شناسایی عوامل تاثیر گذار بر کیفیت فضای شهری امری ضروری است زیرا در دنیای صنعتی امروز انسان ها بخش عمده ای از زمان خود را در طول شبانه روز در محیط های شهری می گذرانند و کیفیت این فضاها زندگی و سلامت شهروندان را تحت تاثیر قرار می دهد. سرزندگی در فضای شهری فاکتوری است که می تواند به ارتقای کیفیت محیط و زندگی کاربران فضای شهری کمک کند. در همین راستا این پژوهش به بررسی عوامل تاثیر گذار بر سرزندگی در بلوار طاقبستان شهر کرمانشاه به وسیله مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه می پردازد. یافته ها حاکی از آن است که 75% افراد استفاده کننده از این فضا بلوار را فضایی سرزنده می دانند. مهم ترین عوامل موثر بر سرزندگی در فضای شهری از دید کاربران این بلوار سبزینگی در محیط ، وجود درختان و گیاهان، تنوع کاربری، عدم وجود محورهای سواره و اتومبیل گرایی، رضایت فرد از محیط ، میزان استفاده افراد از خیابان مذبور ، وجود سطوح آبی مانند حوض، فضاهای ارتباط جمعی، مکان بازی برای کودکان، استفاده از رنگ های شاد در محیط، استفاده از نورپردازی مناسب و عدم وجود صداهای ناهنجار می باشند. بر طبق یافته ها پیشنهاد می شود برای افزایش سرزندگی و حضور مردم در فضای این خیابان از عناصر شهری متنوع ، انعطاف پذیر و قابل تغییر استفاده شود تا اثر روز مرگی را کاسته و نشاط را به فضا القا کند. از دیگر راهکارها کاهش نقش اتومبیل و افزودن محورهای پیاده و دوچرخه سواری در راستای بلوار است. همچنین وجود کاربری های متنوع مانند مراکز خرید، خرده فروشی ها و مراکز تفریحی در حاض می تواند بلوار را سرزنده تر کند.
توسعه و ارتقاء کیفیت و بهسازی اماکن مذهبی که بنا به ضرورت های زمان و تحولات نیازها و نگرش انسانها و از همه مهمتر ادای احترام پیروان ادیان نسبت به اماکن مقدسشان انجام می شود ، موضوعی است که جملگی مومنان ، اعم از متخصصین و مدیران و متفکران و مردم عادی را به انحاء مختلف جلب و جذب می نماید . ...
مکان گزینی سکونت و زندگی انسان شهری در شهرهای ایرانی با بستر طبیعی در ارتباط مستقیم بوده است. در شهرهایی که محور طبیعی در آن نقش بارزی ایفا میکند، نقاط کانونی وجود دارد که حاصل برخورد جریان پرقدرت طبیعت و حضور نظم انسانی در ادوار مختلف تاریخی در آن محدوده است. این نقاط مرکز ثقل قلمرو ترکیب یافته از طبیعت و شهر را شامل میشود و بالاترین ظرفیت را در توسعه کیفی شهر در سازمان فضایی آن دارد. همزمانی و تلاقی لایه های مختلف ادراکی، عملکردی، خاطره ای و ذهنی، جغرافیایی و بی شمار عناصر متکثر محیط و منظر در حوزه نفوذ آنها ضمن ایجاد ظرفیت بالا برای تأثیرگذاری بر محیط زیست انسانی و فضای شهری، عامل توسعه کیفی شهر نیز خواهد بود. شناسایی، ساماندهی و توسعه این نقاط با رویکرد منظر به عنوان دانش بومشناختی و با توجه به هدف توسعه کیفی و پایدار شهر، می تواند گامی مؤثر در نیل به اهداف توسعهای شهر باشد. این نوشتار به نقش طبیعت در شهر و اهمیت برهمکنش آن با تاریخ شهر در زیست جهان انسانی می پردازد و در انتها با بررسی منطقه تجریش به عنوان نمونهای از هم نهشتی طبیعت با تاریخ در تهران و لزوم پردازش آن، نسبت به تشریح موضوع اقدام کند.
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی پیامدهای فضایی توسعه صنعت گردشگری و سیاست های نوسازی و بهسازی در بافت تاریخی باغشهر میبد تدوین گردیده است. روش به کار گرفته شده توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع اسنادی و پیمایشی می باشد. در این تحقیق، با استفاده از 16شاخص، عوامل مؤثر در توسعه صنعت گردشگری و به تبع آن نقشی که در بهسازی و نوسازی بافت تاریخی شهر میبد دارند، مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج تحقیق، عامل ساماندهی فضایی- کالبدی به عنوان عامل اوّل با مقدار ویژه 726/7، عامل نهادی- تخصّصی به عنوان عامل دوم با مقدار ویژه 548/4، عامل کالبدی- محیطی به عنوان عامل سوم با مقدار ویژه 548/4 و عامل چهارم به عنوان عامل تبلیغاتی با مقدار ویژه 471/1 از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در توسعه صنعت گردشگری و اقدامات بهسازی و نوسازی در باغشهر میبد می باشند. بر اساس نتایج حاصل از مدل سوآت، سایت جاذبه های گردشگری بافت تاریخی شهر میبد دارای امتیاز 82 بوده و از این رو اگرچه در زمره مناطق گردشگری با سطح عملکردی ملی قرار دارد، امّا با تقویت شاخص های فوق می توان ارتقاء عملکرد بافت تاریخی را در کوتاه مدت انتظار داشت.
زیستن به شیوه کوچندگی و عشایری یکی از قدیمی ترین روش های زندگی بشری است که برای بهره برداری از منابع طبیعی و سازگاری با شرایط اقلیمی – جغرافیایی شکل گرفته است. دراین شیوه زندگی، مسکن که یکی از مهم ترین ضروریات زندگی است به گونه ای سیار و قابل حمل به همراه این مردمان درحرکت و جابجایی بوده. اما در مقاطع مختلفی به دلایل سیاسی، امنیتی، رفاهی، خدماتی و ... یکجا نشینی و اسکان این قبایل موردنظر و اعمال قرار گرفته است. این اقدام مخالفان و موافقان خود را داشته است و دارد. اولین بار اسکان عشایر در ایران از سال 1310 در زمان رضاخان شروع شد و در دهه های اخیر با دیدگاه دیگری قوت و قوام یافت. این اقدام منجر به ایجاد تازه آبادهایی برای اسکان عشایر گردیده است. این مقاله به بررسی روند و چگونگی تبدیل مسکن عشایری به کالبدی با مصالح سنگین بر روی نمونه تازه آبادگل افشان سمیرم اصفهان پرداخته است. حاصل این مطالعه به مثابه الگویی تجربه شده می تواند دست مایه ای نظری برای معماران علاقه مند به فعالیت در این زمینه را نیز فراهم آورد.