فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱۲٬۸۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقاشی های سهراب سپهری در آثار رضا مافی
حوزههای تخصصی:
چیدمان عکس: جایی که نقاشی و عکاسی در هم ادغام می شوند
حوزههای تخصصی:
چکیده: هنر از دیرباز برای انتقال معانی و بازنمایی دارای رسانه هایی بوده است، این رسانه ها در گذشته محدودتر بوده و مرز مشخصی داشته اند. با ظهور عکاسی در اواخر قرن نوزدهم، این هنر به عنوان رسانه ای رقیب نقاشی وارد جهان هنر شد. در این مسیر نقاشی و عکاسی کمک های زیادی به یکدیگر کردند اما از آنجا که یکی از ویژگی های هنر معاصر در هم ریختن مرز رسانه ها است، اخیراً آثار هنرمندان به گونه ای است که تعیین عکس یا نقاشی بودن آن ها دشوار است. ریچارد وودواردمنتقدهنری مجله نیویورک تایمز چندی پیش مقاله ای پیرامون همین موضوع نوشته است؛ او در این مقاله چهار هنرمند برجسته هنر معاصر(گرهارد ریشتر، وید گایتون، آلفرد لزلی و جیمز ولینگ) را به همراه نمایشگاه هایشان معرفی کرده است، متن زیر ترجمه مقاله او است که دسامبر گذشته در وال استریت ژورنال به چاپ رسیده است:
از زمان اعلام اختراع عکاسی توسط داگر در سال 1839، نقاشان رقابت حساسی با عکاسان دارند. نمایندگان آوانگارد رسانه های دیگر، در دوره های مختلف، عکاسی را رسانه ای متعلق به خواص اعلام کردند یا آن را به تمسخر، یک چشمی یا مرده نامیدند. عکاسی به عنوان یک جانشینبرای جنبش های هنری، از امپرسونیسم تا پاپ، توانسته بود خودش را با رد یا تائید آخرین ابزارهای تصویرسازتعریف کند.
برخی از شماره هایتایمز در شش ماه گذشته نشان می دهد که نقاشی و عکاسی در یک رابطه تنگاتنگ و قفل شده باقی مانده اند و با این حال همچنان در عصر دیجیتال از یکدیگر بهره می برند، چیزی که پیش از این وجود نداشته است.امکانات جدید برای تغییردادن تصاویر در فتوشاپ و برنامه های دیگر به هنرمندان نسل قدیم و جدید کمک زیادی کرده است. حتی در بعضی موارد مبهم، مدت زیادی نیست که مشخص گردیده چه چیز عکس است و چه چیز نقاشی.
تحلیل تطبیقی شکل و رنگ چادر زنان ایران
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱
73 - 86
حوزههای تخصصی:
چادر زنان که امروزه به عنوان حجابی کامل در اکثر جوامع اسلامی مورد قبول واقع شده است، در ایران دارای پیشینه ای سه هزار ساله است . بنابر شواهد تاریخی، این نوع پوشش در ایران برای اولین بار در میان زنان پارسی استفاده می شده است. زنان ایرانی در دوره باستان پوشیدگی کامل را نشانه تشخص و ادب ، نهایت آراستگی و متانت می دانستند. پس از اسلام آوردن ایرانیان، در قرون اولیه اسلامی، اکثر زنان ایرانی ، چه آنان که مسلمان شده بودند و چه زنان معتقد به ادیان الهی دیگر، برای پوشاندن خود از چادری استفاده می کردند که در ابتدا به رنگ سفید بود. در ایران، به تدریج با توجه به دوره های تاریخی، این چادر سفید به رنگهای آبی نیلی ، چهارخانه و در اواسط قاجاریه به رنگ سیاه درآمد. استفاده از چادر سیاه تا دوره پهلوی اول، عمده ترین حجاب بیرونی زنان محسوب می شد که در آن تغییراتی نیز به وجود آمده بود. با کشف حجاب اجباری توسط رضا شاه، زنان مجبور به کنار گذاردن آن شدند و با کناره گیری رضا شاه، در دوره پهلوی دوم، بعضی از زنان دوباره به چادر رو آوردند اما مانند گذشته استفاده از آن رایج نشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، چادر، مانند دوره های تاریخی پیش از پهلوی در میان همه زنان ایرانی باز هم چندان مورد استقبال قرار نگرفت، اما امروزه در عرصه های سیاسی و اجتماعی، چادر همچنان حجابی کامل قلمداد می شود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع ، توصیفی و تحلیلی است. از روش و ابزار تحقیقات اسنادی و کتابخانه ای در جهت جمع آوری داده ها، استفاده شده است. حاصل این تحقیق گواهی می دهد که چادر، در طول تاریخ از نظر شکل و رنگ متناسب با فرهنگ دوران خود شکل های متفاوتی گرفته است؛ و نکته قابل توجه دیگری که از این تحقیق می توان استنباط کرد این است که ، چادر، پوششی که زنان ایرانی از دوره باستان از آن استفاده می کردند، بعد ها ، الگوی مناسبی برای حجاب زنان مسلمان شده است.
علل اجتماعی گسترش وانحطاط دیوار نگاره های عاشورایی در اواخر دوره قاجار
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱
43 - 54
حوزههای تخصصی:
دیوار بعضی از بقاع وامامزاده های ایران منقش به تصاویری از صحنه های به شهادت رسیدن امام حسین(ع) ویارانش در واقعه کربلا است . این نقاشی دیواری ها که به دیوار نگاره های عاشورایی معروف است، بیشتر، از دوره قاجار به جای مانده اند. نقاشی روی دیوار از گذشته های دور در ایران مرسوم بوده ودر طول ادوار مختلف، عوامل اجتماعی موجب فراز وفرود هایی در تحولات آن گردیده است. پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی ، واز نظر روش توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات ضروری تحقیق، به صورت اسنادی وکتابخانه ای جمع آوری شده است. محدوده پژوهش از نظر زمانی، اواخر دوره قاجار واز نظر مکانی، سرزمین ایران، خاصه شمال کشور می باشد. یافته های تحقیق از منظر جامعه شناسی هنر نشان می دهد در اوایل دوره قاجار، به سبب نیاز حکومت به مردم برای تحکیم قدرت، مناسک و مراسم مذهبی ازجمله دیوار نگاره های عاشورایی رامورد پشتیبانی قرارداد. اگر چه نقاشی از سوی فقه اسلامی مورد ملامت قرار گرفته بود، ولی صدور فتاوی بعضی از علمای مذهبی در مورد رفع منع شبیه خوانی وشبیه سازی در مراسم مذهبی، باعث رونق وگسترش دیوار نگارها ی عاشورایی گردید. اواخر دوره قاجار با ورود صنعت چاپ و گسترش مطبوعات و آشنایی با فرهنگ غرب از یک سو ، و تغییر معادلات اقتصادی و سیاسی از سوی دیگر، مهاجرت مردم از روستاها به شهرهای بزرگ را موجب می شود؛ در نتیجه، ذائقه مردم، تحت تأثیر شرایط اجتماعی تغییر پیدا می کند و خود را با مظاهر دنیای جدید وفق می دهد وکم کم دیوار نگاره های عاشورایی که به صورت یک سنت و عا دت واره در بین توده مردم رواج پیداکرده بود از رونق می افتد.
چیدمان جامعه: جامعه در قاب دوربین؛ معرفی آثار و رویکرد عکاسی آنتوان سوروگین از ایران عصر قاجار
حوزههای تخصصی:
پیدایش عکاسی در ایران به سال های ابتدایی حکومت محمدشاه قاجار برمی گردد که طی آن به درخواست شاه قاجار دستگاه های عکاسی از روسیه و انگلیس به ایران آمد. و در آذرماه ۱۲۲۱ خورشیدی نخستین عکس در ایران به ثبت رسید. در همان دورانی که ایرانیان مشغول آموختن عکاسی بودند، خارجیان مقیم ایران و سیاحان از جمله «لوئیجی پشه» به عکاسی از فضای ایران پرداختند. یکی از این خارجیان مقیم ایران آنتوان سوروگین (Antoin Sevruguin) بود که به عکاسی از نقاط مختلف ایران روی آورد. آثار سوروگین که آینه فرهنگ و جامعه ایران عصر قاجار است از معروف ترین عکس های این دوره به شمار می رود. عکس های آنتوان از جنبه های مختلفی نظیر تکنیکال، جامعه شناختی و نشانه شناسی قابلیت تجزیه و تحلیل دارند که نگارنده در این نوشتار ضمن معرفی زندگی هنری سعی دارد تا به معرفی آثار و رویکرد عکاسی او بپردازد.
تحلیلی بر ماهیت نقاشی های غاری پیش از تاریخ اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شگفت انگیز ترین کشفیات مربوط به گذشته انسان ، کشف نقاشی های غاری بود که در اواخر قرن نوزده میلادی اتفاق افتاد و جامعه ی علمی و هنری را با موضوع جدید تحت عنوان هنرِ پیش از تاریخ درگیر نمود. از زمان کشف این آثارِ شگفت انگیز ، نظریه های متعددی از سوی متخصصان گوناگون در باره ی چرایی آنها ارایه گردیده است که هر کدام از آنها با نگاه تخصصی خود توانسته اند تفسیری از آن آثار ارایه نموده، و پژوهشگران حوزه های مختلف علمی را به چالش بکشانند. این تحقیق تلاش می کند نظریه هایی را که از زمان کشفشان این آثار در محافل علمی مورد بحث قرار گرفته است را مورد تجزیه و تحلیل علمی قرار داده و نتایجی را بدست آورد . از زمان کشف نقاشی های غاری تا امروز پنج نظریه به شرح زیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است : 1- هنر برای هنر، 2- توتمیسم، 3- جادو و شکار، 4- ساختارگرایی، 5- شمنیسم. در نتیجه بررسی هایی که بر روی نظریه ها ی مذکور که از دیدگاه های مختلف به موضوع نگریسته اند صورت گرفته است ، این واقعیت را اثبات می کند که هنرِ پارینه سنگی یک کارکرد مشخص و واحد نداشته است و فهم آن نیاز به یک کثرت گرایی تأویلی دارد.
چیدمان نقد هنری: تفسیری بینامتنی از یک عکس
حوزههای تخصصی:
گیاه زندگی در ایران، میانرودان و مصر باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار تلاش دارد با نگاهی بر اساطیر و باورها و نیز نقشمایه های به جای مانده بر روی آثار هنری، کهن الگوی گیاه زندگی را در هنر مردمان ایران، میانرودان و مصر باستان تا آغاز دوران هخامنشی (هنگامه یکی شدن این فرهنگ ها) پیگیری کند، و در این راه با گردآوری داده های اسنادی کتابخانه ای و موزه ای، به پی جویی تحلیلی و تطبیقی ارتباط میان این فرهنگ ها بپردازد. این نوشتار بر اساس هدف از گونه پژوهش های بنیادی و از حیث ماهیت و روش از گونه پژوهش های تاریخی است. پرسش نخستین این پژوهش، بررسی سهم و اهمیت نقشمایه گیاه زندگی در هنر و اساطیر فرهنگ های ساکن ایران، میانرودان و مصر باستان است، و سپس به چیستی این مفهوم و چرایی جایگاه سترگ آن در میان این مردمان خواهد پرداخت. گیاه زندگی در چارچوب کهن الگوهایی چون درخت زندگی بخش، درخت کیهانی و سرچشمه رستنی ها و داروها در اندیشه بسیاری از ساکنان خاور باستان مکان ارجمندی دارد. گیاه آب، خاک، باد و آتش را به هم می آمیزد. با ریشه هایی در زیرزمین و ساقه ای بر روی آن و شاخسارهایی در آسمان مایه پیوند میان اجزای کیهان است. و باززایی فصلی آن نشانه ای از نامیرایی و فناناپذیری است.
گونه شناسی و نمادشناسی زیورهای لرستان در دوران مفرغ و آهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار تلاش دارد با نگاهی بر زیورهای بازمانده از لرستان باستان، به گونه شناسی و نمادشناسی این هنر ارزشمند بپردازد. مهم ترین اهداف این پژوهش، بررسی تکنیک های ساخت و تزیین زیورهای لرستان و دسته بندی زیورهای لرستان برپایه شکل، جنس، کاربرد و نقشمایه ها است. پژوهشگران، این دست ساخته ها را حاصل هنر بومی منطقه می دانند که در فرآیندی دراز و با درآمیختن تجربه محلی با هنر فرهنگ های همجوار (آشور، بابل، ایلام، میتانی و اورارتو) و هنر اقوام مهاجری چون کاسیان، گوتیان، لولوبیان، هوریان و سکاها شکل گرفته است. زیورهای بررسی شده، دستکم دوازده جنس گوناگون دارند: مفرغ، آهن، شیشه، عقیق، لاجورد، صدف، سنگ های گوناگون، خمیرشیشه، عاج، استخوان، طلا و نقره. در بررسی این زیورها از دید فرم و کاربرد دستکم به دوازده گونه متفاوت برمی خوریم: سنجاق سر، دستبند، گردنبند، گوشواره، آویز، بازوبند یا پای آذین، انگشتر و مهر، پیشانی بند، سنجاق قفلی، دکمه، آینه و موبند. گستره تاریخی آثار موزه ای بررسی شده، دوران برنز و آهن در ایران (هزاره سوم تا هزاره نخست پ.م) را دربرمی گیرد. داده های پژوهش در یک بررسی کتابخانه ای و موزه ای گردآوری شده اند. روش پژوهش، مقایسه تطبیقی ساختار زیورها و گونه شناسی و دسته بندی آنها بوده است.
هزار جلو هی زندگی
حوزههای تخصصی:
بازتاب نگرش ذن و آیین چای در زیبایی شناسی راکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه جلوه های زیبایی شناسی ظروف راکوی ژاپنی با نگرش های مکتب ذن و آیین چای، موضوع اصلی این نوشتار را به خود اختصاص داده است. ذن مکتب رفتار و اندیشه بر پایه سلوک زاهدانه و ادراک ساده ترین کارهای زندگی است و الهام بخش هنرهای گوناگون از جمله آیین چای بوده است. مطالعه این مکتب و آیین چای- که خواستگاه اصلی ظروف راکو به شمار می آید، می تواند رابطه و تأثیر اندیشه های ذن و اصول آیین چای را بر خصوصیات ظروف راکو آشکار کند. این نوشتار با استفاده از روش کتابخانه ای، به بررسی عینیت نگرش های مکتب ذن در مراسم چای، و درک ملموس اندیشه ها و اصول آن ها در رابطه با ویژگی های ظروف راکو می پردازد. استفاده از ارکانی چون وابی و سابی، هماهنگی و آرامش اندیشه هایی است که پشتوانه های اعتقادیِ ظروفِ راکو را دربر می گیرد.
معرفی کتاب: تاریخ عکاسی و عکاسان پیشگام در ایران
حوزههای تخصصی:
کارستان هنری آقا نجفعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
33 - 42
حوزههای تخصصی:
مهم ترین نکته ای که در این جستار ذهن نگارنده را به خود واداشته بود، این بود که آقا نجفعلی نقاشباشی دربار قاجار، برخلاف تصور شماری از هنرپژوهان، برادر محمد اسماعیل اصفهانی و یا فرزند میرزا بابا اصفهانی نبود بلکه با توجه به بعضی از قراین و شواهد و بویژه سند ازدواج دخترش شهربانو ملقب به صفیه سلطان، بنظر می رسد که فرزند کهتر محمد باقر، نقاش دوره زندیه و اوایل قاجاریه، بوده که نزدِ یکی از دوستان محمد باقر یعنی محمد صادق، هنر نقاشی لاکی و تذهیب و رنگ روغن را فرا می گیرد. او از آنجا که پدرش محمد باقر در دربار فتح علیشاه کار می کرده، وارد امور هنری دربار می شود و از قرار معلوم در دوره محمد شاه به لقب نقاشباشی دست می یابد و کار هنری او بیشتر آثار لاکی از قبیل قلمدان سازی و قاب آینه و غیره بوده تا اوایل دوره ناصرالدین شاه ادامه می یابد . نگارنده با توجه به سه اشاره و یا اطلاعاتی که در منابع آمده با شیوه استقرایی و امعان نظر به سه فرآیند وصف، ارزیابی و تحلیل، به بازسازی زندگی هنری او پرداخت و در پی اثبات فرضیه یاد شده برآمد و تلاش کرد تا بطور مستند به دواعی مطرح شده در فرضیه دست یابد.
نگاهی انتقادی به پیشینه داخلی مطالعه موسیقی مردم پسند: پژوهشی پیرامون امکان شکل گیری حوزه میان رشته ای مطالعات موسیقی مردم پسند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش بر روی موسیقی مردم پسند در ایران، در مقایسه با تولید و مصرف این موسیقی، دارای سابقه ای اندک است. فاصله طولانی میان تولید و مصرف موسیقی مردم پسند تا مطالعه بر روی آن زمانی قابل تامل است که بدانیم علی رغم وجود تجربه هایی در مطالعه موسیقی مردم پسند در ایرانِ سال های اخیر، هنوز شاهدِ انسجام نظری و روش شناختی در اینگونه مطالعات، آنگونه که پس از دهه 1970 میلادی در غرب رخ داده، نیستیم. در مغرب زمین به ویژه از دهه 1970 م.، شاهدِ تاسیسِ حوزه میان رشته ایِ «مطالعات موسیقی مردم پسند» با هویتی مستقل بوده ایم. تجربه غرب نشان می دهد تعین رشته ای این حوزه، پیش شرط اساسی جهت مندی پژوهش بر روی موسیقیِ مردم پسند و انسجام نظری و روش شناختی است. در این مقاله، هدف آن است که با بررسیِ تجربه های مطالعاتیِ داخلی بر روی موسیقی مردم پسند از طریق تحلیل متون انتشار یافته آنها در نشریات علمیِ منتخب، امکانِ شکل گیری حوزه میان رشته ای «مطالعات موسیقی مردم پسند» در ایران را مورد واکاوی قرار دهیم و به این سوال پاسخ گوییم که چرا تا کنون در ایران مطالعه موسیقی مردم پسند شکلی منسجم و جهت مند نیافته است.
نشانه شناسی زمان و گذر آن در عکس های یادگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریافت و شناخت زمان در عکس های یادگاری، فرایندی نشانه شناسانه است. این فرایند بر اساس تعامل میان رمزگان درون و بیرون متن عکس ها، تعیین بازه زمانی را برای مخاطب ناآشنا به بافت- بر اساس سطح دانش مخاطب از انواع رمزگان_ امکان پذیر می سازد. پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای، به روش اسنادی- توصیفی انجام شده است و روش تحلیل رمزگان مرتبط با زمان در این مقاله بر اساس الگوی رمزگان "دانیل چندلر" است، فرض مقاله بر این است که مخاطب از طریق تحلیل انواع رمزگان فنی، اجتماعی و ادارکی می تواند به درک زمان و تعیین بازه زمانی در عکس نایل شود. گذر زمان نیز بر اساس نظریه معاصر استعاره "لیکاف" و با به کارگیری استعاره های چون "راه" و "حرکت" تبین می شود. نتیجه حاصل از به کار گیری این دو الگو (تحلیل رمزگان و استعاره) بیانگر آن است که زمان در عکس های یادگاری همواره میان گذشته، حال و آینده در گذر است، به عبارتی دیگر "گذر زمان" در عکس های یادگاری گذری دورانی است که از گذشته به حال یا آینده و بازگشت مجدد آن به گذشته در رفت و آمد است.
ویژگی های حروف نگاری فارسی در طراحی اعلان در گرافیک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی: