فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه معماری و ساخت و ساز یکی از حوزه هایی است که توسعه پایدار خواهان برتری آن در عملکردهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است.پیدایش و گسترش معماری سبز با بهره گیری از اصولی چون حفاظت از انرژی، کار با اقلیم، احترام به کاربران و گشایش جدیدی در معماری ایجاد کرد. هدف این مطالعه دستیابی به الگوهای مناسب اقلیمی و اصول حاکم بر آنها در طراحی مجموعه فرهنگی گردشگری عباس آباد همدان است. با استفاده از بازدیدهای میدانی، مصاحبه با کارشناسان و میانگین آلودگی هوا می توان الگوهای مناسب و بهینه اقلیمی را به دست آورد و با توجه به آن مجموعه ای طراحی کرد که با بهره گیری از معماری سبز، آلودگی های زیست محیطی منطقه مذکور را کاهش دهد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بام سبز یکی از عواملی است که از آن می توان برای افزایش فضای سبز و افزایش کیفیت محیط زیست بهره برد. همچنین می توان اذعان داشت که استفاده از بام سبز و توجه به پوشش گیاهی بویژه در مناطق گردشگری استان به دلیل حجم بالای ورود مسافران و به دنبال آن وسایل نقلیه از مهم ترین عواملی است که باعث کاهش آلودگی زیست محیطی این منطقه شده است.
Evaluating the Effects of Land Use Spatial Structure on Pedes trian's Mental Safety in Urban Mahallas layouts Using Space Syntax (Case Study: Manzariye and Bazar Malallas in Tabriz, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
45 - 58
حوزههای تخصصی:
The primary purpose of this research is to inves tigate the effect of land-use spatial configuration and s treet network s tructure on people's mental safety in local contexts. A review of various theoretical frameworks demons trates a feasible causal relationship between morphology and the psychological dimension of safety. Hence, this paper emphasizes the assessment of the effect of urban land configuration, which influences the movement behavior of residents, on the psychological safety of residents of mahallas is. This research begins with a review of the literature to identify the gap in the theoretical literature and carry out the problem-finding to obtain an analytical model of research to examine the proximity of uses introduced in three types of proximity. Then, parameters will be evaluated in this framework using the software. The research inves tigates variables' interactions based on Space Syntax, spatial parameters of connectivity value, spatial integration/segregation, attractive uses, movement behavior, density, and mahallas' main and peripheral centers. The results indicate that the safety of urban areas depends on how uses are located and, consequently, on the movement behavior of users'. The comparison of the two mahallas showed that compared to Bazar, Manzarie offers a better arrangement of uses in the inner axes and sub-nodes. It es tablishes an appropriate spatial relationship between its various gravity points, thus bringing about various movement behaviors. Therefore, it displaces more people in the axes connecting different uses, allowing surveillance and spatial dynamics.
اهمیت باغ ایرانی در خلق حس سرزندگی و بهبود سلامت جسم و روان
حوزههای تخصصی:
بروز بحران در مورد ارتباط انسان با طبیعت همراه با تراکم جمعیت در عصر کنونی، منجر به خلق محیط های پرتنش در زندگی شده است. از طرفی توجه به ارتباط میان منظر و سلامت جسمی و روحی در فرهنگ ها و جوامع مختلف بیان گردیده است. بنابراین درنظرگیری رویکرد منظر قادر است، راهکاری مؤثر و سودمند در زمینه ارتقای سرزندگی و بهبود سلامت جسم و روان باشد. چرا که امروزه تأمین نشاط و سرزندگی یکی از دغدغه های اصلی طراحی فضا می-باشد، به همین خاطر اهمیت سرزندگی به مثابه یک هدف و وسیله است. لذا استفاده از نتایج این تحقیق می تواند به نوعی رویکرد طبیعی درمانگر ناشی از باغ های ایرانی و قابل استفاده در طراحی فضاهای باز شهری بوده، و سطوحی را به وجود آورد که در سطح شهر بتوان از آن برای کاهش تنش، افزایش سلامت و ممانعت از بیماری و همچنین حفاظت از میراث ارزشمند و تاریخی کشور، یعنی باغ های ایرانی و باززنده سازی آن ها در جامعه استفاده نمود، چرا که ارتقاء آسایش کمک به سلامتی و جلوگیری از بروز و ایجاد بیماری شده و بهره گیری از روش های درمانی انسان گرا و طبیعی به جای روش ماشینی مورد علاقه انسان امروزی می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده زیرا در نهایت منجر به ارائه الگوها و اصولی برای بازآفرینی فضاهای سبز شهری معاصر می-گردد، همچنین روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد. اینگونه که با توجه به مبانی نظری پیرامون موضوع و تأکید بر نتایج، به گردآوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای و بررسی مقالات داخلی و خارجی در زمینه خصوصیات کالبدی و معنایی باغ ایرانی، کتاب ها و پایان نامه های نگارش شده، جمع-آوری گردیده و تحلیل این اطلاعات نیز با توجه به ماهیت داده های آن به صورت کیفی انجام شده است. در نهایت با شناسایی عوامل ایجادکننده سرزندگی و بهبود سلامت افراد در باغ ایرانی به ارائه راهکارها و پیشنهادهایی جهت تطبیق این ویژگی ها بر بوستان های امروزین پرداخته می شود.
ارزیابی و تحلیل میزان تاب آوری شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۹
49 - 65
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی از خصوصیات بارز جهان امروز است و اکثر جمعیت دنیا در شهرها ساکن هستند. بیشتر شهرها و مراکز سکونتگاهی در مکان هایی بنا شده اند که در معرض انواع مخاطرات طبیعی و یا مخاطرات انسانی بر اثر دخالت ها و پیشرفت های تکنولوژی بشری قرار دارند که این چالشی اساسی در دست یابی جوامع شهری به توسعه پایدار می باشد. نگرشی که تا به امروزه در برنامه ریزی شهری و مدیریت بحران در برخورد با سوانح وجود داشته نگرش مقابله ای و کاهش آسیب پذری بوده است، در حال حاضر رویکرد تا ب آوری دیدگاه جدیدی است که به جای تمرکز بر کاهش آسیب پذیری و نگاه مقابله ای به افزایش تاب آوری و انعطاف پذیری شهرها در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی تأکید می-کند. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد. برای انجام تحقیق از تحلیل پرسشنامه ای که توسط 40 نفر از خبرگان و متخصصان شهری تکمیل شده استفاده شد.نتایج نشان می دهد که شهر ارومیه به لحاظ تاب آوری اجتماعی و زیرساختی در حد نسبتاً مطلوب قرار دارد اما از نظر تاب آوری نهادی- مدیریتی، اقتصادی و کالبدی- محیطی دارای وضعیت مطلوبی نیست. در مجموع تاب آوری کلی شهر ارومیه از نظر متخصصان پایین تر از حد مطلوب می باشد، به طوری که مقدار محاسبه شده تاب آوری کلی شهر ارومیه 94/2 کمتر از حد مبنا (3) است. و بر اساس آزمون رگرسیون گام به گام از میان مؤلفه های تاب آوری شهر ارومیه شاخص اجتماعی بیشترین تأثیر را در تاب آوری شهر ارومیه داشته و شاخص زیرساختی کمترین تأثیر را داشته است.
برندسازی شخصی هنرمندان و طراحان هنری؛ضرورت یا گرایش؟
حوزههای تخصصی:
برندسازی شخصی، امروزه به یک مهارت جدید و پرطرفدار برای تمامی متخصصان تبدیل شده است. شناخته شدن به کسب موفقیت در محیط کسب و کار شبکه ای کمک میکند. روابط شخصی و اعتبار بالا در اقتصاد شبکه ای حقیقی به هنرمندان جوان و طراحان هنری کمک میکند پله های ترقی را طی کنند. معمولا مردم برندسازی را با بازاریابی مرتبط میدانند، همچنین در ذهن ما معمولا برابر با شیوه های فروش "تحمیل کننده" و تهاجمی است. آنها بازاریابی را گیج کننده میدانند. این مقاله مشکل هنرمندانی را که اغلب تعریف هویت هنری و فردی برایشان دشوار است مورد بحث قرار میدهد. مخصوصا برای این افراد، مفاهیم برند شخصی و برندسازی کاملا غیرضروری به نظر میرسد. روش تحقیق این مقاله بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و همچنین با رویکرد تحلیلی و توصیفی صورت گرفته است. هدف این مقاله برجسته سازی این موضوع است که بر اساس تئوری های موجود، ایجاد هویت هنری مرتبط با مهارت برندسازی شخصی، برای موفقیت فردی در حرفه هنرمندان و طراحان هنری جوان امروز بسیار مهم است.در پایان به این اشاره می شود که چگونه برندسازی شخصی، می تواند به یک مهارت جدید و پرطرفدار برای تمامی متخصصان تبدیل شود و باعث ایجاد انگیزه برای رقابت با سایر برندها و نیز ایجاد تمایز با سایرین کمک کند بنابراین مهارت برندسازی شخصی مبتنی بر کشف خود و خودشناسی، برای هنرمندان جوان و طراحان هنری امروزی درجهت موفقیت فردی آینده آنها بسیار مهم است و برای همه هنرمندان به عنوان شبکهای از متخصصان که دارای مهارت و دانش خاص و منحصر به فرد هستند ضروری است.
هرمنوتیک عکس و تحلیل جایگاه عناصرِ هرمنوتیکی در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
57 - 68
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: برای مشاهده موقعیت ها و شرایط اجتماعی در زندگی روزمره، عکاسی به صورتی فعال و کارآمد جایگزین دیدن غیرفعال شده و نگاه آگاهانه به رخدادهای روزانه و مطالعات تحلیلی زندگی روزانه را از طریق عکس امکان پذیرساخته است. تفسیروتحلیل عکس هایی که با زیست روزمره انسانی سروکار دارند، نیازمند روش هایی است که بتواند براساس بافتاروساختار تاریخی-اجتماعی مقولات جمعیتی، به فهم بهتری از تعاملات و باورهای روزمره مردمان بینجامد. هرمنوتیک، علم تأویل است و بنابراین، روش هرمنوتیکی تحلیل عکس این ویژگی مهم را در مطالعه عکس هایی با مقولات اجتماعی فراهم می آورد که تفسیر معانیِ ضمنیِ عکس ها را براساس شاخصه هایی چون زبان مندی، کنش های عاملان جمعیتی، قصدونیات، و قواعد اجتماعیِ مبتنی بر خلق عکس ها امکان پذیر می سازد. هرمنوتیک عکس یعنی تفسیروتأویل عکس توسط مفسری که درجهان فرهنگی-اجتماعی عکس زیسته، و آگاهی پیشینی از آن دارد، آن هم به واسطه بهره گرفتن از عوامل مؤثر تفسیرِ هرمنوتیکی. هدف پژوهش: اساساً درهرمنوتیک، چگونگی فهمیدن مورد پرسش است و بنابراین در مقولات عکاسانه، هرمنوتیک به «چگونگی فرایند فهم تحلیلی عکس» می پردازد. ازاین رو هدف تحلیل هرمنوتیکی این است که عوامل مؤثر در فرایند فهم عکس را مشخص کند؛ شرایط زمینه ایِ فهم عکس را تبیین و ویژگی ها و شاخصه های بستر تحلیل وتأویلِ درست عکس را پی ریزی کند؛ تأویل گرِ هرمنوتیکیِ عکس را تعریف کند و این که چه کسی اصولاً می تواند شرایط صادق تری را در هرمنوتیک عکس دارا باشد؟ روش پژوهش: در مقاله حاضر، روش تحلیل هرمنوتیکیِ عکس مبتنی بر آراء هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر و تدقیق عناصر هرمنوتیکی در خلق تأویل صحیح عکس خواهد بود. به عبارتی، جایگاه هر یک از عناصر هرمنوتیکیِ گادامری در تحلیل متن را (مفهوم سنت، پیش داوری، آگاهی مؤثر تاریخی، منطق مکالمه، افق معنایی، قصد مؤلف، و نقد هرمنوتیکی) در تأویل عکس مورد توجه قرار داده و جایگاه آن را براساس متنی تجسمی طرح می کنیم. نتیجه گیری: روش هرمنوتیک در تحلیل عکس، می تواند همه انواع تحلیل وتفسیرونقد عکس را شامل شود. به شرط آن که از ابزاروعناصر هرمنوتیکی مؤثر درتحلیل به درستی بهره ببرد. توجه به جایگاه تفسیریِ هریک از عناصر هرمنوتیکی، هرمنوتیک عکس را به سوی تحلیلی جامع تر و درست تر پیش خواهد برد.
دستورالعمل های حفاظت از میراث معماری در مواجه با سوانح آتش سوزی؛ با تکیه بر رهنمودها و تجارب جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی یکی از عمده ترین سوانح مخرب میراث فرهنگی است. آسیب های جدی و غیرقابل جبران بوجود آمده در نتیجه این سوانح، ضرورت و اهمیت اندیشیدن تدابیر و راهکارهایی برای مواجهه با مسئله آتش سوزی در میراث فرهنگی نامنقول را مبرهن ساخته است. لذا در این پژوهش سعی شده است دستورالعمل های حفاظت از میراث معماری در سانحه آتش سوزی، با رویکردی تحلیلی و از طریق بررسی تجارب بین المللی موجود در این زمینه و مطالعه کُدها و استانداردهای کشورهای پیشرفته، پیشنهاد گردد؛ به طوری که بتوان از این دستورالعمل ها قبل، حین و پس از آتش سوزی به منظور حفاظت هرچه بیشتر این آثار استفاده کرد. بدین منظور از روش استدلال منطقی در روش تحقیقی این پژوهش استفاده شده است. تجارب بین المللی آتش سوزی بررسی شده در پژوهش حاضر عبارتند از: موزه ملی برزیل، مدرسه هنر گلاسکو، کلیسای نوتردام پاریس و قصر شوری جی ژاپن. از برآیند نکات برجسته استخراج شده از این سوانح و بررسی کدهای آتش سوزی موجود در سایر اسناد و اعلامیه ها، دستورالعمل های کلی برای حفاظت از میراث معماری در برابر سانحه آتش سوزی پیشنهاد شده است. نتایج حاصل نشان دهنده اهمیت مستندنگاری یکپارچه میراث معماری در تمامی مراحل حفاظت میراث معماری از آتش سوزی، اعم از: اقدامات پیشگیری، اطفای حریق و همچنین طرح حفاظت پس از سانحه است.
ارزیابی تأثیرات مؤلفه های بهبوددهنده راندمان عملکردی فضا بر ارتقای رضایتمندی افراد؛ مطالعه موردی: خانه های دوره پهلوی اول شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۹۸-۸۷
حوزههای تخصصی:
مفهوم راندمان عملکردی فضا به میزان هماهنگی و هم نشینی عناصر مختلف فضا در کنار یکدیگر مرتبط است تا بتواند به خواست ها و نیازهای استفاده کنندگان از آن پاسخ داده و امکان انجام عملکردهای مختلف در بازه های زمانی متفاوت را داشته باشد که این موضوع در خانه اهمیتی خاص می یابد. از این لحاظ تلاش این پژوهش، دستیابی به طرح معماری و کاربردی است تا با توجه به مفهوم راندمان عملکردی فضا، فرایند کلی طراحی را در قالبی معمارانه هدایت نماید و سبب ایجاد معماری مسکونی مطلوب و درنهایت، ارتقای رضایتمندی افراد گردد. این پژوهش از بعد هدف، یک پژوهش کاربردی و از بعد روش جمع آوری اطلاعات، پژوهشی توصیفی غیرآزمایشی از نوع پیمایشی و موردی است؛ چرا که هدف نخست، اولویت بندی شاخص های معنایی مؤلفه های بهبوددهنده راندمان عملکردی فضا بر ارتقای رضایتمندی افراد در خانه های دوره پهلوی اول شهر شیراز و هدف دوم، مقایسه میزان اهمیت تأثیرات آن ها با حد متوسط است که یک پژوهش مقایسه ای نیز به حساب می آید. بر این اساس با عنایت به نامشخص بودن تعداد دقیق جامعه آماری، از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند بر طبق فرمول کوکران استفاده شده است که 384 نفر مورد پرسش قرار گرفتند. در ادامه، اطلاعات به نرم افزار"SPSS24" برای تجزیه وتحلیل داده ها انتقال یافت که به منظور تعیین نرمال بودن یا نبودن داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف؛ برای دستیابی به هدف نخست از آزمون ناپارامتریک فریدمن و نیز برای دستیابی به هدف دوم از آزمون T تک متغیره، استفاده گردید. نتایج نشان می دهند که همبستگی معنی داری میان راندمان عملکردی فضا و رضایتمندی افراد وجود دارد. بدین ترتیب باید اولویت بندی شاخص های معنایی مؤلفه های بهبوددهنده راندمان عملکردی فضا بر ارتقای رضایتمندی افراد در خانه های دوره پهلوی اول شیراز مدنظر معماران قرار گیرد تا تمهیدات لازم جهت نیل به معماری مسکونی مطلوب، قابل اجرا گردد. همچنین میزان اهمیت تأثیرات آن ها به طور معنی داری بیش از حد متوسط است.
برنامه ریزی فراگیر معابر شهری به منظور استفاده شهروندان معلول و کم توان؛ نمونه موردی خیابان اردیبهشت شیراز
حوزههای تخصصی:
شهرسازی فراگیر گونه ای از شهرسازی است که در آن به نیاز و مسائل همه اقشار جامعه توجه شده است؛ بر همین اساس نسبت به برنامه ریزی و طراحی فضاهای شهری ایمن اقدام می شود. در بسیاری از شهرهای ایران علی رغم وجود طیف وسیعی از افراد معلول یا کم توان، به موضوع مناسب سازی معابر و روان سازی ورود به فضاها و ساختمان های عمومی برای شهروندان معلول و کم توان، کمتر توجه شده است. با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش پیش رو به بررسی عوامل مناسب سازی معابر و ورودی ساختمان های عمومی واقع در خیابان اردیبهشت شیراز که یکی از قطب های درمانی منطقه می باشد، پرداخته است. روش این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی-تحلیلی بوده و برداشت داده ها از طریق روش تکنیک تحلیل مصاحبه و مشاهده صورت گرفته و در ادامه، تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق ماتریس سوات و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد به دلیل کمبود تسهیلات و مبلمان مناسب برای معلولین و افراد کم توان که به دلیل نیاز به خدمات درمانی و پزشکی، یکی از مراجعان اصلی به خیابان اردیبهشت هستند، لازم است بخش هایی از مقاطع عرضی این خیابان به خصوص در محل تجمع مراکز درمانی بازطراحی شوند. همچنین لازم است شهرداری جهت طراحی فراگیر و متمایزسازی مسیر پیاده رو از خیابان همچنین مکان یابی و احداث فضاهای مکث و استراحت برای معلولین در جداره این خیابان اقدامات لازم را انجام دهد. براساس بررسی های انجام شده، راهبرد منتخب این پژوهش، راهبرد رقابتی (راهبرد WO: کمک و راهنمایی افراد دارای معلولیت) تعیین شده است و راهکار اصلی این راهبرد، استفاده از نشانگرهای لمسی و تغییر رنگ جداول خیابان جهت افزایش توانایی مسیریابی افراد دارای محدودیت بینایی می باشد.
پیشنهاد الگویی پایدار بر اساس فناوری اطلاعات و ارتباطات برای معاصرسازی و احیای سایت سیلوی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۱۹-۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: با گسترش شهرها، بسیاری از سایت های صنعتی خارجِ شهرها، به داخل آمده، به بخشی از منظر پساصنعت شهری تبدیل شده اند. این محوطه ها به مرور زمان مورد بی توجهی قرار گرفته و در معرض خطر فرسایش و تخریب قرار دارند. سایت سیلو تهران یکی از این سایت های میراث مشترک ایران و آلمان و روسیه به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. هدف از پژوهش، مطالعه چالش ها و فرصت های حاصل از فناوری اطلاعات و ارتباطات در معاصرسازی سبز سیلو تهران است. روش ها: در روش شناسی پژوهش در چارچوب نظریه معماری سرآمد، تاثیر فناوری اطلاعات بر اساس استراتژی سبز برای معاصرسازی و باززنده سازی سایت سیلوی تهران مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق، ترکیبی از روش های کیفی و کمی است که در تحلیل داده های آن از تکنیک سوات استفاده شده است. یافته ها: مدل تحلیلی سوات نتایج قابل توجهی در ارائه راهبرداهای متناسب با نیازهای امروز و آینده سایت سیلوی تهران نشان می دهد. یافته ها بر تاثیر قابل توجه فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه پایدار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، و زیست محیطی تاکید دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق بر مزایای استفاده از فناوری های نوین و معماری پایدار، در معاصرسازی محوطه متروکه سیلو تهران تاکید دارد. فناوری اطلاعات و ارتباطات بر شکل گیری یک محیط اجتماعی و فرهنگی سرزنده و پویا، عاملی موثر بر ایجاد فعالیت های جدید، و همچنین مناسب با شرایط اقتصادی آن منطقه خواهد بود.
دلبازی و فضامندی: تحلیل ساختار معنایی صفات وابسته به اندازه فضا در محیط مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
111 - 132
حوزههای تخصصی:
محدود شدن ابعاد فضای داخلی محیط های مسکونی، معلول رشد شهرنشینی، افزایش قیمت زمین و هزینه های ساخت است. کاهش چشمگیر ابعاد فیزیکی فضا، محیط های مسکونی برخوردار از صفات وابسته به بزرگی و فراخی را مقبول کاربران می نماید. دغدغه دلبازی و فراخ بودن فضاهای داخلی در جریان تامین محل سکونت، مصداق بارزی از این گفتار است. در این بین، ویژگی های مرتبط با فراخی فضا شامل فضامندی (به معنای برتری اندازه ادارکی بر اندازه واقعی فضا)، تلویحا، و دلبازی بطور صریح در گفتار کاربران شنیده می شود. این پژوهش در پی یافتن مولفه های فیزیکی موثر بر "دلبازی" و "فضامندی" در محیط های مسکونی، مقایسه ساختار معنایی آن دو و تبیین نظام فضایی کارا برای مسکن فضامند، به تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با 40 نفر از کاربران 22 واحد مسکونی شهر تهران پرداخت. نتایج پژوهش به وسعت فضا، نور، نفوذپذیری بصری و ویژگی های مبلمان، به عنوان عوامل اصلی موثر بر دلبازی و فضامندی اشاره دارد. همچنین، نظام کلی فضامندی در محیط های مسکونی از طریق ادغام فضاها قابل ترسیم است. مضافا، به جهت تاثیر غیر همسو برخی مولفه های فیزیکی محیط همچون ارتفاع، بر دلبازی و فضامندی، و همچنین استقرار دلبازی در دسته معانی واسطه ای و فضامندی در دسته معانی شکلی، این دو صفت، به لحاظ ادراکی و معنایی جایگاه متفاوتی در فرایند ارزیابی محیط دارند.
جستاری بر معماری واقعیت گرای مبتنی بر داده پنداری
منبع:
رف سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۴
4 - 31
حوزههای تخصصی:
مسئله پیاده سازی تفکر داده بنیاد در ساحت علوم، مفهومی کلان نگر و بنیادینی است که علوم معاصر را، به صورت ضرورتی درون و برون رشته ای، مورد پژوهش قرار داده است. زمینه مهم پیدایش و ورود این شیوه از نگاه به پدیده ها، ناشی از تفاوت نگاه انسان معاصر به ساحت هستی، به عنوان اجزاء و سیستم های مختلف و مرتبط با یکدیگر تحت عنوان کلی «تفکر سیستمی» است. به دیگر سخن، پیاده سازی رویکرد داده بنیادی دارای الزماتی است که به صورت داشتنِ چارچوب علمی در هر رشته ای، و تحت عنوان اکوسیستم داده ای، در متون علمی بیان شده است. این الزامات در معماری، شامل تبیین چرخه ای درون رشته ای از داده های مبتنی بر واقعیت در معماری است که هدف و موضوع پژوهش کیفی جاری قرار دارد. بدین منظور، برای دست یابی به دیدگاهی بنیادین و بین رشته ای، پژوهش کیفی حاضر به روش تحلیل و توصیفی، نظرات موجود در منابع کتابخانه ای را، با استقراء و استفهام، برای ترکیب مقوله «داده پنداری»، با رویکرد «واقعیت گرایی» از منظر معماری معاصر، مورد استفاده قرار داده است. مهمترین یافته پژوهش حاضر در تبیین مبانی نظری داده بنیاد برای حفظ کارایی و هم زبانی بین مبانی نظری معماری با پیشرفت های فنی و پژوهشی معماری معاصر است که نیاز مبرمی بر اساس زبان مشترکی از انواع داده و اطلاعات است. کاربرد مهم این نظریه پردازی بین رشته ای در این است که بدین طریق می توان تمام داشته های نظری معماری را به دیدگاه معماری مبتنی بر داده پنداری، به شیوه پارامتریک و تولید الگوریتم های مختلف برای بیان و حل مسئله واقعیت های معماری، مدیریت کرد. دستاورد پژوهش حاضر ارائه الگویی ساختاری است تا مسیر بهره گیری از هوش مصنوعی در نرم افزارهای فناوری BIM، و به صورت کلی، امر مدیریت دانش در معماری تسهیل گردد.
Towards Defining a General Process for Examining the Production of Urban Space(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
31 - 44
حوزههای تخصصی:
This research seeks to answer what process should be done for a comprehensive analysis and s tudy of producing urban space. The research method of the present s tudy is influenced by the qualitative nature of the research ques tion and to explain a conceptual framework. It has been prepared based on the analytical-descriptive method and sources. Data collection was done by documentary and library methods, and a three-s tep process was performed. In the firs t s tage, document analysis and direct observation of urban spaces and review of some of the lates t research and global experiences of urban space production have been used, which makes the reliability and validity of the research guaranteed by triangulation of evidence sources. In the second s tage, an analytical framework related to producing and reproducing urban space, which includes four general layers, has been developed by summarizing and analyzing them. Then, in the third s tage, the sub-layers of this framework with emphasis on power relations (influence) of related actors have been refined, and the proposed model of space production has been developed. The production and reproduction of space in the city consis t of 4 layers. These four s tages mus t be examined to s tudy the production or reproduction of a specific area. 1-Geographical context (natural context), 2-Time, 3-Formal urban planning sys tem, 4-Social organization or networks of actors (or s takeholders). In this s tudy, a model for s tudying the production of different urban spaces has been proposed from the collection of findings and analyses.
An Analytical and Comparative Approach to Recognition Tabriz Ali Shah Mosque(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۳ - Serial Number ۴۵, Summer ۲۰۲۲
57 - 72
حوزههای تخصصی:
Ali shah Mosque in Tabriz is one of the remaining buildings from the Ilkhanid period in the region of Azerbaijan in Iran. In his torical documents, this building is mentioned with different names such as citadel and mosque. Despite the research done on this building, researchers s till have disagreements regarding architectural specifications. In this research, based on archaeological and architectural evidence, the authors seek to answer the following basic ques tions in the manner of field s tudies and libraries, which are based on descriptive-his torical and analytical-comparative, how are the architectural features of this building represented by the texts of his torical documents? How is the porch connected to the tomb? Also, what is the relationship between Ali shah Citadel and the school of the two minarets of the Erzurum in terms of physical and trinity elements? The following hypotheses are raised: according to the results, the pillar behind the altar is originally the tomb of Alisha. The main altar was located inside it and had a green dome with skylights. The way to reach this tomb and the altar were from the s tairs leading to the porch. After the huge columns on either side of it, which may have been turned into a minaret, space has become smaller with an indentation. The school and monas tery were connected to its wes tern and eas tern sides. This general form of composite buildings in a complex is a feature of mos t buildings of this period. Other results of this s tudy show that the model of the mosque-school of the Erzurum is derived from this building, which shows the cultural connections between the two regions.
معماری بیومیمیکری و الهام از حشرات برای شهرسازی و معماری پایدار
منبع:
بوطیقای معماری سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
59-76
حوزههای تخصصی:
مواد، ساختارها، سطوح و ساختمان بدن حشرات، گرایشات علمی بزرگی هستند، اما چنین دانش های بنیادینی در مورد اصول عملکردی این ساختارها برای کاربردهای فنی، به ویژه در معماری، بسیار مطرح است. برخی از بزرگ ترین چالش ها در معماری امروزی، چندمنظوره بودن، صرفه جویی در مصرف انرژی و پایداری است، مشکلاتی که حشرات در حین سیر تکاملی خودشان تا حدی حل کرده اند. حشره شناسان مقدار زیادی از اطلاعات درباره ساختار و عملکرد این ساختار و سطوح زنده جمع آوری کرده اند. از این اطلاعات می-توان به منظور تقلید برای کاربردهایی در معماری استفاده بهینه کرد. زمینه های اصلی تکنولوژی که می توان ایده های الهام گرفته از حشرات را در آن ها به کار گرفت، عبارتند از: 1- مصالح جدید، 2- ساختارها، 3- سطح ها، 4- تکنولوژی پیوند و مواد چسباننده، 5- علوم بصری و فتونیکی. چند نمونه انتخاب شده در این بررسی کوتاه مورد بحث قرار گرفته اند، اما با داشتن بیش از یک میلیون گونه حشره توصیف شده به عنوان منبعی برای الهام گرفتن، می توان انتظار ایده های بسیار زیادی از حشره شناسی برای بیومیمتیک های الهام گرفته از حشرات را داشت. تلفیق دانش مضاعف زیست شناسی حشرات با معماری، عملکرد ساختمان های آینده را بهبود خواهد بخشید. هرچند، زیست شناسان هنوز درک کاملی از عملکرد ساختاری ماده و ساختمان حشرات ندارند. درنتیجه، زمینه های تکنولوژی بسیاری از تحقیقات بنیادی مضاعف حشره شناسی سود می برند. همچنین آزمایش برای الهامات جدید از حشرات احتمالاً مهمترین زمینه تحقیقاتی در آینده ای نزدیک خواهد بود.
بایستگی بازاندیشی ریشه نگرانه در غیررسمی بودگی شهری با نگاهی نقادانه به اسناد سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل دو سند ملی سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران در رویارویی با اسکان غیررسمی، نگرش دوگانه پندار رسمی-غیررسمی را برجسته می سازد، بطوریکه ریشه های چنین نگرشی را می توان در مفاهیم «گفتمان توسعه» ردیابی کرد که همواره از استاندارها و شاخص هایی برای رتبه بندی هایی چون جهان اول/جهان سوم، توسعه یافته/توسعه نیافته یا رسمی/غیررسمی استفاده می کند. هدف از این نوشتار، به چالش کشیدن این نگرش غالب در سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ایران است که با بهره مندی از «پارادایم انتقادی»، بایستگی بازاندیشی در چارچوب های نظری این اسناد مطرح می شود. همچنین تلاش می شود تا با استفاده از آموزه های برآمده از مرور ادبیات جهانی، نگرش های بدیلی در رویارویی با واقعیت اسکان غیررسمی ارائه شود. الگوواره های فلسفی و اندیشه های برآمده از گفتمان توسعه همچون دوگانه پنداری، از سوی گفتمانی چون «پساتوسعه» به چالش کشیده می شود. آنان برای تولید دانش، جغرافیای جدیدی را تحت عنوان «جهان جنوب» مطرح می سازند تا بدین طریق از دانش اقتدارگرا، مرکززدایی شود. یافته های نظری، بر اهمیت ژرف نگری در سطوح زیربنایی و سازوکارهای مولد رخدادها در سکونتگاه های غیررسمی تاکید دارند که این امر از طریق شناخت و تحلیل زیست روزمره مردم عادی و گذار از گفتمان توسعه می تواند تحقق یابد. براین اساس، چنین شناختی بر مبنای ارتباطات پویا بین کنشگران، نیروهای پیشران و سازوکارهای مولد زیربنایی در رخدادهای زیست روزمره تهی دستان، می تواند سکونتگاه های غیررسمی را نه تنها به عرصه ای برای سکونت و معیشت، بلکه بستری برای نظریه پردازی تبدیل نماید.
شناسایی مؤلفه های معنای نماهای آپارتمان های مسکونی از دیدگاه شهروندان؛ مطالعه موردی: آپارتمان های شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نما یکی از عناصر تأثیرگذار بر کیفیت بصری یک بنا می باشد و شناخت اولیه هر فرد از بنا از این طریق صورت می گیرد. تابحال ادراک معانی نماها بیشتر در حوزه شهرسازی مورد توجه قرار گرفته و معانی نماها در مقیاس معماری کمتر مورد پژوهش متخصصان عرصه معماری قرار گرفته است. لذا پژوهش حاضر به شناسایی مؤلفه های معنای نماهای آپارتمان های مسکونی اردبیل از دیدگاه شهروندان پرداخته است. از همین رو در پژوهش حاضر تلاش شده است که به این پرسش پاسخ دهد که مؤلفه های معنای نماهای آپارتمان های مسکونی از دیدگاه شهروندان چیست؟ این پژوهش دارای رویکردی ترکیبی بوده است. بخش کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری و بخش کمی با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با شهروندان اردبیل بوده است و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخت بوده که روایی و پایایی آن بررسی شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا و روش مقایسه مداوم در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که مؤلفه های تأثیرگذار بر معنای نما، شامل نه مؤلفه: عوامل فرهنگی اجتماعی، سبک زندگی، عوامل اقتصادی، عوامل محیطی، قوانین شهری، کیفیت بصری، سابقه ذهنی، رسانه ها، وضعیت اجرا می باشد.
نقش کیفیت ویژگی های فضای شهری در تعیین نحوه استفاده از میدان ها در شهرهای معاصر با مطالعه خیابان جمهوریت در ارزروم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار ش هرهای تاریخ ی، در گ ذر زم ان ب ر اس اس ویژ گیه ای هویت ی هر شهر ش کل گرفته اند و در قال ب عناص ر و رواب ط تاریخی تجل ی یافته اند. از سویی دیگر میادین نیز در ش هرهای تاریخ ی نقش مهم و تأثیرگذاری در خوانش و ادراک فضاهای شهری دارد. فضاهای باز و میادین در شهرها، محل اصلی تعاملات و روابط اجتماعی شهری بوده و طراحی منظر میادین شهری با ویژگی ها و کیفیت های فضایی مناسب یکی از دغدغه های طراحان منظر شهری به خصوص در شهرهای تاریخی می باشد و آگاهی در مورد اینکه کدام ویژگی های فضایی بر استفاده از فضای باز تأثیر می گذارد، چگونه و چرایی آن هم مورد توجه محققان، طراحان و مدیران فضای باز شهری می باشد. ارزروم یکی از شهرهای تاریخی و مهم ترکیه است که هویت و ساختار مرکز اصلی آن در طول تاریخ و به واسطه مداخلات صورت گرفته در دوره ها و عرصه های مختلف تاریخی متحول شده است و ساختار کنونی حاصل این تغییرات می باشد. بیشترین تحولات تاریخی شهر ارزروم در محدوده خیابان جمهوریت در بافت مرکزی شهر ارزروم اتفاق افتاده است و آن به دلیل شکل گیری هسته اولیه شهر در این محدوده می باشد. بررسی های میدانی از میادین حاشیه خیابان جمهوریت ارزروم که محدوده مورد مطالعه می باشد، نشان می دهد که ویژگی های مختلف طراحی های فضاهای باز با کاربردهای واقعی آنها مطابقت دارد و یافته ها نشان می دهد که انواع کاربری های مختلف با ویژگی های فضایی میادین خیابان جمهوریت، تحت شرایط مختلف زمانی و آب و هوایی تاثیر بسزایی در کمیت و کیفیت استفاده از این فضاها دارد.
ادراک متفاوت گروه های سنی از نشانه های معنایی و بصری مؤثر بر هویت محیطی (مطالعه موردی: محله فهادان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
107-126
حوزههای تخصصی:
هویت در سیمای محیط های مصنوع همواره برگرفته از مؤلفه های انسانی و علوم رفتاری است که این هویت در محله هایی که دارای قدمت و بافت تاریخی، به علت کاربرد متعدد نشانه های معنایی و هویتی منتسب به فرهنگ دارای ارزش بیشتری هستند که در گروه های مختلف سنی با بکار گیری نشانه ها می تواند نمود دیگری ازنظر آن ها داشته باشد. لذا در این پژوهش سعی شده است باهدف بررسی تأثیر نشانه های بصری و معنایی که منجر به هویتمندی بافت قدیم شهری بر ادراک متفاوت سه گروه سنی جوان، میان سال و کهن سال می شوند، به شناسایی این عوامل از دیدگاه خبرگان و کاربران فضایی بپردازد. روش تحقیق ترکیبی از نوع کیفی-کمی است که در قسمت استخراج متغیرها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با تکنیک کدگذاری و تقلیل داده ها در نرم افزار ATLAS.TI استفاده می شود و در بخش کمی از نرم افزار JMP برای تحلیل آمار استنباطی و همبستگی گروه های سنی و ترسیم برازش منحنی استفاده می شود. نتایج نشان می دهد که در گروه های سنی 40-60 و 20-40 تقریباً توجه به نشانه های ادراکی و بصری در یک فضا برابر است که ضریب همبستگی 76/0 حاکی از این امر است. به طورکلی می توان این گونه بیان نمود که برای طراحی نشانه های ادراکی و بصری در یک فضا گروه های سنی 20-60 سال به یک صورت فکر می کنند و می توان از نتایج یک گروه برای تبیین رفتار گروه دیگر استفاده نمود، اما این امر در گروه سنی 60 تا 80 سال وجود ندارد و نیاز است قبل از طراحی محیطی با این خصوصیات، نظرات این گروه سنی جدا موردبررسی قرار گیرد؛ اما با توجه به نمودارها مشخص می شود که نشانه های ادراکی و بصری در گروه های سنی 40-60 و 60-80 دارای همبستگی بیشتری هستند به نظر می رسد نوع نگاه گروه های سنی 60-80 در امتیازدهی به نشانه ها دارای تفاوت بوده و با گذر زمان این تفاوت بیشتر هم می شود این امر با توجه به ضرایب تعیین به دست آمده این امر را تائید می کند که باید در طراحی ها مبتنی بر نشانه های ادراکی و بصری به این امر توجه ویژه ای نمود. درنتیجه گیری این پژوهش، محله فهادان به عنوان یک بافت غنی با داشتن نشانه های بصری و ادراکی گوناگون، ابتدا از جنبه های مختلف مورد استخراج و سپس ارزیابی قرار می گیرند. نشانه های استخراج شده در ابعاد فضایی، کالبدی، عرفانی، اقلیمی و اجتماعی قابل دسته بندی هستند.
مسیریابی بهینه تخلیه اضطراری در بافت های مرکزی شهری (نمونه مورد مطالعه: منطقه 1 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
79 - 94
حوزههای تخصصی:
تخلیه اضطراری و شناسایی مسیرهای بهینه تخلیه یکی از ابعاد اساسی مدیریت بحران به شمار می آید که کشورهای مختلف بنا بر سطح توسعه و میزان آینده نگری خود به آن توجه می نمایند. با توجه به خلأ مطالعاتی و عدم توجه کافی سیستم مدیریت شهری کشور و ضعف مطالعاتی و پژوهشی در این زمینه، این مطالعه شناسایی مسیرهای بهینه تخلیه اضطراری در منطقه 1 شهرداری اصفهان به عنوان یکی از هسته های هویتی- تاریخی و مرکزیت تجاری - گردشگری شهر اصفهان را وجه همت خود قرار داده است (در قالب ایجاد شبکه پویا و قابل استفاده جهت انواع مختلف بحران های انسانی - طبیعی). در این راستا شش شاخص اصلی کیفیت بنا، تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی، قدمت بنا، عرض مسیر و شیب مسیر بر اساس پیشینه علمی و در دسترس بودن داده های مورد نیاز احصا گردیدند. بعد از آن 32 خیابان بر مبنای عرض حداکثری و پوشش حداکثری منطقه انتخاب شد و وضعیت شاخص های مذکور برای این خیابان ها و محدوده واقع در شعاع 100 متری آنها مورد بررسی قرار گرفت. سپس شاخص های مورد اشاره در سیستم تحلیل شبکه ای و نرم افزار SuperDecision مورد وزن دهی قرار گرفتند و پس از ایجاد شبکه، شناسایی مسیر بهینه بر مبنای هرکدام از شاخص ها مورد آزمون قرار گرفت و شش مسیر منحصربه فرد بر اساس هرکدام از شاخص های پژوهش مورد شناسایی قرار گرفتند. در نهایت با روی هم اندازی لایه ها، مسیر تخلیه اضطراری نهایی به سمت منطقه امن ترسیم گردید.