فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱٬۴۳۲ مورد.
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۸
71 - 110
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی براساس TPACK انجام شد. روش پژوهش سنتزپژوهی همراه با تحلیل محتوای قیاسی است. میدان آماری ، مقالات مرتبط بین سال های 2000 تا 2020 است. روش نمونه گیری هدفمند و تا مرحله اشباع ادامه یافت. ابزار گردآوری، فرم های فیش برداری است. اعتبار یافته ها با معیار باورپذیری تأیید و به روش حسابرسی اطمینان پذیری از یافته ها حاصل شد. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی با بکار بردن نظام مقوله قیاسی و کدگذاری موضوعی انجام شد. بررسی نتایج نشان داد که مهم ترین مؤلفه های شایستگی های مرتبط با فناوری برای برنامه درسی قصد شده رشته آموزش ابتدایی براساس TPACK، شامل 23 مؤلفه دانش فناوری، 16 مؤلفه دانش محتوای فناوری، 18 مؤلفه دانش پداگوژی فناوری و 19 مؤلفه دانش محتوای پداگوژی فناوری است.
اعتبارسنجی الگوی پذیرش تغییر برنامه ی درسی معلمان دوره ی ابتدایی شهر بیرجند: مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
221 - 235
حوزههای تخصصی:
امروز با توجه به تغییرات سریع در حوزه ی فناوری و نیازهای کنونی و آینده، تغییر برنامه ی درسی بیش از پیش ضروری می نماید. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی الگوی پذیرش تغییر برنامه ی درسی معلمان دوره ابتدایی شهر بیرجند طراحی و اجرا گردید. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش کل معلمان مقطع ابتدایی شهر بیرجند را که شامل 500 نفر بودند در بر گرفت. نمونه ی مورد بررسی به شیوه ی خوشه ای تصادفی تعداد 220 مشارکت کننده برآورد و مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و مدل معادلات ساختاری با نرم افزار PLS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که پرسشنامه ی تدوین شده از پایایی و روایی بالایی برخوردار است. تمامی مسیرها در مدل مورد بررسی جز یک مسیر تأیید گردید و مدل از برازش خوبی برخوردار بود. نگرش معلمان نسبت به تغییر برنامه ی درسی، پیش بینی کننده ی ادراک آنان از مفید بودن و آسان بودن تغییر برنامه ی درسی است. ادراک از مفید بودن تغییر برای دانش آموزان نتوانست پیش بینی کننده ی پذیرش تغییر برنامه ی درسی باشد. ادراک از آسان بودن اجرای برنامه ی درسی تغییریافته، پیش بینی کننده ی پذیرش تغییر برنامه ی درسی است.
مدارس ابتدائی سوئد
منبع:
بهار تیر ۱۳۰۰ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی زیرزمینی در حوزه قومیت در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش قصد دارد برنامه درسی زیرزمینی را در حوزه قومیت تبیین و شواهد عملی آنرا از محیط مدارس ایران،ارایه کند. رویکرد حاکم بر پژوهش حاضر ، باتوجه به ماهیت موضوع پژوهش ،کیفی است. ابزارها و روش های گرداوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه و مشاهده است .براساس نتایج این تحقیق،وقتی در برنامه های درسی رسمی،قومیت ها از جایگاه مناسبی برخوردار نباشند ودر بسیاری از موارد،تحقیر فرهنگی خرده فرهنگ ها را به دنبال داشته باشد،به عبارتی وقتی اشغال فرهنگی در مدارس اتفاق می افتد،در چنین شرایطی، قومیت به عنوان یکی از زمینه های اصلی شکل گیری برنامه های درسی زیرزمینی به شمار می رود.همچنین براساس تحلیل داده ها،7 مضمون اصلی مربوط به این پژوهش عبارتنداز:ارجحیت زبان مادری بر زبان رسمی،تعصب قومییتی ،مخالفت با محتوای برنامه درسی رسمی،بکارگیری نمادهای قومیتی در مدارس،گسترش موسیقی قومیتی و نمادهای آنها ، تحقیر قومیت های دیگر و گسترش افکار تجزیه طلبانه
تجارب زیسته سرباز معلمان از کار در مدارس ابتدایی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف توصیف تجارب زیسته سرباز معلمان از کار در مدارس ابتدایی روستایی انجام شد. مطالعه حاضر در سال تحصیلی 97-1396 با رویکرد کیفی، از نوع پدیدار شناسانه روان شناختی، با نمونه گیری هدف مند و با مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 12 نفر از سرباز معلمان شاغل در مناطق آموزش و پرورش هشترود و نظرکهریزی انجام گرفت. تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها به صورت دستی و با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد. راهبرد های اعتباربخشی به داده ها با استفاده از روش های ممیزی بیرونی ، چند سویه سازی، بازبینی اعضاء و درگیری طولانی مدت پژوهشگر در جریان مصاحبه انجام شده است. یافته ها ی حاصل از مصاحبه ها در چهار مرحله و با خوشه های معنای ی اصلی"انگیزه"، " چالش های آموزشی" ، "منزلت و شأن معلمی"، "مسائل حرفه ای" و"ابهام" و چندین خوشه معنایی فرعی استخراج شد. پیشنهاد می شود با تدارک سازوکار قانونی ، سرباز معلمان اجازه شرکت در آزمون استخدامی ماده 28 آموزش و پرورش را داشته باشند. در صورت قبولی و موفقیت در گذراندن دوره یکساله مهارت ها و صلاحیت های معلمی، از آن ها در آموزش و پرورش استفاده شود.
بررسی اثر محیط دوزبانه کردی- فارسی بر پیشرفت سواد خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
23 - 38
حوزههای تخصصی:
این نوشته، مختصری از پژوهش در قلمرو آموزش زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و ملّی در نظام آموزش و پرورش ایران است. در این تحقیق، رویکرد و روش های آموزش زبان فارسی در گام نخست زبان آموزی بررسی شده است؛ از این رو، به اولین مرحله ی آموزش رسمی و برنامه ی آموزش فارسی توجه نموده، تنها به بررسی کتاب های فارسی اول دبستان پرداخته ایم. نخست، مقصود از رویکرد بیان شده، انواع رویکرد زبان آموزی در تاریخ آموزش زبان فارسی از گذشته تا کنون به دست داده شده است. سپس روش های آموزش الفبا یا نشانه های زبان فارسی در مرحله ی نخست آموزش و یادگیری بررسی و تبیین شده، از دید روان شناسی و زبان شناسی مورد تأمل قرار گرفته است. سرانجام، ضمن بازشناسی رویکردها و روش های فارسی آموزی، روش مناسب تر آموزش زبان فارسی و رویکرد ویژه ی نظام آموزش رسمی امروز ایران نیز معرفی شده است.
تبیین منطق برنامه درسی آموزش علوم بر مبنای فلسفه علم رئالیسم استعلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه علم یکی از مبانی نظری و اصیل تدوین و طراحی برنامه درسی آموزش علوم است. در دوره های مختلف تاریخی نیز هر یک از سنت های فلسفه علم تجربه گرایی یا ایده آلیسم، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم پیام ها و استلزاماتی برای آموزش علوم داشته اند. این مقاله، منطق آموزش علوم را بر اساس رئالیسم استعلایی روی باسکار به عنوان بدیل فلسفه های علم رایج به شیوه استنتاجی بررسی نموده است. به این منظور در آغاز هسته مرکزی رئالیسم استعلایی که بر سه عنصر واقع گرایی هستی شناختی، نسبی گرایی معرفت شناختی و عقلانیت داوری تمرکز دارد، معرفی و در نهایت پیامدهای این عناصر برای منطق برنامه درسی آموزش علوم به بحث گذاشته شد. یافته های پژوهش نشان داد، ترکیب واقع گرایی هستی شناختی و نسبی گرایی معرفتی رویکرد واقع گرایی سازه گرایانه را برای آموزش علوم به ارمغان می آورد. واقع گرایی سازه گرایانه به این معناست که علم اگرچه محصول تخیل خلاقانه انسان است، اما همواره معطوف به واقعیت بیرونی است. بر این اساس در آموزش علوم علاوه بر به رسمیت شناختن فعالیت دانش آموزان به عنوان سازنده های فعال دانش، بر مشاهده و ارتباط با واقعیت بیرونی نیز تاکید گردد. همچنین عنصر سوم فلسفه علم باسکار عقلانیت داوری است که رویکرد انتقادی را برای آموزش علوم توصیه کرده است.
ارزیابی ظرفیت کتاب های درسی ریاضی دوره متوسطه اول در ترویج یادگیری عمیق مفاهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، یک پژوهشِ تحلیل محتوا گزارش می شود که هدف آن بررسی میزان توجه به یادگیری عمیق مفاهیم ریاضی در کتاب های درسی ریاضی دوره متوسطه اول است. بر این اساس محتوای سه سرفصلِ اعداد، اعمال و جبر از سه کتاب ریاضی هفتم، هشتم و نهم برای تحلیل انتخاب شد. در فرآیند تحلیل، هر مسئله به عنوان یک واحدِ تحلیل در نظر گرفته شد. چارچوب نظری از ادبیات پژوهشی مرتبط با هدف اخذ شد و پس از جرح و تعدیلِ چارچوب، مسائل از نظر چهار معیارِ «پیچیدگی رویه ای»، «نوع فرآیند حل»، «تکرار» و «تمرین/کاربرد» بررسی شدند. نتایج نشان داد که در معیار اول، در هر سه کتاب، تقریبا 80 درصد مسائل در طبقه ی «پیچیدگی رویه ای پایین» بود؛ در معیار دوم، در دو کتاب پایه ی هشتم و نهم، حدود 90 درصد مسائل با «استفاده از رویه ها» قابل حل بودند و این میزان برای کتاب پایه ی هفتم به 80 درصد می رسید؛ در معیار سوم و چهارم نیز در هر سه کتاب، مسائل عمدتا در طبقات «تکرار» (60 درصد) و «تمرین» (90 درصد) قرار گرفتند. در مجموع، نتایج تحلیل مسائل سه کتاب نشان داد که در سرفصل های اعداد، اعمال و جبر، میزان تکرارِ تمرین های کمتر پیچیده که با استفاده از رویه های از قبل آموخته شده قابل حل هستند، زیاد است. این امر نشان می دهد که کتاب های درسی ریاضی متوسطه اول، با اهداف برنامه درسیِ قصد شده فاصله دارند و بیشتر بر یادگیری به روش تکرار و تمرین تکیه می کنند.
نظریه پردازی در برنامه درسی: تبیینِ تفهمی تجربه های تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازی در برنامه درسی روش شناسی تدوین نظریه است و بر این اساس دو ساختار تبیینی و تفهمی برای تدوین نظریه ها مشخص شده است. نظریه های تبیینی به سیاق علوم تجربی و نظریه های تفهمی با در نظر گرفتن درجاتی از درگیر شدن شخصی، تکرار ناپذیری و فهم پیچیدگی ها تدوین می شوند. در این مقاله دو ایده اصلی نظریه پردازی عینیت گرا-کاهش گرا و ذهنیت گرا -رمز و راز گرا و شاخه نومفهوم گرایی مربوط به آن در انطباق با نظریه های تبیینی و تفهمی قرار می گیرند و نابسندگی آنها در مواجهه با ساحت های حیات انسانی مشخص می شود. عصب پدیدارشناسی به عنوان درمان نابسندگی بخشی نگری و تفکیک منابع معرفتی و ذهنی معرفی و بر اساس اصول آن، مسائل به شکل شبکه ای از وجوه مختلف پدیدارهای متنوع و حالت های ناظر بر محتوای آنها صورت بندی می شود.
