فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۲۸٬۳۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ابراهیم پورداوود از بزرگ ترین و شاخص ترین پژوهشگران فرهنگ ایران باستان (فرهنگ مزدیسنا) بود که تمام عمر خویش را در این راه گذاشت و تاریخ و فرهنگ ایران باستان را که در روزگاران دور در زیر خاک فراموشی مدفون شده بود نمایان ساخت. وی در نشر فرهنگ، زبان و ادبیات پیش از اسلام، اشتیاق نشان داد. در آن زمان که دانش ایران شناسی در اختیار دانشمندان بیگانه بود، این کار بزرگی بود که پورداوود پس از قرن ها توانست فرهنگ ایران باستان را دوباره زنده کند و به زبان شناسی چهره علمی ببخشد. هدف از این پژوهش علاوه بر معرفی شخصیت و آرای پورداوود، تحقیق و تتبع در ترجمه اوستا و فرهنگ ایران باستان است. پرسش محوری و بنیادین در این پژوهش عبارت است از: هدف استاد پورداوود از ترجمه اوستا و تألیف کتاب فرهنگ ایران باستان چه بوده است؟ به نظر می رسد هدف استاد شناساندن ایران باستان به فرزندان کنونی این سرزمین است و برانگیختن مهر و علاقه ای نسبت به این مرزوبوم؛ و به یاد پارینه، به آبادانی این دیار کوشیدن است. این پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی تحلیلی است و روش تدوین آن با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای است.
احمد کسروی و ادعای پیامبری؛ بازاندیشی در آرا و نظرات مخالفان و منتقدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
187 - 206
حوزههای تخصصی:
فضای سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ به رشد و تضاد افکار انجامید. در این برهه احزاب سیاسی سعی در پیشبرد اهداف خود داشتند. حزب باهماد آزادگان در سال ۱۳۲۰ تأسیس شد و احمد کسروی مؤسس آن به یکی از چهره های بحث برانگیز تبدیل گردید. کسروی با نگارش کتاب آیین در سال ۱۳۱۱ و سپس تأسیس مجله پیمان در سال ۱۳۱۲، در راه اصلاحات قدم گذاشت. تفسیر کسروی از دین با نام پاکدینی و انتشار کتاب ورجاوند بنیاد فصلی جدید در تحقیقات او گشود. کسروی، چه در سال های فعالیت و چه پس از مرگ، از سوی منتقدین و مخالفان به عنوان پیامبری نوظهور در ایران معاصر معرفی شد. در پژوهش حاضر با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی تبیینی به این سؤال می پردازیم که آیا کسروی ادعای پیامبری داشت؟ و چرا مخالفان او را در مقام مدعی پیامبری نشاندند؟ براساس یافته های پژوهش، کسروی هیچ گاه مدعی پیامبری نبود، اما برداشت متفاوت او از قرآن که با تناقض هایی همراه بود و معرفی ورجاوند بنیاد به عنوان کتاب راهنما، انتقادهایی را در پی داشت. در این بین شکست نواب صفوی در مناظره و انتشار اعلامیه ای در باب ادعای پیامبری کسروی، همگان را متوجه آرای دینی او کرد. بنابراین، با توجه به انفعال نهادهای دینی در چگونگی مواجهه با گفتمان کسروی، اتهام ادعای پیامبری بر پایه تحلیل و تفسیر سخنان او، مورد پذیرش بخشی از جامعه قرار گرفت. تشکیل گروه رزمنده، تندخویی و افزایش مشغله نویسندگی کسروی که فرصت بازاندیشی در آرایش را به او نداد و برداشت ناقص و یک سویه مخالفان موجب افزایش اتهام ها شد و در نتیجه بخشی از منتقدان او را مدعی پیامبری دانستند.
