فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی باورهای معلمان کم تجربه و باتجربه زبان انگلیسی در مورد سنجش خلاقیت در مهارت نگارش فراگیران زبان انگلیسی بود. علاوه بر این، هم سویی یا عدم هم سویی بین باور و عملکرد معلمان باتجربه و کم تجربه نیز مورد بررسی قرارگرفت. بدین منظور، از طرح روایت توصیفی استفاده شد که در طی آن روایت های خودزیست نامه ای ده معلم زبان انگلیسی (4 معلم باتجربه و 6 معلم کم تجربه) جمع آوری و تحلیل شد. تحلیل موضوعی قیاسی-استقرایی نشان داد که اگرچه معلمان باتجربه و کم تجربه به اهمیت خلاقیت و سنجش آن در مهارت نگارش باور دارند، بین باور و عملکرد آن ها هم سویی وجود ندارد. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، می توان به این نتیجه رسید که عواملی ازجمله دانش معلمان و نداشتن چهارچوب مناسب برای سنجش خلاقیت در مهارت نگارش از دلایل عدم هم سویی بین باور و عملکرد معلمان هستند. ازاین رو، شایسته است نظام آموزشی در طول دوره های تربیت معلم و ضمن خدمت، معلمان را با مفهوم خلاقیت و نحوه سنجش آن به طور عام و شیوه های به کارگیری خلاقیت به طور خاص آشنا کند.
شناسایی ویژگیهای معلمان دارای سواد صلح از دیدگاه صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۶۶-۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگیهای معلمان دارای سواد صلح بود. رویکرد حاکم بر این پژوهش کیفی بود که برای پاسخ دادن به سؤالات پژوهش و متناسب با ماهیت موضوع پژوهش، از میان روشهای متفاوت کیفی، روشهای کتابخانه ای و نظریه داده بنیاد انتخاب شد. ابزارهای گردآوری داده ها اسناد، منابع مکتوب و مصاحبه های نیمه ساختاریافته بودند. شرکت کنندگان در پژوهش اساتید دانشگاه، فعالان حوزه آموزش صلح و نیز معلمان دوره متوسطه اول شهر تهران بودند. پژوهشگر با انجام دادن پانزده مصاحبه به اشباع نظری رسید. تجزیه و تحلیل داده های کیفی در نسخه کلاسیک نظریه داده بنیاد از طریق کدگذاری و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری یا نظری و کدگذاری انتخابی، انجام شد. برای اطمینان از روایی پژوهش نیز از روش بازبینی اعضا و بررسی همکاران پژوهشی استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش، مهم ترین ویژگیهای معلمان دارای سواد صلح در دو مضمون اصلی طبقه بندی شد که شامل باورهای بنیادی در زمینه صلح و ویژگیهای شخصیتی است. بر این اساس، معلمانی که سواد صلح داشته باشند باید به دیگران، محیط زیست، طبیعت و زیبایی احترام بگذارند، اعتقاد درونی به صلح داشته باشند و برای برقراری صلح پایدار تلاش کنند. این گروه از معلمان باید تلاش کنند تا مهارتهای لازم را برای توسعه سواد صلح در اختیار دانش آموزان قراردهند. معلمی که سواد صلح دارد باید انتقادپذیر باشد و در عین حال مهارتهای کافی برای نقد منصفانه و واقعی کسب کند و از گفتگو و مذاکره به مثابه ابزاری برای تعامل و حل مشکلات اساسی بهره بگیرد و دانش آموزان را برای استفاده مناسب از این ابزار ترغیب کند.
جستاری بر تجارب پزشکان از نیاز به آموزش مهارتهای رهبری در مدیریت سلامت، مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه : مدیریت همه سازمانها و بویژه سطوح مختلف نظام سلامت در ارائه خدمات مؤثر و کیفی تعیین کننده هست و در این ارتباط آموزش مهارتهای رهبری به پزشکانی که در رده های مختلف مدیریت اشتغال دارند، جایگاه ویژه ای دارد. پژوهش حاضر، ضمن واکاوی در تجربه زیسته پزشکان مدیر، ادراک آنان از رهبری و مهارتها و شایستگیهای لازم، را مورد بررسی قرار داده است. روش پژوهش : این مطالعه مبتنی بر رویکردی کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی، با مطالعه تجارب پزشکان مدیر ( بیمارستان، کلینیک، ستادی) در سطوح مختلف می باشد. بر این اساس تجارب زیسته 12 نفر از پزشکان مدیر از مشکلات رهبری و نیاز آموزشی در مراکز درمانی و با استفاده از مصاحبه نیم ساختار یافته بررسی شده است. به منظور احراز صحت و دقت اطلاعات تحقیق از معیار اعتماد پذیری با دو روش بازبینی مشارکت کنندگان (10 نفر) و مرور خبرگان غیر شرکت کننده (4 نفر) در پژوهش استفاده شده است. این تحقیق با روش نمونه گیری هدفمند موارد بارز انجام شده است. تحلیل داده ها بر اساس راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی صورت پذیرفت. یافته ها : از تحلیل داده ها، 123 کد ، یک مضمون اصلی و 12 زیر مضمون به دست آمده است. مضمون اصلی نشان داد: آموزش مهارت در تعاملات انسانی، به عنوان عصاره مهارت رهبری در نظام سلامت نیاز آموزشی پزشکان مدیر هست. زیرمضمونهای این نیاز آموزشی عبارتند از: ادراک و مدیریت برداشت ، اخلاق حرفه ای ، مدیریت تعارض و حل مسأله ، آگاهی از سازمان غیر رسمی ، مهارتهای ارتباطی ، مدیریت فرهنگی، خلاقیت، انگیزش، هوش هیجانی، مدیریت تغییر، مدیریت احساس، مدیریت مشارکتی. نتایج : بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت؛ توجه به مهارتهای رهبری و آموزش آن، در برنامه درسی آموزش پزشکی و نیز دوره های بازآموزی پزشکان مدیر، اثربخشی مدیران را ارتقاء خواهد داد.
