فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
بسیاری از تحقیقات نشان داده اند که خانواده های کودکان اتستیک، به خصوص والدین آن ها با استرس شدیدی مـواجـه می شونـد و دچـار مشکلات روان شناختی می گردند. بنابراین به-کارگیری مداخلات درمانی که علاوه بر کودک والدین را نیز مد نظر دارند، شایان توجه است.یکی از این برنامه ها پرنده کوچولو است که در این تحقیق اثر آن بر سلامت عمومی مادران کودکان اتیستیک سنجیده شده است. تحقیق از نوع شبه آزمایشی است که در آن یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل مورد مطالعه قرار می گیرند. بدین-منظور 24 مادر کودک اتیستیک انتخاب شدند که در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، شیوه نمونه گیری به صورت همتاسازی بود. مداخله روی گروه آزمایش اجرا و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. در هفته قبل از اجرای برنامه، در هفته شانزدهم (هفته اتمام برنامه) و یک ماه پس از اجرا پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) به دو گروه آزمایش و کنترل داده شد و در انتها نتایج دو گروه مقایسه گردید. داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل واریانس با استفاده از اندازه های مکرر صورت گرفت. نتایج نشان دادند برنامه بر بهبود سلامت عمومی اثرگذار بوده است.
برنامه با تصحیح بازخوردها و ادراک هایی که والدین نسبت به رفتارهای دشوار فرزندشان داشته اند ، به افزایش توانایی مقابله در رویارویی با وظایف والدگری منجر شده و کاهش استرس والدینی و در نتیجه بهبود سلامت روان را به دنبال داشته است.
ارتباط کیفیت زندگی و سرمایه روان شناختی با ادراک بیماری در میان مبتلایان به بیماری ام- اس(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: بیماری اسکلروز چندگانه (MS) از شایعترین و مهمترین اختلالات عصب شناختی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی و سرمایه روان شناختی با ادراک بیماری در مبتلایان به بیماری ام اس اجرا شد.
روش: به همین منظور تعداد 231 نفر (140 دختر و 66 پسر) از اعضای انجمن ام- اس ایران با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: 1) پرسشنامه جمعیتستائی (محقق ساخته)؛ 2) مقیاس کیفیت زندگی (39ـ D؛ بویر وارپ، 1997)؛ 3) پرسشنامه سرمایه روانشناختی (سیندرو همکاران، 1994) و 4) پرسشنامه ادراک بیماری (بردنبت، پتریه، مین و وینمن، 2006). در پژوهش حاضر تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کیفیت زندگی با 22درصد و مؤلفههای خوشبینی و خودکارآمدی سرمایه روان شناختی با 29 درصد پیش بینیکننده های معنا داری برای ادراک بیماری در مبتلایان به ام اس هستند؛ ولی متغیرهای امیدواری و تاب آوری پیش بینی کننده های معنا داری نبودند. (05/0=p).
نتیجهگیری: این یافتهها بیان میکند که کیفیت زندگی و مؤلفههای خوشبینی و خودکارآمدی از متغیرهای تقریباً تأثیرگذار بر ادراک بیماری مبتلایان به بیماری اسکلروز چندگانه هستند. این نتایج کاربردهای مهمی در زمینه اهمیت مداخلات درمانی و ارتقای کیفیت زندگی و آموزش خودکارآمدی و خوشبینی در بیماران ام اس دارد.
