فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۴٬۴۶۱ مورد.
منبع:
مهرسال ششم ۱۳۱۷ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
برهان حدوث در مغرب زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برهان حدوث یکی از دیرینه ترین براهین وجود خدا است که تقریرهای کلامی و فلسفی متعدد دارد. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته صورت متعارف آن در مغرب زمین است که به حدوث زمانی جهان پرداخته و از این طریق وجود خدا را اثبات کرده است. تقریرهای دیگر آن مانند حدوث ذاتی و نیز حدوث جوهری که در فلسفه اسلامی مورد توجه ویژه قرار دارد، در مغرب زمین یا اصلاً مطرح نگردیده و یا بدان تصریح نشده است. نویسنده در این مقاله بر آن است تا با تکیه بر منابع قدیم و جدید علمی و کلامی مغرب زمین، به بازخوانی و نقد و بررسی آن بپردازد. در این نوشتار، دو برهان عقلی و دو دلیل علمی بر مهم ترین مقدمه آن ارائه شده است. دو دلیل عقلی آن بر امتناع وجود نامتناهی بالفعل و امتناع افزایش بر نامتناهی بالقوه و تبدیل آن به نامتناهی بالفعل تاکید دارد و دو دلیل علمی آن از مدل های مربوط به آفرینش و اص.ل ترمودینامیک اخذ شده است. ضمن طرح نظریه های متعدد فیلسوفان و متکلمان موافق و مخالف، به نقد و بررسی آن خواهیم پرداخت.
سیر تحول الاهیات اخلاقی کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الاهیات اخلاقی مسیحی، تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. عهد جدید، منشأ اصلی اخلاق مسیحی است. محور تعالیم حضرت عیسی7، ملکوت خدا بود؛ و تحول درونی، شرط ورود به ملکوت تلقی می شد. اخلاق مورد نظر پولس، فضیلت محور بود و به جای تأکید بر اوامر و نواهی بیرونی، بر درونی شدن اخلاقیات توجه داشت. تعالیم اخلاقی آبای کلیسا بیش تر موعظه ای، شبانی، مدافعانه و تعلیمی بود. تا حدود هزار سال، علم اخلاق منسجم و نظام مندی وجود نداشت؛ حتی اگوستین که با نظریه پردازی درباره مفهوم فیض، تأثیر زیادی بر تفکر کلیسا داشت، الاهیات اخلاقی منسجمی طرح نکرد. توماس آکوئینی با رویکردی فلسفی، نظام مندترین و مفصل ترین مباحث مربوط به فضایل و رذایل را بیان کرد. با این همه، الاهیات اخلاقی، باز هم بخشی از الاهیات به شمار می آمد. تا این که بعد از شورای ترنت و به ویژه با اثر آلفونس لیگوری، الاهیات اخلاقی از الاهیات اعتقادی متمایز شد. با تصویب خطاناپذیری پاپ در شورای اول واتیکان، مرجعیت تعلیمی کلیسا شروع به مداخله در تبیین امور اخلاقی کرد. در دوره معاصر نیز با توجه به پیشرفت های مسائل صنعتی و پزشکی، موضوعات جدیدی در حوزه اخلاق کاتولیک به وجود آمد.
آشنایی با فلسفه و تکنولوژی غرب نباید به دور شدن از پیشینه فرهنگی بیانجامد
حوزههای تخصصی:
تأثیر بنیادگرایی مسیحی بر سیاست خارجی ایالات متحده امریکا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بنیادگرایی جنبشی مذهبی است که بازگشت به اصول و بنیادها را مفروض گرفته و عمدتاً خواستار عبور از مدرنیسم و بازگشت به سنت ها می باشد. تصلّب، تأکید بر جامعیت دین، مخالفت با سکولاریسم و تأکید بر خشونت جهت پیشبرد اهداف، از ویژگی های اصلی جریان های بنیادگرا و از جمله بنیادگرایی مسیحی است. جنبش های بنیادگرا با چنین رویکردی درصدد تأثیرگذاری بر محیط پیرامون خود بوده اند.
