فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۱۲٬۸۸۳ مورد.
نقش شعر در نقش مهر
زمینه های تاریخی-اساطیری در بنیان های طراحی سنگ نگاره های ساسانی (با تأکید بر سنگ نگاره اردشیر بابکان در نقش رستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
55 - 66
حوزههای تخصصی:
سنگ نگاره های ساسانی که تعدادشان نزدیک به سی می رسد، اهمیت بسزایی در شناخت سیر هنر تصویری ایران دارند. هدف این پژوهش،گسترش مطالعات بصری، با غور در این آثار و با تأکید بر سنگ نگاره اردشیر بابکان در نقش رستم می باشد. مقاله حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و شیوه کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفته است. ابتدا عناصر مشهودِ سنگ نگاره مورد مطالعه قرار گرفته، سپس با تجزیه و تحلیل بصری؛ به بررسی ساختار و ترکیب بندی اثر می پردازد. این موارد با جست و جو در اساطیر ایرانی و متن های تصویری متقدم، در پیِ شناخت بُنما یه ها و مفاهیمِ پنهان موجود در نگاره، همراه گشته است. نتایج حاصل بر آن است که سنگ نگاره اردشیر، با بهره گیری از زمینه های تاریخی- اساطیری ایران و استفاده از تمهیدات و پیام های تجسمی، شمایلی و زبانی ارائه شده است. حضور ایزد وای(تجسمی از فضا) و همراهی دو ایزد میترا و باد با مظهر اهورا مزدا، اسطوره و تاریخ را درمی آمیزد. توجه به هماهنگیِ سنگ نگاره با مجموعه نقش رستم، با استفاده آگاهانه از نور، جهت های باز و بسته در کادر و حذف شکل آتشدان از ترکیب اثر، نشان می دهد که سنگ نگاره با فضا در تعامل است. در پی این موارد، ضمن ادامه سنت دیوارنگاری، ویژگی ها و محتوای تبلیغاتی آشکاری ضمیمه مضمون اثر شده است که می توان آن را از موارد مهم در بررسی پیشینه تبلیغ محیطی در ایران دانست.
بررسی انگاره های کارناوالی در نمایشنامه ی رومئو و ژو لیت از دیدگاه باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیمی که میخائیل باختین، نظریه پرداز روس، در عرصه ی نقد و نظریه ی ادبی طرح کرده، امکانات جدیدی پیش روی تحلیلگران آثار هنری به ویژه در حوزه ی ادبیات، تئاتر، و سینما قرار داده است. یکی ازمهم ترین مفاهیم در دایره ی اصطلاحات او، مفهوم کارناوال است. این واژه یکی از مهم ترین محور های اندیشه ی او و از جمله مبسوط ترین مباحث او به شمار می رود. با آن که کارناوال با اجرا و آیین و از این طریق با تئاتر پیوند دارد، اما وقتی از"نوشته ی کارناوالی" سخن به میان می آید کاربست ادبی آن در چشم انداز باختین مورد نظر است و مشخص کننده ی آن دسته آثار ادبی است که در آنها ویژگی های کارناوال در زمینه ای نوشتاری به ظهور می رسد. باختین رمان را بهترین زمینه برای تحقق ویژگی های کارناوالی دانسته است، اما بعد از او منتقدین تئاتری با عطف توجه به پیوند دیرپای آیین و نمایش استدلال کرده اند که تئاتر و اجرا امکانات بسیار وسیع تری فراهم می کند که مورد توجه باختین قرار نگرفته است. در مقاله ی حاضرنمایشنامه ی رومئو و ژولیت نوشته ی ویلیام شکسپیر بر اساس مفهوم کارناوال بررسی و تحلیل می شود: در ابتدا، توضیحات مختصری درباره ی مشخصه های کارناوال و ویژگی های" نوشته ی کارناوالی " ارائه وسپس تحقق این عناصر را در نمایشنامه ی رومئو وژولیت به بحث گذاشته می شود.
