فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۶٬۸۵۹ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
273 - 315
حوزههای تخصصی:
خانواده اولین جایی است که فرایند جامعه پذیری و تحقق کیفیت سبک زندگی افراد در آن شکل می گیرد و به عنوان یک عنصر مهم در سبک زندگی فرد و جامعه در صورتی می تواند ثمربخش باشد که به مطلوب ترین صورت بتواند خود را بنمایاند و کارایی موردنظر را داشته باشد. خانه به عنوان بستر اصلی زندگی خانواده، شکل گیری شخصیت افراد و سبک زندگی آنان بوده و در رفع نیازها و برآوردن تمایلات افراد نقش اساسی دارد. رابطه میان فرد و خانه همواره یک رابطه دو سویه است و همان گونه که شیوه و روش زندگی انسان ها بر معماری فضای سکونتی آن ها تأثیر می گذارد، فضای معماری نیز تأثیر مستقیم بر روی سبک زندگی خانوادگی دارد و نحوه طراحی فضاهای زیسته انسان ها حائز اهمیت است. پرسش اصلی تحقیق عبارت است از اینکه مهم ترین ابعاد سبک زندگی خانوادگی کدام اند و هریک چگونه بر معماری مسکن تأثیر می گذارند؟ ماهیت تحقیق کاربردی است و با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوا برای پاسخ به پرسش تحقیق، نخست با کدگذاری داده های اولیه ابعاد سبک زندگی خانوادگی استخراج می گردد و در بخش دوم ضمن دسته بندی مؤلفه ها و زیر مؤلفه های مؤثر تحقیق، ویژگی های فضای سکونت خانواده از منظر نحوه نمود شاخص های استخراج شده از بخش اول در ارتباط با حوزه معماری تبیین خواهد شد. نتایج بیانگر این است که بعد جامعه شناختی، اجتماعی، جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی، سلامت محور، دینی، سیاسی، انگیزه درونی و سلیقه شخصی ابعاد کلان سبک زندگی خانوادگی بوده و تأثیر مستقیم بر فضای زیست خانواده (مسکن) دارد.
الگوی عملکرد «قاسطین» در تقابل با امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) بر مبنای تحلیل گفتمان گزارش های ناصبی گری تشکیلاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
185 - 234
حوزههای تخصصی:
ناصبی اصطلاحی است که بر دشمنان امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) اطلاق دارد. دشمنی دیرینه بنی امیه با خاندان وحی در زمان معاویه بن ابی سفیان به اوج رسیده و دارای تشکیلات دامنه داری گردید. هرچند گزارش هایی پراکنده از لابه لای کتب تاریخ، ابعاد متنوّعی از این موضوع را روشن می کند؛ اما برای درک بهتر آن لازم است تا زوایای پنهان و سازمان یافتگی آن تشکیلات کشف و تبیین گردد. در این موضوع از طریق روش تحلیل کیفی و با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان و به شکل ویژه روش «پدام»، گزارش های تاریخی موجود در این زمینه در سه سطح، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. معاویه بن ابی سفیان به عنوان سردمدار جریان ناصبی گری تشکیلاتی، سرزمین شام و مناطق در دسترس را به مولد و خاستگاه ناصبیان تاریخ تبدیل و بغض ایشان را در این مناطق اسلامی نهادینه کرد. بررسی صورت گرفته نشان داد تلاش او عمدتاً در سه زمینه فرهنگی، سیاسی و امنیتی متمرکز بود؛ در زمینه فرهنگی استفاده از تشکیلات فراگیر سب و لعن، در زمینه سیاسی مظلوم سازی از خلیفه سوم و نشان دادن امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) به عنوان قاتل خلیفه و قبیح نشان دادن شیعه گری در جامعه و در سطح امنیتی نیز به تعقیب و مجازات شیعیان و برکناری آنان از مناصب مدیریتی و نیز اعمال محدودیت های اجتماعی برای آنان با تهدید و تطمیع و تحمیق، عمده راهبردهای وی بوده که چنین راهبردهایی را با استفاده از سه اهرم کارگزاران جائر، علمای دینی وابسته و نیز چهره های مطرح و سرشناسی که در تقابل با امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) بودند، به ثمر نشاند. تشکیلات نصب معاویه از گستردگی و فراگیری بسیاری برخوردار بود و تلاش او در تربیت نسل های معاند علیه علی(علیه السلام) در طول دوران ریشه دواند؛ به طوری که می توان وی را «پایه گذار سلفی گری» نوین نامید.
بررسی مولفه های تاثیرگذار بر موفقیت کمپین های فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
271 - 292
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مؤلفه های اثرگذار بر موفقیت کمپین های فضای مجازی انجام شده است.روش پژوهش: این تحقیق با رویکرد ترکیبی (کیفی و کمی) طراحی گردید. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل کارشناسان حوزه رسانه با بیش از ده سال سابقه فعالیت در شبکه های اجتماعی و تبلیغات بود. در بخش کمی نیز جامعه آماری را کاربران رسانه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام که عضو کمپین های مجازی هستند تشکیل دادند. برای تحلیل داده ها، در بخش کیفی از روش نظریه داد ه بنیاد و در بخش کمی از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد.یافته ها: یافته های کیفی نشان داد از دیدگاه مصاحبه شوندگان، عواملی همچون افزایش تصاعدی اعضا، امکان ارسال آسان به دوستان، قابلیت عضویت هم زمان در چند کمپین، لغو سریع و آسان عضویت، آشنایی با دیگر اعضا و انگیزه های آنان، عضویت با هویت غیرواقعی، تنظیمات دریافت پیام ها، مشارکت کاربران ایرانی سراسر جهان و امکان آمارگیری لحظه ای توسط مدیران کمپین از مهم ترین نقاط قوت کمپین های مجازی محسوب می شوند. در بخش کمی، نتایج نشان داد بین مؤلفه های ارتباطات اجتماعی، منافع اقتصادی، تعامل و اقبال کاربران از کمپین های مجازی رابطه ای مستقیم و معنادار وجود دارد.نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی و تعاملی نقش تعیین کننده ای در موفقیت کمپین های فضای مجازی دارند، اما رعایت ارزش ها و هنجارها تأثیر معناداری بر اقبال کاربران از این کمپین ها ندارد.
کالایی شدن هویت و شبکه های اجتماعی مجازی، با تاکید بر اندیشه های تئودور آدورنو با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مباحث جدی در مطالعات هویت، موضوع تغییرات هویت از منظر کالایی شدن می باشد که پیامدهای مختلفی را بر ساختار نظام فرهنگی برجای می گذارد. در این پژوهش، مقوله کالایی شدن هویت با توجه به گسترش روزافزون شبکه های اجتماعی مجازی و با تاکید بر اندیشه های تئودور آدورنو بررسی و تحلیل شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد پژوهش یک تحقیق کیفی بود، که با بهره گیری از روش داده بنیاد مبتنی بر رهیافت نظام مند اشتراوس و کوربین (۱۹۹۸) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه متخصصان و خبرگان حوزه فرهنگ و فضای مجازی در شهر تهران بودند، که با توجه به ماهیت روش داده بنیاد و پراکنده و ناشناس بودن جامعه آماری، جهت انتخاب نمونه ها از نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی و برای تعیین حجم نمونه از معیار اشباع نظری استفاده شد که در مجموعه داده های تحقیق با 14 مصاحبه به اشباع نظری رسید.. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از کدگذاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد؛ الگوی کالایی شدن هویت در پرتو گسترش شبکه های اجتماعی مجازی شامل: شرایط علی(رسانه ها و شبکه های اجتماعی، انقلاب اطلاعات و ...)، مقوله مرکزی(کالایی شدن هویت)، بسترها(مشکلات اقتصادی، بیکاری و ...)، عوامل مداخله گر(تحریم های بینالمللی و ...)، راهبردها(هدفمندی اجتماعی و ...) و پیامدها(تغییر ارزش ها و نظامی معنایی و ...) می باشد که طبق نظر خبرگان آن را می توان به عنوان الگویی مناسب برای شناخت کالایی شدن هویت در پرتو گسترش شبکه های اجتماعی مجازی به شمار آورد.
بازطراحی فرایند آموزش کارکنان خبرگزاری صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی، اصلی ترین عنصر سازمان های خلاق را تشکیل می دهند و به تبع آن، آموزش کارکنان در اینگونه سازمان ها از اولویت و اهمیت بسیاری برخوردار است. خبرگزاری صداوسیما بعنوان سازمانی خلاق در دوره جدید مدیریت، درحال تجربه تغییرات عمده است و موفقیت این تغییر و تحول نیز بسته به آموزش درست و کامل همه ی کارکنان است. براین اساس هدف اصلی پژوهش پیش رو طراحی فرایندی مطلوب برای آموزش کارکنان خبرگزاری صداوسیما است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و از نظر روش تحلیل داده ها به روش نظریه ی زمینه ای ساختارمند انجام شده است. برای جمع آوری داده ها در این تحقیق از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش، فرایند آموزش کارکنان خبرگزاری صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران شامل پنج عنصر یاد شده در مدل پارادایمی نهایی است. مراحل پیشنهادی فرایند آموزش کارکنان در نتیجه این تحقیق عبارت اند از: نخبه گزینی و آموزش پایه(سطح اول)، گذار از آموزش تئوری به آموزش خبر مکتوب(سطح متوسط)، بکارگیری در جایگاه اصلی شغلی، و مهارت افزایی و ارزیابی فرایند(سطح پیشرفته). این مراحل باید با در نظر گرفتن شرایط علی فرایند اجرا شوند. سطح بندی این مراحل جهت ساماندهی کارکنانی است که در مرحله ی بکارگیری در جایگاه اصلی شغلی موفقیت لازم را بدست نمی آورند و با توجه به نیاز برای آموزش به سطح مقتضی برمی گردند.