کاوش های باستان شناختی در اطراف پل بیستون: کارگاه های سنگ تراشی و تولید آجر و آهک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۱۳۶-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
پل بیستون، برروی رودخانه دینورآب واقع در حاشیه شرقی شهر کنونی بیستون، یکی از پروژه های زیربنایی اواخر دوره ساسانی است که همانند دیگر بناهای این دوره در بیستون، ساخت آن هرگز به اتمام و بهره برداری نرسید. در دوره اسلامی حکومت محلی حسنویه ضمن گسترش پل به تکمیل ساخت آن اقدام کردند. به دلیل رفت وآمدهای زیاد، گذشت زمان و حوادث غیرمترقبه ای چون زلزله و سیل در ادوار سپسین (سلجوقی تا پهلوی اول) بخش هایی از پل تخریب و سپس بازسازی و یا مرمت شده است. برای تأمین مصالح بخش های بازسازی و مرمت شده، کارگاه های تولید مصالح ساختمانی را به فاصله کمی در ضلع شمال شرقی پل ایجاد کرده اند. در این بخش، پشته کم ارتفاعی به درازای 50 متر درراستای شمالی-جنوبی و پهنای 40 متر در راستای شرقی-غربی برروی یکی از پادگانه های آبرفتی ساحل رودخانه وجود دارد که نگارنده بخشی از آن را در سال 1381ه .ش. کاوش کرد. در نتیجه این کاوش چهار لایه تاریخی-فرهنگی شناسایی شد. متأخرترین لایه (لایه I) دربردارنده بقایایی از زندگی کوچ نشینان فصلی دوره قاجار است که بخشی از سال را در این قسمت از محوطه می گذرانده اند. در لایه II بخشی از یک گورستان متعلق به دوره قاجار شناسایی شد. در زیر گورستان و در لایه III کوره های آجرپزی و آهک پزی از دوره های ایلخانی و قاجار به دست آمد. در لایه IV کارگاه سنگ تراشی از دوره ساسانی/حسنویه قرار دارد. این پژوهش بر آن است تا با به کارگیری روش های تحقیق تاریخی و توصیفی-تحلیلی ابتدا به توصیف دقیق یافته های هر لایه تاریخی-فرهنگی بپردازد و سپس برمبنای شواهد باستان شناختی و آزمایش های سن سنجی به روش ترمولومینسانس زمان شکل گیری آن ها را تعیین کند؛ هم چنین تلاش خواهد شد تا برمبنای ویژگی های نقشه و ساختار معماری هر یک از کوره های مکشوف از پشته موردبحث، فرآیند و نحوه تولید آجر و آهک را در هر یک از این کوره ها توضیح دهد. افزون بر آن، فرآیند تهیه بلوک های سنگی تراش خورده در کارگاه سنگ تراشی شرح داده خواهد شد.
سرآغاز آشنایی ایرانیان با تکنولوژی برق در آمریکا و تاثیر آن بر نوسازی این صنعت در عصر قاجار (1250- 1344 قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال انقلاب صنعتی و تحولات صورت گرفته در آمریکا، ایرانیان بیش از پیش به دنبال چرایی رشد و پیشرفت این کشور برآمدند یکی از موضوعاتی که آنها دنبال کردند فناوری های نوظهور در این کشور از جمله صنعت برق بود. نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و تفسیر متون مطبوعاتی و اسناد منتشر نشده در پی آن است که چگونگی مواجهه ایرانیان دوره قاجاریه با فناوری برق در آمریکا را تحلیل نماید و روشن سازد که ایرانیان در دوره قاجاریه برای ورود دانش و صنعت برق آمریکا به داخل کشور با چه چالش هایی مواجه بودند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد روشنفکران در چارچوب گفتمان انتقادی پیشرفت صنعت برق در آمریکا را در نوشته های خود بازتاب دادند. آنان دریافتند که برای جبران عقب ماندگی ایران در این حوزه باید فناوری برق را از آمریکا به کشور وارد کرد از طرف دیگر سیاحانی که به آمریکا سفر کرده بودند با مشاهده پیشرفت های علمی و فنی و درک تاثیرات بنیادین آن بر تحول این کشور بر لزوم نوسازی ایران با بهره گیری از علوم و فنون آمریکا تاکید کردند این هدف را نخبگان سیاسی به صورت جدی تر دنبال کردند تا راه ورود این تکنولوژی که موجب پیشرفت جامعه ایران می شد به طور مستقیم و غیر مستقیم فراهم نمایند اما در این راه موانعی پیش آمد که باعث شد فناوری برق و اصول جدید تحت تعلیمات کارشناسان و مهندسان آمریکایی به ایران ورود پیدا نکند و تلاش های آنان تنها محدود شد به آشنایی ایرانیان با اهمیت صنعت برق و نقش آن در تحول آمریکا که البته این خود در آن شرایط زمانی امری بس مغتنم به شمار می آمد.