لزوم بازاندیشی در محتوای کتاب های درسی ریاضی پایه هفتم و هشتم از منظر استدلال و اثبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصدیق یک گزاره ریاضی، عموماً برای دانش آموزان مشکل است؛ آن ها حتی بسیاری از مواقع، لزوم آن را درک نمی کنند. پیچیدگی هایی که در ماهیت ارزشمند استدلال و اثبات پنهان شده، اهمیتِ نحوه ی ارائه ی آن ها را در کتب درسی، بیشتر مشخص می کند. هدف از این مطالعه، تعیین میزان حضور انواع استدلال، به خصوص استدلال استنتاجی در کتاب های درسی ریاضی پایه های هفتم و هشتم می باشد. به این منظور از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بیشترین میزان استدلال، از جمله انواع سطوح استنتاج موجود در کتاب ها، در محتوای هندسی دیده می شود؛ البته استثناهای غیرمنتظره ای هم وجود دارد. در مجموع توزیع استدلال استنتاجی در فصول کتاب هفتم و هشتم یک دست و یکنواخت نیست، ولی فقر استنتاج در بیشتر فصل های مربوط به محتوای حساب و آمار و احتمالات دیده می شود. بعلاوه، برخلاف انتظار میزان استدلال های آزمایشی در کتاب هشتم، نه تنها کاسته نشده بلکه نسبت به کتاب هفتم حدود دو برابر است. در انتهای نوشتار حاضر، در مورد ملاحظاتی که برای تغییر تمرکز از استدلال استقرایی به استنتاجی باید در نظر گرفته شود، بحث می شود.
چارچوبی برای طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی «کار و فناوری» (با تأکید بر دوره متوسطه اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۰
33 - 60
حوزههای تخصصی:
در بیشتر کشورها، در دوره آموزش عمومی، حوزه ای از یادگیری با هدف تربیت فناورانه تعریف شده است. این حوزه در گذشته از الگوی آموزش های حرفه ای و فنی پیروی می کرد. در دهه آخر قرن بیستم این الگو تحت تأثیر تحولات اجتماعی، اقتصادی و فناورانه به سمت آموزش فناوری نوین تغییر جهت داد. با توجه به تأکید بر تربیت فناورانه در سند چشم انداز بیست ساله، سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و برنامه درسی ملی، این پژوهش با هدف ارائه چارچوبی برای برنامه ریزی درسی در درس کار و فناوری، به تحلیل اسناد، ادبیات پژوهشی و منابع برنامه های درسی آموزش فناوری در سطح جهانی پرداخته است. نتیجه این بررسی نشان دهنده توجه به سواد فناوری برای زندگی در قرن بیست و یکم به عنوان چشم انداز است که ایجاد درک فناورانه، توانایی استفاده و ارزیابی فناوری هدف های اصلی آن محسوب می شود. برنامه درسی کار و فناوری می تواند شامل اهداف متنوعی در برنامه درسی مطابق با دیدگاه؛ دیسیپلینی، شایستگی – محور، فرایند شناختی، ارتباط شخصی بازسازگرایی باشد که در قالب «واحد» برای تدریس آماده می شود. در این چارچوب منبع محتوا از تحلیل های سیستمی به دست می آید و در بردارنده ابعاد سه گانه مفهوم جامع فناوری؛ دانش، فرایند و زمینه است. همچنین روش تدریس با طبیعت روش هایی که مهندسان و فناوران بکار می گیرند متناسب است و سنجش دانش آموزان نیز بازتابی از روش تدریس و ماهیت فناوری خواهد بود.
Investigating the Relationship between Problem Solving Skills with Self-Efficacy and Social Adjustment of Kermanshah Female Students(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۲, Issue ۳, ۲۰۲۱
55 - 63
حوزههای تخصصی:
Purpose : The present research was conducted with the aim of investigating the relationship between problem solving skills with self-efficacy and social adjustment of Kermanshah female students. Methodology : This research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was cross-sectional from type of correlational. The study population was female high school students in Kermanshah city in the 2021-2 academic year with number 4100 people, that the sample size based on Krejcie and Morgan table was estimated 350 people who were selected by cluster method. Data were collected with using the problem solving skills inventory (Hepner and Patterson, 1982), self-efficacy scale (Scherer et al., 1982) and social adjustment subscale in adjustment inventory (Sinha & Singh, 1993) and their face validity was confirmed by experts and their reliability was determined by Cronbach's alpha method were obtained 0/80, 0.82 and 0.87, respectively. To analyze the data were used from the methods of Pearson correlation coefficients and multiple regression with enter model in SPSS software. Finding : The findings showed that problem solving skills and its dimension including problem solving confidence, approach-avoidance style and personal control had a positive and significant correlation with self-efficacy and social adjustment of female students. Also, the findings showed that the dimensions of problem solving skills were able to significantly predict the self-efficacy and social adjustment of female students (P<0.001). Conclusion : The results indicated the effective role of problem solving skills in predicting self-efficacy and social adjustment of female students. Therefore, education system specialists and planners to improve their self-efficacy and social adjustment can promote their problem-solving skills.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی چندفرهنگی برای دوره تعلیم و تربیت عمومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
71 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباربخشی ویژگی های الگوی مطلوب برنامه درسی چند فرهنگی در دوره ابتدایی (تعلیم و تربیت عمومی) در ایران است. برای این منظور، با توجه به نوع نگاه آیزنر به ماهیت برنامه درسی به عنوان فرایندی پویا، دیالکتیکی و غیرخطی، از دیدگاه ایشان برای تبیین و طراحی ابعاد برنامه ریزی درسی استفاده شده است. روش پژوهش حاضر، روش ترکیبی (کمی و کیفی) است به گونه ای که تلاش شده است با اتخاذ رویکرد نظام مند در حوزه طراحی برنامه های درسی و با استفاده از منابع و اسناد معتبر ملی و بین المللی الگوی مطلوب تدوین شود. ازجمله ویژگی های این الگو می توان به بومی بودن، توجه به ویژگی های مخاطبان، علمی بودن، سادگی، بدیع بودن، نگاه تربیتی، و رویکرد فعال در آموزش و یادگیری اشاره کرد. به منظور اعتباربخشی الگوی پیشنهادی از نظرات بیست نفر از متخصصان حوزه آموزش چند فرهنگی استفاده شد که این افراد، الگوی مطلوب را در حد بالایی تأیید نمودند. البته به کارگیری این الگو مستلزم توجه به مواردی است که از آن جمله می توان به داشتن یک نگرش سیستمی به آموزش چند فرهنگی، تربیت معلمان و توجه به مسائل ساختاری و سازمانی اشاره کرد. کلیدواژه ها : برنامه درسی چند فرهنگی، الگوی مطلوب، اعتباربخشی، دوره عمومی
تبیین دلایل شکست اصلاحات آموزشی و میزان مقاومت معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۸
159 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین دلایل شکست اصلاحات آموزشی و میزان مقاومت معلمان در مواجهه با طرح های اصلاحی برنامه درسی است. ابتدا با روش سنتز پژوهشی، پژوهش های موجود در زمینه مورد بحث گردآوری شده، سپس جهت مطالعه میزان مقاومت معلمان، واکنش های 137 معلم دوره ابتدایی (پایه های اول، دوم و سوم) نسبت به اصلاحات آموزشی جمع آوری و تحلیل شده است. نتایج نشان داده است اصلاحات آموزشی با مقاومت معلمان تازه کار و باسابقه مواجه است. جامعه آماری پژوهش شامل 78 نفر معلم روستایی و 59 نفر معلم شهری کم سابقه و پر سابقه بودند. یافته ها نشان داد حدود 68 درصد معلمان مرد روستایی و شهری مخالف تغییرات بودند. این یافته بین معلمان روستایی زن نیز 67 درصد بود. درصد مخالفان در بین معلمان زن شهری اندکی کمتر و 59 درصد بود. آزمون تی نشان داد بین معلمان زن و مرد، معلمان شهر و روستا و معلمان کم سابقه و پر سابقه تفاوت معنی داری در نحوه رویارویی با تغییرات وجود ندارد. مجموع یافته های سنتز پژوهی و پیمایشی نشان داد شکست اصلاحات آموزشی در ایران به دلایل زیر اتفاق می افتد: عدم زنده انگاری پدیده مدرسه، برنامه درسی و گروه اجرا کننده آن و در نظر نگرفتن بعد فرهنگی در اصلاحات آموزشی. نمی توان بدون درک عملکرد واقعی مدارس به تغییر خوش بین بود. نقطه شروع اصلاحات در تحول بنیادین اخیر، درک شیوه های عملکرد واقعی مدارس نبوده است. در آخر پیشنهاد هایی برای اجرای مؤثر تغییرات ارائه شده است.
ظرفیت آموزش مسائل مدل سازی برای تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: با توجه به تأکید سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران بر ارتقای مهارت های مدل سازی دانش آموزان، این مطالعه به بررسی نگرش ریاضی و نظرات ۲۴۴ دانش آموز پایه دوم متوسطه درباره مسائل مدل سازی ریاضی می پردازد. این تحقیق به صورت پیش آزمون-مداخله آموزشی-پس آزمون برگزار شد. مداخله آموزشی به این صورت بود که دانش آموزان در دو گروه با شیوه آموزشی متفاوت شیوه آموزشی مستقیم (معلم محور) و شیوه استراتژی عمل گرا (دانش آموز محور) طی 6 جلسه به حل مسائل مدل سازی ریاضی پرداختند. برای جمع آوری اطلاعات از یک پرسشنامه در مقیاس لیکرت و یک پرسشنامه باز پاسخ استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش مسائل مدل سازی در هر دو گروه آموزشی، بهبود نگرش ریاضی دانش آموزان را به همراه داشته است. به علاوه، درحالی که اغلب دانش آموزان درباره مسائل مدل سازی نگرش مثبتی دارند، آن ها را کاربردی و جالب توصیف کردند، برخی هم نظراتی منفی داشتند.
Identifying and Ranking the Criteria for Evaluating the Performance of Azad University Faculty Members by the Analysis Network Process Method(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۳, Issue ۱ , ۲۰۲۲
61 - 79
حوزههای تخصصی:
The main purpose of this study is to identify and rank the criteria for evaluating the performance of Azad University faculty members using the Analysis Network Process method. The research method is mixed. The sample size of the qualitative section was 15 managers of departments who were purposefully selected by theoretical sampling strategy. Data collection was a semi-structured interview. The data obtained from the analyzed interviews were coded using the Grounded theory. Its validity and reliability were checked and confirmed using the results of three-way consensus. Data analysis was performed in three stages of open, axial, and selective coding. In open coding, concepts and cues were extracted from the interviews. In the selective coding stage, three categories (training, research, consulting services) were compressed and considered as the main dimensions of performance evaluation, and then four sub-components were conceptualized for each dimension. A total of twelve categories were conceptualized and then the dimensions and components were ranked using super design software. The sample size was a quantitative section of 30 faculty members who were randomly selected and the tool for collecting quantitative findings was a researcher-made questionnaire. It was an Analysis Network Process. Findings showed: The factors of consulting services, research and education are in order of priority. In education, respectively, components of teaching quality, spiritual competence, psychological competence and managerial competence, in research, respectively, components of communication competence, competence of new technologies, competence of innovation and creativity, entrepreneurship and cognitive competence. Intercultural competence, foreign relations competence, and the most and least important in the group that experts can use the above dimensions and components in evaluating the performance of faculty members.
مقایسه میزان حضور مولفه های هویت ملی در کتاب های قدیم و جدید زبان انگلیسی نظام آموزش و پرورش رسمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
147 - 174
حوزههای تخصصی:
مسئله هویت ملی می تواند به عنوان یکی از عناصر مهم تشکیل دهنده شخصیت فرد و بارزترین نوع هویت جمعی به شمار رود. از طرفی نظام آموزش و پرورش از جمله عناصر اصلی شکل دهنده هویت فردی افراد جامعه است، لذا بررسی کتاب های آموزشی و مواد درسی به عنوان اصلی ترین بخش های این مهم می تواند زمینه ساز ایجاد بسترهای مناسب رشد و ارتقا هویت افراد جامعه باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه میزان حضور مولفه های هویت ملی در کتاب های قدیم و جدید زبان انگلیسی آموزش و پرورش رسمی ایران صورت پذیرفته است. روش مورد استفاده برای تحقق بخشیدن به این هدف، روش توصیفی-تحلیلی از نوع کتابخانه ای (اسنادی)و تحلیل محتوای کتاب های تازه تالیف زبان انگلیسی دوره متوسطه اول با عنوان (English for schools: Prospect Series) و کتاب های زبان انگلیسی دوره راهنمایی قدیم (The Right Path to English) است. در این راستا ابعاد مختلف هویت ملی از جمله ابعاد ملی، فرهنگی، مذهبی، جغرافیایی، سیاسی، اقوام و خرده فرهنگ ها و نیز نمادهای ملی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ابعاد مختلف هویت ملی را می توان در قالب تصاویر و کلمات کتاب های تازه تالیف زبان انگلیسی به وضوح مشاهده کرد و این امر در مقایسه با کتاب های دوره راهنمایی قدیم بسیاردقیق تر و بیشتر مورد توجه مولفان قرار گرفته اند و تفاوت معناداری در نمود مولفه های مورد بررسی مشاهده می گردد.
نیازسنجی برنامه درسی زبان آموزی دانش آموزان پیش دبستانی مناطق دوزبانه، براساس مدل کلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
39 - 62
حوزههای تخصصی:
هدفِ پژوهش حاضر، نیازسنجی برنامه ی درسی زبان آموزیدانش آموزان مناطق دوزبانه، بر اساس مدل کلاین است. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی و فن نیازسنجی «رویداد مهم» است.جامعه آماریِ پژوهش شامل 33 نفرمربی پیش دبستانی و 73 نفر معلّم پایه اوّلِ ابتدایی است. ابزارهای پژوهش پرسش نامه محقق ساخته، مشاهده و مصاحبه است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در عنصر «اهداف» مقوله گوش دادن؛ در «محتوا» فعالیت های آموزشی جذاب؛ در «فعالیت های یادگیری» زبان آگاهی تکیه گاه آموزش نباشد؛ در «ارزشیابی» فعالیت محور بودن؛ در«راهبردهای تدریس» قصه گویی؛ در «منبع، و ابزار» استفاده از تصاویر، لوح و CD؛ در «زمان»30 دقیقه؛ در «محیط» فضای آموزشی دوسویه و در عنصر «گروه بندی»10 تا 15 نفر؛ بالاترین اولویت را در بین نیازها به خود اختصاص داده است. و نیز بین نظرات مربیان پیش دبستانی و معلّمان پایه اوّل ابتدایی در مورد نیازها بر اساس عناصر کلاین به غیر از عنصر «زمان» تفاوتِ معنی داری وجود دارد.
Identifying the Components of the Fourth Generation University to Improve the Quality of Education and Research in Islamic Azad Universities(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۱, Summer ۲۰۲۰
110 - 121
حوزههای تخصصی:
Purpose : The aim of this research was identifying the components of the fourth generation university to improve the quality of education and research in Islamic Azad universities. Methodology : This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was mixed (qualitative and quantitative). The research population in the qualitative section was expert professors of educational sciences in Mazandaran province in 2019 year which according to the principle of theoretical saturation, 15 of them was selected by snowball sampling method. The research population in the quantitative section was faculty members of Islamic Azad universities of Mazandaran province in 2019 year with number of 1487 people which according to Cochran's formula, 305 people were selected by cluster sampling method by observing the ratio of the number of faculty members in university units. For data collection in the qualitative section were used from text review and semi-structured interview and in the quantitative section were used from 83 items researcher-made questionnaire that their psychometric indices were confirmed. Data were analyzed by methods of open, axial and selective coding and exploratory factor analysis in Maxqda2018 and SPSS-22 software. Finding : The findings of the qualitative section showed that the fourth generation university to improve the quality of education and research had 83 open codes, 16 axial codes or component and six selected codes or categories, which were included categories and components of causal conditions (with three components of scientific-social responsibility, environmental dynamics and organizational mission), contextual conditions (with three components of organizational values and structure, facilities and equipment and motivation), axial phenomenon (with one component of the role play of fourth generation university), interventions conditions (with three components of relationship with industry, organizing educational content and library empowerment), strategies (with four components of inclusive quality management, development of fields and mutual cooperation, faculty members participation in decision-making and interaction and teamwork) and outcomes (with two components of quality of educational and quality of research). The findings of the quantitative section showed that the fourth generation university to improve the quality of education and research had 16 components were included of scientific-social responsibility, environmental dynamics, organizational mission, organizational values and structure, facilities and equipment, motivation, role play of fourth generation university, relationship with industry, organizing educational content, library empowerment, inclusive quality management, development of fields and mutual cooperation, faculty members participation in decision-making, interaction and teamwork, quality of educational and quality of research which all of them had a good factor load and they together could explain 85.37% of the total variance. Conclusion : According to the results, higher education specialists and planners can design and implement programs to improve the quality of education and research in Islamic Azad universities by promoting the components of the fourth generation university.