فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
107 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر تنظیم هیجانی، کارکردهای اجرایی و مهارت های ارتباطی در کودکان اختلال طیف اوتیسم بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه می باشد. جامعه آماری این پژوهش تمامی کودکان 6-12 سال با اختلال طیف اوتیسم مراجعه کننده به مدارس کودکان استثنائی، مراکز و کلینیک های شهر اردبیل در سال 1401-1402 بود. این پژوهش به صورت غیر تصادفی و هدفمند تعداد 45 کودک دارای اختلال طیف اوتیسم انتخاب شد و به صورت تصادفی در 3 گروه (15 نفره) قرار داده شدند. مداخله شامل بازی درمانی شناختی – رفتاری و مداخله تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بود. ابزارهای این پژوهش نیز شامل آزمون رایانه ایان- بک، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، پرسشنامه تنظیم هیجانی گراس و جان، پرسشنامه مهارت های ارتباطی بود. یافته ها: با عنایت به نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی، مقایسه زوجی بازی درمانی شناختی رفتاری، تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای و گروه گواه در نمرات متغیرهای کارکردهای اجرایی، تنظیم هیجان و مهارت های ارتباطی نتایج نشان داد که گروه های بازی درمانی شناختی رفتاری، تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای با گروه گواه تفاوت معنادار وجود دارد (05/0p<). بحث و نتیجه گیری: بازی درمانی شناختی رفتاری و تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای بر تنظیم هیجانی، کارکردهای اجرایی و مهارت های ارتباطی در کودکان اختلال طیف اوتیسم تأثیر داشت اما تفاوت معناداری بین این دو روش وجود نداشت.
اثربخشی خواندن داستان های محلی آذربایجان بر عملکرد خواندن دانش آموزان تُرک زبان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
93 - 103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی داستان های محلی آذربایجان بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون بود. بدین منظور 16 نفر (5دختر و 11پسر) دانش آموز نارساخوان پایه ابتدایی که در سال تحصیلی 1400-1401 به مرکز اختلالات یادگیری آموزش پرورش شهر نقده مراجعه کرده و تشخیص نارساخوانی دریافت کرده بودند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند (هر گروه 8 نفر). دو گروه در ابتدا و انتهای پژوهش به آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 8 جلسه، هر هفته یک مرتبه، در جلسات خوانش داستان محلی شرکت کردند. درنهایت تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که میانگین عملکرد خواندن ( خواندن کلمات، زنجیره کلمات، آزمون قافیه، نامیدن تصاویر، درک متن، درک کلمات، حذف آواها، خواندن ناکلمات، نشانه های حرف، نشانه های مقوله)، در گروه آزمایش به طور معناداری افزایش یافته است (05/0 > p ). با توجه به نتایج این تحقیق یکی از روش های مؤثر جهت بهبود عملکرد خواندن در دانش آموزان نارساخوان، خوانش داستان های محلی است.
تدوین و اعتبارسنجی الگوی ارزیابی جامع عملکرد اعضای هیات علمی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تدوین و اعتبارسنجی الگوی ارزیابی جامع عملکرد اعضای هیئت علمی با رویکردی ترکیبی و مبتنی بر شواهد است. با توجه به کاستی های مدل های ارزیابی رایج که عمدتاً کمّی، تک بعدی و محدود به خروجی های قابل شمارش هستند، این مطالعه تلاش کرده است تا الگویی مبتنی بر تنوع شاخص ها، منابع ارزیابی و زمان بندی های مختلف ارائه دهد. روش: پژوهش به شیوه آمیخته (کیفی–کمّی) انجام شد. در مرحله نخست، از طریق مرور نظام مند متون داخلی و خارجی، ۴۵ نشانگر اولیه شناسایی شد. در ادامه، با بهره گیری از دو نوع پرسشنامه لیکرت (برای سنجش مطابقت با نظر خبرگان) و بازپاسخ (تحلیل کیفی موضوعی)، نشانگرها پالایش شده و در قالب چهار مؤلفه اصلی شامل «ملاک های ارزیابی»، «ارزیاب ها»، «ابزارهای گردآوری داده» و «زمان ارزیابی» سازمان دهی شدند. سپس، ۱۷ نشانگر منتخب در یک نمونه آماری ۳۱۳ نفری تحلیل عاملی اکتشافی شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که الگوی نهایی از چهار عامل اصلی شامل «ارزیابی تکوینی»، «ارزیابی تجمیعی»، «کیفیت آموزش» و «کیفیت پژوهش» تشکیل شده است که در مجموع ۴۸.۹ درصد از واریانس کل را تبیین می کنند. ارزیابی تکوینی با رویکرد مستمر (خودسنجی و همتا) و ارزیابی تجمیعی با رویکرد سالانه (پرسشنامه آنلاین)، ابزاری برای بهبود لحظه ای عملکرد و تصمیم گیری های راهبردی فراهم می سازند. همچنین، دو مؤلفه مربوط به کیفیت آموزش و پژوهش با تأکید بر نوآوری، توسعه حرفه ای و اثرگذاری اجتماعی، فراتر از سنجش صرف کمیت فعالیت ها حرکت می کنند. بحث: در مجموع، مدل طراحی شده با تقویت عدالت، جامعیت و کاربردپذیری، الگویی عملی برای نظام های آموزشی و سیاست گذاری منابع انسانی دانشگاهی فراهم می کند. پیشنهاد می شود این مدل به عنوان چارچوب راهبردی در مراکز آموزشی و پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد.
