فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶
55-70
حوزههای تخصصی:
ثبت و ضبط تاریخ زنان با بهرهمندی از روش پژوهشی تاریخ شفاهی در اروپا و آمریکا، داده هایی را پدید آورد که هم مکمل اسناد مکتوب محسوب میشوند و هم ب عنوان منابعی جدید و منحصر به فرد به جریان تاریخ نگاری یاری میرسانند. تاریخ شفاهی زنان با رویکردی جامعه گرا و مردمی، هم از سوی طرفداران حقوق زنان مورد توجه واقع گردید و هم بهعنوان گرایشی بین رشته ای از درون گروه های تاریخ، علوم اجتماعی و مطالعات زنان متولد شد و رشد کرد. این رشته جدید از معارف انسانی در طول پنج دهه حیات خود با فراز و نشیب هایی متعدد رو به رو بوده است. تأمل در ضرورت پیدایش تاریخ شفاهی زنان، ویژگیهای این قسم از تاریخنگاری، جایگاه آن در پژوهشهای تاریخی، تحولات آن در دورههای مختلف و چشم اندازهای پیشِ روی، از مباحث حائز اهمیت در این حوزه به شمار میرود. آشنایی با روشهای به کار گرفته شده در زمینه گردآوری تاریخ شفاهی زنان در جوامع مختلف، علاقه مندان را از طی مسیرهای پیشین بینیاز میکند و افق هایی روشن را در برابر دیدگانشان میگشاید.
ارزیابی تأثیر مخاطرات محیطی در آسیب پذیری گورستان های خمره ای اشکانی مریوان (مطالعه موردی: گورستان زردویان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
1 - 18
حوزههای تخصصی:
منطقه مریوان به دلیل دارابودن تعداد بسیار زیادی گورستان های خمره ای، جهت مطالعات باستان شناسی این نوع از سنت تدفینی در دوران های مختلف تاریخی بسیار حائز اهمیت است. از طرفی، تمام این منطقه در معرض حجم وسیعی از آسیب های انسانی و طبیعی قرار داشته و دارد؛ نکته ای که تاکنون توجه چندانی به آن نشده و در عین حال این پرسش را مطرح می کند که دلیل یا دلایل چنین حجم عظیمی از آسیب در این محوطه ها چیست؟ در راستای پاسخ به این پرسش، ابتدا به بررسی شواهد آسیب دیده و عوامل آسیب زا در سایت زردویان پرداخته شده و سپس با توسل به رویکردی بینارشته ای به منظور ارزیابی عوامل مؤثر بر تخریب محوطه، از شواهد و اطلاعات ژئومورفولوژی، اقلیمی، زمین شناسی و همچنین تصاویر راداری سنتینل ۱ استفاده شده است. نتایج ارزیابی ها، بیانگر آن است که با توجه به وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه، حرکات دامنه ای پیوسته و آرام سبب واردآوردن فشار به خمره ها و حرکت در جهت شیب، تخریب و حتی واژگونی آن ها شده است؛ همچنین با توجه به وضعیت اقلیمی منطقه، پدیده کریوکلاستی باعث فرسایش خمره هایی شده است که نزدیک تر به سطح بوده اند. فزون بر این، نتایج به دست آمده از روش تداخل سنجی راداری و روش سری زمانی SBAS نیز مشخص نمود که محدوده مطالعاتی در طی دوره زمانی ۲ ساله، بین ۷/۶ تا ۸/۴۳ میلی متر فرونشست داشته است که این میزان در بلندمدت می تواند بسیار قابل توجه باشد و تأثیر مستقیمی در آسیب پذیری محوطه نهاده باشد.