جایگاه "خط منحنی" در نقوش ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
15 - 22
حوزههای تخصصی:
در نزد مردمانی که ذوق و سلیقه ی آنان در بیان احساسهایشان به شعر می انجامد ، بی شک در خامه ی هنرمندانی که از آن فرهنگ نمو یافته اند ، به رانش و رقصی پرحس، در طرح و خط هایشان نیز می نشیند. حال اگر قومی بر سر کلمه ای و خواستگاهی در طول قرن ها وفادار بماند ، می تواند پیوندهای نزدیک و علایق مشترکی را در نمود ترسیمی خود با آن احساس ها ، در طول دوره ها دنبال کند، که از یک روح مشترک حاصل آمده باشد. بروز این علاقه نسبت به نوع طرح خطی و چگونگی ترسیم خاص آن در بستر تاریخ است، که، به نماد و مشخصه ی قومی می رسد تا شناسنامه و پایه کلی و اساسی طرح های ایرانی گردد . در طرح ها و نقش های ایرانی گونه ای "رویش" و"حرکت" وجود دارد که به وسیله نوع خاصی از خط به بیننده القا می شود ، تا نقوش را برای مخاطب "فرازمانی" بنمایاند. انتخاب و بررسی این خط اساسی ، که در بستر قوس و منحنی شکل گرفته است می تواند نشان دهنده ی سلیقه خاص قومی و تباری یک سرزمین باشد . این پژوهش خواهان آن است که به پرسش های زیر پاسخ دهد . 1- آیا خط و طرحی ثابت که مناسب با سلیقه فردی و تباری ایرانیان باشد وجود دارد؟ 2- این طرح و فرم خطی از چه اجزایی تشکیل یافته و چه مفهومی را دربر دارد؟
تبار رَشوندی میرزا کوچک خان جنگلی
حوزههای تخصصی:
تحلیل کنش عکاسی و خوانش عکس از دیدگاه نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو تلاش دارد کنش عکاسی و خوانش عکس ها را از طریق رویکرد نشانه شناسی به توصیف و تحلیل بکشاند. کنشی که دو قطب اصلی سازنده آن گذاشتن قاب بر موضوع و انتخاب لحظه مناسب ثبت عکس می باشد و اساسا هر عکس زاده ی وحدت قاب و لحظه است که عکاس در مقام هنرمند، سازنده آن است .بنابراین، اگرچه عکاسی پیوند و نسبت ناگسستنی با واقعیت دارد ، اما عکس متنی نشانه ای است و درحالی که وجودش در مناسبت با واقعیت و ابژه های عالم بیرون شکل می گیرد اما جهان ویژه خود و معنا و مفهوم و دلالت های مستقلی را به معرض تاویل و تفسیر می گذارد.ازاین بابت می توان شگردهای نشانه شناسی از قبیل همنشینی، جانشینی،تقابل قطبی،ارجاع مستقیم و ضمنی ،بافت و زمینه ،بینامتنیت و انواع متن های نشانه ای را در تولید و مهمتر از آن خوانش عکس به آزمون گذاشت و البته معقول تر آن است که مطالب ارائه شده با نمونه های تصویری متعدد مستند سازی گردد. با به کارگیری رویکرد نشانه شناسی در تحلیل کنش عکاسی و تفسیر و خوانش عکس ها، نتایجی چون تشریح فرایند تولید و خوانش عکس ها و دستیابی به شاخص هایی برای دسته بندی زیبایی شناسانه و ارزیابی بهترآنها به دست خواهد آمد.
