فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث در مطالعات روابط بین الملل، بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری و تداوم روابط بین کشورهاست. در تاریخ روابط بین الملل می توان موارد زیادی را یافت که تهدیدهای مشترک، نقش زیادی در شکل گیری روابط، تشکیل اتحادها و تداوم آن ها داشته اند. روابط سوریه و ایران را تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی می توان در چارچوب روابط دو ابرقدرت ایالات متحده آمریکا و شوروی و دسته بندی های منطقه ای منبعث از فضای جنگ سرد در منطقه ارزیابی کرد. این روابط بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از آن نوع مناسبات در خاورمیانه است که می توان نقش دشمنان مشترک را در گسترش و تحکیم آن به وضوح مشاهده کرد. ماهیت اسلامی انقلاب، تشکیل جمهوری اسلامی و تدوین اصول جدید قانون اساسی منجر به تغییر در مبانی و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شد و تجدیدنظر در روابط با سایر کشورها به خصوص سوریه را در پی داشت. در پژوهش حاضر در چارچوبی تاریخی و تحلیلی درصدد پاسخ به این سؤال هستیم که: چه عواملی در شکل گیری و تداوم روابط ایران و سوریه از 1946 تا 2011 موثر بوده است؟ در این مقاله مناسب ترین نظریه هایی شناسایی شده اند که قابلیت تبیین اتحاد پیچیده و راهبردی را میان ایران و سوریه داشته اند و در میان آن ها از دو نظریه سازه انگاری و نئورئالیسم استفن والت برای بررسی روابط راهبردی دو کشور استفاده شده است تا به طور عینی تر بتوان به بررسی روابط دو کشور پرداخت.
بررسی جایگاه یاسا در عهد تیموریان (771-911 ه . ق)
حوزههای تخصصی:
هجوم مغولان از جمله حوادث مهم در تاریخ میانه ایران به شمار می رود. تأثیرگذاری حمله مغولان بر تحولات فرهنگی-اجتماعی تا قرن ها نمایان بود. با وجود آنکه مغولان قومی بیابانگرد محسوب می شدند؛ ولیکن در امور اجتماعی خود دارای قوانین خاص بودند. یاسا مجموعه ای از قوانین و مقررات وضع شده از طرف چنگیز خان در موضوعات و مسایل گوناگون و تدابیر امور کشوری و لشگری است که جانشین های وی ملزم به اطاعت از آن بودند. این قوانین موجب می شد که روابط اجتماعی در ساختار جامعه دارای چارچوب معین باشد و همه افراد را ملزم به رعایت آن می کرد. تخطی از قوانین عواقب ناگواری برای فرد خاطی به دنبال داشت. قوانین یاسا در زمان جانشینان چنگیز خان نیز به دقت رعایت می شد. تیموریان به عنوان جانشینان ایلخانان نیز به رعایت یاسا پرداختند. تیمور که از بسیاری از جهات شبیه به چنگیز خان مغول بود، در پی احیای عمل به یاسا بود و در امور حکومتی به دقت رعایت به آن را پی می گرفت. در دوره جانشینان تیمور نیز بسیاری از خاطیان و محکومین مطابق با یاسا مورد مجازات قرار می گرفتند. نظر به اهمیت موضوع در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و براساس مطالعات کتابخانه ای به دنبال بررسی جایگاه یاسا در عصر تیمور گورکانی و جانشینان (771-911 ه . ق) آن هستیم.
رشد مناسبات اربابی و تأثیر آن بر زندگی کشاورزان در دوره قاجار (با تأکید بر ایالت های شمالی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن نوزدهم میلادی/سیزدهم قمری، توسعه اقتصاد بین المللی و رشد مناسبات سرمایه داری در ایران، حوزه های اقتصادی و اجتماعی کشور را تاحدودی از تحولات غرب و نظام جهانی متأثر کرد. وابستگی به نیازهای بازار جهانی، موجب رشد کشاورزی تجاری و صادرات مواد خام شد. سودآوری فروش فرآورده های کشاورزی تجاری، باعث اهمیت یافتن زمین و ملکداری و گرایش طبقات مختلف به زمینداری شد. در این پژوهش تلاش می شود تا با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از اسناد آرشیوی، تأثیر تجاری شدن کشاورزی، در جایگاه یکی از علت های رشد مالکیت خصوصی در ایالات شمالی ایران در دوره قاجار، بررسی شود؛ همچنین به این پرسش پاسخ داده شود که رشد مناسبات اربابی بر زندگی کشاورزان این منطقه چه تأثیری گذاشت؟ پس از بررسی و تحلیل داده ها و اسناد، این نتیجه حاصل شد که با تجاری شدن کشاورزی عده ای از طبقات غیرزمیندار جامعه، اعم از تاجران و دولتمردان و حتی اتباع خارجی، به سرمایه گذاری در اراضی مازندران و گیلان گرایش پیدا کردند. با ورود این افراد به طبقه ملاک جامعه، مالکیت خصوصی رشد کرد و به دنبال آن، بسیاری از کشاورزان بومی بی زمین شدند. با گسترش مناسبات ارباب رعیتی، مالکان جدید این قدرت را یافتند تا در امور زراعی، تجاری، مالکیت منابع آبی و مالیات اراضی دخالت کنند و ضمن آزار و اذیت کشاورزان و استثمار آنان، فضای ناامن و آشفته ای را در ایالت های شمالی ایجاد کنند.
رابطه مالیاتی دولت و اصناف در دوره پهلوی اول: نارضایتی از مالیات صنفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصناف و پیشه وران از جمله گروه های اجتماعی محسوب می شوند که حیات آنان در روند نوسازی دورره پهلوی اول، دچار تحولاتی شد. یکی ازمهمترین این تحولات به القای رسمی قانون مالیات صنفی در آذر سال 1305ش مربوط می شود که در واکنش به ناتوانی اصناف در پرداخت این نوع مالیات صورت گرفت. این مقاله درصدد است تا براساس روش توصیفی-تبیینی و با استفاده از اسناد و منابع مرتبط، به واکاوی مهمترین علل نارضایتی و ناتوانی ازپرداخت مالیات های صنفی در میان اصناف و همچنین تأثیر لغو رسمی دریافت مالیات صنفی بر رابطه بین دولت واصناف بپردازد. یافته های مقاله نشان می دهد که تغییر شرایط کسب و کار و کاهش درآمدهای اصناف، واردات و مشکلات اجرایی قوانین، ازجمله علل این نارضایتی بوده است. همچنین با حذف مالیات صنفی اصناف مانند سایر گروه های شهری به یک شخصیت حقوقی منفرد در موضوع پرداخت مالیات تبدیل شدند.
بررسی فراز و فرودهای ترخانیان در عصر تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح ترخان یکی از واژگانی است که در منابع تاریخ میاﻧﮥ ایران به کرار دیده می شود. در سده های نخستین اسلامی، این لفظ نوعی امتیاز برای گروه خاصی به شمار می رفت. در دورﮤ تیموریان نیز با دو عنوان ترخانیان و نشان ترخانی مطرح شد. سوال پژوهش حاضر این است که ترخان و منصب ترخانی در دورﮤ تیموری دستخوش چه تحول هایی شد و علت این تحول ها چه بود؟ دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که منصب ترخان که تا پیش از این دوره به گروه نظامیان و اقوام ترک اطلاق می شد، در دورﮤ تیموریان در دو بخش ترخانیان و نشان ترخانی ماهیت خود را تثبیت کرد. در دورﮤ تیمور و شاهرخ به طور عمده برتری با ترخانیان بود و در منابع کمتر از نشان ترخانی سخن به میان آمده است؛ اما پس از مرگ شاهرخ و همسرش، گوهرشادآغا، واژﮤ ترخانی از قالب منصب ترخانیان به نشان ترخانی تغییر یافت. مهم ترین علت این تحول تلاش امیرزادگان تیموری نظیر عبداللطیف، ابوسعیدتیموری، پسرش بایسنقرمیرزا و سلطان حسین بایقرا در محدودکردن ﺣیﻄﮥ اختیارات ترخانیان و درنتیجه تضعیف آنان بود. این سیاست تا به آنجا پیش رفت که از دورﮤ ابوسعید تیموری به بعد، منصب ترخانی از انحصار امرای ترخانی درآمد و به شکل نشان ترخانی به عموم مردم، اعم از اصناف و پیشه وران، داده شد.
بررسی پیوند های اجتماعی اصناف و پیشه وران با تصوف در دوره غزنوی
حوزههای تخصصی:
اصناف و پیشه وران همواره از گروه های اجتماعی تاثیر گذار در تاریخ ایران بودند و روابط عمیقی با صوفیان داشتند و در دوره های مختلف تاریخی، اوضاع اجتماعی و اقتصادی تا حدودی وابسته به فعالیت این صاحبان حرف بوده است. در دوره ای از تاریخ ایران یعنی دوره ی غزنویان، اصناف زیادی فعالیت می کردند و اصناف مهم و تاثیر گذار در شهرهای بزرگ، بازارهای مخصوص به خود داشتند. در این دوره تصوف رشد زیادی کرده بود و بزرگانی مثل ابوسعید ابوالخیر در نیشابور، پایگاهی برای تمرکز پیشه وران محسوب می شد. این صوفیان برای تأمین منابع مالی خود نیازمند گروه های درآمد زا مثل اصناف بودند. پیوندهای این دو گروه یعنی اصناف، و صوفیان شامل بخش های اقتصادی و اجتماعی می شد. اصناف دوره ی غزنوی، کمک های مالی زیادی را نسبت به صوفیان داشتند و همچنین با ارج نهادن به درویشان و گروه های متصوفه، اعتبار اجتماعی آن ها را بالا برده بودند. بخشی از پیشه وران، مریدان گروه های صوفی محسوب می شدند که با استفاده از پیشه و صنعتی که در آن تخصص داشتند به مسلک تصوف و صوفیان خدمت می کردند. البته صوفیان در تحریک اصناف و پیشه وران برای تحولات اجتماعی و ضدیت با حکومت تقشی نداشتند. زیرا صوفیان با حکومت غزنوی سازش کرده بودند و حتی سلاطین غزنوی به آن ها کمک مالی می کردند و خودشان هم مرید صوفیان بودند و حکایاتی از ارادت سلاطین غزنوی به صوفیان وجود دارد.
انجمن خیریة ایرانیان در تفلیس و سرمایة اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجمن خیریة ایرانیان در تفلیس یکی از نخستین انجمن های ایرانیِ مدرن و دموکراتیک در تاریخ معاصر بود که توانست با سرمایة اجتماعی نسبتاً گسترده اش به تأسیس مدرسه، کمک به نیازمندان و بسیاری از امور خیریة دیگر بپردازد. پژوهش حاضر درصدد است به توصیف و تبیین رابطة انجمن خیریة ایرانیان در تفلیس و سرمایة اجتماعی از سال های 1900 1930م. بپردازد. سرمایة اجتماعی دارای مؤلفه های متعددی است که البته تکیه این پژوهش بر مؤلفه شبکة اجتماعی است. این تحقیق با تکیه بر حوزه نظریِ شبکه اجتماعی، به تبیین نظری موضوع پرداخته است و به خصوصیات شبکه اجتماعی با ویژگی های سه گانة ساختی، تعاملی و نیز کارکردی شبکه در انجمن خیریة مذکور توجه نموده است. پژوهش درصدد است به این سؤالات اساسی پاسخ دهد که انجمن خیریة ایرانیان در تفلیس چگونه زمینه را برای شکل گیری سرمایة اجتماعی فراهم کرد؟ آیا انجمن نقشی در ایجاد همبستگی، تعامل، تسهیل روابط اجتماعی و مشارکت اجتماعی و به طورکلی سرمایة اجتماعی ایرانیان مهاجر ایفا نمود؟ روش پژوهش در این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و در حوزه مطالعات کتابخانه ای است. یافته ها حاکی از آن است که مؤلفه شبکه اجتماعی تأثیر مثبت و مهمی بر شکل یابی و نیز استمرار فعالیت انجمن خیریة مذکور داشت.
بحران شلیل: بررسی علت ها و عوامل، تحلیل واکنش ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در 10مرداد1301/2اگوست1922، در ﺗﻨﮕﮥ شلیل واقع در چهارمحال وبختیاری، دسته ای از نیروهای نظامی با حمله سواران بختیاری روبه رو شدند. خان های بختیاری در ابتدا دخالت خود را در این حادثه انکار کردند؛ اما مدتی بعد میزان دخالت آنها در این حادثه آشکار شد. وقوع این حادثه ﺗﺄثیر بسیاری بر روابط سه جاﻧﺒﮥ خان های بختیاری، رضاخان وزیر جنگ و سفارت انگلیس در تهران گذاشت. رضاخان پهلوی، وزیر جنگ، به دنبال بهره برداری لازم از این حادثه بود؛ پس تلاش کرد تا خان های بختیاری را نزد نخبگان و تودﮤ مردم بدنام و بی اعتبار کند و با اخذ غرامت سنگین از خان ها، ﺑﻨیﮥ مالی شان را تضعیف کند. ازسوی دیگر سفیر انگلیس در تهران سیاستی مبهم و دوپهلو اتخاذ کرد. سیاستی که به ضرر خان ها و به سود رضاخان و دولت مرکزی تمام شد. سرانجام پس از مدتی درگیری میان طرفین و چانه زنی بسیار با وساطت سر پرسی لورین (Sir Percy Loraine)، سفیر انگلیس، میان طرفین بر سر پرداخت مبلغ 150هزار تومان خسارت ازسوی خان های بختیاری توافق شد.
نقش امرای اویراتی در مناسبات سیاسی ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقوام اویرات از جمله قبایلی بودند که با حضور در ساختار نظامی حکومت چنگیز با وی پیمان دوستی بسته و به پشتوانة اعتبار نسب و رابطة خویشاوندی توانستند در مناسبات سیاسی ایلخانان نقش مهمی ایفا کنند. این مقاله بر آن است تا نشان دهد نقش امرای اویراتی در مناسبات سیاسی با ایلخانان چه بود؟ دستاوردها نشان می دهد دوره نخست اویرات ها از طریق ائتلاف با اولوس چنگیز و ازدواج با اوروغ او، به ویژه دختران وی، توانستند در ساختار حکومت جای پای خود را محکم کنند. از چهره های سرشناس این دوره می توان به امیرارغون آقا وزیر حکومت ایلخانی اشاره کرد. با قدرت گیری امیرنوروز دورة چالش قبایل اویرات به رهبری امیرنوروز با حاکمیت ایلخانی آغاز شد که نتیجه آن مهاجرت خیل عظیمی از اویراتی ها به قلمرو ممالیک مصر بود. شورش سولامیش از مهم ترین مناسبات سیاسی اویرات ها و ایلخانان در دوره دوم به شمار می آید. در دوره سوم مقارن انحطاط حکومت ایلخانی می بایست به نقش علی پادشاه دائی ابوسعید ایلخانی و نماینده اویراتی ها در قلمرو روم و امیرارغونشاه حاکم اویراتی خراسان توجه ویژه ای داشت. در پژوهش حاضر با روشی توصیفی تحلیلی نقش امیران اویراتی چون امیرارغون آقا، امیرنوروز، سولامیش و علی پادشاه دائی ابوسعید ایلخانی در جریان های سیاسی ایلخانان مورد ارزیابی قرار گرفته است.
بررسی موقعیت تجاری خوی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه تجاری خوی به عنوان یکی از چهارراه های مبادلاتی میان شرق و غرب، از دیرباز در تاریخ اقتصادی آذربایجان حضوری چشمگیر داشته است. هم مرزی با روس ها و عثمانی هااهمیت موقعیت آن را در مبادلات تجاری افزون ساخته است. انعقاد عهدنامه های سیاسی- تجاری بین آن دولت ها نشان از جایگاه ویژه اقتصادی وتجاری منطقه دارد. این مقاله با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با اتکا به داده های موجود در منابع، این مسئله را مورد توجه قرار می دهد که موقعیت تجاری خوی و نیاز عثمانی و روس به انواع کالاهای ایرانی، تأثیر مستقیمی در شغل و محصولات تجاری منطقه گذاشت. به رغم رونق تجاری، بررسی ها از بی توجهی حکومت مرکزی درکنار مداخلات روس و عثمانی و رکود تجاری در اواخر قاجار حکایت دارد. این پژوهش برآن است که به شناسایی علل و عوامل مؤثر در روند توسعه تجاری خوی در دوره قاجار بپردازد.
پژوهشی درباره ماهیت «خزانه حجت» در تشکیلات دیوانی غزنویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق:هدف پژوهش حاضر بازبینی ماهیت تشکیلاتی است که ازسوی پژوهشگران با نام «خزانه حجت» در سازمان حکومتی غزنویان پذیرفته شده است. مطابق این دیدگاه خزانه ای ایجاد شده بود که تنها به گونه ای از اسناد به نام «حجت» اختصاص داشته است. این پژوهش با هدف بررسی وجود ماهوی این تشکیلات انجام شده است. روش و رویکرد: گردآوری مطالب در این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و اسنادی است. همچنین تلاش می شود تا با استفاده از روش تحلیل محتوای عناصر واژگانی در تاریخ بیهقی-تنها اثری که عبارت «خزانه حجت» در آن به کار رفته است- و یافته های کمی و کیفی به دست آمده، فرضیه پژوهش مورد آزمون قرار گیرد. دستاورد و یافته ها: نتایج این تحقیق نشان می دهد که بازخوانی پژوهشگران از عبارت «خزانه حجت» در تاریخ بیهقیپایه استواری ندارد و بدین ترتیب اذعان به وجود خزانه ای مختص به «حجت» (به عنوان نوعی از اسناد)، مولود قرائت نادرستی از کتاب اخیر بوده است.
فعالیت های انقلابی بازاریان طی ماه های دی و بهمن 1357
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 محصول مجموعه ای از تصمیمات، کنش ها و مبارزاتی بود که از اوایل سال 1342 آغاز شده بود و درنهایت به تأسیس جمهوری اسلامی منجر شد. کنشگران اصلی این فرایند شامل امام خمینی در مقام رهبر انقلاب اسلامی، روحانیت، بازاریان و گروهی از دانشگاهیان در نقش کارگزاران انقلاب، از حمایت گسترده عامه مردم برخوردار بودند. دراین میان، بازاریان در کنار روحانیت انقلابی یکی از کارگزاران اصلی انقلاب اسلامی بودند. آن ها از ابتدای نهضت، عهده دار فعالیت های گسترده ای در مبارزات بودند؛ ولی حضور آن ها در ماه های دی و بهمن 1357، بیش ازپیش و چشمگیر بود. حضور و نقش بازاریان در این مقطع تاریخی به قدری گسترده و پهن دامنه بود که می توان مجموعه وسیعی از فعالیت های مبارزاتی آن ها را برشمرد. برای نمونه، حضور آن ها در نوفل لوشاتو در کنار امام، تشکیل کمیته استقبال از امام، و فعالیت های قبل و بعد از حضور امام در مدرسه رفاه، قابل بررسی است.
زمینه های ارتباط و دلایل مشکلات در مناسبات ایران و افغانستان(1324-1344ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط و مناسبات مرزی ایران و افغانستان در سال های 1324-1344ه.ق دارای فراز و نشیب های بسیاری بود. این افت وخیزها دلایل متعددی داشت که ریشة بسیاری از مشکلات کنونی دو کشور نیز محسوب می شود. عامل اصلی این مسائل، جدایی افغانستان از ایران بود. تحرک های جمعیتی مهم ترین معلول این فضا، خود محملِ گره هایِ کور دیگری شد که می توان به مهاجرت بخش هایی از جمعیت شهرنشین غرب افغانستان و قبایلی از هزاره به واسطه موج تکفیر علیه آن ها اشاره کرد. عبور غیرقانونی افراد و ایلات مرزیِ افغانستان، که گاهی به سرقت و ناامنی در مناطق مرزی ایران منجر می شد و نیز جریان قاچاق اسلحه، روی دیگرِ سکة تحرکات جمعیتی بود. همچنان که انتقال بخشی از مشکلات داخلی افغانستان مانند جریان فتاوای جهاد علیه انگلیس و بیماری های واگیردار در همین بستر رخ نمود. در کنار عامل اصلی یعنی جدایی افغانستان، مدیریت سیاست خارجی افغانستان که به موجب عهدنامة گندمک در اختیار انگلستان بود نیز در آشفتگی مناسبات مؤثر بود. مدیریت غیربومی سیاست خارجی در افغانستان، حل معضلات را در بسیاری مواقع ناممکن می کرد. شرایط آشفتة ایران و خراسان در سال های1324-1344ه.ق نیز به عنوان عامل مکمل، این مسائل و تنش ها را پیچیده تر ساخت. پس از مشروطه، انسجام امور از میان رفته بود و حکام خراسان با شورش های شهری و قبیله ای فراوانی روبه رو بودند. در پی این تحرکات، توجه و ارادة لازم برای تأمین امنیت مرزها و حل مسائل پیش آمده شکل نمی گرفت.
فرایند تغییر و تحول ساختار فرمانروایی در دوره سلجوقیان بزرگ
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
123 - 137
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با استفاده از کتب تاریخی، منابع دسته اول و بهره گیری از روش، توصیفی تحلیلی، با هدف بررسی آرای دو چهره برجسته، خواجه نظام الملک و غزالی با طرح این پرسش که: فرایند تحول در ساختار حکومتی سلجوقیان بزرگ از چه الگویی تأثیر پذیرفته است؟ و در نظر این فرضیه که: اندیشه ایرانمداری در تغییر ساختار حکومت قبیله ای سلجوقیان به حکومت متمرکز تاثیر به سزایی داشته است، سعی در بیان دلایل همگرایی و واگرایی سه ساختار حکومت ایرانی، قبیله ای و اسلامی در ایجاد مدل حکومتی سلجوقیان را دارد. پژوهش نشان می دهد، که چگونه اندیشمندان و دبیران ایرانی به عنوان وارثان اندیشه سیاسی با بهره گیری از الگوی ایرانمداری توانستند، چالش میان آموزه های اسلامی و اندیشه سیاسی ایرانی و تضاد آن با ساختار قبیله ای سلجوقیان را تعدیل نموده، سبب تفکیک حکومت بر اساس حکومت دنیوی با ریاست سلجوقیان و حکومت معنوی در راس آن دستگاه خلافت عباسی شوند.
بلدیه تبریز، گذر از محله گرایی به هویت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویب قانون بلدیه و تشکیل آن در برخی از شهرهای ایران، یکی از آگاهانه ترین اقداماتی بود که از سوی نمایندگان مجلس اول و نیروهای مشروطه خواه، در زمینه ی تحقق مشارکت اجتماعی شهروندان جهت نقش آفرینی در امور شهری و مدنی و تجلی اراده و هویت اهالی شهر، انجام گرفت. از آنجایی که شهر تبریز در تشکیل نهادهای مدنی؛ از قبیل «انجمن ایالتی» و «انجمن بلدیه» از جایگاه مهمی در تاریخ مشروطه برخوردار است، در پژوهش حاضر سعی شده عملکرد «بلدیه تبریز» و میزان موفقیت آن در تحقق اهداف مدنی این نهاد، مخصوصا موانع و مشکلات پیش روی آن در زمینه ی افزایش میزان مشارکت اجتماعی شهروندان در برنامه های مدیریت شهری و تحقق و شکل گیری هویت و علائق جمعی و کم رنگ شدن بحث محله گرایی با روشی توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، روزنامه ها و اسناد آرشیوی مورد بررسی قرار گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر چند بلدیه ی تبریز به خاطر درگیری با مسائل و مشکلات عدیده ی فراوان، از دست یابی به بسیاری از اهداف خود بازماند، منتهی از نحوه ی بیان و طرح مطالب اجتماعی در روزنامه های محلی می توان فهمید که بلدیه در کنار دیگر نهادهای مدنیِ برآمده از دل مشروطه، از قبیل انجمن ایالتی، توانست با انجام برخی اقدامات اجتماعی و فرهنگی، موجبات افزایش آگاهی شهروندان نسبت به حق و حقوق شهروندی خود را فراهم آورد، و با تأکید بر اهمیت مشارکت اجتماعی شهروندان در برنامه های شهری و انتخاب مدیران خود، در گذر جامعه ی شهری تبریز از مرحله ی محله گرایی به شکل گیری هویت شهری، نقش مهم و مؤثری را ایفا نماید.
وقوع انقلاب اسلامی ایران: تبیین روند تاریخی نظریه ولایت فقیه سیاسی امام خمینی از تئوری تا عمل (1340- 1357)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تبیین الگوی ولایت فقیه سیاسی توسط امام خمینی و بررسی روند تاریخی شکل گیری انقلاب اسلامی بر اساس آن می باشد. امام خمینی با نامشروع دانستن ماهیت و اعمال دستگاه حاکم برای اداره مملکت ایران در آغاز دهه 40، با قابلیت رهبری فراکاریزمایی خود و توانایی بسیج سیاسی توده ها برای احیاء فرهنگ ایرانی – اسلامی به تقابل با دستگاه مطلقه حاکم پرداخت. در دوران تبعید اجباری، مبادرت به نگارش کتاب حکومت اسلامی و طراحی نظام سیاسی مطابق آموزه مذهب شیعی کرد. وعده ی تحقق آرمان ها و تثبیت معنایی ارزش های انقلابی، سبب تحرک اجتماعی فراگیر برای طرد رقیب حاکم گردید. از یافته های مقاله حاضر، هوشیاری رهبری انقلاب در طراحی حکومت اسلامی مطابق آموزه ی شیعی و تثبیت معنایی آن برای آینده سیاسی کشور، دو قطبی سازی جامعه به گروه اقلیت حاکم طاغوتی و اکثریت محروم و شبیه سازی دستگاه حاکم به نمادهای منفور در آموزه ی شیعی، وابسته به اجانب قلمداد کردن حاکمان، قدرت بسیج سیاسی جامعه و طغیان آن ها، اراده ملی و ائتلاف جامعه که منجر به فروپاشی حکومت پهلوی دوم گردید. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای درصدد تبیین انقلاب اسلامی بر اساس نظریه ولایت فقیه سیاسی و مبانی معرفت شناختی آن و علل مشروعیت گسترده از سوی جامعه می باشد.
ارزیابی عوامل اقتصادی، سیاسی و مذهبی در توسعه ساختار شهر کرمانشاه در دوره قاجار با تکیه بر شواهد تاریخی و باستان شناسی موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی فضایی شهرهای اسلامی بازتابی از شرایط اقلیمی طبیعی، مناسبات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی جامعه است؛ از این رو در هر دوره از تاریخ شهرسازی اسلامی، ظهور شکل خاصی از شهر با مناسبات اجتماعی و اقتصادی مسلط آن دوران هماهنگی می یابد. اوج توسعه و رونق شهر کرمانشاه در دوره قاجار با دوران حکومت محمدعلی میرزای دولتشاه آغاز می شود و فرزندش عمادالدوله آن را تکمیل می کند. به جهت حمایت شاهزادگان قاجاری یاد شده، شهر کرمانشاه به بزرگ ترین شهر منطقه غرب ایران تبدیل می شود. بر این اساس پژوهش حاضر در نظر دارد تا با تکیه بر اسناد دستِ اول تاریخی و شهرسازی عوامل مهم اقتصادی، سیاسی و مذهبی را در توسعه شهر کرمانشاه در دوره قاجار بررسی کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساختار منظم بازار، قرارگیری ارگ حکومتی، مسجد جامع و میدان اصلی شهر در کنار یکدیگر و در مجاورت محله های مرتبط با آنها، عناصر اصلی ساختار شهر کرمانشاه را در دوره قاجار تشکیل می دهند. این عناصر در داخل حصاری مرتفع محصور بودند. در این میان اهمیت حمایت گسترده شاهزادگان قاجاری از امور تجاری و به دنبال آن توسعه بازار و گمرک به عنوان مهم ترین عامل در توسعه ساختار شهر، در مقایسه با عوامل دیگر بسیار چشمگیرتر بوده است. همچنین وجود مساجد محله ای متعدد، تکایا و راه زیارتی عتبات عالیات و وجود رودخانه آبشوران، ارتفاعات در شمال و جنوب و دشت های وسیع در شرق و غرب نیز در شکل دهی مراکز محلات و استحکام ارتباط آنها با بازار و ارگ حکومتی مؤثر بوده است.
دگرگونی ساختار اداری و اجتماعی ملایر از زوال ایلخانان تا سقوط صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منازعات مداوم ایران با عثمانی و برآمدنِ سلسله زندیه از ملایر، جایگاه قلمرو علیشکر را در سرنوشت تاریخی ایران برجسته نموده است. یکی از نواحی قلمرو، ملایر است که با توجه به نزدیکی اش به مرکز قلمرو علیشکر، همچنین واقع بودن بر سرِ راه های ارتباطی شرق و غرب کشور به ویژه راه عتبات، در تحولات تاریخی نقشی قابل توجه داشته است. به رغم کمبود داده های تاریخی، این مقاله درصدد است تا ضمن معرفی اماکن جغرافیایی، به تبیینِ چگونگی دگرگونی در وضعیت اداری، فرهنگی، اجتماعی و نظامی ملایر، نتایج و عوامل مؤثر برآن بپردازد. این مقاله نشان می دهد که در نتیجة فقدان شهر بزرگ، منطقة ملایر بعد از زوال ایلخانان، به لحاظ اداری، به عنوان بخشی از قلمرو علیشکر تابعِ همدان بوده است. موقعیت ارتباطیِ مناسبِ منطقه و افتتاح راه عتبات و عبور آن از ملایر در عهد صفویه، تراکم و تجمع ایلات قزلباش در منطقه، دشت ملایر را به عنوان یکی از مهم ترین مراکز پشتیبانی از مرزها در برابر تجاوز لشکریان عثمانی در عهد صفویه درآورده و مقدمات ظهور یک بافت قدرتمند ایلی نظامی را در آنجا فراهم ساخت.
بررسی جغرافیای تاریخی قم با تکیه بر کتاب تاریخ قم
حوزههای تخصصی:
رویدادهای تاریخی نه تنها در محدوده زمان، بلکه در گستره مکان نیز وقوع می یابند. این عامل، پژوهشگر تاریخ را ملزم می دارد محل حدوث وقایع را نیز در بررسی خود مورد توجه قرار دهد. در حقیقت بررسی یک واقعه تاریخی بدون توجه به ویژگی های جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی مکان بروز رویداد میسر نیست. بنابراین بیش از هر نگرش تاریخی، توجه به جغرافیای تاریخی اهمیت زائدالوصفی دارد. ولایت قم در دوره-های تاریخی مختلف، یکی از مهم ترین ولایت های مرکزی ایران به حساب می آمد. به گفته برخی جغرافیانویسان مسلمان قرن 4 و 5 هجری، در اصطلاح جغرافیدانان ولایت قم از مراکز مهم تشیع در ایران به شمار می آمده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رشد شهری ولایت قم در دوران اسلامی به نسبت نزدیکی به حکومت مرکزی، قرار داشتن در جاده های تجاری و مواصلاتی و پیشرفت کشاورزی وابسته بوده است. هم چنین در حوزه تجارت و کشاروزی تولید گندم، جو، پنبه، زعفران، انار و صادرات آن ها در دوره های مختلف یکی از عوامل رشد و پیشرفت منطقه محسوب می شده است. بر این اساس، این جستار بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر کتاب تاریخ قم، برآیند کلی از ساخت ها و ویژگی های جغرافیای، سیاسی و اقتصادی ولایت قم به دست دهد.
نقش سادات مهاجر حضرمی در امور سیاسی، دینی، علمی و فرهنگی کوچگاه ها؛ مطالعه موردی: شبه قاره هند و جنوب شرق آسیا (قرون 10 14ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سادات حضرمی منتسب به ناحیه حضرموت یمن، متشکل از خاندان های بزرگ و معروفی چون باعلوی، بافقیه، بلفقیه، سقاف و باطاها، بیشتر جزو طبقات علما، تجار و صوفیان بودند، برای مدت ها در تریم از شهرهای مهم حضرموت زندگی می کردند. از اواخر قرن ششم هجری، شماری از این سادات به مناطق مختلف شبه قاره هند و جنوب شرق آسیا مهاجرت کردند. این خاندان شافعی مذهب، همواره می کوشیدند اسلام و به ویژه مذهب خویش را در آن مناطق تبلیغ و ترویج کنند. بعضی از سلاطین و حکام مسلمان این نواحی نیز، از این گروه از سادات استقبال کرده و برخی مناصب مهم سیاسی و نظامی را دراختیار آنان گذاشتند. همچنین سادات حضرمی در دیگر عرصه ها، چون تصوف و حوزه های علمی و فرهنگی نیز تلاش کرده اند. آنها افزون بر تاسیس طریقت های صوفیانه، کتاب هایی در حوزه هایی مانند فرهنگ نویسی، تراجم نویسی و پزشکی به زبان های مختلف مانند عربی و اردو تالیف کرده اند. این مقاله، با روش توصیفی و تحلیلی، درصدد پاسخ به این پرسش است که سادات حضرمی به چه مناطق شبه قاره هند و جنوب شرق آسیا مهاجرت کرده و چه نقشی در حوزه های دینی، سیاسی، علمی و فرهنگی این مناطق داشته اند؟