نقش میانجی گری انگیزش تحصیلی در پیش بینی درگیری تحصیلی دانش آموزان بر اساس خودکارآمدی و خوش بینی تحصیلی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی گری انگیزش تحصیلی، در پیش بینی درگیری تحصیلی دانش آموزان، براساس خودکارآمدی و خوش بینی تحصیلی در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی است. روش ها: شرکت کنندگان شامل 322 نفر (164 پسر، 158 دختر) از دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی نواحی چهارگانه شهر شیراز هستند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و مقیاس خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و ریان (1997)، پرسشنامه خوش بینی تحصیلی اسچنن- موران و همکاران (2013)، پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسنگ (2011) و مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر (1981) را تکمیل کردند. جهت آزمون فرضیه های پژوهش، از شیوه تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که متغیر خودکارآمدی تحصیلی و خوش بینی تحصیلی، اثر مستقیم معنی داری بر درگیری تحصیلی دارد. علاوه بر این، انگیزش تحصیلی، در رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و خوش بینی تحصیلی با درگیری تحصیلی، نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج پژوهش حاضر، نقش میانجی انگیزش تحصیلی، در رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و خوش بینی تحصیلی با درگیری تحصیلی را مورد تأیید قرار داد که تلویحات نظری و کاربردی یافته ها به بحث گذاشته شد. به لحاظ نظری، این پژوهش را می توان گامی در جهت گسترش دانش موجود، درخصوص درگیری تحصیلی و عوامل مؤثر بر آن دانست. با استفاده از شیوه نامه های آموزشی مناسب و مدون در زمینه خوش بینی و خودکارآمدی تحصیلی، به ارتقای انگیزش و درگیری تحصیلی دانش آموزان کمک بیشتری صورت خواهد گرفت.
طراحی و اجرای تکنیک تئاتر نمایشی و تأثیر آن بر خودکنترلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان ابتدایی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش خلاقانه باعث درک عمیق تر مفاهیم، تفکر انتقادی و تقویت انگیزه یادگیری در دانش آموزان می شود. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اجرای تکنیک تئاتر نمایشی و تأثیر آن بر خودکنترلی و سازگاری تحصیلی، انجام شد. روش: این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و کنترل، بر روی 40 دانش آموز پسر مشغول به تحصیل در پایه دوم ابتدایی شهرستان جویبار، در سال تحصیلی 1403-1402 انجام شد؛ این دانش آموزان به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و در دو گروه 20 نفره قرار گرفتند و با استفاده از پرسشنامه خودکنترلی تانگی و همکاران و پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک به عنوان ابزار اندازه گیری، میانگین و انحراف معیار به عنوان شاخص های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس برای تعمیم نتایج، انجام شد. پایایی آن به روش همسانی درونی بر روی دو نمونه آماری با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 83/0 و 85/0 به دست آمد. ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده برای این پرسشنامه در پژوهش حاضر، 88/0، است که نمایانگر پایایی مطلوب آن است. یافته ها: استفاده از تکنیک تئاتر نمایشی در آموزش درس علوم پایه دوم، تأثیر مثبت معناداری بر خودکنترلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارد. این تأثیر در مورد سازگاری تحصیلی (90%) بیشتر از خودکنترلی (31%) بود. نتیجه گیری: تئاتر نمایشی، روشی مؤثر برای ارتقای مهارت های خودکنترلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان پایه دوم، در درس علوم است؛ بنابراین، توصیه می شود معلمان در صورت امکان از تکنیک تئاتر نمایشی در کلاس های درس علوم استفاده کنند تا یادگیری دانش آموزان را پایدارتر و لذت بخش تر سازند.
مدل یابی روابط ساختاری شایستگی فرهنگی و اخلاق حرفه ای معلمان ابتدایی با نقش میانجی حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
135 - 153
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: اخلاق حرفه ای معلمان ازعوامل مختلفی مانند شایستگی های فرهنگی و حمایت اجتماعی تاثیر می پذیرد. هدف این پژوهش، مدل یابی روابط ساختاری، شایستگی فرهنگی و اخلاق حرفه ای معلمان ابتدایی با نقش میانجی حمایت اجتماعی بود. روش ها : این پژوهش توصیفی- همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان ابتدایی نواحی یک و چهار تبریز به تعداد 2100 نفر بودند که از بین آن ها ۳۲۵ نفربراساس قواعد مدل یابی معادلات ساختاری به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های شایستگی فرهنگی، اخلاق حرفه ای و حمایت اجتماعی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS 26 و SMART PLS 3 انجام شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مدل دارای برازش بوده و شایستگی های فرهنگی و حمایت اجتماعی به صورت مستقیم، مثبت و معنادار (01/0 > P) قادر به پیش بینی اخلاق حرفه ای بودند. همچنین، نقش میانجی حمایت اجتماعی در رابطه ی بین شایستگی های فرهنگی و اخلاق حرفه ای، مثبت و معنادار بود (01/0 > P).نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که توجه به شایستگی های فرهنگی و حمایت اجتماعی می تواند منجر به رشد اخلاق حرفه ای شود، علاوه بر این نتایج می تواند بینش هایی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی درتوسعه اخلاق حرفه ای ایجاد کند.
نقش سبک های فرزندپروری و کارکردهای خانواده در پیش بینی رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
133 - 143
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کارکردهای خانواده و سبک های فرزندپروری والدین در پیش بینی پرخاشگری دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد استان بوشهر انجام شد. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از منظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 200 نفر از دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد شهر بوشهر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های سبکهای فرزندپروری بامریند (1991)، پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه کارکردهای خانواده اپستاین، بالدوین و بیشاب (1983) انجام شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری استبدادی، قاطع و سهل گیرانه به همراه خرده مقیاس های ایفای نقش، آمیختگی عاطفی و ارتباط به صورت مشترک 48 درصد از واریانس متغیر پرخاشگری را به طور معناداری پیش بینی می کند (001/0>p). سبک فرزندپروری قاطع و سهل گیرانه به ترتیب 02/0 و 02/0 از تغییرات پرخاشگری را به تنهایی پیش بینی می کنند، اما این مقدار معنادار نیست. متغیرهای سبک فرزندپروری استبدادی 46/0، ایفای نقش 43/0، آمیختگی عاطفی 20/0، و ارتباط 16/0 از واریانس متغیر پرخاشگری را به تنهایی پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: با اصلاح سبک فرزندپروری والدین و اصلاح الگوی کارکردهای خانواده می توان به میزان قابل توجهی از پرخاشگری دانش آموزان پیشگیری کرد.
تحلیل روان شناسی اتوریته بر مبنای آزمایش استنلی: مطالعه موردی دانشجویان روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
33 - 43
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تکرار مفهومی آزمایش اطاعت از اتوریته ی استنلی میلگرام(1963-1974) با کنترل تأثیر متغیرهای مزاحم مطرح شده توسط منتقدین نظیر(نقش شرایط آزمایشگاه، اجرای باورپذیر فریب، تاثیر اعتماد به شخصیت بهنجار آزمایشگر، اثر جای پا باز کردن، استفاده از جملات محرک و اجبار) در یک طرح جامع و همچنین بررسی میزان همبستگی دو متغیر سن و جنسیت با میزان اطاعت از اتوریته بود.روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون تک گروهی و همچنین از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل تمام دانشجویان مقطع کارشناسی رشته ی روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در سال تحصیلی 1401_1402 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، یک کلاس 30 نفره از گروه روانشناسی به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته بود. جهت تحلیل داده ها از نسخه ی 26 نرم افزار spss استفاده شد.یافته ها: نتایج حاکی از آن بود 84% آزمودنی ها به صورت معنی داری(p=0) از دستورات اتوریته اطاعت کردند. همچنین بین متغیرهای سن و جنسیت و میزان اطاعت رابطه ی همبستگی(r=0.008- 0.047) وجود نداشت.نتیجه گیری: با توجه به اینکه در پژوهش حاضر تأثیر متغیرهای مزاحم که به نظر منتقدین نتایج پژوهش میلگرام را تحت تأثیر قرار داده بود کنترل شد، نتایج به دست آمده همسو با پژوهش میلگرام میزان بالای اطاعت را نشان داد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تحمل پریشانی و ابرازگری هیجانی دانش آموزان با اختلال انفجاری متناوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
148 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تحمل پریشانی و ابرازگری هیجانی دانش آموزان با اختلال انفجاری متناوب بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نوجوانان 18-12 ساله مبتلا به اختلال انفجاری متناوب در سال تحصیلی 1402-1403 بود که در مدارس شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در گروه های گواه و آزمایش جایگماری شدند. برای گروه آزمایشی، آموزش تنظیم هیجان اجرا شد در حالیکه گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اختلال انفجاری متناوب (کوکارو و همکاران، 2017)، پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس ابزار هیجان (پنزا-کلیو و زیمن، 2002) بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-27 تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر تحمل پریشانی و ابرازگری هیجانی در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با آموزش تنظیم هیجان فراهم می کند و روانشناسان و روانپزشکان می توانند برای بهبود تحمل پریشانی و ابرازگری هیجانی دانش آموزان دارای اختلال انفجاری متناوب از این مداخله استفاده نمایند.
تعیین اثربخشی بازی های زبانی-کلامی بر کارکردهای اجرایی، حافظه کاری، بازداری و دقت تمرکز بر عملکرد خواندن دانش آموزان دیرآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد خواندن از موضوع های مهم یادگیری در دانش آموزان است که می تواند در سایر جنبه ها و موضوع ها یادگیری و آموزشی تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی های زبانی _کلامی بر کارکرد های اجرایی حافظه کاری ، بازداری و دقت و تمرکز در عملکرد خواندن در دانش آموزان دیرآموز بود. روش: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دیرآموز پسر و دختر پایه اول مقطع ابتدایی آموزش وپرورش شهر یزد بودند که در سال تحصیلی ١٤٠٢ در مدارس دولتی به تحصیل اشتغال داشتند. تعداد ٣٠ دانش آموز دیرآموز واجد شرایط به صورت هدفمند با تأئید متخصصان مرکز اختلال یادگیری و روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و در 2 گروه ١۵ نفری آزمایشی و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل سیاهه ی تشخیص نا رساخوانی نما ) کرمی_نوری و مرادی ، 1384 (، آزمون کارکرد اجرایی بریف )جیویا، 2000 ( و آزمون هوش وکسلر 4 ) ۲۰۰۳( بود. آموزش بازی های زبانی _کلامی بر کارکرد های اجرایی، حافظه کاری، بازداری و دقت، تمرکز طی ١6 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفته ای 3 بار برای شرکت کنندگان گروه آزمایشی قبل و بعد مداخله پیش و پس آزمون اجرا شد، برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss ٢٣ و از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیر برای تحلیل داده ها استفاده شد. مقادیر احتمال کمتر از ) ٠۵ / ٠( از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد، پس از حذف اثر پیش آزمون، تفاوت بین میانگین نمرات گروه آزمایشی و گروه گواه در پس آزمون در متغیر حافظه کاری ) 001 / p>0 ( ، دقت و تمرکز ) 001 / p=0 ( و بازداری ) 001 / p>0 ( معنادار بود همچنین تفاوت بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایشی و گروه گواه در مؤلفه های عملکرد خواندن معنادار بود ) 001 / .)p>0 * Email: marzyah583@yahoo.com ● تاریخ دریافت: 25 / 11 / ● 1402 تاریخ انتشار: مهر و آبان ● 1403 نوع مقاله: پژوهشی ● صفحات 88 - 101 تعیین اثربخشی بازی های زبانی _کلامی بر کارکر دهای اجرایی، حافظه کاری، بازداری و دقت تمرکز بر عملکرد خواندن دانش آموزان دیرآموز 89 سال بیس ت و چهارم، شماره 4 پیاپی 182 مهر و آبان 1403 نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد، علائم نگارشی بازی های زبانی _کلامی مؤثر بر کارکرد های اجرایی و موجب بهبود در عملکرد خواندن دانش آموزان دیر آموز می شود و می توان از این علائم نگارشی به عنوان روش مداخله ای مؤثر سود جست.
چالش ها و فرصت های استفاده از رویکرد علم شهروندی در برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
216 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف: علم شهروندی (Citizen Science) به پژوهش های علمی اطلاق می شود که در آن شهروندان غیرحرفه ای یا دانشمندان آماتور در جمع آوری و تحلیل داده ها مشارکت می کنند. این رویکرد به ترویج مشارکت عمومی در فرآیندهای علمی و ارتقای آگاهی اجتماعی کمک می کند. با پیشرفت فناوری و دسترسی به داده های بزرگ، علم شهروندی به عنوان ابزاری نوین در آموزش و یادگیری مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی فرصت ها و چالش های علم شهروندی در حوزه آموزش و یادگیری است. این پژوهش سعی دارد تا با مرور سیستماتیک ادبیات موجود، به شناسایی پتانسیل های این رویکرد و چالش های موجود در اجرای آن بپردازد.روش شناسی: این پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی – کتابخانه ای است. از روش مرور سیستماتیک ادبیات برای جمع آوری و تحلیل داده ها استفاده شده است. جستجو در پایگاه های معتبر علمی، شامل مقالات علمی و منابع مرتبط، برای شناسایی شواهد معتبر انجام شد. از مدل SALSA (جستجو، ارزیابی، ترکیب و تحلیل) برای تحلیل داده ها استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهند که علم شهروندی می تواند به ارتقای سواد علمی، تقویت تفکر انتقادی و افزایش مشارکت اجتماعی کمک کند. همچنین، چالش هایی نظیر کمبود منابع آموزشی، ناآگاهی معلمان و دانش آموزان، و موانع فرهنگی و اجتماعی در اجرای این رویکرد وجود دارد.نتیجه گیری: علم شهروندی به عنوان یک رویکرد آموزشی نوآورانه، پتانسیل های زیادی برای بهبود کیفیت آموزش و یادگیری دارد. با این حال، برای تحقق این پتانسیل ها، نیاز به برنامه ریزی مناسب و آموزش های هدفمند وجود دارد. این پژوهش می تواند به عنوان نقطه شروعی برای تحقیقات میدانی و توسعه علم شهروندی در نظام های آموزشی مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهاد می شود پژوهشگران در آینده به طراحی و اجرای پروژه های جامع تری بپردازند که بتوانند به تحقق اهداف آموزشی و علمی کمک کنند.اصالت و نوآوری پژوهش: نوآوری این تحقیق در ارائه راهکارهای دقیق برای ادغام علم شهروندی در برنامه های آموزشی است که به خلأهای موجود در تحقیقات قبلی پاسخ می دهد و تحولاتی در نگرش ها و شیوه های آموزشی ایجاد می کند.
نقش برنامه ریزی آموزشی در رفتار صرفه جویی آب دانش آموزان براساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
256 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش برنامه ریزی آموزشی در میزان صرفه جویی مصرف آب دانش آموزان و عوامل روان شناختی – اجتماعی موثر بر آن با استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده است.روش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد کمی و روش پیمایش انجام شده است. واحد تحلیل فرد بوده و جامعه آماری شامل 7242 دانش آموز دختر در مقطع متوسطه اول شهر بابل است. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970)، 380 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای بود. این تحقیق در بهار 1403 در شهر بابل انجام شده است. مدل نظری مورد استفاده، رفتار برنامه ریزی شده است که شامل پنج مؤلفه (نگرش، هنجار، کنترل رفتاری ادراک شده، قصد و رفتار) می باشد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای ساخت یافته است که روایی آن با تحلیل عاملی تأییدی و نظرات متخصصان حوزه علوم اجتماعی و آموزش محیط زیست تأیید و پایایی آن با آزمون آلفا کرونباخ اندازه گیری شده است. تحلیل داده ها و برازش مدل نظری با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام گردید.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که میانگین رفتار صرفه جویی آب در سطح متوسط قرار دارد. آزمون فرضیه ها حاکی از تأثیرفشار هنجاری والدین بر نگرش دانش آموزان نسبت به آب، هنجار شخصی آنها و کنترل رفتاری ادراک شده مثبت بود. نگرش نسبت به آب بر قصد صرفه جویی در آب تأثیر داشته اما هنجار شخصی دانش آموزان بر آن بی تأثیر بود. قصد صرفه جویی در آب بر رفتار صرفه جویی بی تأثیر بوده، در مقابل کنترل رفتاری ادراک شده بر آن تأثیر مستقیم داشته است.نتیجه گیری و پیشنهادها: فشار هنجاری ناشی از روابط خانوادگی می تواند رفتار صرفه جویی در آب را تقویت یا به تعویق اندازد. همچنین، کنترل رفتار نقش مهمی در رفتار برنامه ریزی شده ایفا می کند و نشان دهنده راحتی انجام یک رفتار خاص از نظر افراد است. برای توسعه سواد محیط زیستی، آموزش باید بر اساس گروه های سنی و اجتماعی تفکیک شود. در مدارس نیز باید به برنامه ریزی آموزشی محیط زیست و غنای فرهنگ محلی مازندران، که پیوندهای عمیقی با طبیعت دارد، توجه بیشتری شود.نوآوری و اصالت: در این پژوهش فشار هنجاری والدین به عنوان یک متغیر جدید در نظریه رفتار برنامه ریزی شده قرار گرفت و مدل نظری جدیدی ساخته شد که طبق آن فشار هنجاری والدین ابتدا روی نگرش، هنجار شخصی و کنترل رفتاری ادراک شده دانش آموزان تأثیر گذاشته است.
تجارب زیسته معلمان ابتدایی از اجرای ارزشیابی کیفی-توصیفی در آموزش مجازی دوران همه گیری کووید-۱۹: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: این مطالعه به بررسی تجربیات زیسته معلمان مقطع ابتدایی در اجرای ارزشیابی توصیفی در دوره آموزش مجازی ناشی از شیوع ویروس کووید-19 پرداخته است.روش ها: این پژوهش با رویکرد کیفی و پدیدارشناختی انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق با 15 معلم مقطع ابتدایی شهر بیرجند در سال تحصیلی 1400-1401 جمع آوری شد. نمونه ها به روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار انتخاب شدند و اشباع داده ها حاصل گردید. برای تحلیل داده ها از روش کولیتزی (2002) و نرم افزار مکس-کیودا 11 استفاده شد. یافته ها: برای اعتبارسنجی داده ها از چهار معیار گوبا و لینکلن (1985) استفاده شد. هفت مضمون اصلی شناسایی شد: «ابزارهای سنجش یادگیری»، «نحوه رصد فرآیند آموزشی»، «والدین و ارزشیابی»، «نحوه بازخورد مجازی»، «پیامدهای تربیتی و رفتاری»، «عدالت در ارزشیابی»، «پوشه کار الکترونیکی».نتیجه گیری: معلمان از ابزارها و روش های متنوعی برای ارزیابی و حمایت از یادگیری دانش آموزان در فضای مجازی استفاده کردند که هم فرصت ها و هم چالش هایی را آشکار ساخت. ارزشیابی های مجازی موجب ترویج روش های نوآورانه و ارائه بینش های عمیق تری نسبت به پیشرفت دانش آموزان شد. با این حال، نابرابری در دسترسی به منابع، تفاوت در میزان مشارکت والدین، و درک بی عدالتی در ارزشیابی ها، موانع قابل توجهی ایجاد کرد. این یافته ها بر لزوم تدوین راهبردهای عادلانه و مؤثر برای بهبود فرآیند آموزش مجازی تأکید دارند و نقش حیاتی حمایت جامع از معلمان و دانش آموزان را در رفع این چالش ها برجسته می کنند.
پژوهش سراهای دانش آموزی: تحلیل پدیدارشناسانه چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش سراهای دانش آموزی به عنوان مراکز علمی و پژوهشی مهم در توسعه و ارتقای توانایی های تحقیقاتی دانش آموزان نقش بسزایی دارند. با این حال، این مراکز با چالش های متعددی روبرو هستند که مانع از بهره وری کامل آنها می شود. هدف این پژوهش شناسایی چالش ها و فرصت های موجود در پژوهش سراهای دانش آموزی از دیدگاه مدیران این مراکز و ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت آنها است.روش ها: این پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 15 مدیر پژوهش سراهای دانش آموزی استان آذربایجان شرقی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی انجام شد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که پژوهش سراهای دانش آموزی با مشکلات متعددی از جمله کمبود تجهیزات، مشکلات مالی، عدم تخصص در شاخه های علمی، و بوروکراسی اداری مواجه هستند. همچنین، ضعف دانش و مهارت پژوهشی معلمان و دانش آموزان، عدم تناسب وظایف محول شده با حجم کار، و نبود شیوه نامه های اجرایی مناسب از دیگر چالش های اصلی این مراکز بودند.نتیجه گیری: برای بهبود عملکرد پژوهش سراهای دانش آموزی، نیاز به تخصیص منابع بیشتر، افزایش آموزش های تخصصی برای معلمان و دانش آموزان و تدوین شیوه نامه های اجرایی متناسب با نیازهای این مراکز وجود دارد. همچنین، توجه به حل مشکلات مالی و تسهیل در فرآیندهای اداری می تواند به ارتقای کیفیت فعالیت های پژوهشی در این مراکز کمک کند.کلمات کلیدی: پژوهش سراهای دانش آموزی، تجارب زیسته مدیران،
بررسی تمرین های نوشتاری کتاب های نگارش فارسی پایه های چهارم و پنجم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: در پژوهش حاضر، به مطالعه تمرین های نوشتاری کتاب های نگارش فارسی پایه های چهارم و پنجم ابتدایی پرداخته شده است. روش ها : ابتدا فعالیت های نوشتاری در 15 زیرمقوله مختلف دو نوع عمده تمرین های دریافتی و تولیدی طبقه بندی شد. سپس فراوانی و درصد رخداد تمرین ها در کتاب های درسی برای بررسی و تحلیل مشخص گردید. بنابراین این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. یافته ها: بررسی داده ها نشان داد که 43/69 درصد از تمرین های کتاب های نگارش فارسی به تمرین های از نوع دریافتی اختصاص یافته است؛ درصورتی که این کتاب ها برای آموزش مهارت نوشتن طراحی شده اند که خود یک مهارت تولیدی است. هرچند طراحی تمرین های دریافتی در آموزش زبان، مقدم بر طراحی تمرین های تولیدی است؛ اما توازن در طراحی و تدوین هر دو نوع تمرین های دریافتی و تولیدی در تهیه محتوا، بایستی مورد عنایت مؤلفان کتاب های درسی قرار گیرد. نتیجه گیری: تحلیل آمار استنباطی داده ها نیز نشان داد که رابطه بین تمرین های نوشتاری در کتاب های نگارش فارسی پایه های چهارم و پنجم معنادار است و فراوانی تمرین های تولیدی با ارتقاء پایه تحصیلی و دانش زبانی دانش آموزان، افزایش یافته است. همچنین با توجه به اهمیت تمرین مهارت خواندن پیش از مهارت نوشتن، لازم است به تمرین های از نوع درک مطلب و خلاصه یا کوتاه نویسی متن، در تألیف کتاب های نگارش فارسی توجه ویژه ای شود. یافته ها و نتایج پژوهش حاضر می تواند در هر دو حوزه تألیف و تدریس برای مؤلفان و معلمان مفید واقع شود.
شناسایی و تبیین چارچوب قدرت پذیری معلمان در برنامه های درسی در راستای توسعه مفهوم "خودِ معلمی" در محیط آموزشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
273 - 295
حوزههای تخصصی:
یشینه و اهداف: معلمان نقش مهمی در تحقق اهداف برنامه های درسی دارند و فلسفه آموزشی آنها چارچوب تغییرات پایدار را در نظام آموزشی ترسیم می کند و ماهیت تصمیم گیری های مختلف را تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین چارچوب قدرت پذیری معلمان در برنامه های درسی در راستای توسعه مفهوم خودِ معلمی در محیط آموزشگاهی انجام شد. روش ها : رویکرد پژوهش کیفی و از نوع روش تحلیل محتوای استقرایی با تاکید بر خود فهمی پژوهشگر بود. مشارکت کنندگان معلمان شهرستان چایپاره در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 18 نفر از آنان به صورت نمونه گیری هدفمند از نوع مطلوب مورد مطالعه قرار گرفتند. در این راستا مصاحبه های نیمه ساختارمندی از آنها صورت گرفت و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. برای اعتبارسنجی یافته ها از روش خود بازبینی محقق و توصیف غنی داده ها و برای تعیین پایایی داده ها از روش بررسی همزمان استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 6 مولفه فردیت گرایی، اجماع سازی، عمل گرایی، علم گرایی، بوم شناسی و خود انگاره برنامه درسی مضامین اصلی هستند که با 18 مضمون فرعی و 126 مضمون اولیه در جهت گسترش نفوذ معلمان در برنامه های درسی از طریق مفهوم خودِ معلمی تلاش کرده و شرایط را برای انطباق بیش تر با رویکردهای مختلف برنامه درسی فراهم می نمایند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر این است که مدارس با فراهم کردن فرصت های آموزشی و مبنا قرار دادن قابلیت های معلمی، زمینه را برای گسترش نفوذ و تاثیر معلمان در برنامه های درسی هموار نماید و آنها را در راستای شکل گیری رویکردهای تصمیم گیری معلم محور به ایجاد هویت معلمی ترغیب کند.
طراحی الگوی بازی وارسازی آموزش کودکان پیش دبستانی با رویکرد سازه گرایی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
167 - 185
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اجرای بازی وارسازی در آموزش کودکان همواره با موانعی همانند کمبود زمان برای آماده سازی بازی، عدم دانش روش شناختی معلمان و کمبود منابع روبرو بوده است. بر همین اساس مطالعه بازی وارسازی از منظر رویکردهای یادگیری از جمله سازه گرایی اجتماعی که بر تعامل اجتماعی بین یادگیرندگان تاکید می کند، لازم است. هدف این پژوهش طراحی الگوی بازی وارسازی آموزش کودکان پیش دبستانی با رویکرد سازه گرایی اجتماعی است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش ذیل پارادایم تفسیرگرایی و با رویکرد کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد به دنبال ارائه الگوی بازی وارسازی آموزش کودکان پیش دبستانی با رویکرد سازه گرایی اجتماعی است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 12 نفر از متخصصان و خبرگان آموزش کودکان بویژه افراد دارای تجربه اجرای آموزش کودکان در سطح پیش دبستانی و مدیران مراکز پیش دبستانی در شهر تهران و 8 نفر از اساتید دانشگاه گردآوری شد. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار مکس کیودا و مبتنی بر نظریه داده بنیاد در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی دسته بندی شدند.
یافته ها: مفهوم بازی وارسازی آموزش در محیط یادگیری سازنده گرا به عنوان پدیده محوری انتخاب شد. شرایط علی در چهار دسته عوامل محتوای برنامه درسی، عوامل نهادی، انگیزه ها و نگرش های مدیر مهدکودک و تسهیلگر بودن معلم جای گرفتند و چهار مقوله اصلی شامل تربیت مربی، طراحی محیط یادگیری سازنده گرا در کلاس درس، تشویق کودکان از طریق انگیزه های بیرونی و فضای یادگیری آگاهانه به عنوان راهبردهای کنش و واکنش انتخاب شدند.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند به مدیران مراکز پیش دبستانی در پیاده سازی بازی وارسازی با رویکرد سازاگرایی در آموزش کودکان کمک نماید.
انقلاب های کوانتومی: از کشف تا کاربرد و اهمیت آموزش آن به نسل آینده
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی دو مرحله اصلی انقلاب کوانتومی، یعنی انقلاب های کوانتومی اول و دوم، و اهمیت آموزش مفاهیم آن ها به دانش آموزان می پردازد. انقلاب کوانتومی اول که در اوایل قرن بیستم شکل گرفت، با کشف اصول بنیادی مکانیک کوانتومی، پایه گذار بسیاری از فناوری های مدرن مانند ترانزیستور و لیزر شد. این انقلاب مفاهیمی مانند دوگانگی موج-ذره، برهم نهی و اصل عدم قطعیت را معرفی کرد که فهم ما از طبیعت و جهان را تغییر داد. در مقابل، انقلاب کوانتومی دوم که در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم آغاز شد، بر کاربردهای عملی این مفاهیم تمرکز دارد. این مرحله با استفاده از مفاهیمی همچون درهم تنیدگی، فناوری های نوینی مانند محاسبات کوانتومی، رمزنگاری کوانتومی و حسگرهای فوق دقیق را توسعه داده است.این مقاله بر ضرورت آموزش ساده و مؤثر مفاهیم کوانتومی برای دانش آموزان تأکید دارد تا نسل جدید بتواند از فرصت های علمی و فناوری ایجادشده توسط این انقلاب ها بهره مند شود. روش هایی مانند استفاده از شبیه سازی ها، بازی های آموزشی، و فعالیت های عملی پیشنهاد شده اند تا مفاهیم پیچیده کوانتومی را به شیوه ای جذاب و قابل فهم منتقل کنند. آموزش این مفاهیم، نسل آینده را برای رویارویی با چالش های علمی و صنعتی آماده می سازد.
مطالعه تطبیقی منشورهای منتخب اخلاق حرفه ای معماری در ایران و کشورهای غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
1 - 28
حوزههای تخصصی:
اخلاق و منشورهای اخلاقی تأثیر مستقیم بر کیفیت معماری دارد. هدف این پژوهش مطالعه تطبیقی منشورهای منتخب اخلاق حرفه ای معماری در ایران و غرب جهت بهبود و ارتقای منشورهای اخلاقی معماری در ایران است. این پژوهش از نوع مطالعات تطبیقی است و برای نیل به هدف پژوهش، ابتدا اصول اخلاق حرفه ای با تکیه بر مبانی نظری و پیشینه استخراج شده است. سپس با رویکرد قیاسی به تحلیل محتوای منشورهای اخلاقی معماری در پنج منشور اخلاق معماری در غرب و دو منشور اخلاق معماری در ایران اقدام شده است. مقایسه دو منشور اخلاقی در ایران با پنج منشور اخلاق مورد مطالعه، نشان می دهد که از لحاظ فراوانی مؤلفه های اخلاقی منشور اخلاقی مهندسی ساختمان نسبت به منشور اخلاقی جامعه مهندسان مشاور، با منشورهای غربی مشابهت بیشتری دارد. محتوای بسیاری از مؤلفه های اخلاقی در این منشورها یکسان و هم مفهوم است و در برخی موارد بر اساس زمینه و مسائل غیر اخلاقی موجود در معماری و حوزه ساخت و ساز کشور موردنظر، دارای برخی اصول اخلاقی منحصربه فرد هستند. یافته های پژوهش نشان می دهد که منشورهای اخلاقی بیشتر در راستای تأمین منافع خود حرفه تدوین شده اند. بازنگری منشورهای اخلاقی معماری باید علاوه بر تأمین منافع حرفه معماری و معماران، به ارزش ها و کرامت انسانی توجه ویژه داشته باشد.
مرور سیستماتیک پژوهش های رباتیک در حوزه آموزش: درس هایی از گذشته و مسیرهای آینده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت توسعه دانش، شناسایی خوشه های موضوعی اصلی، تحولات مفهومی و بازیگران کلیدی در حوزه رباتیک آموزشی می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی پژوهشی کمی است و به روش مرور سیستماتیک انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، 248پژوهش پس از انجام غربالگری بین سال های 2010 تا کنون می باشد. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزارVOSviewer استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش در حوزه های اصلی مورد مطالعه در ربات های آموزشی از سال 2010 تا کنون محور های مطالعاتی ربات های آموزشی، فناوری آموزشی و توسعه تفکر محاسباتی، مطالعاتی که به تاثیرات ربات های آموزشی بر روی دانش اموزان و همچنین دانش اموزان استثنائی ، محیط تعاملی، کارایی و بهره وری، دستاوردهای دانشی و برنامه تحصیلی متمرکز بوده است. در مورد تحول زمانی، یافته های پژوهش نشان داد، اولویت ها و موضوعات تحقیق در طول زمان تکامل یافته اند و مفاهیم کلیدی مانند یادگیری، خلاقیت و تاثیرات ربات های آموزش در طول زمان تکرار شده اند. در حوزه همکاری های بین سازمانی نیز یافته های پژوهش نشان داد میزان این همکاری ها بسیار پایین بوده و حوزه مطالعاتی مورد نظر از ادبیات پراکنده ای برخوردار می باشد که بیشتر از از ادبیات علمی امریکا و اتحادیه اروپا تاثیر پذیرفته است. در جمع بندی از یافته های پژوهش می توان اشاره داشت این حوزه مطالعاتی در سال های اخیر رشد پر شتابی داشته و بنظر می رسد در سالهای آتی و با گسترش فناوری های نوین در حوزه رباتیک، و گسترش هوش مصنوعی بیش از پیش مورد توجه رشته های علوم تربیتی و سایر رشته ها و اثرگذار در فرآیندهای آموزشی آنها قرار گیرد.