فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۲٬۱۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
آموزش صبر در مدارس می تواند به ایجاد تعادل روانی و بهزیستی روان شناختی جامعه کمک کند. هدف این پژوهش طراحی و تدوین برنامه درسی صبر برای دوره ابتدایی است. این پژوهش با روش سنتزپژوهی انجام شده است و داده های بدست آمده در سه سطح باز، محوری و منتخب کدگذاری شدند تا در نهایت الگوی نهایی بدست آمد. براساس نتایج بدست آمده برنامه درسی صبر (مضمون فراگیر) دارای ابعاد اهداف، مفاهیم، ویژگی های معلم، روش و ارزشیابی به عنوان مضامین سازماندهی است و هر کدام از این مضامین نیز دارای سطوح و مضامین پایه هستند.
بررسی تاثیر آموزش اکتشافی مدرسه طبیعت بر دانش ، نگرش و رفتار زیست محیطی دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : کسب آگاهی زیست محیطی نخستین گام در راه پایداری است و اساساً شرط بقای آینده بشریت آگاهی زیست محیطی، توانایی فهم اصول شناخت محیط زیست و زندگی کردن بر پایه آن هاست هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش آموزش اکتشافی مدرسه طبیعت بر دانش، نگرش، رفتار زیست محیطی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود روش شناسی: از لحاظ روش اجرا، جزء پژوهش های نیمه تجربی (آزمایشی) است. طرح پژوهش نیز، پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره ابتدایی مدرسه طبیعت در سال تحصیلی 97-96 به تعداد 185نفر بود که از این تعداد یک نمونه 50 نفری از دانش آموزان پایه چهارم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و به روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش (25) نفر و کنترل (25) قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش اکتشافی مدرسه طبیعت قرار گرفت.ا بزار گردآوری داده ها شامل ، پرسشنامه نگرش زیست محیطی دانلاپ و جانسون (2001) ، پرسشنامه رفتار زیست محیطی کایرز (2003) و پرسشنامه دانش زیست محیطی محقق ساخته که پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 85/0؛ 65/0 و 79/0 محاسبه گردید. روایی این ابزارها مورد تایید صاحبنظران و استادان گروه آموزش محیط زیست قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها و نتیجه گیری : نتایج نشان داد که آموزش اکتشافی مدرسه طبیعت در مقایسه با آموزش سنتی، بر دانش، نگرش و رفتار زیست محیطی دانش آموزان مقطع ابتدائی تأثیر مثبت دارد. با توجه به میزان تأثیر آموزش اکتشافی بر دانش زیست محیطی (37/0)؛ نگرش زیست محیطی (44/0) و رفتار زیست محیطی (74/0) در مقایسه با آموزش سنتی، مشخص شد که آموزش آکتشافی بیشترین تأثیر را بر رفتار زیست محیطی داشته است. پس از رفتار زیست محیطی، نگرش زیست محیطی قرار دارد و در نهایت، کمترین تأثیر آموزش اکتشافی بر دانش زیست محیطی بوده است. در نتیجه بهره گیری از محیط زیست می تواند به عنوان یکی از رویکردها و مؤلفه های موفقیت در امر آموزش و تدریس محتوای دروس مختلف در نظر گرفته شود،
نقش میانجیگری اشتیاق تحصیلی در رابطه علّی سبک های دلبستگی با فرسودگی تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: از مشکلات شایع در بین دانشجویان، پایین بودن سطح انگیزه و افزایش فرسودگی تحصیلی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه علّی سبک های دلبستگی با فرسودگی تحصیلی دانشجویان با میانجیگری اشتیاق تحصیلی بود. روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی و از نوع طرح های همبستگی و روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، همه دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 96-1395 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان بود. نمونه شامل 403 نفر، از طریق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: 1. مقیاس ابعاد دلبستگی کولینز (1996). در نسخه اصلی، ضریب آلفای کرونباخ برای دلبستگی ایمن 81/0، دلبستگی اجتنابی 78/0 و دلبستگی اضطرابی 85/0 گزارش شدند. روایی این مقیاس مطلوب بود و ضریب پایایی کل پرسشنامه 60/0 محاسبه شد. 2. مقیاس فرسودگی تحصیلی مسلش (2002). در تحقیق حاضر ضریب پایایی کل 85/0 و ضریب پایایی برای خرده مقیاس های فرسودگی تحصیلی (خستگی، بی علاقه بودن و خودکارآمدی پایین) به ترتیب 85/0، 80/0، و 75/0 به دست آمد. 3. مقیاس اشتیاق تحصیلی فردریکز و بلومنفلد و پاریس(2004). طراحان مقیاس، ضریب پایایی این مقیاس را 86/0 گزارش کردند. در پژوهش حاضر ضریب پایایی کل پرسشنامه 83/0 به دست آمد. به منظور تحلیل داده ها، شاخص های برازش و ضرایب مسیر استخراج شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، همه خرده مقیاس های پژوهش دارای بارهای عاملی معناداری هستند. سبک ایمن با میانجیگری اشتیاق تحصیلی با فرسودگی تحصیلی، همبستگی منفی و معنا داری داشت. سبک اضطرابی با میانجیگری اشتیاق تحصیلی با فرسودگی تحصیلی رابطه معنا داری نداشت، و سبک اجتنابی با میانجیگری اشتیاق تحصیلی با فرسودگی تحصیلی، رابطه مثبت و معنا دار داشت. نتیجه گیری: سبک های ایمن و اجتنابی در تبیین و پیش بینی فرسودگی تحصیلی نقش دارند. این سبک ها از یک سو تحت تأثیر اشتیاق تحصیلی قرار دارند و از سوی دیگر می توانند اثرات معناداری بر فرسودگی تحصیلی دانشجویان داشته باشند.
بررسی ارتباطِ سکوت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی معلمان ابتدایی شهرستان سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
471 - 438
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیّه معلمان ابتدایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 950 نفر بود که حجم نمونه از طریق فرمول کوکران برای جامعه مورد نظر 247 نفر برآورد شد. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه سکوت سازمانی استاندارد 15 سؤالی موریسون و میلیکن و پرسش نامه استاندارد 27 سؤالی رفتار شهروندی سازمانی مارکوزی وزین استفاده شد که پایایی آن ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 847/0 و 967/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 24 و LISREL انجام شد. شاخص های ارزیابی مدل نشان دهنده برازش مطلوب و پذیرش مدل نهایی هستند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سکوت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد و رفتار شهروندی سازمانی از سکوت سازمانی تأثیر می پذیرد. منفی بودن این مقدار هم حاکی از این است که که با کاهش سکوت سازمانی رفتار شهروندی سازمانی افزایش می یابد و با افزایش آن، رفتار شهروندی سازمانی کاهش می یابد. مؤلفه هایی چون نگرش مدیران ارشد و سرپرستان و فرصت های ارتباطی در سکوت سازمانی و سایر مؤلفه های رفتار شهروندی سازمانی به خوبی تبیین کننده متغیر اصلی پژوهش هستند. آزمون فریدمن برای متغیر رفتار شهروندی سازمانی نیز انجام شد که مؤلفه های محافظت از منابع انسانی، نزاکت، جوانمردی، هماهنگی متقابل شخصی، نوع دوستی، وجدان کاری و آداب اجتماعی به ترتیب رتبه های اول تا هفتم را به خود اختصاص دادند.
بررسی تاثیر الگوهای آموزش تلفیقی با روش آموزش سنتی بر خلاقیت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹)
113 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش تلفیقی در مقایسه با تدریس سنتی در درس فارسی بر خلاقیت دانش آموزان بود. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل 1012 نفراز دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول تدریس در مدارس غیردولتی شهرستان سیرجان بودند که 20 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند که تعداد 10 نفر به طور تصادفی و برابر در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفته اند. ابزار جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه بوده خلاقیت عابدی بوده که روایی محتوایی آن مورد تأیید متخصصین از جمله استاد راهنما و استاد مشاور قرار گرفت. بررسی مقادیر آلفای کرونباخ نشان می دهد که میزان پایایی از حداقل 77/0 برای قابلیت سیالی تا حداکثر 89/0 برای خلاقیت کل به دست آمده است. نتایج پژوهش نشان داد که روش آموزش تلفیقی بر خلاقیت تأثیر معنادار دارد. سطح معنی داری مفروض در این پژوهش مقدار 0.05 انتخاب شد که سطح معنی داری آزمون کمتر از 0.05 (0.001>p) به دست آمد و نشان از تفاوت میانگین ها و اثربخشی مداخله داشت. میزان خلاقیت بین دانش آموزانی که به روش تلفیقی آموزش دیده بودند بیشتر از دانش آموزانی بود که به روش سنتی آموزش دیده بودند. بنابراین پیشنهاد می گردد که معلمان مدارس از این روش در خصوص ارتقاء سطح خلاقیت دانش آموزان بهره ببرند.
بررسی رابطه سواد دیجیتال و مدیریت دانش با توانمندسازی معلمان شهردهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه بین سواد دیجیتال و مدیریت دانش با توانمندسازی معلمان شهر دهدشت بود. تحقیق از نظر ماهیت، توصیفی (غیرآزمایشی) از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل همه معلمان شهرستان کهگیلویه به تعداد 2200 در سال 1398 بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) انجام شد و تعداد 327 نفر از معلمان مقطع متوسطه اول شهر دهدشت به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی طبقه ای از معلمان مقطع متوسطه اول شهر دهدشت انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد سواد دیجیتالی توحیدی اصل (1391)، مدیریت دانش نیومن و کنراد (1999) و اسپریتزر (1995) استفاده شد. داده ها با آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته نشان داد ضریب همبستگی به دست آمده در سطح اطمینان (05/0p<) بین سواد دیجیتال و توانمندسازی (6/35%=r)، بین مدیریت دانش و توانمندسازی (2/54%=r) مثبت و معنادار بودند. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که مدل استفاده شده برای پیش بینی توانمندسازی معلمان شهر دهدشت معناداراست و این مدل توان تبیین رابطه بین متغیرها را دارد. متغیرهای مدیریت دانش و سواد دیجیتال، به ترتیب با ضرایب بتای 2/29% و 4/12%، توان پیش بینی توانمندسازی معلمان شهر ده دشت را داشتند. بر اساس ضریب بتا، به ازای یک واحد استاندارد افزایش خرده مقیاس های یافتن اطلاعات و مدیریت اطلاعات و ارتباطات، دانش آفرینی، حفظ (جذب) دانش و انتقال دانش به ترتیب 21%، و 5/48%، 7/22%، 6/57% و 3/61% واحد استاندارد باعث افزایش توانمندسازی معلمان شهر دهدشت می گردد. بر این اساس، نتیجه گیری می شود که برای توانمندسازی معلمان، توجه به مدیریت دانش (توانمندی و به روز بودن مدیر) و ارتقای سواد دیجیتالی معلمان، ضروری است.
ارزیابی فضاهای سبز در مدارس ابتدایی با رویکرد احساس گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
165 - 135
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز در مدارس ابتدایی به عنوان بخشی از ساز و کار بهبود یادگیری دانش آموزان، زمینه ای ارزشمند برای طراحان و برنامه ریزان فراهم می آورد تا با مهیا سازی این فضاها، در تحقق این هدف نقش آفرین باشند. پژوهش حاضر تلاش می نماید، فضاهای داخلی و بیرونی مدارس سبز ابتدایی را از نظر رویکرد احساسی گرایی به صورت تجربی بیازماید. از نظر هدف، این پژوهش کاربردی و از نظر ماهیت داده، از نوع کیفی-کمّی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران، کارشناسان، متخصصین آموزش و پرورش و معلّمان تشکیل می دهند. از میان این افراد تعداد 180 نفر از متخصصین انتخاب شدند و بین آن ها پرسشنامه مقایسه ای زوجی، توسط محقق، طراحی و توزیع گردید. با استفاده از نظرات متخصصین، شش شاخص برای مطالعه فضای سبز مدارس ابتدایی یافت شد. این شاخص ها عبارتند از : فضای سبز ورودی، فضای بسته آموزشی، فضای پرورشی، فضاهای باز، فضاهای استراحت و نشستن، فضای آموزشی در طبیعت. برای رتبه بندی و تجزیه و تحلیل آماری از روش رتبه بندی AHP فازی استفاده گردید. با توجه به نتایج بدست آمده از رتبه بندی، الویّت سبز بودن فضاها با در نظر گرفتن سه بعد: غریزی، رفتاری و انعکاسی می توان این گونه بیان نمود که شاخص های کتابخانه رتبه اول، سالن های ورزشی رتبه دوم و نهایتاً کلاس های درس رتبه سوم را به خود اختصاص دادند.
"The Effects of Distributive Leadership Style: Beyond Teachers' Job Satisfaction"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۹, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۱
30 - 13
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study was to investigate the effect of Distributed Leadership on Job Satisfaction of teachers, and then determine the effects of DL and teachers' JS on the academic performance of high school students. This study was a descriptive-correlational work in terms of methodology and theoretical-applied work in terms of purpose. The statistical population of this study included two groups of stakeholders, namely teachers and 11th-grade students at high schools in Khuzestan province, Iran. Multi-stage cluster sampling used for sampling; accordingly, 52 out of 270 active schools in Khuzestan province were selected as samples. On average, seven teachers from each school and all 11th-grade students from those schools who took the final exams participated in the study. The measurement tool for DL and JS was a Questionnaire with an alpha coefficient of 0.83, and 0.96. Final exam scores were also used to measure students' academic performance. Results showed that there was a significant relationship between all variables of DL and teachers' JS. Also, all variables of DL had a significant relationship with students' academic performance. The results of the regression analysis showed that JS and variables of DL are good predictors of students' academic performance. Finally, the results of this study showed that the outcomes of distributed leadership for schools are not limited to teachers' job satisfaction; but it affects directly and indirectly on one of the most important missions of the school - the improvement of student academic performance. This three-dimensional package is a necessity for 21 st -century schools' effectiveness.
مربی گری خیرخواهانه و تقویت سرمایه انسانی: تحلیل نقش میانجی سرمایه انگیزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف تحقیق حاضر تعیین تأثیر مربی گری خیرخواهانه بر تقویت سرمایه انسانی با نقش میانجی سرمایه انگیزشی می باشد. روش شناسی پژوهش : این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق کارکنان معاونت توسعه ورزش قهرمانی و حرفه ای وزارت ورزش و جوانان بوده که به علت برخورد نزدیک با عملکرد ورزشکاران در سطح حرفه ای و قهرمانی برای پاسخگویی به پرسشنامه تحقیق انتخاب شدند. تعداد این کارکنان 68 نفر گزارش شد که براساس جدول مورگان 58 نفر به عنوان نمونه تحقیق در نظر گرفته شد که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که پایایی آن با آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون نرمال بودن داده ها، آزمون همبستگی و مدل معادلات ساختاری در قالب نرم افزارهای SPSS و smart PLS استفاده شد. یافته ها : نتایج تحقیق نشان داد که مربی گری خیرخواهانه بر دو متغیر سرمایه انگیزشی و تقویت سرمایه انسانی تأثیر مثبت و معناداری دارد. سرمایه انگیزشی دارای تأثیر مثبتی بر تقویت سرمایه انسانی بود و همچنین این متغیر در تأثیر مربی گری خیرخواهانه بر سرمایه انسانی دارای نقش میانجی بود. بحث و نتیجه گیری: آموزش یکی از روش های مؤثر در تقویت سرمایه انسانی است و در این میان مربی گری خیرخواهانه به عنوان یکی از روش های آموزشی می تواند از طریق افزایش سرمایه انگیزشی به تقویت سرمایه انسانی در سازمان ها کمک نماید.
نقش میانجی بی تفاوتی سازمانی در رابطه میان فلات زدگی شغلی با سلامت اداری کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی وفادار و سازگار با اهداف و ارزش های سازمانی که فراتر از وظایف مقرر در شرح شغل خود فعالیت کند، عامل مهمی در اثربخشی سازمانی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان فلات زدگی شغلی با سلامت اداری کارکنان با نقش میانجی بی تفاوتی سازمانی انجام شد. روش تحقیق توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری همه کارکنان ادارات آموزش وپرورش شهر تبریز بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 245 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در تحقیق حاضر از پرسشنامه های استاندارد فلات زدگی شغلی تامی و همکاران (1999)، بی تفاوتی سازمانی دانایی فرد و همکاران (1389) و سلامت اداری هوی و فیلدمن (1996) استفاده شد که روایی آن ها توسط صاحب نظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای بی تفاوتی سازمانی فلات زدگی شغلی و سلامت اداری به ترتیب 0.93، 0.75 و 0.96 به دست آمد و مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Soss26 استفاده شد. یافته های کمّی حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که میان فلات زدگی شغلی و بی تفاوتی سازمانی با سلامت اداری کارکنان رابطه منفی و معناداری وجود دارد و بی تفاوتی سازمانی در رابطه میان زدگی شغلی با سلامت اداری نقش میانجی داشته است.
نقش میانجی اهداف اجتماعی در رابطه میان آسیب پذیری روانی با مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸)
129 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین نقش میانجی اهداف اجتماعی در رابطه میان آسیب پذیری روانی با مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر سنگر بوده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه به تعداد 730 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه تحقیق با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 252 نفر به دست آمد. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های مسئولیت پذیری دانش آموزان گاف (1957)، اهداف اجتماعی، الیوت مک گریگور (2001) و آسیب پذیری روانی نجاریان و داودی (2001) استفاده گردید که روایی آن ها توسط استاد صاحب نظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد میان آسیب پذیری روانی دانش آموزان با اهداف اجتماعی و مسئولیت پذیری آن ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. میان اهداف اجتماعی دانش آموزان با مسئولیت پذیری آن ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحقیق نشان داد که اهداف اجتماعی در رابطه میان آسیب پذیری روانی با مسئولیت پذیری دانش آموزان نقش میانجی دارد.
شناسایی سازوکارهای مدیریت مؤثر معلمان فاقد صلاحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
204 - 180
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، کیفی بود و در آن از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. میدان پژوهش را سه گروه از مسئولان ادارات آموزش و پرورش و مدیران مدارس ابتدایی استان مرکزی و متخصصان دانشگاهی حوزه صلاحیت های حرفه ای معلمان، تشکیل دادند که با کاربرد روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری یافته ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که پس از گردآوری یافته ها با روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل یافته ها نشان داد که در برخورد با معلمان فاقد صلاحیت می توان از چهار سازوکار استفاده کرد که عبارتند از: پیشگیرانه، اصلاحی، نظارتی و تنبیهی. لذا لازم است به منظور مدیریت مؤثر معلمان فاقد صلاحیت، تمهیدات لازم برای طراحی و اجرای اقدامات مذکور را موردتوجه قرارداد.
روابط مهارت های مدیریتی، نگرش شغلی، دانش و اطلاعات بنیادی با عملکرد مدیران مدارس بر مبنای پاسخگویی به نیازهای محیطی با میانجیگری تعهد اخلاقی و کارآمدی جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : امروزه پاسخگویی یکی از مهم ترین چالش های مربوط به عملکرد مدیران است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل روابط مهارت های مدیریتی، نگرش شغلی و دانش و اطلاعات بنیادی با عملکرد مدیران بر مبنای پاسخگویی به نیازهای محیطی با میانجیگری تعهد اخلاقی و کارآمدی جمعی انجام گرفت روش شناسی پژوهش : این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر گردآوری داده ها و کنترل متغیرها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه ی مدیران متوسطه دوره اول و دوم شهر ارومیه به تعداد 1200 نفر بود. از این جامعه نمونه ای به حجم 300 نفر با استفاده از جدول مورگان با در نظر گرفتن سطح اطمینان 95 درصد به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه های استاندارد بود. یافته ها : نتایج نشان داد بین مهارت های مدیران، نگرش شغلی و دانش و اطلاعات بنیادی با عملکرد مدیران با نقش میانجی تعهد اخلاقی و کارآمدی جمعی یک رابطه ساختاری مثبت وجود دارد بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق، به منظور ارتقای پاسخگویی مدیران، توجه به عوامل فردی و سازمانی مدارس لازم و ضروری است.
مقایسه سبک های یادگیری کلب و خلاقیت دانش آموزان مدارس هوشمند
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه سبکهای یادگیری کلب و خلاقیت دانش آموزان مدارس هوشمند با عادی انجام گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر جمع آوری داده ها پیمایشی- مقایسه ای می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر تهران و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفرمی باشد. ابزار پژوهش دو پرسشنامه سبکهای یادگیری کلب (1985) و پرسشنامه خلاقیت تورنس (1973) جمع آوری اطلاعات شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره (مانووا) استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد بین سبک یادگیری همگرا و سبک یادگیری واگرا در بین دو گروه دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد، همچنین بین مؤلفه ابتکار و متغیر خلاقیت در بین دو گروه دانش آموزان مدارس عادی و هوشمند تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین پیشنهاد می شود معلمان در تدریس، به تفاوتهای موجود در سبکهای یادگیری فراگیران توجه نمایند.
تدوین الگوی رضایت شغلی بر اساس توانمندسازی شغلی و شایستگی حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
141 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تدوین الگوی رضایت شغلی بر اساس توانمندسازی شغلی و شایستگی حرفه ای است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق را معلمان مدارس متوسطه شهر رشت به تعداد 837 نفر تشکیل دادند. تعداد 263 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رضایت شغلی مینه سوتا، شایستگی حرفه ای ملایی نژاد (1391) و توانمندسازی شغلی اسپریتزر (1995) استفاده گردید که روایی آنها توسط صاحبنظران دانشگاهی و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد میان شایستگی حرفه ای معلمان با توانمندسازی و رضایت شغلی آنها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. میان توانمندسازی شغلی معلمان با رضایت شغلی آنها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. توانمندسازی شغلی در رابطه میان شایستگی حرفه ای معلمان با رضایت شغلی آنها نقش میانجی دارد. نتایج تحقیق حاکی از این امر است که مؤلفه شایستگی شناختی بیشترین قدرت رابطه را با توانمندسازی و رضایت شغلی داشته است.
هنجاریابی و اعتباریابی ابزار مدیریت استعداد در مدارس تیزهوشان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
127 - 98
حوزههای تخصصی:
می توان گفت م دیریت اس تعداد در مؤسس ات آموزشی به خصوص مدارس در راس تای توسعه س رمایه انسانی و مهارت ها است. روش این پژوهش، کمّی از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیّه معلمان و مدیران مدارس تیزهوشان شهر تهران است. نمونه آماری بر اساس نمونه لازم برای انجام تحلیل عاملی اکتشافی یا تأییدی 300 نفر و روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم از زیر جمعیت ها (مدرسه های تیزهوشان مختلف) بود. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود که برای تحلیل داده ها در این پژوهش از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS اعتباریابی شد. نتایج در حالت استاندارد نشان داد که مدیریت استعداد در مدارس تیزهوشان تأثیر مثبت و معنی داری بر مؤلفه های قوانین و مقررات حمایت کننده از استعدادها، داشتن چشم انداز مدیریت استعدادها، منابع مالی مدیریت استعدادها، ایجاد جوّ حمایتی از استعدادها، استقرار زیرساخت های نرم، استقرار زیرساخت های سخت، نظام علمی و آکادمیک، کیفیت آموزش و یادگیری و مدیریت استعدادها دارد. همچنین با توجه به آلفای کرونباخ 710/0 و پایایی ترکیبی 803/0 دارای پایایی مناسبی است و با توجه به روایی همگرا 625/0 دارای روایی مناسبی نیز است. شاخص های نیکویی برازش همگی نیز حکایت از برازش مناسب الگو با داده های تحقیق دارد.
تأثیر جو مسموم سازمانی بر مدیریت تصویرپردازی معلمان با نقش میانجی اهمال کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جو مسموم سازمانی بر مدیریت تصویرپردازی معلمان با نقش میانجی اهمال کاری انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی– همبستگی بود. 223 نفر از معلمان شهر هامون (واقع در استان سیستان و بلوچستان) در سال تحصیلی 1401-1400 به شیوه نمونه گیری تصادفی– طبقه ای (بر حسب جنسیت) از طریق پرسشنامه های جو مسموم سازمانی، مدیریت تصویرپردازی و اهمال کاری مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS21 و Smart PLS استفاده شد. یافته ها نشان داد که جو مسموم سازمانی هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم و با میانجی گری اهمال کاری بر مدیریت تصویرپردازی معلمان اثر مثبت و معناداری دارد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که در جو مسموم معلمان دیگر شور و نشاط اولیه را ندارند و اهمال کاری را به گونه های متفاوتی از جمله معطل کردن مراجعان، تأخیر در انجام تکلیف و اتلاف وقت بروز می دهند. چنین اعمالی فرد را وادار می کند که برای موجه جلوه دادن عادت های مورد نظر به راهبردهای مدیریت تصویرپردازی روی بیاورد.
رابطه بین سبک رهبری و آوای سازمانی با میانجیگری چابکی سازمانی در کارکنان جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه وهدف : هدف از اجرای این پژوهش ، بررسی رابطه سبک رهبری و آوای سازمانی با میانجی گری چابکی سازمانی کارکنان جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران بوده است.
روش شناسی : روش پژوهش حاضر از نظر اهداف کاربردی، از نظر داده ها کمی ، از نظر ماهیت ونوع مطالعه، همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را، همه کارکنان جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران درسال 1397 تشکیل داده است.جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از 186 نفر از کارکنان جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 127 نفر از آنان با استفاده از جدول مورگان انتخاب گردیده است. ابزار سنجش پژوهش حاضربه ترتیب سه پرسشنامه "سبک رهبری"باس واولیو(2002) ،"آوای سازمانی" زهیرواردوقان(2011) و "چابکی سازمانی" ژانگ وشریفی(2000) بوده که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 74/0، 88/0 و 82/0 به دست آمد و روایی صوری آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد.
یافته ها : تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه به شیوه توصیفی واستنباطی بوسیله نرم افزار SPSS ونیز تکنیک مدل معادلات ساختاری با استفاده ازنرم افزار LISREL نشان دادکه بین سبک رهبری وآوای سازمانی کارکنان با میانجی گری چابکی سازمانی رابطه معناداری وجودداشته، سبک رهبری از طریق چابکی سازمانی توانست زمینه ساز آوای سازمانی گردد، ونقش چابکی سازمانی بعنوان میانجی تائیدشد.
نتیجه گیری : نتایج نشان داد ، چابکی سازمانی صرفا برآوای نوع دوستانه اثر معنادار داشته ومیانجی بین سبک رهبری اقتضایی وتحولی با آوای نوع دوستانه بوده است. همچنین مدل مفهومی تحقیق از برازش مطلوبی برخوردار شده است.
اثربخشی روش تدریس مبتنی بر شبیه سازی درس فیزیک بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تدریس مبتنی بر شبیه سازی درس فیزیک بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان متوسطه دوم بود. این پژوهش روی دانش آموزان پایه دوازدهم رشته علوم تجربی شهر اصفهان بالغ بر 7358 نفر در سال تحصیلی 98-1397به روش نیمه تجربی و با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه انجام شد. از این رو 54 نفر از دانش آموزان دبیرستان ماندگار سعدی به روش نمونه گیری در دسترس در دو کلاس 27 نفره به صورت تصادفی ساده به عنوان گروه آزمایش و گواه تقسیم بندی شدند. گروه آزمایش نمونه شبیه سازهای درس فیزیک (مباحث فیزیک اتمی و هسته ای) را از پایگاه اینترنتی دانشگاه کلرادو بولدر که در مباحث به کار رفته همخوانی داشته و اکثر مفاهیم پایه ای را در خود دارد را در آزمایشگاه رایانه دبیرستان و گروه کنترل با روش تدریس سنتی (سخنرانی) در 16 جلسه 90 دقیقه ای، به مدت 8 هفته دریافت کردند. جهت سنجش یادگیری خودراهبر بر اساس دیدگاه گاریسون (Garrison,1997) در سه خرده مقیاسِ خودمدیریتی، خود رغبتی و خودنظارتی، از آزمون یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (Fisher & et al., 2001) که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 84/0 بدست آمد، استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارSPSS 25 در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کواریانس) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد، روش تدریس مبتنی بر شبیه سازی توانسته یادگیری خودراهبر را در فراگیران رُشد داده و تفاوت مشاهده شده در هر سه خرده مقیاس خودمدیریتی، خودرغبتی و خودنظارتی معنادار بود.
مدل سازی ساختاری تأثیر سرپرستی توهین آمیز بر رفتار شهروندی سازمانی (مورد مطالعه: مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مدل سازی ساختاری تأثیر سرپرستی توهین آمیز بر رفتار شهروندی سازمانی در مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان کرمان می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق عبارت است از کلیه کارکنان در مراکز آموزش فنی و حرفه ای استان کرمان که تعداد آن ها در سال 1400 به 207 نفر بالغ گردیده است. به دلیل محدودیت جامعه آماری تمامی اعضای آن به عنوان نمونه انتخاب و به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفته است. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه سرپرستی توهین آمیز میتچل و آمبروس (2007) و رفتار شهروندی سازمانی اورگان (1998) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها براساس نظر خبرگان، و روایی سازه آن با روش تحلیل عاملی تاییدی بررسی شد. پایایی آن ها نیز با محاسبه، پایایی ترکیبی ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. داده های جمع آوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل تجزیه و تحلیل شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که به طور کلی سرپرستی توهین آمیز بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر معکوس و معناداری دارد. با افزایش رفتارهای توهین آمیز سرپرست، کارکنان روحیه خود را از دست می دهند در نتیجه انگیزه آنها پایین می آید و در نتیجه رفتار شهروندی سازمانی کاهش می یابد.