنگ ، گچ ، آجر و ساروج اشاره نمود. این مقاله سعی دارد چگونگی عملکرد حمامها در روابط اجتماعی وفرهنگی وشمایی تاریخی ازآنها مورد بررسی قراردهد.