فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
29 - 43
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل ساختاری پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس کارکردهای اجرایی، تفکر خلاق و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری جوّ عاطفی خانواده انجام شد. روش این پژوهش، همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دوره متوسطه دوم مدارس شهرستان بروجن در سال تحصیلی 1403-1402 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ا ی 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس جوّ عاطفی خانواده (هیل برن، 1964)، پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی (1392)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (اسکاوفیلی و همکاران، 2002)، آزمون تفکر خلاق عابدی (1363) و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1999) گردآوری شد و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل مفروض از برازش خوبی برخوردار است و متغیرهای جوّ عاطفی خانواده، کارکردهای اجرایی، تفکر خلاق و اشتیاق تحصیلی همبستگی مثبت و معناداری با متغیر پیشرفت تحصیلی دارند. نتایج همچنین نشان داد که متغیرهای کارکردهای اجرایی، تفکر خلاق و اشتیاق تحصیلی ارتباط معناداری با جوّ عاطفی خانواده دارند؛ بنابراین و با توجه به نتایج هرچه جوّ عاطفی خانواده، کارکردهای اجرایی، تفکر خلاق و اشتیاق تحصیلی در میان دانش آموزان بهبود یابد میزان پیشرفت تحصیلی نیز ارتقا می یابد.
The role of learning-styles incorporation in the enhancement of EFL learners' narrative writing ability: A revelation of mental processes using think aloud protocol(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۲ , ۲۰۲۴
1 - 34
حوزههای تخصصی:
This research tried to probe the effects of incorporating learners’ preferred learning styles in instructions on their narrative writing development and their mental patterns and imagination. 74 homogeneous secondary EFL learners were divided into three groups based on their sensory styles of visual, auditory and tactile. The learners in the three groups were provided with instructions anchored to their learning styles. In the meantime, they were required to produce narrative writings on a number of topics in accordance with their course book. Prior to narrating, they had to think loudly and record their voices to reveal the approach and pattern they utilize for performing the required activities. Their voices were transcribed and later analyzed by the researchers for further investigations. The obtained results displayed a significant improvement in their writings as well as an ongoing progress of their thinking patterns. Furthermore, the data revealed the dominant mental approaches of top-down, considering the whole plot of the topic in advance, and bottom-up, considering the details prior to the entire story, used by the students. The study also displayed the positive impact of instruction on the improvement of learners’ narrative writing revealing their self-imaging of the plot with which they could narrate the given topics in accordance with their own life experiences and understanding.
استلزامات معلمی در عصر دیجیتال: واکاوی شایستگی های ضروری تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
237 - 255
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف واکاوی شایستگی های ضروری تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه با رویکرد کیفی و مشارکت 15 نفر از خبرگان حوزه فناوری های آموزشی از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و به روش نمونه گیری گلوله برفی انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کدگذاری دستی به شیوه تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی و مدل آتراید-استرلینگ انجام پذیرفت. تأیید روایی با به کارگیری راهبردهایی همچون اجرای فرایند نظام مند ثبت داده ها، افزایش تعداد و تنوع در مصاحبه شوندگان، بازنگری مکرر داده ها، کنترل توسط اعضا و محققان بیرونی انجام شد؛ و سنجش پایایی از طریق پایایی بازآزمون و پایایی بین دو کدگذار به صورت دستی انجام گرفت و بعد از اتمام کدگذاری، نتایج این دو کدگذاری با یکدیگر مقایسه و از روش هولستی استفاده شد.یافته ها: نتایج تحلیل مضمون نشانگر آن بود که در مجموع از 15 مصاحبه انجام یافته، 79 کد باز یا مضمون پایه استخراج شد که بعد از حذف موارد تکراری به 37 مضمون تقلیل یافت که این 37 مضمون در قالب 11 مضمون سازمان دهنده اصلی شایستگی فردی معلم، شایستگی اجتماعی معلم، اخلاق حرفه ای معلم، تسلط بر محتوا، آشنایی با فناوری و مهارت های فنی، دانش و اصول استفاده از فناوری، انتقال اطلاعات در آموزش مجازی، استفاده از فناوری در آموزش، مدیریت کلاس در فضای دیجیتال، توجه به ویژگی های روان شناختی دانش آموزان در ارزشیابی و تلفیق فناوری با برنامه آموزشی در ارزشیابی و 4 مضمون فراگیر شایستگی های شخصی و حرفه ای معلم، شایستگی های علمی و فنی معلم، توانمندی در آموزش و تدریس و ارزشیابی و ارزیابی آموزشی می باشند.نتیجه گیری و پیشنهادها: در این راستا، می توان چنین نتیجه گرفت که برای تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی، شایستگی های وجود دارد که معلمان با دارا بودن این شایستگی ها، می توانند به بهترین نحو در تلفیقی این فناوری های با برنامه های درسی و آموزشی موفق باشند.نوآوری و اصالت: واکاوی شایستگی های ضروری تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با برنامه آموزشی در بستر آموزش مجازی به صورت جامع مدنظر قرار گرفته است.
اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر پرخاشگری و کنترل عواطف دانش آموزان پسر با اختلال رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال رفتاری، حاصل تعامل کودک با محیط اطراف وی است که با پیامدهایی چون تضاد با جامعه، نارضایتی، ناشادی فردی و شکست در مدرسه همراه است. هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر پرخاشگری و کنترل عواطف دانش آموزان پسر با اختلال رفتاری بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی با اختلال رفتاری شهر الشتر در سال تحصیلی 1403 - 1402 . از میان جامعه آماری تعداد 28 دانش آموز با اختلال رفتاری براساس نظر مشاوران و معلمان دانش آموزان به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و در ادامه از میان نمونه انتخاب شده به شیوه نمونه گیری تصادفی، تعداد 14 دانش آموز در گروه آزمایشیی و 14 دانش آموز در گروه گواه گمارده شدند. گروه آزمایشی تحت مداخه آموزش خودکنترلی هیجانی قرار گرفت، اما گروه گواه آموزشی را دریافت نکرد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، مقیاس کنترل عواطف و پرسش نامه مشکلات رفتاری راتر ۷ فرم B )معلم( استفاده شد. یافته ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره ) MANCOVA ( تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خودکنترلی هیجانی بر پرخاشگری و کنترل عواطف آزمودنی های پژوهش تأثیر معناداری داشته است ) ۰۵ / p>۰ (. به عبارت دیگر؛ آزمودنی های گروه آزمایشی در نتیجه دریافت رویکرد آموزش خودکنترلی هیجانی از کنترل پرخاشگری و عواطف بالاتری برخوردار بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت رویکرد آموزش خودکنترلی هیجانی، رویکردی مفید و سازنده در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان با اختلال رفتاری است.
تحلیل و طبقه بندى تغییرات معنایى واژگان دخیل عربى در زبان فارسى
حوزههای تخصصی:
واژه های دخیل بازتاب دهنده تأثیرات متقابل بین کشورهای مختلف و فرهنگ هایی است که روابط تاریخی، فرهنگی، دینی، اقتصادی و سیاسی مشترک دارند. برای مثال، زبان های عربی و فارسی از جمله زبان هایی هستند که به دلیل تعامل فرهنگی میان آنها، واژه هایی مشترک دارند. تأثیر زبان عربی در زبان فارسی به وضوح از طریق ورود واژگان عربی به دایره لغوی فارسی مشاهده می شود، به گونه ای که زبان فارسی معنای برخی از این واژگان را تغییر داده است. این تغییرات معنایی موجب بروز تداخل معنایی برای دانشجویان عربی زبان که زبان فارسی یاد می گیرند و نیز مترجمان می شود. به همین دلیل، این مقاله به بررسی این واژگان پرداخته و تلاش کرده است فهرستی از این واژگان تهیه کرده و آنها را طبقه بندی کند، همچنین معیارهایی که زبان فارسی در برخورد با این واژگان به کار برده است، استخراج نماید. این مطالعه واژگان عربی که از منابع مختلف جمع آوری شده اند و در لغت نامه ها به عنوان واژگان عربی الاصل و دخیل در زبان فارسی شناخته شده اند، پرداخته است. نتایج مطالعه نشان می دهند که زبان فارسی برخی از معانی واژگان عربی را به همان شکل وارد دایره واژگانی خود نکرده است، بلکه آنها را با توجه به مقتضیات زبانی خود به معانی جدیدی تبدیل کرده است. به ویژه، افعال، اسم های مرکب و صفات فارسی بیشترین تغییرات معنایی و دلالتی دارند.
بررسی هندسه مفهوم عاملیت انسان در دیدگاه جان دیویی و پیامدهای تربیتی آن
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
60 - 68
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی مفهوم عاملیت انسان در فلسفه جان دیویی و پیامد های تربیتی آن می پردازد. دیویی انسان را موجودی پویا و خلاق می داند که از طریق تعامل مستمر با محیط به رشد و تکامل می رسد. وی با رد دوگانه انگاری های سنتی، بر یگانگی ذهن و بدن و پیوند نزدیک انسان با محیط اجتماعی و طبیعی تأکید می کند. این مقاله با رویکرد کیفی و تحلیل فلسفی، ابعاد عاملیت انسان را در اندیشه دیویی تحلیل کرده و آن را به عنوان قابلیتی اکتسابی و پویا معرفی می کند که در فرایند تجربه و یادگیری شکل می گیرد. در فلسفه دیویی، مفهوم رشد به عنوان افزایش ظرفیت تعامل هوشمندانه با محیط و بازسازی تجربیات، جایگاه محوری دارد و با مفاهیمی همچون دموکراسی، که بستری برای مشارکت اجتماعی و یادگیری خلاق فراهم می آورد، پیوندی تنگاتنگ دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عاملیت انسان در نگاه دیویی، پیش نیاز تحقق رشد فردی و اجتماعی بوده و در جوامع دموکراتیک، به شکل گیری شهروندانی آگاه و مسئول می انجامد. این یافته ها، چارچوبی کاربردی برای بازاندیشی در نظام های آموزشی فراهم می آورد.کلمات کلیدی: جان دیویی، عاملیت انسان، رشد، تجربه، دموکراسی.
تاثیرآموزش شفقت به خود بر تنظیم شناختی هیجان و ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش شفقت به خود بر تنظیم شناختی هیجان و ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مشغول به تحصیل مقطع متوسطه دوم شهرستان بویین زهرا در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود. حجم نمونه پژوهش بر اساس پژوهش های آزمایشی انجام شده، شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، مصاحبه بالینی بر اساس معیارهای DSM-5، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ (2006)، پرسش نامه ترس از صمیمیت دسکاتنر و ثلن (1991) و مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسون و همکاران (2006) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش شفقت به خود منجر به افزایش استفاده از راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان و کاهش استفاده از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و همچنین، کاهش ترس از صمیمیت در نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای می شود (05/0p<). لذا، می توان از آموزش شفقت به خود در جهت بهبود تنظیم شناختی هیجان و کاهش ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای، استفاده نمود.
تأثیر بازی وارسازی دیجیتال بر بار شناختی و عملکرد تحصیلی دانشجویان دارای سبک شناختی وابسته به زمینه: رویکرد ردیاب چشمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۳
37 - 64
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر جهت سنجش تأثیر بازی وارسازی دیجیتال بر کاهش بار شناختی بیرونی و عملکرد تحصیلی دانشجویان دارای سبک شناختی وابسته به زمینه انجام گرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی، تک آزمودنی با طرح A-B-A بود. جامعه کلیه دانشجویان کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه بیرجند در سال 1401-1400، نمونه یک نفر و روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند بود. ابزارها: آزمون گروهی اشکال نهفته (GEFT) که توسط اولتمن و همکاران سال 1971، پرسشنامه یک سؤالی بار شناختی بیرونی که توسط پاس و همکاران سال 1994 ساخته شد، آزمون محقق ساخته عملکرد تحصیلی و دستگاه ردیاب چشمی بود. پس از انجام آزمون گروهی اشکال نهفته و شناسایی نمونه، به آزمودنی آموزش گرامر زبان انگلیسی، در مرحله خط پایه با چندرسانه ای فاقد عناصر بازی، مرحله آزمایش با استفاده از بازی وارسازی دیجیتال و در مرحله بازگشت به خط پایه نیز، با چندرسانه ای فاقد عناصر بازی، داده شد. هر مرحله طی 8 جلسه اجرا شد و در هریک داده های ردیابی چشم جمع آوری شده، آزمون بار شناختی و پیش آزمون و پس آزمون از آزمودنی به عمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی و استنباطی و تحلیل نمودار دیداری استفاده شد. یافته ها، نشان داد آموزش زبان انگلیسی با بازی وارسازی دیجیتال، بار شناختی بیرونی و عملکرد تحصیلی را افزایش داد. نتیجه گیری شد بازی وارسازی باعث ایجاد انگیزه و جلب توجه و درگیری فراگیر با محتوا گشته، بار شناختی بیرونی را افزایش داده و یادگیری حاصل شده و عملکرد تحصیلی افزایش یافته است.
طراحی آموزشی مبتنی بر اجتماع یادگیری زبان و تاثیر آن بر یادگیری خود راهبر، انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
161 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی آموزشی مبتنی بر اجتماع یادگیری زبان و تاثیر آن بر یادگیری خود راهبر، انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، نیمه آزمایشی با مراحل پیش آزمون و پس آزمون و گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در مقطع کارشناسی که در نیم سال دوم سال تحصیلی 1402-1401 واحد درس زبان انگلیسی را انتخاب کردند، بود. به روش نمونه گیری تصادفی ساده (بر اساس قرعه کشی)، تعداد 50 نفر انتخاب و در گروه های آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) جایگذاری شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های استاندارد یادگیری خود راهبر فیشر، انگیزش تحصیلی هارتر و خودکارآمدی تحصیلی شرر و مادوکس بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده از تحلیل کواریانس چند متغیری مانکوا جهت آزمون آماری فرضیه اصلی و جهت آزمون آماری فرضیه های فرعی از آزمون تحلیل کواریانس یک متغیری آنکوا در سطح معناداری 05/0=α، استفاده شد. در سطح اطمینان 95 درصد (05/0 = α)، یافته ها نشان داد استفاده از اجتماع یادگیری زبان بر یادگیری خود راهبر، انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی تاثیر مثبت دارد و بر مقدار آن می افزاید. هم-چنین، تاثیر استفاده از اجتماع یادگیری زبان بر یادگیری خود راهبر، انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان متفاوت است. به طوری که استفاده از الگوی مورد بحث نخست بر خودکارآمدی تحصیلی (اندازه اثر: 94/0)، سپس بر انگیزش تحصیلی (اندازه اثر: 70/0) و در نهایت بر یادگیری خودراهبر (اندازه اثر: 64/0) موثر می باشد.
مطالعه اثربخشی یادگیری بخش ماشینهای علوم نهم از طریق کاوشگری بر نحوه یادگیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش علوم بر یادگیری عمیق مفاهیم علمی و رفع بدمفهومش های فراگیران متمرکز و به شدت تحت تأثیر تفکر برساختگرایی قرار گرفت. از ملزومات آن، انتخاب روش تدریس مناسب و کاوشگرانه است، زیرا نیرو های بالقوه فراگیران را به سطح عملی ارتقا می دهد و معلم را نسبت به توانمندی های خلاق آگاه می کند. پژوهش زیر برای بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر کاوشگری، بر یادگیری علوم تجربی نهم انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل سه بخش در حیطه دانش، مهارت و نگرش طراحی شد. نتایج نشان داد روش کاوشگری قادر به رفع کردن بدمفهومش "با استفاده از ماشین های ساده کار کمتری انجام می شود" شد و تفاوت معنادار بین دو گروه مشاهده شد، ولی در مؤلفه های محاسبه کار در ماشین های ساده و شناخت ماشین های ساده تفاوت معناداری مشاهده نشد. ارزشیابی تکوینی فراگیران توسط چک لیستی با شاخص های متفاوتی در زمینه های مختلف مانند طراحی آزمایش، انتخاب وسایل، استفاده درست از وسایل حین آزمایش، جمع آوری داده ها و تبیین و نتیجه گیری، در نتایج مؤلفه های حیطه عاطفی و روانی-حرکتی، تفاوت معناداری بین داده های استخراج شده وجود داشت و نمرات پیش آزمون و پس آزمون دانش آموزان باهم متفاوت بود. تحلیل کیفی ارزشیابی تکوینی نشان داد کاوشگری تأثیر مثبتی بر مهارت ها، خصوصا مهارت های فرآیندی داشت.
چالش ها و فرصت های تربیتی و حرفه ای در عصرهوش مصنوعی: الزامات و اقتضائات مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با مرور تحلیلی ادبیات و پژوهش های جدید به بررسی نقش هوش مصنوعی (AI) در شکل دهی به آینده مدارس، مزایا و معایب احتمالی آن، نقش در حال تحول مدارس و معلمان و پیامدهای ناشی از آن می پردازد. هدف این مطالعه ارائه یک درک جامع از تأثیر بالقوه بکارگیری ابزارهای هوش مصنوعی در مدارس و ارائه پیشنهادهایی برای استفاده مؤثر از آن است. نتایج تحقیق نشان میدهد با به رسمیت شناختن هوش مصنوعی بعنوان یک واقعیت موجود و با درک نقش در حال تحول مدارس و معلمان،، هوش مصنوعی می تواند به طور موثری برای افزایش تجربیات یادگیری و آماده سازی دانش آموزان برای آینده به کار گرفته شود. بهبود برابری فرصت های آموزشی، بهبود یادگیری فردی متناسب با نیازهای ویژه و ارزیابی های دقیق شخصی سازی شده از جمله مزایای استفاده از هوش مصنوعی است. علاوه بر آن سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی می توانند حجم وسیعی از داده ها را برای متناسب کردن محتوای آموزشی تجزیه و تحلیل کنند و بازخورد فردی ارائه دهند، تعامل دانش آموز و نتایج یادگیری را افزایش دهند. با وجود مزایای بسیار زیاد، ابزارهای هوش مصنوعی با جمع آوری و تحلیل اطلاعات دانش آموزان نگرانی هایی در مورد حریم خصوصی و امنیت داده های دانش آموزان ومدارس بوجود می آورند. همچنین خطر اتکای بیش از حد به هوش مصنوعی که به طور بالقوه نقش تعامل انسانی و رویکردهای آموزشی شخصی سازی شده را کاهش می دهد، وجود دارد. توانمندسازی حرفه ای معلمان بهترین رویکرد در مواجهه با هوش مصنوعی و نحوه استفاده بهینه آن در مدارس است.
هنجاریابی مقیاس مهارت یادگیری خودرهیابی دانشجویان پزشکی در برنامه های درسی الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف هنجاریابی مقیاس مهارت یادگیری خودرهیابی دانشجویان پزشکی در برنامه های درسی الکترونیکی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان بودند که با تعریف ابزار موردنظر در سایت پرس لاین به صورت اینترنتی در پژوهش حاضر شرکت کردند. با توجه به استفاده از تحلیل عاملی تأییدی در این پژوهش، نمونه ای به حجم550 نفر به روش نمونه گیری داوطلبانه و آنلاین پرسشنامه موردنظر را تکمیل نمودند. جهت جمع آوری داده های موردنظر نیز از پرسشنامه هشت مولفه ایخودرهیابی دانشجویان پزشکی در برنامه های درسی الکترونیکی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها نیز ابتدا جهت بررسی عامل های مقیاس و توزیع گویه ها از تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزار SPSS-28 و سپس جهت اعتباریابی گویه ها و عامل ها از تحلیل عاملی تاییدی با نرم افزار Smart-PLS-3 استفاده شده است. نتایج نشان داد بارهای عاملی هر یک از گویه ها در 8 عامل پس از چرخش با واریانس مطلوب مورد تایید قرار گرفته زیرا مقدار قدرمطلق این ضرایب بیشتر است و عامل مربوطه نقش بیشتری در کل تغییرات (واریانس) متغیر مورد نظر دارد. بنابراین با توجه به نتایج تحلیل عاملی اکتشافی مولفه های پژوهش در هشت عامل خودکارآمدی، خودمدیریتی، کمک خواهی تحصیلی، انگیزش برای یادگیری، مسئولیت پذیری، خودسازمان دهی، خودکنترلی و خودارزیابی با 73 گویه مورد تایید قرار گرفته و از بارهای عاملی مطلوبی برخوردارند. تحلیل عامل تاییدی نیز نشان داد گویه های هر هشت مولفه پژوهش به جز گویه پنج کفایت لازم را برای ماندن در پژوهش دارند و مقادیر بارهای عاملی آنها مناسب بود و از برازش مطلوب برخوردار است. همچنین آلفای کرونباخ برای هر هشت مولفه بیشتر از 7/0 به دست آمده که نشان دهنده پایایی مطلوب است.
ارائه مدل جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان بر اساس انگیزه های دانشجومعلمان مطابق با اساسنامه دانشگاه فرهنگیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
99 - 116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حال حاضر با هدف ارائه مدل جذب دانشجو در دانشگاه فرهنگیان با توجه به تجارب زیسته و انگیزه های یکی از دانشجویان همگام با نگاهی بر اساسنامه این دانشگاه نگاشته شده است. روش انجام این پژوهش کیفی از نوع روایت پژوهی یا به عبارتی زیست نگاری بوده که در آن سوژه از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش مصاحبه ی بدون ساختار بوده که منجر به تولید مقولات و مضامین شده است. کدگذاری ها بر اساس روش استراوس و کوربین انجام شد. تحلیل روایت ها بر اساس روش تحلیل مضمون انجام شد. به منظور اطمینان از روایی روش های خودبازبینی محقق، چندسو سازی داده ها، تحلیل مورد منفی یا متباین و همچنین ناظران بیرونی مانند کمک از همکاران و استاد راهنما صورت گرفت. یافته ها حاکی از 9 مضمون و 18 مقوله محوری است که در فرآیند انتخاب سوژه مورد مطالعه در گرایشش به دانشگاه فرهنگیان نقش داشته است و انگیزه ها را نمایان می سازد. این 9 مضمون و 18 مقوله از طریق تفسیر و کدگذاری مصاحبه ی بدون ساختار از سوژه استخراج شد. با توجه به انگیزه های مستخرج از تحلیل روایتی تجارب زیسته سوژه و آمیختن آنها با آنچه در اساسنامه دانشگاه فرهنگیان مدنظر است یک مدل جذب دانشجو ارائه گردید.
پیش بینی درگیری شغلی معلمان بر اساس جو اخلاقی مدرسه و کیفیت زندگی کاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: معلم ها نقش اساسی در تربیت سرمایه های انسانی هر جامعه ای دارند و تربیت سرمایه انسانی از مهم ترین وظایف آن ها است، لذا پرداختن به موضوع درگیری شغلی آنان و ارتقای آن، از مسائل ضروری به حساب می آید. بر همین اساس، هدف پژوهش، تبیین درگیری شغلی معلمان شهرستان کاشان بر اساس جو اخلاقی مدرسه و کیفیت زندگی کاری شان بود. روش: نوع تحقیق، توصیفی همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهرستان کاشان به تعداد 3237 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده 320 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده ها سه پرسشنامه درگیری شغلی، جو اخلاقی و کیفیت زندگی کاری بود. روایی پرسشنامه ها به صورت محتوایی و سازه تایید شد. پایایی ابزارها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای درگیری شغلی 93/0، جو اخلاقی 87/0 و کیفیت زندگی کاری 93/0 برآورد شد. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Spss22 و ایموس گرافیک انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین جو اخلاقی (18/12±73/97) بالاتر از نمره ملاک 78، میانگین کیفیت زندگی کاری (68/16±8/77) کمی پایین تر از نمره ملاک 78 و میانگین درگیری شغلی (75/10±32/67) بالاتر از نمره ملاک 51 بود. همچنین بین جو اخلاقی و درگیری شغلی (30/0=r) و کیفیت زندگی کاری و درگیری شغلی (43/0=r) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر معنادار جو اخلاقی و کیفیت زندگی کاری بر درگیری شغلی، پیشنهاد می شود که سازمان های آموزشی به طور خاص و سایر سازمان ها به طور عام، توسعه و تقویت جو اخلاقی و توجه به بهبود کیفیت زندگی کاری پرسنل خود را سرلوحه برنامه های خود قرار دهند.
مجموعه داده های ضروری در طراحی لاگ بوک الکترونیکی در کارآموزی دانشجویان رشته فناوری اطلاعات سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: لاگ بوک وسیله ثبت فراگیر-محور است که چهارچوبی برای سازماندهی و ثبت فعالیت های آموزشی مختلف فراگیران فراهم می آورد تا بوسیله آن تجربیات یادگیری خود را مستند کنند. این مطالعه با هدف تعیین مجموعه داده های ضروری در طراحی لاگ بوک الکترونیکی برای کارآموزی دانشجویان رشته فناوری اطلاعات سلامت انجام شد. روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی، کاربردی است که به روش مقطعی در سال ۱۴۰۱ انجام گرفته است. جامعه پژوهش اعضای هیات علمی گروه فناوری اطلاعات سلامت و انفورماتیک پزشکی در سراسر کشور هستند. گام اول بررسی متون، مقایسه لاگ بوک های طراحی شده و مشاهده سیستم های رصد عملکرد دوره کارآموزی در رشته های مختلف، به منظور تهیه پیش نویس اولیه مجموعه داده های ضروری لاگ بوک الکترونیکی بود. در گام دوم با هدف تائید و اولویت بندی عناصر داده ای از تکنیک تصمیم گیری دلفی استفاده شد. یافته ها: چهار چوب پیشنهادی این پژوهش، برای تعیین عناصر داده ای ضروری در لاگ بوک الکترونیکی دانشجویان فناوری اطلاعات سلامت در دوره کارآموزی، به 4 بخش شامل عناصر داده ای مدیریتی با 2 محور (مکان، سطوح دسترسی)، عناصر داده ای کاربران با 3 محور (دانشجو، مربی کارآموزی، مدیر گروه)، عناصر داده ای عملکردی با 6 محور (دروس ارائه شده، برگزارکنندگان، مکان برگزاری، ثبت تجربیات، ثبت گزارشات، ارزیابی) و عناصر داده ای خروجی ها با 2 محور (نمودارهای مقایسه ای، گزارشات آماری) تقسیم بندی شد. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر عناصر داده ای ضروری در طراحی لاگ بوک الکترونیکی دانشجویان فناوری اطلاعات سلامت با استفاده از تکنیک تصمیم گیری دلفی و نظرسنجی از متخصصان و دست اندکاران دوره کارآموزی تعیین شد بنابراین در صورت استفاده مناسب می تواند در ارتقای یادگیری دانشجویان و هدفمند کردن دوره کارآموزی موثر باشد.
بررسی فعالیت های بین المللی دانشگاه های دولتی شهر تهران در حوزه علوم انسانی و اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی فعالیت های بین المللی شدن دانشگاه های دولتی شهر تهران در حوزه علوم انسانی و اجتماعی بود. روش: پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته اکتشافی و بهره گیری از روش کیفی تحلیل محتوا و نیز روش کمی انجام شد. شرکت کنندگان پژوهش حاضر در بخش کیفی، صاحب نظران و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها با آثار نوشتاری مرتبط، تجربه تدریس در دانشگاه های بین المللی و یا تجربه تدریس دوره های آموزشی مرتبط با بین المللی شدن، مدیران دفاتر بین المللی و رؤسای دانشکده های بین المللی در دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند که تعداد 12 نفر از میان آن ها به صورت هدفمند جهت انجام مصاحبه عمیق انتخاب شدند و مصاحبه ها تا آنجا ادامه یافت که داده ها به اشباع نظری رسیدند. بر مبنای یافته های حاصل از تجزیه وتحلیل های مرحله کیفی، پرسشنامه پژوهش طراحی شد و در نمونه آماری 250 نفر از اعضای هیئت علمی و دانشجویان مقطع دکتری رشته های علوم انسانی و اجتماعی در دانشگاه های علامه طباطبائی، تهران، الزهرا و تربیت مدرس که به روش نمونه گیری نسبتی طبقه ای انتخاب شده بودند، اجرا و داده های کمی پژوهش گردآوری شد. یافته ها: درنهایت یافته های پژوهش در بخش کیفی نشان داد که فعالیت های بین المللی شدن دانشگاه شامل تبادل استاد و دانشجو و پژوهشگر، تعامل و همکاری های علمی و پژوهشی، آموزش و پژوهش و خدمات بین المللی، تبادل دانش و نظریه، ایجاد فرهنگ بین المللی، جذب نخبگان، درآمدزایی و رقابت می باشد. نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که هر 8 مؤلفه فعالیت های بین المللی دانشگاه ازنظر اعضای هیئت علمی دانشگاه و دانشجویان به طور معناداری پایین تر از متوسط و در وضعیت نامطلوب قرار دارد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه فعالیت های بین المللی در دانشگاه های دولتی شهر تهران در حوزه علوم انسانی و اجتماعی از سطح پایینی برخوردار هستند، لذا به مدیران و متولیان دانشگاه پیشنهاد می شود با نظارت بیشتر بر فعالیت های دفتر همکاری های بین الملل دانشگاه بین المللی شدن را با جدیت و رسمیت بیشتری دنبال کنند و دانشجویان و اساتید بیشتر با این پدیده روبه رو شوند.
تأثیر آموزش فلسفه ورزی با داستان های بومی- ایرانی بر قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارتقاء قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه یکی از اهداف اصلی در نظام تعلیم و تربیت هست؛ بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش فلسفه ورزی با داستان های بومی- ایرانی بر قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه دانش آموزان بود. روش کار: روش پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه های چهارم و پنجم ابتدایی شهر چالوس در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند؛ و به مقیاس تفکر نقادانه ریکتس و پرسشنامه قضاوت سینها و وارما پاسخ دادند. گروه آزمایش در 17 جلسه آموزش فلسفه ورزی شرکت نمودند اما گروه گواه در لیست انتظار بودند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل کووایاریانس چند متغیره انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین نمرات قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه گروه آزمایش و گواه تفاوت وجود دارد و میزان رشد قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه در گروه آزمایش از گروه گواه بیشتر بود (01/0>P). نتیجه گیری: برنامه آموزش فلسفه ورزی با داستان های بومی- ایرانی بر قضاوت اخلاقی و تفکر نقادانه دانش آموزان تأثیر مثبت داشت.
اثربخشی روش تدریس کلاس معکوس در درس روش تحقیق دوره کارشناسی با استفاده از بستر آموزش الکترونیکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روش آموزشی "کلاس معکوس" یکی از شیوه های نوین پرطرفدار آموزشی است. هدف پژوهش بررسی امکان استفاده از پتانسیل آموزش الکترونیکی برای اجرای کلاس معکوس بود. روش ها: این پژوهش از لحاظ رویکرد کمی، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش تحلیل، تمام آزمایشی بود. جامعه و نمونه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان پسر درس روش تحقیق دوره لیسانس علوم تربیتی دانشگاه قم بودند که به صورت تصادفی به دو گروه گواه و آزمایش 12 نفره تقسیم شدند (هر گروه 12 نفر)، سپس مبحث "بیان مسئله" که از مباحث مهم و کمی پیچیده درس روش تحقیق است، برای تدریس انتخاب و بر اساس طرح پس آزمون با گروه گواه، طرح آزمایشی به صورت یک سو کور، در یک جلسه اجرا گردید. مبحث "بیان مسئله" برای گروه گواه با روش تدریس "سخنرانی" و برای گروه آزمایش با روش تدریس "کلاس معکوس" اجرا گردید. داده های حاصل از پس آزمون با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شد. یافته ها: یافته های تحلیل نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه از میانگین نمره بالاتری برخوردار بودند که افزایش یادگیری با روش تدریس "کلاس معکوس" را نشان داد. نتیجه گیری: بنابراین نتیجه گیری می شود که برای افزایش کیفیت آموزشی می توان به توسعه و فراگیری این روش پرداخت و لذا به اساتید و معلمان توصیه می شود که مهارت خود در استفاده از این روش را افزایش دهند، به دفتر آموزشهای ضمن خدمت، توصیه می شود، آموزش این دوره را در دستور کار خود قرار دهد، و به دفتر فنی توصیه می شود امکانات فنی و الکترونیکی مورد نیاز برای پیاده سازی مناسب این روش را فراهم نمایند، همچنین در انتهای مقاله برای اجرای بهتر این روش، توصیه هایی بیان گردیده است.
شناسایی ردپای تلفیق در فعالیت های تربیتی نومعلمان دوره ابتدایی؛ یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
65 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی نحوه کاربرد تلفیق و شیوه های آن در فعالیت های تربیتی نومعلمان دوره ابتدایی است. این پژوش با رویکرد کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. شرکت کنندگان آن از میان دانش آموختگان رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان مشهد بودند که 17 نفر از آنان به طور هدفمند انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند و جهت تحلیل و اعتباریابی داده های پژوهش از روش هفت مرحله ای کلایزی و روش لینکلن و گوبا استفاده شد. در مجموع، سه بعد (تلفیق مواد درسی مختلف، تلفیق مواد درسی با محیط زندگی و تلفیق مواد درسی با بازی)، نه مضمون اصلی و 29 مضمون فرعی شناسایی شد. نتایج نشان داد که نومعلمان از طریق مدنظر قرار دادن ارتباطات عمودی و افقی، مواد درسی مختلف را با یکدیگر تلفیق می کنند. از طریق مرتبط ساختن آموزه های کلاس درس با زندگی روزمره نیز امکان ترکیب اهداف درسی با حقایق زندگی را فراهم آورده و از طرفی با محور قرار دادن بازی در تدریس، واحدهای یادگیری را به صورت ترکیبی ارائه می کنند تا تحقق مقاصد آموزشی را تسهیل کنند.
تأثیر آموزش ادراک فضایی دیداری بر ارتقاء تئوری ذهن در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مهارت های ادراک دیداری فضایی بر تئوری ذهن دانش آموزان 8 تا 10 ساله دچار اختلال یادگیری شهر مشهد انجام شد. این پژوهش به لحاظ رویکرد، از نوع کمی و از نظر طرح تحقیق، از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر 8 تا 10 ساله که با علائم اختلال یادگیری به مراکز اختلال یادگیری شهر مشهد مراجعه کردند، است. نمونه آماری نیز شامل 30 نفر است که به روش نمونه گیری غیر احتمالی از نوع هدفمند از بین جامعه آماری تحقیق انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای آموزش مهارت های ادراک دیداری فضایی را دریافت کردند در حالی که گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. کلیه شرکت کنندگان قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل، با آزمون تئوری ذهن استیرنمن سنجیده شدند. داده های این پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و نرم افزار spss.24 تجزیه و تحلیل شد.نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش مهارت های ادارک دیداری فضایی منجر به بهبود نمره کل تئوری ذهن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شد. نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش 10 جلسه 60 دقیقه ای ادراک دیداری فضایی، به میزان چشمگیری باعث ارتقاء تئوری ذهن در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در مقایسه با گروهی که این آموزش را دریافت نکرده اند، می شود؛ همچنین با اجرای مداخلات آموزشی به منظور بهبود مهارت های ادراک دیداری فضایی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری به ارتقاء تئوری ذهن نیز در آنها کمک می کند که در نهایت منجر به بهبود اختلال یادگیری می شود.