فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مدیریت معنوی یکی از سبک های مدیریتی بومی و الهام گرفته از تمدن ایرانی و اسلامی است که از دیرباز به آن بسیار توجه شده است. از سوی دیگر عملکرد سازمانی و نوآوری سازمانی نیز از متغیّرهای سازمانی محسوب می شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه مدیریت معنوی با نوآوری و عملکرد سازمانی پرستاران انجام گرفته است. روش کار: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران شهر خوی به تعداد 500 نفر بود که مطابق با جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 217 نفر نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش پرسش نامه های مدیریت معنوی بوداقی، عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت و نوآوری سازمانی ونگ و احمد بود. متخصصان مربوط روایی پرسش نامه ها را تأیید کردند و پایایی پرسش نامه ها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 94/0، 89/0 و 89/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّره استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بُعد ساختاری (175/0= rو 007/0=P) و رفتاری (460/0=r و 001/0=P) مدیریت معنوی با عملکرد سازمانی و همچنین بین بُعد ساختاری (455/0= r و 001/0=P)، رفتاری (628/0= rو 001/0=P) و زمینه ای (297/0= rو 001/0=P) مدیریت معنوی با نوآوری سازمانی رابطه وجود داشت. علاوه براین، بین مدیریت معنوی و نوآوری سازمانی (520/0= rو 001/0=P) و همچنین مدیریت معنوی و عملکرد سازمانی (282/0= r و 001/0=P) نیز رابطه معناداری وجود داشت و مدیریت معنوی توانست 27 درصد تغییرات مؤلفه نوآوری سازمانی (001/0=P) و 8 درصد تغییرات مربوط به مؤلفه عملکرد سازمانی (001/0=P) را پیش بینی کند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت توجه به مدیریت معنوی در بیمارستان ها و مراکز درمانی می تواند در بهبود عملکرد سازمانی و همچنین تقویت نوآوری سازمانی اهمیت داشته باشد.
نقش اسلام در سلامت زنان باردار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
140-156
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بارداری و زایمان با باورها و اعمال مذهبی و سنتی در بسیاری از کشورها در ارتباط است. باورهای مذهبی به بهبود سلامتی، کیفیت زندگی و افزایش اتکا به خدا منجر می شود. رابطه ایمان و اعتقادات مذهبی با سلامت جسم و روان رابطه اثبات شده ای است. با توجه به این عقاید می توان به مادر کمک کرد تا با حداکثر سلامت در برابر اضطراب های دوران بارداری مقابله کند و دوران بارداری، زایمان و پس از زایمان ایمنی را پشت سر بگذارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش اسلام در سلامت زنان باردار صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه از نوع مروری روایی است که در آن مروری جامع بر مقالات فارسی و انگلیسی با استفاده از پایگاه های بین المللی ساینس دایرکت، پاب مد، گوگل اسکولار و اس.آی.دی از سال 1940 تا 2019 صورت گرفته است. کلمات کلیدی انگلیسی شامل ,Islam Health ,Pregnant Women ,Spirituality و کلمات کلیدی فارسی شامل اسلام، سلامت، زنان باردار و معنویت بود. معیارهای ورود مطالعات بالینی، تجربی، کوهورت، مقطعی، مروری و فرضیات مطرح شده در زمینه سلامت زنان باردار و معیارهای خروج تکراری بودن و تناسب نداشتن متن مقالات با عنوان مربوطه بود. مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شادمانی در بارداری موجب کاهش افسردگی و اضطراب شد و هرچه مدت زمان انس با قرآن و فعالیت های مذهبی زنان باردار بیشتر بود، سطح شادمانی بالاتری داشتند. تلاوت و شنیدن صدای قرآن نیز موجب کاهش اضطراب و درد زایمان زنان باردار شد. همچنین مادران بارداری که معنویت بالاتری داشتند، اضطراب کمتری را تجربه کردند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه در جامعه ما دین از مؤثرترین تکیه گاه های روانی به شمار می رود و در مواقع سخت و بحرانی کمکی مهم برای فرد است، جهت کاهش اضطراب و ترس از زایمان و موفقیت زایمان طبیعی می توان مراقبت های بارداری را همراه با رویکردهای اسلامی و با استفاده از عوامل قدرتمندی مانند ایمان به خدا، انس با قرآن، فعالیت های مذهبی و معنوی همراه کرد. معنویت عنصری اساسی برای آماده سازی زن برای مراحل زایمان است. آموزش های دوران بارداری بر مبنای آموزه های دینی موجب افزایش آگاهی های مادران باردار درباره مراقبت های دوران بارداری، زایمان و شیردهی می گردد.
Evaluation of Compliance with Preventive Behaviors of Corona Disease Based on Health Belief Model(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۴, Issue ۳ - Serial Number ۹, September ۲۰۲۱
19 - 28
حوزههای تخصصی:
Background: Following the pandemic of corona disease in Iran and around the world, the most important goal of health policies focused on compliance with prevention behaviors, and its evaluating. One of the most effective model based on social psychology is Health Belief Model that has been employed in many studies as different aspects of preventive behaviors. Objectives: The main purpose was study the relationship between compliance with preventive behaviors of corona disease with health belief model, and predicting the high level and low level of compliance with these behaviors based on health belief model variables. Methods: The present study was a descriptive-correlational study in terms of its method. The statistical population consisted of all adults aged +20 who lived in Tehran. 472 voluntary subjects were selected through online recall method. The instruments of the study included the compliance with preventive behaviors of corona scale (CPBC), and the corona health belief model inventory (CHBM). Both measures were developed and standardized by the researchers. Data were analyzed by using regression analysis. Results: The Means of CPBC in all participants was 3.38 ± 0.83, thereupon two groups were formed accordingly, as high group (4.18±0.17) and low group (1.92±0/28). The findings show that high level of compliance could be predict by severity, benefits; and barriers; and low level of compliance by age, benefits, and barriers. Conclusion: Since preventive behaviors were known as the best way to control of corona virus outbreak, there is a great value of identifying variables that might mitigate or exacerbate compliance could contribute greatly to the development of more effective health planning in Iranian society. Therefore, increase the benefits and reduce the barriers of prevention behaviors could be effective, and consequently, corona virus transmission could be decreased.
درمان شناختی افسردگی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رویکردهای مختلفی برای درمان افسردگی وجود دارد که در بین آنها شواهد پژوهشی بسیاری از اثربخشی رویکرد شناختی حمایت می کند. افسردگی به واسطه تحریف و تخریب شناخت فرد، عملکرد او را مختل می کند. مسئله شناخت صحیح از واقعیات و اصلاح افکار منفی، مورد تاکید منابع اسلامی است. در متون اسلامی برای بهبود عملکرد فردی، اجتماعی و الهی افراد توصیه به اصلاح شناخت واقعیت ها، تفکر، تعقل و وارسی افکار شده است. هدف پژوهش حاضر دستیابی به راهکارهای شناختی درمان افسردگی بر اساس منابع اسلامی بود. بدین منظور آیات و روایات مرتبط با درمان شناختی جمع آوری و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که برخی راهکارهای شناختی درمان افسردگی از منظر منابع اسلامی عبارت اند از وارسی اعتقادات و افکار خود، جداسازی افکار درست از نادرست، آگاهی از رابطه افکار نادرست با افسردگی، اجتناب از پرداختن به افکار ناصحیح. پیشنهاد می شود بر اساس راهکارهای ارائه شده در این پژوهش پروتکل درمان افسردگی طراحی و اثربخشی آن در مقایسه با درمان شناختی سنّتی مقایسه شود.
تاثیر اضطراب کرونا و ترومای دوران کودکی مادران بر تعارض با کودکان در دوران قرنطینه: به واسطه تنش پیش قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرنطینه خانگی برای مدیریت کووید 19 سبب افزایش تنش بین مادران و کودکان شده است. هدف این پژوهش این بود نقش عوامل اضطراب کرونا و ترومای دوران کودکی مادران بر این تعارض را به واسطه تنش پیش قاعدگی مطالعه کند. به این ترتیب، مادران و کودک 7 تا 12 ساله منطقه 6 تهران در آذرماه سال تحصیلی1400 -1399در پژوهش شرکت کردند. آنها مقیاس رتبه بندی پیش از قاعدگی، پرسشنامه ترومای دوران کودکی (CTQ)، آزمون ترسیم خانواده و پرسش نامه اضطراب کرونا را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد کودکان تعارض خود با مادر را در فعالیتهای ترسیمی در بیشتر مواقع، به صورت جدایی از مادر ترسیم کرده است. سوء استفاده عاطفی و جسمی از مادر در دوره کودکی سبب شده بود تا فرزندش به طور معناداری بیشتر خود را با مادرش در فاصله قرار دهد. یافته دیگر پژوهش نشان داد که سوء استفاده عاطفی و جسمی در دوران کودکی توانسته تنش پیش قاعدگی را پیش بینی کند. از سویی دیگر، بعد روانی اضطراب کرونا نیز تنشهای پیش قاعدگی را ایجاد کرده است. تنشهای پیش قاعدگی هم توانسته اند سبب تعارض مادر و کودک شوند. یافته جالب این است که فقط تنشهای پیش قاعدگی بود که با جایگاه کودک در فضای ترسیمی بر اساس نشانگرهای کوپیتس رابطه داشت. به نظر می رسد که تنشهای پیش قاعدگی به طور مستقیم خودپنداره کودک را هدف می گیرد و او خود را از محور بودن در صفحه ترسیمی و مرکز توجه بودن به دور می کند.
رابطه ساختار خانواده با میزان استفاده از فضای مجازی در زنان ایثارگر: نقش میانجی گرانه احساس امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
21 - 40
حوزههای تخصصی:
اتمام جنگ و یا برگشت رزمندگان به خانواده به سبب استرس های ناشی از جنگ و آثار مخرب آن، تاثیرات نامطلوبی بر خانواده بویژه همسران گذاشته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی احساس امنیت در رابطه ساختار خانواده با میزان استفاده از فضای مجازی در زنان ایثارگر انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه زنان ایثارگر، شهر شهرکرد بودند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه انطباق پذیری و همبستگی خانوادگی اولسون، پرسشنامه میزان استفاده از فضای مجازی پورجبلی و رضائی و پرسشنامه امنیت روانی مزلو بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که ساختار خانواده به صورت مستقیم بر میزان استفاده از فضای مجازی (80/1-) و به صورت غیر مستقیم یعنی از طریق احساس امنیت بر میزان استفاده از فضای مجازی (11/0-) تأثیر گذار است (05/0›p). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه ساختار خانواده با میزان استفاده از فضای مجازی در زنان ایثارگر یک رابطه خطی ساده نیست و احساس امنیت می تواند این رابطه را میانجی گری نماید.
اثر قلدری سازمانی بر احساس تنهایی کارکنان: نقش میانجی سرپرستی استثمارگر و باج گیری عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر قلدری سازمانی بر تنهایی کارکنان با نقش میانجی سرپرستی استثمارگر و باج گیری عاطفی انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. اعضای نمونه در این مطالعه 212 نفر از کارکنان سازمان های ورزشی سمنان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها، روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS 2 مورد استفاده قرار گرفت. جهت سنجش روایی از روایی همگرا بهره گرفته شد و به منظور محاسبه پایایی، آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت و ضریب آن برای تمام سازه های پژوهش بیشتر از 7/0 گزارش شد. نتایج نشان دادکه قلدری سازمانی با ضریب مسیر 44/0 اثر مثبت و معنی داری بر احساس تنهایی کارکنان در سازمان دارد. همچنین، اثر مثبت و معنی داری میان متغیر های قلدری سازمانی با سرپرستی استثمارگرایانه با ضریب مسیر 64/0 و باج گیری عاطفی با ضریب مسیر 50/0 وجود داشت. علاوه بر این، سرپرستی استثمارگر و باج گیری عاطفی به ترتیب با ضریب مسیر 42/0 و 38/0 اثر مثبت و معنی داری بر احساس تنهایی در سازمان داشتند. هم چنین، سرپرستی استثمارگرایانه و باج گیری عاطفی نقش میانجی گر را بین قلدری سازمانی و احساس تنهایی در سازمان ایفا کردند (01/0p<). در صورتی که در یک سازمان قلدری رواج داشته باشد، سرپرستی استثمارگر و باج گیری عاطفی بیشتری از سوی مدیران مشاهده خواهد شد و این امر به نوبه خود منجر به احساس تنهایی کارکنان در سازمان های ورزشی می گردد. از سوی دیگر چنانچه مدیران در سازمان های ورزشی رفتارهای مبتنی بر اعتماد و احترام نسبت به کارکنان داشته باشند، به دنبال باج گیری عاطفی از زیردستان خود نخواهند بود و سرپرستی سازمانی در جهت بهبود عملکرد و بهره وری کارکنان خواهد بود و بدین ترتیب ارتباطات مؤثرتری میان کارکنان شکل می گیرد که این امر به نوبه خود می تواند از احساس تنهایی کارکنان در سازمان های ورزشی بکاهد.
معادل یابی و شناسایی مؤلفه ها و سازوکارهای خودمهارگری در منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف معادل یابی، مفهوم شناسی و شناسایی مؤلفه ها وسازوکارهای خودمهارگری در منابع اسلامی، و با روش تحلیل محتوا در دو مرحله انجام گرفته است: در مرحله اول، بعد از مفهوم پژوهی واژگانی، برای معادل یابی واژه خودمهارگری در منابع اسلامی، از نظر 25 کارشناس دینی بهره گرفته شد. در مرحله دوم، برای بررسی روایی محتوایی مستندات دینی، مؤلفه ها و سازوکارهای خودمهارگری، پس از تشکیل حوزه معنایی، واژه معادل و استخراج مؤلفه های مفهومی در متون اسلامی، از نظر 8 کارشناس علوم دینی استفاده گردید و در تحلیل داده ها از تحلیل محتوای متنی و آمار توصیفی مثل فراوانی و میانگین بهره گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که از میان 10 واژه مرتبط با خودمهارگری در منابع دینی، «تقوا» نزدیک ترین معادل برای خودمهارگری است. همچنین، می توان الف) مؤلفه شناختی با سازوکارهای هدف شناسی، خودنظارت گری، حزم، عبرت و تجربه؛ ب) مؤلفه عاطفی هیجانی، با سازوکار خوف، رجا، محبت، کرامت و حیا؛ ج) مؤلفه رفتاری، با سازوکار صبر و شکر را برای خودمهارگری با رویکرد دینی لحاظ کرد.
رابطه ذهن آگاهی و نگرش مذهبی با بخشش: نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
133-149
حوزههای تخصصی:
بخشش، فرآیند گذشتن از خطای دیگران است که با انگیزه آرامش درونی، یا بهبود روابط با فرد خاطی، یا با هدف انجام رفتاری ارزشی صورت می گیرد. بخشش دارای پیامدهایی مانند رهایی از احساس منفی نسبت به فرد خطاکار، غلبه بر رنجش، پرهیز از عصبانیت، دوری، جدایی و انتقام نسبت به فرد خطاکار است. هدف این پژوهش، تعیین رابطه ذهن آگاهی و نگرش مذهبی، به واسطه گری انعطاف پذیری شناختی با بخشش بود. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 203 دانشجوی مشغول به تحصیل دانشگاه علم و صنعت ایران، در سال تحصیلی 97-96، به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و علاوه بر متغیرهای دموگرافیک، به مقیاس بخشش هارتلند (HFS) و پرسش نامه های ذهن آگاهی فرایبورگ و همکاران- فرم کوتاه (FMI-SF)، نگرش مذهبی گلریز و براهنی و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (CFI) پاسخ دادند. تحلیل داده ها، با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که نگرش مذهبی و ذهن آگاهی، قادرند به واسطه انعطاف پذیری شناختی، تغییرات بخشش را پیش بینی کنند. همچنین، بین نگرش مذهبی و ذهن آگاهی با بخشش، رابطه مثبت وجود دارد. بنابراین، انعطاف پذیری شناختی بین نگرش مذهبی و ذهن آگاهی با بخشش نقش میانجی را ایفا می کند.
اثربخشی مقابله درمانگری بر خودمهارگری و HbA1c بیماران زن دیابتی نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
71 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیابت یکی از بیماری های شایع در جهان می باشد که نه تنها هزینه های زیادی را برای جوامع مختلف به همراه دارد، تأثیرات روانی بسزایی نیز بر جای می گذارد. هدف این پژوهش، تعیین تأثیر مداخله مقابله درمانگری بر خودمهارگری و HbA<sub>1</sub>c بیماران زن دیابتی نوع 2 بود. روش: این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل کلیه بیماران زن دیابتی مراجعه کننده به آزمایشگاه طبی رسالت تهران بودند. نمونه پژوهش شامل 23 فرد مبتلا به دیابت بود که از میان مراجعه کنندگان به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. برای جمع آوری داده ها قبل و بعد از اجرای پروتکل از مقیاس خودمهارگری تانجی و آزمایش قند خون سه ماهه HbA<sub>1</sub>c استفاده گردید. مداخله مبتنی بر مقابله درمانگری طی 8 جلسه در گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس مکرر نشان داد که مداخله مقابله درمانگری بر کاهش میزان HbA<sub>1</sub>c مؤثر بوده است (05/0P < )، اما اثری بر میزان خودمهارگری نداشته است . نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت مقابله درمانگری می تواند روش مؤثری در کاهش نشانگر زیستی (HbA<sub>1</sub>c) بیماران زن دیابتی باشد؛ بنابراین پیشنهاد می گردد که این مداخله در بیماران دیابتی به کار گرفته شود.
مدل ساختاری رابطه بین نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی با مدیریت بدن در افراد متقاضی جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
121 - 140
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش با هدف تعیین رابطه بین نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی با مدیریت بدن انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه متقاضیان عمل جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک ها و بیمارستان های زیبایی شهر مشهد در سال 1398 می باشند و 212 نفر نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در ادامه، داده ها با استفاده از سه پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن، مقیاس اصلاح شده وسواس فکری عملی یل- براون برای اختلال بدشکلی بدن و مدیریت بدن گردآوری و از طریق مدل یابی معادله های ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل و Spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها : نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد، متغیرهای نگرانی از تصویر بدن و مدیریت بدن به ترتیب پیش بینی کننده های قوی احتمال اقدام به جراحی زیبایی افراد بود. همچنین تحلیل داده ها نشان دهنده مناسب بودن شاخص ها بوده و در سطح معناداری حاکی از برازش بسیار مطلوب مدل داشت؛ یافته های مدل ساختاری نشان داد که مسیر متغیر وسواس فکری با نگرانی از تصویر بدن به طور مستقیم و با مدیریت بدن با میانجی گری نگرانی از تصویر بدن معنادار می باشد. نتیجه گیری: طبق یافته های بدست آمده، به منظور بهبود مدیریت بدن متقاضیان جراحی زیبایی می بایست به مؤلفه های نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی آن ها توجه بیشتری مبذول گردد.
مقایسه تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی در بیماران سرطانی، قلبی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
31 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی در بیماران سرطانی، قلبی و عادی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و علی- مقایسه ای است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران سرطانی و قلبی مراجعه کننده به مراکز درمانی سطح شهر ارومیه در 3 ماهه اول سال ۱۳۹۷ بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 75 نفر از بیماران سرطانی، 75 نفر بیمار قلبی و همچنین 75 نفر افراد عادی، به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم خلق منفی کاتانزار و میرنز (۱۹۹۰)، پرسشنامه شیوه زندگی پندر (2008) و پرسشنامه رفتار شخصی کولینز و همکاران (۱۹۷۳) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی بین بیماران قلبی و افراد عادی با بیماران سرطانی تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0> p ). همچنین بین تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی بیماران قلبی و افراد عادی تفاوت معنی دار وجود ندارد (01/0< p ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که بیماران سرطانی نسبت به بیماران قلبی و افراد عادی مشکلات بیشتری در تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی تجربه می کنند.
ارتباط معنویت با سلامت جسمانی: مطالعه مقطعی در مراجعه کنندگان به مراکز جامع سلامت شرق شهر تهران در سال 1398(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
63-80
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: معنویت عاملی است که می تواند مبنایی برای اعتقادات و ذهنیت فرد باشد و از طریق تأثیر بر مغز و سیستم عصبی، غدد درون ریز و سیستم ایمنی موجب سلامت و یا بیماری فرد شود. مطالعه حاضر به منظور بررسی وضعیت سلامت معنوی و ارتباط آن با وضعیت سلامت جسمانی مراجعه کنندگان به مراکز جامع سلامت شرق شهر تهران در سال 98-1397 طراحی و اجرا شده است. روش کار: این پژوهش مقطعی از نوع توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش تمامی مراجعه کنندگان به مراکز بهداشتی-درمانی شرق شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه گیری در سه مرکز جامع سلامت در بازه زمانی یک ماهه به صورت پوآسون و به شیوه دردسترس با رضایت مراجعان انجام شد. در پایان، 522 نفر در حضور محقق پرسش نامه ها را تکمیل کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه 20 سؤالی استاندارد سلامت معنوی پالوتزین و الیسون استفاده شد و داده ها با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون من ویتنی، آزمون کروسکال-والیس و آزمون کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شد. درنهایت، مقدار 05/0 P< معنی دار در نظر گرفته شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، سلامت معنوی با تعداد دفعات سرماخوردگی افراد شرکت کننده در سال تفاوت معنی دار نشان داد (019/0P=). علاوه براین، بین امتیاز سلامت مذهبی با بیماری های مزمن شرکت کنندگان نیز تفاوت معنی دار بود (028/0P=). آزمون تعقیبی این تفاوت امتیاز را بین گروه بیماری قلبی -عروقی و هیپرلیپیدمی با گروه های دیگر نشان داد. به این صورت که میانگین امتیاز سلامت معنوی و سلامت مذهبی و وجودی در افراد مبتلا به بیماری های قلبی -عروقی و هیپر لیپیدمی کمتر از گروه های دیگر بود. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد سلامت جسمی می تواند با سلامت معنوی در ارتباط باشد و امکان ابتلا به بیماری در افرادی که از نظر سلامت معنوی در سطح بالایی ارزیابی شوند کمتر است. علت آن نیز تأثیر پذیری مغز و سیستم عصبی و اندوکرین و ایمنی بدن از ذهن است؛ مبنای ذهن و افکار انسان نیز نظام اعتقادی، باورها و فرهنگ او است.
ارتقای سلامت معنوی در دانشگاه نسل چهارم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
92-110
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: توجه به سلامت معنوی در جامعه و شرایط تغییر و تحولات کنونی به ویژه در حوزه های فناوری و اتفاق سریع آن، حاصل برنامه ریزی و عملکرد فرد است که به لحاظ نظری و عملی اهمیت بالایی دارد. ازاین رو، طرح این موضوع در حوزه آموزش عالی به ویژه در دانشگاه نسل چهارم اهمیت آن را دوچندان می کند. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی شاخص های سلامت معنوی و ارتقای آن در دانشگاه نسل چهارم بود. روش کار: پژوهش حاضر با هدف کاربردی و با رویکرد کیفی-دلفی انجام شد. جامعه پژوهش تمامی استادان شاخص در این حوزه بود که از میان آنان 15 خبره دانشگاهی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته گردآوری شد. روش تحلیل داده ها، تحلیل محتوا با استفاده از روش کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی بود. اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها در قالب ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها طبقه بندی شد. برای اعتبارسنجی نیز از گروه کانونی شامل 9 نفر از متخصصان خبره در زمینه سلامت و نسل های دانشگاهی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بُعد بینش با مؤلفه های مفروضات بنیادین و شاخص های ارتباط با خداوند و درک عالم هستی، دین داری و آگاهی و بُعد منش با مؤلفه های ارزش ها، هنجارها و شاخص های اخلاق مداری، خودآگاهی، امید و وجدان کاری و بُعد کُنش با مؤلفه های رفتارها، عملکردها و شاخص های آموزش، هدفمندی، تأثیرگذاری در جامعه، مهارت محور و روحیه کار گروهی از اهم موارد جهت ارتقای سلامت معنوی در دانشگاه نسل چهارم بود. نتیجه گیری: توجه به یافته ها در حوزه های بینش، منش و کُنش از مهم ترین الزامات به منظور ارتقای سلامت معنوی در دانشگاه نسل چهارم است که باید در کنار ویژگی های دیگر این نسل دانشگاهی به آن توجه ویژه شود. نظر به انسان محوربودن فعالیت های دانشگاهی به ویژه در نسل چهارم، تربیتِ سرمایه انسانیِ سالم در همه ابعاد به ویژه بُعد معنوی در دانشگاه نسل چهارم که جامعه محور نیز است، اهمیت بسیار زیادی دارد.
اثرگذاری ذکرهای مذهبی در بهبود فشار روانی: مرور نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
157-171
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ذکرگویی یکی از روش های قرآنی است که در مقابله با اضطراب مطرح است. در پژوهش های متعددی به بررسی اثربخشی ذکر در کاهش فشار روانی انسان پرداخته شده است. فشار روانی یکی از بزرگ ترین مشکلات انسان ها است که به فرسودگی، اضطراب، ضعف سیستم ایمنی و آسیب اندام ها منجر می شود. ازاین رو هدف پژوهش حاضر جمع بندی تحلیلی و بررسی سیر تحقیقات مربوط به تأثیر ذکرهای مذهبی بر کاهش فشار روانی بود. روش کار: پژوهش حاضر با استفاده از روش سندی (کتابخانه ای) و طرح مروری نظام مند انجام شده است. با جست وجو در پایگاه های ساینس دایرکت، پاب مد، مگیران، اس.آی.دی، پروکوئست، اریک، سایک اینفو، اسپرینگر، ابسکو و نورمگز 39 مقاله به دست آمد که درنهایت 12 مطالعه ملاک های لازم را داشت و وارد پژوهش شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: مطالعات یافت شده با توجه به نمونه مطالعه شده آنها در چهار دسته طبقه بندی و تحلیل شد: شهروندان (یک مطالعه)، کهنه سربازان با تجربه جنگ (شش مطالعه)، اعضای خانواده و مراقبان بیماران (چهار مطالعه) و بیماران مبتلا به ایدز (یک مطالعه). 11 مطالعه (92 درصد) بیانگر آن بود که تکرار ذکر در کاهش فشار روانی تأثیر مثبت و معناداری داشت. بیشتر تحقیقات نیز در ایالات متحده و درباره کهنه سربازان صورت گرفته بود. نتیجه گیری: برای انسان امروزی که با عوامل فشارزای متعددی احاطه شده است، ذکر می تواند یکی از راهبردهای مطمئن به منظور کسب آرامش باشد. توصیه می گردد پژوهشگران مطالعات مروری مشابهی را جهت بررسی اثربخشی ذکر بر دیگر مسائل روان شناختی انسان ازجمله افسردگی و پرخاشگری انجام دهند.
رابطه دین داری با سلامت روان زندانیان در شرف آزادی در زندان های کرمان و یزد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
19-33
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با وجود تحقیقات صورت گرفته که نشان می دهد زمینه های مذهبی سازگاری زندانیان را با زندان تحت تأثیر قرار می دهد، نقش تمرکز مذهبی زندان ها بر سلامت روانی زندانیان همچنان مبهم و ناشناخته است. بر این اساس، در پژوهش حاضر به بررسی رابطه دین داری با سلامت روان زندانیان در شرف آزادی در استان های کرمان و یزد پرداخته شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است و جامعه آماری شامل 743 نفر از زندانیان در شرف آزادی در زندان های دو استان کرمان و یزد بود که به شیوه تمام شماری به بررسی آنان پرداخته شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه های استاندارد سلامت عمومی گلدبرگ و دین داری گلاک و استارک جمع آوری و با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیّره با روش گام به گام تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: نتایج نشان داد اگرچه زندانیان در شرف آزادی سلامت روان پایینی داشتند، اما میزان دین داری آنان در وضعیت مطلوبی قرار داشت. همبستگی بین ابعاد دین داری و سلامت روان زندانیان نشان داد که با افزایش میزان دین داری در ابعاد اعتقادی و عاطفی، اختلال در کارکرد اجتماعی و با افزایش میزان دین داری در بُعد مناسکی میزان اضطراب آنان کاهش یافت. نتایج ناشی از رگرسیون خطی نیز نشان داد که ابعاد مناسکی، عاطفی و اعتقادی دین داری اثر پیش بینی بیشتری بر سلامت روان زندانیان داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که بین بُعد اعتقادی دین داری و سلامت روان زندانیان در شرف آزادی رابطه مثبتی وجود دارد که اهمیت پرداختن به این بُعد را در برنامه های فرهنگی زندان خاطر نشان می کند.
نقش میانجی هوش معنوی در ارتباط بین نداشتن تقیّد اخلاقی و اعتیاد به شبکه های مجازی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
61-74
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شبکه های مجازی پرطرفدارترین وسیله برای برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات است که کاربرد گسترده آن به اعتیاد به آن منجر شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی هوش معنوی در ارتباط بین نداشتن تقیّد اخلاقی و اعتیاد به شبکه های مجازی انجام گرفته است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی شهر اردبیل در سال تحصیلی 99-1398 بود که از میان آنان نمونه ای به حجم 360 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ا ی چند مرحله ای انتخاب شد و به پرسش نامه های اعتیاد به شبکه های مجازی، نداشتن تقیّد اخلاقی و هوش معنوی پاسخ دادند. داده ها نیز با شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و الگوی روابط ساختاری تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که اعتیاد به شبکه های مجازی با نمره نداشتن تقیّد اخلاقی و مؤلفه های آن ارتباط مثبت و با نمره کل هوش معنوی ارتباط منفی داشت. همچنین هوش معنوی با نمره کل نداشتن تقیّد اخلاقی و مؤلفه های توجیه اخلاقی، مقایسه سودمند، زبان مدبرانه، جابجایی مسئولیت، پخش مسئولیت و غیرانسانی کردن ارتباط منفی داشت (001/0>P). شاخص های برازش الگو نیز تأثیرنداشتن تقیّد اخلاقی بر اعتیاد به شبکه های مجازی را با میانجیگری هوش معنوی تأیید کرد. نتیجه گیری: با توجه به نقش نداشتن تقیّد اخلاقی و هوش معنوی در اعتیاد به شبکه های مجازی به ترتیب برگزاری کارگاه های آموزشی در مدارس جهت آگاه سازی دانش آموزان از عوارض اعتیاد به شبکه های مجازی و آموزش مهارت های مدیریت پرخاشگری و ارتقای سطح هوش معنوی پیشنهاد می گردد.
پیش بینی صمیمیت زناشویی براساس طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
109-123
حوزههای تخصصی:
ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ روابط زناشویی، همواره ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﻘﻘﺎن برای ﺑﻬﺒﻮد ﮐﯿﻔﯿﺖ آن ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ. صمیمیت، ﯾﮑﯽ از ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﻣﻬﻢ روابط زﻧﺎﺷﻮیی اﺳﺖ و شناخت عواملی که آن را ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻣﯽکنند، نقش مهمی در افزایش کیفیت زندگی زناشویی و کاهش تعارضات دارد. این پژوهش، با هدف بررسی نقش طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی، در پیش بینی صمیمیت زناشویی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور، 303 نفر از جامعه آماری دانشجویان و طلاب متأهل شهر قم، به طور تصادفی طبقه ای انتخاب و به پرسش نامه های صمیمیت زناشویی، طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه ها و تجزیه و تحلیل داده ها، از همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین حوزه های طرح واره های ناسازگار اولیه و جهت گیری مذهبی بیرونی، با صمیمیت زناشویی، رابطه منفی و معنادار و بین جهت گیری مذهبی درونی با صمیمیت زناشویی، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که حوزه بریدگی و طرد، جهت گیری مذهبی درونی و حوزه خودگردانی و عملکرد مختل، از مهم ترین پیش بین های صمیمیت زناشویی هستند. این یافته ها، به خوبی نقش مهم جهت گیری مذهبی و طرح واره های ناسازگار اولیه را در پیش بینی صمیمیت زناشویی نشان می دهند و می توانند اطلاعات مناسبی را به مشاوران و روان شناسان خانواده ارائه کنند.
Well-being of Emergency Room Nurses: Role of Neuroticism, Extraversion and Job Stress(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۴, Issue ۳ - Serial Number ۹, September ۲۰۲۱
9 - 18
حوزههای تخصصی:
Objective: To investigate whether neuroticism and extraversion predicted job-related affective wellbeing of people working under stressful conditions, notably emergency room nurses. Also, to investigate whether perceived job stress mediated the relationship between neuroticism, extraversion and job-related affective well-being. Methods: A cross-sectional survey design was administered to 242 nurses working at an emergency room in Tehran, Iran, recruited through census sampling, including two sub-scales of the NEO Five-Factor Inventory, the Job-Related Affective Well-Being Scale, and the Job Stress Questionnaire. Structural Equation Modelling was deployed for data analysis using SPSS Amos v22.0 and PROCESS macro for SPSS, setting significance threshold at p<.05. Results: Direct and statistically significant effects of neuroticism (β = -.17, p<.005) and extraversion (β = .41, p<.001) on perceived job stress were found, as well as a negative effect of extraversion on job-related affective well-being (β = -.27, p<.001). Perceived job stress was found to negatively predict job-related affective well-being (β = -0.60, p<.001). There was no significant relationship between neuroticism and job-related affective well-being. The mediating effect of perceived job stress was supported (p<.001). Conclusion: Results have theoretical implications for research about the relationship between personality traits and job-related well-being of employees working under stressful conditions. As for practical implications, hospital managers might implement workplace interventions to enhance nurses’ job-related affective well-being and reduce nurses’ job stress. In this context, extraversion and job stress should be understood as psychosocial risk factors, whereas neuroticism should be conceived as a protective factor against job stress.
بررسی تأثیر گناه در ایجاد برخی از بیماری ها و تبیین الگوهای آن بر پایه جهان بینی اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
131-148
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: طب جدید و سنتی در جهت تأمین سلامت و درمان بیماری ها به شناخت علل ایجاد بیماری توجه جدی دارند. شناخت علت گام نخست در درمان بنیادی بیماری ها است. هدف این نوشتار بررسی چگونگی تأثیر گناه در بروز برخی از بیماری های جسمی و تبیین الگوهای آن بر پایه جهان بینی اسلامی بود. روش کار: این مطالعه از نوع کتابخانه ای و تحلیل محتوا است. ابتدا با جست وجو در منابع اصیل اسلامی، نرم افزارهای جامع التفاسیر و جامع الاحادیث و مقالات موجود در پایگاه های استنادی مانند آی.اس.سی، مگیران، اس.آی.دی و نورمگز داده های اولیه مرتبط با سؤال تحقیق، جمع آوری و سپس این داده ها، با توجه به هدف پژوهش تجزیه و تحلیل و نتایج آن دسته بندی شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که گناهان یکی از عوامل مؤثر در ایجاد برخی از بیماری های جسمی است؛ آیات و روایات نیز بر این تأثیرگذاری صحه گذاشته است. تحلیل یافته ها نشان می دهد که این تأثیرگذاری با سه الگو قابل تبیین است: تأثیر مستقیم با ایجاد اختلال در عملکرد اعضا، تأثیر غیرمستقیم با ایجاد مشکلات روحی-روانی و تأثیر بر اساس قانون علّیت و قاعده ناهماهنگی. نتیجه گیری: با عنایت به جاری بودن قانون علّیت و اصل تأثیر و تأثر در همه موجودات مادی و غیرمادی، ماهیت گناه و معصیت، حرکت بر خلاف نظام تکوین است و این ناهماهنگی با نظام هستی می تواند موجب بروز برخی از اختلالات در نظام هستی ازجمله در بدن انسان و ایجاد بیماری های جسمی گردد.