فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۲٬۰۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه استرس والدینی، مقابله مذهبی و سازگاری زناشویی در والدین کودکان با اختلال اتیسم انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 124 نفر از مادران و پدران دارای کودک مبتلا به اختلال اتیسم در شهر مشهد بود که با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. داده های این مطالعه از پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی، فرم کوتاه شاخص استرس والدینی، پرسشنامه مقابله مذهبی پارگامنت، و پرسشنامه سازگاری زناشویی که روایی و پایایی این ابزارها در ایران مورد تایید قرارگرفته است، جمع آوری گردید. داده ها با آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند . نتایج نشان داد که بین متغیر استرس والدینی، و مقابله مذهبی مثبت با سازگاری زناشویی رابطه مثبت؛ و بین مقابله مذهبی منفی با سازگاری زناشویی، رابطه منفی و معنی داری( 01/0 P<) وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد که متغیرهای استرس والدینی و مقابله مذهبی به عنوان سازه هایی مهم و تاثیرگذار در سازگاری زناشویی والدین کودکان با اختلال اتیسم می باشند.
مقایسه شخصیت جامعه پسند، واکنش روانی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های دفاعی والدین کودکان معلول جسمی حرکتی و کودکان سالم شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه جامعه پسندی شخصیت، واکنش روانی، حمایت اجتماعی ادراک شده و سبک های دفاعی والدین کودکان معلول جسمی حرکتی و سالم شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی (علّی- مقایسه ای) بود. جامعه آماری پژوهش را والدین کودکان معلول جسمی حرکتی شهر اصفهان تشکیل دادند. نمونه ای به حجم 30 نفر از والدین کودک دارای معلولیت جسمی حرکتی و 30 نفر از والدین کودکان سالم به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه مجموعه شخصیت جامعه پسند پنر، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده چندبعدی زیمت، پرسش نامه واکنش روانی هنگ و پیج و پرسش نامه سبک های دفاعی آندروز بود. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره مانوا تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد در ابعاد حمایت خانواده (p≤0/01) ، حمایت دوستان (p≤0/05) ، هم حسی جهت گیری شده (p≤0/01) و جامعه پسندی شخصیت (p≤0/01) بین دوگروه تفاوت معناداری وجود داشته است. به طوری که میزان حمایت خانواده در والدین کودکان معلول جسمی و حرکتی، هم حسی جهت گیری شده و جامعه پسندی شخصیت بیشتر از والدین با کودکان سالم بود. همچنین حمایت دوستان در والدین کودکان معلول جسمی و حرکتی کمتر از والدین با کودکان سالم بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه اهمیت حمایت اجتماعی ادراک شده و جامعه پسندی شخصیت را در والدین کودکان معلول جسمی حرکتی مورد تأیید قرار داد و گنجاندن این موارد را در طراحی مداخلات ارتقای سلامت والدین کودکان دچار نقص عضو جسمی حرکتی لازم دانست.
تأثیر یادگیری مشاهده ای بر میزان یادگیری یک مهارت هدف گیری در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:یادگیری مشاهده ای یا الگودهی از ابزارهای مهم اکتساب و یادگیری مهارت های جدید است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر دو روش آموزش مشاهده ای بر میزان اکتساب و یادداری یک مهارت جدید در کودکان دارای اختلال اتیسم بود. روش:روش این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون –پس آزمون و آزمون یادداری بود. 12 کودک دارای اختلال اتیسم شهرستان دره شهر به روش در دسترس انتخاب و به دو گروه 6 نفری تقسیم شدند. در جلسات تمرین، گروه الگودهیِ فرد ماهر زنده، اجرای مهارت را توسط یک فرد ماهر و گروه الگودهی ویدئویی فرد ماهر، اجرای مهارت را توسط یک فرد ماهر از طریق فیلم ویدئویی تماشا کردند. تکلیف شرکت کنندگان اجرای پرتاب از بالای شانه به سمت سیبل ترسیم شده روی زمین بود. بعد از آخرین جلسه، آزمون اکتساب و 24 ساعت بعد از آزمون اکتساب، آزمون یادداری که هر کدام شامل 10 کوشش بود، اجرا شدند. یافته ها:نتایج نشان داد هر دو گروه در پس آزمون و یادداری مهارت ملاک پیشرفت معناداری داشتند. دو گروه تفاوت معنی داری در پس آزمون نشان دادند (5 0/0 ≥ P) و گروه الگودهی ویدئویی فرد ماهر برتر از گروه نمایش الگوی ماهر زنده اجرا کردند. لیکن در آزمون یادداری دو گروه تفاوت معنی داری با هم نشان ندادند (5 0/0 < P). با این حال گروه مشاهده الگوی ماهر ویدیویی در پس آزمون و یادداری اجرای بهتری داشت. نتیجه گیری:یافته های حاضر نشان داد الگودهی بر یادگیری کودکان دارای اتیسم مؤثر می باشد، لیکن الگودهی ماهر ویدئویی، مداخله سودمندتری برای آموزش مهارت های حرکتی به کودکان اتیسم است.