بازشناسی، توسعه و بهبود سایت موزه های باستان شناسی، بر پایه نظریات و با استفاده از مدل سوات (SWOT) درتجارب داخلی و خارجی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
115 - 137
حوزههای تخصصی:
در ایران محوطه های باستان شناسی بسیاری وجود دارد که به دلیل بی توجهی و عدم رسیدگی در معرض آسیب قرار گرفته اند. این معضل به تخریب آثار ارزشمند و به تبع آن، به ازبین رفتن تاریخ، عملکرد و کالبد آثار می انجامد. سایت موزه ها می توانند در تحقق هدف حفاظت جامع، توسعه فرهنگی و تاریخی مکان و نیز استفاده بهینه از ظرفیت های محوطه بسیار کارآمد باشند. هدف این پژوهش، بازشناسی شاخص های مهم در چارچوب نظری منعطف در جهت ایجادسایت موزه بر مبنای رویکرد حفاظتی و گردشگری است. برای این منظور، در مرحله اول با مروری بر ادبیات و نظریات ارائه شده در این حوزه و پیشینه سایت موزه ها در جهان، به ضرورت ایجاد سایت موزه و توجه به محوطه های باستان شناسی پرداخته شد. سپس، در مرحله دوم، با مستند سازی دو تجربه خارجی و دو تجربه داخلی به بررسی و تحلیل آنها با روش سوات، زمینه ارتقای دانش نظری در عرصه ساخت سایت موزه ها فراهم آمد تا با تکیه بر این دانش بتوان سیاست های کارآمدتری اتخاذ کرد. روش کار در این مقاله توصیفی، تحلیلی است و نتایج پژوهش نشان داد که یکی از موثرترین راه های حفاظت از محوطه ها و شناساندن تاریخ و فرهنگ آنها، ایجاد سایت موزه ای است که بتواند از محوطه باستان شناسی و ارزش های آن حفاظت کرده و در عین حال با جذب مخاطبان عمومی، متخصصان و با استفاده از روش های نوین و کارآمد این محوطه ها را مدیریت کرده و از آنها بهره برداری کند.
زمینه های پیوستگی و پایداری فرهنگی ایران در سده های نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از فتح ایران به دست اعراب و تغییر نظام سیاسی این سرزمین، ایران توانست درون مایه فرهنگی و اصالت تاریخی، هنری و ادبی خود را حفظ کند. اگرچه باید اسلام پذیری ایرانیان را نقطه عطفی در تاریخ این کشور دانست که موجب دگرگونی های عمیقی در جامعه ایران گردید، اما شکست از اعراب و گرویدن به اسلام به معنای اتمام قدرت فرهنگی ایران نبود. زیرا عناصر فرهنگ ایرانی و حضور ایرانیان در سده های نخستین اسلامی چنان نیرومند بود که نه تنها هویتی نوین و ممتاز را در درون جهان اسلام آفرید، بلکه ملل همجوار را نیز تحت تاثیر قرار داد. یافته های این پژوهش نشان می دهد عواملی چون عرب گرایی امویان، قدرت یابی عباسیان، ظهور سلسله های محلی، نهضت شعوبیه، تعامل جامعه ایرانی و اسلامی و تحولات ادبی-هنری زمینه های پایداری و پیوستگی فرهنگی ایران را در سده های نخستین اسلامی فراهم ساخت. مقاله حاضر، کوشیده است علل و زمینه های پایداری فرهنگ ایرانی را پس از ورود اسلام به ایران با مطالعه تاریخی و روش توصیفی-تحلیلی بررسی نماید.
نقش و جایگاه حنین بن اسحاق و ابن سینا در تکامل دانش چشم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تثبیت عباسیان، نفوذ ایرانیان، انتقال علوم به بغداد و آغاز به کار بیت الحکمه، فعالیت علمی در آنجا رونق یافت و مسلمانان در شاخه های مختلف علوم به ویژه پزشکی، به پیشرفت هایی دست یافتند. فراوانی کتاب های مربوط به چشم پزشکی از اقبال این حوزه از پزشکی نسبت به سایر شاخه های پزشکی حکایت دارد. پژوهش حاضر به منظورِ بررسی میزان تغییرات چشم پزشکی از قرن سوم تا قرن پنجم انجام شده است. نتایج پژوهش که از راه بررسی تطبیقی کتب دو پزشک موردِنظر به دست آمده، نشان می دهد؛ ابن اسحاق (264- 194 ق)، در کتاب العشر به عنوان نخستین کتاب آموزش چشم پزشکی با ارجاعات به پزشکان یونانی و استفاده از لغات یونانی وامدار آنها است اما ابن سینا (428 – 370 ق)، در بخش چشمِ کتاب قانون به عنوانِ شاخص ترین اثر پزشکی دوران طلایی، ضمن تغییر نام ها، بیماری های بیشتری را که محصول تجربه اش بوده، معرفی کرده است و همچنین قانون از انسجام منطقی و عقلی بهتری برخوردار است که بی تأثیر از دانش فلسفی وی نبوده است.
رویکرد پدیدارشناسانه به فرانقش زنان در تاریخ میانه ایران
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
55-75
حوزههای تخصصی:
در تاریخ میان ایران، حضور مردان در ساختار اقتدار و مرجعیت از سوی قوانین حکومتی، امری بارز و ضروری محسوب می شد. با وجود این، نقش زنان در برهه هایی از زمان در ساختار حاکمیت تبدیل به فرانقش های اثرگذار شده است. نمود عینی این ادعا را می توان در فرانقش های دو شخصیت تاریخ میانه ایران، ترکان خاتون (مادر سلطان محمد خوارزمشاه) و گوهرشادخاتون (همسر شاهرخ) مشاهده کرد. مقاله حاضر با رویکردی پدیدارشناسانه نسبت به فرانقش این دو زن در تلاش است تا به این پرسش ها پاسخ دهد که رویکرد اقتدار زنانه از چه مسیر زمانی و مکانی گذر کرد؟ دستاوردهای پژوهش نشان میدهد که رابطه ای نزدیک میان فروکاست اقتدار پدرشاهی با رویکرد اقتدار زنانه در دوران گسست و انحطاط به چشم می خورد. به حاشیه رفتن اقتدار مردانه و تنزل مرجعیت این گروه، مجالی برای نمود یافتن اقتدار در فرانقشهای زنان در حاکمیت تاریخ میانه فراهم آورد. این زنان در فرانقشهایی مهم نظیر فرانقش مادر، خواهر و جایگاه زن در قبیله، زمینه ساز تحول سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در تاریخ میانه ایران شدند. مقاله حاضر در صدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد پدیدارشناسانه به حقیقت فرانقش های زنان در دوران گسست تاریخ میانه ایران دست یابد.
آسیب شناسی تشکیل خانواده حدیثی در مطالعات تاریخی با تأکید بر اخبار مطلاق بودن امام حسن(,ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
67 - 100
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های شناخت قطعیت و یا چگونگی صدور روایات، تشکیل خانواده حدیثی پیرامون آن و سنجش روایت در پرتو آن است. این روش که بیشتر در علم حدیث از آن بهره برده می شود، می تواند در نفی و اثبات وجود یک گزارش تاریخی، برای مورخان و سیره نگاران هم کاربرد داشته باشد. به نظر می رسد، پذیرش اخبار مطلاق بودن امام حسن(ع) در منابع اسلامی، ریشه در همین امر، یعنی تشکیل خانواده حدیثی داشته است. نوشتار پیش رو، با آسیب شناسی این شیوه و با استناد به متون کهن و روش وصفی و تحلیلی، در پی پاسخ به چرایی پذیرش اخبار مطلاق بودن امام حسن(ع) از سوی برخی اندیشمندان اسلامی، به ویژه امامیه است. یافته های این پژوهش، نشان می دهد که تشکیل خانواده حدیثی، ناتوان از تشخیص گزارش های جعلی هدفمند است و این آسیب، در اخبار مطلاق بودن امام حسن(ع) به چشم می خورد؛ به این معنا که جاعلان، با اخبار متنوع و متعدد پیرامون طلاق های امام حسن(ع)، این گزارشِ غیرقابل اعتماد را صحیح و موجّه جلوه داده اند.
