فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۲٬۰۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه: رایج ترین و مهم ترین اختلال یادگیری، اختلال خواندن است. خواندن زیربنای همه انواع یادگیری است و کودکانی که در خواندن ضعیف هستند، گروهی بسیار آسیب پذیر در یادگیری دروس مختلف در تمامی سال های تحصیلی و پس از آن هستند که این امر موجب می شود در تحصیل پیشرفت ناچیزی داشته باشند. نتیجه گیری: خواندن یکی از نظام های زبان و زیرمجموعه توانایی های زبانی است و مشکلات زبان شناختی هسته اصلی این اختلال را تشکیل می دهد، لذا ضروری است که درمانگران این حوزه، به منظور طراحی برنامه های مداخله ای مؤثر، فعالیت هایی را مدنظر قرار دهند که ضمن ایجاد فرصت برای تمرین و یادگیری فعال در زمینه خواندن، مؤلفه های زبان شناختی خواندن را نیز تحریک و تقویت نمایند.
اثربخشی هنردرمانی بر مهارت های اجتماعی_ارتباطی، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری رفتاری در کودکان مبتلا به اختلال های طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضربا هدف تعیین اثربخشی هنردرمانی بر مهارت های اجتماعی_ ارتباطی، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری رفتاری در کودکان مبتلا به اختلال های طیف اتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کودکان 6 تا 12 ساله مبتلا به اختلال های طیف اتیسم شهر زنجان بود. نمونه شامل 26 کودک بود که به روش در درسترس انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (هر گروه 13 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه نیمرخ مهارت های اجتماعی اتیسم اسکات بلینی، سیاهه تنظیم هیجان شیلدز و سیچتی و خرده مقیاس رفتار محدود و تکراری مقیاس رتبه بندی گیلیام- ویرایش دوم بود. گروه آزمایش در طی 44 جلسه به مدت چهار ماه تحت هنردرمانی که از برنامه مداخله هنر درمانی برای کودکان و نوجوانان درخودمانده جنیفر بت سیلورز (2008) الگوبرداری شده بود، قرارگرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که هنردرمانی بر مهارت های اجتماعی_ ارتباطی و مؤلفه های آن و مؤلفه های تنظیم هیجان و بی ثباتی/منفی گرایی و همچنین انعطاف پذیری رفتاری تأثیر مطلوب داشته است، بدین معنی که برنامه مداخله ای باعث بهبود مهارت های اجتماعی_ ارتباطی، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شد. در نتیجه بنا بر یافته های حاصل از این پژوهش، می توان از هنردرمانی به عنوان یک روش مکمل درمانی جهت بهبود مهارت های اجتماعی_ ارتباطی، تنظیم هیجان و انعطاف پذیری رفتاری در کودکان مبتلا به اختلال های طیف اتیسم بهره برد.
تأثیرتمرینات یکپارچگی حسی حرکتی بر کاهش رفتار کلیشه ای در کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر تمرینات یکپارچگی حسی حرکتی بر کاهش رفتار کلیشه ای کودکان اختلال طیف اتیسم انجام شد. روش: روش پژوهش تک آزمودنی از نوع طرح A-B با پیگیری بود. نمونه مطالعه شده شامل 4 کودک پسر مبتلابه اختلال طیف اتیسم بود که به روش نمونه گیری غیر تصادفی از نوع هدفمند، انتخاب شدند و طی 21 جلسه تحت درمان یکپارچگی حسی حرکتی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس گارز استفاده شد. داده ها با استفاده از نمودار تحلیل چشمی و آزمون اندازه اثر کوهن تحلیل شد. یافته ها: نتایج نمودارهای چشمی برای متغیر رفتار کلیشه ای و علائم کلی اتیسم، حاکی از تأثیر درمان یکپارچگی حسی حرکتی بر علائم اتیسم کودکان بود. نتایج بررسی تغییرات ایجادشده از طریق اندازه اثر کوهن، حاکی از بالا بودن سطح اندازه اثر درمان یکپارچگی حسی حرکتی در بهبود رفتار کلیشه ای و علائم کلی اتیسم برای هر چهار آزمودنی بود، فقط اندازه اثر یکی از آزمودنی ها در مرحله درمان –پیگیری، متوسط نشان داده شد؛ بنابراین می توان گفت که درمان یکپارچگی حسی حرکتی در بهبود علائم کلی اتیسم و کاهش رفتار کلیشه ای کودکان طیف اتیسم مؤثر است. نتیجه گیری: از نتایج پژوهش حاضر می توان در راستای برنامه ریزی درمانی و مداخلات بالینی به منظور کاهش و درمان علائم اتیسم کودکان استفاده کرد.
