فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش، تهیه بسته خودمراقبتی جنسی دانش آموزان کم توان ذهنی براساس آموزه های دینی بود. روش : روش پژوهش، داده بنیاد و به منظور گردآوری اطلاعات از رویکرد تحلیلی - کتابخانه ای با کاربست کتب و مقالات روان شناسی در حیطه خودمراقبتی، بهداشت جنسی و همچنین کتب روایی، احکام و منابع دینی و نیز مصاحبه با صاحب نظران علوم دینی و روان شناسان در زمینه خودمراقبتی جنسی انجام شد. استخراج مقالات مرتبط از پایگاه های استنادی معتبر داخلی و خارجی با کلید واژه های "بلوغ، خودمراقبتی، آموزه های دینی" و نیز روایات مرتبط از طریق نرم افزار جامع الاحادیث انجام شد. یافته ها: با بررسی مقالات، کتب و روایات، تعداد 47 کد محوری حاصل شد که در قالب 18 کد انتخابی جای گرفته و براساس آن بسته آموزشی با لحاظ نظرات 15 نفر از صاحب نظران علوم رفتاری و دینی و متون دینی تدوین شد و اعتبار و روایی آن مورد بررسی و تأیید واقع شد. نتیجه گیری: نظر به اینکه بسته تدوین شده در پژوهش حاضر از نظر روایی و اعتبار مورد تأیید واقع شد، از این رو می توان گفت؛ یکی از عوامل تأثیرگذار در خودمراقبتی جنسی آ گاهی بخشی به خانواده و دانش آموز است؛ ایجاد مهارت خودمراقبتی وتقویت رفتارهایی که بازدارنده انحرافات جنسی است، منجر به سلامت جنسی نوجوان کم توان ذهنی می شود، بنابراین گنجاندن برنامه آموزش تربیت جنسی در برنامه های" آموزش خانواده" مدارس؛ افزایش اطلاعات و آ گاهی و سواد تربیت جنسی معلمان به عنوان کسانی که بعد از والدین تأثیر فراوانی در تربیت و سرنوشت دانش آموزان دارند و نیز ارائه راهکارهای مناسب و یا مداخلات لازم در زمینه خودمراقبتی جنسی حائز اهمیت است.
شناسایی باورهای دانش آموزان پایه ششم درباره حل مسئله ریاضی با استفاده از استعاره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: عملکرد ریاضی دانش آموزان و باورهای ریاضی آن ها بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. در فرایند یاددهی- یادگیری ریاضی، باورهای دانش آموزان در حال شکل گیری است. همچنین، زمانی که دانش آموزان، با مسائل چالش برانگیزتر مواجه می شوند، باورهای آن ها دستخوش تغییراتی می گردد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی باورهای دانش آموزان پایه ششم ابتدایی درباره حل مسئله ریاضی بر اساس استعاره ها است. روش ها : این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. جامعه آماری، دانش آموزان دختر پایه ششم ناحیه 2 شهرکرد است که بر اساس نمونه گیری تصادفی- خوشه ای، 30 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه ای شامل دو مسئله و در انتهای هریک از مسئله ها، پرسشی دررابطه با دیدگاه دانش آموزان قرار داشت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و استنباطی استفاده گردید. ابتدا، استعاره های دانش آموزان درباره مسئله 1 در 7 مقوله و درباره مسئله 2 در 4 مقوله دسته بندی شدند که نشانگر باورهای مثبت، خنثی یا منفی بودند. یافته ها: از جمله این مقوله ها، «قانونمند»، «سودمند» و «آزاردهنده» بود و بیانگر آن است که برخی، حل مسائل ریاضی را نیازمند قوانین و الگوریتم ها می دانند و برخی معتقدند که این مسائل در زندگی کاربرد دارند و عده ای نیز، آن ها را رنج آور و آزاردهنده توصیف کردند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد 7/56 درصد درباره مسئله 1 و 3/43 درصد درباره مسئله 2، باورهای مثبت یا خنثی دارند. همچنین، 2/52 درصد از افرادی که در حل مسئله1 و 3/33 درصد از افرادی که در حل مسئله2 پاسخ درست داده اند، استعاره های مثبتی ارائه کرده اند و 7/85 درصد از دانش آموزانی که برای مسئله1 و 1/21 درصد از دانش آموزانی که برای مسئله2، پاسخ نادرست بیان نموده اند یا بدون پاسخ رها کرده اند، استعاره های منفی ذکر نموده اند.