مدیریت آب در حوزه های رودخانه ای و قناتی ایران (دوره باستان تا عصر صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیت نزولات جوی و منابع آب در ایران موجب گردیده که از دیرباز موضوع آب اهمیت ویژه ای یابد. رشته کوه های البرز وزاگرس درشمال و غرب، فلات مرکزی ایران را از بارش ها وتوزیع مناسب آن محروم نموده است؛. به عبارت دیگر بخشی از نواحی ایران (غرب)از بارندگی بیشتر و وجود رودخانه های دائمی بهره مند است و بخش دیگر(فلات مرکزی) تنها متکی به منابع آب های زیرزمینی (قنات) می باشند. بدیهی است به هر نسبت که محدودیت آب در منطقه بیشتر باشد به همان نسبت موضوع مدیریت آب اهمیت بیشتری می یابد. لذا در این راستا سوالاتی بدین شرح مطرح می گردند که آیاکنترل حکومت ها بر منابع آب در همه نقاط ایران اعم از حوزه رودخانه ای و قناتی به صورت یکسان بوده و یا متناسب با میزان آب در اختیار و شیوه ی بهره برداری از آنان تغییر نموده است؟چنانچه تفاوتی بین این دو شیوه وجود دارد، آن تفاوتها کدامند؟ دولت های وقت تا چه حد نسبت به مدیریت منابع آب در مناطق مختلف کشور کنترل و نظارت داشته اند؟ این پژوهش به شیوه توصیفی -تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است ونتایج حاصل نشان می دهد که در حوزه های رودخانه ای، منابع آب تحت کنترل دولت بوده، حال آن که در حوزه هایی که متکی به استفاده از آب های زیرزمینی بوده اند، مدیریت آب توسط مالکان و بخش غیر دولتی انجام می شده است. هرچه میزان آب در اختیار محدودتر بوده، مازاد تولید کمتر و میزان درآمدهای حاصل از آن نیز کمتر بوده است؛ این امر موجب گردیده، دولت های وقت توجه کمتری به این نواحی داشته وبر حوزه های رودخانه ای متمرکز گردیده اند._x000D_
Due to scarcity of rainwater and water resources, water-related issues have been of great importance in Iran. Alborz and Zagros mountain chains, respectively in the north and the west of Iran, have prevented the central plateau to receive appropriate amounts of rainfall; in other words some regions benefit from higher precipitation amounts and thus permanent rivers, other regions rely solely on groundwater resources. Obviously, the more limited the water resources, the more significant the water management becomes. Therefore, to this end the following questions were posed: Did the governments equally control water recourses in different regions, whether river-based or qanat-based? Or is there a difference in water management, based on the amount of accessible water resources? In case there is a significant difference in water management methods in different regions, what are those differences? How much control and supervision did the governments of the time, have over water resources management in different regions?This study is a qualitative-analytical one. To conduct this study library data and references were used.The results show that in river-based regions, water was controlled and supervised by the government. However, in regions where qanats were used, the water management system was handled by the qanat owners and the private sectors. Generally, the fewer the amount of accessible water is, the fewer the excess of agricultural production is. As a result, the income gained from those water resource were very low. Due to this, less attention was paid to such regions by the governments, and therefore, the governments were more focused on river-based regions as they could bring more income.
بررسی برخی مؤلفه های تاریخ نگاری محلی در آثار باستانی پاریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری محلی سومین گونه مشهور تاریخ نویسی پس از تاریخ های سلسله ای و عمومی است که به ثبت و ضبط وقایع تاریخی در محدوده یک مکان اطلاق می شود. در این مقاله به بررسی برخی مؤلفه های تاریخ نگاری محلی در آثار باستانی پاریزی پرداخته می شود. وی که دلبستگی ویژه ای به کرمان و زادگاهش پاریز داشت، در همه آثار خود به تاریخ این منطقه و همه زیروبم حوادث و رویدادهایش پرداخته است. در این مقاله به دو سؤال اصلی ریخت شناسی محلی نگاری باستانی پاریزی چیست؟ و مؤلفه های تاریخ نگاری محلی باستانی پاریزی چیست؟ پاسخ داده می شود. روش پژوهش کتابخانه ای به همراه تحلیل و توصیف تاریخی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که توجه به مسائل اجتماعی و اقتصادی با محوریت توده مردم، استفاده از ضرب المثل ها، اشعار، گفتارهای عامیانه، توجه دقیق به نام شهرها، روستاها و آبادی ها و نقل خاطرات شفاهی در نگارش تاریخ ازجمله مهم ترین مشخصه های تاریخ نگاری محلی این نویسنده است. همچنین وی جز معدود نویسندگان محلی نگار است که هم زمان در تاریخ نگاری محلی خود از روش ترکیبی محلی نگاری در طول و عرض استفاده نموده است.
مطالعه سنت تعمیرات پیشین و مبانی رویکردهای جدید حفاظت و مرمت در دیوارنگاره هایی از کاخ چهلستون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
۲۶۳-۲۳۷
حوزههای تخصصی:
کاخ چهلستون همواره آوردگاه مداخلات سنتی و جدید در تعمیر و مرمت دیوارنگاره ها بود که گویای سیرتحول دیدگاه ها به این امر در ایران می باشد. این پژوهش با هدف فهم سیرتحول رویه ها و رویکردهای حفاظت و مرمت دیوارنگاره ها با رجوع به سنت تعمیرات پیشین و رویکردهای جدید، دیوارنگاره هایی در کاخ چهلستون را مورد مطالعه قرار داده و درپی پاسخ به این پرسش ها صورت گرفته است؛ سنت تعمیرات پیشین چگونه و با چه رویه هایی انجام می شد؟ رویکردهای جدید حفاظت و مرمت دیوارنگاره ها و مبانی و مؤلفه های بنیادین آن ها چه بود؟ وجوه افتراق این دو، نسبت به هم چگونه بود؟روش گردآوری داده ها به صورت مطالعات اسنادی-کتابخانه ای است. ابتدا با اتخاذ روشی تطبیقی و توصیفی، ماهیت تعمیرات پیشین بررسی خواهد شد. سپس پژوهش که رویکردی کیفی و تفسیرگرا دارد با روشی تحلیلی به تشریح مباحث درباره سنت تعمیرات پیشین و مبانی رویکردهای جدید پرداخته و در پایان با استدلال منطقی نتایج تبیین خواهند شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تعمیرات پیشین به صورت بازنگاری هایی بردیوارنگاره های اولیه، در بارقه های حیاتی از نگارگری سنتی اجرا می شد. چنین بازنگاری هایی ضمن برخورداری از عناصر تصویری دیوارنگاره ی اصلی، واجد بیاناتی متفاوت ازسوی هنرمندِ عهده دارِتعمیر بود که ریشه در سنت تعمیرات پیشین دیوارنگاره ها و زمینه های آن داشت. رویکردهای جدید با ارج گذاری به دو مقوله اصالت تاریخی و وحدت زیباشناسانه هنری، به حذف پاره ای از مراحل تکوین دیوارنگاره ها و ارائه افزوده های مرمتی با تمایزی مشخص نسبت به دیوارنگاره های اولیه انجامیدند. رهیافت های زیبایی شناختی و تاریخ نگری غرب سرچشمه وجوه افتراق رویکردهای جدید با تعمیرات سنتی بود که ضمن برخورداری از ویژگی های معناگرایانه همواره معطوف به ذات و ماهیت امور بودند.
قائد حیدر گناوه ای و نقش او در تحولات سیاسی و اقتصادی کرانه های شمالی خلیج فارس در دوره زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران پس از سقوط سلسله صفویه از جمله ادوار مهم تاریخی ایران است. از تحولات مهم این دوره، مهاجرت گروه ها و قبایل مختلف (اعم از ایرانی و عرب) به سمت کرانه های شمالی خلیج فارس و استقرار و قدرت گیری آنها در این نقاط بود. با روی کار آمدن نادرشاه، به دلیل توجه ویژه او به خلیج فارس و تأسیس نیروی دریایی و بکارگیری و استفاده از توان و ظرفیت دریانوردی برخی از همین قبایل مهاجر و امتزاج آنها با اقوام ایرانی، به عنوان لشکریان نادری به جایگاه و موقعیت ممتازی دست یافتند. کریم خان زند نیز توانست با کمک همین قدرت های محلی بر اکثر نواحی ایران مسلط و پایه های حکومت خود را در شیراز تثبیت کند. پژوهش حاضر بر آن است تا نقش یکی از بازیگران مهم این دوره و از متحدان و نزدیکان حکومت زندیه، یعنی قائدحیدر حیات داودی (گناوه ای)، را مطالعه و واکاوی کند و به چگونگی مناسبات او با حکومت زند، شرکت های خارجی و دو همسایه جنوبی اش آل ذعاب در بندر ریگ و آل مذکور در بوشهر بپردازد. سؤال پژوهش حاضر آن است که مناسبات و روابط قائد حیدر با کریم خان، شرکت های ایک و واک و دیگر حکام محلی به چه نحوی بوده و عوامل التهاب و دگرگونی در این روابط چه بوده است. روش این پژوهش تاریخی، توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای است.
شرایط فرهنگی و سیاسی در دوران امام سجاد (ع) و برخورد امام با این دوران
حوزههای تخصصی:
شناخت تاریخ و اسلوب رفتاری و روش نظری و عملی ائمه معصوم (ع) یکی از مهمترین مسئولیت های دینی – فرهنگی مسلمانان به ویژه شیعیان در هر دوره ای از تاریخ است؛ زیرا تنها با تأسی به منش و رفتار ایشان و نقش پذیری جامعه انسانی در ابعاد زمینه های متفاوت فردی و اجتماعی از روش زندگی ایشان است که می توان مسیر سعادت و خوشبختی را ترسیم بخشید. علاوه بر آن تأسی به سیره ائمه هدی (ع) در تمام زمینه ها برای تداوم مکتب اسلام و تکمیل معارف آن و نیز در تمام صحنه های رویاروی حق و باطل، امری لازم و ضروری است و می تواند راه گشای بسیاری از مسائل و معضلات جامعه اسلامی باشد. در نتیجه نیاز است بیش ازپیش ادوار زندگانی و سیره معصومان (ع) را مانند الگوی روشی و راهبردی مورد توجه قرار داد. پژوهش حاضر در نظر دارد با روش توصیفی-تحلیلی شرایط فرهنگی-سیاسی دوران امام سجاد (ع) و روش مواجهه ایشان با این شرایط را مورد توجه قرار دهد
مشکلات سفرهای زیارتی زنان (مطالعه موردی: زیارت کربلا در دوره دوم قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرهای مذهبی یا زیارت که همواره مورد توجه ایرانیان بوده است، در دوره قاجار افزایش یافت و زنان نیز در آن سفر ها حضور بیشتری یافتند. این سفرها اغلب سختی هایی به دنبال داشت که برای زنان بیشتر از دیگران بود. می توان احتمال داد بخشی از این مشکلات ناشی از ویژگی های جسمانی و یا شرایط سفر بوده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از اسناد دولتی و منابع کتابخانه ای به بازنمایی مسائل سفرهای زیارتی زنان به کربلا در دوره دوم قاجار پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مشکلات در سطح نخست ناشی از شرایط اقلیمی، حمل ونقل و امنیت بود و به طور عموم شامل مردان و زنان می شد. در سطح دوم شامل بیماری ها، مرگ و میر، نبود پزشک مخصوص زنان، مشکلات بهداشتی نظیر نبود حمام و سختی امکان استحمام، مسائل خانوادگی، ازدواج موقت و بارداری های ناخواسته بوده است.
تبیین میدان معنا شناسی مفهوم «تاریخ» در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امیرالمومنین(ع) تاریخ را برای هدایت بشر و جامعه بشری بسیار حیاتی می دانند، چراکه با تلفیق مشاهدات شخصی و تجارب تاریخی پیشینیان مجموعه ای از دانستنی ها و سرمایه های فکری را پیش روی انسان قرار می دهد. کشف و استخراج میدان معنایی واژه تاریخ در نظام فکری امام(ع)، پیشینه هر مطالعه ای درباره مسائل و معرفت های تاریخ از نظرگاه ایشان است. این مقاله با روش تحلیل معناشناختی در صدد شناسایی الفاظ هم معنا با تاریخ در بیانات امام علی(ع) با تاکید بر نهج البلاغه است. برای این کار ضروری است ابتدا مفهوم و موضوع تاریخ مشخص شده و در گام بعد الفاظی که در مظان هم نشینی معنایی با تاریخ هستند، شناسایی شود و سپس با جانشینی معنا و موضوع تاریخ صحت ترادف معنایی الفاظ انتخابی، محک زده شود. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که واژه هایی چون؛ قصص، ماضین، امم و اسامی تاریخی دارای معنی و مفهوم تاریخی می باشند و در برخی از ساختار ها و عبارات با معنا و موضوع «تاریخ» در یک میدان معنایی مشترک قرار می گیرند و همان تعاملی که با واژه تاریخ می شود را می توان با این واژه ها انجام داد.
خاستگاه اندیشه سلفی جهادی و تکفیری در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
385 - 402
حوزههای تخصصی:
پیدایش جنبش های سلفی در دهه های اخیر پرسش هایی در حوزه های سیاسی، اجتماعی و فکری برانگیخته است. ایدئولوژی مطرح شده از سوی رهبران این گروه ها، مبتنی بر بازگشت به اسلام راستین، موجب پرسش و جست وجو در باب نسبت میان اندیشه این گروه ها با دین اسلام و کتاب و سنت پیامبر اکرم(ص) گردیده است. در این مقاله، عقاید این گروه ها ریشه یابی و تبارشناسی خواهد شد و تا حدی به زمینه های بروز این اندیشه ها نیز می پردازیم. گرچه ریشه های سلفی گری را به دوران صدر اسلام باز می گردانند، در مجموع این طرز فکر و عمل، زیر سایه اندیشه های ابن تیمیه قرار دارد. این مقاله، به روش توصیفی و تحلیلی تنظیم و در آن تنها به نمونه هایی از جریانهای سلفی در سالیان متأخر اشاره شده است. از میان اندیشه های مؤثر در شکل گیری سلفی گری، تنها به بررسی آراء مودودی و سیدقطب به اختصار پرداخته ایم.
جایگاه فقهای شیعه در مناسبات دینی و اجتماعی ایران عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیست و دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
219 - 248
حوزههای تخصصی:
نهضت دینی صفویه که توانست با تأسیس حکومت و رسمیت بخشیدن به تشیع به عنوان مذهب رسمی، خدمات بی نظیری به اسلام شیعی در ایران بنماید، زمینه ساز استقرار و قدرت یافتن و کسب موقعیت اجتماعی تدریجی فقهای شیعه در ایران شد. با توجه به پیشینه تصوف صفویه، این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که از منظر کارکرد مشروعیت دینی، فقهای شیعه چه جایگاهی در تعامل با دولت داشتند و قدرت و میزان نفوذ آنها در عرصه اجتماعی، به ویژه برای ترویج و اجرای احکام اسلامی چه میزان بوده است؟ یافته های پژوهش، حکایت از آن دارد که مشروعیت دینی دولت صفویه، تنها برآمده از فقهای شیعه نبود و صفویان، اقتدار دینی خود را از منابع گوناگون، از جمله حمایت جریان تصوف و برخی عناوین قدرت آفرین مانند سیادت و نیابت امام(ع) به دست آورده بودند. برخی شاهان صفوی، جایگاه ویژه ای برای فقهای شیعه قائل بودند و در دستگاه دیوانی نیز مناصب رسمی متعددی به آنها تعلق داشت؛ اما در عمل، قدرت واقعی و نفوذ اجتماعی شاه، قابل مقایسه با هیچ صاحب منصب دیگری نبود و تمایلات شخصی شاه، بر مقدرات کشور حاکم بود. تنها در اواخر دوره صفویه بود که قوام یافتن نهاد دینی قدرتمند و شکل گیری منصب ملاباشی، بر اقتدار فقها افزود.
معناشناسی رنگ ها در جنبش های سیاسی- اجتماعی دورۀ امویان و عباسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
54 - 35
حوزههای تخصصی:
رنگ ها در طول تاریخ همواره القاء کننده پیام ها و احساساتی گوناگون بوده اند. این القاء پیام در صحنه سیاست و جامعه در دورانی که رسانه های امروزی نبودند، بسیار حیاتی می نمود. افزون بر این، خفقان و استبداد حکومت ها نیز عامل مهم دیگری بود که گروه های مبارز را به استفاده از رنگ ها به عنوان نماد ویژه خود وا می داشت. بنابراین بررسی دقیق بهره گیری جریان های مختلف سیاسی ، دینی و اجتماعی و فرهنگی از رنگ ها و معناشناسی آن ها می تواند به درک بهتر مورخ از رویدادهای گذشته یاری رساند. پژوهش حاضر با استناد به منابع کتابخانه ای دست اول، به معناشناسی رنگ ها در جنبش های سیاسی و اجتماعی دو دوره اموی و عباسی پرداخته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در این جنبش ها، رنگ ها به صورتی گسترده، جهت انتقال پیام های گوناگونی مانند ابراز موافقت یا مخالفت سیاسی، اعلام موجودیت سیاسی، همبستگی و نیز تبلیغ مشی و راهبرد سیاسی جدید مورداستفاده قرارگرفته است.
بررسی رابطه فرهنگ وتوسعه سیاسی با تحلیلی بر چگونگی تحولات سیاسی جامعه حجاز در عصر پیامبر اکرم(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۳
24 - 46
حوزههای تخصصی:
توسعه سیاسی به یک معنا فرآیندی است که در آن برای دولت سازی،کارآمدی نظام سیاسی، ایجاد امنیت پایدار، برقراری عدالت اجتماعی، بردباری در برابر مخالفان، حاکمیت قانون وگسترش امکانات آموزشی تلاش می شود؛ این امور رابطه مستقیم با فرهنگ به عنوان هویت دهنده انسان در زندگی اجتماعی دارد. رابطه فرهنگ با سیاست آن چنان عمیق است که هرگونه تحول بنیادین در امور سیاسیِ در یک جامعه، وابسته به فرهنگ مردمان آن دیار است. بهترین نمونه برای نشان دادن نقش فرهنگ در توسعه سیاسی شیوه پیامبر خاتم(ص) درنهضت مقدس اسلامی است؛ پیامبر خاتم(ص) برای اصلاح وضعیت سیاسی حجاز، مهم ترین و اولین کاری که انجام داد این بود که باورها و ارزش های آن جامعه را اصلاح کرد و از این راه، توانست گروهی متحد، هم فکر و همگرا ایجاد کند و زمینه تأسیس دولت را فراهم نماید. و با توزیع عادلانه قدرت و ثروت، شایسته سالاری، اصول گرایی و قانون مداری، دیپلماسی فعّال و توجه به نیازهای مادّی و معنوی، تحول گسترده ای را در حجاز ایجاد کند. در این مقاله، رابطه فرهنگ وتوسعه سیاسی با بررسی چگونگی توسعه سیاسی در عصر پیامبر اکرم(ص) و نقش باورها و ارزش های دینی در آن، با استناد به منابع و متون کهن و روش تحلیلی توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است.
وضعیت ناحیۀ ماکو در میانۀ منازعات ایران و عثمانی (از سقوط اصفهان تا مرگ نادرشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با سقوط اصفهان و حمله های عثمانی به ایران، ناحیۀ ماکو، به مرکزیت قلعۀ ماکو، به علت قرارگرفتن در خط مرزی ایران با عثمانی از نخستین مناطقی بود که به تصرف ترک ها درآمد. با قدرت یابی نادر و حمله های او به متصرفات عثمانی در ایران، ناحیۀ ماکو مانند بقیۀ مناطق جنوب رود ارس، در سال 1143ق/1730م، به تصرف او درآمد. مسئله این است: در میانۀ منازعات ایران و عثمانی در این دوره، ناحیۀ ماکو چه جایگاهی داشت؟ یافته ها نشان می دهد حوادث ناحیۀ ماکو در این دوره، به نحو بارزی از کشمکش های ایران و عثمانی تأثیر می پذیرفت. ناحیۀ ماکو در نقطۀ سرحدی ایران و عثمانی واقع شده بود؛ بنابراین با حمله های عثمانی به ایران، این ناحیه به یکی از معابر مهم ورود عثمانی ها به خاک ایران تبدیل شد و به حیات اقتصادی و اجتماعی آن آسیب جدی وارد شد. در نبردهای طولانی مدت نادر با عثمانی، این ناحیه وضعیت شکننده ای داشت و حاکمیت آن میان دو طرف دست به دست می شد. نادر با واگذاری حکومت این ناحیه به طایفۀ بیات، موقعیت خود را در این نقطۀ مرزی تثبیت کرد و این ناحیه باوجود وقفه هایی کوتاه مدت، در حاکمیت ایران باقی ماند.
بررسی موانع و محدودیت های سیاحان خارجی در شناخت جامعه ایران در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روزگار قاجار تعداد زیادی از سیاحان خارجی از ایران دیدن نموده و مشاهدات خود را از این کشور ثبت و به رشته تحریر درآورده اند. بررسی و شناخت موانع، محدودیت ها و مشکلات فرا روی آنان به هنگام حضور در ایران و انجام فعالیت های تحقیقاتی در آن روزگار از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد. در این پژوهش با استفاده از کتب خاطرات و سفرنامه های این سیاحان و با استفاده از روش پژوهش توصیفی تحلیلی در پی یافتن پاسخی برای این سوالات برآمده ایم: سیاحان خارجی در راه شناخت جامعه ایران در عصر قاجار با چه موانع، دشواری ها و محدودیت های مواجه بوده اند؟ این موانع و محدودیت ها تا چه اندازه می توانست بر فرآیند فعالیت ها و اهداف این سیاحان اثرگذار باشد ؟ فرضیه پژوهش بر این بنیاد اساسی استوار است که موانع، مشکلات و محدودیت هایی که سیاحان خارجی در ایران با آن مواجه بوده اند، بر فرآیند شناخت آنان از جامعه، تاریخ و فرهنگ این کشور اثرگذاری بسیاری داشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل مختلفی از قبیل ناآشنایی با زبان فارسی، تاثیر پذیری های محیطی، محدودیت های فرهنگی-مذهبی، فقدان امکانات جاده ای و دشواری های مسافرت، عدم امنیت، شیوع بیماری ها، و محدودیت های زمانی و مکانی از مهمترین موانع، محدودیت ها و دشواری های سیاحان خارجی بوده است که بر روی شناخت جامعه، تاریخ و فرهنگ ایران در عصر قاجار تاثیرات منفی زیادی داشته است.