فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۴٬۴۶۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
فعالیت های اصلی فلسفة علم، به مثابة یکی از شاخه های فلسفه، از 1890 در پی تلاش برخی دانشمندان علوم تجربی برای تأسیس مبانی جدید غیر متافیزیکی برای علوم تجربی استقرایی، آغاز شد. نکتة قابل توجه این است که ماهیت اصلی فلسفة علم، در پنج مرحله شکل گرفته است. هدف اصلی این مقاله این است که با توصیف مراحل پنج گانة مذکور، نحوة شکل گیری و تکمیل ماهیت اصلی فلسفة علم را به تصویر بکشد و نتایجی را از آن به دست آورد. این مراحل عبارت اند از: 1. مرحلة بالندگی (1890-1918) که در آن فیزیک نیوتن به وسیلة فیلسوفانی هم چون ماخ، پوانکاره، و دوئم چنان بازسازی می شود که امکان مداخلة هرگونه نگاه متافیزیکی در آن را منتفی می کند؛ 2. مرحلة بسط (1918-1935) که در آن پوزیتیویست های منطقی با تکیه بر سه اصل اساسی خودشان زمینه را برای بازسازی منطقی علم مهیا می کنند؛ 3. مرحلة کلاسیک (1935-1970) که در آن کار بازسازی منطقی علم، از طریق تجدید نظر پوپر و برخی پوزیتیویست های منطقی در سه اصل اساسی مرحلة قبلی، تثبیت و تکمیل می شود؛ 4. مرحلة تاریخ گرایی (1960-1985) که در آن، تحت تأثیر آرای فایرابند و کوهن، به جای «منطق علم»، «بعد تاریخی علم» مورد توجه قرار می گیرد؛ 5. مرحلة مدل سازی (1970-2000) که در آن، با افزایش تمایلات سمانتیکی و پراگماتیکی در علم، عبارت «مدل»، جانشین عبارت «نظریه» می شود.
ترجمه و نقد مقاله قراردادگرایی دائرةالمعارف استنفورد(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مکاتب مهم و پرطرفدار اخلاقی، مکتب قراردادگرایی است. به طور کلی، دو تقریر از قراردادگرایی ارائه شده است: قراردادگرایی هابزی و قراردادگرایی کانتی. مقاله قراردادگرایی ان کود در دائره المعارف استنفورد به طور مختصر قراردادگرایی را با اشاره به انواع آن تبیین نموده است. مزیت این مقاله بر سایر مقالات در این حوزه این است که نویسنده با نگاهی انتقادی به قراردادگرایی نگریسته و یک جانبه داوری نکرده است. در این نوشتار، نخست مقاله قراردادگرایی ترجمه و در پایان، به نکاتی در توضیح نقد آن اشاره شده است.
بهکتی (آیین پرستش عاشقانه) در هندوییسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهکتی یا آیین پرستش عاشقانه صورتی از تفکر ویشنویی است که ریشه در تاریخ هندوئیسم دارد. این آیین طی جریان ها و سنت های گوناگون در جنوب و شمال هند مطرح می شود و از سوی حکیمان و متألهان مختلف دست خوش تحولات بسیار می گردد.
آثار و عناصر این صورت از دین داری در وداها، اوپانیشادها و در آیین بهگوت، ادبیات دوره ی حماسی، پورانه ها، سوتره ها و در نهایت در اندیشه ی شارحان مکتب ودانته به ویژه در تأملات عرفانی رامانوجه و دیگر متألهان ویشنویی شایان بررسی و شناسایی است.
در این نوشتار، سعی بر آن است که ابتدا به نشانه های این شیوه از صور اعتقادی در دوره های مختلف تاریخ تفکر هندویی پرداخته شود، سپس از پیچیدگی اندیشه های فلسفی و سهولت تفکر معطوف به پرستش عاشقانه سخن به میان آید.
رویکرد ذهنی گرا و معیارپذیر تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل بنیادین در تفسیر متون، معیارپذیری آن است، چرا که اعتبار تفسیر بر آن مبتنی است. هدف از تفسیر متون، به ویژه متون دینی، پی بردن به مراد مؤلف است. از این رو روی کرد رایج در تفسیر متون، به ویژه متون دینی، بر اساس معیارپذیری بوده است. همین روی کرد در سنت تفسیری غرب نیز مدت ها حاکم بوده است. اما با ظهور روی کردهای ذهنی گرای تفسیری در دوره های اخیر، معیارپذیری تفسیر متون با چالش های درخور اعتنایی مواجه شده است؛ این مقاله با بررسی و نقد ادله و مستندات روی کردهای یادشده در تفسیر، به این نتیجه رهنمون می شود که مشکل اساسی این نوع روی کردها، نادیده گرفتن واقعیات عینی و نیز اصول عقلایی و زبان شناختی است؛ واقعه انگاری تفسیر، استقلال معنا و عدم تعین معنای متن افزون بر آن که پشتوانه ی علمی و استدلالی ندارد، در فهم متون، به ویژه متون دینی، با غرض و هدف پدید آورنده ی آن ناسازگار است.
بررسی مسئله تأثیر نسبیت فیزیکی بر اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا اواخر قرن نوزدهم، فیزیک نیوتنی حاکم بلامنازع جهان علم بود. نیوتن معتقد بود مکان، زمان، حرکت و جرم اجسام مطلقند و نسبیت در آنها راه ندارد؛ اما با آغاز قرن بیستم، نخستین جرقه های فیزیک نسبیت و کوانتوم، فیزیک نیوتن را مورد تردیدهای جدی قرار داد. در این میان، برخی از فیلسوفان علم و فیزیک دانان قرن بیستم که متأثر از دو انقلاب نسبیت و کوانتوم در فیزیک نوین بودند، ادعا کردند که با سقوط فیزیک کلاسیک نیوتنی که داعیه دار قطعیت و جبر در نظام طبیعت است، نه تنها اختیار و انتخاب آزاد آدمی تضمین می گردد، ارزش های اخلاقی نیز تابع زمان و مکان شده، قطعیت و شمول خود را از دست می دهند. بنابراین در این دیدگاه، اخلاق نیز همچون فیزیک جدید، نسبی می باشد.
این نوشتار، ابتدا با شرح و توضیح جداگانه نسبیت در فیزیک و اخلاق، حالات ممکن میان این دو برشمرده شده و سپس این ادعا نقد شده است.
بررسی باور به تجسّد خداوند در آیین هندو و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی تطبیقی آموزه تجسّد خداوند در عیسی در آیین مسیحیّت و آموزه تنزلات جسمانی خدای ویشنو در آیین هندو پرداخته شده و شباهت ها و تفاوت های آن با هم مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور نخست ماهیّت تجسّد خداوند در آیین هندو و مسیحیّت تبیین شده و سپس با هم مقایسه شده است. پس از بررسی این باور مشترک در دو آیین به این نتیجه می رسیم که تنها وجه شباهت این باور در دو دین عبارت است از پذیرش امکان در جسم درآمدن خداوند، و امکان جمع آن با باور به تعالی و غیرمادّی دانستن حقیقت ذات الهی و متناقض ندانستن آنها با هم. ولی با اینحال گذشته از این شباهت ظاهری این باور در دو آیین تفاوت های بسیاری نیز با هم دارند که نباید از آن غافل بود. مهم ترین تفاوت های باور به تجسد در هندو و مسیحیت عبارت است از اینکه؛ در مسیحیّت عیسای ناصری که تجسّد خداوند محسوب می شود، پسر خدا و یکی از اقنوم های سه گانه نیز قلمداد می گردد که از ازل با هم بوده اند، ولی در آیین هندو تجسّدهای خداوند نه پسران او هستند و نه هیچکدام یکی از اضلاء تثلیث هندو را تشکیل می دهند، بلکه خودشان تجسّد یکی از اقانیم ثلاثه، یعنی ویشنو، خدای حافظ هستند. در مسیحیّت هدف از تجسّد خداوند تنها مصلوب شدن و رنج بردن به خاطر کفّاره گناه جدّ انسان ها آدم و پاک کردن آلودگی ذاتی است که بر اثر این گناه در نسل بشریّت به وجود آمده است ، در حالی که در آیین هندو هدف از تجسّد گسترش شریعت (دْهَرمه) و غالب کردن نیکی بر بدی و دفع شر اهریمنان است. در مسیحیّت خداوند تنها یک تجسّد دارد و آن عیسی مسیح است، ولی در آیین هندو خدای ویشنو تجسّدهای بسیاری در جسم های مختلف حیوانی و نیمه انسانی و انسانی دارد که در دوران های مختلف به دلایل گوناگون ظهور کرده یا خواهد کرد. آخرین تفاوت را نیز می توان در این باور جستجو کرد که نجات در مسیحیت تنها و تنها در ایمان به شخص عیسی به عنوان خدای متجسد بیان می شود، در حالی که در آیین هندو اعتقاد و پرستش تجسّدهای خدای ویشنو یکی از راه های نجات قلمداد می گردد، نه تنها راه نجات. بنا بر این با توجه به این تفاوت های بنیادین در ماهیت و هدف از تجسد خداوند در دو آیین، به نظر نمی رسد آنگونه که برخی به صراحت و قاطعیت مدعی هستند، مسیحیت اولیه این باور را بر مستقیماً بر اثر تأثیرپذیری از آیین هندو پذیرفته باشد.
جایگاه کانت در اندیشه شوپنهاور
حوزههای تخصصی:
این مقاله که به بررسی جایگاه کانت در اندیشه شوپنهاور می پردازد از یک مقدمه و دو بخش اصلی تشکیل یافته است. پس از شرح مختصر و مقدماتی جایگاه کانت در اندیشه شوپنهاور، در بخش اول، تحت عنوان« انتقاد از نقد اول»، ارزیابی انتقادی شوپنهاور از کانت در قالب سه مفهوم شیء فی نفسه، معنای تجربه و مقوله علیّت به تصویر کشیده می شود. نکته قابل توجه این بخش این است که شوپنهاور، بر خلاف کانت، نه تنها شیء فی نفسه را با اراده یکی می گیرد، بلکه آن را قابل شناخت نیز می داند. در بخش دوم، تحت عنوان«انتقاد از نقد دوم»، انتقادات شوپنهاور از اخلاق کانت و مفاهیم کلیدی آن مثل امر مطلق، صورت گرایی اخلاق و نیز مساله مهم آزادی توضیح داده می شود. نکته قابل توجه این بخش نیز این است که شوپنهاور، بر خلاف کانت، انسان را فاعل آزاد و مختار نمی داند بلکه معتقد است که انسان همواره تحت تأثیر انگیزه هایش قرار دارد. در پایان، پس از مشخص شدن انتقادهای شوپنهاور از کانت بر این امر اشاره می شود که او بطور کلی ، علی رغم انتقادات تندی که از کانت می کند، همواره کانت را ستوده و به اعتراف خودش از او مطالب زیادی را الهام می گیرد.
پوپر و عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوپر معتقد است که هایزنبرگ در تعبیرش از اصل عدم قطعیت دچار اشتباه شده است. به نظر وی، وجود حدی برای دقت که مدعای هایزنبرگ است، نتیجة منطقی فرمول های تئوری کوانتوم نیست، بلکه فرضی اضافی است. به باور پوپر، تعبیر هایزنبرگ از عدم قطعیت حاوی عناصر متافیزیکی و لذا ابطال ناپذیر است. پوپر با ارائة نظریة پراکندگی آماری، تفسیری جدید از عدم قطعیت ارائه می دهد تا نشان دهد امکان اندازه گیری هایی دقیق تر از آن چه اصل عدم قطعیت مجاز می شمرد با فرمول های تئوری کوانتوم یا تفسیر آماری این تئوری منافات ندارد و در صورت تفسیر آماری فرمول های تئوری کوانتوم، فرض اضافی هایزنبرگ با آن فرمول ها در تناقض خواهد بود.
فیزیک کوانتومی و امکان «شعورمندی» ذرات فیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از قرن ها پیش، اندیشمندان و حکمای مسلمان با الهام از آیات نورانی قرآن کریم و با براهین متقن عقلی به اثبات سریان داشتن علم و آگاهی در میان اشیای مادی پرداخته بودند. دانشمندان علوم تجربی به امکان وجود نوعی شعور و آگاهی در برخی مواد و اشیای ظاهراً بی جان اشاره داشته اند. گستردگی «علم» در سراسر هستی حتی در ذرات مادی، فیزیک را نیز در این بحث سهیم می کند. در نظریة کوانتوم، بعضی پدیده ها از جمله آزمایش انتخاب تأخیری ذرات مطرح می شود و چنین می نماید که ذرات از موقعیت پیرامون خود آگاهی دارند و رفتار مناسب با آن را انتخاب می کنند؛ همچنین، در بعضی از مدل های بدیل و رقیب نظریة رایج کوانتوم (مدل بوهم دوبروی)، موج راهنما یا میدان اطلاعات مطرح است که این ها اشاره ای بر امکان شعورمندی ذرات فیزیکی دارند.
تحلیل تفاوت های جنسیتی زن و مرد در علوم تجربی و آموزه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله موضوعات در مباحث انسانپژوهی، تحقیق درباره تفاوتهای طبیعی و تکوینی زن و مرد است؛ چه آنکه بررسی این تفاوتها، همانگونه که وحدت انسانی آنها را میرساند، بیانگر ناهمگونی کارکردهای آنان خواهد بود.
از سوی دیگر علاوه بر آموزههای دینی، تفاوتهای طبیعی و تکوینی متعددی از نظر علوم پزشکی و روانشناسی میان زن و مرد به اثبات رسیده است.
در این پژوهش ابتدا به تحلیل تفاوتهای طبیعی زن و مرد از منظر علوم طبییعی و مفاهیم دینی پرداخته و در نهایت تحلیلی درباره پیامدهای رویکردهای یگانهانگارانه زن و مرد ارائه خواهد شد.
تزاحم های اخلاقی از دیدگاه دیوید راس و بررسی و نقد آن با تکیه بر متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی و نقادی راه حل های تزاحم اخلاقی از دیدگاه دیوید راس (W.D.Ross) پرداخته است. از نگاه او تزاحم در وظایف فعلی امکان وقوع دارد، و فاعل اخلاقی وظیفه دارد آن دسته افعالی را که واجد الزام آوری بیشتری هستند، مقدم بدارد. او مبنای وظایف اخلاقی را «روابط خاص» می داند که از این طریق می توان اولویت و میزان الزام آوری را استکشاف نمود. براساس دیدگاه برخی از ناقدان راس، همانند: پالمر، مک ناوتن، گنسلر، و هولمز و دیگران، و نیز مقایسه این دیدگاه، با متون دینی، دیدگاه راس ناقص و وجود مفاهیمی چون مصلحت و مفسده نفس الامری افعال در متون دینی و همچنین نقش انگیزه فاعل، و توجه به نتیجه افعال و لحاظ کردن اولویت موجود در نتایج حاصل که میزان ارزشمندی افعال را معین می کند، و بالاترین درجه آن قرب الهی است، پاسخی جامع تر و غنی تر را در این زمینه فراهم می نماید، و دیدگاه راس به دلیل نقص در تبیین سلسله وظایف و غیرمنطقی بودن ترتیب آن و عدم ارائه معیاری فراگیر برای ترجیح افعال متزاحم، در واقع راه حل مناسبی برای حلّ این مسئله نیست.
زدودن یک تلقی نادرست: جایگاه عقل در اخلاق و زیبایی شناسی از دیدگاه هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی مقایسه ای جایگاه علوم انسانی در برنامه درسی اگزیستنسیالیستی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی دیدگاه کارل بارت در باب الاهیات نوارتدوکسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر خردگریزی پس از ایده آلیسم (نیمه دوم قرن 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
کارل بارت در دوره ی میانیِ حیات الاهیاتی خود، تحت تأثیر دیدگاه های کیرکگارد، به تقابل میان خداوند و انسان اعتقاد داشت و این تقابل را بر اساس مواجهه ی وجودی میان خداوند و انسانِ سرگشته و حیران در بحران ایمان تفسیر می کرد، لیکن در نگارش دوباره ی کتاب اصول عقاید کلیسا تغییر عقیده داد و با الهام از کتاب مقدس، دیگر نه از تقابل میان خداوند و انسان، بلکه از وحدت میان خداوند و انسان سخن گفت، چراکه بنابر آموزه ی تجسدِ خداوند در عیسی مسیح، نه تنها هیچ تقابلی میان خدا و انسان وجود ندارد، بلکه نوعی یگانگی میان آن ها برقرار است.
تکنولوژی و فرهنگ بررسی تطبیقی دیدگاه میرباقری و پایا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرباقری و پایا درباره چیستی تکنولوژی و امکان متناسبسازی تکنولوژی با فرهنگ، دیدگاههای مشابهی دارند، اما در نحوه مواجهه با تکنولوژی غرب دو دیدگاه متفاوت را مطرح میسازند. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی ابتدا نقاط اشتراک این دو دیدگاه را بیان داشته و سپس به این پرسش پاسخ خواهیم داد که با وجود این نقاط اشتراک فراوان چرا در نحوه مواجهه با تکنولوژی غربی این دو مسیرهای متفاوتی را در پیش میگیرند. نتیجهای که از این تحقیق بدست آمده این است که نوع تفسیر میرباقری و پایا از مقدمات به ظاهر مشترک، منشاء اختلاف آن دو در نتیجه گردیده است.