مرور نظام مند ویژگی های برنامه درسی تربیت شهروند دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت فزاینده ی فناوری اطلاعات و ارتباطات و فرصت ها و تهدیدهای ناشی از آن، توجه به برنامه درسی تربیت شهروند دیجیتال از سوی نظام آموزش و پرورش ضرورت پیدا کرده است. در این راستا هدف از پژوهش حاضر استخراج عناصر برنامه درسی تربیت شهروند دیجیتال است. رویکرد پژوهش کیفی و روش آن مرور نظام مند بر اساس مدل رایت و همکاران (2007) است. جامعه پژوهش متشکل از 1213 مقاله پیرامون عناصر برنامه درسی تربیت شهروند دیجیتال است که بین سال های 2013 تا 2022 میلادی در مجلات علمی معتبر به چاپ رسیده است. با درنظر گرفتن معیارهای شمول و عدم شمول و با روش نمونه گیری هدفمند 33 مقاله به عنوان نمونه جهت تحلیل انتخاب شدند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد پژوهش گردآوری شدند. با توجه به یافته های حاصل از پژوهش های مرتبط با هدف مقاله، ابتدا کلیه مؤلفه ها از طریق فرایند کدگذاری باز استخراج و سپس کدها با هم ترکیب شده و کدهای محوری استخراج شدند. بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، عناصر برنامه درسی تربیت شهروند دیجیتال در قالب اهداف (اهداف شناختی، اهداف عاطفی و اهداف مهارتی)، محتوا (الگوی سازماندهی و مفاهیم)، راهبردهای یاددهی یادگیری (روش های ارائه و روش های تدریس)، نیروی انسانی (نقش معلم و نقش دانش آموز) و ارزشیابی استخراج شد. یافته های این پژوهش می تواند تصویری روشن از عناصر برنامه درسی تربیت شهروند دیجیتال و ویژگی های آن ارائه کرده و راهنمایی برای برنامه ریزان جهت تدوین برنامه درسی شهروند دیجیتال برای دانش آموزان باشد.
اثر بخشی راهبردهای فراشناختی بر مهارت تمرکز و امید تحصیلی در دانش آموزان با انگیزش تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناخت بر مهارت تمرکز و امید تحصیلی در دانش آموازن با انگیزش تحصیلی پایین انجام شد. در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول سال تحصیلی 1402- 1401 در شهر همدان بودند. برای انتخاب نمونه به روش نمونه گیری در دسترس 40 دانش آموز دارای انگیزش تحصیلی پایین (بر اساس نمره پایین تر از 70 پرسش نامه انگیزش تحصیلی والرند و همکاران، 1992) انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) قرار گرفتند. پس از گروه بندی و انجام پیش آزمون، طی 10 جلسه آموزش راهبردهای فراشناختی به گروه آزمایش ارائه شد. سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (1992)، پرسشنامه مهارت تمرکز سواری و اورکی (1394) و پرسشنامه امید تحصیلی خرمائی و کمری (1396) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس با بهره گیرى از نرم افزار spss27 استفاده گردید. یافته ها حاکی از آن بود که آموزش راهبردهای فراشناختی در بین دانش آموزانی که انگیزش تحصیلی پایینی داشتند، تأثیر مثبت و معنادار داشت. (p < 0/01). بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که آموزش راهبردهاى فراشناختى موجب بهبود مهارت تمرکز و تقویت امید تحصیلی در دانش آموزان می شود و این عوامل در کنار هم انگیزش تحصیلی آن ها را افزایش می دهد. بر این اساس، پیشنهاد می شود معلمان دانش آموزان را برای نتایج بهتر یادگیری و انگیزشی به استفاده فعال تر و موثرتر از راهبردهای فراشناخت سوق دهند.
تحلیل روان شناسی اتوریته بر مبنای آزمایش استنلی: مطالعه موردی دانشجویان روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
33 - 43
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تکرار مفهومی آزمایش اطاعت از اتوریته ی استنلی میلگرام(1963-1974) با کنترل تأثیر متغیرهای مزاحم مطرح شده توسط منتقدین نظیر(نقش شرایط آزمایشگاه، اجرای باورپذیر فریب، تاثیر اعتماد به شخصیت بهنجار آزمایشگر، اثر جای پا باز کردن، استفاده از جملات محرک و اجبار) در یک طرح جامع و همچنین بررسی میزان همبستگی دو متغیر سن و جنسیت با میزان اطاعت از اتوریته بود.روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون تک گروهی و همچنین از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل تمام دانشجویان مقطع کارشناسی رشته ی روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در سال تحصیلی 1401_1402 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، یک کلاس 30 نفره از گروه روانشناسی به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته بود. جهت تحلیل داده ها از نسخه ی 26 نرم افزار spss استفاده شد.یافته ها: نتایج حاکی از آن بود 84% آزمودنی ها به صورت معنی داری(p=0) از دستورات اتوریته اطاعت کردند. همچنین بین متغیرهای سن و جنسیت و میزان اطاعت رابطه ی همبستگی(r=0.008- 0.047) وجود نداشت.نتیجه گیری: با توجه به اینکه در پژوهش حاضر تأثیر متغیرهای مزاحم که به نظر منتقدین نتایج پژوهش میلگرام را تحت تأثیر قرار داده بود کنترل شد، نتایج به دست آمده همسو با پژوهش میلگرام میزان بالای اطاعت را نشان داد.
اثربخشی آموزش راهبردهای سبک اسناددهی مثبت بر حرمت خود و خودپنداشت خواندن کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
131 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش سبک اسناددهی مثبت بر حرمت خود و خودپنداشت خواندن در دانش آموزان نارساخوان بود. پژوهش با روش آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد و شامل یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان نارساخوان شهر رشت در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بود. نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شد و ۳۰ دانش آموز نارساخوان به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. داده ها با استفاده از آزمون خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1387)، برای تشخیص نارساخوانی در دانش آموزان و با استفاده از مقیاس حرمت خود (پپ و همکاران، 1989) و مقیاس خودپنداشت خواندن (چپمن و تانمر، 1995)، در مرحله پیش آزمون پس آزمون در گروه آزمایش و کنترل گرد آوری شد. گروه آزمایش برنامه مداخله ای بازآموزی اسنادی مثبت را در 11 جلسه 45 دقیقه ای که 2 بار در هفته برگزار شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. در نهایت داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 26 و با استفاده از روش های آماری تحلیل کواریانس تک متغیری و آزمون t مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش سبک اسناددهی مثبت منجر به افزایش معنادار حرمت خود و خودپنداشتِ خواندن در دانش آموزان نارساخوان گروه آزمایش شد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که سبک های اسناددهی مثبت با تغییر در باورها و عادت های فکری ناسازگارانه افراد به هنگام شکست، باعث بهبود حرمت خود و خودپنداشتِ خواندن شده است.
تبیین عوامل بهروزی سازمانی معلمان آموزش و پرورش دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
48 - 68
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: افزایش بهره وری نیروی انسانی، یکی از مهم ترین مسائل دهه جدید است؛ بنابراین سیاست های سازمانی جدیدی در نظام های آموزشی شکل گرفته که یکی از آن ها توجه به بهروزی سازمانی است. هدف پژوهش حاضر تحلیل تجارب زیسته آموزگاران ابتدایی از عوامل و مفاهیم بهروزی سازمانی در نظام آموزش و پرورش بود.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش به شیوه کیفی و از نوع تحلیل مضمون انجام شد. با روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه عمیق با 20 آموزگار ابتدایی، داده ها به اشباع رسید. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون و نرم افزار MAXQDA 12 انجام شد. جهت اعتباریابی از ملاک های چهارگانه گوبا و لینکن (1985) استفاده شد.
یافته ها: یافته ها در قالب 4 گروه رضایت، ارزش ها، رضایت از کار و انگیزاننده های کار و 13 مضمون اصلی طبقه بندی شدند: "رضایت ذهنی"، "رضایت روانشناختی"، "رضایت اجتماعی"، "ارزش روانشناختی"، "ارزش اجتماعی"، "ارزش معنوی"، "ارزش ذهنی"، "رضایت از شرایط کار"، "رضایت از ارتباطات"، "رضایت از محتوای کار"، "انگیزاننده های اقتصادی"، "انگیزاننده های اجتماعی" و "انگیزاننده های سازمانی".
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بهروزی شغلی آموزگاران ابتدایی تحت تأثیر رضایت شغلی، ارزش ها و انگیزاننده های درونی و بیرونی بود. چالش های عمده شامل رویکرد مصرف گرای دولت به آموزش، کاهش منزلت معلمان و عدم عدالت آموزشی و مالی بود. راهکارها شامل برقراری عدالت آموزشی و مالی، بازگرداندن منزلت معلمان، تمرکززدایی و ایجاد سیستم تشویقی مناسب بود. ارتقای منزلت و شخصیت معلمان برای بهبود کارایی آن ها ضروری است.
The role of text type on the use of metacognitive reading strategies: Iranian EFL learners' perceptions in focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۱ , ۲۰۲۴
99 - 120
حوزههای تخصصی:
The current study used a qualitative methodology to examine how Iranian EFL learners practically applied Metacognitive Reading Strategies (MRs) when reading narrative and expository English texts. The study also investigated the participants' perceptions of the impact of text type on using MRs while reading narrative and expository English passages. The researchers selected 40 intermediate EFL learners studying TEFL at Islamic Azad University and Farhangyan University using purposive sampling as focused participants. The instruments employed included the Oxford Placement Test, semi-structured interviews, and think-aloud protocols. The data analysis involved theme-based analysis. The think-aloud protocol analysis indicated that participants employed multiple strategies when engaging with the expository text compared to the narrative text. The finding suggested that text types affected readers` overall performance. The semi-structured interviews revealed that learner's perceptions of text type played a vital role in reading different text types. The practical implications of the study were also discussed.
ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمق دانش جهت افزایش سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمق دانش، جهت افزایش سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان بود. در این پژوهش از روش سندکاوی و تحلیل محتوای مقوله ای استفاده شد. با توجه به محدودیت پژوهش های داخلی، پایگاه های داده های خارجی (ساینس دایرکت، گوگل اسکولار، اسپرینگر، تیلور اند فرانسیس، اریک، و امرالد) مورد مطالعه قرار گرفتند. ب ازه ی زمانی متون مورد بررسی «از سال 1997 تا 2014» بود. ابتدا پایگاه های داده با استفاده از واژگان و اصطلاحات کلیدی مرتبط (depth of knowledge of Webb, cognitive complexity of learners, level of depth of knowledge, level of cognitive complexity) جستجو شدند و تمامی مقالات و متون بر اساس ارتباط عنوان مقاله با آنها جمع آوری شدند. 65 سند یافت شد ک ه از این تعداد، 30 سند، متناسب ب ا سؤال پژوهش بود. منابع، مطالعه و با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین اصلی و فرعی شناسایی شدند و در نهایت بر اساس آنها الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمق دانش ارائه شد. به منظور اعتباریابی، الگو در اختیار متخصصان قرار گرفت و بعد از اعلام نظرات آنها، ضریب روایی محتوایی (CVR) محاسبه شد که نتایج نشان داد الگو از نظر متخصصان، قابل قبول است. بر اساس یافته های پژوهش در این الگو چهار سطح یادآوری و بازتولید، مهارت ها و مفاهیم، تفکر راهبردی، و تفکر توسعه یافته، پیش بینی شده و عناصر اهداف، روش عمل ، فعالیت ها و ارزشیابی متناسب با هر سطح، معرفی شده اند. این الگو می تواند توسط متخصصان برنامه درسی، مؤلفان و معلمان جهت افزایش پیچیدگی شناختی یادگیرندگان مورد استفاده قرار گیرد.
بازخوانی قلمروهای مطالعاتی مدیریت و رهبری آموزشی در آثار جوزف مورفی
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی عمیق دیدگاه های جوزف اف. مورفی، یکی از چهره های شاخص در حوزه مطالعاتی رهبری و مدیریت آموزشی است. با طبقه بندی محتوایی آثار پر استناد مورفی در گوگل اسکالر و تحلیل آن این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که کدامیک از قلمروهای حوزه مطالعاتی مدیریت و رهبری آموزشی در آثار مورفی، بیشتر مورد استناد قرار گرفته اند؟ در این پژوهش، ابتدا 20 اثر مورفی که بیشترین استناد را در سایت گوگل اسکالر داشت انتخاب شد. با بررسی دقیق، این آثار منتخب به پنج قلمرو مطالعاتی اصلی شامل رهبری آموزشی، بهبود واصلاح مدارس، سیاستگذاری وحکمرانی آموزشی، روش شناسی تحقیق در مدیریت و رهبری آموزشی و زمینه های فرهنگی و اجتماعی مدیریت و رهبری آموزشی طبقه بندی شده اند. با استفاده از تحلیل استنادی، میزان تأثیرگذاری هر دسته مشخص گردید. نتایج نشان می دهند که آثار مورفی در حوزه رهبری آموزشی بسیار متنوع هستند؛ همچنین این آثار به طور گسترده ای مورد استناد قرار گرفته اند و در نهایت آثار پراستناد مورفی، در شکل گیری نظریه ها و رویکردهای جدید در حوزه مطالعاتی رهبری و مدیریت آموزشی، نقش مهمی داشته اند.
طراحی و تبیین مدل معلم رهبری در مدارس دوره ابتدایی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
81 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و تبیین مدل معلم رهبری در مدارس دوره ابتدایی است و به روش کیفی از نوع فراترکیب با استفاده از رویکرد هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مطالعات فارسی و انگلیسی چاپ شده در حوزه معلم رهبری طی سال های 2012 تا 2023 تشکیل می دهد. در این راستا، کلیدواژه های مرتبط با هدف پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و مطالعات و مقالات بدست آمده با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیارهای پذیرش مورد برر سی قرار گرفت که در نهایت 48 مقاله به عنوان نمونه انتخاب شدند که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند. مقالات منتخب با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری، انتخابی از طریق نرم افزار مکس کیودی اِی (maxqda) تجزیه و تحلیل شدند. پایایی کدگذاری ها با استفاده از ضریب توافق کاپا (kappa) در نرم افزار اِس پی اِس اِس (spss) با مقدار 763/0 تایید شد و جهت بررسی روایی پژوهش، از نظرات پنج نفر از متخصصین و مفسران تحقیق کیفی استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها، 186 کد باز برای معلم رهبری نشان داد که براساس ارتباطات مفهومی و یافته های پژوهشی در قالب 15 مولفه فرعی و 5 مولفه اصلی قرار گرفتند که در نهایت منجر به ترسیم مدل معلم رهبری برای مدارس دوره ابتدایی شد. ابعاد اصلی این مدل عبارتند از: رشد و بهبود مستمر، فرهنگ مشارکتی، ظرفیت سازی، رفتار رهبری و شایستگی ها. ساسیت گذاران و دست اندرکاران تعلیم و تربیت می توانند از این مدل به عنوان کاتالیزوی برای ایجاد تحول و بهبود وضعیت مدراس دوره ابتدایی استفاده نماید.
طراحی الگوی بازی وارسازی آموزش کودکان پیش دبستانی با رویکرد سازه گرایی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
167 - 185
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اجرای بازی وارسازی در آموزش کودکان همواره با موانعی همانند کمبود زمان برای آماده سازی بازی، عدم دانش روش شناختی معلمان و کمبود منابع روبرو بوده است. بر همین اساس مطالعه بازی وارسازی از منظر رویکردهای یادگیری از جمله سازه گرایی اجتماعی که بر تعامل اجتماعی بین یادگیرندگان تاکید می کند، لازم است. هدف این پژوهش طراحی الگوی بازی وارسازی آموزش کودکان پیش دبستانی با رویکرد سازه گرایی اجتماعی است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش ذیل پارادایم تفسیرگرایی و با رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد به دنبال ارائه الگوی بازی وارسازی آموزش کودکان پیش دبستانی با رویکرد سازه گرایی اجتماعی است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 12 نفر از متخصصان و خبرگان آموزش کودکان بویژه افراد دارای تجربه اجرای آموزش کودکان در سطح پیش دبستانی و مدیران مراکز پیش دبستانی در شهر تهران و 8 نفر از اساتید دانشگاه گردآوری شد. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار مکس کیودا و مبتنی بر نظریه داده بنیاد در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی دسته بندی شدند.
یافته ها: مفهوم بازی وارسازی آموزش در محیط یادگیری سازنده گرا به عنوان پدیده محوری انتخاب شد. شرایط علی در چهار دسته عوامل محتوای برنامه درسی، عوامل نهادی، انگیزه ها و نگرش های مدیر مهدکودک و تسهیلگر بودن معلم جای گرفتند و چهار مقوله اصلی شامل تربیت مربی، طراحی محیط یادگیری سازنده گرا در کلاس درس، تشویق کودکان از طریق انگیزه های بیرونی و فضای یادگیری آگاهانه به عنوان راهبردهای کنش و واکنش انتخاب شدند.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند به مدیران مراکز پیش دبستانی در پیاده سازی بازی وارسازی با رویکرد سازاگرایی در آموزش کودکان کمک نماید.
طراحی و تبیین مدل تاثیر صلاحیت حرفه ای و پذیرش تغییرات برنامه درسی بر انعطاف پذیری و سرمایه روانشناختی (مطالعه موردی: معلمان ابتدایی شهرستان خوی)
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
35 - 58
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تحقیق حاضر، در راستای طراحی و تبیین مدل تاثیر صلاحیت حرفه ای و پذیرش تغییرات برنامه درسی بر انعطاف پذیری و سرمایه روانشناختی در میان معلمان ابتدایی شهرستان خوی انجام گردید.
روش شناسی پژوهش: حجم جامعه آماری را کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان خوی در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 1324 نفر (825 نفر زن و 499 نفر مرد) تشکیل دادند. حجم نمونه، مطابق با جدول کرجسی و مورگان، 302 نفر برآورد گردید که از طریق روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب به عمل آمد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پذیرش تغییرات برنامه درسی ساعدپناه(1394)، انعطاف پذیری دنیس و وندروال(۲۰۱۰)، سرمایه روانشناختی توسط لوتانز (۲۰۰۷) و صلاحیت حرفه ای معلمان عبداللهی و همکاران(1393) استفاده گردیده شد، پایایی پرسشنامه های مذکور از طریق ضریب آلفای کرونباخ بالای7/0 بدست آمد. با توجه به غیرنرمال بودن توزیع داده ها از تحلیل از معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار pls استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشانگر این بود که مدل تاثیر صلاحیت حرفه ای و پذیرش تغییرات برنامه درسی بر انعطاف پذیری و سرمایه روانشناختی در میان معلمان ابتدایی شهرستان خوی از برازش مطلوبی برخوردار است، به علاوه، نتایج نشانگر این بود که صلاحیت حرفه ای بر انعطاف پذیری و سرمایه روانشناختی در میان معلمان ابتدایی شهرستان خوی تاثیر مثبت و معنی داری دارد، همچنین نتایج نشان داد که تاثیر پذیرش تغییرات برنامه درسی بر انعطاف پذیری و سرمایه روانشناختی مثبت و معنی دار می باشد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه تأکید دارد که بهبود صلاحیت حرفه ای و تشویق به پذیرش تغییرات می تواند به توسعه مهارت های روان شناختی معلمان و ارتقای کیفیت آموزش بیانجامد.
تأملی در دستاورد های تربیتی خلق محتوای الکترونیکی با مشارکت دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۱۰۶-۸۵
حوزههای تخصصی:
با توسعه محیطهای یادگیری الکترونیکی و ترکیب آنها در محیطهای یادگیری حضوری، برخی از معلمان برای طراحی فعالیتهای یادگیری از این محیطها استفاده می کنند. استفاده از ظرفیتهای این محیطها می تواند به بهبود کیفیت آموزش و افزایش بازده های یادگیری کمک کند. هدف این پژوهش، شناسایی دستاوردهای تربیتی تولید محتوای الکترونیکی با مشارکت دانش آموزان دوره ابتدایی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفته است. مشارکت کنندگان در آن 20 تن از معلمان فعال در زمینه خلق محتوای الکترونیکی ناحیه یک و دو همدان بودند که با شیوه ملاک- محور انتخاب شدند. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و پس از پیاده سازی به روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که خلق محتوا به منزله فعالیت یادگیری در برنامه درسی دوره ابتدایی، دستاوردهای شناختی، فنی، فراشناختی و انگیزشی مهمی به همراه دارد. از لحاظ فنی، تولید محتوای الکترونیکی، مهارت تولید، ویرایش صدا و تصویر، کار با سخت افزارها و نرم افزارهای گوناگون، ویدئوکلیپ سازی و مهارت جستجوگری در اینترنت را در دانش آموزان تقویت و از منظر شناختی، به فراهم ساختن شرایط یادگیری عمیق و پایدار، پرورش تفکر نقادانه، خلاقانه و تقویت یادگیری کمک می کند. همچنین از منظر فراشناختی، تولید محتوای الکترونیکی به دانش آموزان کمک می کند تا تواناییهای خود، ماهیت تکالیف و نحوه ارزیابی کیفیت آنها را بهتر درک کنند و از بعد انگیزشی نیز درگیری در تولید محتوای الکترونیکی انگیزه درونی دانش آموزان را تقویت و آنها را نسبت به یادگیری موضوع درسی و یادگیری علاقه مندتر می سازد. با توجه به یافته های این پژوهش، پیشنهادهایی پژوهشی و کاربردی برای کنشگران و پژوهشگران ارائه شده است.
تحلیل عناصر صحنه و پیرنگ در رمان "موت صغیر" اثر محمدحسن علوان
حوزههای تخصصی:
محمدحسن علوان، یکی از نویسندگان برجسته ادبیات عربی و عربستان سعودی است که تاکنون رمان های متعددی از وی به زیور طبع آراسته شده که تعدادی از آن ها برنده جوایز معتبر ادبی شده اند. در میان آثار او، رمان «موت صغیر» که سرگذشتی توأم با تخیّل از زندگی عارف مشهور، محی الدین ابن عربی است، در سال 2017 م برنده جایزه معتبر بوکر عربی شده است. جستار حاضر کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- حلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای به بررسی و تحلیل عناصر صحنه و پیرنگ در این رمان مشهور بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که علوان به خوبی با فضای داستان نویسی آشنا بوده و با استفاده از تکنیک خاص این فن، توانسته است مخاطب را با داستان همراه سازد. علی رغم حجم بالای رمان، نویسنده توانسته با استفاده از دو نوع پیرنگ: پیرنگ اصلی که زندگی نامه آمیخته با تخیّل ابن عربی است و پیرنگ فرعی که حوادثی پیرامون حفظ و نگهداری کتاب خطیِ "فتوحات مکیه" ابن عربی است، مخاطب را به خواندن ادامه داستان ترغیب سازد. از دیگر نقاط بارز توجه در هنر داستان نویسیِ علوان، دقت فراوان وی در توصیف فضا و صحنه و مکانی است که متن در آن جاری گشته یا حادثه ای در آن روی داده است.
میزان آشنایی معلمان با اصول اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش: اخلاق حرفه ای مقوله ای قابل توجه در حوزه یادگیری الکترونیکی است که از اهمیت بسزایی برخوردار است و می تواند بر کیفیت آموزش و یادگیری در این حوزه اثرگذار باشد؛ به همین دلیل توجه بسیاری از صاحب نظران حوزه آموزش و یادگیری را به خود جلب کرده است. بر این اساس، هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان آشنایی معلمان با اصول اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی است. روش ها : روش این تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی معلمان مقطع متوسطه اول شهر چابهار به تعداد 189 نفر بود که از بین این معلمان به روش تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان تعداد 123 شرکت کننده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه آشنایی با اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی با پایایی 85/0 و روش تحلیل داده ها استفاده از آزمون تی تک نمونه ای بود تا میزان آشنایی این نمونه انتخاب شده با استانداردهای موجود مقایسه شود. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان آشنایی معلمان با بعد مالکیت معنوی، بعد تخریب و بعد حریم خصوصی اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی در حد متوسط به بالا بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که معلمان با اصول اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی آشنایی دارند و می توان از این ظرفیت در بهبود فرایند آموزش و یادگیری استفاده کرد.
ارائه مدلی برای ارزیابی شایستگی های مدیریت مدارس با رویکرد کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
64 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این تحقیق با هدف ارائه مدلی برای ارزیابی شایستگی های مدیریت مدارس دبیرستان های غرب مازندران در آموزش و پرورش شهرستان تنکابن صورت گرفته است.روش شناسی پژوهش: ازنظر دسته بندی تحقیقات برحسب هدف یک تحقیق کاربردی می باشد، ازنظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی- غیرآزمایشی است و در میان انواع روش های تحقیق توصیفی در زمره مطالعه موردی قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق تعداد 10 نفر از خبرگان آموزش و پرورش شهرستان تنکابن را شامل شده است که پرسشنامه خبرگان در میان آن ها پخش شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از رویکرد ANP-DEMATEL صورت گرفته است.یافته ها: بر اساس مطالعات صورت گرفته معیارهای اصلی تحقیق شامل "ایجاد خط مشی"، " توسعه فردی افراد"، "طراحی مجدد اصول مدارس"، "بهبود برنامه های آموزشی" و "بهره گیری از شیوه های رهبری مناسب" می باشد. بر اساس نتایج تحقیق اثبات شد، معیار " ایجاد خط مشی " با وزن نهائی 222/0 در اولویت اول میان معیارها و تأثیرپذیرترین معیار، زیرمعیار " چالش و تغییر " با وزن نهائی 083/0 در اولویت اول میان زیرمعیارها و معیار "توسعه فردی افراد" از بیشترین تاثیرگذاری برخوردار است. معیار "بهبود برنامه های آموزشی" بیشترین تأثیرپذیری و تعامل را در میان معیارها داشته است.بحث و نتیجه گیری: این نتایج می توانند به عنوان راهنمایی برای ارتقای شایستگی های مدیریت مدارس در سال های آینده مورد استفاده قرار گیرند.
نقش تشخیصی خودبازداری، معنا در زندگی و افسردگی در احتمال خودکشی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
131 - 143
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف متمایز ساختن دانش آموزان با احتمال خودکشی بالا و پایین از یکدیگر، بر اساس مؤلفه های خودبازداری، معنا در زندگی و افسردگی انجام شد. روش پژوهش حاضر علی_ مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان اسکو در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با توجه به جدول کرجسی و مورگان، 766 نفر از آنها با دو روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و روش هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس خودبازداری وینبرگر و شوارتز (1990)، مقیاس معنا در زندگی استگر و همکاران (2006)، پرسشنامه افسردگی بک (1966) و پرسشنامه احتمال خودکشی کال و گیل (2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار 22spss و آزمون تحلیل تشخیصی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های تحلیل تشخیصی، منجر به یک تابع تشخیص معنادار شد که طبق این تابع متغیر افسردگی و مؤلفه های کنترل تکانه و مسئولیت پذیری دارای بالاترین توان تمایز بودند. مؤلفه های بعدی متمایزکننده گروه ها به ترتیب مؤلفه های کنترل خشم، وجود معنا، جست وجوی معنا و مراعات دیگران بودند (01/0< p). همچنین نتایج تحلیل تشخیصی نشان داد که بیشتر دانش آموزان با احتمال خودکشی پایین با بالاترین درصد تشخیص (8/89 درصد) به درستی از دیگر دانش آموزان متمایز شده بودند و 9/84 درصد از افراد دو گروه طبق تابع به دست آمده به طور صحیح مجدداً طبقه بندی شده بودند. نتایج این طبقه بندی مجدد نشانگر توان متغیرهای یادشده در تمایز میان دانش آموزان با احتمال خودکشی بالا و پایین بود؛ لذا به متولیان عرصه تعلیم و تربیت پیشنهاد می شود که برنامه هایی را در راستای ارتقای مهارت های خودبازداری و معنابخشی به زندگی دانش آموزان در نظر بگیرند.
سنجش شاخص های ارزیابی صلاحیت تدریس مدرسین مدعو از دیدگاه اساتید و دانشجویان؛ نمونه مورد مطالعه: مدرسین رشته معماری در دانشگاه ملی مهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت تدریس در رشته های مهارت محور مانند معماری و به تبع آن کیفیت فارغ التحصیلان توانمند و دارای مهارت های مورد نیاز محیط حرفه ای، تا حد زیادی وابسته به میزان صلاحیت تدریس مدرسین است. مدرسین مدعو در کنار اعضای هیات علمی عهده دار تدریس در دانشگاه ها هستند. اما در مورد نحوه جذب و ارزیابی صلاحیت آنان، آیین نامه ای از جانب وزارت عتف وجود ندارد. پژوهش حاضر، با هدف سنجش شاخص های ارزیابی صلاحیت مدرسین مدعو در دانشگاه ها، فرم مورد استفاده در دانشگاه ملی مهارت را به عنوان نمونه موردی، بررسی نموده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی است. نمونه آماری شامل 115دانشجو و 55 مدرس بوده و برای تحلیل، از نرم افزار SPSS22 و آنالیز واریانس و آزمون تی استفاده شده است. یافته ها حاکی است که مولفه فعالیت های فرهنگی، دارای کمترین و بازخورد مدرس در مصاحبه حضوری از دیدگاه هر دو گروه بیشترین تاثیر را بر صلاحیت تدریس مدرس دارد. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که ضمن ضرورت استانداردسازی شاخص های صلاحیت مدرسین توسط وزارت عتف، در قالب آیین نامه جذب مدرسان مدعو باید شاخص ها با توجه به رشته و رسالت دانشگاه از انعطاف پذیری مناسبی برخوردار باشد.