فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
رویدادهای تاریخی نه تنها در محدوده زمان، بلکه در گستره مکان نیز وقوع می یابند. این عامل، پژوهشگر تاریخ را ملزم می دارد محل حدوث وقایع را نیز در بررسی خود مورد توجه قرار دهد. در حقیقت بررسی یک واقعه تاریخی بدون توجه به ویژگی های جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی مکان بروز رویداد میسر نیست. بنابراین بیش از هر نگرش تاریخی، توجه به جغرافیای تاریخی اهمیت زائدالوصفی دارد. ولایت قم در دوره-های تاریخی مختلف، یکی از مهم ترین ولایت های مرکزی ایران به حساب می آمد. به گفته برخی جغرافیانویسان مسلمان قرن 4 و 5 هجری، در اصطلاح جغرافیدانان ولایت قم از مراکز مهم تشیع در ایران به شمار می آمده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رشد شهری ولایت قم در دوران اسلامی به نسبت نزدیکی به حکومت مرکزی، قرار داشتن در جاده های تجاری و مواصلاتی و پیشرفت کشاورزی وابسته بوده است. هم چنین در حوزه تجارت و کشاروزی تولید گندم، جو، پنبه، زعفران، انار و صادرات آن ها در دوره های مختلف یکی از عوامل رشد و پیشرفت منطقه محسوب می شده است. بر این اساس، این جستار بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر کتاب تاریخ قم، برآیند کلی از ساخت ها و ویژگی های جغرافیای، سیاسی و اقتصادی ولایت قم به دست دهد.
بررسی تأثیر دریا بر فرهنگ عامه مردم بوشهر
حوزههای تخصصی:
آداب و سنن هر قوم در بردارنده ریشه دارترین ارزش ها و تجربیاتی است که طی نسل ها در برخورد با تندبادهای حوادث و عواملی که سعی در زوال و کمرنگ نمودن آن داشته اند، شکل گرفته است. سنت ها و باورهایی که بی شک از مهم ترین مقولات در تثبیت و قوام رفتارهای اجتماعی داشته و دارند. استان بوشهر بدلیل موقعیت جغرافیایی منحصر به فردش اساساً محور تبادل فرهنگ، تجارت، سیاست، برای داد و ستد کالا و اندیشه ها میان ایرانیان، هندیان، آفریقایی ها و اروپایی ها طی قرن های متمادی بوده است. تا جایی که از این کرانه تا کرانه های دور دست چین رفتارهای التقاطی به صورت نمادهای اعتقادی تغییر ماهیت داده اند که انتساب و اکتساب هر یک از این باورها، باورهای منشعب از دریا و دریانوردی خود جای بحث ها مفصل نیست. در این پژوهش برآنیم تا نقش دریا و دریانوردی را به عنوان مسبب نشر فرهنگ عامه در کرانه های شمالی خلیج فارس خاصه استان بوشهر مورد بررسی قرار دهیم. هر چند در حوزه ی تاریخ و جغرافیای سیاسی اقتصادی بوشهر تحقیقاتی انجام شده است؛ اما جای مسائل مهمی در زمینه فرهنگ و سنت های دریانوردی آنچنان که با معیشت و زندگی آنان در آمیخته باشد کماکان مغفول مانده است که امید است با روشن شدن تشابهات نژادی، تاریخی، و فرهنگی و وابستگی عمیق مردمان این سرزمین با فلات مرکزی ایران و که غالباً از ریشه های اجتماعی دیگر نواحی پیرامون خود نشأت گرفته است مورد مقایسه و متمایز قرار گیرد. در این پژوهش بدین پاسخ این پرسش هستیم که عوامل جغرافیایی از جمله (آب و هوا، اقلیم) و معیشت در باورها و ویژگی های فرهنگی مردم بوشهر چه تأثیری داشته است؟ دریا و دریانوردی در شکل گیری و قوام این باورها و اعتقادات تا چه اندازه مؤثر بوده است؟ و شیوه معیشت اعم از کشاورزی، کم آبی در کنش های اجتماعی و اعتقادات درونی بوشهریان تا چه میزان تأثیر داشته است؟
انجمن خیریة ایرانیان در تفلیس و سرمایة اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجمن خیریة ایرانیان در تفلیس یکی از نخستین انجمن های ایرانیِ مدرن و دموکراتیک در تاریخ معاصر بود که توانست با سرمایة اجتماعی نسبتاً گسترده اش به تأسیس مدرسه، کمک به نیازمندان و بسیاری از امور خیریة دیگر بپردازد. پژوهش حاضر درصدد است به توصیف و تبیین رابطة انجمن خیریة ایرانیان در تفلیس و سرمایة اجتماعی از سال های 1900 1930م. بپردازد. سرمایة اجتماعی دارای مؤلفه های متعددی است که البته تکیه این پژوهش بر مؤلفه شبکة اجتماعی است. این تحقیق با تکیه بر حوزه نظریِ شبکه اجتماعی، به تبیین نظری موضوع پرداخته است و به خصوصیات شبکه اجتماعی با ویژگی های سه گانة ساختی، تعاملی و نیز کارکردی شبکه در انجمن خیریة مذکور توجه نموده است. پژوهش درصدد است به این سؤالات اساسی پاسخ دهد که انجمن خیریة ایرانیان در تفلیس چگونه زمینه را برای شکل گیری سرمایة اجتماعی فراهم کرد؟ آیا انجمن نقشی در ایجاد همبستگی، تعامل، تسهیل روابط اجتماعی و مشارکت اجتماعی و به طورکلی سرمایة اجتماعی ایرانیان مهاجر ایفا نمود؟ روش پژوهش در این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و در حوزه مطالعات کتابخانه ای است. یافته ها حاکی از آن است که مؤلفه شبکه اجتماعی تأثیر مثبت و مهمی بر شکل یابی و نیز استمرار فعالیت انجمن خیریة مذکور داشت.
بلدیه تبریز، گذر از محله گرایی به هویت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویب قانون بلدیه و تشکیل آن در برخی از شهرهای ایران، یکی از آگاهانه ترین اقداماتی بود که از سوی نمایندگان مجلس اول و نیروهای مشروطه خواه، در زمینه ی تحقق مشارکت اجتماعی شهروندان جهت نقش آفرینی در امور شهری و مدنی و تجلی اراده و هویت اهالی شهر، انجام گرفت. از آنجایی که شهر تبریز در تشکیل نهادهای مدنی؛ از قبیل «انجمن ایالتی» و «انجمن بلدیه» از جایگاه مهمی در تاریخ مشروطه برخوردار است، در پژوهش حاضر سعی شده عملکرد «بلدیه تبریز» و میزان موفقیت آن در تحقق اهداف مدنی این نهاد، مخصوصا موانع و مشکلات پیش روی آن در زمینه ی افزایش میزان مشارکت اجتماعی شهروندان در برنامه های مدیریت شهری و تحقق و شکل گیری هویت و علائق جمعی و کم رنگ شدن بحث محله گرایی با روشی توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، روزنامه ها و اسناد آرشیوی مورد بررسی قرار گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر چند بلدیه ی تبریز به خاطر درگیری با مسائل و مشکلات عدیده ی فراوان، از دست یابی به بسیاری از اهداف خود بازماند، منتهی از نحوه ی بیان و طرح مطالب اجتماعی در روزنامه های محلی می توان فهمید که بلدیه در کنار دیگر نهادهای مدنیِ برآمده از دل مشروطه، از قبیل انجمن ایالتی، توانست با انجام برخی اقدامات اجتماعی و فرهنگی، موجبات افزایش آگاهی شهروندان نسبت به حق و حقوق شهروندی خود را فراهم آورد، و با تأکید بر اهمیت مشارکت اجتماعی شهروندان در برنامه های شهری و انتخاب مدیران خود، در گذر جامعه ی شهری تبریز از مرحله ی محله گرایی به شکل گیری هویت شهری، نقش مهم و مؤثری را ایفا نماید.
بررسی عوامل تاریخی بنیاد شهرها با رویکرد به شهرهای ایران و میانرودان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی این نکته که جوامع چه زمانی به شهرنشینی و مدنیت متمایل شدند و چه عواملی باعث این رخداد شد، مکاتب مختلف تاریخی و جغرافیایی هرکدام به یکی از عوامل مهم در پیدایش و ساختار شهرهای باستانی ﺗﺄکید کرده اند. دراین بین، رایج ترین نظریه ها چنین عنوان کرده اند که پیامدهای ناشی از «انقلاب کشاورزی» و «دین گرایی» و اشتراک های دینیِ جمعیت های کهن، از اسباب اصلی بنیاد شهرها بوده است. ازاین رو، در پی محک صحت و سقم این نظریه ها، با مطالعة اسناد تاریخی و یافته های باستان شناسی با روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی تحلیلی متوجه می شویم که دست کم در فلات ایران و میانرودان، انسان در طی یک جانشینی در موقعیت مطلوب جغرافیایی، انقلاب کشاورزی را به وجود آورد؛ سپس در پی این انقلاب، به تدریج تقسیم کار رخ داد و در اثر نوآوری ها، قدرت بیشتر و روابط تجاری و انباشت سرمایه پدید آمد و دیگر عوامل موجود همچون دین، جمعیت و عوامل سیاسی نظامی در فرهنگ بشری شکل گرفت و موجب ایجاد شهرها شد. درواقع در پیدایش و بنیاد شهرهای باستانی، همة عوامل مذکور سهیم نبودند؛ اما در منطقة جغرافیاییِ موضوع مطالعه در این پژوهش، باید عوامل جغرافیایی، اقتصادی، دینی و سیاسی نظامی را به ترتیب در پیدایش یا تکامل ساختار شهرها تاحدود چشمگیری مؤثر و مهم تلقی کرد و شهرهای باستانی ایران و میانرودان را دارندة این خصوصیات برشمرد؛ البته، منطبق با نظریه های مذکور و با ﺗﺄکید بر دو عامل اقتصادی و دینی.