تأثیر اندیشه اسلامی در جایگاه خانوادگی زن ایرانی نسبت به عصر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۲
61 - 86
حوزههای تخصصی:
از مولفه های موثر در سبک زندگی اجتماعی، خانوادگی و فردی زنان، مسئله «دین» است. باتوجه به تفاوت ادیان در جوامع، جایگاه و نقش زنان متاثر از اندیشه های دینی متفاوت گردیده و البته گاه به سبب تفاوت هایی که بین زن و مرد وجود دارد، رفتارهای دوسویه و متعارض به صورت افراط و تفریط نسبت به زنان رواداشته اند، به شکلی که گاه زن را موجودی شایسته پرستش دانسته و گاه او را تحقیر نموده و از انسانیت خارج دانسته اند. بنابراین می توان ادعا کرد، یکی از دلایل رفتارهای متفاوت نسبت به زنان، تاثیر تعالیم و اندیشه های دینی و اجتماعی بوده است. در ایران عصر ساسانیان، جایگاه اجتماعی زنان متاثر از باورهای دینی زرتشتیان، بسیار متفاوت از وضعیت زنان جامعه ایران، پس از ورود اسلام و متاثر از آموزه های اسلامی است. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر اندیشه اسلامی در دگرگونی جایگاه اجتماعی زن ایرانی در عرصه خانواده است. این نوشتار به روش توصیفی - تطبیقی با رویکرد دین شناختی به بررسی مساله یاد شده در تاریخ فرهنگ و تمدن ایران پرداخته است.
The History of the Ideas of “Absence” and “Presence” in the Khafīfīyya Order in Shiraz(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
169 - 189
حوزههای تخصصی:
The Khafīfīyya Order is attributed to Ibn Khafīf, Sūfī of the fourth century AH (882/982) who lived in Shiraz. The concepts of Absence ( ghaybah ) and Presence ( ḥoḍūr ) are central ideas in Ibn Khafīf's school. However, the existing literature provides only a brief mention of this attribution to Ibn Khafīf, the founder of the Khafīfīyya Order. Given the lack of in-depth study on Ibn Khafīf's social approaches, this article seeks to elucidate the significance of mentioned ideas within Ibn Khafīf's intellectual framework and expound on the interpretation of their meanings. This research adopts Chandler's semiotic approach to delve into the ideas of "absence and presence" within context. The findings of this study reveal that Ibn Khafīf endeavored to show isolation and seclusion as different and sometimes even contradictory acts of abstinent ( tark ) from worldly matters.
اختراع پوشش مقاوم کاهگلی ضدآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهگل به عنوان گسترده ترین اندود معماری خاکی شناخته شده است، اما در برابر رطوبت بسیار آسیب پذیر است. افزایش مرمت های دوره ای و هزینه های نگهداری باعث گسترش استفاده از مصالح دیگر مانند سیمان، ایزوگام و... به جای کاهگل شده است. این تغییرات، علاوه بر ایجاد مشکلات جدید، هویت بافت و مناظر آثار تاریخی، روستاها و شهرهای معماری خاکی را نیز تغییر داده است. برای حل این مشکل، می توان از فناوری هایی که باعث بهبود پایداری کاهگل می شوند، استفاده کرد. در این راستا، اختراع پوشش مقاوم کاهگلی ضدآب به عنوان یکی از راه حل های مؤثر برای احیای مهم ترین مصالح معماری خاکی ایران و اختراع برگزیده جشنواره رویش بنیاد ملی نخبگان در سال ۱۳۹۳ معرفی شده است. این پژوهش بر اساس ماهیت و هدف کاربردی و رویکرد توسعه ای دارد. در گام اول، با معرفی اختراع و فعالیت های پژوهشی مخترع، ایده و اهداف اختراع از دیدگاه مخترع بیان شده است. در ادامه با بیان ماهیت و کاربری اختراع و ارائه نتایج آزمون در برابر رطوبت، گزیده ای از پروژه های اجراشده را معرفی می کند. طرح پوشش مقاوم کاهگلی ضدآب که تأییدیه طرح از ستاد توسعه نانو دارد، در آزمون درصد جذب آب ۲۴ ساعته با میزان جذب آب ۱.۱درصد از بهترین نمونه مکعبی سیمانی با جذب ۱۴.۷ درصد عملکرد بهتری داشته که بیانگر نفوذناپذیری عالی در برابر رطوبت است. این پوشش با ایجاد بافت کاهگلی و قابلیت اجرا روی سطوح مختلف در ضخامت کم و حذف معایب کاهگل سنتی، دارای مزیت های کاهگل سنتی است و همچنین شسته نشدن در برابر رطوبت و عدم عبور آب به عنوان بخشی از ویژگی های منحصربه فرد این محصول باعث شده است که این اندود فناورانه در پروژه های مختلف نوسازی و بازسازی مراکز فرهنگی، مذهبی، تجاری و مسکونی استفاده شود.