مردپوشی زنان در دو داستان از هزار و یک شب و دوکمدی از شکسپیر: یک بررسی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مردپوشی به معنی پوشیدن لباس مردانه توسط زنان، یکی از شاخه های مخالف پوشی است که برای پنهان کردن موقتی هویت زنانه، استفاده از امتیازات هویت مردانه، یا از بین بردن تقابل میان مرد و زن توسط زنان به خدمت گرفته می شود که در طول تاریخ و در فرهنگ های مختلف دستمایه بسیاری از آثار ادبی و هنری قرار گرفته است. در مقال? حاضر کارکرد مردپوشی زنان در دوحکایت «قمر الزمان» و «علی شار و زمرد» از هزار و یک شب و چهار کمدی «دو نجیب زاده ورونایی»، «هر طور شما بخواهیدش»، «شب دوازدهم» و «تاجر ونیزی» از شکسپیر بر اساس نظرات پساساختگرای سیکسو و و نظرات پسافمینیستی باتلر بررسی می شود. این نظریه که ریشه در آراء پساساختگرایان دارد، جنسیت را به عنوان برساخته ای فرهنگی، امری اعتباری می داند که توسط گفتمان حاکم تولید و حمایت می شود. بر اساس یافته های بررسی پیش رو، زنان مرد پوش مذکور اگر چه به اهداف خود می رسند و حتی به صورت تصادفی به بالاترین مقام ممکن متن می رسند، با این حال پس از فاش شدن راز خود برای رسیدن به جایگاه مطلوب خویش در گفتمان حاکم بلافاصله دوباره زن پوش می شوند و سعادت خود را در گرو پذیرش نقش خود در تقابل مرد/ زن قلمداد می کنند.
مطالعة تطبیقی نگارة چاپ سنگی «چاپخانه»، اثر میرزا علیقلی خویی، با نگارة «کاخ خورنق»، اثر بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آخرین صفحه های نسخة چاپ سنگی خمسة نظامی- که از سال 1264 هـ. ق به جا مانده است و در کتابخانة ملّی تهران نگهداری می شود- نگاره ای تحسین شدنی از میرزا علیقلی خویی، استاد چاپ سنگی دورة ناصری، وجود دارد. این نگاره که «چاپخانه» نام دارد، مراحل آماده کردن کتاب را از ابتدا تا آخرین مرحله که چاپ سنگی آن است، به طور مفصّل نشان می دهد. این نگاره، از نظر ساختار بصری، بیان محتوایی و ترکیب بندی خطی، به نگارة «کاخ خورنق»، اثر کما ل الدین بهزاد (مکتب هرات، ۸۹۹ هـ. ق) شباهت چشمگیری دارد. نگارة بهزاد نیز در نسخة خمسة نظامی که در موزه بریتانیا، در لندن نگهداری می شود، موجود است.
هدف از تنظیم این مقاله، مطالعة تطبیقی ویژگی های بصری این دو نگاره از نظر ساختار های مشابهِ بصری، مضمونی، کارکردی و عناصر تجسّمی است. فرض بر این است که مشابهت های بصری با آگاهی ایجاد شده و میرزا علی قلی خویی از ارزش و اعتبار نگارة کاخ خورنق آگاه بوده است. به همین دلیل، از آن تأسی جسته و ساختار کارش را با الهام از آن پایه گذاری کرده است.
نکتة قابل توجه در نگارة چاپخانه، لطایفی است که در ترکیب بندی و تصویرسازی شخصیت های آن بهکار رفته است. به طور قطع، این نگاره با تکیه بر پشتوانة غنیِ سنّت های کتاب آرایی و مصوّرسازی نسخه های خطّی شکل گرفته است. در نگاه اول به این اثر، ویژگیهای نقاشی قاجار خودنمایی می کند. اما با کنکاش در ساختار بصری و با توجه به تأکیدی که نگارة چاپخانه بر رعایت اصولی مثل ریتم، توازن، حرکت و... دارد، می توان بین آن و نگارة کاخ خورنق مشابهت های فراوانی یافت.
