فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شهرها ازجمله بارزترین جلوه های فرهنگ بشری هستند که با نمایش فضاهای عینی و قابل ادراک، بسیاری از مؤلفه های ذهنی متأثر از آن را بیان می کنند. نوع ارتباط فضاهای شهری، محیطی فرهنگ ساز هستند که می توانند در شکل گیری نظام زیرساختی و ذهنی جامعه اثربخش باشند. شهرهای اسلامی از این قاعده مستثنی نیستند. بین اسلام و زندگی شهری، رابطه خاصی وجود دارد و ترویج اسلام با توسعه زندگی شهری متجلی شده است. طبق تفاوت در دیدگاه ها که در برنامه ریزی شهر اسلامی - ایرانی وجود دارد، شناسایی الگوها می تواند در ایجاد شهرهای جدید صورت گیرد.هدف پژوهش: تحلیل تبعیت از معیارهای الگوی شهر ایرانی اسلامی در طرح توسعه راهبردی سهند است.روش شناسی: این تحقیق به لحاظ ماهیت کاربردی و به لحاظ روش توصیفی – تحلیلی است. داده های مورد تحلیل از پیمایش حاصل شده و نمونه آماری متشکل از 80 نفر از کارشناسان حوزه برنامه ریزی شهری سهند بوده است. توزیع نمونه به صورت خوشه ای تصادفی، روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است.یافته ها و بحث: نوآوری پژوهش در تحلیل تمام ابعاد محیطی، کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی و ... شهر ایرانی- اسلامی در طرح توسعه راهبردی شهری است. برای تحلیل معیارها از مدل TOPSIS استفاده شده است. تحلیل یافته ها نشان می دهد که از معیارهای ارزیابی شده، ساخت خانه ها و کاربری مسکونی بر اساس الگوی شهر اسلامی با کسب امتیاز (967/0) جایگاه اول را به خود اختصاص داده است.نتیجه گیری: معیارهای استخراج شده در تمام ابعاد مذکور در مدل تاپسیس تحلیل شد. نتایج یافته ها نشان می دهد که ساخت خانه ها و کاربری مسکونی بر اساس الگوی شهر اسلامی رتبه اول را به خود اختصاص داده است. تأثیر شرایط اقلیمی بر ساخت و سازها در قالب کاربری های متنوع رتبه دوم را کسب کرده و مسجد به عنوان هسته ی مرکزی فضایی هر شهر اسلامی در رتبه سوم قرار دارد. سایر معیارها رتبه بندی و اولویت کمتری را به خود اختصاص داده اند.
واکاوی نظام های عملکردی و کالبدی بازارهای تاریخی اسلامی بر مبنای احکام و مفاهیم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان ظهور دین مبین اسلام، بازارها یکی از ارکان اصلی شکل دهند ه شالوده ی شهرهای اسلامی و مرکز حیات اجتماعی آن بوده اند؛ لیکن امروزه، جایگاه برخی از این بازارها، در رویارویی با نیازهای نوین جوامع و به تبع آن، نظام های توسعه شهری نامشخص بوده و آن ها را به پهنه ناکارآمدی و فرسایش کشانده است. این در حالی است که میان احکام تجارت در اسلام و سازوکارهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، خدماتی، مدیریتی، ویژگی های شهری و فضاهای وابسته به آن در بازارهای اسلامی، روابط معناداری وجود دارد. در این رهگذر، اگرچه جایگاه محوری بازار در خاور نزدیک، موردتوجه پژوهشگران در حوزه های گوناگون بوده است، لیکن، تاکنون مفهوم بازار بر پایه جهان بینی اسلامی و تأثیر آن بر این قسم از فضاهای عمومی شهری، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس، پژوهش حاضر در تلاش است آن را با بهره گیری از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی، مورد واکاوی قرار دهد. پژوهش ها نشان می دهند، بازارهای اسلامی اگرچه در امتداد سنت های کهن سرزمین های مفتوحه شکل گرفته اند، لیکن به مرورزمان آنچه نیازمندی های جامعه اسلامی بود به آن ها افزوده گردید و ماهیتی ویژه یافتند. تبلور این امر، در طیف وسیعی از نظام های عملکردی و کالبدی بازارها و تأثیر آن بر ساختار شهری قابل شناسایی است؛ به قسمی که در بازارهای اسلامی پایبندی به اصولی همچون الزام به فراگیری فقه در جهت کسب دانش و تخصص در پرداخت و تنظیم شیوه معاملات، رونق تولید و بهبود کیفیت کالا، تقویت معنویت، اخلاق مداری، ایجاد ارتباط سالم بین بازاریان و تأمین امنیت و ساماندهی فعالیت ها موجب اصالت معنایی و پایداری آن ها در ادوار گوناگون شده است و متناظر با هر یک از این احکام، نظام کالبدی ویژه ای در ساختار پدید آمده و تکامل یافته است. اصول یاد شده از توان تعامل با عناصر اصلی دستورالعمل های نوین مدیریت میراث جهانی (چهارچوب حقوقی، نهادی و منابع) برخوردار هستند و می توان از آن ها در روند «حفاظت کالبدی»، با توجه به رسالت وجودی و نقش هر کدام از اجزای بازارهای تاریخی اسلامی بهره گرفت و زمینه حفاظت پویا از این قسم از دارایی های میراثی شهرهای اسلامی و ترمیم فعالیت ها و فضاهای اصیل آن ها را فراهم نمود و مفاهیم و ارزش های غنی مستتر آن ها را به نسل کنونی و آینده انتقال داد.
بررسی ارائه راهکارهای مبتنی بر مدیریت بحران در بازار تاریخی تبریز با بهره مندی از مولفه های سرمایه اجتماعی با استفاده از روش تحقیق آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که حوادث رخ داده در بافت تاریخی، از نوع آنی بوده و بر این اساس، تصمیم گیری ها و سیاست گذاری های مربوط به عملیات طراحی و اجرا تحت تأثیر قرار می گیرد، بنابراین نیاز جدی و مبرم به دانشی به نام «مدیریت بحران» دوچندان می شود. هدف از مقاله حاضر، بررسی ارائه راهکارهای مبتنی بر مدیریت بحران در بازار تاریخی تبریز با بهره مندی از مؤلفه های سرمایه اجتماعی است. تحقیق در قسمت کیفی از نوع توصیفی تحلیلی است و جهت جمع آوری اطلاعات موردنیاز از بررسی های کتابخانه ای و مطالعات میدانی استفاده شده است. در بخش کمی ابتدا با استفاده از نظرات کارشناسان، اقدام به وزن دهی عوامل کالبدی با استفاده از روش سلسله مراتبی (AHP) گردید. در ادامه، مطالعات حاصل از مبانی نظری منجر به استخراج متغیرهای سرمایه اجتماعی شده که مؤلفه های اثرگذار با توجه به پرسشنامه تدوین شده در نرم افزار SPSS موردسنجش واقع شد و درنهایت برای جمع بندی و ارائه راهکارهای مؤثر، از مصاحبه و کدگذاری آنها استفاده شده که در نرم افزار MAXQDA این خروجی ها تحلیل گردید. نتایج تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد که به ترتیب زلزله، تخریب عمدی، آتش سوزی و درنهایت سیل می توانند بیشترین مخاطرات را ایجاد کنند. نتایج تحلیلی بخش آزمون های آماری نشان می دهد که بیشترین تأثیر مثبت در حل مسائل مدیریت بحران، مؤلفه «حس مکان و تعلق خاطر» است. مؤلفه «باورهای اعتقادی» نیز رتبه دوم را بین این پنج مؤلفه برای خود کسب کرده است. خروجی های بخش کیفی مقاله نشان می دهد که می توان به مواردی همچون «آگاهی از وضعیت مطلوب»، «حل مشکلات مربوط به زیرساخت های بازار» و «تأمین گرمایش و سرمایش به نحو مطلوب» و «رضایتمندی بازاریان» به عنوان راهکار افزایش مشارکت در حل معضلات کالبدی (به خصوص چهار آسیب اصلی) پرداخت.
علل عدم تحقق کاربری های خدمات عمومی در طرح های تفصیلی و ارائه چارچوب پیشنهادی در مواجهه با آسیب های عمده؛ مطالعه موردی حوزه جنوب غرب کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق کاربری های خدمات عمومی، متضمن کیفیت زندگی شهروندان است. ارزیابی کاربری زمین در طرح های توسعه شهری نشان از عدم تحقق این کاربری ها دارد. هدف مقاله حاضر، کشف علل عمده عدم تحقق این کاربری ها و ارائه چارچوب پیشنهادی بمنظور رفع آن ها است. عدم تحقق کاربری های خدمات عمومی، علیرغم مقدم بودن امر برنامه ریزی بر توسعه و تهیه طرح های تفصیلی بر بستری خالی، یکی از چالش های اساسی در حوزه جنوب غرب مشهد بوده است. بنابراین ابتدا سنجش تحقق این کاربری ها با روش تحقیق کمّی مقایسه ای میان پیشنهادات طرح های تفصیلی این حوزه و وضع موجود، صورت گرفته است. یافته ها نشان از میانگین تحقق 38 درصد سطوح پیشنهادی دارد که به دلایل پیش گفته نمی تواند مطلوب باشد. در ادامه، علل عدم تحقق با استفاده از روش تحقیق کیفی و مصاحبه عمیق با 11 متخصص شهرسازی استخراج و با تکنیک کدگذاری باز و محوری تحلیل گردید؛ یافته ها حاکی از شناسایی 11مقوله محوریست که دراین میان مقوله های «برنامه ریزی بدون توجه به پدیدار مالکیت» و «ضعف و ابهام در قوانین موجود» به عنوان مقوله های ریشه ای اتخاذ گردیدند. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و برآمده از نتایج مصاحبه ها و مبانی نظری، احصاء نارسایی قوانین مرتبط صورت گرفت و در انتها چارچوب پیشنهادی به منظور پاسخ به دو مقوله ریشه ای استخراج شده، ارائه گردید.
بررسی تهویه هواکشی در آپارتمان های اقلیم گرم و نیمه مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۰۳-۸۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه بحران انرژی به یکی از مشکلات جهانی تبدیل شده است. در شرایطی که تمامی کشورها با این بحران درگیر هستند، راهکارهایی با نتایج هرچند کوچک می تواند منجر به تغییرات چشمگیری در مقیاس کلان شود. سرمایش به عنوان یک راهکار جهت کاهش مصرف انرژی در ساختمان به خصوص در اقلیم های گرم، کمک شایانی به کنترل میزان مصرف انرژی می کند. روش ها: پژوهش حاضر قصد دارد عملکرد تهویه هواکشی را در قالب شرایط موجود ساخت و ساز در ساختمان های 4 طبقه بررسی کند. از طرف دیگر این پژوهش از بررسی های موجود برای تهویه هواکشی که غالبا جنبه ی مکانیکی دارند فراتر رفته است و براساس کابرد هواکش در معماری به بررسی پرداخته است. بخش اول مطالعات به صورت کتابخانه ای بوده و مدل سازی با استفاده نرم افزارهای پیشرفته ی انرژی انجام شده است. یافته ها: مطالعات به بررسی موقعیت هواکش و چرخش زمین در بخش مسکونی شهرستان دزفول و همچنین تغییرات مصالح هواکش پرداخته شده است. توده ی رایج برای ساخت و ساز در این بخش از شهر 10 * 20 مترمربع می باشد. باتوجه به بررسی ها در جهت گیری های خمتلف ساختمان، یافته ها نشان می دهد که تغییرات مصالح هواکش بر روی عملکرد هواکش تاثیر دارد. نتیجه گیری: نتایج شبیه سازی نشان داد که تغییرات مصالح و چرخش در سایت می تواند باعث تغییر عملکرد هواکش شود. مشخصا عملکرد شیشه می تواند بهتر از آلومینیوم باعث افزایش سرعت هوا شود. اما موقعیت هواکش در پلان تفاوت چشمگیری را عملکرد هواکش ایجاد نمی کند.
تاثیر بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی بر شکل گیری نخستین مکان های دینی اسلام و یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادیان اسلام و یهود در سرزمین های ظهور کردند که دارای بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی بوده است. این ادیان برای همراه کردن پیروان و سهولت پذیرش مردم، هر آنچه از این بسترها برآمده بود را به کل مردود ندانستند، بلکه با برخی از آن ها که منافاتی با دین جدید نداشت همراه شدند و حتی به مرور از آن ها تاثیراتی پذیرفتند. مکان های دینی ادیان نیز به تدریج تحت تاثیر بسترهای نامبرده شکل گرفتند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تطبیقی تاثیر بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی سرزمین پیدایش ادیان اسلام و یهود، بر شکل گیری نخستین مکان های دینی آنان بوده است. پرسش این است که بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی موجود در سرزمین پیدایش ادیان اسلام و یهود چه تاثیری بر شکل گیری نخستین مکان های دینی آن سرزمین داشته است؟ پژوهش از لحاظ راهبرد کیفی و از نظر ماهیت و روش تفسیری-تحلیلی است که با مطالعه و تحلیلی تطبیقی، تاثیر این بسترها را بر شکل گیری نخستین مکان های دینی ادیان اسلام و یهود جستجو کرده است. نمونه مورد مطالعه، نخستین مکان های دینی در دین اسلام یعنی کعبه، مسجد مدینه و نخستین مساجد اسلامی و در دین یهود یعنی خیمه عهد، معبد اورشلیم و کنیسه های نخستین بوده است. پژوهش بسترهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی را به عنوان سطوح تبیین و تطبیقِ این مطالعه تطبیقی برگزیده است و نخست این بسترها را در سرزمین های پیدایش ادیان اسلام و یهود جستجو کرده و سپس به بررسی تاثیر آن ها بر شکل گیری نخستین مکان های دینی در دو دین نامبرده پرداخته است. نتایج پژوهش ضمن تاکید بر اشتراک تاثیرپذیری نخستین مکان های دینیِ ادیان اسلام و یهود از بسترهای نامبرده موجود در سرزمین پیدایش آنان و تحلیل چگونگی این تاثیر، تحلیلی تطبیقی از تاثیر این بسترها بر شکل گیری نخستین مکان های دینی در ادیان منتخب ارائه داده است.
مقایسه عملکرد سبک های یادگیری مختلف از تجربه مصادیق و پیشینه ها در آموزش طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
77 - 86
حوزههای تخصصی:
آموزش طراحی معماری وابسته به ویژگی های فردی یادگیرنده جهت کسب نتایج بهتر در کارگاه های طراحی است. یکی از این ویژگی ها، تفاوت در سبک یادگیری است که تفاوت های موجود میان افراد در روش های یادگیری را بیان می کند. با وجود پژوهش های پیرامون پیشینه ها و روش های بهره گیری از مصادیق معماری به عنوان یک فعالیت رایج در فرآیند طراحی، در بدنه این روش آموزشی، به کمتر قرینه ای برمی خوریم که به روش یادگیری یادگیرنده جایگاهی سزاوار داده باشد؛ روش های آموزشی تجویزی و برای یادگیرندگانی مشترک با ویژگی های یکسان ارائه می شود.لذا تحقیق حاضر بر اساس تئوری سبک یادگیری دیوید کُلب در یکی از این روش های آموزشی، به تبیین تجربه سبک های یادگیری مختلف در بهره گیری از پیشینه های معماری پرداخته است. پژوهش با روش تحقیق شبه آزمایشی(پیش آزمون-پس آزمون) با برگزاری آزمون های استاندارد (آزمون عملکردی و پرسشنامه سبک های یادگیری کُلب) از دانشجویان درس مقدمات طراحی معماری3 دانشگاه آزاد تهران غرب، انجام شده است.یافته ها نشان می دهد سبک های یادگیری مختلف، تجربه متفاوتی از الگوی برداشت دانش از پیشینه های معماری دارند؛ سبک واگرا، موفقیت بیشتری در بهره گیری از دانش پیشینه ها با استفاده از الگوی برداشت نشان داده اند؛ درحالیکه کمترین پراکنش را در میان سبک های یادگیری دارد. لذا شایسته است روش های آموزشی با تقویت تجارب عینی یادگیرنده با پیمایش در آثار معماری، در راستای تقویت سبک واگرایی با ترجیحات یادگیری شاگردان منطبق گردد.
Investigating the Factors Influencing the Diversity of the Various Residential Buildings Façades (Case S tudy: Vali-Asr Neighborhood in Tabriz)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۳ - Serial Number ۴۹, Summer ۲۰۲۳
71 - 84
حوزههای تخصصی:
The s tudy methodology is a mixed research method that is contextual and semantic in terms of the data's nature; in terms of the logic of thinking, the s tudy method is deductive, and in terms of the analysis levels, it is analytical-interpretive. The selected s trategy of this research is grounded theory, with the preliminary analyses (qualitative research method) being conducted based on S trauss and Corbin's sys tematic coding using MaxQDA software. Then, in the second s tage, the importance coefficients of the topics extracted from semi-s tructured interviews were analyzed using the analytic hierarchy process (AHP) using Expert Choice Software. The research findings indicate that mos t of the respondents find "recognition and creation of emotional bond through the use of the pas t generations'' memories" and "the neighborhood's his torical form and shape" as two selectable solutions and, of course, in the authors'' minds, considering the population growth and increase in the demands for new houses in the intended texture and, consequently, increase in the number of cons tructions and the change in the city's countenance, these solutions seem to be somewhat illogical. "The necessity for amending the urban and regional criteria and regulations," and also, "enhancing the awareness of the designers and the area's addressees," and, subsequently, "reducing the influence of the designers'' tas tes" are the other factors that seem to be more widely applicable for they can prevent the emergence of visual abnormalities on the façades to a large extent.
تبیین رابطه شهر و سلامت روان با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا و نرم افزار MAXQDA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
33 - 52
حوزههای تخصصی:
تبیین رابطه شهر و سلامت روان از الزامات برنامه ریزی و طراحی شهری بوده و برای ارتقا کیفیت زندگی شهرها ضروری است. به همین منظور این پژوهش با هدف تشریح این رابطه انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش مروری بوده و از مطالعات کتابخانهای و تحلیل محتوا بهره میگیرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شهر هم تأثیرات مستقیمی بر سلامت روان دارد و هم از طریق عوامل استرسزا اجتماعی، کالبدی، محیطی، عوامل متفرقه، عوامل مرتبط با مسکن و حمل و نقل که به ترتیب دارای اهمیت میباشند، منجر به کاهش سلامت روان میشود. البته از طریق کاهش سلامت جسمی نیز بر سلامت روان مؤثر است. سمت روان نیز هم به صورت مستقیم و هم از طریق استرس و سلامت جسمی بر شهر مؤثر است. در نتیجه این دو میتوانند ا میانجی اثرات شهرنشینی بر سلامت روان و اثرات سلامت روان بر شهر باشند.
بهبود سیرکولاسیون بناهای فرهنگی با فرم یابی مدل استریوتومیک و معیارهای پیش بینی کننده نحوفضا (مطالعه موردی: پردیس سینما ملت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
53 - 64
حوزههای تخصصی:
طراحی پلانهای طبقات و سیستمهای گردشی برای جهتیابی کارآمد، بهعنوان یکی از مسائل مهم طراحی مورد توجه معماران است. در این مطالعه، از روش الگوی حرکت دایرهای مبنی بر سهولت مسیریابی با روش تکنیک نحو فضا، جهت تعیین الزامات طراحی و فرمیابی مدل استریوتومیک استفاده شده است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و ماهیت با روش تحلیلی و میدانی به شیوه آمیخته طبقهبندی شده است. درگردآوری دادههای پژوهشی از مطالعات کتابخانهای و نرمافزارهای شبیهسازی به کار گرفته شده است. برای تحلیل آزمونهای نقشه محوری، گراف نمایانی نحو فضا، شاخصهای اتصال، و همپیوندی و برای فرمیابی مدل، از نرمافزار راینو استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که طرح حرکت شعاعی با ویژگی شاخص فضای میانی مرکزی با بیشترین مقدار در هر دو آزمون باعث سهولت مسیریابی براساس تحلیلهای نحو فضا است. بنابراین فضای میانی مرکزی بهعنوان پارامتر اصلی طراحی در ارائه مدل استریوتومیک مورد توجه قرار گرفته است.
تحلیل جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
195 - 235
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از اساسی ترین مقوله های علوم اجتماعی است که بر ابعاد عینی و ذهنی متمرکز است. محتوا، نوع و کیفیت شبکه روابط و تجربیات مشترک تأثیرات زیادی بر موفقیت افراد در حوزه های مختلف زندگی آن ها و کل کیفیت زندگی شان دارد. در شهر کرمانشاه وجود محورهای عبوری در بخش هایی از شهر تغییرات کالبدی و گسست اجتماعی را در پی داشته است. باهدف سنجش رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر کرمانشاه، مفاهیم سرمایه اجتماعی با ابعاد ساختاری، شناختی، هنجاری و کیفیت زندگی با ابعاد عینی و ذهنی بررسی شد. جامعه آماری ساکنان مناطق 1، 2 و 4 شهر کرمانشاه بوده اند و از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در بخش استنباطی و برای سنجش رابطه متغیرهای سرمایه اجتماعی و ابعاد آن و کیفیت زندگی با ابعاد آن از نرم افزار SPSS استفاده شد و رابطه همه متغیرها در فاصله اطمینان 95% معنادار و مثبت بود. با استفاده از نرم افزار AMOS و رسم مدل معادلات ساختاری مشخص شد که سرمایه اجتماعی شناختی بیش از متغیرهای دیگر در تغییرات کیفیت زندگی سهم دارد. درواقع افزایش سرمایه اجتماعی گامی در جهت ارتقای کیفیت زندگی است و روابط و الگوهای پیوندهای اعضای جامعه می تواند در کیفیت زندگی آن ها مؤثر باشد.
روندها و گرایشات نظری معاصر طراحی شهری (در بازه زمانی 2000 تا 2022)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم توافق صاحب نظران بر دو سویه ماهوی و رویه ای طراحی شهری از یک سو و روند رو به رشد مطالعات نظری در راستای تدقیق مواضعی همسان از سوی دیگر، ضرورت بررسی تئوری های معاصر در پیوستاری چند بعدی را نشان می دهد. این پژوهش با هدف تدقیق چیستی حوزه های مهم معاصر طراحی شهری، با این سؤال که آیا نوعی هم راستایی موضوعی در باب مفاهیم نظری قابل تشخیص است؟ و در صورت وجود، مدل مفهومی، ابعاد و حوزه های هم پوشان آن چیست؟ با روش تحلیل موضوعی، به بررسی 43 مقاله تئوری غربالگری شده از مجموع 717 مقاله چاپ شده در بازه زمانی 2000 تا 2022 میلادی در مجله طراحی شهری1 می پردازد؛ و 6 موضوع و 26 گرایش را تشخیص می دهد؛ شامل: هدف با گرایشات، 1- انسان- اجتماع، 2- فضا- مکان، 3- جغرافیا- حوزه 4- زمان، گستره مداخله با گرایشات 1- بافت، 2- قلمرو عمومی، 3- سطوح کالبدی و حوزه های عمومی و خصوصی، 4- زیرساخت ها، 5- تعاملات اجتماعی، استفاده کنندگان و مدیریت فضا، مقیاس با گرایشات 1- دیتیل، 2- ساختمان شخصی و بلوک، 3- محله، 4- فضاهای شهری، منطقه و شهر، 5- زیرساخت و ساختار، 6- منطقه، منظومه شهری، حومه شهری و 7- جهان، محصول با گرایشات 1- ضابطه – قانون، 2- مدل سازی و سه بعدی، 3- استراتژِی و سیاست و 4- برنامه و گزارش، فرایند و روش با گرایشات 1- فراگیر و کثرت گرا، 2- پویا و دائمی و 3- مختلط و تصمیم گیری و تصمیم سازی با گرایشات 1- متخصصان علمی، 2- سیاست مداران و سرمایه داران و 3- مشارکت عمومی، خصوصی و ذی نفعان و ذی نفوذان هستند.
بررسی فضا-زمان مبنای حفاظت میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
179 - 191
حوزههای تخصصی:
میراث معماری پیوستار فضا-زمانی است که در تعامل انسان و فضا در زمان شکل گرفته و تمایز و تداوم خود را تعریف کرده است. ارزش های وابسته به ابعاد فضا و زمان این پیوستار، منجر به شکل گیری مفهوم و امرِ حفاظت آن در تعامل با مفهوم توسعه و امرِ تغییر شده است. فرایند حفاظت و توسعه بایستی منجر به تداوم این پیوستار فضا-زمانی و ارزش های آن شود. بر این اساس، مقاله پیش رو با هدف اصلی بیان ذهنیت و فعلیت حفاظت و توسعه معماری تاریخی نسبت به عناصر تعریف کننده معماری: فضا و زمان، به سؤال اصلی «آیا فرایند حفاظت و توسعه معماری تاریخی، توانسته است پیوستار فضا-زمانی آن را در زمان تداوم بخشد؟»، با رویکرد کیفی و روش استدلال منطقی و شیوه کتابخانه ای پاسخ می دهد. یافته ها نشان می دهد که در سیر تاریخی حفاظت و توسعه، معماری فضایی سه بعدی که بر آن زمان خطی عارض می شود پنداشته شده است و بر این اساس، دو دیدگاه کلی نسبت به این پیوستار فضا و زمان شکل گرفته است: یکی، جدایی زمان از فضا در طی زمان و محصول زمان گذشته بودن فضا، و دیگری، جدایی زمان گذشته از فضا در طی زمان و محصول زمان حال و آینده بودن پیوستار فضا و زمان. در دیدگاه دوم، پیوستارهای فضا و زمانی به تعداد فرایند های حفاظت و توسعه بازتولید می شود. نتیجه حاکی از آن است که حاکمیت دیدگاه خطی و عینی بر «زمان»، تقدم فضا بر زمان و عدم ورود زمان به جوهره پدیده ها و جدایی زمان از فضا، باعث عدم تداوم پیوستار فضا-زمانی در زمان شده است.
بررسی تأثیر پنجره بر سلامت روان کاربر (مطالعه موردی: سالمندان منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر شناسایی شاخص های مؤثر بر سلامت روان سالمندان منطقه ی سیستان و تأثیر پنجره بر بهبود این شاخص ها متمرکز شده و به این سؤال پاسخ می دهد که پنجره تا چه میزان بر سلامت روان سالمندان منطقه سیستان تأثیر دارد؟ روش تحقیق پژوهش مبتنی بر بررسی متون، مقالات و طراحی پرسشنامه است که روایی محتوایی به روش لاوشه و بر اساس کسب نظر خبرگان، پایایی به روش ضریب آلفای کرونباخ و کلیه تحلیل ها به روش تحلیلی برنامه ریزی غیرخطی چند هدفِ SECA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بین شاخص های سلامت روان سالمندان، ارتباط با محیط بیرون بیشترین و آرامش کمترین سطح تأثیر را دارند. همچنین، از میان تمام مؤلفه های مؤثر طراحی پنجره بر بهبود سلامت روان سالمندان منطقه سیستان، دید و منظر بیشترین و شکل پنجره کمترین تأثیر را دارند.
واکاوی مفهوم محله در محلات تاریخی ایران مبتنی بر اصول نوشهرسازی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حافظت از محلات تاریخی ایران باوجود ارزش های غنی، یکی از چالش های اساسی درزمینه شهرسازی است.باتوجه به تغییرات ساختاری،کالبدی و...در بافت های تاریخی در دوران معاصر و در نتیجه تضعیف روابط اجتماعی درون محلات،این مساله،خود را به مثابه یکی از چالش های جدی پیش روی برنامه ریزان شهری نشان داد.این چالش، نیاز به بازآفرینی محلات براساس مکتب نوشهرسازی و احیای هویت تاریخی آن ها را مطرح می کند.هدف پژوهش: هدف، واکاوی مفهوم محله در محلات تاریخی ایران مبتنی بر اصول نوشهرسازی است که از نوع بنیادی بوده و برای دستیابی به مفاهیم اصلی مرتبط با بازتولید مفهوم محله در مکتب نوشهرسازی،بررسی ویژگی های آن از طریق بازخوانی و تحلیل مطالعات موجود ضروری است.روش شناسی: روش تحقیق، کیفی و مبتنی بر تکنیک های مرور نظام مند، مطالعه تطبیقی و روش پژوهش اِسنادی استفاده شد. یافته ها و بحث: در راستای هدف اصلی، دو هدف فرعی مطرح شد:1)استخراج اصول شهرسازی در محلات تاریخی ایران و مقایسه آن ها با اصول نوشهرسازی.با استفاده از مرورسیستماتیک،قواعد شهرسازی در محلات تاریخی ایران بر اساس اصول مکتب اصفهان تعریف و سپس مفهوم محله در گذشته و حال بر اساس6متغیر مقایسه شدند.متغیرها؛شامل:مفهوم، تعریف، جایگاه، ساختار هندسی،عنصر شاخص و اصول شکل دهنده بودند.2)از مرور سیستماتیک و روش تحلیل مضمون و با کمک روش اِسنادی به منظور مقایسه تطبیقی این اصول باهم، تعداد 10 شاخص استخراج گردید که نشان دهنده هم پوشانی این اصول بایکدیگر میباشد که عبارتند از: پیوستگی، مرکزیت و قلمرو محله اى، پیوند میان شبکه راه های بین شهری با شبکه گذرهای اصلی محلات، سلسله مراتب دسترسی، سلسله مراتب فضایی، انعطاف پذیرى ساختارکالبدی، ساختاراجتماعى قوی ،پایداری و معماری با هویت .نتیجه گیری: نتایج نشان داد که اصول نوشهرسازی شباهت های زیادی با اصول شهرسازی در محلات تاریخی ایران دارند و این تشابهات منجر به استخراج اصول ده گانه شد که تداعی اصول شهرسازی بومی و ایرانی است.در نتیجه می توان به محله ای دست یافت که با احیاء میراث به جامانده، هویت تاریخی و متعاقب آن هویت ایرانی- اسلامی خود را علاوه براینکه حفظ می-نماید، ویژگی های محله های معاصر را با توجه به نیاز امروز ساکنان آن طراحی و برنامه ریزی می کند.
تبیین مفهوم شکنندگی شهر و بررسی ابعاد و مؤلفه های های شهر شکننده مبتنی بر مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی می کنند و با توجه به روندهای جمعیت شناسی، شهرها به شدت تحت فشار هستند. بااین حال تنها تعداد کمی از آن ها به اندازه کافی مجهز به ابزاری برای مقابله با چالش های جهانی قرن بیست و یکم هستند و اگر به درستی مدیریت نشوند، ممکن است به طور فزاینده ای شکننده شوند.
هدف: این پژوهش در راستای درک شکنندگی و شناسایی عوامل ایجاد شکنندگی در شهرها در جهت معکوس ساختن روند شکنندگی گام برمی دارد.
روش: پژوهش حاضر از طریق مرور نظام مند مبتنی بر الگوی 7 مرحله ای با توجه به گزارش ترجیحی برای رهنمودهای بررسی سیستماتیک، با تدوین استراتژی جستجوی مقالات بر اساس واژگان «شکنندگی»، «شهر شکننده»، «شکنندگی شهر» و «شکنندگی کشور» در پایگاه های استنادی معتبر آغاز گردید، که در مجموع به یافتن 722 منبع (اعم از مقاله، کتاب و گزارش های رسمی) انجامید. پس از طی مراحل 7گانه از این تعداد، 86 منبع برگزیده به منظور بررسی عمیق تر انتخاب شد.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که شکنندگی شهر به معنای شکسته شدن شهر در برابر انباشتی از خطرات چندگانه است؛ بااین حال اجتناب ناپذیر و برگشت پذیر است. در ادامه ی بررسی های انجام شده شش بعد (نهادی؛ اقتصادی؛ اجتماعی؛ زیست محیطی؛ شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی افراد؛ و روابط بین المللی) شناسایی شد که فاکتورهای احصا شده در این ابعاد دسته بندی شدند و در نهایت چارچوب مفهومی شکنندگی شهر شکل گرفت.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر بیان می کند که شهرهایی که در جهت رفع شکنندگی سرمایه گذاری می کنند، بیشتر در آینده رشد خواهند کرد. بر این اساس، برنامه ریزان شهری باید سیاست هایی با هدف کاهش شکنندگی شهر را در برنامه ریزی های توسعه بگنجاند و در تلاش گسترده تری برای تقویت زیرساخت های ضعیف و گسترش معیشت گام بردارد.
ارائه مدل مفهومی منظر سلامت برمبنای مکانیزم های ادراکی/ تکاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۶۵-۵۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: این مطالعه قصد دارد تا با مرور برخی تئوری های مهم و تعیین کننده در رابطه بین منظر و سلامت به یک مدل مفهومی کل نگر از رابطه سلامت در حوزه منظر دست یابد. روش ها: تنوری ها در زمینه منظر سلامت با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی در دو دسته مورد بررسی قرار گرفتند: دسته اول به بررسی مکانیزم های موجود در رابطه بین سلامت و منظر و چرایی تاثیرات منظر بر سلامت افراد می پردازد. حال آنکه دسته دوم با بررسی ابعاد کمی و کیفی مناظر سعی می کند تا اثرات آنها را بر سلامت افراد بسنجد. یافته ها: بررسی ها نشان دادند که تئوری های مرتبط در این زمینه که در ابتدا بر پایه وجهی صرفا عینی یا ذهنی شکل گرفته اند، بتدریج و در سیر تکامل خود به نوعی با مفهوم جامع و کل نگر منظر همگرا شده و بر وجوه توامان عین و ذهن در بررسی منظرسلامت تاکید دارند. این امر سبب شکل گیری رویکردی در حوزه منظر شده که با پررنگ دانستن نقش فرد، جامعه و محیط، سلامت منظر را امری نسبی دانسته که از فردی به فرد دیگر متفاوت خواهد بود. نتیجه گیری: حضور عاملیت فردی (مهارت ها و ظرفیت های تطبیقی یک فرد) و ابعاد اجتماعی- محیطی در تعریف امروزی سلامت در سایر حوزه ها، نشان دهنده وجود یک توافق بین رشته ای و صحتی بر این همگرایی است. این مقاله نشان می دهد که با اتکا بر ادراک می توان این وجوه به ظاهر متضاد را در کنار هم قرار داده و به مدلی معنادار و کل نگر در رابطه با منظر سلامت دست یافت.
مطالعه تطبیقی الگوی حرکتی نماهای کینتیک با الگوی هندسی مثلثی با توجه به دریافت روشنایی طبیعی در ساختمان اداری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که دریافت روشنایی طبیعی در مکان های مختلف با توجه به مسیر حرکت خورشید و شرایط مختلف آسمان در طول روز، فصل و سال متمایز است، می توان با استفاده از نمای کینتیک میزان روشنایی طبیعی در فضای داخل را متعادل و بهینه کرد. از این رو پژوهش حاضر بهره گیری از روشنایی طبیعی را با استفاده از دو نمای کینتیک با الگوی هندسی مثلثی همسان و الگوهای حرکتی تاشو و چرخش ناهمسان در جداره جنوبی یک ساختمان اداری در تهران بررسی می کند. با ارزیابی شاخص روشنایی در دو نمای کینتیک می توان دریافت که الگوی حرکتی نما چه تاثیری در روشنایی یک فضای اداری دارد. به منظور ارزیابی دریافت نور روز، شاخص های نور روز پویا و دو الگوی حرکتی نمای کینتیک با استفاده از روش کمی و ابزار شبیه سازی گرسهاپر و پلاگین هانیبی پلاس نسخه 06 و لیدی باگ البیتی نسخه 1.5.0مورد سنجش قرار گرفته اند. نتایج حاصل از شبیه سازی با استفاده از روش مطالعه تطبیقی موردبررسی و تحلیل قرارگرفته است. در این پژوهش ابتدا به معرفی نمای کینتیک و ساختارهای حرکتی نما، سپس شاخص های روشنایی نور روز و مقدار روشنایی مورد نیاز یک فضای اداری پرداخته شده است. با توجه به داده های موجود دو نمای برگرفته از برج البحر با الگوی حرکتی تاشو و دیوار کاپرا با الگوی حرکتی چرخشی مورد شبیه سازی قرارگرفته است. در نهایت نتایج شبیه سازی مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفته و متناسب با داده ها پارامترهای متغیر برای بهبود وضعیت روشنایی در نظر گرفته شده است. در مقایسه نتایج نما، الگوی حرکتی تاشو مشخص شد که در هر سه ماه تیر، فروردین و دی احتمال خیرگی و عدم آسایش بصری در فضا ایجاد شده است همچنین در ساعت 12 ظهر ماه های تیر و فروردین با نور کم در فضا مواجه است. اما نما با الگوی حرکتی چرخشی فقط با مسئله نور کم در فضا مواجه است. که این مقادیر در هر دو نما با تغییر پارامترها برطرف شده است. در نتیجه ی پارامترهای متغیر در درجه اول تغییر زاویه نما یا میزان گشودگی آن با عملکرد نما با موقعیت خورشید از اهمیت بیشتری نسبت به ضریب انعکاس سطوح و انتقال بصری شیشه برخوردار هستند، در نهایت الگوی حرکتی چرخشی نسبت به الگوی حرکتی تاشو در پاسخگویی به روشنایی طبیعی عملکرد بهتری دارد.
واکاوی ساختار دوام و تسری فساد در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فساد در حوزه عمومی را پدیده ای پیچیده، سیستمی، نظام یافته و جمعی که گاهی اوقات از نظر اجتماعی عادی سازی شده است، تعریف می کنند. با فراگیری فساد در دو دهه گذشته، یک توافق کلی به وجود آمده است که فساد در برابر تلاش برای مهار آن مقاومت می کند. این در حالی است که تأکید عمده پژوهش های انجام شده معطوف بر شناسایی بسترهای شکل گیری فساد بوده است. بنابراین، تلاش پژوهش حاضر بر این است تا در قالب مفاهیم نوین شبکه ای و نظام مند فساد، ساختار دوام پذیری و تسری فساد را شناسایی کند. از آن جایی که حکومت های محلی یکی از محمل های اصلی فساد به لحاظ حجم کاری، میزان تعاملات، نوع فعالیت و منابع در اختیار هستند، هدف پژوهش حاضر، شناسایی ساختار «دوام و تسری فساد» در شهرداری تهران است. این پژوهش در دسته پارادایم تفسیرگرایی قرار می گیرد و در آن از تحلیل محتوای کیفی برای تفسیر داده های متنی منتج از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که «انحصار نظام قدرت» مهم ترین مفهوم شناسایی شده است، به گونه ای که «مرجعیت مراجع قدرت» و «نبود نظام ارزیابی» ناشی از هم پوشانی متقابل اشتراک و تعارض منافع، به ترتیب منجر به «تحکیم و تسری شبکه روابط فاسد» در ساختار شهرداری تهران شده است.
تحلیل همبستگی عوامل کلان مقیاس محیط طبیعی و مصنوع با شدت جزایر گرمایی شهری؛ نمونه مورد مطالعه: کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
17 - 32
حوزههای تخصصی:
جزیره گرمایی شهری (UHI) یکی از مهمترین مشکلات شهرها در قرن جدید است که در نتیجه شهرنشینی و صنعتی شدن ایجاد شده است. شکل گیری جزایر گرمایی تحت تأثیر عوامل مختلف محیط طبیعی و مصنوع شهر است که باعث افزایش درجه دمای یک منطقه شهری در مقایسه با محیط اطراف می شود. مهم ترین عوامل شامل پوشش سبز، پوشش آبی، فشردگی ساخت، نوع کاربری زمین و... است. از این رو این مطالعه با هدف یافتن رابطه بین شدت جزایر گرمایی و عوامل کلان مقیاس محیط طبیعی و مصنوع در کلانشهر اصفهان انجام شده است. سئوالات تحقیق در پنج سناریو برای شهر اصفهان مطرح شده اند. این سناریوها بر مبنای دمای سطح زمین در «چهار فصل سال» و یک سناریو برای بررسی «تفاوت دمای سطح زمین در هنگام جاری بودن رودخانه زاینده رود» در بازه زمانی 2011 تا 2020 بوده و همبستگی آنها با متغیرهای «فشردگی ساخت»، «پوشش سبز»، «پوشش آبی» و «آلودگی هوا» ارزیابی شده است. روش تحقیق در بررسی ادبیات موضوع، روش مروری ساده بوده و در راستای ارزیابی متغیرها و بررسی رابطه میان جزایر گرمایی با متغیرهای مستقل پژوهش از روش ضریب همبستگی پیرسون، در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده و نوع و میزان ارتباط هر عامل با شکل گیری جزایر گرمایی شهر اصفهان شناسایی گردیده است. نقشه های جزایر گرمایی، بر مبنای نقشه های دمای سطح زمین (LST) بر اساس تصاویر ماهواره ای سنجنده MODIS، نقشه ساختار سبز بر اساس پراکندگی پوشش گیاهی (NDVI) و نقشه پوشش آبی بر اساس شاخص نرمال شده پراکندگی آبی (NDWI)، بر مبنای تصاویر ماهواره ای Landsat 8 با پردازش در محیط نرم افزار ENVI 5.3 تهیه شده است. نتایج نشان می دهد در هنگام شب در محدوده شهر اصفهان در تمامی سناریوها، جزایر گرمایی و در هنگام روز، جزایر سرمایی پدید می آید. اصلی ترین عامل تشدیدکننده جزایر گرمایی در شهر اصفهان، فشردگی ساخت (نسبت توده به فضا) است؛ آلودگی هوا نیز ارتباط اندکی با افزایش دمای سطح در هنگام روز و تابش خورشید دارد. آنچه مشهود است، پوشش گیاهی در شهر اصفهان با توجه به شرایط اقلیمی نقش مؤثرتری به نسبت عوامل دیگر در تعدیل جزایر گرمایی شهر دارد.