Book Review: Middle Persian Private Inscriptions in the Sasanian and Post-Sasanian Period: Funerary and Memorial Inscriptions
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۳, Issue ۴, January ۲۰۲۳
65 - 67
حوزههای تخصصی:
Middle Persian Private Inscriptions in the Sasanian and Post-Sasanian Period: Funerary and Memorial Inscriptions, Cyrus Nasrollahzadeh, Tehran, Institute for Humanities and Cultural Studies, 2019, 2 vol. (vol. 1: Text. vol. 2: Picture), 340 + 272 pp, ISBN: 978-964-426-998-1; Vol 1: 978-964-426-996-7; Vol 2: 978-964-426-997-4.
زمینه ها و عوامل موثر در سرایت بیماری وبا در کرمانشاهان عصر قاجار (1210ه.ق-1304ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ایالت های غربی قلمرو قاجار که به سبب تنوع شرایط جغرافیایی، واقع شدن بر سر شاهراه تجاری بین النهرین و عتبات عالیات و هم مرز بودن با عثمانی مورد توجه دولت قاجار گرفت، ایالت کرمانشاهان بود. این ایالت به دلیل عدم برخورداری از شرایط مناسب بهداشتی در مقاطعی ساکنانش دچار بیماری های همه گیری همچون وبا شدند. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد تاریخی بدنبال پاسخ دادن به این پرسش است که چه عواملی سبب شیوع بیماری وبا در کرمانشاهان عصر قاجار شده بود؟ نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که شیوع بیماری همه گیر وبا در ایالت کرمانشاهان به دفعات رخ داده و عواملی چون عدم مسئولیت پذیری کارگزاران، ناکارآمدی برخی از حکام محلی در مهار بیماری و نداشتن برنامه پیشگیری، نداشتن آگاهی از روش های نوین درمان، جهل عمومی و ترویج خرافات، عدم اعتماد به روش های درمان پزشکان اروپایی و اصرار بر معالجه از طریق طب سنتی، گزارش ها و آمارهای جعلی دولتمردان، نبود قرنطینه اصولی و مناسب و عدم توجه دولت مرکزی در جهت مهار بیماری، نقش موثری داشته است.
ارزیابی جایگاه بسترهای جغرافیایی بر استقرارهای دوره ساسانی در مناطق کوهستانی جنوب غرب ایران، مطالعه موردی: دشت ارسنجان، استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محوطه های باستانی نشان دهنده چشم انداز فرهنگی حاصل برهم کُنش انسان و محیط بوده و متأثر از مجموعه ای از عوامل جغرافیایی، طبیعی و اجتماعی- فرهنگی هستند. به بیان دیگر سکونتگاه های باستانی به عنوان یادگارهای فضایی فعالیت های اولیه انسان ها، حامل اطلاعات در مورد سازگاری اولیه انسان و دگرگونی محیط هستند، تفسیر و آشکارسازی اطلاعات محیطی توزیع سکونتگاه می تواند شرایطی را برای درک بیشتر تعامل بین انسان و محیط در این دوران فراهم کند. در این تعامل عوامل محیطی چون ارتفاع از سطح دریا، شیب، منابع آب، پوشش گیاهی، درجه شیب و کاربری اراضی هرکدام به نوعی خود بسترهای جغرافیایی و طبیعی هستند که در پراکنش محوطه های باستانی نقش مؤثری دارند. هدف از این پژوهش ارزیابی بسترهای جغرافیایی بر استقرارهای باستانی دوره ساسانی در دشت میانکوهی ارسنجان است. براین اساس شش عامل جغرافیایی به عنوان عوامل محیطی یا متغیر مستقل و مساحت محوطه های باستانی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. به منظور بررسی این عوامل، از نرم افزارهای Arc GIS و SPSS و روش های تحلیل کمی از نوع آمار استنباطی با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج این تحلیل ها مشخص کرد که محوطه های دوره ساسانی با تعدادی از عوامل طبیعی وابستگی هایی را در سطح متوسط تا ضعیف و تعدادی از عوامل محیطی نیز وابستگی زیادی را نشان می دهد. در تحلیل و ارزیابی الگوهای استقراری محوطه های ساسانی با استفاده از تحلیل خوشه ای، چهار الگو به دست آمد و علاوه بر یک محوطه بزرگ در منطقه به همراه محوطه های کوچک تر اقماری آن که روستاهای بزرگ و کوچک با شیوه کشاورزی و دامداری هستند، یک الگوی دیگر نیز مشخص گردید که احتمالاً با کارکرد و محل قرارگیری آن ها در چشم انداز منطقه مرتبط است. این نوع محوطه ها به دلیل قرارگیری بر روی تپه ماهورها، بسترهای صخره ای و مناطق تقریباً مرتفع، یادآور قلعه های نظامی و یا پاسگاه های بین راهی هستند.