بررسی و شناخت رابطه بین دینداری و سبک زندگی جوانان در شهرستان فردیس
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
61 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش عبارت از شناخت میزان دینداری و رابطه آن با سبک زندگی جوانان است. جامعه ایران را، به سبب چیرگی نهاد دین بر سایر نهاد های اجتماعی، می توان دارای فرهنگ دینی دانست. روشن است در چنین جامعه ای انتظار می رود افراد در انتخاب سبک زندگی خود تا حد زیادی متأثر از دین بوده و در تعیین سبک زندگی خود، از آموزه های دینی استفاده کنند. البته در این میان نمی توان نقش سایر عوامل به ویژه جریان مدرنیته و بسیاری از شاخصه های سبک زندگی مدرن از جمله، تجملات، پوشش، آرایش، اهمیت بدن، تفریح، لذت و غیره را نادیده گرفت. افزایش جمعیت ایران طی نیم قرن اخیر و بروز مهاجرت های گسترده داخلی، موجب شده است تا سکونتگاه های جدیدی در اطراف تهران و دیگر کلان شهرهای کشور به وجود آید. از این جمله می توان به شهرستان فردیس اشاره کرد که طی سال های اخیر به محلی برای سکونت مهاجرین تبدیل شده و بخشی از سرریز جمعیت تهران و از سایر نقاط کشور را در خود جای داده است. نتایج مطالعات مقدماتی درباره این شهرستان حاکی از آن است که به سبب ساختار اجتماعی و تنوع فرهنگی، مردم و به ویژه نسل جوان، از تنوع قابل ملاحظه ای در سبک زندگی برخوردارند، اما آنچه در این میان حائز اهمیت است نه تنوع سبک زندگی، بلکه رواج آسیب های اجتماعی در این شهرستان و بالاخص در بین جوانان است که این نکته می تواند موید بی توجهی آن ها به هنجارهای جامعه در انتخاب سبک زندگی باشد. بنیان نظری پژوهش بر نظریه برخی از جامعه شناسان از جمله وبر، زیمل و بوردیو استوار شده است. با مروری بر نظریه های یاد شده می توان دریافت، نهاد دین از مهم ترین نهادهای اجتماعی است که تاثیر قابل ملاحظه ای بر رفتارها، اولویت ها و ارزش های افراد دارد.روش :روش پژوهش، با توجه به اهداف و سوالات، روش شناسی کمی می باشد.جامعه آماری عبارت از جوانان 18-35 سال شهرستان فردیس استان البرز است که 384 نفر از آنان با استفاده از روش سهمیه ای به عنوان جامعه نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل آن از روش های آماری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26در دو بخش انجام شده است: در بخش اول برای طبقه بندی و نمایش داده ها از جدول های توزیع فراوانی، نمودارهای آماری و مشخصه های مرکزی و پراکندگی استفاده شده است. در بخش دوم برای آزمون فرضیه های تحقیق (باتوجه به نرمال نبودن توزیع داده ها) از آزمون ناپارامتریک ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است.یافته ها: یافته های تحقیق گویای آن است درمیان مولفه های سبک زندگی، رعایت صحیح الگوی مصرف در بالاترین رتبه و پس از آن به ترتیب، همنوایی اجتماعی و فرهنگی، روابط بین شخصی، توجه به سلامت بدن و گذران بهینه اوقات فراغت قرار دارد. همچنین این یافته ها گویای آن است که در میان مولفه های دینداری، بعد اعتقادی در بالاترین رتبه و پس از آن به ترتیب ابعادعاطفی، آگاهی، مناسکی و پیامدی قرار دارد. نتایج آزمون فرضیه های فرعی بیانگر آن است که بین مولفه های دینداری با برخورداری از سبک زندگی همبستگی با شدت ضعیف وجود دارد این رابطه در مورد توجه به سلامت بدن از نوع معکوس است به طوری که هرچه بر میزان دینداری افراد افزوده شود، به مقدار کمی از توجه آنان به سلامت بدن کاسته می شود. درخصوص همبستگی بین استفاده از دینداری و رعایت الگوی مصرف همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن ضعیف است. بین دینداری و روابط مناسب بین شخصی همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن ضعیف است. بین میزان دینداری و نحوه گذران اوقات فراغت همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن ضعیف است. بین دینداری افراد با همنوایی اجتماعی و فرهنگی همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن متوسط است. همبستگی بین سبک زندگی و دینداری (فرضیه اصلی) با توجه به جدول 3، می توان دریافت که آماره اسپیرمن با ارزش0.091 و سطح معناداری 0.74است. بنابراین با 5 درصد خطا می توان گفت بین دو متغیر دینداری و سبک زندگی همبستگی وجود ندارد.نتیجه: به هر ترتیب، آزمون فرضیه اصلی تحقیق حاکی از آن است که بین میزان دینداری و سبک زندگی همبستگی معنادار وجود ندارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که برخلاف جامعه سنتی، امروزه دینداری به عنوان تنها عامل موثر بر سبک زندگی به شمار نمی آید و میزان اثرگذاری آن نیز بر همه مولفه های سبک زندگی یکسان نیست.
درآمدی بر مختصات تاریخی میدان دانشگاهی علوم اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون آثار گوناگونی به بررسی وضعیت علوم اجتماعی در ایران پرداخته اند. برخی مبانی نظری این علوم را کاویده اند و عواملی نظیر ضعف یا قوت سنت های فکری، چالش سنت و مدرنیته، چالش علوم «غربی» و بومی و... را محور بررسی خود قرار داد ه اند. و بعضی دیگر سازوکارهای اجتماعی تولیدِ علم را مبنا قرار داده اند و مسائل نهادی و سازمانی را بررسی کرده اند. گرچه این دو رویکرد با هم متعارض نیستند اما تاکید بیش ازحد بر هر یک از این شقوق موجب ایجاد شکاف میان تحلیل فرمالِ علوم اجتماعی و تحلیل محتوایی آن شده است. در این مقاله،که با روش نظریه مبنایی انجام شده است، تاکید بر وضعیت علوم اجتماعی در حوزه دانشگاهی، با تمرکز بیشتر بر رشته جامعه شناسی، است و در این مسیر می کوشیم با بررسی علوم اجتماعی دانشگاهی به مثابه یک «میدان» بر شکاف مزبور فائق شویم و محتوای دانشِ تولیدشده در میدان دانشگاهی علوم اجتماعی ایران را با سازوکارهای تولید آن پیوند دهیم. مسألیه اصلی ما ترسیم مختصات میدان دانشگاهی با تمرکز بر قواعد، استانداردها، جایگاه ها، سرمایه ها و سازوکارهای تولیدِ ارزش است. اگرچه بدین منظور مجبوریم علوم اجتماعی را در فراسوی میدان دانشگاهی نیز مورد بررسی قرار دهیم تا به درک درستی ازتمامیت میدان دست پیدا کنیم. مساله توزیع رانت در میان جایگاه ها و اشکال ویژه تمایزیابی در میدانی که در دل مناسبات نظم دسترسی محدود شکل گرفته است، محور تحلیل ما از وضعیت مزبور بوده اند.
تحلیل رابطه میان استفاده از اینستاگرام با تعاملات برند شخصی با نگاهی به نقش تعدیل گری هوش هیجانی کاربران جوان
منبع:
مطالعات فضای مجازی و رسانه های اجتماعی سال ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
155 - 183
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه میان استفاده از اینستاگرام با تعاملات برند شخصی با نگاهی به نقش تعدیل گری هوش هیجانی کاربران جوان در شهر تهران طراحی و اجرا شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است. روش پژوهش حاضر همبستگی بوده که با تکنیک پیمایش و ابزار اندازه گیری پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه جوانان شهر تهران است که کاربر اینستاگرام هستند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان، 384 نفر در نظر گرفته شد. برای سنجش میزان و نوع استفاده از اینستاگرام به منظور توسعه برند شخصی به تفکیک ابعاد پنج گانه شخصیت برند در میان جوانان کاربر مورد مطالعه، از پرسشنامه علیپور و تاجیک اسماعیلی(1399) استفاده شد. این پرسشنامه بر مبنای پرسشنامه شخصیت برند جنیفر آکر (1997) در پنج بُعد از شخصیت برند؛ صداقت، هیجان، شایستگی، کمال و سرسختی ساخته شده است. برای سنجش هوش هیجانی جوانان کاربر اینستاگرام در شهر تهران، از پرسشنامه هوش هیجانی 28 گویه ای برادبری و گریوز(2004) که بر مبنای دیدگاه و نظریه گلمن و همکاران (1999) در چهار بعد شامل؛ خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط ساخته شده، استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین بعد هیجان [در استفاده] ازاینستاگرام(یا استفاده از اینستاگرام به منظور توسعه بعد هیجان از شخصیت برند) با هیجان و کمال از برند شخصی ضمن «کنترل هوش هیجانی» رابطه مثبت و معنی دار مشاهده می شود. بین بعد شایستگی [در استفاده] ازاینستاگرام هم با هیجان و کمال از برند شخصی ضمن «کنترل هوش هیجانی» رابطه مثبت و معنی دار مشاهده می شود. بین بعد کمال [در استفاده] ازاینستاگرام هم با هیجان، کمال، سرسختی و وضعیت کلی برند شخصی، ضمن «کنترل هوش هیجانی» رابطه مثبت و معنی دار مشاهده می شود. بین وضعیت کلی [در استفاده] ازاینستاگرام با هیجان و کمال از برند شخصی ضمن «کنترل هوش هیجانی» رابطه مثبت و معنی دار مشاهده می شود.
روش شناسی ساخت شاخص ترکیبی توسعه اجتماعی: تصیمات کلیدی و نتایج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
125 - 154
برای ساخت ابزار سنجش توسعیه اجتماعی ضرورت روش شناسی ایجاب می کند، از چارچوب جامعی تبعیت شود تا با پاسخ گویی به انتظارات مفهومی و روشی، شاخص ها در چارچوبی مدون و معتبر منطبق شوند. مقالیه حاضر چالش های پیش روی ساخت این ابزار را شرح داده است. در این پژوهش از روش ناردو و همکاران برای ساخت شاخص ترکیبی استفاده شده که دارای ده مرحله است؛ 6 مرحلیه اول مربوط به ساخت شاخص ترکیبی، دو مرحلیه بعدی مرتبط با ارزیابی نحویه ساخت و دو مرحلیه آخر راه های ارائه و انتشار شاخص را بررسی می کنند. مطابق یافته ها در انتخاب معرف ها و شاخص ها رعایت تناسب با محتوای نظری، اهداف پژوهش و فاکتور غیرجایگزین بودن مدنظر بود. ساختاربندی داده ها با معیارهای قدرت تحلیل، عدم هم پوشانی، قابلیت دسترسی و اعتمادپذیربودن بررسی شد. داده های مخدوش، ناقص، پرت و داده هایی که با یکدیگر هم پوشانی داشتند، حذف و استحکام ابزار به دست آمده با تحلیل نااطمینانی آزمون شد. مشکل وزن های متفاوت معرف ها و شاخص ها با استفاده از تکنیک تحلیل مؤلفه های اصلی برطرف شد. برای حل مشکل عدم تقارن، ابتدا هر شاخص از ترکیب معرف های مرتبط و هر بُعد از ترکیب شاخص های آن به دست آمد؛ درنهایت ابعاد به صورت خطی با یکدیگر جمع شدند و امتیاز شاخص ترکیبی نهایی یا همان توسعیه اجتماعی به دست آمد. نتایج نشان می دهد مجموعه ای از 11 شاخص در سه گروه: بهره مندی از انواع امکانات و خدمات (سرماییه انسانی و بهره مندی)، سطح دسترسی به انواع امکانات و خدمات (سرماییه زیرساختی و دسترسی) و کم و کیف وضعیت انسجام اجتماعی (سرماییه اجتماعی و انسجام) ابعاد مختلف توسعیه اجتماعی در ایران را اندازه گیری می کنند.