نقش توانبخشی شناسی در کاهش نقائص کارکردهای اجرایی و نشانه های وسواسی - اجباری بیماران اسکیزو - وسواسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: کارکرد شناختی ضعیف تر بیماران اسکیزو– وسواسی در پژوهش های متعددی یافته شده است. نظریه «آسیب شناسی افزوده» بیان می کند که اشکالات شناختی اختلال وسواسی– اجباری در بیماران اسکیزو– وسواسی به اشکالات شناختی اسکیزوفرنیا افزوده می شود. بر این اساس هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که آیا بین نشانه های وسواسی– اجباری و نقایص کارکردهای اجرایی رابطه متقابلی وجود دارد به نحوی که تغییر در یکی منجر به تغییر در دیگری گردد؟
روش بررسی: در این جهت در یک طرح پژوهش چند موردی با استفاده از خط پایه چندگانه، 4 بیمار اسکیزو– وسواسی با انتخاب هدفمند گزینش و تحت توانبخشی شناختی معطوف به بهبود کارکردهای اجرایی قرار گرفتند و سیر تغییرات شناختی و بالینی آنها بررسی گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی موجب کاهش نشانه های وسواسی– اجباری در حداقل دوتن از آزمودنی ها و بهبود کارکردهای اجرایی در آنها گردید و به نظر می رسد بین میزان بهبودی در کارکردهای اجرایی و کاهش نشانه های وسواسی– اجباری رابطه مستقیمی وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل ارتباط و تعامل بین نشانه های وسواسی– اجباری با کارکردهای اجرایی را می توان مورد تایید قرار داد.
"
اثربخشی مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی روی اصلاح غذا خوردن هیجانی و مدیریت وزن ز نان چاق و دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مشخص کردن کارآمدی مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی روی اصلاح غذا خوردن هیجانی و مدیریت وزن زنان چاق و دارای اضافه وزن صورت گرفته است.
روش: با استفاده از نمونهگیری در دسترس، از میان زنان داوطلب واجد معیارهای ورود-خروج به پژوهش، 22 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند، کلیه آزمودنیها قبل و بعد از مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی به گویههای پرسشنامه غذا خوردن هیجانی پاسخ دادند و مشخصات تنسنجی آنها نیز اندازهگیری شد.
یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نسخه 16ام نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون t مستقل، نشان داد مداخله تعدیل غذا خوردن هیجانی به طور معنادار باعث اصلاح الگوهای غذا خوردن هیجانی (خشم، اضطراب و افسردگی) و کاهش وزن در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است (05/0> p).
نتیجهگیری: این مداخله باعث کاهش وزن و اصلاح غذا خوردن هیجانی به واسطه تنظیم هیجانها، اصلاح باورهای مخرب غذا خوردن و بازسازی شناختی در میان افراد دارای غذا خوردن هیجانی شده است.
ارزیابی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت نشانه های زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش نشانه های آسیب شناختی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
مواد و روش ها: در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. سه نفر زن مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختاریافته براساس معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی DSM-IV برای محور یک به روش نمونه گیری هدفمند در سال 1390 از بین بیماران دو مرکز خدمات مشاوره ای و روان پزشکی شهر تبریز انتخاب شدند. بیماران پس از احراز شرایط درمان، وارد فرایند درمان شدند. کارآیی پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه در طی در سه مرحله مداخله (خط پایه، درمان 12 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا PSWQ ، نسخه چهارم پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر GADQ-V و مقیاس کلی شدت و آسیب اضطراب (OASIS) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا(RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان دادند که تأثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت آماج های درمان )نگرانی، نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و شدت اضطراب و آسیب عملکرد) در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر هم از نظر آماری در سطح (05/0 >p) و هم از نظر بالینی معنی دار است.
نتیجه گیری: روش درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش نشانه ها و بهبود علایم بالینی اختلال اضطراب فراگیر از کارآیی لازم برخوردار است.