طراحی پوشاک در کشورهای در حال توسعه (طراحی مشارکتی، رویکردی جایگزین مُد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۸
83 - 93
حوزههای تخصصی:
در شرایط پیچیده و رقابتی موجود دنیا برای بدست آوردن بازار مصرف برای محصولات، کشورهای در حال توسعه با چالش بسیار مهمی در زمینه مدِ پوشاک روبرو هستند و حجم عظیمی از منابع اقتصادی آنها صرف رفتار فرهنگی مردم طبقه متوسط برای دستیابی به محصولات برندهای گوناگون به ویژه سیستم های مد شتابان می گردد. در مقابل، این کشورها توانی برای مقابله با این پدیده یا رقابت با آن از طریق تولید انبوه صنعتی را ندارند. پژوهش حاضر درصدد آن است تا ضمن بررسی این موضوع در بستری تاریخی، زمینه های مشارکت این کشورها در پدیده مد را بیابد و راهبردهای جایگزینی برای رقابت صنایع محدود این کشورها در عرصه طراحی مد را ارایه نماید. نتایج بررسی نشان می دهد که پاگذاردن به عرصه جهانی شدن و عصر فراصنعتی این کشورها را قادر خواهد ساخت تا بدون نیاز به زیرساخت های صنعتی و با اتکا به صنایع بومی، حمایت از کارگاه های کوچک و خلاق، به برنامه ریزی سیستم های تولیدی بپردازند و رویکردهای طراحی مشارکتی و تداخل مصرف کننده در طراحی و تولید محصول و افزایش اطلاع او توانایی آن را دارد که به نوعی سبک طراحی و مد آرام بدل گردد که در آن طراح بعنوان مددکار و تسهیل کننده طراحی در فرآیند وارد می شود.
از کجا می آید این آوای دوست: جدال موسیقی اسلامی و موسیقی یونانی در دورهی عباسیان
حوزههای تخصصی:
تناسب هنر و تفکر امری نیست که پذیرش آن نیازمند مرور شواهد تاریخی باشد، اما بررسی این نسبت در تاریخ، زوایای پنهان این رابطه را هویدا خواهد کرد. این نسبت نه محدود به هنر خاص و نه محدود به تفکر خاصی است؛ پس بررسی رابطهی موسیقی و اسلام و همچنین داستان جدال آن موسیقی با موسیقی برآمده از تفکر یونانی در دورهی خلافت عباسیان از زبان کسی که هم تحصیلات حوزوی و هم پژوهش های فراوان در زمینهی موسیقی انجام داده، بسیار شنیدنی است. ایرج نعیمایی عضو گروه موسیقی فرهنگستان هنر و مدیرعامل سابق انجمن موسیقی ایران و مدرس دانشگاه میباشد. آنچه میخوانید نتیجهی مصاحبهی ما با ایشان است که به صورت یادداشت تنظیم شده است.
به یاد هانیبال الخاص: همین قدر هنر می کنم که در خودم غرق باشم
حوزههای تخصصی:
تجلی آیین ور در نگاره گذر سیاوش از آتش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک با توجه به آنکه انگاره های شکل گرفته در هر تمدنی ریشه در اعتقادات و تفکرات آن دوران دارد و از طرفی رمزگشایی هنرِ برآمده از این اعتقادات، بدون شناخت این باور ها ممکن نیست، در این مقاله کوشش شد تا با تعمق در یکی از کهن ترین باورهای بشری به نام"" آیین ور""، چگونگیِ نمادپردازیِ این تفکر را در هنر تصویرگری ایرانی بازجست. این باور کهن، گونه ای از داوری و آزمون است که در محاکمات پیچیده صورت میپذیرفت و آن جا که به دلیل کم بودن قراین و مدارک، قضاوت ناممکن مینمود از عناصر طبیعت استعانت جسته میشد. در میان روایاتی که دربردارنده مضامین ور هستند،"" گذر سیاوش از آتش"" یکی از نام آشناترین آنهاست و به همین جهت در این نوشتار یک نگاره با این مضمون مورد تحلیل قرار گرفت و چگونگیِ تجلیِ باور ور در آن بررسی و تلاش شد تا با رمزگشایی اعتقاد به آیین ور و جایگاه آتش در دوران کهن به روش تحقیق کیفی و مقایسه ای به شناختی هرچه عمیق تر از نوع نگرش اداور گذشته و بالخص هنرمندِ نگارگر دست یافت. نتیجه آن که شاید ریشه های باور ور در طول تاریخ رنگ باخته باشد، اما تجلی آن در هنر تصویرگری، همواره به صورت یک سنت باقی مانده است.
لوح سفالین کوروش
حوزههای تخصصی:
لوح سفالین استوانه ای که از آن به عنوان منشور حقوق بشر کوروش یاد می کنند، در سال 538 پیش از میلاد در زمان کوروش دوم هخامنشی پادشاه و بنیان گذار امپراطوری عظیم هخامنشی نگاشته شده است.
جنس این لوح از گِل پخته شده است، چه شگفت انگیز است!... خداوند انسان را از این گل بی ارزش خلق کرده است و با دمیدن روح خویش بر گِل، انسان را به بالاترین مرتبه رسانید تا جایی که خود می فرماید: «فتبارک الله احسن الخالقین...».
بازشناسی اندیشه ی ""شقاوت"" آنتونن آرتو در سینمای دیوید لینچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درباره ی انگاره ی شقاوت آرتوست. واژه ای که معانی آن از حیطه ی کلمه ای معمولی فراتر رفته و تبدیل به نوعی نگاه فلسفی به زندگی می شود. مقاله ی حاضر درصدد بررسی وجوه معنایی و مفهومی این انگاره در سینما است و برآن است تا خوانش جدیدی از آن را در این هنر ارائه دهد. به دستاورد این مقاله؛ انتقال این مفهوم به قالب هنری دیگر (سینما)، با تمام کاستی ها و افزودنی هایش در آثار فیلمساز آوانگارد آمریکا، دیوید لینچ، میسر شده است. در این مسیر، یافتن واسطه های تئوریک برای انتقال نگاه آرتو به سینما به عنوان راه حل کاربردی مورد نظر قرار گرفته، چرا که مبنای نظریه ی آرتو در صیرورت دائمی و استحاله است و برای درک آن می بایست از انعطاف پذیری بیشتری برخوردار بود. این مقاله تعریف نوینی از شقاوت بر مبنای ""توسعه به سمت آگاهی"" ارائه می دهد و شرح بصری این سیروسلوک را در سینمای لینچ دنبال می کند. در ضمن بنیان اصلی دیگر این مقاله بر رابطه ی تجریدی سینما و تئاتر قرار گرفته که از آرتو میتوان به عنوان فصل مشترک این رابطه یاد کرد. آنچه در نهایت این مقاله ارائه می کند، نمونه های بصری تازه، از یک فرم جدید هنری مبتنی بر مفاهیم آرتو و از همه مهم تر «شقاوت» وی، در آثار دیوید لینچ است.
درد دلی با بزرگان موسیقی
بازگشت سنتی ها: دوره های رشد و افول موسیقی سنتی ایران
حوزههای تخصصی:
ظهور اثرات مواجههی ایران با تمدن غرب، علاوه بر عرصه های فکری و فرهنگی در حوزه های گوناگون هنری نیز قابل مشاهده است؛ در این میان موسیقی به دلیل پیشینهی طولانی در سنت ایرانی از جایگاه مهمی در میان شاخه های هنر برخوردار است. در گفت و گو با فرشاد توکلی، نوازندهی سه تار، پژوهشگر موسیقی و مدرس دانشگاه به بررسی تاریخ معاصر موسیقی ایران پرداخته ایم.
تولید انیمیشن و کارت های گرافیکی مدرن
حوزههای تخصصی:
تئاتر بزرگترین راه فرداست
حوزههای تخصصی: