فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱٬۹۸۲ مورد.
نگرش به خداوند، خود و دیگران در مبتلایان به اسکیزوفرنی، دوقطبی و افسردگی: یک مقایسه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه نگرش به خداوند، نگرش به خود و نگرش به دیگران در مبتلایان به اسکیزوفرنی، دوقطبی و افسردگی بود. پژوهش حاضر به صورت کیفی انجام شد. جامعه آماری شامل بیماران با تشخیص اسکیزوفرنی، دوقطبی و افسردگی بستری در محدوده زمانی بهار و تابستان 1396 بیمارستان 5 آذر گرگان بودند. از جامعه مذکور تعداد 15 نفر از هر گروه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با در نظر گرفتن سن، تأهل و جنسیت همتا شدند. ابزارهای پژوهش شامل چک لیست اطلاعات دموگرافیک و فرم مصاحبه نیمه ساختاریافته براساس متغیرهای تحقیق بود. مصاحبه ها تا رسیدن به غنای مورد نظر و اشباع داده ادامه یافت. نتایج نشان داد افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نسبت به مبتلایان افسردگی و اسکیزوفرنی، نگرش بهتری نسبت به خداوند داشتند و افراد مبتلا به افسردگی نیز نسبت به مبتلایان اسکیزوفرنی از نگرش بهتری نسبت به خداوند برخوردار بودند. افراد مبتلا به افسردگی نسبت به مبتلایان به اسکیزوفرنی و دوقطبی، نگرش بهتری نسبت به خود و دیگران داشتند و افراد مبتلا به دوقطبی نسبت مبتلایان اسکیزوفرنی نیز از نگرش بهتری نسبت خود و دیگران برخوردار بودند. نتایج گویای وجود بخش های سالم این مبتلایان در نگرش نسبت به خداوند، خود و دیگران است که ارتباط و اتحاد درمانی با این بخش های سالم و توانمندی های درونی می تواند هزینه فایده درمان را بهبود ببخشد.
نقش خوش بینی اسلامی، عزت نفس و رضایت از زندگی در پیش بینی شادکامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
97-112
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین رابطه خوش بینی، عزت نفس و رضایت از زندگی با شادکامی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور، 356 نفر از طلاب و دانشجویان شهر قم در سال تحصیلی 1397 1396، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسش نامه های خوش بینی نوری، عزت نفس روزنبرگ (RSES)، رضایت از زندگی داینر (SWLS) و شادکامی آکسفورد (OHI) پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد بین همه متغیرهای پیش بین و مؤلفه های آن، با شادکامی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که خرده مؤلفه های توجه به جنبه های مثبت زندگی و انتظار مثبت از خوش بینی اسلامی و متغیرهای رضایت از زندگی و عزت نفس، در مجموع 55 درصد از واریانس شادکامی را تبیین می کنند. این یافته ها به خوبی نقش مهم خوش بینی، عزت نفس و رضایت از زندگی در پیش بینی شادکامی را نشان می دهد.
تربیت مذهبی کودکان
نسخه کوتاه مقیاس سنجش دینداری برای جامعه دانشجویی ایران: ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تهیه نسخه کوتاه مقیاس دینداری بر اساس فرم بلند مقیاس دینداری صورت گرفت. نمونه پژوهش، 4000 نفر از دانشجویان شهر تهران بود که با بهره گیری از نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. نتایج تحلیل آیتم و تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی نشان داد مقیاسی با 36 آیتم، دارای بهترین ساختار به لحاظ روان سنجی است که بیشترین برازش و مناسبت را با الگوی نظری سه مؤلفه ای آن دارد. ضرایب اعتبار آیتم ها، خرده مقیاس ها و کل مقیاس مدل سه مؤلفه ای نسخه کوتاه شده نشان داد که کلیه زیرمقیاس ها از ضرایب مناسب همگونی برخوردارند. مقدار آنها 92/0 برای باور دینی، 81/0 برای عواطف دینی و 91/0 برای رفتار دینی است. بررسی ضرایب همبستگی نمره آیتم ها، با نمره کل زیرمقیاس مربوطه نشان می دهد که این ضرایب بین 41/0 (آیتم 37) و 77/0 (آیتم 25) متغیر است. به این نسخه از ابزار، پنج آیتم وانمود اجتماعی نیز اضافه شد. ابزار نهایی با 40 آیتم از ویژگی های روان سنجی و ساختار عاملی مناسب برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری روا و معتبر در پژوهش ها استفاده کرد.
گفت و شنود اخلاق اسلامی
روزه دار
حوزههای تخصصی:
مقایسة ویژگی های شخصیتی و رضایت از زندگی دانش آموزان خانواده های دارای تک و دو فرزند با بیش از دو فرزند(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو، به مقایسة ویژگی های شخصیتی و رضایت از زندگی دانش آموزان خانواده های دارای تک و دو فرزند با خانواده های دارای بیش از دو فرزند پرداخته است. حجم نمونة مورد پژوهش، 295 نفر از دانش آموزان اول تا سوم دبیرستان های شهرستان بهارستان استان تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است و ابزار استفاده شده، پرسش نامة شخصیتی آیسنک و پرسش نامه رضایت از زندگی است. داده ها براساس آزمون مان ویتنی تحلیل شد. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که میانگین رتبة روان آزردگی و روان گسستگی دانش آموزان خانواده های یک و دو فرزند به طور معناداری بیش از دانش آموزان خانواده های دارای بیش از دو فرزند است. همچنین، میان میانگین رتبة برون گرایی و رضایت از زندگی این دو گروه، تفاوت معناداری وجود ندارد؛ درنتیجه، با افزایش جمعیت خانواده، احتمال سلامت شخصیت و رضایت از زندگی فرزندان، فزونی خواهد یافت.
بررسی رابطه ی تعهد مذهبی، سبک بخشش، نبخشیدن و نشخوار ذهنی با سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی تعهد مذهبی، سبک بخشش، نبخشیدن و نشخوار ذهنی با سلامت روان در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان پرداخت.
روش: طرح این تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان بودند که 200 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تعهد مذهبی، سلامت روان، سبکهای بخشش، انگیزه های بین فردی مرتبط با رنجش و خطا و نشخوار ذهنی درباره رنجش و خطای بین فردی بود. داده های به دست آمده به کمک همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد در حالی که با بیشتر شدن نشخوار ذهنی و کمتر شدن انگیزه انتقام(به عنوان یکی از مولفه های نبخشیدن)، سلامت روان کمتر میشود، با بیشتر شدن نیات مطلوب اجتماعی و وجود هیجانهای مثبت(به عنوان مولفه های بخشش) و همچنین با بالاتر رفتن سن، سلامت روان افزایش مییابد(P
بررسی رابطه میزان عمل به احکام دین با بهداشت روانی معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه میزان عمل به احکام دین با بهداشت روانی معلمان ابتدایی در سال تحصیلی 92_91 پرداخته است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان ابتدایی شهرستان فراشبند است و نمونه پژوهش شامل 100نفر از معلم ابتدایی(50 نفر معلم زن، 50نفر معلم مرد) است که به شیوه تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات عبارت بودند از پرسشنامه معبد گلزاری برای اندازگیزی میزان عمل به احکام دین و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) برای سنجش بهداشت روانی. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش همبستگی بود.در این پژوهش مشخص شد بین میزان عمل به احکام دین با بهداشت روانی معلمان رابطه مثبت وجود دارد و بین میزان عمل به احکام دین با علائم جسمانی رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین بین میزان عمل به احکام دین با اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی رابطه معکوس وجود دارد. همچنین میزان عمل به احکام دین بین معلمان زن و مرد یکسان می باشد.
واکاوی هویت معنوی ادراک شده دانشجویان مسلمان ایرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی وضعیت هویت معنوی ادراک شده، در اوایل بزرگسالی میان دانشجویان مسلمان ایرانی است. بدین منظور، از طریق روش نمونه گیری نظری، 20 دانشجوی 18 تا 29 سال از دانشگاه تهران انتخاب، و به صورت انفرادی، مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها، به وسیلة مصاحبه عمیق و مبتنی بر طرح کیفی نظریه زمینه ای انجام شده است. نتایج نشان داد که می توان وضعیت هویت معنوی، در اوایل بزرگسالی را به پنج مقوله انتخابی تقسیم کرد: هسته های شناختی معنویت (اعتقاد به قدرت متعالی، هدفمندی هستی، جبران اعمال، فطرت، دین)؛ رابطة متعالی با عناصر (تعالی رابطه ای با خدا، ائمه، دیگران، خود، طبیعت)؛ رفتار اخلاقی- ارزشی؛ محاسبه و رسالت؛ سنن دینی. با توجه به داده ها، می توان گفت: هویت معنوی نوعی برقراری ارتباط آگاهانه یا ناآگاهانه با جهان هستی، مبتنی بر هسته های شناختی متعالی شکل گرفته در ذهن است که منجر به انتخاب پویا و عامل رفتار اخلاقی ارزشمند، هدفمندی حیات و تعهد به سنن دینی می شود.
اثربخشی آموزه های فضایل اخلاقی دین محور بر بهبود شکل گیری هویت دینی نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزه های فضایل اخلاقی دین محور، بر بهبود شکل گیری هویت دینی نوجوانان انجام گرفت. روش مطالعه نیمه تجربی، از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، دانش آموزان پسر مقطع متوسطه 14-17 ساله، که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه هویت دینی استفاده شد. گروه آزمایش، تحت مداخله آموزه های فضایل اخلاقی قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد آموزه های فضایل اخلاقی بر بهبود شکل گیری هویت دینی منع شده، زودرس، آشفته و موفق مؤثر بود، ولی بر هویت دینی کلیشه ای اثربخش نبود. آموزه های اخلاقی مبتنی بر دین، می تواند آگاهی و تعهد به ارزش های بنیادین دینی را افزایش داده، بر شکل گیری هویت دینی موفق تأثیرگذار باشد.
از مقالات وارده: درد و درمان
حوزههای تخصصی:
نقش عرفان در بهداشت روان
حوزههای تخصصی:
تدوین مدل مفهومی تقرب به خدا؛ بر اساس اندیشه علامه طباطبائی و اعتباریابی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مفهوم پردازی مفاهیم دینی، زمینه ساز کاربست آنها در سطوح مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی است. هدف این پژوهش، تدوین مدل مفهومی تقرب به خدا، بر اساس اندیشه علامه طباطبائی و اعتباریابی آن است. روش این پژوهش بنیادی، در بخش تدوین مدل، توصیفی تحلیلی از نوع تحلیل محتوای کیفی و در بخش اعتباریابی، به روش دلفی با استفاده از دو ضریب نسبت روایی و شاخص روایی محتوا است. با تأمل در واژه شناسی «تقرب» و واکاوی آن در اندیشه علامه طباطبائی، سه مؤلفه پویش تدریجی، انتخاب تعالی جویانه و برنامه مندی و هشت زیرمؤلفه آگاهی افزایی، رغبت پالایی، وحدت بخشی، عمل گرایی، انتخاب هدف متعالی، مسیریابی، هشیاری و پایبندی شناسایی شد. بر اساس این مؤلفه ها، تقرب به خدا پویشی تدریجی است که نفس با انتخاب هدف متعالی قرب خداوند و مسیر عبودیت، به تنظیم باورها، عواطف، انگیزه ها و رفتارهای خود پرداخته، با هشیاری و پایبندی به قوانین الهی، به تدریج مراتب کمال را کسب می کند. بنابراین، می توان گفت: آموزه های دینی ظرفیت تبیین روان شناختی و طراحی مدل مفهومی را دارند و از این بستر، می توان باب گفت وگو برای کاربست مفاهیم دینی در سلامت فردی و اجتماعی را فراهم آورد.
بررسی رابطه سبک های دلبستگی به خدا، صبر و عزّت نفس در دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
44-60
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: صبر یکی از روش های خودتنظیمی است که موجب اعتدال روان آدمی می شود. منظور از خودتنظیمی قدرت استفاده از راهبردهایی است که در مقابل محرک های درونی و محیطی یا خوشی های افراطی انسان را از تعادل بازمی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین سبک های دلبستگی به خدا، صبر و عزّت نفس در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران بود. روش کار: این پژوهش از نوع پژوهش های پس رویدادی است. جامعه آماری آن شامل تمامی دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 169 دانشجو (84 پسر و 85 دختر) از گروه های آموزشی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و هنرها انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسش نامه های عزّت نفس کوپر اسمیت، سیاهه ارتباط با خدای روات و کرک پاتریک و پرسش نامه واکنش در رخدادهای غباری بناب و همکاران استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون های تحلیل واریانس چندمتغیّره و یک طرفه، آزمون t و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با نمره کل صبر ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت و سبک دلبستگی ایمن، پیش بینی کننده خوبی برای میزان عزّت نفس دانشجویان بود. همچنین دانشجویان دختر در مقایسه با دانشجویان پسر صبر بیشتری داشتند و دانشجویان گروه علوم انسانی در مقایسه با دانشجویان گروه های آموزشی دیگر نمره بالاتری در دلبستگی ایمن به دست آوردند. نتیجه گیری: خداوند همواره افرادی را که در مصائب و مشکلات صبر پیشه نمایند، تنها نمی گذارد و همیشه در کنار آنان است و این امر سبب می شود که ارتباط این افراد با خداوند تقویت؛ و دلبستگی ایمن آنان به پروردگار شدیدتر شود.
تربیت دینی، چرا و چگونه؟
نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه تصور از خدا با کارکرد خانواده(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کارکرد خانواده جنبه مهم محیط خانواده است که سلامت جسمانی، اجتماعی و هیجانی اعضاء آن را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است که با هدف بررسی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه تصور از خدا و کارکرد خانواده صورت گرفت. بدین منظور 386 معلم از معلمان استان خراسان جنوبی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تصور از خدا مقیاس تاب آوری و مقیاس کارکرد خانواده استفاده شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که بین همه خرده مقیاس های تصور از خدا با تاب آوری رابطه معنادار مثبت و با کارکرد ناسالم خانواده رابطه معنادارمنفی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد کارکرد خانواده توسط تصور از خدا قابل پیش بینی است و 19.3درصد از کارکرد خانواده را تبیین می کند. طبق نتایج ، سه خرده مقیاس تصورحضور،محبت و خیرخواهی عمده این واریانس را تبیین می کند. نتایج حاصل از بررسی فرضیه اصلی پژوهش نشان داد که تاب آوری رابطه هریک از سه خرده مقیاس حضور،محبت و خیرخواهی با کارکرد خانواده را واسطه گری جزئی می کند.