پیامدهای صلح راندیا؛ تهاجم ترایان و جانشینان او به ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با هم مرزشدن ایران و روم در زمان مهرداد دوم اشکانی (124تا87پ.م)، رویارویی های پیوﺳﺘﮥ دو قدرت بزرگ برای دستیابی به مناطق مهم مرزی، به ویژه ارمنستان، آغاز شد. در سال 63میلادی، این رویارویی ها به انعقاد پیمان صلح راندیا منجر شد. طبق این پیمان شاخه ای از خاندان شاهنشاهی اشکانی، یعنی ﺳﻠﺴﻠﮥ آرشاکونی، به این شرط قدرت را در ارمنستان به دست گرفتند که به تخت نشستن آنها با ﺗﺄیید و تنفیذ امپراتوری روم صورت گیرد. موفقیت اشکانیان در به تخت نشاندن شاهزاده ای از خاندان خود بر تخت ارمنستان و به وجودآوردن ﺳﻠﺴﻠﮥ آرشاکونی ارمنستان، بعدها زمینه های ناخرسندی روم را فراهم آورد؛ زیرا این پیمان ﻣﺴﺌﻠﮥ ارمنستان را در ظاهر به نفع روم، اما درواقع به نفع ایران خاتمه داده بود؛ چنان که رومی ها به دنبال فرصتی بودند که منافع ازدست رفته در پیمان راندیا را باز پس گیرند. این فرصت در زمان ترایان، امپراتور قدرتمند روم، مهیا شد. ﻧﺘیﺠﮥ این پژوهش ناظر بر این است که تهاجم ترایان در اوایل قرن دوم میلادی، به دنبال بهره مندنبودن روم از پیمان راندیا صورت گرفت؛ لشکرکشی او نخست، موفقیت آمیز بود و او ارمنستان و بین النهرین را به تصرف خود درآورد؛ اما به دنبال آن، اشکانیان باتوجه به شیوﮤ جنگ وگریز خود، موفق شدند رومی ها را با شکست بدرقه کنند. بنابراین اشکانیان بار دیگر بر این ﻣﻨﻂﻘﮥ مهم تسلط یافتند؛ ولی تنش میان دو قدرت بزرگ تا اواخر عمر ﺳﻠﺴﻠﮥ اشکانی بر سر دستیابی بر ارمنستان ادامه پیدا کرد.
مروری بر آراء پیشین و ارائة چند پیشنهاد تازه دربارة وجه تسمیه، پیشینة استقرار و تاریخ بنای شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد متعدد و آثارارزشمندِ برجای مانده نشان از اهمیت شهر کرمانشاه در دوران پیش از اسلام به ویژه در دورة ساسانی دارد، با این حال هنوزدرباره بسیاری از موضوعات مرتبط با این شهر از جمله پیشینة استقرار، زمان دقیق ساخت، صورت اصلیِ نام شهر در دوران ساسانی یا پیش از آن و نیز وجه تسمیة این نام ابهامات زیادی وجود دارد. کاوش های باستان شناسیِ منطقه نیز تاکنون نتوانسته است گره گشای این معما باشد؛ زیرا در قیاس با وسعت قابل توجه بقایایِ ساسانیِ شهر،کاوش های ناچیزی انجام شده و بنابراین تلاش های صورت گرفته برای کشف احتمالیِ کتیبه ها و شواهدی از این دست که می توانست به نحوی روشنگری نماید، بی نتیجه مانده است. در سده اخیر براساس نوشته های مورخان پیشین، نظریاتی آمیخته با حدس و گمان درباره نام کرمانشاه در دوران پیش از اسلام ارائه شده است. برخی نیز بر اساس متون پرشمارِ برجای مانده از دوران اسلامی، به ریشه یابی نام این شهر پرداخته اند. علیرغم تمامی تلاش های صورت گرفته از سوی پژوهشگران مختلف که با بررسی بیشتر منابع موجود، اعم از فارسی و عربی و متون کلاسیک غرب همراه بوده است، کاستی هایی نیز در کار آنها به چشم می خورد که از آن جمله کم توجهی یا بی توجهی به سنت هایِ شفاهیِ مردمِ بومیِ منطقه، لحاظ ننمودن برخی از متون و منابع تاریخی مهم در تحقیقات خود و غفلتِ آشکار از برخی ویژگی های تاریخی و جغرافیایی این دیار بوده است. در این مقاله ضمن تجزیه و تحلیل نظرات و آراء پژوهشگران پیشین و تمرکز برمنابع و شواهدی که کم و بیش از نگاه آنها مخفی مانده،تلاش شده است تا درباره برخی از موضوعات و ابهامات پیش گفته پیشنهادها یا نکات تازه ای مطرح شود.
بحران شلیل: بررسی علت ها و عوامل، تحلیل واکنش ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در 10مرداد1301/2اگوست1922، در ﺗﻨﮕﮥ شلیل واقع در چهارمحال وبختیاری، دسته ای از نیروهای نظامی با حمله سواران بختیاری روبه رو شدند. خان های بختیاری در ابتدا دخالت خود را در این حادثه انکار کردند؛ اما مدتی بعد میزان دخالت آنها در این حادثه آشکار شد. وقوع این حادثه ﺗﺄثیر بسیاری بر روابط سه جاﻧﺒﮥ خان های بختیاری، رضاخان وزیر جنگ و سفارت انگلیس در تهران گذاشت. رضاخان پهلوی، وزیر جنگ، به دنبال بهره برداری لازم از این حادثه بود؛ پس تلاش کرد تا خان های بختیاری را نزد نخبگان و تودﮤ مردم بدنام و بی اعتبار کند و با اخذ غرامت سنگین از خان ها، ﺑﻨیﮥ مالی شان را تضعیف کند. ازسوی دیگر سفیر انگلیس در تهران سیاستی مبهم و دوپهلو اتخاذ کرد. سیاستی که به ضرر خان ها و به سود رضاخان و دولت مرکزی تمام شد. سرانجام پس از مدتی درگیری میان طرفین و چانه زنی بسیار با وساطت سر پرسی لورین (Sir Percy Loraine)، سفیر انگلیس، میان طرفین بر سر پرداخت مبلغ 150هزار تومان خسارت ازسوی خان های بختیاری توافق شد.
بررسی تعاملات اقتصادی- اجتماعی کازرون و بوشهر در دوره قاجار
حوزههای تخصصی:
جایگاه بوشهر به عنوان بندری اقتصادی و معتبر که نقشی اساسی در ترازنیت بین الملل به عنوان تکیه گاه تجاری ایران در دوران قاجار ایفا نمود. این شهر را به یکی از کانون های مهم بازرگانی، و بندری پیشرو در زمینه اقتصاد و تجارت خلیج فارس مطرح ساخت. با برخورداری از چنین جایگاهی بندر بوشهر به عنوان مقصدی مهم برای مهاجران داخلی، بویژه مهاجران کازرونی تلقی گشت. علاوه بر کازرونی ها مهاجران دیگری همچون؛ دهدشتی ها، بهبهانی ها، شیرازی ها و سایر گروه ها و اقلیت ها نیز به این بندر مهاجرت کردند و در فعالیت های گوناگون اقتصادی و اجتماعی این شهر سهم مهمی را به خود اختصاص دادند. مهاجران کازرونی به صورت فردی و گروهی در سه مقطع تاریخی که از پایان زندیه تا ابتدای قاجاریه و از تأسیس قاجاریه تا مشروطیت و از مشروطیت تا پایان حکومت قاجار را شامل می شد به بوشهر مهاجرت نمودند. دلایل این مهاجرت را با بررسی و تحلیل منابع تاریخی می توان با عواملی چون؛ بروز عدم امنیت در برخی از مقاطع تاریخی، قحطی ها و خشکسالی های متناوب، نحوه عملکرد برخی از والیان فارس و خوانین منطقه که در پاره ای از مواقع بر هرج و مرج و ناامنی های داخلی دامن می زدند از یکسو و از سوی دیگر جاذبه بندر بوشهر به عنوان مهم ترین کانون تجاری خلیج فارس در این برهه زمانی مرتبط دانست. حضور چشمگیر و فعال کازرونی ها و دوانی ها به عنوان عنصری فعال در زمینه های گوناگون تجاری، فکری و فرهنگی به گونه ای بود که به مرور زمان سهم و نقش مهمی را در این عرصه به خود اختصاص دادند. نقشی که با هضم در فرهنگ و ظرف فرهنگی بوشهر موجبات پیوندهای مشترک اجتماعی و تعامل بیشتر در این زمینه و سایر زمینه ها را فرآهم آورد و در میان نسل های بعد پررنگ تر از پیش ساخت. بنا بر این و با چنین رویکردی در این مقاله با روش تحقیق تاریخی و به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته می شود.
بررسی واکنش مناطق سه گانه نفت خیز مذهبی، مذهبی و ایلی عشایری به اختیارات فوق العاده دکتر مصدق در سال 1331ش/ 1950م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال های 1329-1332ش/1950-1953م با محوریت نفت، دوره مهمی از تاریخ معاصر ایران است. در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت هر گروه و قشری از نقاط مختلف ایران، نسبت به آن واکنش نشان دادند. تحقیقاتی که به این دوران می پردازند، تحولات تهران را به عنوان پایتخت بررسی کرده و به تحلیل عملکرد نیروهای سیاسی فعال در این شهر پرداخته اند. در نتیجه، تحولات دیگر مناطق ایران مورد بی توجهی قرار گرفته به طوری که بررسی و تحلیل نیروهای سیاسی آن مغفول و یا ناقص مانده است. به دلیل گستردگی رویدادها و واکنش هایی که منتهی به ملی شدن صنعت نفت گردید، این مقاله سعی دارد به طور موردی به واکنش مناطقی بپردازد که در سه بخش نفت خیز، عشایری و مذهبی ایران قرار می گیرند و اقشار اجتماعی کارگران، عشایر و روحانیون را شامل می شوند. سوال مقاله این است که واکنش مردم این سه منطقه و برداشت آنها از سیاست ها و تصمیمات دکترمصدق در زمینه اختیارات فوق العاده چگونه بوده است؟ مقاله حاضر براساس روش توصیفی تحلیلی رویکرد اجتماعی در توصیف و تبیین اختیارات مصدق را مورد توجه قرار داده است.
واکاوی جایگاه خواجه اتابک علاءالدین و اتابک قطب الدین محمد در کرمانِ گذشته و حال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با حاکمیت سلاجقه کرمان (583-433ه.ق) به مانند سلاجقه بزرگ، دیوان هایی مانند دیوان وزارت، دیوان استیفا، دیوان انشا و مناصب دیگری همچون اتابکی و دادبگی وجود داشت. اتابک علاءالدین بوزقش و پسرش اتابک قطب الدین محمد، دوتن از اتابکان سلجوقی کرمان هستند که به رغم نقش بسیار مؤثر و کارآمدشان در برهه هایی از تاریخ کرمان، کمتر مورد عنایت محقّقان قرار گرفته و بسیاری از زوایای زندگی آنان در هاله ای از ابهام قرار دارد. از همین رو نوشتار حاضر بر آن است تا با روش تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحقیق میدانی(بررسی مقبره ءخواجه اتابک)، در گام نخست به معرفی این دو اتابک و خدمات سیاسی- فرهنگی آنها پرداخته، در دومین گام، وضعیت امروزی مقبره آنان را یادآور شود. نتیجه آنکه اگرچه این دو اتابک، روزگاری اقتدار داشته و منشأ خدمات فراوانی در کرمان دیروز بوده اند اما در میان کرمانیان امروز نه تنها نامی از آنان برده نمی شود، بلکه مقبره آنان نیز با بی مهری تمام در گوشه یکی از محله های قدیمی کرمان، رها شده است.
جشن های دوران رضاشاه؛ اهداف و دستاوردهای آن در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برپایی جشن های گوناگون به مناسبت های مختلف و اجرای برنامه های گزینشی و ایراد نطق ها و خطابه های هدفدار یکی از کم هزینه ترین، عملی ترین و در عین حال، زودبازده ترین اقدامات برای تبلیغ و تأکید بر تحوّلات جامعه ایران و بزرگ نمایی خدمات شخص رضاشاه و تهییج احساسات توده مردم بوده است؛ بنابراین دولت پهلوی اول اهتمام ویژه ای به برگزاری جشن های مختلف در راستای همسو ساختن مردم با برنامه مدرن سازی و کاستن از موج مخالفت و مقاومت ها داشته است؛ در این پژوهش تلاش شده است با روش تحلیلی- اسنادی از طریق بررسی اسناد و مدارک آرشیوی و روزنامه ها به این پرسش پاسخ داده شود که در دوران پهلوی اول چه جشن هایی و با چه اهدافی توسط کارگزاران دولتی در مناطقی چون کردستان اجرا شده و برگزاری این جشن ها تا چه حد توانسته است به تثبیت سیاست های فرهنگی دولت در منطقه یاری رساند؛ یافته های پژوهش نشانگر آنست که برگزاری جشن های دولتی دستاوردهای مقطعی داشته و در ایجاد تغییرات پایدار در افکار و رفتار اهالی مناطقی چون کردستان ناتوان بوده است.
نقش خوانین و متنفذین در برقراری امنیت در لرستان در عهد پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نابسامانی های اجتماعیِ موجود در لرستان مقارن برآمدن رضاخان و تلاش وی برای برقراری امنیت در کشور، لرستان از جمله مناطقی بود که برقراری نظم و امنیت در آن ضرورت داشت. بافت ایلیِ منطقه، مساعدت بخشی از خوانین و متنفذان محلی موسوم به «خوانین دولتخواه» مهمترین عاملِ توفیق دولت پهلوی اول در تحقق این امر بود. در این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی، نقش خوانین و متنفذین لرستان در تعامل با دولت پهلوی اول جهت استقرار امنیت در این منطقه مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد این گروه به خاطر رقابتهای درون طایفه ای یا به خاطر حفاظت از منافع خود به همراهی با دولت مرکزی پرداخته و از طریق حفظ نظم و امنیت، ابلاغ و اجرای فرامین دولتی، کمک به رفع عوامل ناامنی، حمایت از عملیات نظامی ارتش در قالب شرکت در لشکرکشی ها، دادن اطلاعات و راهنمایی، تأمین تدارکات، نیروی دولتی را در استقرار امنیت مساعدت نمودند.
توزیع اعتبارات مالی در لرستان در عهد پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت پهلوی اول، از طریق تخصیص اعتبارات مالی لازم می کوشید تا برنامه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد نظر خود را در لرستان به عنوان یک منطقه با ویژگی های خاصِّ، محقق سازد. در این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی، نحوة توزیع اعتبارات مالی در لرستان در عهد پهلوی اول مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در دوره پهلوی اول، ارتش به عنوان مهم ترین نهاد جهت تحقق اهداف دولتی در لرستان به شمار می رفت. در نتیجه، اجرای برنامه های دولتی و توزیع اعتبارات مالی در این منطقه عمدتاً متکی بر ارتش و فرماندهان نظامی بود که عموماً اعتبارات دریافتی را در اموری چون جذب عشایر لرستان، پرداخت حقوق افسران ارتش، تأمین تدارکات نظامیان، تأسیس مدارس عشایری و احداث سازه های نظامی استفاده نمودند.
کاربست روش تاریخ شفاهی در تحلیل و بررسی شیوع بیماری ام اس در منطقه پیربکران (1345تا1395ش/1966تا2016م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین فلسفه تاریخ نگاری محلی، پرداختن به موضوعات محلی در برش مکانی مشخص و زمانی محدود است. مکان، پایه اصلی تاریخ نگاری محلی است و بررسی بستر جغرافیایی (مکان) هر رویداد اهمیت چشمگیری در پژوهش های تاریخ محلی دارد. مطالعه و مشاهده دقیق محل وقوع هر رویداد به مورخان محلی برای شناخت بهتر ابعاد حیات اجتماعی زندگی گذشته و حال انسان در آن محل کمک می کند؛ بر اساس این ، پژوهش حاضر بر منطقه پیربکران متمرکز است. منطقه پیربکران با 86 کیلومترمربع وسعت و 54 هزار و 642 نفر جمعیت در 15 کیلومتری جنوب غربی شهر اصفهان واقع است. با توجه به جمعیت، این منطقه بیشترین درصد بیماران ام اس ایران را دارد و 125 نفر در این منطقه به ام اس مبتلا هستند. این آمار بیش از سه برابر میانگین جهانی، هفت برابر میانگین ایران و شش برابر میانگین استان اصفهان است. آمار مبتلایان به ام اس در پیربکران به آمار مبتلایان در جزیره اورکنی در شمال اسکاتلند نزدیک است که بیشترین درصد ام اس جهان را دارد. در نیم قرن گذشته، بیماری ام اس که نوعی اختلال در اعصاب مرکزی، مغز و نخاع، است به مهم ترین بحران زیست سلامتی اهالی منطقه پیربکران تبدیل شده است. پژوهش حاضر، به بررسی تاریخی چرایی و چگونگی تبدیل شدن منطقه پیربکران به یکی از کانون های شیوع ام اس در ایران می پردازد. در این راستا، این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که فعالیت های انسانی برای تغییر محیط زیست در نیم قرن گذشته و استعداد محلی افراد، شیوع ام اس را باعث شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که ام اس بین اهالی بومی منطقه پیربکران و به ویژه در برخی خانواده ها شیوع بیشتری دارد؛ همچنین رابطه معنی داری بین آمار بیماران ام اس و فاصله محل سکونت افراد با مراکز آلوده کننده صنعتی و معدنی وجود دارد. این پژوهش به روش میدانی و با کاربست روش و ابزار تاریخ شفاهی، به صورت مصاحبه فعال با 25 نفر از مبتلایان به ام اس انجام شد. با توجه به ماهیت میان رشته ای موضوع، از نتایج پژوهش های رشته های همبسته نیز استفاده شد.
تأثیرات جنگ جهانی دوم در بروز بحران مواد غذایی در آذربایجان (1320تا 1324شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ جهانی دوم تبعات فراوانی داشت که گریبان گیر کشور ایران نیز شد. مهم ترین مسئله در آن زمان کمبود غله بود که اشغال کشور به وسیله متفقین و احتکار گندم به وسیله محتکرین را می توان از عوامل اصلی آن برشمرد. این عوامل سبب شد تا مردم اَزلحاظِ وضعیت اجتماعی دچار بحران شوند. در این بین آذربایجان با توجه به دلیل اینکه به وسیله قوای شوروی اشغال شده بود وضعیت سخت تری داشت.هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر اجتماعی بحران نان بر زندگی روزمره مردم آذربایجان است و در این راستا به سؤال های زیر پاسخ می دهد؟ 1.پیامدهای اشغال آذربایجان چه تأثیری بر بحران نان در محدوده زمانی مدنظر گذاشته بود؟ 2.کمبودنان و غله چه نقشی در زندگی اجتماعی مردم داشت؟ هدف:هدف پژوهش بررسی تأثیرات جنگ جهانی دوم بر بحران مواد غذایی در آذربایجان است.همچنین واکاوی نقش فرقه دموکرات آذربایجان و تأثیر آن بر بحران غله و نان هدف دیگر این پژوهش است. روش و رویکرد:در این مقاله با تکیه بر اسناد و منابع تاریخی و با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته می شود. یافته ها و نتیجه گیری:نویسندگان مقاله بعد از بررسی اسناد و منابع تاریخی به این نتیجه رسیدند که حضور نیروهای متفقین و ارسال گندم منطقه آذربایجان به نقاط دیگر موجب کمبود و قحطی مواد غذایی در آذربایجان شده بود. همچنین بااستقرارمسلحانه فرقه دموکرات درآذربایجان بسیاری از ارباب ها کشته یا از روستاها متواری شدند و نظم و نسق کشت و زرع در روستاها به هم ریخت و بسیاری از مالکان روستاها دیگر به آذربایجان بازنگشتند و بعد از قحطی بسیاری از کشاورزان به عضویت قوای فرقه دموکرات درآمدند و عملاً کارکشاورزی درآذربایجان معطل ماند.
ساخت و کارکرد شهر مرزیِ آرتاشاد در مناسبات ایران و روم در دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمانی که در قرن اول پیش از میلاد (ح 92 ق.م) ایران و روم دو قدرت عصر باستان، با یکدیگر هم مرز شدند، درگیری و تنش هایی را با هم آغاز کردند که تا انقراض ساسانیان و ورود اعراب مسلمان همچنان ادامه داشت. شهرهای مرزی، از جمله شهر آرتاشاد، نقش مهمی را در این درگیری ها ایفا کرده اند. بنابراین این پژوهش با توجه به اهمیت موضوع بر آن است تا ساخت و کارکرد شهر مرزی آرتاشاد را مورد واکاوی قرار دهد. یافته های این تحقیق که با رویکردی توصیفی تحلیلی براساس گردآوری منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، نشان می دهد که شهر آرتاشاد توسط آرتاشس پادشاه ارمنستان در قرن دوم پیش از میلاد (ح سال 176 ق.م) ساخته شده است. این شهر که از ساخت مستحکمی برخوردار بوده، از جنبه های ژئوپلیتیکی، سیاسی و نظامی و همچنین اقتصادی و تجاری برای ایران و روم حائز اهمیت بوده است؛ چنان که هرکدام از این قدرت ها درصدد تسلط بر این شهر مهم بودند. دستیابی به این شهر کلید فتح ارمنستان بود و دو قدرت باستانی با تصرف این شهر می توانستند از آن جا به مانند استراحتگاهایی برای لشکرکشی ها، زرادخانه ها استفاده کنند و سرزمین های یکدیگر را مورد تعرّض قرار دهند. از حیث اقتصادی و تجاری نیز تصرف آرتاشاد، که یکی از مراکز گمرکی میان دو امپراتوری مطرح بود، به منزله دستیابی به سود سرشار مالی در این شهر مرزی به شمار می رفت.