«قانون نویسیِ تنظیماتی» در عصرِ ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نواحی کمترشناخته شده در تاریخ تجددِ ایران، کوشش هایی است که درباره «قانون نویسی» در عصرِ قاجار تا پیش از تشکیل مجلس شورای ملی انجام شد. بخش مهمی از این تلاش ها، مبتنی بر رویکرد تنظیمات بود که در این پژوهش با عنوان «قانون نویسیِ تنظیماتی» به آن توجه شده است. این پژوهش، با هدف شناخت این موضوع آن را در دو گونه «کلان» و «خُرد» بررسی کرده است. منظور از «قانون نویسیِ تنظیماتیِ کلان»، نوشته هایی است که از رسالات سیاسی متمایز و اساساً قانون هستند، اما رویکردِ آن ها به ساختارِ حکومت معطوف است. در این پژوهش، دو نمونه مهمِ آن بحث و بررسی شده است؛ یکی بخش دوم «دفتر تنظیمات» ملکم و دیگری «کتابچه تنظیماتِ حسنه دولتِ علّیّه و ممالکِ محروسه ایرانِ» سپهسالار و گونه دوم، «قانون نویسیِ تنظیماتیِ خُرد» است. این قوانین، برایِ موضوعات یا نهادهایِ کوچک تر نوشته شد و آن ها را باید ذیلِ قوانینِ کلان تعریف نمود. این قوانین بررسی شدند: «لایحه تشکیل دارالتنزیل»، «انتظام لشکر و مجلس تنظیمات»، «کتابچه قانون دخانیات»، «کلید استطاعت»، «کتابچه دستورالعمل دیوان خانه عدلیه اعظم»، «تکالیف مشترکه مجالس وزارت عدلیه اعظم» و «رساله در تقسیمات اداری وزارت خارجه». مهم ترین یافته پژوهش این است که اساسِ قوانینِ تنظیماتی، قوانینِ کلان بودند و قوانین «خُرد» برمبنایِ رویکردِ آن ها برای ایجادِ نظم و تحول در ساختارِ حکومت، بر مبنایِ قانون نوشته شدند.
واکاوی موانع تشکیل حکومت پایدار زیدیه در یمن توسط ابوالفتح دیلمی(م.۴۴۴ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
177 - 196
حوزههای تخصصی:
ابوالفتح الناصر الدیلمی از نوادگان امام حسن(ع) به عنوان امام زیدیه، در دیلم قیام کرد، اما به دلایلی به یمن هجرت نمود و در سال ۴۳۰ قمری موفق شد مردم یمن را به قیام دعوت کند. او بر شهرهای صعده و صنعا چیره شد و مذهب زیدیه را در آنجا گسترد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که: موانع و چالش های پیش روی ابوالفتح الناصر الدیلمی ، جهت تشکیل حکومتی پایدار بر اساس مذهب شیعه ی زیدی در یمن چه بوده است؟ هدف این مقاله ارزیابی چگونگی فعالیت و اقدامات ابوالفتح دیلمی میان قبایل یمنی و واکاوی و یافت موانع و مشکلات تشکیل حکومت زیدیه توسط او است. در این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای، تاریخ سیاسی زیدیه در یمن بررسی می شود در خلال آن علل شکست قیام ابوالفتح تحلیل خواهد شد. بررسی ها نشان داد که ابوالفتح به عنوان امام زیدی توانست دعوت خود را باحمایت قبایل یمنی آغاز نماید و به سرعت صعده و صنعا را تصرف کند، اما موانعی هم چون: اختلافات درون زیدیه میان امیران و حاکمان، نبردهای متعدد و فرسایش نیروی نظامی، عدم انسجام قبایل و ظهور صُلیحیان اسماعیلی مذهب، موجب شکست قیام ابوالفتح شد.
