فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تفاوت ویژگی های شخصیتی و امید در میان دانش آموزان مرتبط و غیرمرتبط با جنس مخالف پرداخته است. حجم نمونة پژوهش 316 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهرستان رباط کریم است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. پژوهش از نوع مطالعه کمی همبستگی است. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسش نامة 13 سؤالی ارتباط با جنس مخالف، پرسش نامة 90 سؤالی شخصیتی «آیسنک» و پرسش نامة 12 سؤالی «امید» اشنایدر است. داده ها بر اساس آزمون خی دو و آزمون t مستقل تحلیل شد. یافته ها حکایت از آن دارد که پسران بیش از دختران وارد ارتباط با جنس مخالف می شوند. همچنین ارتباط با جنس مخالف با افزایش ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، روان گسسته گرایی، برون گرایی، و کاهش امید، همبسته است. یافتة دیگر اینکه شدت روان گسسته گرایی در افرادی که ارتباط جنسی را تجربه کرده اند بیشتر است. بنابراین، خودمهارگری جنسی تأکید شده است.
امکان پذیری روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر «خیرباوری» در عاطفه مثبت و منفی افراد دارای نشانه های افسردگی: یک مطالعه تک آزمودنی خط پایه چندگانه
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
46 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه امکان پذیری روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیرباوری بر افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی افراد دارای علایم و نشانه های افسردگی بود.
روش کار: برای انجام دادن این پژوهش از طرح تک آزمودنی خط پایه چندگانه با دوره پیگیری استفاده شد. ابتدا از بین افراد دارای علایم و نشانه های افسردگی که به مرکز مشاوره ای در تهران مراجعه کرده بودند، ۳ نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکت کنندگان به صورت تصادفی بین ۳ تا ۷ هفته جلسه خط پایه در نظر گرفته شد. ارزیابی ها با استفاده از مقیاس افسردگی هامیلتون-۱۷، مقیاس عاطفه مثبت و منفی، و مقیاس جهت گیری شادکامی در مرحله خط پایه، جلسات مداخله و چهار ماه بعد از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. مداخله به صورت انفرادی بر اساس روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیرباوری در ۸ جلسه از سوی پژوهشگر انجام گرفت.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد هر سه مراجع با شروع مداخله روند کاهشی را در تراز نمرات افسردگی هامیلتون (۷۴ درصد) و عاطفه منفی (۳۲ درصد) و روند افزایشی را در تراز نمرات عاطفه مثبت (۴۱ درصد)، احساس لذّت (۷۲ درصد)، مجذوب شدن (۷۰ درصد) و احساس معنا (۱۲۸ درصد) نشان دادند. بخش عمده ای از این نتایج در پایان دوره پیگیری نیز حفظ شد.
نتیجه: به نظر می رسد روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیرباوری، نوعی مداخله کوتاه مدّت مؤثر برای کاهش علایم افسردگی و عواطف منفی و افزایش عواطف مثبت است.
رابطه مذهب با سلامت روان: نقش میانجی احساس شرم و گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مذهب بر سلامت روان به واسطه هیجانات خودآگاه احساس شرم و احساس گناه بود. بدین منظور 286 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه سمنان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس هیجان خودآگاه برای بزرگسالان تانجنی و همکاران، پرسشنامه دینداری گلاک و استارک و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ را تکمیل نمودند. ارتباط متغیرها در قالب یک الگوی ساختاری مورد بررسی قرار گرفته و به روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل آزمون شد. نتایج، اثر واسطه ای هیجان احساس گناه را بین ابعاد مختلف مذهب با سلامت روان نشان داد به طوری که ابعاد اعتقادی(16/0=β) ، عاطفی(24/0=β) و مناسکی(14/0=β) مذهب احساس گناه را به طور مثبت پیش بینی کرده و به واسطه این هیجان(18/0=β) بر سلامت روان اثر مثبت داشتند. برای هیجان احساس شرم رابطه معناداری با ابعاد مذهب به دست نیامد اما این هیجان سلامت روان را به صورت منفی پیش بینی نمود(41/0-=β). بنابراین ابعاد مختلف مذهب با افزایش هیجانات مثبت از جمله احساس گناه سازگارانه منجر به ارتقاء سلامت روان شده و احساس شرم ناسازگار، احتمال گرایش به بیمارهای روانی را افزایش داده و سلامت روانی را به مخاطره می اندازد.