بررسی اثربخشی روان درمانی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی، بر کاهش افسردگی مبتلایان به سوگ پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی روان درمانی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی برکاهش افسردگی مبتلایان به سوگ پیچیده . روش: این پژوهش، از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره شهرستان کاشمر در سال ۱۳۹۳ که بر اساس ملاک های راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانیDSM و روان پزشک مرکز تشخیص سوگ پیچیده دریافت کردند، بودند. نمونه پژوهش شامل۳۰ نفر مرد و زن بود که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش وکنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش، به مدت ۸ جلسه تحت درمان به شیوه روان درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه افسردگی BECK بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل ANCOVAنشان دادکه تفاوت مشاهده شده بین میانگین های نمرات افسردگی شرکت کنندگان گروه آزمایش وکنترل برحسب عضویت گروهی در مرحله پس آزمون با ۹۹ درصد اطمینان معنی دار می باشد (۰۱/۰ P
مقایسه کیفیت زندگی و سلامت روانی همسران بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، دوقطبی، افسردگی اساسی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه کیفیت زندگی و سلامت روانی همسران بیماران مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، دوقطبی، افسردگی اساسی و افراد بهنجار بود. جامعه آماری این پژوهش را همسران بیماران اسکیزوفرن، دوقطبی و افسرده اساسی مراجعه کننده به بخش روان پزشکی بیمارستان امام حسین(ع) و بیمارستان روان پزشکی رازی، همین طور همسران بیماران اسکیزوفرن در انجمن حمایت از افراد اسکیزوفرن «احبا» و همسران افراد بهنجار تشکیل داده بودند. برای این منظور 40 نفر از همسران افراد مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، 40 نفر از همسران افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، 40 نفر از همسران افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و 40 نفر از همسران افراد بهنجار به صورت غیرتصادفی و هدفمند انتخاب شدند و به پرسش نامه های سنجش کیفیت زندگی (SF-36) و سنجش سلامت روانی (SCL-90-R) پاسخ دادند. این پژوهش از ن وع مطالعات پس رویدادی (علی-مقایسه ای) ب وده است. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها، با استفاده از روش های آمار توصیفی و به وسیله آزمون «کروسکال والیس» و «یو من ویتنی» نتایج زیر به دست آمد: بین همسران افراد بهنجار، دوقطبی، افسرده اساسی و اسکیزوفرن به لحاظ تمامی مؤلفه های کیفیت زندگی تفاوت معنادار وجود دارد. بین همسران افراد بهنجار، دوقطبی، افسرده اساسی و اسکیزوفرن به لحاظ تمامی مؤلفه های سلامت روانی تفاوت معنادار وجود دارد. براین اساس، می توان بیان داشت، تجربیات روانی بیماران مبتلا به اختلال های اسکیزوفرنی و دوقطبی و افسردگی اساسی می تواند بر کیفیت زندگی و سلامت روانی همسرانشان تأثیر داشته باشد. هم چنین هر یک از اختلال های فوق با توجه به تفاوت نشانه هایشان می توانند تأثیرات مختلفی بر کیفیت زندگی و سلامت روانی همسران این بیماران داشته باشند.
اثربخشی اسب سواری درمانی بر مهارت های اجتماعی کودک دارای اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اتیسم نوعی اختلال عصبی رشدی دوران کودکی است. کودک دارای اتیسم در مهارت های اجتماعی، مهارت های ارتباطی با مشکلات گوناگونی مواجه است و رفتارهای تکراری و کلیشه ای بسیاری دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان با استفاده از اسب بر بهبود مهارت های اجتماعی کودک دارای اتیسم انجام شد. نمونه پژوهش پسر نه ساله دارای اتیسم بود که با نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و در یک پژوهش آزمایشی باطرح تک آزمودنی شرکت کرد. مهارت های اجتماعی کودک با استفاده از فهرست ارزیابی درمان اتیسم و مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی که طی مراحل خط پایه، مداخله و پیگیری توسط مادر کودک تکمیل شد، ارزیابی شد و برنامه مداخله طی 12 هفته با تأکید بر بازی با اسب و سواری با اسب اجرا شد. سپس داده-های حاصل از ارزیابی ها با استفاده از از روش محاسبه شاخص اندازه اثر تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از افزایش مهارت های اجتماعی کودک مورد پژوهش بود. به طور کلی می توان گفت اسب سواری درمانی منجر به بهبود مهارت های اجتماعی کودکان دارای اتیسم می شود.
مقایسه اثربخشی گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد معتاد تحت درمان در بیمارستان های شهر شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد و پیامدهای ناخوشایند ناشی از آن، یکی از مهم ترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان به شمار می رود. طرحواره های ناسازگار اولیه با اعتیاد مرتبط می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitmen therapy یا ACT) و طرحواره درمانی بر طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد معتاد انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش تجربی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و همراه با گروه شاهد بود. از میان کل جامعه آماری (1500 نفر)، 60 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه [یک گروه شاهد (20 نفر)، دو گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر)] قرار گرفتند. جهت سنجش طرحواره های ناسازگار اولیه، از فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره (Young Schema Questionnaire Short form یا YSQ-SF) استفاده گردید. گروه های آزمایشی در 12 جلسه گروه درمانی به صورت هفته ای دو جلسه 90 دقیقه ای شرکت نمودند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس، آزمون های همگنی و یکسانی واریانس و آزمون تعقیبی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: درمان های گروهی ACT و طرحواره درمانی بر مؤلفه های طرحواره های ناسازگار اولیه تأثیرگذار بود.
نتيجه گيري: روش های درمانی گروهی ACT و طرحواره درمانی، تا حد زیادی توانست طرحواره های ناسازگار اولیه را کاهش دهد و می تواند در درمان مبتلایان به این اختلال به کار گرفته شود.
تببین فرآیندهای یاددهی- یادگیری در برنامه درسی دوره پزشکی عمومی با رویکرد یادگیری مادام العمر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پرورش دانش آموختگان واجد شایستگی های یادگیری مادام العمر، یکی از اهداف مهم فدراسیون جهانی آموزش پزشکی است. متخصصان حوزه برنامه درسی معتقدند که در میان تمام عناصر برنامه درسی، روش تدریس از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هدف این مطالعه بررسی ابعاد تدریس موثر در تقویت شایستگی های مورد نیاز برای تداوم یادگیری و پرورش یادگیرندگان مادام العمر بود.
روش ها: این پژوهش به صورت کیفی با جمع آوری داده ها و توصیف تحلیلی، ادراکی و طبقه بندی آنها طراحی و بین اساتید و صاحب نظران مراکز توسعه مطالعات آموزش پزشکی و اساتید حوزه برنامه ریزی درسی و آموزش بزرگسالان شهر تهران اجرا شد. برای وسعت بخشیدن به منابع گردآوری داده ها از روش های تحلیل محتوای کیفی، مرور نظام مند و مطالعه کتابخانه ای استفاده شد. نمونه گیری مطالعه به صورت هدفمند تا زمان اشباع داده ها ادامه پیدا کرد و با 21 مصاحبه اشباع داده ها حاصل شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد .
یافته ها: 11 شیوه به عنوان شیوه های موثر در تقویت و پرورش شایستگی های مورد نیاز برای دانشجویان پزشکی عمومی به منظور یادگیری مادام العمر به دست آمد. در تکمیل داده های حاصل از مصاحبه با مرور نظامند منابع، 16 شیوه تدریس به عنوان راهبردهای موثر در تقویت انگیزه و پرورش هر یک از توانایی یادگیری مادام العمر در دانشجویان پزشکی شناسایی شد.
نتیجه گیری: روش های یاددهی- یادگیری مناسب برای پرورش و تقویت شایستگی های یادگیری مادام العمر در برنامه درسی دوره پزشکی عمومی، باید مبتنی بر رویکرد یادگیرنده محور، مبتنی بر نظریه های سازنده گرایی و یادگیری بزرگسالان باشند.
اثربخشی آموزش شناختی- رفتاری کنترل خشم بر نوجوانان دارای اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: مهارت کنترل خشم یکی از موثرترین برنامه های پیشگیری از شیوع انواع رفتارهای پرخطر و افزایش کارآمدی شخصی و اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش شناختی-رفتاری کنترل خشم بر خشم نوجوانان با اختلال سلوک ساکن در مراکز شبه خانواده بود.
روش: روش پژوهش، طرح آزمایشی پیش آزمون–پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل همه نوجوانان 18-12 سال پسر مراکز شبه خانواده بهزیستی شهرستان گرگان در سال 1394 بودند. از بین جامعه آماری تعداد 30نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که 15 نفر آن ها در گروه آزمایش و 15 نفر دیگر در گروه گواه قرار گرفتند. شیوه نمونه گیری در دسترس بود. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه خودگزارشی مشکلات رفتاری نوجوانان و سیاهه رفتاری کودک، فرم گزارش معلم و پرسش نامه پرخاشگری بود. از آزمون تحلیل کوواریانس برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت کنترل خشم در کاهش پرخاشگری کلی و مولفه های پرخاشگری افکار، رفتار و احساس نوجوانان دارای اختلال سلوک مراکز شبه خانواده موثر است.
نتیجه گیری: از این رو می توان نتیجه گرفت که آموزش کنترل خشم به عنوان یکی از درمان های شناختی در کاهش نشانه های اختلال سلوک تاثیرگذار است.
رابطة سبک های مقابله و اسناد با افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط شاخصهای روانی استعدادیابی در رشته شنا با عملکرد سرعتی و استقامتی شناگران زبده کشور و تحلیل دیدگاه مربیان شنا انجام شده است. بدین منظور، نمونههای آماری متشکل از دو گروه (گروه اول، 47 نفر از شنـاگران پـسر منتخب سـراسـر کشـور بـا میانـگین سنـی 75/12سـال، میـانـگین قد 95/159 سانتـیمتـر و میـانگین وزن 91/52 کیلوگرم و گروه دوم 48 نفر از متخصصان ورزش شنا و مربیان ملی و زبده کشور) گزینش شدند (47= 1N، 48= 2N). به منظور تعیین ارتباط بین شاخصهای آمادگی روانی (انگیزش، کنترل احساسات، تمرکز، و اعتماد به نفس) با رکورد شنـای سرعتـی و استقامتـی، شناگران زبده به وسیله پرسشنامه آمادگـی روانی حاوی 60 سؤال آزمون شدند. برای آگاهی از نظر مربیان بـرجسته و مربیان تیمهای ملـی شـنا پـیرامون تـأثیر سـازههای آمادگی روانی بر رکورد شنای سرعتی (50 متر) و استقامتی (200 متر) از پرسشنامهای حاوی 43 سؤال استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داند بین سازههای آمادگی روانی با رکورد شنای 50 متر و 200 متر شناگران، ارتباط معناداری وجود ندارد، اما از دیدگاه مربیان و متخصصین رشتة ورزشی شنا، بین سـازههای مذکور با موفقیت در شنای سرعتـی و استقامتـی، ارتباط نیرومندی وجود دارد و این سازهها، تأثیر بسزایی در موفقیت شناگران دارند.
تاثیر خودآموزی کلامی بر بهبود علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر آموزش خودآموزی کلامی بر علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک بود. به عبارتی دسترسی به این مساله که آیا آموزش خودآموزی کلامی می تواند در بهبود علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک تاثیر مثبتی داشته باشد یا خیر، هدفی بود که پژوهش به قصد دستیابی به آنها انجام پذیرفت. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه تجربی (نیمه آزمایشی) بود که در آن نمونه ای شامل 20 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال سلوک از مدارس شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. در فرآیند طرح، گروه آزمایشی در مدت 10 جلسه تحت آموزش خودآموزی کلامی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج حاصل از روش تحلیل کوواریانس یک طرفه، نشان داد که گروه آزمایشی در پایان نسبت به گروه کنترل از بهبود قابل توجهی در علایم مرضی اختلال سلوک برخوردار است. به عبارت دیگر کاربرد و آموزش خودآموزی کلامی موجب بهبود معنی دار نشانه های مرضی دانش آموزان دارای اختلال سلوک شده بود.
نقش عوامل روانشناختی در اختلال های کنشی جنسی
حوزههای تخصصی:
تاثیر تعاملی روان درمانی بدنی و پس خوراند زیستی بر کنش عصب- روان شناختی عزت نفس و هوش هیجانی مادران کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:این پژوهش جهت بررسی تاثیر تعاملی رواندرمانی بدنی و پسخوراند زیستی بر کنش عصب-روانشناختی عزت نفس و هوش هیجانی مادران کودکان مبتلا به ناتواناییهای ویژهی یادگیری طراحی شده است.
روشکار: این پژوهش کارآزمایی بالینی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه شاهد در سال 1389 انجام شد. کل آزمودنی ها شامل 17 نفر از مادران کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری در مشهد می باشند که به طور تصادفی در دو گروه آزمون (7 نفر) و شاهد (10 نفر) تقسیم شدند. قبل از شروع مطالعه، تمام آزمودنی ها با پرسشنامهی عزت نفس کوپراسمیت و هوش هیجانی بار-ان ارزیابی گردیدند. گروه آزمون، تحت یک دورهی سه ماهه رواندرمانی بدنی (دو جلسهی 90 دقیقهای در هفته، در مجموع 24 جلسه) و آموزش پسخوراند زیستی (هر دو هفته یک بار، در مجموع 6 جلسه) قرار گرفتند. پس از اتمام دورهی آموزش، تمام آزمودنی ها توسط ابزارهای ذکر شده، ارزیابی مجدد شدند. برای بررسی نرمال بودن یافتههای دو گروه، از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شد و با توجه به نرمال بودن نمرات عزت نفس و هوش هیجانی در دو گروه، برای مقایسهی میانگین نمرات از آزمون تی مستقل با سطح معنیداری 05/0>P استفاده شد.
یافتهها:نمرات مربوط به عزت نفس (042/0=P) و هوش هیجانی (011/0=P) در گروه آزمون نسبت به شاهد به طور معنیداری افزایش یافته بود.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از اثربخشی رواندرمانی بدنی و
پسخوراند زیستی در افزایش عزت نفس و هوش هیجانی مادران کودکان مبتلا به ناتواناییهای یادگیری است.
رابطه ی طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناخت با استعداد اعتیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در مورد سبب شناسی اعتیاد اخیرا به زیربناهای شناختی توجه ویژه ای شده است با توجه به این زیربناها پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناخت با استعداد اعتیاد انجام گرفت.
روش کار: برای این پژوهش توصیفی مقطعی از بین دانش آموزان دبیرستان های شهر کرمانشاه که در سال تحصیلی 92-1391 مشغول به تحصیل بودند، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای نمونه ای به حجم300 نفر انتخاب شدند (180 دختر و 120 پسر). برای گردآوری داده های پژوهش از پرسش نامه های باورهای فراشناخت ولز، طرحواره های اولیه ی یانگ و مقیاس استعداد اعتیاد استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با نرم افزار آماریSPSS نسخه ی 19 استفاده شد.
یافته ها: بین خرده مقیاس های خودآگاهی شناختی، باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری افکار، باورهایی در مورد نیاز به افکارکنترل و اعتماد شناختی با استعداد اعتیاد، رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد (001/0=P) اما بین خرده مقیاس باورهای مثبت در مورد نگرانی واستعداد اعتیاد، رابطه ی معنی داری وجود ندارد. هم چنین بین طرحواره های ناسازگار اولیه و استعداد اعتیاد، رابطه ی مثبت معنی داری به دست آمد (001/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به ارتباط مثبت بین باورهای فراشناخت و طرحواره های ناسازگار اولیه در افزایش استعداد اعتیاد، مشاوران و روان شناسان می توانند این مطلب را مد نظر قرار دهند.