تحقیق حاضر به بررسی تأثیر آموزه های بنیادگرایی مسیحی بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در چهار حوزه حمایت از اسرائیل، فروپاشی کمونیسم، سیاست های خاورمیانه ای آمریکا و گسترش میلیتاریسم در این کشور خواهد پرداخت.
مفسرین قرآن و پل تیلیش: آیا زبان دین معرفت بخش است؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شاید مهم ترین مسأله زبان دین، موضوع «معناداری، ارجاع، و شأن معرفت شناختی گزاره های دینی» است؛ به این معنی که آیا گزاره های دینی، به ویژه گزاره های مربوط به خداوند و ویژگی هایش، معنادار، ارجاع دهنده، و حکایت گر امور واقع هستند یا خیر؛ و آیا زبان دین، معرفت زاست یا غیرمعرفت زا؟ در پاسخ، می توان گفت با یک تقسیم بندی کلی، فیلسوفان دین به دو دیدگاه معتقدند: بنا به دیدگاه نخست، برگرفته از دیدگاه ویتگنشتاین متقدم و حلقه وین، گزاره های دینی، مهمل و فاقد معنا هستند. دیدگاه دوم که زبانِ دین را زبانی معنادار می داند، به دو گروه تقسیم می شود: گروهی زبان دین را معرفت بخش و گروهی غیرمعرفت بخش می دانند. از مهم ترین نظریه های گروه دوم، نظریه «نمادین بودن زبان دین»، صورت بندی شده توسط پل تیلیش است. در این مقاله، پس از توضیح این نظریه و مهم ترین نقدها علیه آن، به تفسیر تعدادی از آیات قرآن می پردازیم که به نظر شش مفسر مطرح در این مقاله، طبرِسی، زمخشری، فخر رازی، قشیری، میبدی، و طباطبایی، از جمله مواردی در قرآن هستند که در آن ها از زبان نمادین استفاده شده است. نتیجه پایانی مقاله این است که به رغم همه اشکالات وارده به فرض نمادین بودن زبان دین، گزیری نیست مگر آن که فرض کنیم دست کم بخشی از عبارت ها و واژه های به کاررفته در قرآن معنای نمادین دارند، و حکایت گر واقع نمایانه ای از عالم نیستند.
انسجام گروی تبیینی در توجیه معرفت در ترازوی نقد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۸
حوزههای تخصصی:
با اینکه «مبناگروی» رایج ترین نظریه در توجیه معرفت است، انتقادهای ناظر به آن سبب شد معرفت شناسان معاصر آن را کنار گذاشته، دیدگاه های جدیدی ابداع کردند که مهم ترین آنها انسجام گروی است. در این میان بیشتر انسجام گرایان طرف دار «انسجام گروی تبیینی» هستند. تبیین، پاسخ به پرسش از علت یک پدیده است. فیلسوفان علم و معرفت شناسان هیچ اتفاق نظری در حقیقت تبیین ندارند؛ برخی الگوی قیاسی را مطرح کرده اند؛ برخی دیگر تحلیلی معرفتی از آن به دست می دهند و برخی ادعای بداهت مفهومی تبیین را پیش کشیده اند. به باور پیروان انسجام گروی تبیینی، باور به گزاره p هنگامی موجه است که با مجموعه ای از باورهای فرد که نسبت به سایر مجموعه باورهای او بیشترین حد از انسجام تبیینی را دارد، هماهنگی داشته باشد و باور به p برخی از باورهای آن مجموعه را بهتر از نقیضش تبیین کند یا اینکه آن باورها، باور به p را بهتر از نقیضش تبیین کند. انسجام گروی تبیینی اشکالات متعددی دارد؛ از جمله لزوم انسجام تبیینی بیشتر در مجموعه مشتمل بر حقایق کمتر، وجود تبیین های بهتر، اما بی اعتبار و لزوم انسجام تبیینی مساوی در مجموعه های ناسازگار. تلاش های طرفداران این نگرش در پاسخ به اشکالات ناکام بوده است.
چرا محافظه کار نیستم؟
کواین ، نقصی بر گسست هزاره ها
حوزههای تخصصی:
کواین یکی از بزرگ ترین فیلسوفان معاصر آمریکاست. پارادوکس جالب تفکر کواین در این نکته خود را می نمایاند: او فیلسوفی تحلیلی است که بنیادی ترین باور فلسفه تحلیلی یعنی تمایز میان گزاره تحلیلی و گزاره ترکیبی را انکار می کند. این مقاله در برگیرنده شرحی از استدلال های کواین برای رد این تمایز و شماری از نقدهایی است که متوجه او شده است. در این مقاله سعی شده است که ارتباط وثیق میان مفاهیم تمایز تحلیلی/ترکیبی، اصل تحقیق پذیری، مساله بازسازی منطقی جهان، مساله زبان های ساختگی، کل گرایی، تعیین ناقص نظریه و تز دوئم - کواین توضیح داده شود. به عبارتی دیگر همه این مفاهیم همچون یک کل واحد ارائه شده است. بدیهی است این نگرش، همگام با دیدگاه کل گرایانه خود کواین است.
علّیت و پیش بینی در کیهان شناسی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیها ن شناسی مدرن، علمی متکی بر شواهد تجربی است ولی اصول فلسفی و پیش فرض های متافیزیکی نقش بسیار مهمی در آن دارند. نظریه نسبیت عام اینشتین که یکی از ابزارهای اصلی کیها ن شناسی است، یک نظریه فیزیکی موجبیتی است (به جز در تکینگی ها) و لذا انتظار می رود طبق معادلات میدان اینشتین بتوان تحول بزرگ-مقیاس جهان را پیش بینی کرد. اما کشف شتاب مثبت جهان در پایان قرن گذشته نشان داد که موضوع پیش بینی آینده جهان، چنان که تصور می شد، میسر نیست. در این مقاله ضمن بررسی مبانی فلسفی علیّت فیزیکی، موجبیت و پیش بینی در نسبیت و کیهان شناسی، از این ادعا دفاع می شود که پیش فرض های متافیزیکی کیهان شناسان در پیش بینی آنها در مورد آینده جهان، شدیداً دخالت دارد.
واکاوی روش شناسی پیرس و بررسی سهم آن بر رویکرده ا و روش ه ای پ ژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با تحلیل محتوایی که از آثار موجود در رابطه با فلسفه چارلز ساندرس پیرس انجام شد، روش شناسی این فیلسوف آمریکایی و بررسی سهم آن بر رویکردها و روش های پژوهش مورد توجه قرار گرفت. این بررسی ضمن اینکه بیانگر ارتباط بیانات پیرس در حوزه روش، با فن خطابه نظری در منطق، مقولات سه گانه و انواع استدلال است، نشان می دهد که پیرس در فلسفه خود از سه روش پراگماتیک، دستیابی به مقولات فلسفی و روش های تثبیت عقیده سخن می گوید. همچنین یافته ها علاوه بر بیان مبانی روش های مذکور، حاکی از تأثیر روش پراگماتیک بر پوزیتیویسم منطقی و سهم روش دستیابی به مقولات در حوزه پدیدارشناسی است. در رابطه با تثبیت عقیده، پیرس چهار روش دلبستگی جزم آلود، سلطه گرا، پیشینی و علمی را مطرح می سازد و از آن میان تنها از روش علمی جانبداری می کند. این روش که متشکل از سه روش حدسی، قیاسی و استقرائی است، به دلیل نقش پژوهش در دستیابی به حقیقت، به همراه روش پراگماتیک در بسط رویکرد پوزیتیویسم منطقی سهیم بوده است. این روش ضمن دربرداشتن مشخصات تحقیق کیفی، به دلیل رویکرد تجربی اش به پژوهش به همراه روش های پراگماتیک و دستیابی به مقولات، پراگماتیسم پیرس را به عنوان بنیادی برای روش تحقیق ترکیبی معرفی می کند.
بررسی دیدگاه دامت در مورد رابطه «نقش سمانتیکی» و «معنی» در نظریه دلالت فرگه(مقاله علمی وزارت علوم)
نقد دیدگاه تفسیری محمد مجتهد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
99 - 121
حوزههای تخصصی:
محمد مجتهد شبستری با تکیه بر دیدگاه هرمنوتیکی و تفسیری خود، قرآن کریم را «کلام نبوی» و قرائت توحیدی پیامبر اسلام از جهان در پرتو وحی می داند. در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و کتابخانه ای به نقد دیدگاه تفسیری او پرداخته ایم تا با نشان دادن نقاط ضعف این دیدگاه، سستی نظریه او درباره «کلام نبوی بودن قرآن» بیش از پیش آشکار شود. علاوه بر اینکه نظریه تفسیری وی به انکار نبوت و دین می انجامد، نقاط ضعف دیگری در آن به چشم می خورد که عبارتند از: عدم توجه به معنای دیگر تفسیر؛ عدم توجه به اقسام پیش دانسته ها؛ عدم توجه به مراتب فهم و مدلول ها؛ جمع کردنِ دو دیدگاه و نیز دو روش غیرقابل جمع؛ همگانی دانستن مقبولات عصر مدرنیته و نیز نظریه هرمنوتیک فلسفی؛ خلط میان جزء و کل؛ عدم پایبندی به یکی از مبانی خود؛ معرفی معیار سستی به عنوان معیار تنقیح و سنجش پیش دانسته ها و غفلت از مهم ترین کاربرد زبان..
نظری بر منظره آزادی
حوزههای تخصصی:
مساله «آزادی»یکی از عمومی ترین و کهن ترین مسایلی است که از دیرباز اندیشه آدمی را به خود مشغول داشته است.آزادی،امری است که نه تنها فیلسوفان و متفکران،بلکه عامه مردم نیز اهمیت آن را به یک معنا درک و تصدیق می کنند،و درمجموع ،باید گفت کمترکسی است که ارتباط این موضوع را با خویش از طریق گوشت و پوست و خون احساس نکند،و بتواند نسبت به آن بی اعتنایی ورزد. در طول تاریخ تفکر،مساله آزادی،همواره به نوعی و به نحوی،مورد توجه متفکران بوده و هیچ فیلسوف نام آور صاحب مکتبی نیست که این مساله ار در فهرست مسایل اصلی فلسفه خویش قرار نداده باشدو در جست وجوی راه حلی برای آن نیامده باشد.خلاف برخی از مسایل و مباحث فلسفی که در برخی از دوره های تاریخی به دلایلی اهمیت می یابدو در دوره ای دیگر اهمیت خود را ازدست می دهد،«آزادی»همواره در صدر دستورکار متفکران و مصلحان و انسان شناسان قرار داشته و نه تنها پرونده آن با گذشت زمان بسته شده بلکه با پیشرفت علوم و توسعه جوامع،به ویژه در قرون اخیر،براهمیت و پیچیدگی ان افزوده شده است. فیلوسفان،متکلمان،دانشمندان،جامعه شناسان،سیاست مداران،حقوق دانان،اقتصاددانان،روان شناسان و علمای علم اخلاق و تعلیم و تربیت هریک به صورتی خود را بامساله آزادی مواجه دیده و از منظر ویژه تخصص خود به منظره وسیع ومتنوع آزادی نظر کرده اند.
تحول مفهوم سنجش ناپذیری نزد تامس کوهن و مقایسه پذیری نظریه های علمی رقیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: