فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۷٬۹۰۱ مورد.
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
359 - 384
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه و اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی مدیریت دانش و همچنین بررسی وضعیت مدیریت دانش در واحدهای علم سنجی دانشگاه های علوم پزشکی کشور است. آگاهی از اینکه دانش چگونه خلق و اداره می شود، مؤلفه های مدیریت دانش در این واحدها کدام است، چه الگوی مدیریت دانشی برای واحدهای علم سنجی دانشگاه های علوم پزشکی مناسب است، آیا الگوی پیشنهادی از اعتبار لازم برخوردار است؟ و اینکه وضعیت واحدهای علم سنجی در مدیریت دانش و مولفه های آن چگونه است، ضروری به نظر می رسد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و با روش توصیفی پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که براساس الگوی پیشنهادی در سوال اول پژوهش، 5 مولفه مدیریت دانش شامل مؤلفه های شناسایی (18 گویه)، کسب (11 گویه)، کاربرد (9 گویه)، ثبت (6 گویه) و ارائه (8 گویه) در طیف لیکرت تنظیم شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه مدیران و کارکنان مرتبط با واحد علم سنجی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود. با بررسی وب سایت واحدهای فعال علم سنجی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور، تعداد 164 نفر مشغول به کار شناسایی شدند. براساس جدول مورگان، تعداد نمونه مورد نیاز 115 نفر تعیین شد، که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. تعداد 84 پرسشنامه تکمیل شده، دریافت گردید. نظر به اینکه نرخ بازگشت پرسشنامه ها بالای 70 درصد بود، تحلیل داده ها بر روی 84 پرسشنامه انجام شد. به منظور سنجش اعتبار پرسشنامه، از روش اعتبار محتوا استفاده شده است. در پژوهش حاضر پس از تدوین پرسشنامه، به منظور اعتباریابی آن از نظرات هفت نفر از متخصصان شامل: چهار عضو هیأت علمی و سه نفر متخصصان و نویسندگان مقالات در این حوزه، استفاده شد. در بخش اعتباریابی نیز روایی از طریق تحلیل عاملی تأییدی بررسی گردید. همچنین پایایی این پژوهش از روش محاسبه همبستگی درونی (آلفای کرونباخ) با کمک نرم افزار اس. پی. اس. اس. محاسبه شد و مقدار آن برای کل پرسشنامه 949/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار پی. ال. اس. برای اعتباریابی مدل و نیز از آزمون های تی تک نمونه ای و دوجمله ای برای بررسی وضعیت مؤلفه های مدیریت دانش استفاده شد.
یافته ها: الگوی پیشنهادی مدیریت دانش در واحدهای علم سنجی دانشگاه های علوم پزشکی شامل پنج مؤلفه شناسایی (12 گویه)، کسب (10 گویه)، کاربرد (هشت گویه)، ثبت (پنج گویه) و ارائه (هفت گویه) تدوین شد. آزمون مدل اندازه گیری شامل آزمون پایایی (پایایی متغیرهای مشاهده پذیر، پایایی مرکب، و آلفای کرونباخ)؛ آزمون روایی (شامل روایی همگرا، و روایی واگرا)؛ و آزمون کیفیت مدل اندازه گیری دارای اعتبار بود و تأیید شد. برای متغیر مدیریت دانش و دو مؤلفه شناسایی و کسب دانش، سطح معناداری آزمون کولموگروف اسمیرنوف بزرگ تر از 05/0 بود، بنابراین، کجی داده ها معنادار نبوده و داده ها نرمال بودند؛ لذا، از آزمون تی تک متغیره برای بررسی وضعیت آنها استفاده شد. برای مؤلفه های کاربرد، ثبت و ارائه دانش، داده ها نرمال نبوده و از آزمون دو جمله ای استفاده گردید. نتایج آزمون تی تک متغیره و آزمون دو جمله ای نشان داد که از نظر آماری وضعیت متغیر مدیریت دانش و مؤلفه های شناسایی دانش، کسب دانش و کاربرد دانش بیشتر از حد متوسط (عدد 3) است و برای دو مؤلفه ثبت و ارائه دانش، آزمون معنادار نیست و در حد متوسط (عدد 3) است. با توجه به اینکه مدیریت دانش در سازمان های ایرانی سابقه چندانی ندارد، اکثر پژوهش ها وضعیت مدیریت دانش و مؤلفه های آن در سازمان های ایرانی را در وضعیت متوسط و نامناسب گزارش کرده اند. با این حال، نتیجه ای که در این پژوهش به دست آمد نشان داد که وضعیت مؤلفه های مدیریت دانش شامل شناسایی دانش، کسب دانش و کاربرد دانش در حوزه علم سنجی، متوسط به بالا است، اما در مؤلفه ثبت و ارائه دانش میزان آنها کمتر بوده است.
نتیجه گیری: مدل پیشنهادی مدیریت دانش در واحدهای علم سنجی دانشگاه های علوم پزشکی کشور شامل 5 مولفه شناسایی، کسب، ثبت، کاربرد و ارائه دانش است که به عنوان مرجع و الگویی می تواند در سایر دانشگاه ها نیز پیاده سازی شود.
چگونگی ارائه خدمات در راستای برندسازی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی پزشکی ایران (مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
229 - 252
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه با توجه به رقابتی شدن فضای اطلاعات و اطلاع رسانی، ضرورت دارد کتابخانه ها به منظور همگامی با نیازهای اطلاعاتی کاربران بالقوه و بالفعل خود و پرهیز از واگذاری عرصه رقابت به دیگر بازیگران عرصه اطلاعات، در رویکردهای سنتی خود تجدیدنظر نمایند. در این میان، پی گیری و کاربست راهبردهای مبتنی بر بازاریابی و برندسازی اطلاعات در محیط کتابخانه می تواند به عنوان راه کاری اثربخش در راستای رسیدن به جایگاه واقعی کتابخانه ها در نظر گرفته شود. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی خدمات مورد نیاز برای برند شدن در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی پزشکی ایران انجام شد. روش: این پژوهش کاربردی و با روش تحلیل محتوای کیفی، به روش قیاسی یا جهت دار انجام شد. داده ها از طریق صاحبه نیمه ساختاریافته با نمونه های هدف مند شامل 14 نفر از مدیران کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی پزشکی ایران گردآوری شد. یافته ها: براساس یافته های این پژوهش، 2 مفهوم اصلی خدمات تخصصی (دربرگیرنده خدمات اطلاعاتی، پژوهشی و علم سنجی، آموزشی) و خدمات عمومی (دربرگیرنده خدمات رفاهی ، سلامت عمومی کاربران، پشتیبانی و فرهنگی) با 7 مؤلفه و 33 کد فرعی در ارتباط با ارائه و تنوع خدمات در برندسازی کتابخانه های دانشگاهی پزشکی شناسایی شد. نتیجه گیری: ارائه خدمات تخصصی نوین و عمومی باکیفیت و مورد نیاز کاربران امروزی باعث می شود دیدگاه جامعه و کاربران نسبت به کتابخانه تغییر کرده و این ذی نفعان ادراک قوی تری از کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی دانشگاه های علوم پزشکی پیدا کنند. بنابراین، مدیران این مراکز اطلاع رسانی باید در ارائه خدمات در راستای برندسازی کتابخانه های تحت مدیریت خود تمهیدات لازم را در نظر بگیرند.
شناسایی و تحلیل تهدیدات فنی اثرگذار بر حفاظت از کپی رایت منابع اطلاعاتی در سامانه های اطلاعاتی کتابخانه ها: مورد مطالعه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش کنونی، شناسایی مخاطرات و تهدیدات فنی اثرگذار بر حق مؤلف منابع اطلاعاتی در سامانه های مورد مطالعه است.روش پژوهش: پژوهش کنونی از نظر هدف کاربردی است و برای گردآوری داده ها از رویکرد کیفی و روش های تحلیل اسنادی، تحلیل مضمون و دلفی فازی استفاده شد. برای کشف بهتر مفاهیم، با 6 نفر از متخصصان حوزه های سامانه های اطلاعاتی، حق مؤلف و کتابخانه های دیجیتالی مصاحبه انجام شد. در تحلیل مضمون برای کشف مضامین، کدگذاری از داده ها انجام شد. در روش دلفی فازی، پنل در دو دور انجام شد، 11 نفر خبره و متخصص انتخاب شدند. برای ترسیم داده ها، نسخه 2020 نرم افزار مکس.کیو.دی.ای و نرم افزار تبلو نسخه 2018 استفاده شد.یافته ها: خرابکاری عمدی کارکنان، پایین بودن منبع سرورها، بدافزارهای مختلف مانند ویروس ها، کرم ها و مانند آن، نداشتن پشتیبان از برنامه اصلی، نداشتن وبگاه آینه ای (امنیت شبکه)؛ ضعف و نقصان دی.آر.ام (DRM) در نسخه برداری و حفاظت طولانی مدت از آثار، روزآمد نبودن سامانه ها و مشکل در فضای ذخیره سازی (زیرساخت فنی)؛ دستکاری کردن یو آر ال (حفاظت دیجیتال)؛ استفاده نکردن از احراز هویت برای تمام بخش ها و صفحات محتوا (احراز هویت)؛ نبود کنترل کیفی محتواهای دیجیتالی و کم توجهی به مراحل آماده سازی شیء دیجیتالی (فرایند دیجیتال سازی) از جمله تهدیدات فنی اثرگذار در سامانه های مورد مطالعه محسوب می شوند.نتیجه گیری: تحلیل حاصل از ارزیابی سامانه ها در خصوص مخاطرات فنی تأثیرگذار بر حق مؤلف منابع اطلاعاتی در سامانه های مورد مطالعه نشان دهنده کمرنگ بودن توجه به پیشگیری از خطرات فنی پیرامون حفاظت از حقوق پدیدآورندگان و ذینفعان آثار در سامانه هاست. چرا که اقدامات قانونی و تصویب قوانین حق مؤلف تنها بخشی از حمایت های قانونی از پدیدآورندگان آثار را پوشش می دهد؛ بخشی دیگر، مربوط به اقدامات فنی و پیشگیری از تهدیدات فنی است که نبود آن ها نیز نقض حق مؤلف منابع اطلاعاتی در سامانه های اطلاعاتی را به همراه دارد.
طراحی مفهومی پلتفرم مبتنی بر مؤلفه های بازی وارسازی برای خدمات کتابخانه های کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مفهومی پلتفرم مبتنی بر مؤلفه های بازی وارسازی در خدمات کتابخانه های کودکان و نوجوانان انجام شده است.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی با رویکرد کیفی و روش دلفی فازی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان، متخصصان بازی وارسازی و کودک و نوجوان و نیز ذینفعان (اعم از کتابداران، مدیران) منتخب سطح کشوری بودند. لذا نمونه گیری به صورت هدفمند انتخاب شد. حجم نمونه در پژوهش حاضر 30 نمونه بود. روایی محتوایی پرسشنامه از طریق محاسبه سی.وی.آر با مقدار بزرگ تر از 0/49 و شاخص سی.وی.آی با مقدار 0/76 انجام شده است. در پایایی پرسشنامه نیز ضریب آلفای کرونباخ 0/88 به دست آمد.یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده از این پژوهش پلتفرم مفهومی مبتنی بر مؤلفه های بازی وارسازی در خدمات کتابخانه های کودکان و نوجوانان شامل مؤلفه های قابلیت های مکانیکی پلتفرم، پویایی سازی (دینامیک) بازی و زیباشناختی است. عناصر قابلیت های مکانیکی پلتفرم در پلتفرم کتابخانه کودکان و نوجوانان شامل، امتیازات، مراحل، نشان ها، جدول بندی، جدول پیشرفت و مسابقات است. پویایی سازی (دینامیک) بازی در پلتفرم کتابخانه کودکان و نوجوانان شامل موفقیّت، پاداش و رضایت است. عناصر زیبایی شناختی در پلتفرم کتابخانه کودکان و نوجوانان شامل مؤلفه احساسات است.نتیجه گیری: در طراحی بخش قابلیت های مکانیکی پلتفرم بازی وارسازی مؤلفه های امتیازات، مراحل، نشان ها، جدول بندی، جدول پیشرفت و مسابقات اهمیت بیشتری دارد. در طراحی بخش پویاسازی (دینامیک)، مؤلفه های موفقیت، رضایت و پاداش اهمیّت بیشتری دارد. در طراحی بخش زیبایی شناختی، مؤلفه درگیر کردن احساسات کودکان و نوجوانان اهمیّت بیشتری دارد.
ارائه مدل تعیین آمادگی دیجیتالی سازمان های دولتی (مورد مطالعه: دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آمادگی دیجیتالی ابزار ارزیابی به روز بودن سازمان، مبتنی بر اهداف است. این ابزار ساختاری برای مدیریت کسب وکار و چارچوبی مرجع برای اهداف تحول دیجیتالی می باشد. نخستین اقدام اساسی برای تعیین مدل و سنجش آمادگی دیجیتالی سازمان، شناسایی معیارهایی است که با ساختار و فرهنگ حاکم بر آن سازمان متناسب باشند، در این راستا، در پژوهش حاضر در چارچوب مطالعه موردی به این موضوع پرداخته شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی با رویکرد پژوهش کیفی و کمّی است. در بخش کیفی، با مرور پیشینه، معیارهای اولیه موثر بر آمادگی دیجیتالی شناسایی شدند و سپس با استفاده از روش دلفی فازی توسط خبرگان مشخصی غربال گردیدند. در بخش کمّی با پژوهشی پیمایشی، و با نظرخواهی از خبرگان و روش های سلسله مراتبی فازی، دیمتل فازی و سطح بلوغ، به توصیف و تفسیر روابط موجود بین معیارها و عوامل تأثیرگذار پرداخته شد و وزن معیارها، میزان اثرگذاری معیارها جهت ارائه مدل و همچنین سطح آمادگی دیجیتالی دانشگاه تعیین شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارشناسان ارشد با تجربه و آگاه در بخش فناوری اطلاعات دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین به تعداد 12 نفر بود.
یافته ها: یافته ها نشان داد 15 معیار در چارچوب 5 عامل اصلی بر آمادگی دیجیتالی سازمان در دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین موثر هستند. این معیارها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی رتبه بندی شدند و در نهایت یک مدل آمادگی دیجیتالی برای دانشگاه ایجاد شد. سپس سطح آمادگی دیجیتالی تعیین گردید.
نتیجه گیری: معیار حمایت مدیریت عالی از پروژه های دیجیتال سازی از بالاترین وزن برخوردار است. با استفاده از دیمتل فازی مدل جامع علت و معلولی پژوهش ترسیم گردید. معیار آمادگی مدیریتی در دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین از وضعیت مناسبی برخوردار است؛ اما معیار آمادگی زیرساخت های فنی در این دانشگاه وضعیت مناسبی ندارد.
بنیانی برای جستجوی حقیقت راهبرد ورای تعاریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ازآنجا که ارائه تعریفی جامع و مانع از راهبرد، ناممکن است، و هریک از تعابیر گونه خاصی از دانستن را پیش می نهد که تنها به وجهی از منشور چندوجهی شناخت از این پدیده، با ماهیتی سوبژکتیو اشاره دارند، پژوهش حاضر درصدد است تا به بنیانی برای گذر از ظواهر و نیل به جوهره ها، که همانا حقیقت راهبرد به صورت بالذّات است، دست یابد.
روش: این پژوهش در چارچوب یک نگاه کل نگر بر روشی تحلیلی- سینتتیک (بنیان مدار) استوار است. اگرچه به کارگیری توأمان واقع گرایی استقرا ءگرایانه در تحلیل، و پیشینی انگاری ِقیاس گرایانه در سینتتیک، به عنوان ضرورتی اجتناب ناپذیر در پژوهش های علوم اجتماعی تلقی می گردد، اما اغلب مورد کم توجهی قرار گرفته است. با کاربست روش تحلیل، ضمن به چالش کشیدن منطق درونی مهم ترین تعاریف منتخب از اندیشمندان بنام در این حوزه به شیوه ای علّی در بازه زمانی 1938-2021 و شناخت اجزاء و عناصر شکل دهنده به آن ها، به طرحِ نقدها و اشکالات وارده بر آن ها با نگاهی فراسو و بیرونی پرداخته شده است، تا مسیر برای برقراری پیوند میان اجزاء بر پایه اصول و بنیان ها، با روشی سینتتیک (بنیان مدار)، برای گذر از تناقضات ظاهری هموار گردد. این روش امکان گذر از حقیقت در معنای ظاهری و رسیدن به حقیقت در معنای بالذات آن را ممکن خواهد ساخت.
یافته ها: امکان ارائه مفهومی اصیل و کامل از پدیده ای نظیر راهبرد در چارچوب مفاهیم شکل دهنده به آن، ممکن نیست، چراکه دانش مبتنی بر تجربه (دانش پسینی) که در نتیجه مشاهده واقعیت های بیرونی است، نه تنها به دلیل تکیه اجزاء و عناصر آن بر عرف و تداعی، اقتضایی بوده و دربردارنده کمترین قطعیت است، بلکه هیچ گاه نمی توان با تجرید از تجربه، به جامعیتی دست یافت که دارای مشخصه های کامل بودن و اصالت است. از این رو در کنار ملاحظات سه گانه مطرح شده برای امکان پذیر ساختن رسیدن به حقیقت راهبرد به صورت بالذات، شامل توجه به محدوده تعاریف، توجه به بُعد فراحسی پدیده ها و توجه به اصول مسلّم ارائه شده توسط کانت برای پی جویی حقیقت از مسیر فهم علمی، تنها راه، تکیه زدن بر اصول و بنیانی است که دارای وجوب مطلق بوده و به دلیل داشتن ماهیتی پیشینی، عبور از تناقضات دنیای واقعی را ممکن می سازد.
نتیجه گیری: هر پدیده از منظر تجربی ضرورتاً بایستی متکی بر جامعیتی باشد که آن جامعیت بتواند چراغ راه و هدایت گر تمام امور تجربی، چه در گذشته و چه در آینده، قرار گیرد. بدین ترتیب، بدیهی است که بسنده کردن به ظواهر و دیدگاه های سوبژکتیو برخاسته از آن برای نیل به حقیقتِ هر پدیده، نه تنها کارساز نخواهد بود، بلکه سدِّ راه تأملات عمیق در آن حوزه مطالعاتی قرار خواهد گرفت. از این رو، چنانچه در مطالعات علوم انسانی به ویژه مطالعات حوزه راهبرد، توجه به ریشه ها و منشأ پیدایش و تکوین پدیده ها و حقیقتِ آن ها به صورت بالذات با مبنا قرار دادن اصول پیشینی به عنوان راهنما و هدایت گر، اساس قرار گیرد، نه تنها دستیابی به جامعیتی فراذهنی از پدیده (Idea) را ممکن خواهد ساخت، بلکه خلق اندیشه های بی بدیل و تجلّی ظرفیت های بالقوه وجود انسانی در اندیشه پردازی را ممکن کرده و یک گام به پیش نهادن در ساحت علم را محقق خواهد ساخت.
بررسی وضعیت خدمات جنبی بخش کودکان کتابخانه های عمومی استان خوزستان و رابطه آن با وفاداری اعضای کودک 7- 11 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش کشف وضعیت خدمات جنبی بخش کودکان کتابخانه های عمومی استان خوزستان است. روش: روش پژوهش از نوع آمیخته است. در بخش کیفی پژوهش، با مراجعه به کتابخانه های عمومی استان خوزستان و بررسی آیین نامه ها یک سیاهه وارسی شامل خدمات جنبی بخش کودکان ارائه شده است. سپس در بخش کمّی پژوهش، با استفاده از پرسش نامه ارزیابی میزان وفاداری مشتری (مقیمی و رمضان، 1390، مون کیو و لارنس 2001)، متغیرهای موردمطالعه اندازه گیری و با استفاده از روش های کمّی به سؤالات پژوهش پاسخ داده شده است. یافته ها: در بخش کیفی 27 خدمت جنبی برای کودکان در کتابخانه های عمومی شناسایی شد. مهم ترین خدمات اجراشده در بخش کودک کتابخانه ها که در صدر لیست قرار گرفتند عبارت اند از: ارسال منابع به صورت غیرحضوری با میانگین 3.69، نمایشگاه کتاب با میانگین 3.67، ارائه بروشورهای آموزشی و فرهنگی با میانگین 3.55، فهرست تازه های کتاب نوجوان با میانگین 3.52، معرفی کتاب و داستان گویی با میانگین 3.47، برنامه های فرهنگی مشترک با مدارس با میانگین 3.67، امانت بین کتابخانه ای با میانگین 3.38، کلاس های کمک آموزشی با میانگین 3.31، جلسات شعرخوانی و نقد شعر با میانگین 3.24، و اختصاص فضا برای برگزاری کلاس های خصوصی با میانگین 3.29. اصالت/ارزش: مشخص شد که میزان رضایت اعضای کودک 7 تا 11 سال کتابخانه های عمومی استان خوزستان از خدمات جنبی ارائه شده در این کتابخانه ها در وضعیتی مطلوب قرار دارد و بین رضایت این کودکان و همه ابعاد وفاداری بررسی شده در این پژوهش رابطه ای معنادار وجود دارد.
ارائه معماری پیشنهادی به کارگیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها ی دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینترنت اشیاء در حال تبدیل شدن به یک عنصر کلیدی از اینترنت آینده و یک زیرساخت حیاتی ملی و بین المللی است و به نظر می رسد معرفی اینترنت اشیاء در کتابخانه ها امری قریب الوقوع و اجتناب ناپذیر است؛ بنابراین شناسایی معماری به کارگیری اینترنت اشیاء در کتابخانه ها ی دانشگاهی ایران مهم ترین دغدغه و مسئله اصلی پژوهش حاضر است، که با توجه به جستجوهای به عمل آمده تاکنون معماری که بر مبنای بررسی نظام مند مطالعات، معماری ها، الگوهای پیشین و ترکیب یافته ها ی آنان طراحی شده باشد، برای کتابخانه ها ی دانشگاهی ایران ارائه نشده است، لذا این پژوهش می تواند آغازی برای بهره برداری از این فناوری نوظهور باشد. نوع پژوهش بر اساس هدف، توسعه ای-کاربردی است و از نظر مسیر اجرا، از روش های فراترکیب، پیمایشی-تحلیلی و تایید خبرگان موضوعی استفاده شده است. پایگاه های اطلاعاتی الزویر، اسکوپوس، امرالد، LISTA، IEEE Xplore، مگیران، پایگاه مجلات تخصصی نور، سیویلیکا، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و موتور جستجوی گوگل اسکالر مورد بررسی قرار گرفتند. در مرحله اول بعد از بررسی پایگاه های مذکور، پژوهشگران به استخراج مؤلفه ها و شاخص های کاربرد اینترنت اشیاء پرداختند که 9 مؤلفه (ساختمان، مدیریت، کاربران، کتابداران، امانت، سالن مطالعه، مرجع، فهرست نویسی، سواد اطلاعاتی) و 31 شاخص برای طراحی معماری مشخص گردیدند. جهت تایید این مولفه ها و شاخص ها از دیدگاه جامعه هدف (مدیران کتابخانه های دانشگاهی ایران) سیاهه وارسی محقق ساخته ای برای آنان ارسال شد. منظور از این کتابخانه ها ، کتابخانه ها ی مرکزی دانشگاه ها ی جامع است، که به شیوه سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند و بعد از بررسی نتایج آزمون تی تست تک نمونه ای معین شد که کلیه مؤلفه ها و شاخص ها جهت کاربرد در کتابخانه ها ی دانشگاهی ایران مورد موافقت جامعه هدف قرار دارد. سپس با بررسی جامع این پژوهش های پیشین، معماری پیشنهادی طراحی گردید و از نظر خبرگان حوزه اینترنت اشیاء مورد تایید قرار گرفت. معماری پیشنهادی از پنج لایه دستگاه، شبکه، میان افزار، خدمات، امنیت و حریم خصوصی تشکیل شده است که روش کار هر کدام از لایه ها شرح داده شده است. در صورتی که مدیران این کتابخانه ها ، تمایل به کاربرد اینترنت اشیاء داشته باشند، می توانند از این معماری پیشنهادی برای اصول زیربنایی کار خود استفاده نمایند.
بررسی کاربردپذیری وب سایت های نشریات تخصصی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس مدل نیلسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وب سایت ها بستری هستند که از طریق آنها نویسندگان و ناشران، منابع اطلاعاتی علمی و غیرعلمی را به خوانندگان و مشتریان ارائه می دهند. بنابراین در عصر دیجیتال و در دنیای اطلاعات الکترونیکی مکان و نقطه اتصال میان پدیدآورندگان و خوانندگان بیشتر اوقات وب سایت ها هستند. هدف پژوهش حاضر آن است تا بر اساس اصول ده گانه نیلسن وضعیت کاربردپذیری وب سایت های نشریات علمی فارسی زبان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی را که در نتایج رتبه بندی سال 1400 درجه الف را کسب نموده اند، موردبررسی و ارزیابی قرار دهد.روش شناسی: مطالعه حاضر کیفی و از نوع کاربردی است که با استفاده از روش ارزیابی مکاشفه ای، انجام شد. ابزار گردآوری داده ها سیاهه وارسی محقق ساخته ای بود که مطابق با اصول ده گانه نیلسن، تهیه شد. جهت انجام ارزیابی از چهار نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی که در این زمینه تجربه و دانش لازم را دارا بودند، استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد در مؤلفه های «تطبیق بین وب سایت و جهان واقعی» (میانگین بالاتر از 4)، «ثبات و یک دستی»(میانگین حدود 4)، «جنبه های زیباشناختی و طراحی کمینه» (میانگین بالاتر از 66/3) وضعیت این وب سایت ها مطلوب، در مؤلفه های «رؤیت پذیری وب سایت» (اعداد بین 3 تا 66/3)، «وضعیت کنترل پایگاه توسط کاربر و آزادی عمل وی» (اعداد میانگین در محدوده میان 33/2 تا 66/3)، «وضعیت شناسایی و بازیابی اطلاعات» و «قابلیت انعطاف و کارایی» (همه اعداد میانگین بالاتر از 50/2) وضعیت این وب سایت ها به نسبت مطلوب و در مؤلفه های «وضعیت جلوگیری از خطا/ اصلاح خطا» (اعداد میانگین پایین تر از 2) و «امکانات کمک و راهنمایی» (اعداد میانگین پایین تر از 33/2) وضعیت این وب سایت ها نامطلوب، است. درباره شدت مشکلات نیز یافته ها بیانگر آن است که در اغلب مؤلفه ها و در میان همه وب سایت ها، میزان شدت مشکل جزئی گزارش شده است. به عبارت دیگر، تمام اعداد در حدود 5/2 و کمتر از آن است و ازاین روی شدت مشکلات حداکثر در حد مشکلی جزئی ارزیابی شده است. در این میان شدت مشکلات در مؤلفه «قابلیت انعطاف و کارایی» در وب سایت نشریه کتابداری و اطلاع رسانی به عنوان مشکل اساسی ارزیابی شده است.نتیجه گیری: میزان کاربردپذیری تمام وب سایت های موردبررسی در پژوهش حاضر بسیار نزدیک به هم و به نسبت مطلوب ارزیابی شدند؛ به طوری که یافته ها نشان داد به لحاظ رعایت مؤلفه های ده گانه نیلسن در این وب سایت ها تفاوت ها بسیار اندک و نامحسوس است و همه آنها کم و بیش در یک رتبه قرار می گیرند. به نظر می رسد بسیاری از این وب سایت ها از پلت فرمی مشترک و مشابه استفاده می کنند و به این سبب تفاوت های مشاهده شده بسیار اندک بود. پیشنهاد می شود تدابیر دقیقی برای افزودن امکانات کمک و راهنمایی در قسمت های مختلف وب سایت ها جهت جلوگیری از امکان وقوع خطا صورت پذیرد.
دانش آفرینی در صنعت بیمه: شناسایی مؤلفه ها و آزمون مدل بر مبنای رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه صنعت بیمه نقش قابل ملاحظه ای در شکوفایی اقتصاد ایفا می نماید، بنابراین توجه به خلق دانش می تواند در افزایش ضریب نفوذ بیمه نقش بسزایی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و آزمون مدلی جهت دانش آفرینی در صنعت بیمه، با تأکید بر نقش مشتریان می باشد. روش شناسی: روش مورداستفاده در پژوهش، رویکرد آمیخته است. به منظور شناسایی مؤلفه های پژوهش، نخست رویکرد کیفی گراندد تئوری مورداستفاده قرار گرفت. بدین منظور مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته با منتخبی از خبرگان صنعت بیمه صورت گرفت که درنتیجه آن مؤلفه های پژوهش شناسایی و سپس سطح بندی شدند و درنتیجه، مدل مفهومی پژوهش تبیین گردید. در مرحله بعد، بر اساس مدل به دست آمده، 9 فرضیه تدوین شد و به منظور آزمون فرضیه ها از روش کمّی حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش در مرحله کمّی، شامل مدیران و کارشناسان 3 شرکت بیمه ایران، البرز و آسیا می باشد. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای انجام شد که بر این اساس 310 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کمی پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تأیید شد. یافته ها: یافته ها حاکی از تأیید هر 9 فرضیه پژوهش و بدین شرح بود که زیرساخت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر دانش محور بودن تأثیرگذار است. دانش محور بودن بر بازاریابی داخلی و مدیریت ارتباط با مشتریان تأثیر دارد. علاوه بر این تأثیر بازاریابی داخلی و مدیریت ارتباط با مشتریان بر مشتری مداری تأیید شد. همچنین تأثیر مشتری مداری بر ایجاد انگیزش و اعتمادسازی تأیید شد. نتیجه گیری: تأثیر ایجاد انگیزش و اعتمادسازی بر هم آفرینی دانش مشتریان مورد تأیید قرار گرفت.
A Mixed Methods Approach to Social Control of Cybercultural Transgressions: An Iranian Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۴, No. ۶, Winter & Spring ۲۰۲۳
1 - 30
حوزههای تخصصی:
Cyber transgressions (non-normative behaviors, attitudes and conditions) are growing, hence we employed a three-study exploratory sequential mixed method designed to make a taxonomy of Instagram cybercultural transgressions, and cyber social control means; to examine the effects of low self-control, depression, negative interpersonal relationships, computer/ Internet self-efficacy, netiquette, and normative beliefs, and also sociodemographic factors, and media use habits on cybercultural transgressions; and to explore the effectiveness of jurisdiction, non-anonymity, filtering, and forced user migration to domestic social media platforms as cyber social control means. The quantitative findings from 989 participants showed that nondepressed, older, married, middle-income, university educated, non-student users (especially women) with high self-control, more positive interpersonal relationships, moderate levels of computer/ Internet self-efficacy, normative beliefs, and with more years of Internet use experience, and less daily Internet use, who are knowledgeable about netiquette, are parents, have a job (also retired individuals and housewives), do not use VPNs, psychotropic medications, and alcoholic beverages and/ or recreational drugs, do not have previous experience of online victimization, do not associate with online transgressors, and do not feel being in minority, are less likely than others to commit online transgressive behaviors, or consume transgressive content. The importance of jurisdiction and non-anonymity as social control means, and the failure of filtering and forced user migration to Iranian social media platforms are discussed. These findings can be useful in devising new non-coercive policies and initiatives to socially control cybercultural transgressions.
تاثیر فرآیند جستجوی اطلاعات مبتنی بر وظایف کاری در یادگیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، در پژوهش های علوم کتابداری و اطلاع رسانی، پیوندِ بین فرایند جستجو و یادگیری بسیار مورد بحث و تبادل نظر قرار می گیرد. بنظر میرسد جستجو برای یادگیری سبب جستجوی اکتشافی شده و جستجوی اکتشافی به کاربران در کشف مفاهیم کمک نموده تا بر عدم قطعیت خود غلبه کنند و در نهایت به یادگیری منجر شود. آنچه که به ندرت مورد توجه قرار گرفته است، میزان تاثیر فرایند جستجو بر یادگیری و میزان تغییر دانش تا رسیدن به سطح خبرگی است. از این رو، مقاله حاضر بر اساس یافته های پژوهشی با هدف تعیین تاثیر فرآیند جستجوی اطلاعات مبتنی بر وظایف کاری در یادگیری تدوین گردید. برای این منظور از یک طرح نیمه تجربی از نوع تک گروهی با پیش آزمون- پس آزمون در سال 1400 استفاده شد. جامعه آماری دانشجویان ترم شش پرستاری دانشگاه علوم پزشکی بوشهر بودند که در این پژوهش 38 نفر از این دانشجویان بطور تصادفی در پژوهش مشارکت کردند. در ابتدا، یک کارگاه آموزشی به منظور آشنایی با ترسیم نقشه مفهومی و کارگاه جستجو در منابع اطلاعاتی برگزار گردید. سپس، به دانشجوها دو وظیفه کاری (پیچیده و ساده) داده شد و از آنها خواسته شد تا قبل و بعد از جستجو نقشه های مفهومی خود در ارتباط با وظیفه کاری ترسیم نمایند. برای توصیف و تحلیل اطلاعات در این پژوهش، از نمره گذاری نقشه مفهومی (نوعی آنالیز محتوای کمی) برای تعیین میزان یادگیری، روش اقلیدسی برای بررسی میزان تغییر دانش تا رسیدن به سطح خبرگی و روش مقایسه زوجی برای بررسی تفاوت میزان یادگیری قبل و بعد از جستجو استفاده شد. یافته ها نشان داد که تفاوت میانگین قبل و بعد از جستجو در هر دو سناریو معنی دار بود (001/0P<). همچنین با اطمینان بالا تفاوت معنی دار میانگین نمرات قبل و بعد از جستجو با نمره نقشه مفهومی داشت؛ ولی در مقایسه با میزان رشد یادگیری با توجه به نمره خبره پایین بود. همچنین، تفاوت میانگین نقشه مفهومی بین سناریوی پیچیده و ساده معنی دار نبود. نتایج نشان دهنده اثربخشی جستجو بعنوان یک روش یادگیری بود بنابراین پیشنهاد می شود اساتید کتابداری و اطلاع رسانی ضمن معرفی جستجو بعنوان یک روش یادگیری در کنار سایر روش های برای افزایش آگاهی و پرورش مهارت های تفکر خلاق در جامعه دانشگاهی معرفی نمایند.
ارائه روشی مبتنی بر تحلیل مراجع کتابشناختی برای شناسایی مقالات علمی مرتبط در کتابخانه های دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجم مستندات و مقالات علمی در دهه اخیر افزایش بسیار زیادی کرده است که این امر، شناسایی مقالات مرتبط در کتابخانه های دیجیتال را با چالش هایی روبرو کرده است. هدف این پژوهش، ارائه روشی مبتنی بر تحلیل مراجع کتابشناختی برای شناسایی مقالات علمی مرتبط در کتابخانه های دیجیتال است. جامعه آماری این پژوهش، مقالات منتشر شده در 5 سال اخیر در نشریات فارسی و انگلیسی نمایه شده در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام در حوزه علوم کامپیوتر می باشد. روش پیشنهادی قادر است با تحلیل مراجع مقالات، مقالاتی را که بیشترین شباهت با مقاله داده شده دارند، پیدا کند و آنها را بر اساس میزان شباهتشان، مرتب نماید. در این راستا بعد از استخراج عنوان و بدست آوردن شباهت میان مراجع موجود میان مقالات، آن دسته از مقالاتی که بیشترین شباهت را با یک مقاله دارند، شناسایی شده و بر اساس میزان شباهتشان مرتب می شوند. به منظور مقایسه، روش پیشنهادی با روش های دیگر مقایسه شد که نتایج بدست آمده روی هم داده های فارسی و هم داده های انگلیسی نشاندهنده کارایی روش پیشنهادی در شناسایی مقالات مرتبط است.
تبیین اثربخشی طرح خواندن با خانواده و حلقه های کتاب خوانی بر دو مؤلفه انگیزه خواندن و نرخ مطالعه سوادآموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر کشف تأثیر اجرای طرح خواندن با خانواده و حلقه های کتاب خوانی بر انگیزه های خواندن و بهبود نرخ مطالعه سوادآموزان است. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه سوادآموزانی است که از سال 1395 تا 1400 در سطح استان کرمان از آموزش های نهضت سوادآموزی برخوردار شده و تحت پوشش طرح مطالعه با خانواده و طرح حلقه های کتاب خوانی قرارگرفته اند. حجم نمونه آماری پژوهش براساس فرمول کوکران 342 نفر تعیین شد و برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. برای گردآوری داده های پژوهش نیز از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. روایی ابزار پژوهش به شیوه محتوایی به تأیید رسید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین نرخ مطالعه سوادآموزان مورد بررسی برحسب برخورداری از طرح خواندن با خانواده و حلقه های کتاب خوانی تفاوتی معنادار وجود دارد و نرخ مطالعه افرادی که تحت پوشش طرح خواندن با خانواده بوده اند در زمینه های مطالعه غیردرسی، مطالعه فضای مجازی و مطالعه کتاب های دینی و ادعیه بیشتر بوده است. بنابراین، می توان گفت که آموزش ها و برنامه هایی که برای تحکیم سواد تعریف می شوند اگر درست تهیه شوند و براساس اصول تعلیم وتربیت استوار باشند، در افزایش انگیزه خواندن و بهبود نرخ مطالعه کمک زیادی خواهند کرد. اصالت/ارزش: یافته های پژوهش در پی بازتعریف نقش اجرای طرح خواندن با خانواده و حلقه های کتاب خوانی در انگیزه خواندن و نرخ مطالعه سوادآموزان است. ازآنجاکه اجرای این گونه طرح ها و طرح های مشابه منجر به تداوم سوادآموزی و حفظ و تقویت سواد در نوسوادان شده و به توانا ساختن آن ها برای استفاده از این مهارت ها در زندگی و استفاده از دنیای گسترده علم و دانش و در نهایت کسب خوشبختی برای خود و جامعه می شود، سازمان نهضت سوادآموزی می تواند این گونه طرح ها را با در نظر گرفتن نتایج همه تحقیقاتی که تاکنون در این زمینه صورت گرفته است برای همه فراگیران در کل دوره ها اجرا کند تا مانع از رجعت به بی سوادی یا بی سوادی عملکردی شود.
تحلیلی بر محتوای ارائه شده توسط کتابخانه های عمومی در شبکه های اجتماعی در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۴) ویژهنامه کووید-۱۹
۳۱۵-۲۹۸
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع کرونا و تعطیلی کتابخانه های عمومی موجب شد فعالیت های کتابخانه ها در فضای مجازی ادامه یابد و کتابداران به دنبال تولید محتوا برای کتابخانه های خود باشند. کتابخانه های وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور در این مدت در بستر شبکه های مجازی فعالیت داشتند و به ویژه تولید محتوا توسط کتابداران مورد حمایت و تشویق قرار گرفت. هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای تولیدشده توسط کتابداران کتابخانه های عمومی ایران در شرایط دورکاری ناشی از شیوع کرونا در بستر اینستاگرام است. روش : پژوهش حاضر توصیفی و کاربردی است و با استفاده از روشِ اسنادی ازطریق مراجعه به محتوای صفحات مجازی کتابداران کتابخانه های عمومی در شبکه اجتماعی اینستاگرام صورت گرفته است. از میان 2700 کتابخانه عمومی وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور، نمونه ای شامل 336 کتابخانه با استفاده از جدول مورگان به صورت طبقه بندی شده و با رعایت توزیع نمونه در استان های مختلف انتخاب شد. اطلاعات مربوط به پست ها، دنبال کنندگان و تگ های موضوعی استخراج و در نرم افزار اکسل وارد شد. برای این منظور، پست های موجود با توجه به تاریخ انتشار هر پست (پیش از دوران همه گیری کرونا، دوران تعطیلی کتابخانه ها در همه گیری کرونا و پس از آن) تفکیک شدند. در بخش تحلیلی، آزمون های هم بستگی و رگرسیون برای آزمون فرضیه های پژوهش به کار گرفته شد. یافته ها: محتوای تولیدشده در چهار گروه اصلی کارگاه ها، کلاس های آموزشی، برنامه های فرهنگی و برنامه های مناسبتی دسته بندی شد. از نظر محتوای تولید شده، در بخش کارگاه های آموزشی، استان تهران با 804 پست بیشترین و استان قم با 98 پست کمترین تعداد را داراست. در بخش کلاس های آموزشی، استان تهران با 75 پست بیشترین و استان چهارمحال و بختیاری با 3 پست کمترین تعداد را به خود اختصاص می دهد. در بخش اطلاع رسانی فراخوان های فرهنگی-ادبی، استان تهران با 112 پست بیشترین و استان آذربایجان شرقی با کمترین تعداد پست را داراست. در بخش برنامه های مناسبتی، استان تهران با 121 پست بیشترین و استان های کردستان وکهگیلویه و بویراحمد با 11 پست کمترین تعداد پست را به خود اختصاص دادند. آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین درجه کتابخانه و میزان محتوای تولیدشده، تعداد دنبال کنندگان و میزان تولید محتوا، درجه کتابخانه و فاصله بین انتشار پست ها و تعداد دنبال کنندگان و فاصله پست ها رابطه ای معنادار وجود دارد. اصالت/ارزش: شرایط کرونا و قرنطینه در دوره همه گیری کرونا باعث شد تا کتابخانه های عمومی فعالیت های خود را در بستر فضای مجازی ادامه دهند و اطلاع رسانی برنامه های آموزشی، فرهنگی و هنری کتابخانه ها از این طریق افزایش یابد. در پژوهش حاضر، مشخص شد که کتابخانه های کوچک تر، مطالب بیشتر و متنوع تری در بستر اینستاگرام عرضه کرده اند. به نظر می رسد که ارتباط نزدیک تری بین جوامع محلی و کتابداران کتابخانه های کوچک تر وجود دارد و مخاطبان این کتابخانه ها علاقه ای بیشتر به دنبال کردن صفحات کتابخانه های خود دارند، و این امر نیز به نوبه خود می تواند زمینه ساز تولید بیشتر مطالب و اخبار مرتبط با کتابخانه ها شود. تجربه حاصل از تولید محتوای آنلاین در شرایط همه گیری کرونا می تواند در گسترش دامنه خدمات غیرحضوری کتابخانه ها، مدیریت شرایط بحران و ایجاد انگیزه در کتابداران برای تولید محتوا به کار گرفته شود.
کاربرد مولفه های مدیریت زمان در روزآمدسازی اطلاعات و برنامه ریزی حرفه ای متخصصان علم اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی مدیریت زمان در روزآمدی اطلاعات و برنامه ریزی حرفه ای متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی در کتابخانه های عمومی استان کرمان است.
روش: روش این پژوهش پیمایشی و از نوع مطالعه کاربردی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان کتابخانه های عمومی استان کرمان به تعداد 82 نفر می باشد. حجم نمونه براساس جدول مورگان 68 نفر برآورد شده و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود. جامعه مورد مطالعه برحسب شهرستان مشخص گردید و سپس از هر یک، نمونه تصادفی به نسبت تعداد افراد جامعه انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از 2 پرسشنامه محقق ساخته شامل مدیریت زمان و روزآمدسازی اطلاعات استفاده شده است. پرسشنامه مدیریت زمان شامل 40 پرسش درباره روش های پایش و کنترل وقت در انجام فعالیت های حرفه ای بود. پرسشنامه روزآمدی اطلاعات نیز شامل 15 پرسش در خصوص استفاده روزآمد از منابع اطلاعاتی، وبگاه ها، رسانه ها، پایگاه ها و دسترسی به اطلاعات تخصصی طراحی شد. برای محاسبه روایی ابزار اندازه گیری از روش اعتبار صوری استفاده شده است. پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. ضریب مورد نظر برای پرسشنامه های مدیریت زمان و روزآمدسازی اطلاعات به ترتیب 845/0 و 948/0 تعیین شد که بیانگر پایایی بالای ابزار سنجش است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.پی. انجام شد و از آماره های توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و نیز استنباطی شامل: ضریب همبستگی پیرسون- اسپیرمن و نیز مدل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که ضرایب همبستگی آزمون پیرسون و اسپیرمن بین دو متغیر مدیریت زمان و روزآمدسازی اطلاعات به ترتیب برابر 412/0 و 318/0 است. در نتیجه بین مدیریت زمان کارکنان و روزآمدسازی اطلاعات در کتابخانه های عمومی استان کرمان رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. با توجه به اینکه مقدار R2adj (تعدیل شده R2)، برابر با 174/0 می باشد، لذا، امتیاز نمره واریانس، روزآمدسازی اطلاعات را تایید می کند. بر این اساس، بین هدف گذاری، اولویت بندی اهداف و فعالیت ها، برنامه ریزی عملیات، تفویض اختیار، مدیریت ارتباطات و مدیریت جلسات کارکنان و روزآمدسازی اطلاعات رابطه خطی معنی داری وجود دارد. ضریب همبستگی چندگانه 498/0=r می باشد که نشان دهنده میزان روابط هدف گذاری، اولویت بندی اهداف و فعالیت ها، برنامه ریزی عملیات، تفویض اختیار، مدیریت ارتباطات و مدیریت جلسات کارکنان و روزآمدسازی اطلاعات است و با توجه به اینکه سطح معنی داری برابر 006/0 و کوچک تر از سطح 05/0= α است، بنابراین، این رابطه معنی دار است. با توجه به اینکه مقدار R2adj (تعدیل شده R2)، برابر با 174/0 می باشد، پس، امتیاز نمره واریانس، روزآمدسازی اطلاعات را تایید می کند.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد مدیریت زمان کارکنان و روزآمدسازی اطلاعات در کتابخانه های عمومی استان کرمان رابطه مستقیمی دارند؛ یعنی هرچه توانایی کارکنان در مدیریت زمان بیشتر باشد، توانایی آنها در روزآمدسازی اطلاعات و افزایش کیفیت کارهای تخصصی بیشتر می شود. علاوه بر آن، ارتباط تنگاتنگی میان برنامه ریزی عملیات توسط کارکنان و روزآمدسازی اطلاعات وجود دارد؛ یعنی هرچه کارکنان به صورت عملیاتی و عینی برای رسیدگی به امور، برنامه ریزی داشته باشند، بهتر می توانند اطلاعات خود را در زمینه های تخصصی و عمومی روزآمدتر کنند. سازماندهی قدرتمند شامل تفویض اختیار و فضای کاری مناسب برای داشتن مدیریت زمان موثر جهت مدیران بسیار مهم است و شایسته است تا تمرکز مدیران بر فعالیت های سودمند باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود کارکنان کتابخانه ها اهداف خود را مطابق با اهمیت شان اولویت بندی کنند؛ زمان مشخصی برای برنامه ریزی و روزآمد کردن اطلاعات خود اختصاص دهند؛ اهداف کوتاه مدت و بلندمدت شغلی تهیه کنند؛ اهداف سازمانی را درجه بندی نمایند؛ جلسات را در زمان مناسب برگزار کنند؛ شروع و اتمام کار را مشخص کنند؛ روش انجام کار را مشخص کرده و برنامه مطالعات تخصصی داشته باشند.
بررسی میزان آشنایی کتابداران دانشگاه های علوم پزشکی با مهارت های فردی و سازمانی مدیریت زمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
37 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت زمان از جمله اصول مدیریت اثربخش است که نیازمند برخى مهارت هاست. می توان آن را به دو مقوله کلی مهارت فردی و سازمانی تقسیم کرد. این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی رابطه بین مقوله های مهارت فردی، سازمانی در مدیریت زمان و میزان آشنایی کتابداران شاغل درکتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی مستقردر شهر تهران با این مولفه ها می باشد.روش پژوهش: در این پژوهش روش تحقیق توصیفی و از نوع کاربردی بود. جامعه آماری شامل تمامی کتابداران کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی تهران که با روش نمونه گیری تمام شمار در دسترس135 نفر از آنها انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه ی پژوهشگرساخت دو قسمتی جمعیت شناختی و سنجش مهارت فردی و سازمانی مدیریت زمان استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از شاخص های آماری توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون و t تک نمونه در نرم افزار SPSS19 تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: رابطه بین مهارت فردی با رفتار سازمانی با ضریب همبستگی192/0 مثبت می باشد (05/0>p) میزان آشنایی کتابداران با مهارت فردی مدیریت زمان در وضعیت خوب و مهارت سازمانی بسیار خوب بود. از نظر جنسیت و نوع دانشگاه کاربرد مهار ت های مدیریت زمان تفاوتی نداشت و تقریباً برابر بود.نتیجه گیرى: آشنایی کتابداران با مولفه های مهارت های سازمانی بیش از مهارتهای فردی بود و بین مهارت های فردی مدیریت زمان با ابعاد ششگانه مهارت های سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و در مولفه هدف گذاری، بیشترین رابطه و تفویض اختیار کمترین ارتباط دیده شد.
خدمات داده های پژوهشی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
67 - 112
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی وضعیت خدمات داده های پژوهشی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (عتف) و تعیین وضعیت و شناسایی اهمیت و ملزومات آن انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی است که به روش توصیفی-پیمایشی انجام شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته با 49 گویه استفاده شد. نمونه پژوهش را 72 نفر از مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی وابسته به وزارت عتف تشکیل دادند. طبق یافته ها نگرش مدیران کتابخانه ها نسبت به اهمیت انجام این خدمات توسط کتابخانه مثبت است و همه ملزومات ذکرشده، اهمیت دارند. وجود زیرساخت های فناوری مناسب، با میانگین 85/8؛ تهیه و توسعه نرم افزار مخزن سازمانی برای مدیریت داده های پژوهشی، با میانگین 85/8؛ وجود برنامه ای مدون برای انجام این خدمات، با میانگین 76/8؛ توسعه دانش و مهارت کتابداران در زمینه خدمات داده های پژوهشی، با میانگین 42/8 و تمایل کتابداران به توسعه دانش خود مهم ترین ملزومات انجام خدمات داده های پژوهشی، با میانگین 33/8 هستند. تعداد زیادی از کتابخانه ها قصد انجام خدمات داده های پژوهشی بین یک تا سه سال آینده و یا بیش از سه سال آینده را دارند، تعدادی از آن ها هیچ برنامه ای برای انجام این خدمات ندارند، تعداد اندکی این خدمات را تا حدودی انجام می دهند. شمار خیلی کمی این خدمات را به طور کامل انجام می دهند. از دید مدیران کتابخانه ها میانگین میزان مهارت کتابداران کتابخانه های موردمطالعه در حد متوسط است. با توجه به اهمیت انجام خدمات داده های پژوهشی توسط کتابخانه های دانشگاهی، تمهید کردن ملزومات انجام این خدمات می تواند در بهبود وضعیت انجام این خدمات در کتابخانه های دانشگاهی مؤثر واقع شود.
مدل کارآفرینی آموزشی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
350 - 319
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از ویژگی های بارز دانشگاه های موفق امروزی برخورداری از ویژگی های کارآفرینی است که خلاء موجود در این زمینه در نظام آموزش عالی ایران کاملاً محسوس و ملموس است. دانشگاه های کشور در حال حاضر با مشکلات عدیده ای همچون عدم اشتغال دانش آموختگان، فرار مغزها، مهارت آموزی کم دانشجویان، بی انگیزه شدن دانشجویان، افزایش کمّی دانشجو بدون توجه به کیفیت، و تعامل ضعیف بین صنعت و دانشگاه مواجه هستند، که می توان ریشه این مسائل را در پایین بودن میزان سرمایه گذاری و عدم توجه به ابعاد مختلف کارآفرینی، تمرکز بر آموختن دانش نظری به جای دانش علمی،کاربردی، عدم توجه به خلاقیت و توان ابتکاری یادگیرندگان جستجو کرد. نگاهی به سیاست های کلان کشور نیز نشان می دهد که مسئله کارآفرینی در نظام های آموزشی، همواره به عنوان یک دغدغه مورد توجه بوده است، اما در عمل شاهد کم توجهی دانشگاه ها به این مسئله بوده ایم. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر مدل کارآفرینی آموزشی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران و ارائه یک مدل مفهومی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر داده ها، کیفی بر مبنای نظریه داده بنیاد نظام مند، و از نظر نحوه اجرا، اکتشافی بر مبنای رویکرد استقرایی می باشد. جامعه آماری متشکل از کارآفرینان آموزشی، سیاست گذاران کارآفرینی آموزشی و اساتید حوزه کارآفرینی از7 دانشگاه برتر کشور (دانشگاه های تربیت مدرس، تهران، صنعتی شریف، شهید بهشتی، فردوسی مشهد، صنعتی امیرکبیر، اهواز) بودند. به منظور انتخاب نمونه، از رویکرد آگاهانه هدفمند استفاده گردید و به شیوه گلوله برفی اقدام به نمونه گیری شد. انجام مصاحبه براساس مفاد شیوه نامه به مدت 30 تا 60 دقیقه انجام شد. نمونه گیری تا حد اشباع نظری انجام شده و نهایتاً با 15 نفر مصاحبه صورت گرفت. برای جمع آوی داده ها از روش کتابخانه ای (سندکاوی) و روش میدانی (مصاحبه) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافته ها از سه روش کثرت گرایی شامل بازآزمون روش انجام کار، آزمون قابلیت اطمینان بین کدگذاران و استفاده از مصاحبه شوندگان جدید، برای آزمون قابلیت اطمینان مدل استفاده شد. در نهایت برای تحلیل داده ها از فن کدگذاری نظری طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. یافته ها: مدل کارآفرینی آموزشی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران دارای 108 مقوله فرعی (مفهوم) و 17 مقوله اصلی می باشد که مقوله محوری مدل، کارآفرینی آموزشی در دانشگاه های ایران است. عوامل زمینه ساز شامل آموزش، اعضای هیأت علمی و فرهنگ سازی؛ عوامل علّی شامل ویژگی های فردی، حمایت دولت و ساختار اقتصادی؛ عوامل مداخله گر شامل نظام آموزش عالی و کاربرد فناوری های نوین؛ راهبردها شامل بازتعریف رشته آموزش در دانشگاه، تجاری سازی آموزش، رهبری و مشاوره کارآفرینانه و سیاست گذاری پرورش دانشجو، و نهایتاً پیامدها شامل رشد و توسعه کشور، تحقق اهداف نظام آموزش عالی، رفاه اجتماعی، وپویایی اجتماعی بودند. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده بیانگر آن است که برای کارآفرینی آموزشی در دانشگاه ها، بایستی با یک دید کلان به موضوع نگریست و کل مدل بدست آمده را مدنظر داشت. نمی توان انتظار داشت کارآفرینی در دانشجویان افزایش یابد، ولی همه جنبه های بدست آمده را مورد مداقه قرار نداد. برخی عوامل تشکیل دهنده مدل مناسب کارآفرینی آموزشی در دانشگاه ها، زمینه ساز حادث شدن کارآفرینی آموزشی هستند، برخی بوجود آورنده آن بوده، و در این بین عواملی نیز مخل هستند، برای تحقق این موضوع باید راهبردهای اساسی شناسایی و پیاده سازی شوند تا نهایتاً با توجه به عوامل مختلف و اجرای راهبردها، پیامدها و نتایج مثبت کارآفرینی آموزشی بدست آید.
طراحی پلتفرم دیجیتالی سازی شرکت های پیش رو در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
149 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: پلتفرم دیجیتالی سازی با تغییر بافت استراتژیک، ساختار رقابتی و رفتار شرکت، عاملی جهت بهره برداری از فرصت ها و مبنای موفقیت و رقابت پذیری شرکت ها می باشد. ازآنجایی که دگرگونی اقتصاد جهانی نیز فرصت های زیادی را در اختیار شرکت ها قرار داده و اکثر آن ها نیازمند توسعه و تغییر فرایندهای خود جهت انطباق سریع و مؤثر با تحولات هستند، پژوهش حاضر با هدف ارائه پلتفرم دیجیتالی سازی شرکت ها انجام شده و آنچه برای درک و اجرای دیجیتالی سازی لازم است را به صورت یکپارچه در کنار هم مورد مطالعه قرار داده است، تا بتوان با شناخت آن ها، اجرا و پیاده سازی این فرایند را تسهیل نمود.
روش: پژوهش کیفی حاضر با استفاده از روش فراترکیب تدوین شده است. در این راستا، کلیدواژه های تخصصی پژوهش شامل تحول دیجیتال، پلتفرم دیجیتال، دیجیتالی سازی و کسب وکار دیجیتال در پایگاه های خارجی Emerald، ProQuest، Tylor & Francis، Science Direct و Wiley و پایگاه های داخلی مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پایگاه مجلات تخصصی نور و بانک اطلاعات نشریات کشور در بازه زمانی 2000 تا 2022 میلادی و 1380 تا 1400 جستجو شدند. نتیجه جستجو شامل 673 مطالعه بود. مطالعات طی چندین مرحله ارزیابی گردید و مقالات غیرمرتبط از نظر عنوان، چکیده، محتوا و کیفیت روش پژوهش، از تحلیل کنار گذاشته شدند. جهت بررسی اعتبار مطالعات مورد استفاده و کیفیت روش پژوهش نیز از ابزار حیاتی «CASP» استفاده گردید و در نهایت 52 مطالعه به تحلیل نهایی راه یافت. برای فراترکیب ساندولسکی و باروسو، روش 7 مرحله ای را معرفی می کنند که در این پژوهش از این روش استفاده شده است.
یافته ها: باتوجه به پژوهش های انجام شده در حوزه موضوع پژوهش و استخراج 97 کد، یافته ها نشان می دهد که 16 مفهوم در قالب 4 مقوله، پلتفرم دیجیتالی سازی شرکت ها را تشکیل داده که در چهار دسته رقابت پذیری مبتنی بر دیجیتالی سازی، ظرفیت سازی دیجیتالی، تسهیل گران دیجیتالی سازی و قابلیت های دیجیتالی سازی قرار گرفتند.
نتیجه گیری: با افزایش روز افزون دیجیتالی سازی در فعالیت های اقتصادی و توسعه ابزارها در ارائه خدمات بازاریابی و افزایش سهم بازار، عنصر رقابت، چالشی جدی در شرکت های فناوری محور شده است. جهت دستیابی به رهبری بازار و پیشرو شدن در بازار نیاز است که استراتژی های شرکت با تغییرات تکنولوژیکی هم راستا شود. پلتفرم دیجیتالی سازی بستری جهت همسو نمودن استراتژی ها با تغییرات است که سرعت تغییرات دیجیتال شرکت ها را افزایش خواهد داد. در پژوهش حاضر مفاهیم مدیریت هزینه ، افزایش کارایی نوآورانه، فشار شرکت های رقیب، افزایش سهم بازار، رهبری مبتنی بر تحول دیجیتال، زیرساخت های سازمانی، کانال ها و شبکه های ارتباطی، بلوغ دیجیتال، پیوستن به رقابت جهانی و افزایش تعاملات بین المللی، اثربخشی سرمایه گذاری، استانداردسازی و اصلاح فرایندهای کسب وکار، بهره وری منابع انسانی، جستجوی روندهای دیجیتال، ایجاد ذهنیت دیجیتال، تصمیم گیری اثربخش و نوسازی استراتژیک دیجیتال، این پلتفرم را تشکیل داده است.