تاثیر روش های ارتباطی جایگزین و مکمل بر زبان و رفتار اجتماعی کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش کودکان با اختلال طیف اتیسم برای معلمان و والدین امری چالش برانگیز است، زیرا این کودکان دارای نقایص آشکاری در حوزه زبان و رفتارهای اجتماعی هستند. یکی از مهم ترین اهداف برنامه های مداخله ای برای کودکان با اختلال طیف اتیسم ارایه روشی برای ارتباط کاربردی و تامین فرصت هایی برای تمرین این مهارت هاست. برای برخی از کودکان دارای اختلال طیف اتیسم استفاده از نظام ارتباطی که دربرگیرنده روش های بیان جایگزین و مکمل باشد، ضروری است. برای این پژوهش آزمایشی، 8کودک با اختلال طیف اتیسم 9 تا 12ساله از مدارس استثنایی شهر بمبئی انتخاب شدند. هدف اصلی این پژوهش تعیین کارآیی برنامه زبان آموزی و واژگان ماکاتون (نوعی نظام ارتباط جایگزین و مکمل) بر رشد زبان و رفتار اجتماعی کودکان با اختلال طیف اتیسم است. 12جلسه مداخله زبانی با استفاده از روش نظام ارتباط جایگزین و مکمل برای آزمودنی ها در نظر گرفته شد. سنجش میزان کارایی این برنامه با استفاده از ابزار ارزیابی زبان برای کودکان با اختلال طیف اتیسم و مقیاس نمره گذاری رفتار اجتماعی انجام شد. هنگامی که پژوهشگر ارزیابی زبان برای کودکان با اختلال طیف اتیسم را اجرا می کرد، معلم کلاس از مقیاس نمره گذاری رفتار اجتماعی به عنوان سیاهه رفتار اجتماعی استفاده کرد. مقایسه میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون نشانگر تفاوت معنادار در زبان و رفتار اجتماعی بود، بنابراین استفاده از نظام ارتباط جایگزین و مکمل بر رشد زبان ادراکی و بیانی تاثیر مثبت دارد، همچنین استفاده از این روش در تقویت رفتار اجتماعی کودکان با اختلال طیف اتیسم نیز موثر است.
پیش بینی بازداری پاسخ بر اساس ابعاد خلق و خو در دانش آموزان دختر دارای نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ه در زمینه رابطه ابعاد خلق و خو با بازداری پاسخ در دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شواهد محدودی وجود دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش ابعاد خلق و خو در پیش بینی بازداری پاسخ در دانش آموزان دارای نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر شهر اردبیل در سال تحصیلی 90-1389 بودند. نمونه پژوهش 75 دانش آموز دختر دارای نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بودند که از میان 800 دانش آموز انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چک لیست اختلال نافرمانی مقابله ای و مصاحبه تشخیصی بالینی، پرسشنامه ابعاد خلق و خو و آزمون رنگ- واژه استروپ استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که ابعاد نوجویی، آسیب پرهیزی، پشتکار و خودراهبری بهترین پیش بینی کننده های بازداری پاسخ در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای هستند. این نتایج بیان می کند که ابعاد خلق و خود در پیش بینی بازداری پاسخ در دانش آموزان با نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای نقش قابل توجهی دارد. همچنین نتایج حاضر تلویحات مهمی در زمینه پیشگیری و آسیب شناسی اختلال نافرمانی مقابله ای دارد.
تأثیر واقعیت درمانی بر استیگمای مادران کودکان دارای ناتوانی های رشدی و ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش واقعیت درمانی بر استیگما و مولفه های مادران کودکان دارای ناتوانی های رشدی و ذهنی شهر سبزوار انجام شد. روش تحقیق نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماری این پژوهش شامل همة مادران کودکان دارای ناتوانی های رشدی و ذهنی شهر سبزوار در سال تحصیلی 1395-1396بود که تعداد 34 مادر دارای فرزند با ناتوانی های رشدی و ذهنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و گواه (17 نفر) جایگزین شدند. آن گاه از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد.گروه آزمایش مداخله واقعیت درمانی طی10 جلسة 75 دقیقه ای به صورت هفتگی دریافت نمود، در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. پس از انجام مداخله، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامة استاندارد استیگمای ریتشر و همکاران (2003) جمع آوری شد. سپس داده های جمع-آوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی(تحلیل کواریانس) تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی بر استیگما و مولفه های آن شامل بیگانگی، تایید تصورات قالبی، تجربة تبعیض اجتماعی، کناره گیری اجتماعی مادران کودکانِ دارای ناتوانی های رشدی و ذهنی موثر است و مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پس-آزمون، به طور معناداری استیگمای کمتری داشتند)001/0(p
مهارت های اختصاصی پردازش عدد در دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدفپژوهش حاضر، بررسی چگونگی پردازش عددی (شمارش و مقایسه ی اعداد با یکدیگر) بر اساس فرضیه های نقص عددی (نقص بازنمایی و دستیابی) و ارتباط آن با پیشرفت ریاضی در دانش آموزان ناتوان ریاضی بود. روشبه کار گرفته شده جهت تحلیل داده ها در این پژوهش توصیفی- مقایسه ای، آزمون tو تحلیل واریانس یک متغیره بود که با استفاده از تکالیف مقایسه ای درهم (عدد و آرایه های نقطه ای)، غیرنمادین (آرایه های نقطه ای) و سرعت پردازش (تشخیص سریع یک تصویر) بر روی 42 دانش آموزان پسر پایه ی پنجم ابتدایی با میانگین سنی 5/10سال، که به صورت تصادفی انتخاب شده و به دو گروه هدف (با ناتوانی ریاضی) و مقایسه (بدون ناتوانی ریاضی) تقسیم شدند، انجام گرفت. یافته هاتفاوت معناداری در خطای هر سه تکالیف مقایسه ای بین دو گروه نشان دادند ولی هیچ تفاوت معناداری در زمان واکنش بین آن ها دیده نشد. نتیجه گیری:نشان می دهد دانش آموزان ناتوان ریاضی در انجام این تکالیف ضعیف تر عمل می کنند و دچار خطاهای بیشتری می شوند. این یافته نه تنها فرضیه های نقص بازنمایی و نقص دستیابی را حمایت می کند، بلکه با فرضیه ی نقص کلی شناختی که بیان می کند کودکان ناتوان ریاضی در کارکردهای شناختی (حافظه کاری، حافظه معنایی و سرعت پردازش) نقص دارند، همسو است.
رابطه ابعاد شخصیت با سبک های دلبستگی و سبک های هویت در دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سبک های دلبستگی و هویت به عنوان دو مؤلفه بسیار مهم شخصیت و عوامل مرتبط با آن همواره مورد توجه پژوهشگران قرار داشته است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد شخصیت با سبک های دلبستگی و سبک های هویت در دانش آموزان با آسیب شنوایی بود.
معرفی الگوی نقاط قوت و ضعف برای شناسایی و تشخیص کودکان با ناتوانی های یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: کودکان با ناتوانی های یادگیری ویژه، 4/5 درصد کل جمعیت را تشکیل می دهند، بنابراین شناسایی و تشخیص نوع مشکلات این کودکان، لازم به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر، معرفی الگوی نقاط قوت و ضعف برای شناسایی و تشخیص کودکان با ناتوانی های یادگیری ویژه بود. به این منظور با روش مروری، متون اصلی شامل کتاب ها و مقاله های علمی در این زمینه طی سال های 1995 تا 2016 از پایگاه های معتبر اطلاعاتی استخراج شد و مورد بررسی قرار گرفت. مرور ادبیات پژوهش نشان داد یکی از الگوهایی که برای شناسایی کودکان با ناتوانی یادگیری ویژه از آن استفاده می شود، الگوی نقاط قوت و ضعف است. این الگو، خود به 3الگوی هماهنگی استعداد- پیشرفت، هماهنگی-اختلاف و تطابق-عدم تطابق، اشاره دارد که همگی آن ها به ارزیابی و شناسایی مشکلات و توانایی های کودکان با ناتوانی های یادگیری ویژه می پردازد.
تدوین برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی (بازداری پاسخ، به روز رسانی، توجه پایدار) و ارزیابی میزان اثربخشی آن برکاهش نشانه های کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه آموزش بازداری پاسخ ، توجه پایدار و به روز رسانی و بررسی تأثیر آن بر نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی کودکان انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در سال تحصیلی 95- 96 مدارس منطقه 1 ، منطقه 4 و کلینیک روان شناسی منطقه3 تهران بود. بعد از انتخاب 30 آزمودنی واجد شرایط به عنوان نمونه پژوهش، به شیوه تصادفی 15 کودک در گروه آزمایش و 15 کودک در گروه گواه قرار گرفتند. به منظور بررسی نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی کودکان از پرسش نامه تشخیصی اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و برای ارزیابی کارکرد های اجرایی کودکان از آزمون های ان بک ، (CPT) ، آزمون برو- نرو استفاده شد. این برنامه توسط پژوهشگران طراحی شد و کودکان گروه آزمایشی در این برنامه16 جلسه ایی شرکت کردند و کودکان گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. نتایج داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و آزمون تی نشان داد که بین میانگین نمره های گروه آزمایشی و گواه در نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که برنامه آموزشی بازداری پاسخ، توجه پایدار و به روز رسانی باعث کاهش معنی دار نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی در کودکان گروه آزمایشی شده است.
بررسی مقایسه ای درک روابط واژگانی در گفتمان روایی بین دانش آموزان عادی و سندرم داون آموزش پذیر فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سندرم داون اختلال ژنتیکی است که به علت ظهور یک نسخه اضافی از کروموزوم شماره 21 در سلول های فرد مبتلا به وجودمی آید. این افراد در طول زندگی اجتماعی خود با محدودیت های بسیاری همچون اختلال در تولید و درک گفتمان روبرو می شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای ابزار روابط واژگانی، به عنوان یکی از ابزارهای انسجام، شامل شمول معنایی، مجاز جز و کل و باهم-آیی در درک گفتمان روایی دانش آموزان عادی و دانش آموزان سندرم داون آموزش پذیر فارسی زبان براساس دیدگاه دولی و لوینسون (2000) بود. بدین منظور، 20 دانش آموز عادی (10دختر و 10 پسر) و 20 دانش آموز سندرم داون آموزش پذیر (10 دختر و 10 پسر) به صورت هدفمند و با روش نمونه گیری آسان یا در دسترس از مدارس عادی و مدارس کودکان استثنایی شهر کرمان در مهر ماه سال 1395 انتخاب شدند. از آنها خواسته شد تا در رابطه با موضوع "رفتن به پارک" صحبت کنند. سپس گفتمان آن ها توسط یکی از پژوهشگران ضبط و ثبت شد و داده های حاصل از آن با استفاده از نرم افزار SPSS مورد توصیف و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که تنها در درک باهم آیی میان آزمودنی ها تفاوت معناداری وجود داشت اما این تفاوت در درک کلی انواع روابط واژگانی معنادار نبود.
رابطه تاب آوری و شادکامی والدین با مشکلات رفتاری دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه تاب آوری و شادکامی والدین با مشکلات رفتاری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان بودند که در سال 94- 1393 به تحصیل اشتغال داشتند. از این جامعه آماری تعداد 120 نفر به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه تاب آوری، شادکامی و فرم والدین فهرست رفتاری کودک استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد بین تاب آوری والدین با مشکلات عاطفی، اضطرابی، بیش فعالی و رفتار مقابله ای دانش آموزان رابطه منفی معنا داری وجود داشت. همچنین شادکامی والدین با مشکلات عاطفی، اضطرابی، جسمانی، بیش فعالی، رفتار مقابله ای و مشکلات سلوک دانش آموزان رابطه منفی معنا دار داشت. تاب آوری والدین پیش بینی کننده مشکلات بیش فعالی دانش آموزان و شادکامی والدین پیش بینی کننده مشکلات عاطفی، اضطرابی، جسمانی، رفتار مقابله ای و سلوک دانش آموزان بود. همچنین بین دانش آموزان دختر و پسر از نظر ابعاد مشکلات رفتاری تفاوتی وجود نداشت. بنابراین، نتایج نشان دهنده اهمیت تأثیر ویژگی های والدین بر مشکلات رفتاری دانش آموزان دختر و پسر بود.
اثر بخشی مداخلات گروهی مبتنی بر برنامه ی دی روزیر بر بهبود مهارت های اجتماعی، شایستگی تحصیلی و مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر درمان مداخلات گروهی (SS-GRIN)، بر بهبود مهارت های اجتماعی، تحصیلی و کاهش مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلالات طیف اتیسم است. روش این پژوهش مورد منفرد(طرح A-B-A) بوده است و با استفاده از نمونه گیری هدفمند3دانش آموز مبتلا به اتیسم انتخاب شدند. جلسات آموزشی بر اساس برنامه آموزش مهارت های اجتماعی دی روزیر که حاوی ده درس بود به مدت 5 ماه در قالب 20 جلسه 40 دقیقه ای برگزار گردید. با استفاده از سیستم بهبود مهارت های اجتماعی(SSIS) حین و پس از هر 3 جلسه آموزشی نیز ارزیابی صورت گرفت. به منظور پیگیری نتایج آموزش یک ماه بعد این پرسشنامه توسط مربی دانش آموزان تکمیل شد. بر اساس نتایج تحلیل دیداری داده ها این برنامه در زمینه بهبود مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری برای هر سه شرکت کننده مؤثر بوده است. در زمینه بهبود شایستگی تحصیلی این برنامه برای شرکت کننده اول مؤثر بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش به نظر می رسد که ماهیت گروهی مداخلات با ایجاد فرصت بیشتر برای تعامل و افزایش انگیزه کودکان برای ارتباط نه تنها منجر به بهبود روابط و مهارت های اجتماعی می شوند، بلکه همچنین می توانند اثر مستقیم و مثبت بر مشکلات رفتاری (شامل کاهش قلدری، رفتار های برون ریزی و درون ریزی) بر جای بگذارند. در زمینه اثر بخشی این برنامه بر شایستگی تحصیلی نیاز به تحقیقات بیشتری است.
اثربخشی برنامه اموزش حل تعارض بر بهبود کفایت های اجتماعی درکودکان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضربه بررسی تاثیریک برنامه ا موزش حل تعارض گروهی بر افزایش کفایتهای اجتماعی کودکان با اختلال نقص توجه – بیش فعالی پرداخته است. روش پزوهش نیمه آزمایشی ( طرح پیش آزمون – پس آزمون باگروه کنترل و پیگیری) بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و از میان دانش آموزان پسر پایه ی پنجم و ششم ابتدایی مدارس ابتدایی شهر تهران ،تعداد 30 دانش آموز با اختلال نقص توجه – بیش فعالی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. به منظور تشخیص اختلال بیش فعالی-نقص توجه از پرسشنامه ی علائم مرضی کودکان ( فرم والدین) و بررسی میزان کفایت اجتماعی، از پرسشنامه کفایت اجتماعی فلنر استفاده شد. ازمودنیهای گروه ازمایشی به مدت 12 جلسه ( هر جلسه 60 دقیقه و 2 بار در هفته ) تحت تاثیر یک برنامه ا موزش حل تعارض(پوشنه و صدری ،1394 ) وبه شیوه گروهی قرار داده شدند . نتایج تحلیل واریانس مختلط نشان داد که بین نمرات کلی و زیر مولف های کفایت اجتماعی (شناختی ، رفتاری- هیجانی و انگیزشی) از مودنی های گروههای ازمایشی و کنترل از نظر اماری تفاوت معنی دار وجود داشته است . یافته های پژوهش نشان داد که برنامه آموزش حل تعارض منجر به افزایش کفایت اجتماعی در کودکان با اختلال نقص توجه – بیش فعالی شده است
بررسی مقدماتی اثربخشی مدل تحولی تفاوتهای فردی مبتنی بر ارتباط بر بهبود زبان دریافتی در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک زبان پایه زبان بیانی به شمار می رود. ازآنجاکه مهارت های زبان دریافتی کودکان اختلالات طیف اتیسم نسبت به همسالان عادی خود پایین تر است، ارائه مداخلاتی که منجر به بهبود عملکرد زبان دریافتی آن ها شود، ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی مدل تحولی تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط بر بهبود زبان دریافتی در کودکان اختلالات طیف اتیسم انجام شد. جامعه موردمطالعه تمامی کودکان 3-8 سال مبتلابه اختلالات طیف اتیسم بود که در زمان اجرای آزمون به کلینیک رهگشا اصفهان مراجعه کردند. از این جامعه 6 نفر به روش نمونه گیری در دسترس با توجه به ملاک های ورود و ملاک های خروج انتخاب شدند. مداخله طی حداقل 26 جلسه 45 دقیقه ای، هفته ای دو بار برگزار شد. در این پژوهش از مقیاس درجه بندی اتیسم کودکی، آزمون سنجش رشد نیوشا استفاده شد. پژوهش حاضر کاربردی و شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون یک گروهی اجرا شد. پس از اتمام جلسات درمانی، طی جلسه ای جداگانه پس آزمون ها انجام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون tهمبسته استفاده شد. نتایج نشان داد که در نمرات زبان دریافتی تفاوت معنادار وجود داشت درنتیجه این پژوهش می توان گفت که مدل تحولی تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط می تواند اثراتی مثبت بر زبان دریافتی در میان کودکان دارای اختلالات طیف اتیسم داشته باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های شناختی اجتماعی با بازی درمانی شناختی- رفتاری بر مهارت های اجتماعی و مقبولیت اجتماعی کودکان با اختلالات رفتار ایذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های شناختی اجتماعی با بازی درمانی شناختی- رفتاری بر مهارت های اجتماعی و مقبولیت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلالات رفتار ایذایی شهر کرج انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان پایه اول و دوم ابتدایی مناطق 1، 2 و 3 شهر کرج در سال 1395 بودند. 46 کودک به شیوه نمونه گیری تصادفی و در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش (دو گروه) و کنترل (یک گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایش اول، 10 جلسه 30 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های شناختی اجتماعی و گروه آزمایش دوم، نیز 10 جلسه 30 دقیقه ای تحت آموزش بازی درمانی شناختی رفتاری قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه علائم مرضی کودکان و مقیاس مهارت های اجتماعی و مقیاس مقبولیت اجتماعی بود. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که دو گروه از نظر شدت تأثیر دو مداخله تفاوت معناداری باهم ندارند، ولی هر دو مداخله مهارت های شناختی اجتماعی و بازی درمانی شناختی- رفتاری، موجب تحول مهارت های اجتماعی و مقبولیت اجتماعی در دو گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش مهارت های شناختی اجتماعی و بازی درمانی شناختی اجتماعی هر دو در تحول مهارت های اجتماعی و مقبولیت اجتماعی کودکان با اختلالات رفتاری مؤثر هستند و می توان از آنها در مداخلات بالینی استفاده کرد.
کاربرد آموزش بسط طرحواره برای ترمیم آسیب های حل مسئله داستانی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در پایه دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
113-128
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه ارزیابی کارایی آموزش بسط طرحواره برای بهبود مهارت های حل مسئله داستانی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در پایه دوم ابتدایی بود. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی 8 دانش آموز دارای اختلال ریاضی (نمره برش زیر 85 در آزمون ریاضی کی مت و بالای چارک اول در 5 خرده آزمون آزمون خواندن نما و نمره بهره هوشی در دامنه نرمال (بالاتر از 85)) به صورت انفرادی در آموزش بسط طرحواره (به کمک برنامه ریاضی دزدان دریایی شرکت کردند. دانش آموزان گروه کنترل (8 دانش آموز) نیز هیچ آموزشی دریافت نکردند. برنامه ریاضی «دزدان دریایی» با هدف بهبود مهارت های حل مسئله داستانی بر مهارت های بنیادین ترکیب های عددی، محاسبات روندی و جبر تمرکز دارد. این آموزش به مدت 5 هفته و در هر هفته به صورت سه جلسه 20 تا 30 دقیقه ای به صورت انفرادی برای دانش آموزان گروه مداخله ارائه شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر کارایی آموزش بسط طرحواره را نشان داد. عملکرد دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در حل مسئله داستانی( 66/0= 2 ŋ در برابر 02/0= 2 ŋ )، محاسبات روندی (در جمع 87/0= 2 ŋ و در تفریق 97/0= 2 ŋ ) در برابر گروه کنترل ( جمع 25/0= 2 ŋ و تفریق 16/0= 2 ŋ ) و جبر (78/0= 2 ŋ در برابر 28/0= 2 ŋ ) تفاوت معناداری با عملکرد دانش آموزان گروه کنترل دارد. نتیجه گیری: آموزش بسط طرحواره اصول مداخله مؤثر برای دانش آموزان دارای اختلال ریاضی را مورد توجه قرار داده است و نتایج مطالعه کارایی آن را در بهبود آسیب های اصلی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی نشان داده است. بنابراین می تواند در آموزش ریاضی برای این گروه از دانش آموزان مورد توجه قرار بگیرد.
رویکرد آدلر-گلاسر به اختلال نافرمانی مقابله ای: مطالعه مروری نظامند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اختلال های دوران کودکی و نوجوانی، اختلال نافرمانی مقابله ای است که از علل رایج ارجاع کودکان به کلینیک های روان شناسی و مشاوره است. رویکردهای درمانی مختلفی برای بهبود نشانه های این اختلال به کار گرفته شده است. یکی از مداخلاتی که در این زمینه مطرح شده، تکنیک های درمانی آدلر و گلاسر است. هدف پژوهش حاضر معرفی ماهیت، ویژگی ها، و شواهد پژوهشی، پیرامون موثر بودن رویکرد آدلر-گلاسر برای اختلال نافرمانی مقابله ای است. در پژوهش حاضر از طریق پژوهش مروری نظامند و جستجوی کلیدواژه-های تخصصی مرتبط با اختلال نافرمانی مقابله ای و رویکرد آدلر و گلاسر در پایگاه های اطلاعاتی تخصصی ایران و جهان بین سال های 2017-1985 یافته ها و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش مورد واکاوی قرار گرفت. بدین منظور از پایگاه های اطلاعاتیِ Google Scholar, ERIC, Science Direct و Pub Med استخراج و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. همچنین، از برخی منابع فارسی موجود در این زمینه استفاده شد.<br />مرور ادبیات پژوهش حکایت از اثربخشی رویکرد آدلر - گلاسر بر نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای دارند. براساس رویکرد آدلر- گلاسر افرد با اختلال نافرمانی مقابله ای بیمار نیستند، بلکه آنها دلسرد شده اند و نیازهای پنجگانه شان پاسخ داده نشده است. بنابراین با درک هدف رفتار و ارتقا علاقه اجتماعی در افراد با اختلال نافرمانی مقابله ای، نشانه های این اختلال را کاهش داد.
مقایسه اثربخشی خانواده درمانی کارکردی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و توانمندی خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مشکلات روانی، جسمانی و ارتباطی، خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و خانواده درمانی کارکردی بر کیفیت زندگی و توانمندی خانواده های این کودکان انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه خانواده های شهر سنندج بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره این شهر مراجعه کرده بودند و پس از انجام مصاحبه تشخیصی، فرزند آنها تشخیص با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی گرفته بود. نمونه آماری شامل 30 خانواده بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس از بین کسانی که به فراخوان پژوهشگر پاسخ مثبت داده بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 3 گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذبرش، گروه خانواده درمانی کارکردی و گروه کنترل، جایگزین شدند. هر گروه آزمایش 9 جلسه درمانی2 ساعته دریافت کردند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه توانمندسازی خانواده و پرسشنامه کیفیت زندگی بود و داده ها با تحلیل کواریانس چندگانه در SPSS 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P) و همچنین خانواده درمانی کارکردی در افزایش توانمندی خانواده ها و ارتقاء کیفیت زندگی آنها نسبت به درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، موثرتر است (01/0> P). براساس نتایج به دست آمده درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و خانواده درمانی کارکردی می توانند باعث افزایش توانمندی خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و بهبودکیفیت زندگی آنها شوند.
مقایسه کنش های اجرایی حافظه فعال دیداری- فضایی ، آزمون برج لندن و خطاهای محاسباتی در کودکان مبتلا به اختلال حساب نارسایی تحولی و کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: اختلال حساب- نارسایی تحولی یک اختلال یادگیری است که بر کسب دانش در مورد اعداد و حساب در کودکان با هوش بهنجار و آموزش مناسب تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش در گام نخست مقایسه کنش های اجرایی حافظه کاری دیداری- فضایی، توانایی برنامه ریزی و سازمان دهی، در دانش آموزان مبتلا به اختلال حساب- نارسایی تحولی و عادی و بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر اول تا پنجم ابتدایی شهر مشهد در سال تحصیلی 96- 95 تشکیل دادند. از این جامعه دو گروه 16 نفری به عنوان نمونه به روش سهمیه ای انتخاب شدند. این روش ترکیبی از روش خوشه ای و در دسترس می باشد. گروه اول شامل 16 دانش آموز حساب- نارسا از بین 2383 دانش آموز 12 دبستان نواحی2 و 6 مشهد به عنوان ناحیه های منتخب نواحی در دو سطح برخوردار (ناحیه های 3 ، 4 و 6) و غیر برخوردار (ناحیه های 2،1 ، 5 و7) در طی چند مرحله انتخاب شدند. سپس بر اساس فهرست وارسی تشخیصی اختلال ریاضی- IV DSM ، تست هوش ریون رنگی کودکان و مصاحبه بالینی ، گروه نهایی برگزیده شدند . گروه دوم شامل 16 دانش آموز بهنجار از همان کلاسها انتخاب شدند. سپس خطای محاسبه از طریق آزمون استاندارد شده حساب شلو (دارای سه مؤلفه فهم عدد، تولید عدد و محاسبه عدد) و کنشهای اجرایی با آزمونهای حافظه کاری دیداری- فضایی بلوکهای تپنده کورسی، برج لندن سنجیده شدند. نتایج حاصل با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی شامل آزمونهای تحلیل کوواریانس چند متغیری، تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که توانایی حافظه کاری دیداری- فضایی کودکان مبتلا به حساب- نارسایی تحولی به طور معناداری کمتر از کودکان بهنجار بود. در مورد کنشهای برنامه ریزی و سازمان دهی تفاوت معناداری پیدا نشد. رابطه بین برخی مؤلفه های کنش اجرایی برنامه ریزی و سازمان دهی با نمره درصد خطا معنادار بود. همچنین از سه مؤلفه آزمون حساب، فهم عدد و تولید عدد در دو گروه تفاوت معناداری با هم داشتند. به ظور کلی کنشهای اجرایی در مفهوم جدید حساب- نارسایی تحولی به میزان اختلال ریاضیات مؤثر نیستند. همچنین کنش اجرایی حافظه کاری دیداری- فضایی به عنوان عامل تأثیر گذار در این اختلال محسوب می شود و بهبود کلی این کنش در رفع خطاها مؤثر است.