بازخوانی رابطه نظر و عمل بر مبنای دیدگاه های شواب و آرنت به منظور ارائه الگوی تربیت معلم فکور عمل ورز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
265 - 279
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: چکیده حوزه تعلیم و تربیت همواره با چالش ها و تصمیم گیری هایی در خصوص تناسب با موقعیت مواجه است. در دوران معاصر، برنامه درسی و تعلیم و تربیت توجه برخی از متفکران را به خود جلب کرده و آن ها بر روی ارتباط میان عمل و نظر تمرکز کرده اند. گفتگو در حوزه های مختلف علوم انسانی می تواند به غنای ادبیات این زمینه بیافزاید. مقاله حاضر از دیدگاه هانا آرنت در زمینه اندیشه سیاسی و جوزف شواب در زمینه تعلیم و تربیت، بر روی تحقیق در زمینه پردازش ارتباط نظر و عمل تمرکز دارد.روش ها : این تحقیق از رویکرد تحلیل فلسفی کومبز و دنیلز برای پاسخ به سوالات پژوهش استفاده کرده است. یافته ها: تحقیق حاضر نشان می دهد که با وجود تفاوت در مبانی مفهومی آرنت و شواب، تمایز مفهومی در زمینه نظر و عمل به صورت عام و خصوصی در حوزه تعلیم و تربیت و برنامه درسی وجود دارد. آن ها این تمایز را موجب ناکارآمدی یا بیگانگی از زندگی یا جامعه می دانند. نتیجه گیری: در رویکرد شواب، راه حل ها برای مواجهه با این تفاوت از طریق دیالکتیک نظر و عمل با استفاده از مفهوم پرواز پیشنهاد شده است. اما در دیدگاه آرنت، تمرکز بر تمایز تفکر از عمل به منظور بهبود عملکرد آن و نادیده گرفتن عمل نهایی مورد تأکید قرار گرفته و اصطلاح پرواز به عنوان نشانه ای از اشتراک حداقلی در این دو دیدگاه معرفی می شود.
بررسی و تحلیل اندیشه های تجربه مندِ عرفانی عطار با تکیه بر درس «سی مرغ و سیمرغ» در فارسی دوازدهم
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف پژوهش: یکی از باورهای بشر در همه ادیان آسمانی و آیینی و بویژه دین اسلام تأکید بر اعتقاد عرفانی است. باورهای عرفانی از قرون ابتدایی اسلام در میان گروهی از مسلمانان رواج پیدا کرده است. وادی هایی که تعدادشان از نگاه عطار به هفت عدد می رسد. دانستن، شناختن و پیمودن این مراحل برای هر سالک در مسیر عرفان بایسته است. از این رو، معرفیِ کامل تر وادی های عرفانی عطار که در کتاب درسی سال دوازدهم آمده است، برای آشنایی بیشتر نسل جوان با این مفاهیم، لازم و ضروری است. یافته ها: معرفی کامل مراحل عرفانی از دیدگاه مثنوی های (منطق الطیر، اسرارنامه، الهی نامه و مصیبت نامه) عطار با نمونه شواهدی از اشعار و تفسیرهای اجمالی در هر مرحله به ثبت رسیده است. در اثنای پژوهش، نقطه نظراتی از محققان این حوزه برای تکمیل تعریف وادی ها به نگارش درآمده است. با توجه به اهمّیّت عطار به عنوان الگو در سرزمین عرفان، در کتاب فارسی دوازدهم، درس چهاردهم، «سی مرغ و سیمرغ» به تشریح اندیشه های عرفانی و وادی های (طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فنا) به صورت توصیفی- تحلیلی می پردازد. نتیجه گیری: در معرفی وادی ها و تشریح آشکارتر آنها به این باور دست یافته شد که ساختار همه مثنوی های عطار بر پایه همین هفت مرحله است که سالک برای رسیدن به معشوق ناچار است تا از این مراحل بگذرد. شناخت و آگاهی بیشتر مخاطبان به این منازل، مسیر پیمودن سالکان را هموارتر خواهد کرد.
مدل یابی روابط ساختاری شایستگی فرهنگی و اخلاق حرفه ای معلمان ابتدایی با نقش میانجی حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
135 - 153
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: اخلاق حرفه ای معلمان ازعوامل مختلفی مانند شایستگی های فرهنگی و حمایت اجتماعی تاثیر می پذیرد. هدف این پژوهش، مدل یابی روابط ساختاری، شایستگی فرهنگی و اخلاق حرفه ای معلمان ابتدایی با نقش میانجی حمایت اجتماعی بود. روش ها : این پژوهش توصیفی- همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان ابتدایی نواحی یک و چهار تبریز به تعداد 2100 نفر بودند که از بین آن ها ۳۲۵ نفربراساس قواعد مدل یابی معادلات ساختاری به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های شایستگی فرهنگی، اخلاق حرفه ای و حمایت اجتماعی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS 26 و SMART PLS 3 انجام شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مدل دارای برازش بوده و شایستگی های فرهنگی و حمایت اجتماعی به صورت مستقیم، مثبت و معنادار (01/0 > P) قادر به پیش بینی اخلاق حرفه ای بودند. همچنین، نقش میانجی حمایت اجتماعی در رابطه ی بین شایستگی های فرهنگی و اخلاق حرفه ای، مثبت و معنادار بود (01/0 > P).نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که توجه به شایستگی های فرهنگی و حمایت اجتماعی می تواند منجر به رشد اخلاق حرفه ای شود، علاوه بر این نتایج می تواند بینش هایی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی درتوسعه اخلاق حرفه ای ایجاد کند.
بررسی عوامل موثر بر موفقیت در اجرای درس پژوهی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
1 - 13
حوزههای تخصصی:
در راستای انجام درس پژوهی موفق عوامل متعددی تاثیرگذار هستند. هدف این پژوهش اول بررسی مهمترین عوامل موفقیت در اجرای درس پژوهی و جایگاه متغیرهای زمینه ای (شامل سن، محل تدریس، سطح تحصیلات، جنسیت و رشته تحصیلی) بود. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه ای محقق ساخته انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی درس پژوهان موفق در استان خراسان رضوی (سال تحصیلی1396-1395) است که تعداد آنها برابر با 1568 نفر می باشد. براساس جدول مورگان و توسط روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 310 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، مانوا و مقایسه های زوجی استفاده شد. یافته ها بیانگر آن بود که یک درس پژوهی موفق بیش از آنکه به "شناسایی و تدوین یک مساله آموزشی مناسب" یا "نحوه مشاهده و بازخورد ناظران" بستگی داشته باشد؛ تحت تاثیر "کیفیت تدریس معلم" قرار دارد. همچنین بین عوامل موثر بر موفقیت در اجرای درس پژوهی و دو متغیر "سن و محل تدریس"، تفاوت معناداری وجود دارد اما بین عوامل موثر بر موفقیت در اجرای درس پژوهی و متغیرهای "سطح تحصیلات، جنسیت و رشته تحصیلی"، تفاوت معناداری وجود ندارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر نقش تصویر سازی ذهنی دانشگاه علامه طباطبایی در رهبری مؤثر آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
144 - 167
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:هدف از انجام پژوهش حاضر اولویت بندی عوامل موثر بر نقش تصویر سازی ذهنی دانشگاه علامه طباطبایی در رهبری موثر آموزشی استروش: پژوهش حاضر بر حسب هدف یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی- پیمایشی می-باشد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان دانشگاه علامه طباطبایی شهر تهران و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای است که مطابق فرمول کوکران و جدول مورگان ، حجم نمونه 12 نفر خبره تعیین شد. یافته ها: به منظور شناسایی عوامل تصویر سازی ذهنی از رویکرد ANP بهره گرفته شده است. اوزان به دست آمده مطابق دیدگاه خبرگان نشان می دهد شهرت با وزن 182/0 نسبت به سایر عوامل از اهمیت بالاتری برخوردار است و در بین مولفه های آن نیز، خدمت دهی به جامعه دارای بیشترین اهمیت (وزن نسبی= 227/0 ، وزن نهایی= 041/0) می باشد. در نهایت آموزش و پژوهش (وزن 121/0) دارای کمترین اهمیت است که در بین مولفه های آن، ارتباط با صنعت دارای بیشترین اهمیت (وزن نسبی= 199/0 ، وزن نهایی= 024/0
کیفیت زندگی مادران کودکان ناشنوا: تجربه زیسته با رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
213 - 250
حوزههای تخصصی:
داشتن فرزند دارای ناتوانی ممکن است بر سلامت روانی والدین، به ویژه مادران تأثیر منفی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی کیفیت زندگی مادران نوجوانان با آسیب شنوایی بر اساس رویکرد پدیدارشناسی بود. طرح پژوهش حاضر بر اساس رویکرد پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. جامعه پژوهش شامل مادران دارای نوجوانان با آسیب شنوایی شهر رشت در سال 1402-1403 بود. نمونه پژوهش شامل 10 نفر از مادران این گروه از نوجوانان می شد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند. ملاک های اصلی برای انتخاب شرکت کنندگان داشتن فرزند با آسیب شنوایی شدید، سن 35 تا 50 سال، سطح سواد والدین از راهنمایی تا کارشناسی و شرکت داوطلبانه در پژوهش بود. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و داده ها با روش کلایزی تحلیل شد. نتایج مصاحبه ها پس از استخراج موضوعی و طبقه بندی، در هشت مقوله اصلی تحت عنوان چرخه هیجان، عوامل مربوط به والدین، ماهیت آسیب شنوایی، مسائل حاد بیرون از خانواده، نگرانی مربوط به تصمیم های مهم دوران جوانی، تجربه موفقیت های کوچک، آموزش و آگاهی و داشتن هدف در زندگی طبقه بندی شدند. همچنین 25 مقوله فرعی استخراج شد. بر اساس یافته های این مطالعه، مادران دارای فرزند با آسیب شنوایی نگرانی های متعددی را تجربه می کنند و ممکن است به کیفیت زندگی آن ها آسیب بزند؛ بنابراین لازم است در برنامه های توان بخشی به ابعاد هیجانی، احساسی و وضعیت روان شناختی این مادران نیز توجه شود.
بررسی مدل ساختاری اثر دانش یکپارچه سازی فناوری (تیپک) نو معلمان ابتدایی بر موانع ادراک شده برای یکپارچه سازی فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
67 - 94
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات به یکی از مهم ترین موضوعات موردبحث پژوهشگران تبدیل شده و معلمان هماهنگ با عصر دیجیتال باید مجهز به دانش یکپارچه سازی فناوری در فرایندهای یاددهی یادگیری باشند و فناوری اطلاعات و ارتباطات را در تدریس روزانه شان تلفیق کنند. در این فرایند، معلمان همواره با موانعی برای یکپارچه سازی فناوری روبرو هستند. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری اثر دانش یکپارچه سازی فناوری (تیپک) نو معلمان ابتدایی استان خوزستان بر موانع ادراک شده یکپارچه سازی فناوری انجام گردیده است. پژوهش در دسته ی تحقیقات کاربردی قرار می گیرد که با رویکرد کمی و روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی (مدل یابی معادلات ساختاری) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی نو معلمان فارغ التحصیل از رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان استان خوزستان با کمتر از سه سال سابقه تدریس هستند که از آن میان 320 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه ی تیپک ایکس (Schmid et al., 2020) و پی بی تی آی (باسارماک و هماتوگلو، 2020) استفاده شد. داده های گردآوری شده از طریق روش های آمار توصیفی (فراوانی درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کالموگروف - اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. تحلیل یافته ها نشان داد دانش یکپارچه سازی فناوری (تیپک) تأثیر مستقیم بر موانع درونی و موانع بیرونی یکپارچه سازی فناوری دارد، موانع بیرونی یکپارچه سازی فناوری بر موانع درونی تأثیر مستقیم دارند. همچنین دانش های پداگوژیکی فناورانه و محتوایی پداگوژیکی فناورانه رابطه مثبت و معناداری با موانع بیرونی یکپارچه سازی فناوری دارند.
رویکرد اطلاعاتی آنتروپی شانون در تحلیل محتوی برنامه درسی علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تحلیل برنامه درسی علوم تجربی پایه ششم ابتدایی بر اساس سبک های یادگیری وارک با رویکرد آنتروپی شانون انجام پذیرفته است. بنابراین روش پژوهش کمی و از نوع تحلیل محتوی است. جامعه آماری شامل کل عناصر برنامه درسی علوم تجربی پایه ششم ابتدایی که با استفاده از روش کل شماری تمام عناصر از جمله اهداف، محتوی، روش تدریس و ارزشیابی مورد تحلیل قرار گرفتند. برای انجام تحلیل محتوا ابتدا چک لیست مناسبی تهیه و در اختیار اساتید حوزه برنامه درسی و روانشناسی تربیتی قرار گرفت و شاخص ها مورد تغییر و تعدیل قرار گرفت که پس از تایید، چک لیست به تأیید 6 نفر از متخصصین حوزه مطالعات برنامه درسی و روانشناسی تربیتی نیز رسید. برای تجزیه و تحلیل از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. با توجه به تحلیل داده های به دست آمده از بررسی میزان توجه برنامه های درسی علوم تجربی ششم ابتدایی به سبک های یادگیری به نظر می رسد که در برنامه درسی(هدف، محتوا، روش و ارزشیابی) ششم ابتدایی سبک دیداری در رتبه اول قرار دارد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت سبک ارجح در برنامه های درسی علوم تجربی ششم ابتدایی سبک دیداری است.
شناسایی شایستگی های عاطفی مدیران مدارس (یک مطالعه فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: شایستگی عاطفی الگوی خاصی از ویژگی، مهارت و توانایی های آموخته شده و اکتسابی برای دریافت و تفسیر محرک های عاطفی است که منجر به عملکرد اثربخش مدیران مدارس می شود. هدف پژوهش شناسایی مولفه های شایستگی های عاطفی مدیران مدارس بود. روش ها : پژوهش با رویکرد کیفی و به روش فراترکیب انجام شد. با استفاده از روش هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو، مقالات معتبر داخلی و خارجی چاپ شده در 9 سال گذشته، استخراج شد و پس از بررسی های اولیه، 23 مقاله برای بررسی های دقیق تر انتخاب شده و نسبت به استخراج مولفه های مرتبط با شایستگی های عاطفی مدیران، به شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی اقدام شد. تامین اعتبار یافته ها نیز، از طریق روایی توصیفی و تفسیری تایید شد. در همین راستا واکاوی و تحلیل اسناد با دقت بالا انجام شد و همچنین از نظرات دوخبره در گام های پژوهش استفاده شد. یافته ها: شایستگی های عاطفی در 3 حیطه توانایی (شامل مولفه های خودمدیریتی، ارتباطات بین فردی موثر و تعامل سازنده و مشارکتی)، ویژگی (مشتمل بر مولفه های خودانگیزشی، آمادگی انطباقی عاطفی، سرمایه اجتماعی و ویژگی های شخصی)، و مهارت (شامل خودآگاهی، مدیریت تعارض و مربی گری و مرشدگری)، که در مجموع 110مؤلفه فرعی را در بر می گرفت، شناسایی و ارائه شد. نتیجه گیری: مدیران دارای شایستگی عاطفی با سازمان هم ذات پنداری می کنند، به آن متعهدتر هستند و از طریق کنترل بر احساسات خود و مدیریت احساسات دیگران، تصمیم کاری مطلوب می گیرند.
طراحی و تدوین مدل اجرای مطلوب جشنواره الگوهای برتر تدریس درس تربیت بدنی با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۶۴-۴۷
حوزههای تخصصی:
یکی از سازوکارهای کیفیت بخشی و تقویت درس تربیت بدنی در مدارس اجرای جشنواره الگوهای برتر تدریس است. ﻫﺪف پژوهش ﺣﺎﺿﺮ طراحی و تدوین مدل اجرای مطلوب جشنواره الگوهای برتر تدریس درس تربیت بدنی و ارائه راهکارهایی برای بهبود اجرای جشنواره بود. روش پژوهش کیفی است که با روش داده بنیاد رویکرد اشتراوس و کوربین انجام شده است. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. ﺟﺎمعه آﻣﺎری ﺗﺤﻘیﻖ شامل همه معلمان تربیت بدنی شرکت کننده در چهاردهمین جشنواره کشوری الگوهای برتر تدریس درس تربیت بدنی، اساتید دانشگاه، سرگروههای آموزشی، داوران و مسئولان برگزاری جشنواره بودند. ﻧﻤﻮﻧﻪﮔیﺮی ﺑﻪﺻﻮرت هدفمند انجام ﺷﺪ. پس از اﻧﺠﺎم دادن 25 ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ و رسیدن به اﺷﺒﺎع ﻧﻈ ﺮی، ﺑ ﻪ ﻣﺼ ﺎﺣﺒﻪﻫ ﺎ ﭘﺎیان داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و با به کارگیری نرم افزار اطلس تی انجام شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات مشخص شد که شرایط علی شامل سازوکار استفاده از نخبگان تربیت بدنی، توجه به اسناد بالادستی و شیوه برگزاری است. برنامه های معاونت تربیت بدنی و موانع و مشکلات موجود به عنوان شرایط زمینه ای تأثیرگذار بر جشنواره شناخته شدند. شرایط اقتصادی و سیاستهای وزارتخانه عامل مداخله گر و توسعه اهداف آموزشی، تغییرات اجرایی و تغییرات ساختاری به منزله راهبرد عنوان شدند. نهایتاً ارتقای خلاقیت و انتقال تجارب معلمان، توانمندسازی همکاران، استمرار جشنواره، تعامل میان همکاران سراسر کشور، ایجاد کلاسهایی شاد و فعال در مدارس، رویکرد مشارکت حداکثری و افزایش عملکرد سازمانی به منزله پیامدهای فردی و سازمانی اجرای مطلوب جشنواره شناخته شدند.
بررسی تطبیقی مؤلفه های برنامه درسی تعالی حرفه ای مدرسان تربیت معلم فنلاند، سنگاپور و ایران: نقاط اشتراک و تمایز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۱۲۸-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
مدرسان خبره نقش اساسی در کیفیت بخشیدن به فرایند تربیت معلم دارند و توجه به بازاندیشی و تدوین برنامه های درسی تعالی حرفه ای مدرسان امری ضروری است. بهره گیری از شیوه پژوهش تطبیقی برای دسترسی به تجارب آموزشی کشورهای پیشرو در آموزش می تواند مفید واقع شود. بر این اساس، مطالعه ای تطبیقی درباره مؤلفه های برنامه درسی تعالی حرفه ای مدرسان تربیت معلم فنلاند، سنگاپور و ایران در قالب یک طرح پژوهش کیفی انجام شده است. برای تحلیل داده ها، الگوی چهار مرحله ای بردی به کار رفته و نقاط اشتراک و تمایز برنامه ها استخراج شده اند. نقاط اشتراک برنامه درسی تعالی حرفه ای مدرسان ایران با فنلاند و سنگاپور در بخش اهداف، محتوا و شیوه اجرا به ترتیب شامل آینده پژوهی، دانش پداگوژی محتوا، تولید محتوای الکترونیکی و استفاده از روشهای کلاسیک و سنتی بوده است. وجوه تمایز برنامه های ایران در بخش اهداف و محتوا به ترتیب شامل تأکید بر حفظ ارزشهای تربیت اسلامی، تأکید بر تولید مقاله، کتاب و ابزارهای آموزشی تقاضا- محور بوده و در شیوه اجرا کمتر از رویکردهای یکپارچه سازی، پژوهش و پرسش- محوری، میان- رشته ای، پرورش تفکر چندبعدی و روشهای تعاملیِ به اشتراک گذاری و همکاری، شبکه سازی، روشهای یادگیری ترکیبی مبتنی بر محیط کار و در تعامل با جامعه استفاده شده است. برنامه های فنلاند و سنگاپور بیشتر در محتوا و شیوه اجرای برنامه ها نقاط مشترک داشتند و برنامه ها در جهت یکپارچه سازی و توسعه ملی با حفظ فرهنگ سرزمین شان عملیاتی شده اند.
مقایسه احساس خواهی و تنظیم هیجانی دانشجویان از منظر دست برتری (چپ دستی و راست دستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
35 - 46
حوزههای تخصصی:
تفاوت های ظاهری در انجام عملکردهای روزانه، گاه می تواند ناشی از اختلاف های درونی در ذهن یا بدن انسان ها باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه احساس خواهی و تنظیم هیجانی در دانشجویان چپ دست و راست دست انجام شد. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر همدان به تعداد 5200 نفر، در سال تحصیلی 99 -1398 بودند که از این تعداد نمونه ای 300 نفری با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از پرسشنامه دست برتری چاپمن (1987)، پرسشنامه تنظیم هیجانی گارنفسکی (2011) و پرسشنامه احساس خواهی زاکرمن (1978). داده ها پس از گرد آوری با استفاده از آزمون های آماری t مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره با نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در متغیر تنظیم هیجانی و مؤلفه های آن هیچ تفاوت معناداری بین دو گروه وجود ندارد، اما تفاوت در متغیر احساس خواهی معنادار و نمره افراد چپ دست به مراتب بالاتر از راست دست ها بود که نشان دهنده بالا بودن میزان احساس خواهی در افراد چپ دست می باشد. بر مبنای نتایج به دست آمده می توان یافته های تحقیق را در رابطه با مسائل فرهنگی، آموزشی و تربیتی مورد استناد قرار داد تا ضمن ایجاد درک عمومی از تفاوت های جانبی بودن افراد، شیوه ها و برخوردهای مبتنی بر درک و احترام به آنها شناخته شده و افراد جامعه به این تفاوت ها احترام بگذارند.
تحول نظارت آموزشی به سوی مدرن سازی: مطالعه ای کیفی بر روی تلفیق روش های حضوری و مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شیوع همه گیری کرونا و اجباری شدن آموزش مجازی، روش های نظارت آموزشی نیز به ناچار به سمت فضای مجازی سوق یافت. ناظران آموزشی در این دوره، تجربه ای نوین از نظارت را کسب نمودند. پس از بازگشایی مدارس، ضرورت بهره گیری از تجارب این نوع نظارت و تلفیق مؤثر آن با نظارت چهره به چهره بیش از پیش احساس می شد. هدف این پژوهش طراحی فرآیند انجام نظارت آموزشی ترکیبی یعنی ترکیب نظارت حضوری و مجازی است. پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از راهبرد نظریه داده بنیاد سیستماتیک اشتراوس و کوربین می باشد. میدان تحقیق این پژوهش کیفی ناظران آموزشی استان کردستان اعم از سرگروه، راهبر، معاون آموزشی و مدیران مدارسی بودند که نقش های نظارتی را در سالهای 1398 تا 1402 به صورت حضوری و مجازی تجربه کردند. نمونه گیری هدفمند و از نوع نظری بود. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. فرآیند نمونه گیری و انجام مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت که در نهایت با شانزده ناظر آموزشی مصاحبه گردید. در جریان تحلیل داده ها و طی فرآیند کدگذاری، پدیده مرکزی "توسعه مبتنی بر مدرن سازی نظارت آموزشی" استخراج شد. این رویکرد نوین نظارتی، با بهره گیری از فناوری های نوین، علاوه بر توانمندسازی ناظران و معلمان، باعث انعطاف پذیری بیشتر فرآیندهای نظارتی، افزایش شناخت ناظران از فرآیندهای کلاس و تعمیق ارتباط بین معلمان و ناظران شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ترکیب روش های حضوری و مجازی، با کاهش تصنع کاری های آموزشب در حین نظارت، به ناظران کمک می کند تا درک عمیق تری از واقعیت های کلاس درس پیدا کرده و برنامه ریزی دقیق تری برای توسعه حرفه ای معلمان داشته باشند.
بررسی رابطه بین جو یادگیری برخط با سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان (بررسی موردی دانش آموزان متوسطه اول شهرستان رودان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر؛ بررسی رابطه بین جو یادگیری برخط با سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان متوسطه اول شهرستان رودان می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش، دانش آموزان متوسطه اول شهرستان رودان به تعداد 1018 نفر می باشند. با توجه به جدول مورگان و بر اساس نمونه گیری طبقه ای تعداد 278 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شده-اند. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش؛ پرسشنامه جو یادگیری برخط کافمن(2014)، پرسشنامه سازگاری تحصیلی سینهاوسینگ(1993) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (۲۰۰۴) است. جهت تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که بر این اساس ضریب پایایی پرسشنامه برای جو یادگیری برخط (87/0)، سازگاری تحصیلی (89/0) و اشتیاق تحصیلی (81/0) به دست آمده است. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با نرم افزار SPSS20 مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین جو یادگیری برخط با سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین می توان گفت در یادگیری برخط؛ معلمان به جای یک دانای کل در کلاس که به ارائه سخنرانی و خطابه مشغول است، به یک همیار، راهنما و تسهیل کننده فرایند آموزش در کنار دانش آموزان مبدل می شود و امکان می یابد که در کلاس به تحرک و تکاپو بپردازد و امکان بهتری برای تعامل فردی و گروهی با دانش آموزان پیدا کند که از این طریق سازگاری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان بیشتر می گردد.
ارائه مدل علّی اثربخشی تدریس برخط بر اساس نگرش نسبت به تدریس برخط؛ نقش واسطه ای خودکارآمدی تدریس برخط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
247 - 261
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر ارائه مدل علّی اثربخشی تدریس برخط بر اساس نگرش نسبت به تدریس برخط؛ نقش واسطه ای خودکارآمدی تدریس برخط بود. طرح پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده ها از جمله مطالعات کمی و مبتنی بر رویکرد همبستگی با استفاده از تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه های پیام نور کشور بودند که بنا به خود اظهاری در یک یا چند دوره برخط و آموزش های الکترونیک در سال تحصیلی 1401-1400 شرکت داشتند. حجم نمونه مورد مطالعه 350 نفر بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه های نگرش نسبت به تدریس برخط میشرا و پاندا (2007)، خودکارآمدی تدریس برخط روبینا و اندرسون (2010) و اثربخشی تدریس برخط حافظی و یوسف وند (1401) برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که همبستگی بین نگرش نسبت به تدریس برخط و خودکارامدی تدریس برخط 65/0/0؛ بین نگرش نسبت به تدریس برخط و اثربخشی تدریس برخط 73/0 و در سطح معناداری01/0>P معنادار است. همچنین ضریب همبستگی بین خودکارآمدی برخط و اثربخشی تدریس برخط 77/0 در سطح معناداری01/0>P معنادار است و 41 درصد از واریانس خودکارآمدی تدریس برخط و 48 درصد از واریانس اثربخشی تدریس برخط به وسیله مدل حاضر تبیین گردید. بطور کلی نتایج نشان داد که خودکارآمدی تدریس برخط در بین رابطه نگرش نسبت به تدریس برخط و اثربخشی تدریس برخط به عنوان متغیر میانجی ایفای نقش می کند.
الگوی برساخت آزادی علمی در جامعه دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
163 - 178
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال شناخت فرایند برساخته شدن آزادی علمی در جامعه دانشگاهی ایران بوده و با استفاده از رویکرد کیفی و راهبرد نظریه مبنایی انجام شده است. مشارکت کنندگان 17 نفر از اعضای هیئت علمی با مرتبه دانشیاری به بالا از دانشگاه ها و پژوهشگاه های تابعه وزارت عتف بودند. نمونه گیری هدفمند (و نظری) و با بیشینه تنوع انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پروتکل مصاحبه عمیق استفاده شد و مصاحبه ها تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در تحلیل داده ها از رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین استفاده شد .برای اعتباربخشی یافته ها از ملاک های چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شد. یافته های پژوهش مبتنی بر 38 مقوله محوری و 13 مقوله گزینشی بود که بر اساس رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین در الگوی نهایی جایگذاری شدند. پدیده محوری به صورت دو هسته ای با عنوان «عرف دانشگاهی و سوژه دانشگاهی ناگزیر» نام گذاری شد. عاملان دانشگاهی راهبردهایی مانند «هویت دانشگاهی بازاندیشانه، پیله عافیت و سرمایه گذاری در خود» را برای مواجهه با پدیده محوری برگزیده اند. برونداد این سازوکار، راهبردها و تعاملات درنهایت به کنش ورزی احتیاطی در ساحت دانشگاهی انجامیده است که آن را «آزادی دانشگاهی اضطرابی» نام نهاده ایم.
مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش ذهن آگاهی بر پرخاشگری دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
109 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش ذهن آگاهی بر پرخاشگری دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره اول متوسطه شهر تبریز بود. طرح تحقیق از نوع شبه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره اول متوسطه شهر تبریز تشکیل می داد و از میان آنها 75 نفر به روش هدفمند به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای گرد آوری داده ها عبارت بودند از: پرسشنامه پرخاشگری باس و پری. بسته آموزش تنظیم هیجان در یک گروه آزمایشی و بسته آموزش ذهن آگاهی در گروه آزمایشی دیگر اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس یکراهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن بود که روش آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با آموزش ذهن آگاهی در کاهش پرخاشگری اثربخشی بیشتری داشت و در گروه کنترل تغییر چندانی مشاهده نشد. نتایج نشان داد استفاده از روش های آموزش تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در کاهش پرخاشگری دانش آموزان دارای عملکرد تحصیلی پایین مؤثر است.
واکاوی مضامین ارزش شناختی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در مواجهه با بحران های اخلاقی جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
185 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی مبانی ارزش شناسی سند ملّی آموزش و پرورش در مواجهه با بحران های اخلاقی در جامعه بوده است. تحقیق از نوع کیفی و بر اساس روش تحلیل مضمون است. جامعه پژوهش در این پژوهش شامل تحلیل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و کلیه کتب و منابع نوشته شده پیرامون مبحث مبانی اخلاقی و زیبایی شناسی است. برای جمع آوری اطلاعات از شیوه فیش برداری از کتب و منابع مرتبط استفاده گردیده است. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، روش تحلیل مضمون است. برای این منظور از روش کدگذاری موضوعی سه مرحله ای استفاده شد و داده ها در قالب کدگذاری اساسی و سازمان دهنده و فراگیر مورد تحلیل و دسته بندی قرار گرفتند و در نهایت به ارائه الگو پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان داد مبانی ارزش شناسی سند ملّی آموزش و پرورش در مواجهه با بحران های اخلاقی، در بعد اخلاقی، مشتمل بر 24 کد سازمان دهنده و سه کد فراگیر شامل اخلاق اعتقادی،اخلاق عمومی و پایه و اخلاق سیاسی اجتماعی است و در بعد زیبایی شناسی شامل 13 کد سازمان دهنده و چهار کد فراگیر شامل زیبایی شناسی معنوی، زیبایی شناسی اخلاقی، زیبایی شناسی محسوس و زیبایی شناسی هنری که می تواند در امر تعلیم و تربیت مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس، مبانی ارزش شناسی سند به طور خلاصه باید تابع مقولاتی مانند: اخلاق دینی، سرمایه معنوی، حیات طیبه، اعتقاد به حکومت عدل مهدوی، ولایت مداری، سرمایه اخلاقی، تربیت ارزشی، رویکرد مجابی، تربیت منش باشد.