ردپای هویت بلوچ در زنگبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از خصوصیات بارز جامعه ایرانی از گذشته های دور تاکنون که دستاوردهای باشکوهی در عرصه توسعه فرهنگ و تمدن ایرانی خارج از مرزها در مقاطع مختلف تاریخی به دنبال داشته است، مهاجرت قبایل ایرانی به سرزمین های دور و نزدیک جهان است. مهاجرت ایرانیان بلوچ به زنگبار و نقش محوری این جزیره در استقرار بلوچ ها در بخش هایی از کشورهای امروزین تانزانیا، کنیا و اوگاندا به همراهِ مناسبات دوستانه آن ها با بومیان مسلمان این کشورها، یکی از این نمونه هاست که نتایج مهمی را نیز به دنبال داشته است. در این مقاله با پرداختن به دلایل مهاجرت و نحوه مهاجرت و مهاجرت بلوچ های ایرانی از بلوچستان ایران و عمان به زنگبار، وضعیت عمومی بلوچ ها در این جزیره از حدود 350 سال پیش تاکنون و نقش آفرینی آنها در انتشار جلوه هایی از فرهنگ و تمدن ایرانی در زنگبار بررسی شده است. سؤال اصلی پژوهش عوامل اصلی مهاجرت و نحوه اقامت بلوچ های ایرانی در زنگبار و فرضیه اصلی نیز چگونگی ارتباط مردمان بلوچ با بومیان زنگبار و مقبولیت عمومی آنان است. چارچوب مقاله بر مبنای نقش مؤثر مهاجران ایرانی در توسعه فرهنگ و تمدن ایران است و نتایج سیاسی- فرهنگی حاصل از استقرار بلوچ ها در زنگبار متغیرهای پژوهش قلمداد می شوند. در این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل و توصیف تلاش شده است عوامل اصلی کنشگر بر فرایند مهاجرت و سکونت ایرانیان بلوچ در زنگبار بررسی شوند.
جایگاه مهاجرت ها در طلوع و افول دانشگاه جندی شاپور
حوزههای تخصصی:
سرزمین باستانی ایران همواره در طول تاریخ پذیرای اقوام و گروه های مختلف قومی بوده که بنا به دلایل سیاسی، اقتصادی، مذهبی و نیز موقعیت جغرافیایی ایران، به این سرزمین مهاجرت کرده اند. از جمله مهم ترین این مهاجرت ها، مهاجرت گسترده علما و دانشمندان بود، که در دوره ساسانیان منجر به تعالی علمی این سرزمین و شکل گیری مرکز علمی جندی شاپور گردید. این مهاجرت ها از یکسو ریشه در علل داخلی و مبدأ مهاجرین داشت، که آن به وضعیت سیاسی و تعطیلی برخی از مراکز علمی جهان باستان مربوط می شد، و از سوی دیگر به موقعیت جغرافیایی ایران و حمایت برخی از پادشاهان ساسانی از علما و دانشمندان مرتبط بود. لذا در پژوهش حاضر در تلاش هستیم تا در یک رویکرد توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع تاریخی به تأثیر مهاجرت ها در رشد و تعالی و در نهایت افول دانشگاه جندی شاپور بپردازیم. بررسی تاریخی دانشگاه جندی شاپور به روشنی گویای تأثیر مهاجرت دانشمندان در سه دوره مهم؛ شکل گیری، شکوفایی و افول این مرکز علمی جهان باستان است.
بررسی و تحلیل شورش و یاغی گری رضاخان جوزدانی در اطراف اصفهان (1337- 1329ق/ 1911-1919م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوتاه زمانی پس از تشکیل مجلس شورای ملی، مشکلات متعددی در عرصه های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به وقوع پیوست. این مشکلات، ناامنی را در حوزه های مختلف به همراه داشت که از آن جمله می توان به ناآرامی ها و شورش های محلی در نقاط مختلف کشور اشاره کرد. به سبب خلاء قدرت و تحت تأثیر عوامل دیگر، ناامنی در مسیرهای ارتباطی شهرهای مختلف و اطراف آنها شکل گرفت که اصفهان نیز از این امر مستثنی نبود. دزدی ها و غارتگری اشرار در مسیرهای مواصلاتی و حومه شهر، این ناحیه را به یکی از مناطق ناامن مرکزی تبدیل کرد. رضاخان جوزدانی یکی از این اشرار بود که فعالیت ها و شورش وی از سال 1329 تا 1337ق / 1911-1919م ادامه داشت. اینکه چه عواملی باعث شرارت رضاخان جوزدانی شد؟ عملکرد او چگونه باعث ناامنی پیرامون اصفهان شد و اینکه چرا می توان او را یاغی و بر فعالیت های او عنوان شورش نهاد؟ سؤال های اصلی این پژوهش است. این پژوهش ضمن پاسخگویی به سؤالات فوق، به بررسی و تحلیل شورش و یاغیگری رضاخان جوزدانی در منطقه اصفهان می پردازد. به نظر می رسد «عواملی چون قحطی، شیوع بیماری های واگیردار، نبود حاکمی قدرتمند و دخالت های بیگانگان در ایران» باعث رشد دزدی، غارتگری و یاغیگری ها شد که رضاخان جوزدانی یکی از محصولات آن بود.