On Ararat an Armenian Movie
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱
130-144
حوزههای تخصصی:
Art and literature have always been applied as a favorite way of conveying human experiences through centuries to next generations. However, sometimes they have been not used as art for art’s sake. Utilitarian literature and art have usually been abused to misrepresent facts and real human history. World War I was a catastrophic disaster for the whole world, especially for the Muslim people living in the Ottoman empire territory and neighboring regions. Since then the separated small countries have been suffering periodical catastrophes afterword. Literature and art, consequently, were affected by them. According to the attitude of the literary figures and artists toward those historical experiences and human sufferings, their productions have tried to be effective on the world’s attitude toward those events. Ararat is one of them. It is an Armenian movie that was produced in Canada and won 2003’s Canadian Film Festival first prize. The main character of this movie is an Armenian young boy who travels to the city of Van in Türkiye and remember his nation’s past experiences during World War I in the city, according to the producers’ point of view. The main episodes are the flashbacks to the war between Armenian people and Turkic troops in Van through which war crimes are depicted to arouse the audience’s hatred toward Turks in the world. The film producers have inefficiently tried to produce a show through which make the world believe that there has been a genocide by Turkic troops against Armenian people living in the region during World War I. While western world is trying to condemn all hate speeches toward other races, ethnicities and nations around the world, the production of such a film in a country which obviously declares herself as one the most democratic countries in the world does not seem so appropriate to their democratic slogans. Through this essay the researcher will try to analyze it and depict some facts that the producers have tried to misrepresent. Because it is a movie that has dealt with the relationship between the Ottoman Empire and the Armenians living in the territory before World War I.
نخستین اختلاس بانک ملی ایران: زمینه های بین المللی و پیامدهای سیاسی قضایی آن بر حکومت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۹ (پیاپی ۱۴۹)
115 - 137
حوزههای تخصصی:
خواسته ملت ایران برای تأسیس بانک ملی به منظور کاهش نفوذ سیاسی و اقتصادی بانک های خارجی در دوره پهلوی اول جامه عمل پوشید. در تأسیس این مؤسسه متخصصان آلمانی نقش پررنگی داشتند، ولی اختلاس دکتر لیندن بلانت (ریاست بانک) به وجهه و عملکرد بانک آسیب رساند. این مقاله با تکیه بر اسناد و منابع تاریخی با روش تاریخی، چگونگی تأثیر سازوکار رویدادهای بین المللی بر اولین اختلاس بانک ملی ایران را بررسی و دستاوردهای قضایی و سیاسی آن را برای دولت پهلوی اول بیان می کند. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که مدت زمان کوتاهی بعد از تأسیس بانک ملی، جهان گرفتار بزرگ ترین بحران اقتصادی شد. این امر همراه با کاهش ارزش پول ملی ایران و سقوط لیره استرلینگ زمینه های اختلاس هیئت مدیره بانک را فراهم کرد. همچنین افزایش روابط بین المللی با تأسیس جامعه ملل موجب تلاش ایران برای نشان دادن مشروعیت نظام قضایی نوین ایران پس از لغو کاپیتولاسیون نزد افکار عمومی دنیا شد. برگزاری دادگاه اختلاس دستاورد تبلیغاتی مناسبی در این زمینه برای دولت ایران فراهم کرد.