افسردگی در کودکان: علائم، ویژگی ها و راهبردهای درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: افسردگی حالت دائمی غم و اندوه و یکی از شایع ترین اختلالات روان شناختی در سراسر دنیاست. تا چند دهه پیش باور بر آن بود که افسردگی یک اختلال ویژه بزرگسالان است و کودکان به آن مبتلا نمی شوند؛ اما پژوهش ها و نظریه ها طی دهه های اخیر نشان از وجود این اختلال از ابتدای زندگی دارند. نتیجه گیری: افسردگی در کودکان بسیار جدی تر از بزرگسالان است؛ زیرا نشان از احتمال وراثتی بودن اختلال یا وقوع یک ضربه دارد و همچنین احتمال تداوم آن تا سال های بزرگسالی بسیار است. همچنین به دلیل اینکه کودکان در دوران حساس رشد مغزی قرار دارند، وجود اختلال در این سنین می تواند منجر به بدعملکردی بسیاری از ساختارهای مغزی کودک طی سال های آتی عمرش شود. افسردگی می تواند تبعات بسیاری در پی داشته باشد که از بدعملکردی در زندگی روزمره آغاز و ممکن است به خودکشی بینجامد. به همین منظور برای آشنایی مخاطبان با ماهیت این اختلال و آشنایی با راهبردهای کلی به منظور کمک به این کودکان و از میان برداشتن تفکرات قالبی، در این مقاله ویژگی های تشخیصی، سبب شناسی و درمان های افسردگی کودکان با تاکید بر نقش والدین و معلمان معرفی و تشریح شده است.
نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیش بینی سلامت روانی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیش بینی سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. کلّیه ی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تحت پوشش مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی شهر اردبیل در سال 95-1394 جامعه ی آماری این پژوهش را تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 130 مادر بعنوان نمونه انتخاب شده و به پرسشنامه ی نگرانی پنسیلوانیا، پرسشنامه ی امید بزرگسالان اشنایدر، پرسشنامه ی هدف در زندگی گرامباف و ماهولیک و پرسشنامه ی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین نگرانی با سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی رابطه ی منفی معنا دار و بین امید و معنای زندگی با سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی رابطه ی مثبت معنا داری وجود دارد (p<0.01). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که تقریباً 58/0 درصد از کل واریانس سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی براساس متغیرهای نگرانی، امید و معنای زندگی قابل پیش بینی است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که نگرانی، امید و معنای زندگی از متغیر های مرتبط با سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی می باشد که نیازمند برنامه ریزی می باشد.
اثربخشی برنامه اوقات فراغت عرش بر حافظه کاری، ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کم توانی ذهنی تمام جنبه های زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد در حالی که استفاده از برنامه اوقات فراغت با نتایج مؤثری همراه است. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه اوقات فراغت عرش بر حافظه کاری، ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم توان ذهنی بود. این پژوهش، یک مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش 30 دختر کم توان ذهنی که به روش نمونه گیری تصادفی از مدارس استثنایی شهر اصفهان انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنی ها به دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه اوقات فراغت عرش را در 16 جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. ابزارهای پژوهش، مجموعه آزمون حافظه کاری برای کودکان (1396)، آزمون هوشی وکسلر کودکان (2003) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی (1990) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که برنامه اوقات فراغت عرش بر حافظه کاری، ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی آزمودنی ها تاثیر معناداری معناداری داشت (0/001>p). بر اساس یافته ها، برنامه اوقات فراغت عرش حافظه کاری، ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم توان ذهنی را بهبود بخشید. بنابراین، می توان از این برنامه به منظور ارتقای حافظه کاری، ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی چنین دانش آموزانی بهره برد و برنامه ریزی برای استفاده از برنامه اوقات فراغت عرش برای آنها اهمیت ویژه ای دارد.
طراحی و اعتباریابی الگوی آموزشی محیط یادگیری غنی شده با شبکه های اجتماعی مجازی برای دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مولفه ها و چارچوب الگوی آموزشیمحیط یادگیری غنی شده با شبکه های اجتماعی مجازی برای دانش آموزان با آسیب شنوایی و اعتباریابی درونی آن است. روش این پژوهش آمیخته، از نوع طرح اکتشافی است. در بخش کیفی برای به دست آوردن الگوی طراحی آموزشی، از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتباریابی درونی از نظر متخصصان به روش پیمایشی پرسشنامه ای استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی متخصصین مرتبط با موضوع، اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی از پایگاه های داخلی و خارجی، و در بخش کمی متخصصین در حوزه تکنولوژی آموزشی و آموزش ویژه بود. انتخاب نمونه ها در هر دو بخش به صورت هدفمند و در بخش کیفی جهت مصاحبه 39 نفر از متخصصین و کارشناسان و در بخش کمی 34 نفر از متخصصین در دانشگاه های و موسسات مختلف کشور ایران، استرالیا و آمریکا بودند.جمع آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده مصاحبه نیمه ساختار یافته و تحلیل محتوا از اسناد و پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی، و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه کیفی نیز با استفاده از روش تحلیل محتوای استقراییو در بخش کمی با استفاده روش های آماری توصیفی و استنباطی انجام شده است. طبق تحلیل محتوای انجام شده، هفت طبقه درگیر شدن، تعامل، بازخورد، محتوا، منابع، ارزشیابی و پشتیبانی به دست آمد. همچنین 24 زیر مؤلفه برای طبقه های اصلی استخراج شدند. پس از تحلیل محتوا و استخراج کدها، مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها در قالب الگو ارائه گردید. نتایج حاصله از اعتباریابی درونی بر اساس نظر متخصصان نشان داده است که الگوی آموزشی ارائه شده از اعتبار درونی بالایی برخوردار است و اثربخشی لازم را برای آموزش به دانش آموزان با آسیب شنوایی دارد
نقش میزان پرخاشگری و خود دلسوزی در بخشایش مادریاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: همواره با توجه به آنکه وجهی از انسان ها هیجان و درک اجتماعی می باشد، بنابراین می توان در بسیاری از تصمیم ها، رویدادها نقش این ویژگی بسیار بارز باشد، مخصوصا در شرایط ارتباطی با افراد کم توان ذهنی که در وضعیت مراتب نامناسب تری به تناسب یک فرد عادی هستند، با عنایت به مطلب فوق هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میزان پرخاش گری و خود دلسوزی در بخشایش مادریاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی است. روش:روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی 415 مادریار مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی سطح استان گلستان تشکیل دادند و با توجه به طرح پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 230 نمونه انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات به صورت فردی و در مراکز انجام گردید. در این پژوهش از پرسشنامه مقیاس بخشودگی احتشام زاده و همکاران (1389)، پرسشنامه پرخاش گری ( AGQ ) و پرسشنامه خود دلسوزی فرم بلند ( SCS-LF ) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که در مجموع بین تمامی خرده مقیاس های میزان خشم با بخشایش گری همبستگی معکوس و بین خرده مقیاس های خودشفقتی با بخشایش گری همبستگی مستقیم معناداری وجود دارند، همچنین مولفه ی انزوا (19/0)، احساس مشترک انسانی (30/0)، مهربانی با خود (32/0) وکینه توزی (34/0) توان پیش بینی بخشایشگری را دارا می باشند. نتیجه گیری: به طور کلی بخشایش گری تحت تاثیر مولفه های هیجانی می باشد و تلویحات کاربردی بسیاری در حیطه های درمانی و آموزشی در مراکز نگهداری کودکان کم توان ذهنی می تواند داشته باشد.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری مادران دارای کودک کم توان ذهنی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک کم توان ذهنی بودند که فرزندانشان در مدارس استثنایی شهرستان دزفول در سال تحصیلی 96-1395 به تحصیل اشتغال داشتند. از جامعه فوق تعداد 30 نفر از مادران دارای کودک کم توان ذهنی به روش تصادفی خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 10 جلسه نوددقیقه ای، (هر هفته دو جلسه) درمان گروهی را دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تاب آوری فرایبورگ (2003) بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل در تاب آوری تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد روشی کارآمد در افزایش تاب آوری در مادران دارای کودک کم توان ذهنی است
بررسی اثربخشی برنامه ایمن سازی روانی بر کفایت اجتماعی افراد با فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه ایمن سازی روانی بر کفایت اجتماعی افراد با فلج مغزی در شهر تهران انجام شده است. روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را نوجوانان با فلج مغزی 16 تا 18 ساله تشکیل دادند. برای انتخاب آزمودنی ها از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، به طوری که در این پژوهش 30 نوجوان با فلج مغزی شرکت داشتند. آنها از لحاظ اقتصادی و اجتماعی در سطح متوسطی قرار داشتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند و در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی، برنامه ایمن سازی روانی را در 10 جلسه دریافت کردند در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه کفایت اجتماعی بود. اطلاعات جمع آوری شده از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری با استفاده از نسخه 22 نرم افزار بسته آماری در علوم اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که در مرحله بعد از مداخله، میانگین نمرات کفایت اجتماعی گروه آزمایش به طور معناداری بیشتتر از گروه کنترل بود (001/0 P< ). نتیجه گیری: برنامه ایمن سازی روانی باعث بهبود کفایت اجتماعی افراد با فلج مغزی شد. بنابراین توجه به متغیرهایی از جمله کفایت اجتماعی ضروری است و برنامه ریزی برای ارائه آموزش ایمن سازی روانی به این گروه از افراد اهمیت ویژه ای دارد.
بررسی پایایی و روایی نسخه فارسی مقیاس کیفیت زندگی خانوادگی در خانواده های با کودکان طیف اتیسم، نقص توجه- بیش فعالی و ناتوانی ذهنی و غیررشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت زندگی خانوادگی حدی است که خانواده ها نیازهایشان برآورده می شوند، اعضای خانواده از زندگی با هم لذت می برند، و اعضای خانواده فرصتهایی برای انجام فعالیتهای که برای آنها مهم است دارند. این پژوهش با هدف بررسی ساختار عاملی اکتشافی مقیاس کیفیت زندگی خانوادگی مرکز بیچ بر روی خانواده های با کودکان طیف درخود مانده (اوتیسم) شهر اهواز صورت گرفت. روش: این پژوهش روانسنجی از نوع مطالعات روش شناسی بود. 93 خانواده (46 خانواده از مرکز گلشن و 47 خانواده از مرکز نهال) با کودکان طیف اتیسم به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و بر اساس ملاک های ورود انتخاب شدند و مقیاس کیفیت زندگی خانوادگی مرکز بیچ را تکمیل نمودند. داده ها به روش تحلیل عاملی اکتشافی و با استفاده از نرم افزار آماری 21- SPSS تحلیل شدند. نتایج: نتایج به روش تحلیل عاملی اکتشافی پنج عامل تعاملات خانوادگی، والدگری، بهزیستی عاطفی، بهزیستی فیزیکی-جسمانی و حمایت مرتبط با ناتوانی را شناسایی کرد. ضرایب آلفای کرونباخ کل مقیاس 85/0 و برای عامل های اول تا پنجم به ترتیب 91/0 تا 96/0؛ ضرایب همبستگی بین هر یک از ماده های مقیاس و نمره کل از 22/0 تا 58/0 (01/0 > p ) و ضرایب روایی همگرای این مقیاس یا مقیاس های منابع خانوادگی 54/0 (001/0 > p ) و عملکرد خانواده آپگار 73/0 (001/0 > p ) بدست آمدند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پایایی و روایی بدست آمده امی توان نتیجه گرفت که مقیاس کیفیت زندگی خانوادگی در فعالیت های پژوهشی و مشاوره ای برای خانواده های کودکان با مشکلات طیف اتیسم کاربرد پذیر است.
رشد و فراگیری زبان در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: فراگیری زبان روندی طبیعی رشد و منحصر به انسان خردمند است که بر اساس آن کودک زبان مادری خود را به عنوان زبان اول فرامی گیرد. ساده ترین نظریه رشد زبان آن است که کودکان زبان را از راه تقلید زبان بزرگسالان می آموزند. احتمال دیگر آن است که کودکان زبان را از راه شرطی سازی فرا گیرند. چامسکی فرضیه ذاتی بودن زبان را پیشنهاد کرد. پیاژه اعتقاد داشت زبان فرآیندی شناختی و محصول رشد هوش عمومی است. به نظر ویگوتسکی اگرچه کودکان پایه های شناختی ذاتی برای فراگیری زبان دارند رشد زبان برای بیان کارکردها است. سرانجام آن که پیوندگرایان بر این باور هستند کودکان بدون حتی فهمیدن قواعد یا حتی بدون وجود قواعد زبان را فرامی گیرند. نتیجه گیری: اگرچه پژوهش های زیادی انجام شده هنوز دقیقاً مشخص نیست کودکان چگونه در شاهکار قابل توجه فراگیری زبان موفق می شوند. برخی تلاش ها برای مرتبط کردن رشد زبانی و شناختی با استفاده از مراحل پیاژه ای ناموفق بوده. پیشرفت های عمده ای در درک رشد زبانی و شناختی رخ داده اما این پیشرفت ها رابطه نزدیکی را نشان نداده اند. با توجه به وضعیت دانش امروز، انتخاب قاطعانه از نظریه های مختلف امکان پذیر نیست. منطقی به نظر می رسد که ترکیبی از مهارت های تقلیدی، ابزار فراگیری فطری زبان، رشد شناختی و تعاملات ارتباط اجتماعی به رشد زبان کمک کنند. این مقاله مروری است بر نظریه های رشد و فراگیری زبان در کودکان.
اثربخشی مداخله گروهی مهارت های اجتماعی مبتنی بر برنامه دی روزیر1 در بهبود ارتباط، همکاری، ابراز وجود و همدلی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان مداخلات گروهی مهارت های اجتماعی مبتنی بر برنامه دی روزیر بر بهبود ارتباط، همکاری، ابراز وجود و همدلی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم صورت گرفت. روش: طرح این پژوهش تک آزمودنی (طرح معکوس A-B-A ) بوده است. با استفاده از نمونه گیری هدف مند، سه دانش آموز مبتلا به اختلال طیف اتیسم انتخاب شدند. با استفاده از مقیاس بهبود مهارتهای اجتماعی ( SSIS )، خط پایه در حیطه های مورد نظر ترسیم شد. جلسات درمانی براساس برنامه آموزش مهارت های اجتماعی دی روزیر طی 20 جلسه (هفته ای یک جلسه، به مدت 40 دقیقه) برگزار شد. مقیاس بهبود مهارتهای اجتماعی ( SSIS ) حین درمان و پس از هر سه جلسه آموزشی تکمیل شد. برای پیگیری نتایج آموزش، یک ماه بعد نیز این پرسشنامه توسط مربی دانش آموزان تکمیل شد. یافته ها: براساس نتایج تحلیل دیداری داده ها این برنامه در زمینه بهبود مهارت همکاری، ارتباط، ابراز وجود مؤثر بوده است. در ارتباط با متغیر همدلی این برنامه برای آزمودنی شماره 3 مؤثر نبوده و نیاز به بررسی های بیشتر وجود دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از اثربخشی برنامه دی روزیر در بهبود مهارت های اجتماعی است. ماهیت مداخله گروهی و ایجاد فرصت تمرین و دریافت بازخورد می تواند رشد مهارت های اجتماعی را در کودکان مبتلا به اتیسم تسهیل کند.
کاربرد پذیری تئوری پاس (PASS) در پیش بینی عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کودکان با اختلال یادگیری ریاضی نه تنها با مشکلات خاص در زمینه یادگیری ریاضیات روبرو هستند، بلکه اکثریت آنها در فرآیندهای شناختی دچار نقایص جدی می باشند. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربردپذیری تئوری پاس ( PASS ) در پیش بینی عملکرد ریاضی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه در شهر اصفهان انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه مورد استفاده در پژوهش 36 دانش آموز با اختلال یادگیری ریاضی بودند که به صورت نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از ماتریس های پیشرونده ریون، آزمون ایران کی مت، آزمون معلم ساخته ریاضی، سیستم ارزیابی شناختی- ویرایش دوم (ناگلیری، داس و گلدشتاین، 2014) بود. داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که کودکان با اختلال یادگیری ریاضی، دارای عملکرد مرتبط با کارکرد ناقص در برنامه ریزی، توجه، پردازش همزمان و متوالی هستند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که عملکرد ریاضی دانش آموزان بر فرآیندهای شناختی پاس متکی است و فرآیندهای شناختی PASS می تواند متخصصان را در امر تشخیص کودکان در معرض خطر اختلال یادگیری ریاضی یاری رساند.
رابطه طرحواره های هیجانی و راهبردهای مقابله ای با درماندگی روانشناختی مادران کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه طرحواره های هیجانی و راهبردهای مقابله ای با درماندگی روان شناختی مادران کودکان استثنایی است. روش: روش پژوهش همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی مادران کودکان استثنایی شهر اندیمشک و نمونه پژوهش شامل 210 نفر از این مادران بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای (کارور، 1989)، طرحواره های هیجانی (لیهی، 2002) و فرم کوتاه مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی (لاوبوند و لاوبوند، 1995) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین طرحواره های هیجانی و راهبردهای مقابله ای با افسردگی، اضطراب و استرس مادران کودکان استثنایی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد طرحواره های هیجانی و راهبردهای مقابله ای 28 درصد از افسردگی، 45 درصد از اضطراب و 36 درصد از استرس را تبیین می کنند. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان می دهد سلامت روانی افراد تاثیر طرحواره های هیجانی و راهبردهای مقابله ای قرار می گیرد. طرحواره های هیجانی، راهبرد هیجان مدار و اجتنابی در کاهش سلامت روانی و راهبرد مسئله مدار در افزایش آن نقش دارد.
آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی به دانش-آموزان با نیازهای ویژه: مطالعه ای مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هجدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
119-138
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این مقاله، مطالعه و بررسی فرایند آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی به دانش آموزان با نیازهای ویژه ( آسیب شنوایی، آسیب بینایی، طیف اتیسم، ناتوانی هوشی، ناتوانی ویژه یادگیری، مشکلات ارتباطی-زبانی، اختلالات رفتاری هیجانی، معلولیت جسمی-حرکتی، و چندمعلولیتی) و ارائه راهبردهایی برای تسهیل و تسریع این فرایند است. روش : در پژوهش حاضر، با روش توصیفی – تحلیلی و جستجو در منابع اینترنتی موجود در گوگل پژوهشگر، پرتال جامع علوم انسانی، و پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، متون و مقاله های مرتبط از سال های 1964 تا 2017 مورد بررسی قرار گرفت. سپس، منابع مرور، تحلیل، و مقوله بندی شدند. یافته ها و نتیجه گیری : برای هر گروه از این دانش آموزان، راهبردها و روش های خاصی برای آموزش زبان خارجی وجود دارد. برای نمونه می توان به استفاده از رویکرد دیداری برای آموزش واژه (برای گروه آسیب دیده شنوایی)، استفاده از متن چاپی یا خط بریل انگلیسی (برای گروه آسیب دیده بینایی)، تکرار فعالیت ها (برای گروه طیف اتیسم)، استفاده از رویکرد های ارتباطی، واژه محور، و پاسخ فیزیکی کامل (برای دانش آموزان دارای ناتوانی هوشی)، استفاده از روش چندحسی و روش آگاهی واجی (برای دانش آموزان دارای ناتوانی ویژه یادگیری)، استفاده از تکنیک های گفتاردرمانی و تعدیل محتوای آموزشی (برای دانش آموزان دارای مشکلات ارتباطی-زبانی)، استفاده از برنامه های مداخله ای رفتاری در کلاس همزمان با برنامه های آموزش زبان (برای دانش آموزان دارای اختلال رفتاری-هیجانی)، تسهیل دسترسی به تجهیزات آموزشی (برای دانش آموزان دارای معلولیت جسمی-حرکتی)، و تأکید بر ارتباط کلی و توانایی های سازشی (برای دانش آموزان چندمعلولیتی) اشاره کرد. برنامه آموزش زبان انگلیسی به دانش آموزان با نیازهای ویژه در ایران باید متناسب با توانایی های آنها طراحی شود. در نتیجه، متناسب سازی، بومی سازی، و ارائه حمایت های آموزشی ضروری است.
بررسی اثربخشی برنامه سال های باور نکردنی بر تعامل مادر و کودک با اختلال رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال های رفتاری تمام جنبه های زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد در حالی که استفاده از برنامه سال های باور نکردنی مبتنی بر برنامه والدین با نتایج مؤثری همراه است. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی برنامه سال های باور نکردنی مبتنی بر برنامه والدین بر تعامل مادر و کودک با اختلال رفتاری در شهر اصفهان انجام شد. پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 30 نفر از مادران کودکان با اختلال رفتاری شرکت داشتند که به روش نمونه گیری تصادفی از دبستان پسرانه امیرکبیر شهر اصفهان انتخاب شدند. آزمودنی ها به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند به نحوی که هر گروه از 15 نفر تشکیل شده بود. گروه آزمایش در 12 جلسه در برنامه سال های باور نکردنی شرکت کردند در حالی که به گروه شاهد این آموزش ارائه نشد. ابزار این پژوهش مقیاس رابطه والد-کودک پیانتا بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نسخه 23 نرم افزار SPSSتحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش برنامه سال های باور نکردنی اثر معناداری بر تعامل مادر و کودک با اختلال رفتاری و خرده مقیاس های آن (تعارض، نزدیکی و وابستگی) داشت (001/0P
نقش شعرخوانی بر رشد عاطفی – اجتماعی نوزادان و خردسالان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: شعرها به عنوان نماد فرهنگی و ارزشی هر کشوری از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و از تجربیات لذت بخشی هستند که می توانند نقش مهمی در پیوند عاطفی والد-کودک و کمک به رشد عاطفی و اجتماعی کودکان داشته باشند. شعرهای کودکانه به ویژه در سال های ابتدایی که دوره حساس دل بستگی است نقش مهمی در ارتباط والد- فرزند ایفا می کند. این امر برای کودکان کم شنوا که به توان بخشی زودهنگام نیاز دارند از اهمیت به سزایی برخوردار است. روش: مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و مطالعه کتابخانه ای انجام شد، بدین ترتیب که اطلاعات مختلف در مورد موضوع پژوهش از منابع اطلاعاتی مختلف شامل مقالات، کتاب های دانشگاهی و منابع علمی داخلی و خارجی از پایگاه های معتبر جستجوی علمی مانند Magiran ، Elsevier ، Wiley ، PubMed و موتور جستجوی Google Scholar اطلاعات مربوط به بازده زمانی سال های 1996 تا 2017، گردآوری و مورد توصیف، تبیین و بحث قرار گرفت. نتیجه گیری: شعرخوانی نقش مهمی در رشد عاطفی اجتماعی کودک دارد و به عنوان یک زبان ارتباطی می تواند پیوند عاطفی کودک والد را تحکیم ببخشد و مهارت های اجتماعی مختلف را به کودک آموزش داد. در این مقاله سعی شده است تا ضمن بررسی رشد عاطفی، هیجانی و اجتماعی در کودکان و نقش عوامل مؤثر بر آن، مهارت های اجتماعی/عاطفی را در کودکان ناشنوا بررسی کرده و با معرفی راهکارهای تسهیل کننده در رشد این مهارت ها به معرفی رویکرد شعرخوانی و تأثیر آن بر بهبود روند یادگیری در کودکان کم شنوا و ناشنوا بپردازد.
اوقات فراغت و فعالیت های تفریحی برای افراد دارای کم توانی ذهنی: بررسی مروری ماهیت، موانع، راهکارها و ثأثیرات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در دنیای امروز، پژوهش درباره ی چگونگی گذراندن اوقات فراغت و شرکت در فعالیت های تفریحی، همپای با تحقیقات درمورد کار و آثار ناشی از آن کانون توجه بسیاری از مؤلفین قرار گرفته است. هدف از مقاله حاضر، بررسی اوقات فراغت و نقش فعالیت های تفریحی در زندگی افراد دارای کم توانی ذهنی با استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد. نتیجه گیری : چگونگی گذراندن اوقات فراغت و فعالیت های تفریحی برای افراد عادی، در جوامع مختلف با هدف افزایش بازده کارکنان و همچنین کاهش مشکلات ناشی از کار، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. اوقات فراغت و فعالیت های تفریحی برای افراد دارای کم توانی ذهنی به منظور افزایش مشارکت این افراد در جامعه و توانمندسازی آنان می باشد. علی رغم مزایای مختلفی که برای شرکت در فعالیت های تفریحی افراد دارای کم توانی ذهنی شامل افزایش خودمختاری، استقلال، مهارت های اجتماعی، رضایت از زندگی، بهزیستی و در نهایت بهبود کیفیت زندگی گزارش شده است، متاسفانه در کشور ایران به دلایل مختلف در زمینه فعالیت های تفریحی و گذراندن مطلوب اوقات فراغت برای افراد دارای کم توانی ذهنی غفلت شده است؛ که توسط سازمانهای متولی باید مورد توجه قرار گیرد.
تاثیر روش مداخله مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر خودبخشایشگری و تاب آوری مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر مداخله روان شناسی مثبت گرا بر خودبخشایشگری و تاب آوری مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری سبزوار انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران کودکان 6 تا 12 ساله دارای اختلال یادگیری در سبزوار در سال 1395-1396بود که 34 نفر بر حسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) جای دهی شدند. پس از انجام پیش آزمون ، به کمک پرسشنامه های مقیاس خودبخشایشگری ول، دی شی و واکینی (2008) و تاب آوری کونور و دیویدسون (2003)، به گروه آزمایشی طی هشت ج لسه 90 دقیقه ای روان شناسی مثبت گرا آموزش داده شد. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس و به کمک نرم افزار SPSS ویراست 23 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله روان شناسی مثبت گرا بر خود بخشایشگری و تاب آوری مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری سبزوار تأثیر مثبت و معنا داری داشته است (001/ 0 P ≤ ) . نتیجه گیری: مداخله روان شناسی مثبت گرا یک برنامه آموزشی مؤثر برای کمک به مادران کودکان دارای اختلال یادگیری است.