فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No.۴, Winter & Spring ۲۰۲۲
39 - 56
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study analyzes the activities of top Times researchers in the field of political science with an emphasis on examining the ResearchGate network. Method: This study opted for altmetric approach. Two research communities have been surveyed. The number of 145 faculty members affiliated to the top 10 universities of the Times 2021 in the field of political science was stratified sampling randomly, selected. Participation in the ResearchGate network was examined, for them. For the attendees, the indicators of citations, RG-score, and reads were extracted and compared. For the top 15 best Times scientific institutes, the RG scores per member and publication per member were calculated and compared. Correlation between Times Ranking and ResearchGate's indicators, done too. For data analysis, LibreOfficeCalc, and SPSS22 were exploited. Findings: Only, 39% of all faculty members belong to the best Times centers in the field of political science, have seen by registration in the ResearchGate network. For 57 registered individuals, there was a significant correlation between ResearchGate's indicators with each other. But there was no significant relationship between the Times rankings and the mentioned indicators, except for the reads (P-value = 0.018) with a weak reverse correlation (Spearman coefficient= - 0.314). Furthermore, comparative analysis for the top 15 Times institutes had done from standpoint of RG-Score, too. Originality: The Correlation relationship between Times rank and ResearchGate’s indicators in the field of political science, in addition, the participation of faculty members of the best scientific centers in this mentioned field had not been done yet.
بررسی تاثیر مکانیسم های فناوری اطلاعات بر چابکی سازمان با نقش دوسوتوانی فناوری اطلاعات (مطالعه موردی: کارکنان شرکت هلدینگ تدبیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیقات در مورد منابع و توانایی های فناوری اطلاعات که شرکت ها را قادر می سازد، در بازار با تغییر سریع، چابک باشند، نوپاست. ایجاد چابکی از طریق فناوری اطلاعات، یک فرآیند طولانی مدت و کار دشواری برای هر بنگاهی است. پژوهش حاضر با هدف، تعیین تاثیر مکانیسم های حاکمیت فناوری اطلاعات بر چابکی سازمانی با نقش دوسوتوانی فناوری اطلاعات انجام شد. روش شناسی: این تحقیق از نظر نوع کاربردی و به صورت کمّی بوده و از نظر روش تحقیق نیز یک تحقیق توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، مدیران و کارشناسان شرکت هلدینگ تدبیر به تعداد 215 نفر می باشد که با استفاده جدول کوکران تعداد 138 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه دوسوتوانی فناوری اطلاعات، چابکی سازمانی و مکانیسم های حاکمیت فناوری اطلاعات ژن و همکاران (2021) بود. روایی پرسشنامه به صورت صوری و محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و تایید شد. داده های به دست آمده با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: نتایج نشان داد که ابعاد مختلف مکانیسم های حاکمیت فناوری اطلاعات (حاکمیت ساختاری، حاکمیت فرآیندها و حاکمیت رابطه ای) بر اکتشاف و بهره برداری از فناوری اطلاعات در هلدینگ تدبیر تاثیر داشته و از سوی دیگر، اکتشاف و بهره برداری از فناوری اطلاعات بر چابکی هلدینگ تدبیر تاثیر دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق می توان استنباط نمود که فراهم نمودن چابکی هلدینگ تدبیر نیازمند آن است که ابعاد مختلف مکانیسم های حاکمیت فناوری اطلاعات همراه با مولفه های دوسوتوانی فناوری اطلاعات مورد توجه قرار گیرد.
رابطه تعلق خاطر پرستاران با مدیریت دانش (مورد مطالعه: بیمارستان فیروزآبادی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
251 - 282
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت دانش و تعلق خاطر کارکنان از جمله عوامل اثرگذاری هستند که سازمان را به سوی کسب مزیت رقابتی، افزایش بهره وری و بهبود عملکرد سوق می دهند. هدف مطالعه حاضر، تعیین رابطه بین تعلق خاطر پرستاران با مدیریت دانش در بیمارستان فیروزآبادی تهران بود. روش : پژوهش حاضر از نظر جمع آوری داده ها پیمایشی بوده و از نظر روش پژوهش، توصیفی- همبستگی است. جامعه پژوهش نیز پرستاران شاغل در بیمارستان فیروزآبادی تهران بودند که از میان آنان 132 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. داده ها در زمستان 1399 و با استفاده از پرسشنامه های مدیریت دانش جاشپارا و تعلق خاطر کارکنان شافلی گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و لیزرل و آزمون های علامت، همبستگی اسپیرمن، ضریب همبستگی فی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد وضعیت مدیریت دانش در بیمارستان فیروزآبادی تهران پایین تر از سطح میانگین متوسط است. از میان ابعاد مدیریت دانش، بُعد کشف دانش، خلق دانش، سازماندهی دانش و اشتراک دانش پایین تر از میانگین متوسط بوده و تنها بُعد به کارگیری دانش در سطح متوسطی قرار دارد. تعلق خاطر پرستاران در سطح متوسط قرار دارد و میان مدیریت دانش و ابعاد آن با تعلق خاطر پرستاران رابطه مثبت و متوسطی مشاهده شد. تعلق خاطر بیشترین میزان همبستگی را با به کارگیری دانش دارد و کم ترین همبستگی به خلق دانش اختصاص دارد. تعلق خاطر پرستاران با جنسیت رابطه ای ندارد؛ اما تعلق خاطر پرستاران با سِمَت آنان رابطه معناداری دارد.سابقه خدمت و تحصیلات پرستاران با میزان تعلق خاطر آنان رابطه ای ندارد. مدیریت دانش پرستاران با جنسیت، سِمَت و میزان تحصیلات رابطه داشته، اما میان سابقه خدمت و مدیریت دانش رابطه ای مشاهده نشد. تعلق خاطر بر تمامی ابعاد مدیریت دانش اثر می گذارد و بیشترین اثر را بر اشتراک دانش و کم ترین اثر را بر به کارگیری دانش دارد. نتیجه گیری: مدیران بیمارستان می توانند با توجه و تأکید بیشتر بر تعلق خاطر پرستاران و تأثیری که می تواند بر بهبود برنامه های مدیریت دانش و ابعاد آن داشته باشد، عملکرد سازمانی را ارتقاء داده، کیفیت مراقبت از بیماران و ارائه خدمات بالینی بهتر را تضمین نمایند. این امر مستلزم تقویت زیرساخت های اشتراک، سازماندهی، خلق، کشف و به کارگیری دانش به واسطه تدوین برنامه های اجرایی و عملیاتی مدیریت دانش مانند ایجاد یک نظام مدیریت دانش یکپارچه، تخصیص بودجه برای تهیه امکانات فناورانه و منابع دانشی، ایجاد نظام پاداش دهی و مشوق های مالی و غیرمالی، تمرکز بر پتانسیل های موجود در بیمارستان ها و مراکز بهداشتی برای اجرای برنامه های مدیریت دانش و ایجاد فرصت های بالینی و آموزشی برای ارائه دانش نو است.
بررسی میزان آمادگی کتابخانه های دانشگاهی شهر اصفهان در مواجهه با همه گیری بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : شیوع مرگبار ویروس کووید-19 در اواخر سال 2019 م. بی سابقه ترین چالش برای جامعه انسانی است. کتابخانه ها نیز، مانند سایر نهادها و سازمان ها، برای مواجهه با آن تدابیری اندیشیده اند. در پژوهش حاضر، تدابیر اتخاذشده و میزان آمادگی کتابخانه های دانشگاهی شهر اصفهان در مواجهه با بیماری کووید-19 بررسی می شود. روش پژوهش : پژوهش حاضر به روش پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش حاضر، کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر اصفهان و نمونه آماری 70 نفر از کتابداران جامعه بود. ابزار پژوهش، پرسش نامه خود ایفاء است و روایی آن توسط متخصصان کتابداری تأیید و پایایی آن با آلفای کرونباخ به مقدار 77/0 محاسبه شد. تحلیل داده ها با SPSS-26 و Amos-24 انجام شد. یافته ها : میزان آمادگی کتابخانه های موردپژوهش در مواجهه با بیماری کووید-19، معادل 66/66 درصد است که بالاتر از حد متوسط ارزیابی شد. برای مقابله با بیماری، الزام استفاده از ماسک، شیفت کاری، دورکاری، تمدید خودکار منابع دارای اولویت بیشتر و کاهش ساعت اداری، امکان جستجو، تمدید، رزرو منابع و پرداخت الکترونیکی جرائم دیرکرد نیز با کمی اختلاف در رتبه بعد قرار گرفت. در حالی که ضدعفونی منابع بازگشتی و تب سنجی کاربران موردتوجه واقع نشده است. نتیجه گیری : در حالی که همه گیری بیماری کووید-19 باعث کاهش فعالیت های اصلی کتابخانه ها گردیده است. لزوم دیجیتال سازی منابع، ارائه خدمات غیرحضوری، توسعه زیرساخت ها و افزایش سطح سواد دیجیتالی و رسانه ای، توسعه دسترسی به منابع اطلاعاتی، کنترل محتوای دیجیتالی و استفاده از منابع چندرسانه ای بایستی موردتوجه بیشتر قرار گیرد.
بررسی تأثیر کیفیت خدمات بر میزان رضایت کاربران کتابخانه های عمومی بر اساس مدل کانو و تحلیل عملکرد تأثیر نامتقارن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کتابخانه های عمومی را می توان یکی از مهم ترین کانون های فرهنگی اجتماعی جوامع مترقی بر شمرد که رضایت کاربران این نهادهای عمومی، می تواند بر مرجعیت این نهادها بیافزاید؛ یکی از مؤلفه ها مهم و اثرگذار بر رضایت کاربران کتابخانه های عمومی، کیفیت خدمات است. در امتداد موضوع پیش گفته، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کیفیت خدمات بر میزان رضایت کاربران کتابخانه های عمومی شهرستان قائمشهر از دیدگاه کاربران کتابخانه می باشد. روش شناسی: روش پژوهش توصیفی پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه کیفیت خدمات لیب کوآل و رضایتمندی کاربران استفاده شده است. در این پژوهش تعداد 5 واحد کتابخانه مورد بررسی بوده که درنهایت 300 پرسشنامه در این تعداد واحد نام برده پخش شد. جامعه آماری با استفاده از آزمون آماری و نیز فرمول تبدیل طیف لیکرت به مدل کانو و نیز فرمول های تأثیر عملکرد نامتقارن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: رتبه بندی مؤلفه های متغیر کیفیت خدمات کتابخانه های عمومی شهرستان قائمشهر معنادار است. مؤلفه تأثیر خدمات کتابخانه در رتبه اول و مؤلفه های مکان کتابخانه و کنترل اطلاعات در رتبه های بعدی قرار دارند و همچنین مؤلفه تأثیر خدمات جزء گروه خدمات انگیزشی با عملکرد بالا می باشد مؤلفه کنترل اطلاعات جزء گروه خدمات انگیزشی و دارای عملکرد پایین است مؤلفه های مکان کتابخانه جزء گروه خدمات عملکردی است. نتیجه: یافته های پژوهش به طور کلی حاکی از مطلوبیت تأثیر خدمات و کنترل اطلاعاتی است و فضا و مکان کتابخانه در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد. رضایت عمومی از کیفیت کتابخانه های عمومی قائم شهر نسبتاً مطلوب است. سطح رضایت برای سه مؤلفه خوب و برای سه مؤلفه در حد متوسط بود.
بررسی تأثیر مؤلفه های سواد رسانه ای بر بهبود فرایند یادگیری سیار در دوران شیوع کرونا در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
137 - 166
حوزههای تخصصی:
در چند ماه و خصوصاً چند هفته اخیر همه گیری بیماری کووید-۱۹ (کرونا)، به یک بحران بین المللی تبدیل شده است. صرف نظر از تمام پیامد های ناشی از آن، یکی از محسوس ترین نتایج آن تحت تأثیر قرار دادن نظام های آموزشی رسمی و به تعطیلی کشیدن مدارس در 188 کشور جهان می باشد. لذا در این برهه از زمان می بایست آموزش عمومی در کشورها به جای مدارس در خانه ها به اجرا درآید. یکی از راه های موثر برای حل این مساله، ایجاد زمینه های یادگیری سیار(از راه دور) می باشد. بنابراین، بررسی تأثیر مؤلفه های سواد رسانه ای معلمان بر بهبود فرایند یادگیری سیار در دوران شیوع کرونا در کشور مساله این پژوهش تعیین شد. پژوهش حاضر براساس هدف و سبک گردآوری داده توصیفی، به لحاظ نوع کاربردی و به لحاظ روش کمّی است (به منظور پاسخ به پرسش اول روش پژوهش سندکاوی و برای پاسخ به پرسش دوم، از روش توصیفی - پیمایشی استفاده شده است). ابزار اندازه گیری در مرحله دوم پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی آن طبق نظر متخصصان تأیید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 864/0 مورد تأیید قرار گرفته است. در این پژوهش، جامعه آماری را کلیه مدیران و معلمان شاغل در مدارس شهر تهران در سال 1399-1398 تشکیل داده و نمونه آماری در بخش کمّی به روش در دسترس به حجم 102 نفر انتخاب شد. به منظور پاسخ به پرسش های پژوهش حاضر از روش های آماری توصیفی و استنباطی چون آزمون خی – دو استفاده شده است. نتایج پژوهش چنین نشان داد که از دیدگاه مدیران و معلمان مدارس، سه مولفه اصلی سواد رسانه ای به ترتیب: مؤلفه اصلی دسترسی و استفاده از فضای مجازی با 5 مولفه فرعی، مؤلفه اصلی نگاه انتقادی به رسانه های مجازی با 5 مولفه فرعی و مؤلفه اصلی تولید رسانه ای مجازی با با 5 مولفه فرعی، به عنوان تاثیرگذارترین مؤلفه های سواد رسانه ای بر بهبود فرایند یادگیری سیار در دوران شیوع کرونا در کشور شناسایی و اولویت بندی شدند.
شناسایی رویدادهای مؤثر بر روند موضوعی پژوهش های آینده در علم اطلاعات و دانش شناسی: مطالعه دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر درصدد شناسایی و تحلیل مهم ترین رویدادهای احتمالی مؤثر بر روند موضوعی پژوهش های آینده در حوزه علم اطلاعات دانش شناسی است تا زمینه برای مواجه بدون غافل گیری با آینده و برنامه ریزی برای مدیریت درست رویدادهای غیر منتظره فراهم شود. روش شناسی: پژوهش حاضر با استفاده از روش های مرور منابع و دلفی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل اساتید حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی در سطح بین المللی و ایران با دارا بودن سوابق مطالعاتی در زمینه آینده این رشته هستند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای، میانگین، انحراف معیار و شاخص اهمیت استفاده شد. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد که 78 رویداد، در آینده بر روند موضوعی پژوهش های علم اطلاعات و دانش شناسی مؤثر خواهند بود. این رویدادها در 6 بُعد کلی شامل رویدادهای آموزش و یادگیری، علمی و پژوهشی، نوآورانه و فناورانه، اجتماعی و فرهنگی، سیاسی و قانونی و اقتصادی و اشتغال زایی هستند. در میان رویدادهای آینده از دیدگاه متخصصان، رویدادهای نوآورانه و فناورانه بیشترین تأثیرگذاری را بر تغییر روند موضوعات پژوهش ها در آینده خواهند داشت. نتیجه گیری: فناوری اطلاعات و ارتباطات، حوزه پویایی است که با سرعت، نفوذ خود را در بیشتر حوزه های علمی از جمله علم اطلاعات و دانش شناسی گسترش داده است. بدیهی است که تحولات ناشی از فناوری های اطلاعاتی، نقش مهمی در محتوای پژوهش های آینده در این رشته داشته باشند. مدیریت درست رویدادهای آینده می تواند به ترسیم درست موضوعات آینده پژوهش ها کمک کند و در مقابل، بی توجهی به آن ها، سیاست گذاری های پژوهشی در این رشته را با مشکل مواجه خواهد کرد.
طراحی مدل توافق سطح خدمات با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
291 - 328
حوزههای تخصصی:
هدف: توافق سطح خدمات، تعهدی بین ارائه دهنده خدمات و مشتری است که در آن جنبه های خاصی از خدمات، کیفیت، در دسترس بودن و مسئولیت ها بین ارائه دهنده خدمات و کاربر خدمت، مورد توافق قرار می گیرد. هدف این پژوهش، طراحی مدل توافق سطح خدمات با استفاده از نظریه داده بنیاد است. روش: این پژوهش براساس نظریه داده بنیاد و با رویکرد کیفی- کمّی انجام شد. روش جمع آوری داده ها دربخش کیفی، مصاحبه عمیق بوده و متون مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار اطلس استفاده شد. روش نمونه گیری از نوع گلوله برفی بوده که در مجموع با انجام 16مصاحبه با خبرگان در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات اشباع حاصل گردید. در بخش کمّی، جامعه آماری شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات تعیین گردید و به استناد تحلیل عاملی تأییدی، حجم نمونه 120 نفر انتخاب شد. برای اعتبارسنجی کمّی مدل، از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها: در بخش کیفی، تعیین عوامل علّی، زمینه ای، راهبرد، مداخله گر و پیامدهای حاصل از طراحی مدل توافق سطح خدمات انجام شد. در بخش کمّی نیز، میزان تاثیر شرایط علّی بر پدیده اصلی برابر با 662/0، میزان تاثیر پدیده اصلی بر راهبرد برابر با 428/0، میزان تاثیر شرایط زمینه ای بر راهبرد برابر با 551/0، میزان تاثیر شرایط مداخله گر بر راهبرد برابر با 408/0 و میزان تاثیر راهبرد بر پیامد برابر با 639/0محاسبه گردید. نتیجه گیری: در بخش کیفی، پژوهش منتج به طراحی مدل جدید توافق سطح خدمات براساس تئوری داده بنیاد شد و در بخش کمّی نیز معناداری و ضریب استاندارد اجزای مدل تأیید شدند.
نقش مدارس در تألیف و کتابت آثار فقهی در دوره صفویه اول با استناد به نسخ خطی کتابخانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : بررسی تطبیقی تعدد کانون های استنساخ آثار فقهی در دوره صفوی اول؛ بررسی فراوانی تعداد مدارس و میزان استنساخ آثار فقهی در مدارس دوره صفوی اول. مسئله اصلی این پژوهش، تعیین مراکز و مدارس استنساخ منابع فقهی و بررسی فراوانی آثار فقهی کتابت شده در مدارس شیعی در دوره صفوی اول است. قلمرو پژوهش (از نظر موضوعی، زمانی و مکانی) : با توجه به کثرت آثار فقهی کتابت شده در دوره صفویه و گستردگی موضوع، دامنه موضوعی این پژوهش، آثار فقهی کتابت شده در مدارس شیعی در دوره اول صفویه، از ابتدای حکومت صفویه تا عصر شاه عباس اول (از 907 تا 1038ق) و در محدوده جغرافیایی شهرهای مهم ایران است. یافته های پژوهش: الف) از میان 392 کتاب و رساله فقهی تألیف و کتابت شده در دوره صفوی اول، فقط در 86 نسخه از آثار فقهی مورد پژوهش، کانون استنساخ ذکر شده که بیشترین فراوانی استنساخ مربوط به مدرسه است که با 65 استنساخ در 47 مدرسه، فاصله معنی داری با بقیه کانون ها دارد که آن ها جمعاً دارای 20 استنساخ هستند. ب) در میان شهرهای ایران دوره صفوی اول، شهرهای مشهد و شیراز هرکدام با 9 مدرسه و اصفهان با 6 مدرسه دارای بیشترین مدارس شیعی با بیشترین فراوانی کتابت آثار فقهی بوده، سپس شهرهای کاشان با 4 مدرسه و تهران با 3 مدرسه و شهر حله عراق با 2 مدرسه و بقیه شهرها هر کدام با 1 مدرسه در رتبه های بعدی به لحاظ فراوانی استنساخ آثار فقهی در مدارس شیعی قرار دارند.
بررسی اضطراب منزلت در بین کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اضطراب منزلت و شناسایی مؤلفه های آن در بین کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش، کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که شامل 65 گویه ذیل سه مؤلفه فردی، سازمانی و اجتماعی-فرهنگی است. برای توصیف و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون فریدمن، آزمون t مستقل، آزمون F و آزمون همبستگی پیرسون به کمک نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که میزان اضطراب منزلت در مؤلفه فردی بیشتر از مؤلفه سازمانی و مؤلفه اجتماعی-فرهنگی است. میانگین رتبه اضطراب منزلت در مؤلفه فردی زیاد و در مؤلفه سازمانی و مؤلفه اجتماعی-فرهنگی متوسط است. همچنین میزان اضطراب منزلت به لحاظ جنس، سن و سابقه شغلی کتابداران، تفاوت معناداری ندارد و اضطراب منزلت در بین همه کتابداران دانشگاه های دولتی شهر تهران تجربه می شود. نتیجه گیری: از آنجا که کتابداران کتابخانه های دانشگاهی بخشی از نظام رسمی آموزش و پژوهش دانشگاهی هستند و با طیف متنوعی از دانشجویان در رشته های مختلف سروکار دارند، مطلوب است که از اضطراب منزلت در حرفه شان کاسته شود و احساس ارزشمند بودن در آنها به وجود آید. آموزش کتابداران برای مدیریت اضطراب، تأمین هرچه بهتر مالی و رفاهی کتابداران و معرفی ارزش های حرفه کتابداری ازطریق رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی، می تواند به لحاظ فردی، سازمانی و اجتماعی-فرهنگی به افزایش اعتماد به نفس و کاهش اضطراب منزلت کتابداران کمک کند.
ترجمان دانش و آسیب شناسی آن راهکارهایی برای ارتقاء عملکرد پژوهشی دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: علم اطلاعات و دانش شناسی دارای بیش از نیم قرن سابقه دانشگاهی و مقاطع تحصیلی کاردانی تا دکتری است و پژوهش جزو شرایط لازم آن به شمار می رود. اما علی رغم این سابقه تاریخی، برخی نوشته های جاری حاکی از آن است که بخش عمده ای از دانش تولیدشده در قالب پایان نامه های تحصیلی بلااستفاده و یا فاقد ارزش پژوهشی هستند و یا با تکرار مطالب پیشین فاقد نوآوری بوده و توانایی اثرگذاری و کاربردی شدن در جامعه علمی را ندارند. با توجه به این مسئله پژوهش حاضر بر آن شد تا دلایل این امر را شناسایی و راهکارهایی برای بهبود آن ارائه دهد. روش شناسی: این پژوهش در دو مرحله انجام شد. ابتدا متون و ادبیات موضوع مورد واکاوی قرار گرفت و با تحلیل محتوای آنها عوامل مؤثر در نگارش و تدوین پژوهش های دانشگاهی شناسایی شد. متغیرهای شناسایی شده پس از پالایش در مؤلفه های سه گانه تولیدکنندگان (دانشجویان)، میانجی ها (اساتید و نظام دانشگاهی)، و مصرف کنندگان (جامعه بهره بردار) جایدهی و بر مبنای آن پرسشنامه ای طراحی شد. سپس هر یک از مؤلفه ها و متغیرهای آن از نظر دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی علم اطلاعات و دانش شناسی مورد پیمایش قرار گرفت. یافته ها: تحلیل محتوای متون 12 متغیر را به عنوان عامل تأثیرگذار فردی در کارایی پژوهش های دانشگاهی و کاربست آنها نشان داد. از میان این متغیرها، قریب به 100 درصد دانش آموختگان بر این اعتقادند که داشتن انگیزه بیشترین تأثیر را در انجام پایان نامه ای خوب یا موفق دارد. پس از آن ناآگاهی از نحوه انجام پژوهش به دلیل نداشتن تجربه قبلی و یا آموزش ناصحیح را جزو دلایل مهم فردی ذکر کرده اند. همچنین 14 متغیر با تحلیل محتوای متون در ارتباط با عوامل زمینه ای (میانجیان دانش/نظام دانشگاهی) شناسایی شد. از میان آنها، عدم حمایت مادی و معنوی از دانشجویان پژوهشگر از سوی دانشگاه یا نظام آموزشی، عدم توانایی اساتید در دادن ایده های نو و مبتکرانه به دانشجویان، ضعف دانشی اساتید نسبت به موضوعات پژوهشی و اشراف نداشتن به برخی حیطه های تخصصی و موارد دیگری از این دست 90 درصد پاسخ ها را به خود اختصاص داد. در تحلیل محتوای متون، 11 متغیر از متغیرهای مربوط به جامعه علمی و مراکز بهره بردار از بسامد بیشتری برخوردار بود. از میان این متغیرها نیز بی اعتمادی مدیران دستگاه های اجرایی به دستاوردهای دانشگاهی یا ضعف ساختارهای اداری در بهره برداری از یافته های پژوهشی دانشگاهی در تصمیم گیری ها، پایین بودن سطح کیفی، بی اطلاعی دستگاه های اداری و ذینفعان از پژوهش های دانشگاهی و موضوعات آن، عدم حمایت مادی یا معنوی از پایان نامه های دانشگاهی پربسامدترین متغیرهایی بود که از سوی جامعه پژوهش به آن اشاره شده بود. نتیجه : حجم عمده ای از پژوهش های دانشگاهی در قالب پایان نامه انجام می شوند و این آثار نقشی مهم در تولید دانش جدید دارند. لذا نظام دانشگاهی باید به شایستگی ها و بهسازی مداوم فرایند تولید، تبادل و به کارگیری صحیح دانش میان پژوهشگران و مصرف کنندگان توجه ویژه داشته باشد تا بتواند نتایج آن به تولید محصولات مؤثرتر و یا ارائه خدمات قوی تر بیانجامد.
ساختار فکری دانش در حوزه کتابخانه دیجیتال: مطالعه هم واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی و ترسیم ساختار فکری دانش در حوزه کتابخانه دیجیتال جهان با استفاده از تحلیل هم واژگانی است. روش: این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی علم سنجی است که از تحلیل هم واژگانی و تحلیل شبکه رهیافتی استفاده شده است. جامعه آماری تولیدات علمی حوزه کتابخانه دیجیتال در پایگاه وب آوساینس است که در مجموع برابر 5655 رکورد بود. همچنین برای تحلیل و ترسیم شبکه از نرم افزارهای vosviewer، netdrow، spss و bibexecl استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که کلیدواژه های Digital library، information retrieval و library پربسامدترین واژه ها و بیشترین زوج های واژگان Digital library و Information retrieval هستند. شبکه هم واژگانی شامل شش خوشه با نام های مدیریت دانش و کتابخانه دیجیتال، ذخیره و بازیابی منابع دیجیتال، تعامل انسان و محیط دیجیتال و یادگیری الکترونیک، منابع و رسانه های الکترونیک، غربالگری مجازی و تحلیل داده های پزشکی است. چگالی شبکه برابر 24/0 و میانگین شاخص مرکزیت برابر 6630/ است. مطابق نمودار راهبردی خوشه های مدیریت دانش و کتابخانه دیجیتال و غربالگری دیجیتال خوشه های توسعه یافته هستند و نقش محوری دارند. خوشه منابع و رسانه های الکترونیک اگرچه نقش محوری دارد ولی توسعه نیافته و نابالغ است. سایر خوشه های موضوعی خوشه های حاشیه ای بوده و موضوعات نوظهور هستند و به قدر کافی درباره آنها پژوهش نشده است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر انتخاب خدمت ابری از منظر سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، محیط های کسب و کار و سازمان ها نیازمند استفاده از منابع پردازشی، ذخیره سازی و نرم افزاری متعددی برای دستیابی به اهداف مشخص شده خود هستند. پیدایش محاسبات ابری شیوه دستیابی به منابع ذخیره سازی و پردازش اطلاعات را دگرگون نمود. وجود ویژگی های دسترسی آسان از طریق مکانیسم های استاندارد ارتباطی شبکه و افزایش خودکار موجب علاقه وافر سازمان ها به استفاده از خدمات ابری شده است. با وجود این، انتخاب خدمت مناسب به دلیل افزایش تنوع خدمات ابری از نظر قیمت، مکان خدمت و پارامترهای کیفیت خدمات موجب شده است که فرایند انتخاب خدمت ابری در سازمان ها با دشواری فراوان همراه باشد. از الزامات انتخاب صحیح خدمت ابری در سازمان، تشخیص عوامل تأثیرگذار در انتخاب و برآورد میزان اهمیت هر یک از این عوامل است. در این پژوهش کوشش شده با پیروی از رویکرد آمیخته و استفاده از روش بررسی نظام مند ادبیات و «دلفی فازی در قالب طرحی اکتشافی، عوامل مؤثر در انتخاب خدمت ابری سازمان ها شناسایی شده و این عوامل با کمک روش بهترین-بدترین رتبه بندی شود. در گام اول، با بررسی نظام مند ادبیات این حوزه و همچنین، بررسی تطبیقی سه استاندارد صنعتی توافقنامه های سطح خدمت ابری، ۲۴ عامل مؤثر بر انتخاب خدمت ابری شناسایی گردید. به منظور بهره گیری ازتجارب و نظرات صاحب نظران این حوزه در جهت گسترش بدنه دانشی موجود، اعتبارسنجی و پالایش عوامل مؤثر در انتخاب خدمت ابری از روش «دلفی» فازی استفاده شد. بر اساس اجماع خبرگان، ۲۰ عامل مؤثر بر انتخاب خدمت ابری سازمان ها در قالب ۴ مؤلفه اصلی تأیید و نهایی شد. در پایان، عوامل تأیید شده از مرحله قبل با روش بهترین-بدترین وزن دهی و رتبه بندی گردید. نتایج نشان داد که در انتخاب خدمت ابری به ترتیب، مؤلفه های عملکردی، امنیتی، محیطی و سازمانی از بیشترین اهمیت برخوردار هستند. از ۲۰ عامل مؤثر بر انتخاب خدمت ابری به ترتیب، عوامل دستر س پذیری با وزن ۰/۱۳۷، قابلیت اطمینان با وزن ۰/۱۳۴، زمان پاسخگویی/ تأخیر با وزن ۰/۱۲۲، حاکمیت با وزن ۰/۰۹۶، ظرفیت با وزن ۰/۰۷۲بیشترین وزن را دارند.
گستره فناوری بلاکچین: یک مطالعه فراترکیب از کاربردها، مزایا، چالش ها و فناوری های مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
245 - 300
حوزههای تخصصی:
هدف: بلاکچِین در ابتدای ظهور مکانیزمی برای ارائه رمزارز بیت کوین بود، ولی به زودی از هدف اولیه خود فاصله گرفت و اکنون صنایع گوناگونی را درنوردیده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی کاربردها، مزایا، چالش ها و فناوری های مرتبط با بلاکچین است. روش : این تحقیق از نوع مرور نظام مند است. ابتدا 295 منبع شناسایی شد و سپس در چهار مرحله و با حذف منابع غیر مرتبط، تعداد 90 منبع معتبر بین سال های 2014 تا 2021 تحلیل شده و محورهای مرتبط با بلاکچین استخراج گردید. نتایج: حوزه های کاربرد بلاکچین در 26 محور طبقه بندی شد که بیشترین فراوانی به ترتیب در حوزه قرارداد هوشمند، مدیریت زنجیره تأمین، بهداشت و سلامت، مالی، الزامات قانونی حاکمیت و دولت، انرژی، آموزش، شهر هوشمند، رمز ارزها، حمل و نقل عمومی و کشاورزی بوده است. همچنین فناوری های مرتبط با بلاکچین به ترتیب فراوانی شامل اینترنت اشیاء، رایانش ابری، هوش مصنوعی و کلان داده است. مزایای بلاکچین در 23 محور شناسایی شد که ایجاد شفافیت، محافظت از حریم خصوصی، ایجاد اعتماد، تغییر ناپذیری، عدم تمرکزگرایی، صرفه جویی در هزینه، بیشترین فراوانی را دارند. همچنین چالش های استفاده از بلاکچین در 18 مورد شناسایی شد که مقیاس پذیری، مصرف انرژی، فقدان مقررات و پیچیدگی در این عرصه بیشترین فراوانی را دارند. نتیجه گیری: بلاکچین اصلی ترین فناوری صنعت 4.0 است. یافته ها نشان داد که بلاکچین یک فناوری چند بعدی، پیچیده و پرکاربرد است. مساعدت نظری پژوهش حاضر، کمک به شناخت جامع از گستره و حیطه بلاکچین است.
تأثیر اضطراب ناشی از شیوع ویروس کرونا بر سازگاری شغلی و مدیریت تغییر در کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کتابخانه های عمومی همچون سایر سازمان های درگیر با اضطراب ناشی از شیوع کرونا رویکردهای مختلفی را برای انجام فعالیت های خود در پیش گرفته اند. یکی از مهم ترین چالش ها، سازگاری شغلی و مدیریت تغییر در دوران شیوع ویروس کرونا است. این تحقیق به بررسی تأثیر اضطراب ناشی شیوع ویروس کرونا بر مدیریت تغییر و نقش میانجی سازگاری شغلی در کتابخانه های عمومی پرداخته است. روش . نوع تحقیق بر اساس هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات، توصیفی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان کتابخانه های عمومی استان چهار محال و بختیاری در سال 1400 (160 نفر) می باشند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 115 نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از پرسشنامه ترکیبی شامل: ارزیابی اضطراب ناشی از کرونا (علیپور، قدمی، علیپور و عبدالله زاده،1398)، سازگاری شغلی (دیویسولافکوایست، 2011) و مدیریت تغییر (آرمناکیس، برنرث، پیت و والکر، 2007) استفاده شده است. در این تحقیق به کمک تحلیل عامل تأییدی و با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی به تعیین تأثیراضطراب ناشی از شیوه ویروس کرونا بر سازگاری شغلی و مدیریت تغییر در میان کارکنان کتابخانه های عمومی پرداخته شده است. نرم افزارهای مورد کاربرد جهت تحلیل داده ها اس پی اس اس و اسمارت پی ا ل اس هستند. یافته ها . اضطراب ناشی از ویروس کرونا (اضطراب روانی و جسمانی) می تواند تأثیری منفی بر سازگاری کارکنان و مدیریت تغییر داشته باشد. اما یکی از نکات مهم که در آزمون فرضیه های تحقیق به دست آمد تأثیرگذاری سازگاری شغلی بر مدیریت تغییر است. با توجه به این که در دو سال اخیر فضای سازمان ها با چالشی اساسی به نام شیوع ویروس کرونا رو به رو بوده است؛ نتایج تحقیق نشان می د هد که در چنین شرایطی بهبود سازگاری شغلی کارکنان می تواند یک گزینه مناسب برای کاهش اثرات منفی ناشی از اضطراب کرونا باشد. اصالت و ارزش. بررسی تأثیر اضطراب ناشی از شیوع کرونا بر سازگاری شغلی و مدیریت تغییر در کتابخانه های عمومی استان فارس برای اولین بار مورد مطالعه قرار گرفته است و از این نظر دارای نوآوری است.
بررسی وضعیت کتابخانه های عمومی ایران از نظرِ ارائۀ خدمات به معلولان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف کشف وضعیت کتابخانه های عمومی تحت پوشش نهاد کتابخانه های عمومی کشور از نظرِ ارائه خدمات به معلولان (جسمی-حرکتی، نابینایان و کم بینایان، ناشنوایان و کم شنوایان) انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نظرِ هدف کاربردی و از نظرِ روش اجرا پیمایشی است که به صورت مقطعی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کتابخانه های عمومی تحت پوشش نهاد کتابخانه های عمومی تشکیل می دهند که به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه ای محقق ساخته بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها و ارائه آمار توصیفی، از نرم افزار SPSS 23 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از نظرِ ارائه خدمت به گروه های مختلف معلولان، 50 درصد کتابخانه ها به معلولان جسمی-حرکتی ارائه خدمات می کنند اما تنها 11 درصد کتابخانه ها به ناشنوایان و کم شنوایان و 12 درصد به نابینایان و کم بینایان خدمات ارائه می دهند. وضعیت کتابخانه های موردبررسی در هفت مقوله سیاست گذاری و بودجه، دسترس پذیری ساختمان و فضای فیزیکی، تبلیغات و توسعه خدمات ، خدمات و برنامه های جانبی، مجموعه منابع، نیروی انسانی، و تجهیزات و فناوری های کمکی از نظرِ میانگین پایین تر از حد متوسط بود. در این میان، مقوله دسترس پذیری ساختمان و فضای فیزیکی کتابخانه ها، با میانگین 49/2 بالاترین و مقوله آموزش کارکنان با میانگین 49/1 در میان کتابخانه های عمومی کشور پایین ترین میانگین را داشتند. اصالت/ارزش: توجه کتابخانه ها به نیازها و انتظارات معلولان در زمینه خدمات و امکانات امری ضروری است. تاکنون، بررسی وضعیت کتابخانه های عمومی در زمینه ارائه خدمات به معلولان با این حجم از گستردگی انجام نگرفته است. یافته های این پژوهش می تواند راهگشای مسئولان، مدیران و کتابداران کتابخانه های عمومی به منظور ارائه خدمات بهتر به این گروه از جامعه باشد.
شناسایی میزان استفاده جوانان تحصیلکرده از کتابخانه های عمومی شهر مشهد و اهمیت عوامل بازدارنده از دیدگاه آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : شناسایی عوامل بازدارنده بر سر راه استفاده جوانان از کتابخانه های_عمومی به اولویت بندی مهمترین راهکارهای اجرایی و اتخاذ راهکار مناسب به مسئولین کمک می کندتا بتوانند با تصمیم گیری های صحیح موجبات رشد، پیشرفت و سلامت جسمی و روحی جوانان را فراهم آورند. روش شناسی: پژوهش کاربردی حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری از میان جوانان شاغل تا 48 ساله با مدرک کارشناسی در اداره های دولتی شهر مشهد بودند. به منظور جمع آوری داده ها، 170 پرسشنامه میان جوانان انتخاب شده به روش نمونه گیری تصادفی ساده، توزیع و جمع آوری شد. از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آزمون خی دو و آزمون تی تک نمونه ای برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: تنها 9/32 درصد از جامعه پژوهش، عضو کتابخانه عمومی و53/36 درصد استفاده کننده خدمات کتابخانه عمومی بودند. جوانان به طور متوسط تمایل به استفاده از کتابخانه های عمومی داشتند اما استفاده از آنها را در حد کم ضروری می دانستند. بین زنان و مردان و در مقاطع تحصیلی مختلف درمیزان استفاده اختلافی دیده نشد. شناسایی حاکمیت رسانه های دیداری و شنیداری، کسب اطلاعات ازکانال هایی به غیر از کتابخانه ها، نبود زمان کافی برای مطالعه و «حاکمیت رسانه ها» مهمترین عامل بازدارنده استفاده از کتابخانه (27/28 %) بود و ضعیف ترین عامل، تأثیرگذاری کم کارکنان (86/7 %) بود. نتیجه گیری : پائین بودن میزان مطالعه قشر تحصیلکرده، از نهادینه نشدن فرهنگ مطالعه در جامعه حکایت دارد. موانعی مانند عدم کفایت تعداد کتابخانه ها، ناکافی بودن خدمات، تنوع آنها و بازاریابی برای خدمات از دیدگاه جوانان تحصیلکرده شناسایی شد. متناسب با این کمبودها نیز پیشنهاداتی نظیر سیاستگذاری برای بهینه سازی خدمات نظیر، بازاریابی خدمات همراه با افزایش تعداد کتابخانه های عمومی پشنهاد شد که می تواند از سوی سیاستکذاران و مجریان سیاستها مورد توجه قرار گیرد.
ارائه یک مدل توصیه گر برای بهبود عملکرد بلاکچین در اینترنت اشیاء با رویکرد یادگیری تقویتی عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت جامعه بشری و فناوری اطلاعات و ارتباطات، اینترنت اشیا در ابعاد مختلف زندگی روزمره مردم و صنایع نفوذ کرده است. اینترنت اشیا با وجود تمامی تسهیلات، به دلیل ساختار ضعیف امنیتی تبدیل به یکی از اهداف هکرها شده است. فناوری نوظهور بلاکچین با توجه به ویژگی های ذاتی از قبیل توزیع شدگی، امنیت، تغییرناپذیری و قابل بررسی بودن تبدیل به راه حلی مناسب برای تأمین امنیت اینترنت اشیا شده است. با وجود این، ادغام اینترنت اشیا و بلاکچین دارای چالش هایی مانند تأخیر، گذردهی، مقیاس پذیری و محدودیت توان دستگاه است. روش های یادگیری ماشین در حل مسائل پیچیده که برای انسان دشوار است، کارایی مناسبی از خود نشان داده و به همین دلیل، به تازگی به عنوان یکی از راه های حل چالش های بلاکچین در اینترنت اشیا مطرح شده اند. در این پژوهش برای بهبود چالش های بلاکچین در اینترنت اشیا یک مدل جدید مبتنی بر عامل توصیه گر ارائه داده ایم. هدف این مدل بهبود چالش گذردهی پایین بلاکچین در اینترنت اشیا و محدودیت منابع دستگاه های اینترنت اشیا برای استفاده از بلاکچین است. برای بهبود گذردهی عامل توصیه گر که از یادگیری تقویتی عمیق استفاده می کند، بلاک با تنظیم اندازه و زمانِ ساخت می تواند گذردهی را بهبود بخشد. همچنین، عامل توصیه گر با دریافت توان محاسباتی دستگاه اینترنت اشیا و میزان انرژی مورد نیاز برای فرایند استخراج، رویکرد بهینه را از بین انجام فرایند استخراج در دستگاه اینترنت اشیا و یا واگذاری به لایه لبه محاسباتی انتخاب می کند. رویکرد بهینه در این پژوهش رویکردی است که میزان تأخیر و انرژی مصرفی فرایند استخراج را کمینه سازد. در این پژوهش افزون بر ارائه معماری منطقی، به گردش کار عناصر مدل پیشنهادی نیز با جزئیات پرداخته شده است. طراحی مدل پییشنهادی با استفاده از روش اصل واحد برای حل چالش های بلاکچین در اینترنت اشیا مورد بررسی قرار گرفته و نقاط ضعف و قوت مدل بیان شده است.
توسعه مدلی برای تخمین و دسته بندی عملکرد آموزشی دانشجویان کارشناسی با استفاده از ترکیب شبکه های عصبی چندلایه (مطالعه موردی: دانشگاه قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و پیشرفت دانشجویان، به عنوان سرمایه های آینده این کشور، همواره مورد اهمیت و توجه نظام آموزش و پرورش بوده است. چه بسیار دانشجویانی هستند که خلاقیت و استعدادشان شکوفا شده است و در عوض، ما سالیانه با تعداد کثیری از دانشجو مواجه هستیم که استعدادهایشان تلف شده و از موفقیت دور شده اند. امروزه، با افزایش دانشجویان در مقاطع مختلف دانشگاهی و تنوع رشته های تحصیلی، لزوم هدایت صحیح دانشجویان بیش تر از قبل احساس می شود. بدین منظور داده کاوی آموزشی در سال های اخیر موردتوجه ویژه مسئولان نظام آموزش و پرورش قرارگرفته است. تاکنون روش ها و تکنیک های دسته بندی متنوعی در حوزه داده کاوی و یادگیری ماشین به منظور دسته بندی و پیش بینی عملکرد دانشجویان به کار گرفته شده اند. اما این دسته بندهای تکی برای پیش بینی عملکرد در فرآیند آموزش محدودیت هایی از قبیل پیچیدگی و عدم ثبات دارند. برای مقابله با این مشکل دسته بندهای جمعی به عنوان روش های نوین و کارآمد مطرح می شوند. سیستم های دسته بند جمعی نتایج چندین دسته بند تکی را ترکیب می کنند و مدلی با عملکرد بهتر ارائه می دهند. در این پژوهش یک دسته بند جمعی جدید با استفاده از شبکه های عصبی چندلایه و خوشه بندی SOM به منظور تخمین و دسته بندی معدل دانشجویان دوره کارشناسی ارائه شده است. همچنین از روش ترکیبی میانگین گیری و رأی اکثریت برای ترکیب نتایج دسته بندهای تکی استفاده شده است. نتایج ارزیابی بر روی داده های واقعی دانشگاه نشان می دهد که مدل پیشنهادی ارائه شده در این پژوهش دقت و کارایی بیشتری نسبت به روش های دسته بندی منفرد مشهور و پرکاربرد دارد. همچنین مدل پیشنهادی در مقایسه با روش های جمعی معروف، عملکرد بهتری در دسته بندی معدل دانشجویان داشته است.
ضرورت اشتراک دانش میان سازمانی در هوشمندسازی مراکز اطلاعات و دانش در شهرهای هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه در راستای تبیین ضرورت اشتراک دانش میان سازمانی در هوشمندسازی مراکز اطلاعات و دانش، درصدد است، در مورد وضعیت موجود و همچنین اهمیت شناسایی عوامل زمینه ای تأثیرگذار، مراحل و فرایندها، روش ها و ابزارها و در نهایت پیامدهای حاصل از اشتراک دانش میان سازمانی در مراکز فوق در بستر شهرهای هوشمند طرح مسئله کند. روش شناسی: مطالعه بنیادی کاربردی حاضر با رویکرد مروری تحلیلی با استفاده از روش اسنادی کتابخانه ای مبتنی بر ادبیات و متون مرتبط در حوزه های مدیریت دانش، شهر هوشمند و توسعه فرهنگی این شهرها با تمرکز بر مراکز اطلاعات و دانش تدوین شده است. یافته ها: در سایه مدیریت و اشتراک گذاری دارایی های دانشی موجود میان مراکز اطلاعات و دانش، از دوباره کاری در تولید و استفاده از داده، اطلاعات و دانش توسط مراکز ذکرشده جلوگیری شده، هزینه ها کاهش یافته و از قابلیت اشتراک دارایی های دانشی در راستای برنامه ریزی ها، تصمیم گیری ها و هوشمندسازی خدمات به طور مؤثری بهره برداری می شود. نتیجه گیری : شهرهای هوشمند نتیجه برهم کنش های میان شهروندان، نهادها و کارکردهای شهری با استفاده از داده، اطلاعات، دانش و فناوری های اطلاعات و ارتباطات خواهد بود. در نتیجه، لازم است تمام سازمان هایی که در شهر، منشأ ارائه خدمات به شهروندان در حوزه های مشخصی هستند، بر اساس یک سری داده، اطلاعات و دانش مشترک و در نقطه ای مشترک، تصمیمات خود را اتخاذ کرده و فقط نتیجه ای که حاصل کار چند سازمان است به ذی نفعان اصلی یا همان شهروندان ارائه گردد. در این راستا شهرهای هوشمند به عنوان زیست بوم های شهری جدید با استفاده از نظام داده، اطلاعات، دانش و نوآوری باز، منجر به یکپارچه شدن فناوری های دیجیتالی، دانش و دارایی ها و به تبع، افزایش پاسخگویی به شهروندان و ارتقای کیفیت زندگی آنان خواهند شد.