چگونگی ایجاد زنجیرۀ هم ارزیِ گفتمان مهدویت در عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنگاه که امری همچون مهدویت از حدود قلمروهای عقیدتی فراتر می رود و به پدیده ای سیاسی-اجتماعی بدل می شود، از ظرفیت های لازم برای مطالعه به مثابه یک گفتمان برخوردار می شود، مهدویت نیز در عصر صفویه، چنین ظرفیتی داشته است. به منظور تحقق چنین مطالعه ای و با مبنا قراردادن نظریه گفتمان ارنستو لاکلائو و شانتال موفه، براساس روشی تاریخی-تحلیلی، سؤال اساسی آن است که ساختار سیاسی- اجتماعی عصر صفویه، چگونه توانسته است چنین زنجیره هم ارزی نسبتاً فراگیری را مستقر کند. در همین راستا، فرضیه پژوهش آن است که مهدویت ازطریق یکی از اصول و ارکان گفتمان، یعنی زنجیره هم ارزی، این قابلیت را یافته است که قاطبه جامعه را فارغ از تفاوت های جنسیتی، قومیتی، جغرافیایی، سیاسی و حتی دینی، در یک همگرایی چشمگیر قرار دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد مفصل بندی حاکمیت صفوی براساس مهدویت، در توازی با ایجاد زنجیره هم ارزی، ازطریق عمومیت باور به منجی، به منزله سازوکارهای گفتمانی، موفق به ایجاد همگرایی اجتماعی فارغ از تفاوت های موجود شده و ازطریق نبود مفصل بندی دال منجی، به مثابه دال های تهی، چنین پوششی را رقم زده است. همچنین ژرف ساخت های هژمونیک سازی صفویه، ازجمله تاریخ نگری و تاریخ نگاری ها و مواضع و متون فقهی علمای شیعه، امکان ایجاد این زنجیره را فراهم کرده اند.
زمینه های گسترش و علل تداوم جنگ جهانی اول در کردستان (1914 -1918م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آستانه ی جنگ جهانی اول مرزهای غربی و نواحی کردنشین ایران عصر قاجار یک دوره ی بحرانی را در نتیجه ی جابجایی های امرای محلی سپری کرد. همچنین اختلافات ریشه دار تاریخی با عثمانی، حضور عشایر مختلف و اختلافات سیاسی، منطقه را آبستن حوادث جدیدی ساخته بود. البته حائل شدن کردستان بین ایران و عثمانی در حالی که عثمانی رسماً به جنگ وارد شده بود نمی توانست کردستان را از تبعات جنگ دور نگه دارد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع تاریخی و اسناد و جراید محلی و ملی به هدف تحقیق که تببین علل گسترش و تدوام جنگ جهانی اول در کردستان است، دست یابیم. بررسی های صورت گرفته نشان داد که مسائلی همچون اختلافات سیاسی و مذهبی در کردستان و تقابل عشایر با یکدیگر و نیز اهمیت استراتژیک این منطقه برای نیروهای خارجی از عوامل مهم زمینه ساز گسترش جنگ به کردستان بود. همچنین بی ثباتی سیاسی در کردستان، تشدید تقابل عشایر و وجود مشایخ ناراضی، رقابت دولت های متخاصم و در آخر وعده های دروغین استقلال، تداوم جنگ در منطقه را به دنبال داشت.
مواجهه «سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر» با انقلاب اسلامی (1357- 1360)
حوزههای تخصصی:
اگرچه در روند گسترش و پیروزی انقلاب ایران، در سال های 1356- 1357، جریان اسلامگرا نقش تعیین کننده ای ایفا کرد؛ اما، انقلاب ایران از حضور و مشارکتِ گاه مؤثرِ احزاب و گروههای سیاسیِ چپ، ملی گرای لیبرال و برخی گروههای دارای گرایشاتِ توأمانِ اسلامگرا، چپ و ملی گرا نیز برخوردار شد. سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر، از جمله تشکل هایی بود که در حاشیه تحولاتِ سیاسیِ منجرِ به پیروزی انقلاب اسلامی، حضور کم رنگی داشت.هدف پژوهش: با عنایت به ماهیت کلی انقلاب و قانون اساسی جمهوری اسلامی، که به رغم حضور و مشارکتِ جریان ها و احزاب سیاسیِ دارای افکار و علایق سیاسیِ متفاوت و گاه متعارض، قرائتی مشروط از تکثرگرایی، تحزب و سیاست ورزی حزبی ارائه می داد، در مقاله پیشِ رو تلاش می شود، به این پرسش پاسخ داده شود که: سازمان پیکار، از آستانه پیروزی انقلاب تا خرداد 1360، چه رویکردی نسبت به کلیتِ انقلاب اسلامی و به تبع آن، تکثرگرایی و مداراجوییِ سیاسی، داشت؟روش تحقیق: پژوهش حاضر به روش بررسی تاریخی (توصیفی- تحلیلی) و با بهره گیری از تکنیک ردیابی فرایند انجام می شود.یافته های تحقیق نشان می دهد: سازمان پیکار، از همان آغاز، انقلاب اسلامی را انقلابی ناتمام ارزیابی کرده و در مواجههِ با آن مسیر ناهمسازگری، تعارض و نهایتاً منازعه در پیش گرفت. مبانی فکری و رویکرد سیاسی سازمان پیکار تعارضِ آشکاری با تکثرگرایی و مداراجویی سیاسی داشت.
زنان سبیلو: خوانشی روان کاوانه (پیرامون بدن و چهره زنانِ اندرونی در عکس های دوره ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
71 - 111
حوزههای تخصصی:
عکس های بسیاری از دوره قاجار وجود دارد که بخشی از آن ها متعلق به زنان، به خصوص زنان حرم ناصری است. فارغ از نوع پوشش زنان، بدن و چهره خاص برخی از آن ها مسئله ساز است. فربگی بدن و به ویژه ویژگی های چهره پرسش هایی را برمی انگیزد که نه پاسخ های ساده و سطحی، بلکه تحلیلی عمیق تر با توجه به تاریخ فرهنگی یا تاریخ فرهنگِ دیداری ایران را می طلبد؛ بنابراین می توان پرسید چه تفاوتی میان بازنمایی زنان در نقاشی و عکس های دوره قاجار وجود دارد و موی پشت لب در چهره این زنان چه کارکردی داشته است؟ اینکه این ویژگی، صرفاً امری زیباشناختی یا نوعی آرایش چهره بوده و قابل تعمیم به تمام زنان یا امری جنسی و متعلق به خواص است، فصل اختلاف با تحقیقات پیشین و دلیل بر ضرورت انجام این تحقیق است؛ بنابراین، موضوع را باید در حوزه «جنسیت» (سکسوالیته) صورت بندی کرد. این تحقیق از نوع کیفی و بنیادین بوده و رویکرد آن توصیفی- تحلیلی و به نحوی انتقادی کاربست یافته است. روش شناسی به مفهوم «تبارکاوی» و آراء فوکو و لکان برمی گردد که مبانی نظری تحقیق را در رویکردی «روان کاوانه» از حیث اجتماعی و ناخودآگاهی سامان می بخشد. یکی از تفاوت های فاحش میان چهره زنان بازنمایی شده در نقاشی و عکاسی این دوره همان شبه سبیل است که در یک جامعه مردسالار می توان آن را «نقابی» برای چیرگی بر «فقدان» و البته دال بر داشتن قدرت مردانه برای برخی از زنان حرم، تحت مفهوم «مذکر نمادین» در برابر دیگر زنان، مردان و جماعت در حاشیه یا قاعده هرم، ذیل عنوان «مؤنث نمادین» دانست.
بررسی مقایسه ای عملکرد سیاسی مادران شاهزادگان صفوی و گورکانی هند ( 1135- 932 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
117 - 150
حوزههای تخصصی:
گزارش منابع تاریخی نشان می دهد که برخی مادران دربار صفوی و گورکانی هند نقش موثری در رویداهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این دوره داشتند. ازاین رو نظر به ریشه نژادی و تاریخی مشترک بین دو سرزمین ایران و شبه قاره هندوستان و روابط دوستانه و مراودات متنوع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بین دو حکومت صفوی و گورکانی هند، این پژوهش به شیوه توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر منابع تاریخی، ضمن بررسی نقش مادران هیئت حاکمه دو حکومت صفوی و گورکانی هند در امور سیاسی، به بررسی تشابهات و تمایزات عملکرد این دسته از بانوان در تحولات سیاسی این دوره می پردازد. بر این اساس سوال اصلی پژوهش این است که مادران شاهزادگان صفوی و گورکانی هند در مسائل سیاسی این دوره، چه نقشی داشته و پیامد این نوع فعالیت ها چه بوده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد مادران دربار دو سلسله صفوی و گورکانی هند نقش های مشابه و یکسانی در عرصه های گوناگون به خصوص در عرصه سیاست داشتند اگرچه، از شواهد و مستندات چنین استنباط می شود که نقش مادران دربار صفوی در امور سیاسی پررنگ تر از مادران دربار گورکانی بوده است و زنان دربار صفوی بیش از همتایان گورکانی خود، بر سرنوشت دولت و مردم دوره خود تاثیر گذاشته اند.
بررسی تطبیقی خشونت روانی علیه زنان در عصر جاهلی و عصر نبوی، پیوستگی و گسستگی تاریخی
حوزههای تخصصی: