فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده در بررسی چگونگی شکل گیری یک حکومت ،نحوه ی قدرت گیری مؤسس آن سلسله بسیار مهم و تأثیر گذار است. هدف اصلی پژوهش مذکور،بررسی نقش گیلان در روند قدرت گیری شاه اسماعیل اول برای تصاحب سلطنت صفوی است که کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته و از این حیث دارای اهمیت و نوآوری است. عواملی چون شرایط جغرافیایی و مذهبی گیلان، طریقت زاهدیه و نقش حاکم محلی آل کیا میرزاعلی کارکیا و بزرگان منطقه تالش در این امر تأثیرگذار بوده است. یافته های پژوهش بیانگر این است موقعیت طبیعی گیلان نقش مهمی در ادامه حیات و فعالیت سیاسی اسماعیل میرزا و طریقتش داشته است. همچنین طریقت زاهدیه ، حمایت و تلاش های میرزاعلی کیا و بزرگان منطقه از جمله تالشی ها از اسماعیل میرزا و همراهانش در مقابل آق قوینلوها، نقش مؤثری در پیشبرد اهداف سیاسی وی و در نهایت فتح اردبیل و تبریز داشته است.
تحلیل تاریخی مهاجرت سادات از ایران به هند در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سادات به عنوان گروهی با منزلت اجتماعی انتسابی، بنابر اتخاذ رویکردهای مذهبی شیعی از سوی حاکمان صفوی که خود نیز داعیه سیادت داشتند، در ابعاد مختلف سیاسی، اداری، اقتصادی و اجتماعی عصر صفوی، حامل نقش و جایگاه تاثیرگذاری بودند . با وجود این، در همین عصر شاهد مهاجرت معنادار آنها از ایران به هند هستیم . این پژوهش تلاش دارد تا علل و عوامل این مهاجرت را بررسی و تبیین نماید . یافته های این پژوهش که بر مبنای تبیین تاریخی انجام شده است، نشان می دهد، گرچه عوامل عمو می همچون تنگ نظری های فکری و مذهبی صفویان در قیاس با وسعت نظر گورکانیان، عدم اقبال مناسب حکام صفوی به مقوله هنر و ادبیات فارسی و در مقابل استقبال حکام گورکانی از ادیبان و هنرمندان، وجود جاذبه های اقتصادی در هند و حاکمیت خاندان های شیعی در دکن در مهاجرت فوق بی تاثیر نبوده، اما تنش های سادات با یکدیگر و تنش با حکومت صفوی نقش روشن و برجسته ای در شکل گیری این مهاجرت داشته است .
ظهیرالدوله: نوسازی تصوف با اغراض تجدد در انجمن اخوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متصوفه در قبال دگرگونی های عصر قاجار، دو رویه در پیش گرفتند؛ گروهی روال و سنت خود را ادامه دادند و گروهی تصمیم به انجام اصلاحات و تغییر گرفتند؛ بیان نسبت انجمن اخوت با تصوف و فتوت از یک سو و با فراماسونری از سوی دیگر، در رویکردی تاریخی هدف اصلی نوشته حاضر است. پژوهش این مدعا را مطرح می کند که قصد ظهیرالدوله؛ موسس انجمن اخوت در اولویت نخست، نه صوفی سازی بلکه تربیت نخبگان به منظور ترقی و بهبود زندگی مردم بوده است. برخلاف نظر کسانی که انجمن اخوت را انجمنی ماسونی معرفی کرده اند، انجمن اخوت؛ انجمنی شبه ماسونی، اخلاق مدار و کانونی فرهنگی برای رواج برابری و برادری بوده که از ادبیات عرفانی و میراث تصوف هم بهره گرفته و با برگزاری نشست های فرهنگی و هنری نو و تغییر ساختار سنتی صوفیه به تربیت اخلاقی افراد اقدام کرده است.
شاه اسماعیل صفوی و شاهنامه صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاه اسماعیل حکومتی در ایران تأسیس کرد که شالوده اصلی آن را دیانت وملّیت تشکیل می داد. وی جهت ایجاد وحدت ملّی در ایران، مذهب تشیع را رسمیت بخشید. اوقصد داشت پیوند های ملّی را در ایران مستحکم تر کند. حضور ازبکان در نواحی شرقی و عثمانی درغرب، این ضرورت را ایجاب می کردکه حس میهن دوستی و وطن پرستی در ایرانیان بیش از پیش تقویت گردد. شاه اسماعیل عقیده داشت تقویت روحیه جنگاوری وسلحشوری در رویارویی با دشمن تنها با انگیزه های مذهبی تحقق پیدا نمی کند. آثار فراوانی که در دوره صفویه، به ویژه شاه اسماعیل اول به تأثیر از شاهنامه فردوسی پدید آمده، مؤیّد این است که فردوسی موردتوجه شاهان و درباریان و مهم ترین منبع الهام شاعران و هنرمندان این دوره بوده است. به گواهی تاریخ، شاه اسماعیل حامی اصلی آثاری است که با محوریّت شاهنامه فردوسی شکل گرفته است. نگارندگان در این پژوهش در پی پاسخ به چرایی این توجّه هستند. ازآنجاکه شاه اسماعیل شیعه مذهب است و بنا بر پیشینه اعتقادی خود به فردوسی به عنوان شاعری شیعه علاقه فراوانی داشته است، پیش فرض این تحقیق این است که شاهان صفوی به طور عام و شاه اسماعیل به صورت خاص به دلیل شیعی بودن به فردوسی توجه داشته اند. بررسی ها نشان می دهد غیر ازانگیزه های مذهبی، مصالح سیاسی وتمرکزگرایی عامل مهمّ توجه شاه اسماعیل به وحدت ملّی و احیای هویّت ملّی ایران و به تبع آن شاهنامه بوده است.
نقش بلدیّه در کنترل بازار در دورة پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنترل و تنظیم بازارهای شهری، از موارد اعمال نفوذ حکومت ها بوده است. در دوره پهلوی اول برای تنظیم بازار از ابزارهای مختلفی استفاده شد؛ یکی از این ابزارها نهاد بلدیّه بود. نهاد نوپایی که دیرزمانی از تأسیس آن نمی گذشت و در دوره پهلوی اول به عنوان ابزاری در دست حاکمیت در جهت نوسازی جامعه استفاده می شد و از این جهت نهاد پر اهمیتی بود. یکی از وظایفی که بر عهده بلدیّه نهاده شده بود، تنظیم بازار و جلوگیری از قحطی و کمبود کالاهای اساسی در شهر بود. در راستای این وظیفه،بلدیّه امکان مداخله در امور مربوط به بازار را یافت و تا حدی بر اصناف گوناگون کنترل پیدا کرد. در همین راستا بلدیّه به گسترش فضای فیزیکی بازار پرداخت، از سدمعبر توسط کسبه جلوگیری کرد، به بهداشت مواد غذایی که در بازار ارائه می شد، پرداخت و از همه مهم تر به تنظیم بازار کالاهای اساسی مانند نان و گوشت پرداخت. در کنار مخالفت هایی که بخش سنتی جامعه با این تغییرات داشت گروه های دیگر جامعه از این اقدامات رضایت داشتند و حتی برخی از اصناف خواستار ورود بیشتر بلدیّه در امور مربوط به بازار و صنف هایشان بودند. این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس بهره گیری از اسناد و روزنامه های دورة پهلوی اول تنظیم شده است. هدف این تحقیق بررسی فعالیت های نهاد نوپای بلدیّه در زمینه چگونگی عرضه و تقاضای کالاهای اساسی و کنترل و تنظیم بازار است و سعی دارد به این پرسش اساسی پاسخ دهد که در اثر فعالیت های بلدیّه در این زمینه چه تغییراتی در وضعیت معیشت مردم ایجاد شد؟ در پاسخ به این پرسش به وظایف مشخص شده بلدیّه در این زمینه پرداخته می شود و سپس اقداماتی که این نهاد در زمینه کنترل اقلام معیشتی مردم انجام داد را بررسی کرده، به اعتراضات و شکایات مردم پرداخته و در نهایت نتیجه فعالیت نهاد بلدیّه در این زمینه ذکر می شود.
بازیابی فرهنگ ایران باستان در دورةآلِ بویه: مشروعیت سیاسی حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد حکومت و اعمال قدرت توسط یک فرد یا گروه و تداوم و پذیرش آن توسط مردم،همواره از دغدغه های اصلی حاکمان و فرمانروایان در جوامع مختلف بوده است که اغلب از آن به عنوان تلاش برای کسب مشروعیت سیاسی یاد می شود. از آنجا که امیران بویه ای در زمانی کوتاه از زندگی ساده قبیله ای به حاکمیت منطقه وسیعی دست یافتند و از قبل الگو و برنامه ای مناسب برای حفظ و تداوم قدرت نداشتند، ناگزیر بودند که این الگو را از شهریاران پیش از اسلام به ویژه ساسانیان که در سده چهارم هجری قمری ارج و منزلت بسیاری در نزد مردم داشتند، اقتباس و با شرایط زمان منطبق کنند. بنابراین آلِ بویه برای این که حکومتشان توسط مردم بهتر پذیرفته شود، در صدد برآمدند تا با بهره گیری از مفهوم سیاسی سلطنت در ایران باستان یعنی الهی بودن حکومت، وراثت و عدالت به حکومت خود مشروعیت ببخشند. در این پژوهش تلاش بر آن است تا با استخراج اطلاعات از منابع و پژوهش ها و با استفاده از رویکرد تاریخی و روش تحلیلی و توصیفی، به اقدامات آلِ بویه برای کسب مشروعیت بپردازد.
سیاست مذهبی سلطان حسین بایقرا(مطالعة موردی: تأثیر بر تشیع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت 38 سالة سلطان حسین بایقرا(873- 911ق) که مقارن با واپسین سال های حکمرانی خاندان تیموری در ایران و همزمان با تشکیل حکومت صفویه است، از نظر چگونگی برخورد با مذهب شیعه و سیاست مذهبیِ اتخاذشده در قبال آن، مورد توجه است. در بیشتر تحقیقات کنونی به وضعیت عمومی مذهب تشیع در دوره تیموریان و به طور مختصر به گرایش مذهبی سلطان حسین و فضای مذهبی حاکم در این عهد پرداخته شده است، اما نگارنده این نوشتار بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع تاریخی، شرح حال ها، تذکره ها، نامه ها و مکاتیب این دوران، علاوه بر گرایش مذهبی سلطان حسین و وضعیت مذهبی شیعیان در قلمرو وی، به تبیین علل گرایش این سلطان به مذهب شیعه و پیامدهای سیاست مذهبی او بر تشیع بپردازد.
جایگاه تشیع در اندلس در مقایسه با مذاهب دیگر (تحلیلی بر علل گسترش نیافتن تشیع در اندلس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسلمانان از سال ۹۲ تا ۸۹۸ ق/۷۱۱ تا ۱۴۹۲ م، در اندلس حضور داشتند و این منطقه بخشی از دنیای اسلام محسوب می شد. با بررسی جایگاه تشیع در اندلس، این مسئله برای ما آشکار می شود که در دوره حاکمیت مسلمانان در این سرزمین، تشیع نفوذ و گستردگی نداشت و اندلس وضعیت متفاوتی با مناطق شرقی خلافت داشت.
عواملی چند موجب شد که در این منطقه از جهان اسلام، تشیع نتواند از کثرت جمعیت برخوردار شود. این عوامل را می توان این گونه برشمرد: فعال نبودن اصحاب و راویان روایات ائمه(ع) در آنجا؛ حضور نداشتن گسترده قبایل و خاندان های شیعی؛ حاکمیت امویان که مخالف هرگونه اندیشه و تفکر با بن مایه های شیعی بودند؛ حاکمیت مذهب اوزاعی و بعد از آن مالکی که مخالف تفکر و اندیشه های شیعی بودند. این مقاله در پی بررسی این عوامل است.
تأثیر ثبات فرهنگی هرات عصر تیموری بر پیشرفت اهل فرهنگ و هنر...
حوزههای تخصصی:
نورالدین عبدالرحمن جامی (817-898ق.) از شاعران و محققان و عارفان سرشناس سده نهم هجری در سیزده سالگی به همراه پدرش «احمد بن محمد الدشتی» که از نام آوران منطقه جام قلمداد می شد، رهسپار هرات گردید و از محضر علما و دانشمندان آن منطقه کسب فیض نمود. جامی به واسطه نبوغ ذاتی در اندک زمانی در هرات علوم متداول عصر خود را فرا گرفت. هرات در دوران جامی به مدد حاکمان علم دوستی همچون شاهرخ (850-807ق) و سلطان حسین بایقرا (911-875ق.) دوران طلایی رونق علمی خود را تجربه کرد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش می باشد که میزان ثبات سیاسی-فرهنگی حاکم بر هرات، مقارن با دوران حیات جامی تا چه حد به عنوان بستری برای رشد و نمو این عالم در عصر تیموری موثر بوده و متعاقبا تا چه میزان بر تعاملات آنان تاثیر داشته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که به دلیل سیاست های اعمالی از سوی دربار شاهرخ و سلطان حسین، زمینه ثبات و آرامش نسبی در کلیه شئون زندگی اقشار گوناگون جامعه فراهم آمد که این امر تا حد بسیاری رونق و درخشش علمی هرات را در پی داشت. بر این اساس می توان بیان داشت، حضور جامی در این بستر، در کنار عواملی چون نبوغ ذاتی یکی از دلایل رشد و تعاملات نسبتا گسترده او با دربار در زمینه علم و فرهنگ محسوب می گردد.
سیر تحول هنر خوشنویسی و انواع خطوط آن در مکاتب هنری عصر صفوی
حوزههای تخصصی:
خوشنویسی به عنوان یکی از هنرهای اسلامی- ایرانی در دوره صفویه هم زمان با رشد و اعتلای دیگر هنرها به شکوفایی رسید. یکی از شیوه های پرداختن به هنر خوشنویسی در عصر صفوی بازنگری در مورد مکاتب و خطوط مختلف خوشنویسی در این دوره است. سبک ها و مکاتب هنری شاخصی در شهرهای مختلف ایران تحت حکومت صفوی شکل گرفته اند، که در مجموع می توان هنر خوشنویسی این دوره را، در پنج مکتب مورد تحلیل و بررسی قرار داد. مکتب تبریز، با بهره گیری و ترکیب و تلفیق از سنت های هنری مکاتب هنری هرات، شیراز و ترکمانان (تبریز) شکل گرفت. مکتب قزوین، با انتقال پایتخت به قزوین در سال 955 ق، خوشنویسان تبریزی، در ابتدا مکتب قزوین را در ادامه مکتب تبریز تأسیس کردند. مکتب مشهد، ابراهیم میرزا هنرمندانی را که پس از روی گردانی شاه تهماسب از هنر، اخراج شده و یا مهاجرت کرده بودند، در مشهد پذیرا شد. پاسخ مثبت این هنرمندان به ابراهیم، منجر به شکل گیری مکتب هنری مشهد شد. مکتب شیراز، از قرن نهم هجری شروع شده و تا پایان سده ی دهم به فعالیت خود ادامه داد، هم از سبک ترکمانان و هم سبک صفوی بهره برده است. مکتب اصفهان، واپسین مکتب خوشنویسی عصر صفوی در اصفهان شکل گرفت. در این دوره، سنت ها و اقلامی که در گذشته برای خوشنویسی استفاده می شد، کماکان مورد استفاده خوشنویسان و علاقه مندان قرار داشت، اما قلم های جدیدتر تعلیق و نستعلیق در دربار و قلمرو صفویان اهمیت فراوان یافت. در اواخر دوره صفویه نیز، شاهد شکل گیری خط شکسته نستعلیق هستیم. بر این اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی– تحلیلی به مکاتب رایج در عصر صفوی و نقش آن ها در رشد و گسترش هنر خوشنویسی می پردازد.
روند دگرگونی نقوش و شعائر مذهبی بر روی سکه های دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تشکیل دولت صفویه (907- 1135ه.ق.) در گستره ی جغرافیایی ایران، که به پایان یافتن پراکنده حکومتی و برقراری وحدت سیاسی در این کشور منجر شد، از آن پس جامعه ی ایرانی تحت تأثیر گرایشات سیاسی و مذهبی این سلسله قرار گرفت. صفویان، سنّت های حکومتی و فرهنگی قدیم ایران را تداوم دادند اما با ترویج مبانی اعتقادی شیعه ی دوازده امامی به عنوان مذهب رسمی، هویت متمایزی به مملکت و مردم آن بخشیدند که بخشی از این تمایزات تا امروز نیز باقی مانده است. این ویژگی بر روی نقوش و محتوای مسکوکات این دوره نیز تأثیر گذاشت و سکه های ضرب شده ی این سلسله دارای ماهیت و سبکی خاص گردید. در حکومت های پیش از صفویه در ایران نیز تغییرات شکلی و مفهومی بر روی سکه ها متأثر از سیاست و دیانت آن ها و بازتابی از نگرش های سیاسی و مذهبی سلاطین و حکمرانان بوده است. از این رو، در مقایسه با سکه های دوره ی ایلخانی که تحت تأثیر وضعیت مذهبی موجود، دارای شعائر و نقوش مربوط به سایر مذاهب غیر اسلامی است، در عصر صفویه قدرت مذهبی پادشاهان و حمایت آنان از مذهب رسمی، مانع قدرت نمایی سایر مذاهب در کشور و از جمله عدم نقر شعائر و نقوش غیر شیعی بر روی سکه ها گردید. در این پژوهش، به روش ترکیبی میدانی و کتابخانه ای، به شیوه ی تاریخی- تحلیلی روند نقوش و شعائر مذهبی نقر شده بر روی سکه های صفوی و نیز نگرش سلاطین این سلسله از نقر این نقوش و شعائر بر سکه های رایج، مورد بررسی قرار گرفته و با سکه های دوره ایلخانی و تیموری مقایسه شده است. یافتة پژوهش حاکی از آن است که صفویان از سکه به مثابه ی ابزاری در نشر شعائر شیعی بهره گرفته و برخی از نقوش سکه های این دوره با پیش از خود متفاوت است.
اهداف و کارکردهای کنسولگری روسیه در رشت نیمه دوم عصر قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی بزرگ یا رقابت دو امپراتوری توسعهطلب روسیه و انگلیس در
قرن نوزدهم برای سروری بر آسیای مرکزی، واقعیتی بود که ایران
ناخواسته درگیر آن شد. استراتژی، قواعد و تاکتیکهای این بازی
که در طول زمان تعریف و به تناسب شرایط دستخوش تغییر شد،
شامل تأسیس نمایندگی سیاسی و کنسولگریهای این دو قدرت در
ایران نیز میشد. در عصر قاجار دولتهای انگلیس و روسیه پس از
تأسیس نمایندگیهای سیاسی در تهران، برای تأمین منافع خود، به
افتتاح تدریجی کنسولگری در شهر رشت مبادرت ورزیدند که تا آغاز
سدة بیستم به شبکههایی گسترده در سطح کشور تبدیل شدند.
پژوهش حاضر به بررسی علل تأسیس کنسولگری در رشت و
کارکردهای آن میپردازد. این مطالعه نشان میدهد که افتتاح
کنسولگری در رشت از سوی انگلیس یا روسیه، بیش از هر چیز از
اهداف سیاسی راهبردی این دو دولت ناشی میشد.
شاه گزینی در دوره ی اشکانیان
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
97 - 112
حوزههای تخصصی:
گزارش تاریخی نشان می دهد که در دوره نیرومندی دستگاه پادشاهی اشکانی، پادشاهان پیش از مرگ خود شاهزاده ای را به عنوان ولیعهد تعیین می کرده اند، و در دوره ناتوانی آن خاندان، بزرگان و اشراف خاندان های نژاد شاهنشاهی در گردهمایی خود، به خواست خویش از تخمه اشکانی را به تخت شهریاری می نشانده اند. از طرفی اندیشه ی شاه گزینی شاهنشاهی اشکانیان آمیخته از سه سنت کوچ گرایانه، هلنیستی و هخامنشی بود. اساس حکومت اشکانی میان این سه سنت و در واقع تلفیقی از این سه الگو می باشد. ارتباط تنگاتنگی میان این سه الگو در طول حکومت اشکانیان وجود داشت. انتخاب بزرگ قبیله به عنوان شاه و همچنین تعیین برادر شاه به عنوان جانشین، سنت کوچ گرایانه انتخاب یک شاه بود. از طرف دیگر تعلق داشتن منصب شاهنشاهی در یک خاندان اشکانی و موروثی بودن آن سنت برجای مانده از هخامنشیان است. کارکرد مجلس سنا نیز نشان از فرهنگ و نفوذ هلنیستی در ساختار حکومت اشکانیان است.
رقابت های محلی در فارس و جابهجایی مسیر بوشهر- شیراز از راه شاهی به راه جره (1910-1909م./1329-1327ه . ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علاوه بر راه شاهی به عنوان مسیر اصلی ارتباطی میان بوشهر و شیراز ، راه دیگری معروف به راه جره مسیر فرعی و اضطراری بود که این دو شهر را به یکدیگر متصل می کرد. پس از انقلاب مشروطه ، تحول ساختاری در نظام حکومت ، و ضعف در اعمال اقتدار دستگاه حکومت مرکزی به بروز ناامنی فزاینده در راه شاهی ، دومین مسیر پر رفت و آمد ایران ، انجامید. در نتیجه دولت ایران با اعتراضات مکرر بریتانیایی ها که از این ناامنی ها متضرر شده بودند؛ مواجه گردید. از آنجا که هر دو مسیر راه شاهی و راه جره از قلمرو کوچ نشینان ایل قشقایی می گذشت؛ و صولت الدوله ، ایلخان قدرتمند قشقایی ، توان برقراری امنیت در هر دو مسیر را داشت؛ انگشت اتهام ناامنی ها نیز به سمت صولت الدوله و ایلش اشاره رفت. در برابر این بدگمانی ها ، صولت الدوله اقدام به گشایش راه جره نمود. رویداد فوق این سؤال را موجب می شود که «چرا صولت الدوله با وجود توان برقراری امنیت در راه شاهی ، راه فرعی جره را جهت تردد کاروان های تجاری باز نمود؟» با نگاهی به اوضاع فارس و رقابت های محلی در این ایالت به نظر می رسد که علّت تصمیم فوق را می توان به تغییر موازنه قدرت به ضرر صولت الدوله در جریان رویدادهای پس از مشروطه ، نسبت داد.
بررسی عملکرد سازمان بازرسی شاهنشاهی در دوره اول حیاتسازمان (1351-1337ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعدد و تکثر نهاد های اطلاعاتی و مراجع نظارتی، از مهم ترین ویژگی های حکومت پهلوی دوم بود که این امر از ترس و نگرانی وی از بروز مخالفت های داخلی نشأت می گرفت. بازرسی شاهنشاهی به عنوان یک سازمان اطلاعاتی- امنیتی در نتیجه شرایط داخلی کشور در سال های پس از کودتای 28 مرداد 1332ش. در اواخر دهه سی ایجاد شده و با یک وقفه چند ساله و تأسیس مجدد در 1347ش. تا آخر عمر رژیم پهلوی برقرار بود. حیات این سازمان به دو دوره مشخص تقسیم می شود؛ دوره اول زیرنظر سپهبد یزدان پناه و دوره دوم تحت ریاست ارتشبد حسین فردوست. سازمان در زمان ریاست یزدان پناه (1351-1337ش.) برای اطّلاع از وضعیت داخلی کشور و مبارزه با مشکلاتی چون فساد اداری و کارشکنی مقامات، نظارت بر فعالیت دیگر نهاد های امنیتی به فعالیت پرداخت و گزارش های زیادی تهیه نمود؛ ولی در ن هایت سودمندی زیادی برای حکومت پهلوی نداشت و نتوانست آرزو های محمدرضاشاه را برآورده کند. بر این مبنا پژوهش حاضر می کوشد با استفاده از روش تحلیل تاریخی، و بر پایه منابع اسنادی و کتابخانه ای عملکرد (اقدامات و حوزه فعالیت) سازمان بازرسی شاهنشاهی و نتایج و پیامد های آن در دوره اول را بررسی کند.
بازتاب اوضاع اقتصادی و رفاه اجتماعی قرن پنجم در سفرنامه ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه ها منابعی هستند که با استفاده از آن ها می توان به بررسی مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دینی، تاریخی، جغرافیایی، نوع لباس، خوراک و آداب و رسوم و غیره پرداخت. در میان سفرنامه های فارسی، سفرنامه ناصر خسرو را شاید بتوان دقیق ترین منبع در نوع خود به شمار آورد. توصیف ناصر خسرو در این اثر از مکان ها، جوانب مختلف را در بر می گیرد. یکی از این جنبه ها توجّه به وضعیّت اقتصادی مناطق است. وی با دقّت، به توصیف اوضاع اقتصادی مناطقی که در طی سفر از آن ها عبور کرده، از جمله وضعیّت تجارت، کشاورزی، صنعت و عوامل موثّر بر رشد اقتصادی شهرها و نیز شاخص های رفاه مانند عمارت ها، تولیدات کشاورزی و مشاغل پرداخته است. رونق و شکوفایی اقتصاد شهرها بیشتر به عواملی چون: تدبیر حاکمان، شرایط اقلیمی، رواج تجارت و تنوّع مشاغل بستگی داشته است. بر اساس توصیف های ناصر خسرو، مصر از جهات مختلف، از اقتصاد و رفاه بهتری برخوردار و از نظر شکوه عمارت ها، تنوّع محصولات و گوناگونی مشاغل در میان شهرها شاخص بوده است. این تحقیق به روش کتابخانه ای و اسنادی و تحلیل محتوا انجام گرفته است.
تحول شهرنشینی اراک در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمان فتحعلی شاه قاجار شهری در منطقه عراق عجم توسط یوسف خان گرجی تأسیس شد که «سلطان آباد» نامیده شد. این شهر در این دوره بنا بر اهمیت استراتژیکی، نظامی و اقتصادی رو به پیشرفت نهاده و به یکی از شهرهای مهم تبدیل شد. سلطان آباد، در کشاکش رقابت سیاسی- نظامی میان سلسله های سلطنتی و خاندان های مدعی حکومت (زند و قاجار) با انگیزه تأمین امنیت پایتخت و تعمیم سلطه قدرت مرکزی در مناطق تحت نفوذ ایلات و عشایر منطقه عراق ایجاد شد. اما عاملی که موجب گسترش و رونق شهر شد، توجه حکومت مرکزی و کمپانی های خارجی به این شهر و تبدیل آن به یکی از قطب های اقتصادی منطقه بود. در این پژوهش در پی آنیم تا با نگاهی به منابع اصلی و به ویژه سفرنامه های نگاشته شده در این دوره به تبیین نقش سیاست های حاکمان قاجار در رشد و گسترش زندگی شهر نشینی در منطقه ی اراک و نیز علل و نتایج توجه کمپانی های خارجی به این شهر بپردازیم.
روند رواج و برگزیدن نام های کیانی در میان شاهان و شاهزاده گان سلاجقهٔ روم
حوزههای تخصصی:
حکومت سلاجقهٔ روم در حدود 470 ه . ق با جدا شدن از حکومت سلجوقیان بزرگ به همت یکی از بزرگان این خاندان به نام سلیمان بن قتلمش در بخشی از سرزمین جدایی ناپذیر روم در قلب امپراتوری بیزانس یعنی در منطقه آسیای صغیر تاسیس گردید. با تاسیس این سلسله شاهد نفوذ، احیا و گسترش هویت فرهنگ ایرانی، زبان فارسی و به کار گیری روش سیاست-مداری و احیای سنت های ایرانشهری و مشروعیت گزینی در خارج از مرز های ایرانشهر و درون سرزمین روم رقیب جهانگشای ایران پیش از اسلام هستیم اما شاید مهم ترین موضوع مرتبط با اندیشه ایرانی و احیای سنت های ایران باستان در حکومت سلجوقیان روم حضور اسامی ایرانی و شاهنامه ای بخصوص نام شاهان کیانی در اسامی پادشاهان و شاهزاده گان سلجوقی هستیم روند رواج نام های کیانی که با سلطنت غیاث الدین کیخسرو اول هفتمین سلطان این سلسله آغاز گردید، تا پایان دوران سلاجقه در نام شاهان و شاهزادگان سلجوقی تکرار می شود. چرایی و چگونگی نفوذ عناصر ایرانی و نام های کیانی، پرسش اساسی در این پژوهش است که با رویکردی تحلیلی و تفسیری، تلاش شده به شناسایی عوامل مؤثر و میزان نقش این عوامل در اشاعه اندیشه ایرانی گرایی در میان سلاجقه روم پرداخته شود و به علل و چگونگی انتخاب نام های پادشاهان حماسی ایران توسط سلاجقه روم پاسخ داده شود.
علل انحطاط اجتماعی بندر لنگه(1277ش تا 1328ش/ 1897م تا 1949م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بندر لنگه از سال 1213ش/ 1834م. بندر اصلی لارستان و محل آمد و شد کالاهای وارداتی و صادراتی خلیج فارس تا سال 1277ش/ 1897م بود که پس از آن پویایی اجتماعی و تجاری اش افول کرد. به نظر می رسد با تکیه بر عامل اقتصادی صرف نمی توان انحطاط اجتماعی این بندر را توضضیح داد و باید علل سیاسی و ایدئولوژیک نیز نقشی همتراز با علل اقتصادی را در نظر داشت. پژوهش حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی وبا کاربرد نظریه تعیّن چندبعدی overdetermination)) دو عامل دیگر یعنی ساختار سیاسی و ایدئولوژیکی را در کنار ساختار اقتصادی این بندر بررسی و تحلیل نموده و این فرضیه را به آزمون گذاشته است که: «تناقضات ساختاریِ (تناقضات سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیکی) تشکل اجتماعی بندر لنگهاز سال 1278ش./1899م.، انحطاط اجتماعی آن را موجب گشت.» . تعرفه های جدید گمرکی( 1278ش/1899م،) لجام گسیختگی مأمورین دولتی و غیر بومی دفاتر گمرکی، ناامنی سیاسی و اجتماعی پس کرانه های لنگه پس از انقلاب مشروطیت، قانون انحصار تجارت، قانون خدمت نظام اجباری و فرمان «کشف حجاب اجباری» و وجود راه های فرار از این تناقضات (مهاجرت انسانی و مهاجرت سرمایه، قاچاق و رشوه) انحطاط اجتماعی بندر لنگه را در پی داشت.