نقش ویژگی های تحصیلی و جنسیت در تغییرات هوش معنوی دانشجویان دانشگاه امیر کبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای هوش معنوی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر به تفکیک جنسیت و پایه تحصیلی بود. بدین منظور 220 دانشجو به شیوه تصادفی منظم انتخاب شدند تا به پرسشنامه 24 سؤالی هوش معنوی کینگ SISRI (کینگ، 2007) که دارای چهار خرده مقیاس تفکر انتقادی وجودی (CET)، تولید معنای شخصی (PMP)، آگاهی متعالی (TA) و توسعه حالت هوشیاری (CSE) بود، پاسخ دهند. نتایج به دست آمده از تحلیل واریانس چندمتغیره و تی نشان داد که هوش معنوی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری ندارد (05/0<P)، اما در مؤلفه تفکر انتقادی تفاوت معناداری میان دوجنس مشاهده شد (05/0>P) و میانگین مردان در این مؤلفه بالاتر از زنان بود. هم چنین تفاوت میانگین ها در مقاطع مختلف تحصیلی در هوش معنوی و مؤلفه های ایجاد معنای شخصی و آگاهی متعالی معنادار بود. اما در سایر مؤلفه های هوش معنوی تفاوت معناداری میان مقاطع مختلف تحصیلی یافت نشد. همچنین رابطه معناداری میان هوش معنوی و سن به دست نیامد.
بررسی ارتباط بین نگرش مذهبی با سلامت روان در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
33-40
حوزههای تخصصی:
اختلال های روانی در جوامع انسانی بسیار مشهود است و بسیاری از افراد در زندگی امکان ابتلا به ناراحتی های روانی را دارند. ایمان، اعتقادهای مذهبی و نگرش های توحیدی، عامل هایی هستند که می توانند در امر درمان و پیشگیری از اختلال های روانی به شکل مؤثری به کار برده شوند، هدف از مطالعه ی حاضر، تعیین ارتباط بین نگرش مذهبی با سلامت روان دانشجویان می باشد. مواد و روش ها: مطالعه ی توصیفی- تحلیلی حاضر به بررسی ارتباط بین نگرش مذهبی با سلامت روان دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز پرداخته است. نمونه گیری به روش تصادفی چند مرحله یی صورت گرفت؛ ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه ی سلامت عمومی(GHQ-28) و پرسش نامه ی نگرش مذهبی 25 سئوالی(گلریز- براهنی) بود. داده ها به نرم افزار SPSS نسخه ی 19وارد و با استفاده از آزمون های مجذور کای و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: از مجموع 300 نفر از افراد شرکتکننده در مطالعه، 4/31 درصد پسر و 6/68 درصد دختر بودند. میانگین سنی افراد 71/21سال بود. میانگین نمره ی نگرش مذهبی و سلامت عمومی شرکت کنندگان به ترتیب برابر با 73/39 و 1/22 بود. اختلال در سلامت عمومی دانشجویان با هیچ یک از متغیرهای دموگرافیک مورد مطالعه از نظر آماری رابطه ی معنی داری نداشت(05/0<P). همچنین بین نمره ی سلامت عمومی و نگرش مذهبی ارتباط معنی داری به دست نیامد(05/0<P و 1/0r=). نتیجه گیری: اعتقادهای مذهبی و نگرش های توحیدی، عامل هایی هستند که می توانند دیدگاه و درک افراد را از مشکل های زندگی تغییر داده و در بسیاری از موارد راه عبور از آن ها را آسان تر می کنند. در این پژوهش بین نگرش های مذهبی با سلامت روان ارتباط معنی داری مشاهده نشد.
جایگاه طنز در سبک زندگی اهل بیت(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی جایگاه طنز به عنوان یک سبک رفتاری، در سبک زندگی اهل بیت(ع)، انجام شد و به دنبال یافتن پاسخ به این سؤال بود که «در سبک زندگی اهل بیت(ع)، طنز از چه قواعدی پیروی می کند و چه کارکردهایی دارد؟»؛ روش پژوهش عبارت بود از تحلیل نظریِ روایات امامان(ع) در باب طنز و رفتارهای طنزگونه آنان؛ نتایج نشان داد که: 1) ظنز مورد توجه آنان بوده است؛ 2) طنز در سبک زندگی آنان از چند قاعده کلی خارج نمی شود (الف. گفتمان حقیقت، ب. گفتمان عدالت، ج. عدم افراط و تفریط، د. عدم تمسخر و بی حرمتی به دیگران و ...)؛ 3) طنز در خدمت چند کاربرد صحیح قرار می گیرد (الف. اصلاح درک مخاطب از فرهنگ دینی، ب. تربیت انسان ها در حوزه بینش و منش، ج. القای خُلق مثبت، د. رشد فضایل اخلاقی، ﻫ . ایجاد ارتباط بین فردی به صورت همسو و مؤثر، و. تألیف قلوب).
الگوی مفهومی ابعاد تصور از خدا بر اساس اسماء حسنا مبنایی برای مطالعات سبک زندگی اسلامی و روان شناسی دین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین ابعاد تصور از خدا، بر اساس اسماء حسنا و ارائه الگویی مفهومی برای مطالعات مربوط به سبک زندگی اسلامی و روان شناسی دینی، انجام شده است. بدین منظور، آیات قرآن کریم و حدیث معروف پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، که در آن 99 اسم خداوند بیان شده، مورد بررسی قرار گرفتند. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی و مبتنی بر روش تحلیل محتوی بود. نتیجه پژوهش نشان داد که تصور از خدا، بر اساس اسماء حسنا، به دو بعد کلی اشاره دارند: اول، اسمایی که منشأ آنها ملاحظه ذات خداوند، بدون در نظر گرفتن ِغیر می باشد و شامل ابعادِ ذات، تنزیه و عظمت و بزرگی می شوند. دوم، اسمایی که به ارتباط خداوند با جهان آفرینش اشاره دارند. این ارتباط، در دو زمینه است: 1. زمینه خلق: اسمایی که مربوط به آفرینش و ساختار عمومی آفرینش هستند. این اسماء ذیل ِابعاد دانایی، توانایی، کارآیی، کاردانی، حفاظت، هدایت و تسلط قرار می گیرند. 2. زمینه امر: اسمایی که به ربوبیت خدا و رابطه دوجانبه خدا و مخلوقات اشاره دارد. این اسماء ذیل ابعاد تدارک دهنده منافع و امکانات، بر طرف کننده موانع و آسیب ها، کنترل وحسابرسی، و استعانت و فریادرسی قرار می گیرند.
روش های اهل بیت(ع) در نهادینه سازی سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش عبارت بود از بررسی روش های اهل بیت(ع) در نهادینه سازی سبک زندگی اسلامی؛ سؤال اصلی پژوهش این بود که: «چه راهکارها و روش هایی برای نهادینه سازی سبک زندگی اسلامی از سیره و سخن اهل بیت(ع) قابل استخراج است؟»؛ برای رسیدن به این هدف، از روش تحلیل عقلی، راجع به محتوای احادیث اهل بیت (که با این مسئله مرتبط بودند) استفاده شد. دستاوردهای این پژوهش عبارت بود از هشت راهکار عمده تغییر فرهنگی از نگاه اهل بیت(ع): 1) تغییر نگرش؛ 2) توجه به آموزش های کاربردی، مصداقی، عینی و جزئی؛ 3) خودشناسی و تقویت شخصیت؛ 4) بازشناسی سبک زندگی پیامبران و اولیای الهی به عنوان الگو؛ 5) اصلاح رفتار مسئولان، متولیان فرهنگی و ذی نفوذان اجتماعی؛ 6) ترویج عزت فرهنگی، اقتصادی، اعتقاداتی (مثل تولی و تبری)؛ 7) عنایت ویژه به عدالت و نظم سیستمی و اکتفا نکردن به عدالت و تقوای فردی؛ 8) اجرای قانون در برخورد با مجرمان و نظم شکنان و قانون گریزان
رابطه حرمت خود با خودمهارگری اسلامی؛ با توجه به جنسیت و وضعیت تأهل(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو، با هدف شناسایی رابطة حرمت خود و خودمهارگری در میان زنان و مردان انجام شد. تعداد 433 نفر از دانشجویان مرتبط با نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و پرسش نامه های حرمت خود و پرسش نامة خودمهارگری اسلامی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و Z فیشر نشان داد که بین حرمت خود کلی با خودمهارگری کلی و مؤلفه های آن که شامل انگیزش خودمهارگری، خودنظارتگری، خودمهارگری هیجانی رفتاری، خودمهارگری جنسی و هدف پذیری است رابطة مثبت معناداری وجود دارد. . از سوی دیگر، تفاوت رابطة بین حرمت خود و خودمهارگری در گروه مردان و زنان نیز معنادار بوده، ولی تفاوت معناداری میان افراد متأهل در قیاس با افراد مجرد دیده نمی شود. بنابراین با افزایش حرمت خود افراد، می توان انتظار داشت که خودمهارگریِ مبتنی بر منابع اسلامی آنها نیز افزایش یابد که در این باره، متغیر جنسیت برخلاف متغیر وضعیت تأهل نیز می تواند نقش داشته باشد.
بازشناسی عوامل لذت بری سعادت نگر؛ بررسی مجدد ویژگی های روان سنجی پرسش نامه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بازشناسی عوامل لذت بری سعادت نگر و بررسی ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه پرسش نامه آن، بر اساس منابع اسلامی تدوین و انجام شده است. برای این پژوهش، با روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای، 344 نفر از طلاب و دانشجویان انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسش نامه لذت بری سعادت نگر و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی پاسخ دادند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هماهنگی درونی فرم کوتاه پرسش نامه برابر با 89/0 و دارای 5 عامل است و پرسش نامه از روایی سازه قابل قبولی برخوردار است؛ با این تفاوت که روایی سازه آن بالاتر از روایی سازه فرم اولیه است. مجموع عوامل استخراج شده، واریانس بیشتری را تبیین می کنند و عوامل از نظر مفهومی با مؤلفه های مدل نظری هماهنگی بیشتری دارند. بین نمرات لذت بری سعادت نگر با مقیاس بهزیستی روان شناختی همبستگی معنادار مشاهده شد که نشان از روایی همگرای آن دارد.
راه های مقابله با روان پریشی از نگاه قرآن و روایات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
50-60
حوزههای تخصصی:
روان پریشی یکی از بیماری های روانی است که موجب پدید آمدن اختلال های شخصیتی افراد می شود و مختص به سنّ خاصی نیست، بلکه در هر سنی امکان نمود دارد و به شکل های مختلف بروز می کند. با توجه به اهمیت سلامت روان در تعادل شخصیتی افراد، این مقوله در اسلام بسیار مورد توجه قرار گرفته، به نحوی که اعمال عبادی به گونه یی برنامه ریزی شده که در سلامت روان بیش ترین نقش را ایفا می کند. هدف از نوشته ی حاضر، نشان دادن راهکارهای عملی و کاربردی برای درمان روان پریشی، با استفاده از منابع دینی است که به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد قرآنی- روایی، ضمن بیان این که در منابع اسلامی عامل های درونی همچون اضطراب، بی هویتی و ...، در کنار عامل های بیرونی مانند فقر و اختلاف های خانوادگی، سبب بروز این عارضه دانسته شده اند، نتیجه می گیرد که: متن های دینی، درمان این معضل را در چهار جنبه نشان داده است: الف)بینشی: از طریق توحیددرمانی، معاددرمانی و انسان شناختی؛ ب)مَنِشی: با توکل درمانی، توبه درمانی و تقوادرمانی؛ ج)انگیزشی: تسلط بر انگیزه ها و هیجان ها د)کنشی: از راه عبادت درمانی، ورزش درمانی، کاردرمانی و تفریح درمانی.
مقایسه ی رضایت زناشویی و هوش اخلاقی و رابطه ی آن با عدم تعهد اخلاقی در مردان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مطالعه های پیشین نشان داد، عدم تعهد اخلاقی تأثیرهای مخربی بر بُعدهای مختلف سلامت رابطه ی زناشویی، چون صمیمیت و اعتماد بین زوجین، دارد. بنابراین، ضروری است تا عامل های مؤثر در ایجاد عدم تعهد اخلاقی بررسی شود. به نظر می رسد کمبودهای فردی و بین فردی در عامل هایی چون عدم رضایت زناشویی و هوش اخلاقی، زوج ها را در شروع رابطه ی جدید ترغیب می کند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی رضایت زناشویی و هوش اخلاقی در مردان پایبند به تعهد اخلاقی و ناپایبند به تعهد اخلاقی است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، ازنوع توصیفی- مقایسه یی است. نمونه ی پژوهش حاضر، شامل 100 مرد پیمان شکن و 100مرد غیر پیمان شکن است که از طریق نمونه گیری هدفمند در شهر تهران انتخاب شدند. آن ها به سئوال های سه ابزار پژوهشیِ پرسش نامه ی رضایت زناشویی، شاخص هوش اخلاقی و پرسش نامه ی پیمان شکنی پاسخ دادند. تحلیل آماری با استفاده از آزمون تی مستقل و نرم افزار Spss نسخه ی 18 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین رضایت زناشویی در مردان ناپایبند به تعهد اخلاقی(25/101±53/14) و پایبند به تعهد اخلاقی(72/117±56/15) وجود دارد(t= 7.73, p<0.001). همچنین، هوش اخلاقی به طور معناداری در مردان ناپایبند به تعهد اخلاقی(15/138±72/13) کم تر از گروه مردان پایبند به تعهداخلاقی(28/147±80/11) است(p<0.001, t= 5.04). نتیجه گیری: بر طبق نتیجه ی پژوهش حاضر، رضایت زناشویی و هوش اخلاقی، نقش مهمی در عدم پایبندی به تعهد اخلاقی مردان دارد. از این رو، این متغیرها را باید فاکتورهایی مؤثر در فرایند درمانی پیشگیرانه در نظر گرفت و در بازسازی رابطه درمانگرانِ خانواده و زوج مورد توجه قرار داد.
بررسی تأثیر متقابل نماز بر مصرف مواد مخدر، سیگار و الکل در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲
36-45
حوزههای تخصصی:
اقامه ی نماز از اصلی ترین دستورهای دین اسلام به پیروان خود است و پیشوایان و بزرگان دین، این شکل از عبادت را، به شرط رعایت تمامی لازمه ها و آداب آن، از جمله ی مهم ترین راه های تحقق رفتار دین مدارانه در وجود انسان ها می دانند. اگر نماز به طور صحیح و کامل، با حفظ شرایط، حضور قلب و با توجه به روح اصلی و ماهیت حقیقی اش خوانده شود، هم انسان را منظم، مقید، اجتماعی و دور از غفلت و دنیازدگی می کند و هم جلو بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد. نماز، در صورت داشتن شرایط، بازدارنده ی انسان از فحشا و منکرها است؛ و این در حالی است که بعضی از نماز ها به علت نداشتن شرایط و روح نماز، کم اثر هستند. تحقیق حاضر برای اصلاح این امر است تا ان شاء الله از اقامه ی نماز ها بهره ی بیشتری برده شود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلیِ مقطعی(Cross Sectional) است. محیط پژوهشی این تحقیق، دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی تبریز بوده است. در این مطالعه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی تبریز (سال تحصیلی 86-87) مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسش نامه بود.پرسش های پرسش نامه درباره ی نماز و التزام به آن و نیز درباره ی مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر بود. روایی و پایایی پرسش نامه مورد تأیید قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS و آزمون کای دو استفاده شد. نظرهای دانشجویان بر اساس درصد و نسبت محاسبه گردید و سطح معنی دار 5 درصد در نظر گرفته شد. یافته ها: التزام به برپایی نماز در این دانشجویان بالا بود. سن تجربه ی نماز در دانشجویان غیرمصرف کننده، در مقایسه با دانشجویان مصرف کننده، پایین بود و گویای آن بود که درصد زیادی در سنّ زیر 15 سالگی نماز را تجربه و آغاز کرده اند. افرادی که مصرف نداشته بودند در مقایسه با افراد مصرف کننده ی سیگار، الکل و مواد مخدر، خواندن نماز را فقط وسیله یی برای رسیدن به خدا تصور می کردند که از نظر آماری معنی دار نبود. افرادی که مصرف نداشتند، در مقایسه با افراد مصرف کننده ی سیگار، الکل و مواد مخدر، به شکل معنی داری خداوند متعال را شایسته و محترم برای عبادت می انگاشتند. افراد غیرمصرف کننده، در مقایسه با افراد مصرف کننده به طور معنی داری اعتقاد داشتند نماز خواندن در تمام بُعدهای زندگی مؤثر است. تعداد کمی از افراد غیرمصرف کننده، در مقایسه با افراد مصرف کننده ی سیگار، الکل و مواد مخدر ،به گویه هایی چون به نماز اعتقاد نداشتن، نماز را بی نتیجه دانستن و یا برای خواندن نماز بی حوصله بودن و وقت نداشتن، پاسخ مثبت دادند. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که بین سایر گویه های پرسش نامه و نماز خواندن دانشجویان، مصرف الکل، سیگار و مواد مخدر رابطه ی منفی و پایدارای وجود دارد.
رابطه جهت گیری مذهبی با سلامت روان و تحول اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی رابطة جهت گیری مذهبی با تحول اخلاقی و سلامت روان می باشد. بدین منظور، به روش توصیفی- همبستگی نمونه ای شامل 384 نفر (192 پسر و 192 دختر) با استفاده از نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، از میان دانش آموزان دورة دبیرستان شهرستان قم در سال تحصیلی 1392-1391 انتخاب شد. داده ها از طریق پرسش نامه های جهت گیری دینی، تحول اخلاقی و SCL-90-R جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS، آزمون t، همبستگی و رگرسیون گام به گام، تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که سلامت روان، رابطه مثبت و معناداری با جهت گیری دینی و تحول اخلاقی دارد. همچنین جهت گیری مذهبی، جنسیت و پایة تحصیلی می توانند سلامت روان را پیش بینی کنند. این یافته ها، نشان می دهد که با تقویت جهت گیری دینی و تشویق به تحصیل، می توان سلامت روان بیشتری برای افراد جامعه فراهم نمود.
ساخت آزمون اولیه حضور قلب در نماز بر اساس منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ساخت آزمون اولیه حضور قلب در نماز بر اساس منابع اسلامی است. ازاین رو محقق با استفاده از قرآن و روایات و تبیین مؤلفه ها و نشانه های سازه حضور قلب، در پی ارائه آزمونی است که حضور قلب را در نماز افراد بزرگسال اندازه گیری نماید. روش تحقیق به دو شیوه توصیفی و پیمایشی است. در روش توصیفی آموزه های دین جمع آوری و مؤلفه ها و نشانه های طبقه بندی شده سازه مورد تحلیل و ارزیابی 8 کارشناس دینی قرار گرفته است. در روش پیمایشی نیز ارزیابی روایی و اعتبار آزمون در نمونه 70 نفری از طلاب و دانشجویان شهر قم بررسی شده است. برای تحلیل داده ها از شاخص ها و روش های آماری متناسب با سؤال های پژوهش، شامل همبستگی پیرسون، اسپیرمن، ضریب دونیمه سازی گاتمن، ضرایب کندال، آلفای کرونباخ و آزمون خی دو، استفاده شده است. نتایج پژوهش روایی محتوای آزمون را با توجه به ارزیابی 10 نفر از کارشناسان در حد مطلوب نشان می دهد. ضریب همبستگی نظرات کارشناسان مثبت و معنادار است و ضریب تطابق کندال 369/0 است که در سطح 01/0 معنا می دهد. همچنین اعتبار اولیه آزمون با توجه به میزان آلفای کرونباخ 909/0، همبستگی دونیمه 790/0، ضریب دونیمه سازی اسپیرمن بروان 883/0 و دونیمه سازی گاتمن 867/0 محاسبه گردید. روایی سازه، همبستگی تک تک سؤالات با نمره کل، همبستگی مؤلفه ها با نمره کل و همبستگی مؤلفه ها با یکدیگر نیز محاسبه شد که روایی مطلوبی را گزارش می دهد.
پیش بینی تاب آوری روان شناختی بر اساس میزان پایبندی مذهبی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری روان شناختی زنان متأهل منطقه ی 9 شهر تهران بر اساس میزان پایبندی مذهبی، ناپایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی در آنان است. نمونه ای مشتمل بر 150 نفر از زنان متأهل که به مراکز فرهنگی و مشاوره ی منطقه ی 9 در سال 1393 مراجعه کرده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و دو پرسشنامه ی پایبندی مذهبی جان بزرگی (1388) و تاب آوری روان شناختی کانِر و دیویدسون (2003) را تکمیل کردند. داده های پژوهش با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که تاب آوری با پایبندی مذهبی (165/0) در سطح P<0/01 همبستگی مثبت داشت. این در حالی است که تاب آوری با دوسوگرایی مذهبی (37/0-) در سطح 01/P<0، ناپایبندی مذهبی (17/0-) و پایبندی کل (22/0-) در سطح P<0/05 همبستگی منفی داشت. هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که دوسوگرایی مذهبی و پایبندی مذهبی مشترکاً 18 درصد و پایبندی مذهبی کل 48 درصد از واریانس تاب آوری روان شناختی را در سطح معناداری P<0/01 تبیین می کنند. در این میان ناپایبندی مذهبی به دلیل اینکه قدرت تبیین در پیش بینی تاب آوری را نداشته، از معادله ی رگرسیون حذف شده است.
اثر بخشی آموزش معنویت به شیوه گروهی در کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی زنان متأهل منطقه 5 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش معنویت به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زنان متأهل منطقه 5 تهران انجام شد. به این منظور تعداد 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش در 8 جلسه کارگاهی 90 دقیقه ای آموزش معنویت شرکت کردند. این جلسات شامل مفاهیم معنوی مانند: تمرکز و مراقبه، نیایش و ارتباط با خدا ، توکل، صبر، توبه، عفو و بخشش، شکر و قدردانی، نوع دوستی و احسان و نیکوکاری هستند. در این پژوهش از پرسشنامه افسردگی بک (فرم کوتاه) و رضایت زناشویی انریچ (فرم کوتاه) به عنوان ابزار سنجش استفاده شد. آزمون فرضیات نشان داد که تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای افسردگی (با سطح معناداری 05/0>P)، رضایت زناشویی (با سطح معناداری 05/0>P)، معنادار بود. یعنی آموزش معنویت موجب کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی زنان متأهل شد.
ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش سبک زناشویی دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش سبک زناشویی دینی بود. بدین منظور پرسشنامه مقدماتی مربوط به تکالیف زوجین، از متون اسلامی استخراج و بر روی 198 زوج (198 زن و 198 شوهر) که به روش نمونه گیری تصادفی از بین زوج های در دسترس شهر اصفهان انتخاب شده بود، اجرا گردید. پس از تحلیل عوامل، یک مقیاس46 ماده ای ویژه زنان، مشتمل بر پنج عامل به نام های «صمیمیت عاطفی جنسی»، «مهارت های ارتباطیِ اسناد به همسر»، «پایبندی به فرامین دینی»، «مدیریت خانه» و «گذشت – فداکاری») و یک مقیاس کوتاه 43 ماده ای ویژه شوهران، مشتمل بر پنج عامل به نام های «صمیمیت عاطفی- جنسی»، «مهارت های ارتباطیِ اسناد به همسر»، «پایبندی به فرامین دینی– مشارکت»، «مسئولیت پذیری- سرپرستی» و «سبک های حل تعارض» استخراج شد. ضرایب همسانی درونی این دو مقیاس ، به ترتیب عبارت بود از 81/0 و 86/0. روایی همزمان این دو مقیاس با مقیاس های صمیمیت زناشویی (IS)، سبک زندگی اسلامی (I.L.S.T.) و تعهد دینی (RCI-10) محاسبه شد که نتایج روایی بالای این مقیاس را تأیید کرد.
شناسایی ابعاد کارکرد خانواده در فرایند مشاوره خانواده با جهت گیری اسلامی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد کارکرد خانواده در فرایند مشاوره خانواده با جهت گیری اسلامی است. به این منظور از روش نظریه برخاسته از داده ها استفاده شد. بنابراین از مطالعه منابع و متون دینی و مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده گردید. نمونه گیری به روش نظری انجام شد. داده ها از طریق مطالعه منابع و مصاحبه با کارشناسان و یادداشت های فنی جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از کد گذاری باز،کد گذاری محوری و کد گذاری گزینشی مورد تحلیل قرار گرفت. در مجموع تعداد 65 گزاره مفهومی استخراج گردید. سپس گزاره های مفهومی با توجه به ماهیت مشترک در مقولات کلی تر طبقه بندی شدند و 10 مقوله کلی به دست آمد. براساس پارادایم کدگذاری محوری الگوی تجسمی ابعاد کارکرد خانواده در ترسیم و در مرحله کدگذاری گزینشی نظریه میانی تدوین شد. یافته های پژوهش نشان داد مقوله هسته ای تعالی خانواده است که ابعاد نقش ها و وظایف، ارتباطات، حریم ها و رفتار به عنوان شرایط علی می تواند عامل تعالی خانواده باشد، تعالی خانواده تحت تأثیر دو بعد تقویت و کنترل قرار می گیرد به گونه ای که بعد کنترل مانع آسیب به خانواده شده و بعد تقویت زمینه تقویت سایر ابعاد را فراهم می سازد. تعامل تعالی خانواده با سایر ابعاد باعث می شود انسان در درون خانواده به تعالی و رشد فردی برسد. براساس یافته های پژوهش الگوی نظری مشاوره خانواده با جهت گیری اسلامی تدوین می شود که می توان براساس آن خانواده را ارزیابی، آسیب شناسی و درمان نمود.