تحلیل جامعه شناسی اقتصاد شهرت و کنش های مسئولیت اجتماعی اینفلوئنسرهای اینستاگرامی در ایران
حوزههای تخصصی:
با گسترش شبکه های اجتماعی، اینفلوئنسرها به کنشگرانی کلیدی در عرصه عمومی ایران تبدیل شده اند. این پژوهش به تحلیل جامعه شناختی اقتصاد شهرت می پردازد؛ پدیده ای که در آن دیده شدن در فضای دیجیتال به سرمایه ای نمادین و فرهنگی بدل شده و زمینه تبدیل آن به سرمایه های اقتصادی و اجتماعی را فراهم می سازد. هدف تحقیق بررسی چگونگی به کارگیری استراتژیک این سرمایه ها از سوی اینفلوئنسرها و نقش کنش هایی چون مسئولیت اجتماعی و فعالیت های خیریه در مشروعیت بخشی به کنش دیجیتال آن هاست. مطالعه حاضر با استفاده از روش کیفی و تحلیل گفتمان انتقادی (CDA)، فعالیت های ۱۲ اینفلوئنسر مطرح ایرانی در بازه زمانی ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲ را تحلیل می کند. چارچوب نظری این تحقیق بر مبنای نظریه سرمایه های بوردیو، مدل نمایشی گافمن، و مفهوم «اقتصاد توجه» فرانک شکل گرفته است. نتایج نشان می دهد کنش های خیریه اینفلوئنسرها ماهیتی پیچیده و دوگانه دارند. برخی واقعاً تعهد اجتماعی دارند، اما اکثریت از استراتژی های نمایشی برای ساخت برند شخصی و بازاریابی فضیلت بهره می گیرند؛ به طوری که مرز میان کنش اخلاقی و خودنمایی محو می شود. در نهایت، پژوهش نتیجه می گیرد که اقتصاد شهرت در ایران به اکوسیستمی بدل شده است که در آن کنش اجتماعی در هم تنیدگی با منافع شخصی و اقتصادی عمل می کند. بهره برداری از مسئولیت اجتماعی اغلب نه از سر تعهد اخلاقی، بلکه به مثابه ابزاری برای انباشت توجه و تبدیل آن به منافع ملموس به کار گرفته می شود. این وضعیت، لزوم شکل گیری نهادهایی برای تدوین و اجرای چارچوب های اخلاقی و شفافیت را برجسته می سازد. ارتقای سواد رسانه ای و تدوین دستورالعمل های روشن اخلاقی، گام هایی ضروری برای هدایت این پدیده به سمت تحولی واقعی در عرصه اجتماعی است.
بازاریابی جدید در امر خیر؛ مطالعه موردی: پویش «خشت هایی برای بهشت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
145 - 179
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، رسانه ها نقش حیاتی در جذب افکار عمومی و تأثیرگذاری بر رفتار اجتماعی دارند و خیریه ها برای ادامه حیات و جلب مشارکت های مردمی راهی جز حرکت به سمت رسانه و ابزارهای بازاریابی ندارند. این پژوهش به بررسی پویش خیریه «خشت هایی برای بهشت» می پردازد که توسط شرکت همراه اول برای تأمین مالی و جمع آوری کمک های مردمی به منظور ساخت شبستان حضرت زهرا (س) در نجف اشرف راه اندازی شد. هدف اصلی پژوهش، تحلیل تکنیک های نوین بازاریابی به کاررفته در این پویش با استفاده از نظریه بازاریابی اجتماعی فیلیپ کاتلر است. پویش «خشت هایی برای بهشت» نمایانگر نمونه ای مؤثر از پیوند بازاریابی تجاری با اهداف اجتماعی و خیریه ای است. این پویش از ابزارهای متنوعی همچون تبلیغات دیجیتال، ارتباطات مذهبی و خدمات ارزش افزوده (VAS) بهره گرفت تا مشارکت گسترده ای از طریق بسترهای مخابراتی و شبکه های اجتماعی ایجاد کند. بر اساس نظریه بازاریابی اجتماعی کاتلر، این پویش با تأثیرگذاری بر رفتار اجتماعی و با تمرکز بر احساسات و ارزش های فرهنگی-مذهبی، موفق به جلب اعتماد و حمایت پایدار مردم شد. عناصر مدل 4P (محصول، قیمت، مکان، و تبلیغ) در این پویش به کار گرفته شدند، به طوری که محصول (ساخت شبستان)، قیمت (هزینه های خرد)، مکان (بستر مخابراتی) و تبلیغ (پوشش رسانه ای گسترده) همگی به نحوی طراحی شدند که این اهداف خیریه ای را به جامعه معرفی و محبوب کنند. استفاده از تکنیک های بازاریابی احساسی و دیجیتال، علاوه بر فراگیری، به ایجاد الگویی جدید در کمپین های خیریه در ایران منجر شد و با استقبال گسترده ای همراه شد، به طوری که در سال های بعد پویش های مشابهی با همین عنوان یا شیوه های مشابه برگزار گردیدند.
تاملی بر سیاستگذاری رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با جنگ نرم آمریکا در عراق؛ اهداف و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
85 - 114
حوزههای تخصصی:
چکیده در عصر ارتباطات و ظهور جامعه پلتفرمی، جنگ نرم به عنوان یک استراتژی مؤثر از سوی قدرت های بزرگ در راستای مدیریت افکارعمومی تغییر در ترجیحات تصمیم گیران جوامع هدف، از اهمیت محوری برخوردار گردیده است. در این میان ایالات متحده آمریکا از جنگ نرم به عنوان ابزاری برای تولید و بازتولید اهداف و منافع ملی خود در عراق و منطقه غرب آسیا بهره می برد. با توجه به تحولات پیچیده سیاسی و اجتماعی عراق پساصدام، این پژوهش به بررسی سیاستگذاری رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در برابر جریان جنگ نرم ایالات متحده آمریکا در عراق متمرکز است. روش تحقیق پیش رو، تبیین کیفی و مبتنی بر استراتژی روش کیفی گروه کانونی است. این مهم که؛ اهداف و راهبردهای رسانه ای ایران در مواجهه با جنگ نرم ایالات متحده آمریکا در عراق چگونه قوام می یابد؟ سوال و هدف اساسی این پژوهش است. یافته های این پژوهش موید این نکته است که تاسیس و ایجاد یک مرکز تخصصی افکارکاوی در عراق از استلزامات اساسی و ایجابی مهم به منظور اثربخشی و کارآمدی هرچه بهتر هر راهبرد رسانه ای در عراق است چرا که بواسطه تنوع، پیچیدگی و گستردگی قومی و مذهبی در کنار ظهور شکاف های اجتماعی نوپدید در کشور عراق، هر سیاستی بایستی به فراخور و شرایط ویژه هر منطقه از عراق طراحی گردد.
بازنمایی دولت در سینمای ایران (تحلیل گفتمان فیلم های سینمایی سال های 1370-1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسبت میان دولت، جامعه و رسانه یکی از مهم ترین موضوعات مطالعات اجتماعی و سیاسی به شمار می آید. با گسترش روزافزون ارتباطات و فناوری های رسانه ای، نقش رسانه در عرصه سیاسی برجسته تر گشته است؛ به طوری که می توان گفت بسیاری از تصمیمات سیاسی در سطح ملی و جهانی، متأثر از رسانه ها گرفته می شود. رسانه ها با بازنمایی آنچه در واقعیت رخ می دهد به افکار عمومی شکل می دهند و بر رفتار جامعه تأثیر می گذارند. یکی از رسانه های بسیار تأثیرگذار که با هر دو عرصه جامعه و سیاست پیوند دارد، سینما است. پژوهش حاضر در پی آن است تا در چارچوب نظریه تحلیل گفتمان، و با توجه به نظریات رسانه ای بازنمایی و جامعه شناسی سینما، نحوه بازنمایی «دولت» به عنوان اصلی ترین رکن نظام سیاسی را در رسانه مهم سینما نشان دهد. متأثر از سیاست گذاری های سینمایی دولتی و بازتاب دیدگاه فیلم سازان به عنوان بخشی از بدنه جامعه در فیلم ها، تصورات رایج درباره دولت و نسبت میان دولت و جامعه به خوبی روشن می شود. بر این مبنا، 34 فیلم سینمایی در طی سال های 1370 تا 1399 ه.ش که با مضمون سیاسی-اجتماعی تولید شده اند و موضوع اصلی آنها دولت است، مورد تحلیل قرارگرفته است. با استفاده از روش تحلیل گفتمان پدام، گفتمان های مستتر در فیلم های سینمایی در رابطه با دولت استخراج شده اند. نتایج حاصل از تحلیل گفتمان فیلم های مورد مطالعه نشان می دهد دولت در دهه های 1370، 1380 و 1390 ه.ش در فیلم های سینمایی سیاسی ایران، در قالب سه گفتمان اصلی «دولت شبه دموکراسی»، «دولت لیبرال دموکراسی» و «دولت دموکراسی ایدئولوژیک» بازنمایی شده است. همچنین گفتمان دولت شبه دموکراسی با بیشترین فراوانی، گفتمان غالب بازنمایی شده در طی سال های پس از جنگ تحمیلی می باشد.
شناسایی و تبیین مؤلفه های ارزیابی کیفیت خدمات آموزشی در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت در آموزش عالی، نه رسیدن به نقطه ای ثابت و ایستا، بلکه حرکت و جریانی پویاست. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تبیین مؤلفه های مؤثر در ارزیابی کیفیت آموزش در دانشگاه هاست. روش تحقیق به لحاظ ماهیت کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی پیمایشی است. ابزار گردآوری داده های بخش کیفی تحلیل محتوا با استفاده از نرم افزار اطلس تی و استخراج نشانگرها و استفاده از روش دلفی بوده است. جامعه آماری بخش دلفی 18 نفراعضای هیأت علمی با روش غیراحتمالی (گلوله برفی) و اشباع نظری و در بخش کمی 92 نفر هیأت علمی و 357 نفر دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی با روش نمونه گیری تصادفی ساده و استفاده از جدول مورگان، گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. و از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS 26 در تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. عوامل ساختار سازمانی، هیأت علمی، دانشجویان، دوره های آموزشی، راهبردهای یاددهی – یادگیری و تجهیزات و امکانات 71 نشانگر و 29 ملاک که در این بین اعضای هیأت علمی دارای اولویت بیشتری می باشد. نتایج حاصل نشان دهنده وضعیت نسبتاً مطلوب کیفیت آموزش در دانشگاه آزاد اسلامی بوده و تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله کمی وجود دارد.
توسعه روابط بین الملل با تأکید بر کارکردهای فضای مجازی و جامعه شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف: فضای مجازی به عنوان یک عامل تحول ساز در روابط بین الملل، در دهه های اخیر نقشی کلیدی در توسعه تعاملات و همکاری های جهانی ایفا کرده است. این تحقیق با هدف بررسی کارکردهای فضای مجازی در توسعه پایدار روابط بین الملل و با توجه به مقتضیات جامعه شبکه ای، صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از حیث روش، کیفی و از نظر هدف کاربردی است، که در یک فرایند پیمایشی استقرایی انجام شده و قلمرو موضوعی آن در حوزه کارکردها فضای مجازی در روابط بین الملل بود. روش پژوهش، با بهره گیری از روش داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، متخصصین و صاحب نظران مرتبط با حوزه روابط بین الملل در شهر تهران بودند که جهت انتخاب نمونه ها با توجه به ماهیت روش داده بنیاد و پراکنده و ناشناس بودن جامعه آماری، از نمونه گیری هدفمند گلوله برفی با معیار اشباع نظری استفاده شد، که اشباع پس 23 مصاحبه حاصل گردید. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق گردآوری شده و سپس از طریق کدگذاری تحلیل شده اند. نتایج: نتایج نشان می دهد؛ فضای مجازی می تواند در تقویت دیپلماسی دیجیتال، کاهش انتشار اخبار جعلی، تسهیل حل بحران ها، توسعه همکاری های چندجانبه و افزایش شفافیت روابط بین الملل نقش داشته باشد. از سوی دیگر، عواملی همچون تفاوت های فرهنگی، تهدیدات سایبری و محدودیت های دسترسی به فناوری می توانند به عنوان موانع مداخله گر در استفاده بهینه از فضای مجازی عمل کنند.
راهکارهای پیشگیری از تأثیر منفی رسانه های نوین بر تربیت جنسی از منظر اسلام و روان شناسی
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۶
129 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر منفی رسانه های نوین بر تربیت جنسی از منظر روان شناسی و بررسی راهکارهای پیشگیری از تأثیر منفی رسانه های نوین از منظر اسلام و روان شناسی است.روش شناسی پژوهش: روش این پژوهش به لحاظ رویکرد، کیفی و به لحاظ هدف، کاربردی است، و روش پردازش اطلاعات نیز توصیفی-تحلیلی است.یافته ها: 1- توجه به خانواده و مدیریت روابط درون و بیرون خانواده، 2- تقویت عقاید دینی و ارزش های اخلاقی، 3- تقوای حضور، 4- بصیرت بخشی و بالا بردن سواد رسانه ای، 5- دوری از محیط تحریک زا و ایجاد جایگزین، 6- مدیریت و نظارت در استفاده از رسانه و فضای مجازی.بحث و نتیجه گیری: بررسی های انجام شده در اسلام و روان شناسی حاکی از اهمیت تربیت جنسی در این دو حوزه است، به طوری که هرکدام به نوبه خود توصیه هایی در راستای تربیت جنسی صحیح فرزندان و روش های پیشگیری از انحرافات جنسی در دوره کودکی، و نوجوانی ارائه داده اند. با بررسی و تطبیق تربیت جنسی در اسلام و روان شناسی و وجوه تشابه و افتراق آن ها، به راهکارهای کاربردی منطبق با نظریات اسلام و آموزه های دینی برای پیشگیری از تأثیرات منفی رسانه های نوین بر تربیت جنسی دست یافتیم.
گفتمان حاکم بر تبلیغات مسیحیت در فضای مجازی (مطالعه موردی: وب سایت های مسیحی انگلیسی زبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، استفاده از فضای مجازی برای امور دینی رو به افزایش است. مسیحیت نیز همچون سایر ادیان، از فضای مجازی برای تبلیغات دینی استفاده می کند. بسیاری از کلیساها، مراکز مذهبی و فعالان مسیحی در سراسر جهان، وب سایت هایی را راه اندازی کرده اند که دربردارنده مطالب مذهبی، برنامه های کلیسایی، ترانه های مذهبی و مقالات متنوع است. تبلیغات دینی در فضای مجازی، اقتضائات و تکنیک های ویژه ای هم دارد که با شیوه های سنتی متفاوت است. در شرایط کنونی که مسیحیت از همه فنون ارتباطی جدید برای تبلیغات مجازی استفاده می کند، دستیابی به گفتمان تبلیغی مسیحیت در فضای مجازی از جهت شناخت انحرافات و نیز بهره گیری صحیح از تکنیک های نوین در جهت تبلیغات اسلامی در فضای مجازی- به عنوان یک ضد جریان- دارای اهمیت و اولویت است. پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به گفتمان حاکم بر تبلیغات مسیحیت در فضای مجازی از طریق بررسی سایت های منتخب انگلیسی مسیحیت است. ادبیات نظری پژوهش شامل مفاهیم تبلیغات دینی، دین مجازی یا آنلاین، جماعت دینی مجازی و تبلیغات مسیحیت و نیز نظریه های گفتمان و مدیریت هماهنگ معنا است. روش پژوهش، یک روش عملیاتی به نام تحلیل گفتمان پدام است. براساس یافته ها، گفتمان سکولاریزاسیون مسیحیت، لیبرالیزاسیون دینی، مسیحی سازی جهان و رویکرد اومانیستی در تبلیغات دینی مسیحیت در فضای مجازی غلبه دارد.
تحلیل روایت دیدگاه نخبگان از توسعه ی منطقه آزاد تجاری_صنعتی بانه و مریوان
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
77 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه ی مناطق آزاد تجاری-صنعتی در مرز با هدف ایجاد توسعه از پایین و توانمندساختن مناطق مرزی در دستورکار دولت ها قرار گرفته است؛ فلذا دولت ها با اولویت قائل شدن برای این موضوع، توسعه ی مناطق مرزی را در گرو ارتقاء داد و ستد مرزی از مسیر رونق مناطق آزاد تجاری-صنعتی دیدند. استان کردستان همواره حاشیه بودگی و توسعه نیافتگی در غالب شاخص های توسعه را طی دهه های اخیر تجربه کرده است. این در حالی است که کردستان به سبب موقعیت راهبردی خود، از ظرفیت های مناسبی جهت سرمایه گذاری در بخش های مختلف تجاری، بازرگانی و صنعتی برخوردار بوده و مدیریت صحیح و راهبردی در این حوزه می تواند در پیشگیری از معضلات و مسائل مبتلا به کنونی در استان و حتی در غرب کشور موثر واقع شود. وضعیت نامطلوب شاخص های توسعه ی اقتصادی در استان کردستان همچون پایین بودن رفاه اقتصادی و درآمد سرانه، نرخ بیکاری بالا، پایین بودن اشتغال در بخش صنعتی و ضعیف بودن بخش صنعتی استان و... منجر شده است که اشتغال های کاذب و غیررسمی مانند دست فروشی و کولبری در استان کردستان گسترش یابد. از این رو، توسعه ی دادوستد مرزی از طریق تحقق منطقه آزاد تجاری-صنعتی می تواند نقش مهمی در رفع توسعه نیافتگی کردستان داشته باشد. لذا در این راستا با تاکید بر مفاهیم نظری هاروی حول تجارت و دادوستد بین المللی و تحلیل واینر از کارکردهای منطقه ی آزاد تجاری، هدف از انجام پژوهش حاضر، تحلیل روایت دیدگاه نخبگان از توسعه ی منطقه ی آزاد تجاری-صنعتی شهرستان های بانه و مریوان در استان کردستان است.روش: در پژوهش حاضر به منظور درک عمیق موضوع مطرح شده، رویکرد کیفی اتخاذ شده است. روش مورد استفاده در این رویکرد، تحلیل روایت است. تحلیل روایت بدین سبب انتخاب شده که مصاحبه شوندگان غالباً افرادی بودند که علی رغم داشتن پیشینه آکادمیک در حوزه های مرتبط غالباً یا از اهالی شهرهای مرزیِ هدف بوده یا به عنوان کارمند ارگان های دولتی در شهرهای یادشده خدمت نموده اند. فن جمع آوری داده ها، مصاحبه با کارشناسان مربوطه به عنوان مطلعین کلیدی (اساتید هیئت علمی دانشگاه و کارشناسان حوزه ی اقتصاد) در استان کردستان تا رسیدن به اشباع نظری است که در نهایت 12 نفر هستند. نمونه ها به صورت هدف مند انتخاب شده است. برای تحلیل مصاحبه ها از روش تحلیل روایت مضمونی استفاده شده است. در این روش، بر مبنای تخصص کارشناسان و اشراف آنها بر حوزه ی تحقیق، مصاحبه های لازم به عمل آمده و مضمامین به دست آمده در سه دسته مفاهیم باز، مضامین گزینشی و مضامین کلیدی با اشاره به روش تحلیل استراوس و کوربین کُدگذاری شدند.یافته ها: یافته ها حاکی از مضامین محوری توسعه ی روابط تجاری، توسعه ی زیرساخت های اقتصادی و گردش سرمایه ذیل مضمون گزینشی فرصت های اقتصادی/تجاری و مضامین افزایش وابستگی اقتصادی، انحصار بازار و تشدید حُباب های مالی ذیل مضمون گزینشی تهدیدات اقتصادی/تجاری؛ مضامین تقویت اشتراکات فرهنگی، تقویت انسجام منطقه ای و تقویت توریسم منطقه ای ذیل مضمون گزینشی فرصت های اجتماعی/فرهنگی و در نهایت، مضامین تاثیرپذیری سبک زندگی، تغییر الگوهای اخلاقی-بومی و تغییر بافت جمعیتی مناطق ذیل مضمون گزینشی تهدیدات اجتماعی/فرهنگی بود.نتیجه: توسعه ی مناطق آزاد تجاری-صنعتی، در راستای تمرکززدایی از امر توسعه و توسعه از پایین است که طی آن دولت ها تلاش می کنند تا با توانمندسازی مناطق محلی (به ویژه مناطق مرزی و حاشیه ای) و با در نظرگرفتن قابلیت ها و ظرفیت های بومی، دست به توسعه ی مولد زده تا از این طریق بتوانند ضمن تامین نیازهای نخستین ساکنان این مناطق، به فقرزدایی در این مناطق هدف نیز کمک کنند. استفاده از ظرفیت های مرزی در استان کردستان نیز در راستای همین برنامه های مفروض به منظور ایجاد اشتغال پایدار برای مرزنشینان، پیشگیری از گرایش آنها به قاچاق و کمک به رشد و توسعه ی اقتصادی، بازرگانی و صنعتی در شهرستان های مرزیِ استان است. نتایج نشاندهنده آن هستند که تحقق منطقه ی آزاد تجاری-صنعتی در شهرستان های بانه و مریوان پیش از هر چیز مستلزم اصلاح جدی زیرساخت های کلیدیِ مرتبط، نظارت مناسب و ادغام مرزنشینان است. با این حال تحقق فعالیت این مناطق با فرصت ها و تهدیداتی در حوزه های مختلف اقتصادی/تجاری و اجتماعی/فرهنگی همراه است که درکنار رشد اقتصادی و توسعه ی اشتغال و رفاه در مناطق مرزی و همچنین توسعه مناسبات فرهنگی و اجتماعی، می تواند با تهدیدات بالقوه ای نظیر ادغام در اقتصاد سرمایه داری جهانی و تغییر سبک زندگی نیز همراه باشد. اما در کل می توان اذعان داشت که تحقق عملیاتی منطقه ی آزاد تجاری در استان کردستان می تواند با نوعی باز اندیشگی در مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی و امنیتی در سطح استان و حتی غرب و شمال غرب ایران همراه باشد که طی آن، الگوها و نگاه های سنتی و پیشین به این منطقه دچار دگرگونی شده و کُردستان به ویژه شهرستان های مرزی این استان را وارد فاز جدید از مناسبات و تعاملات چندگانه خواهد کرد.
Representation of the Iranian Family on Instagram: A Reception Analysis of Family Bloggers’ Pages
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۲, July ۲۰۲۵
465 - 486
حوزههای تخصصی:
Background: In the digital age, the expansion of social media platforms has profoundly impacted various aspects of life, including family relationships.Aim: This article addresses the complex dynamics of family communication, particularly focusing on Iranian families. In this article, we study the perceptions of users and followers of family blogger pages regarding the representations of family life on Instagram.Methodology: Through interviews with users, we seek to understand their understanding of concepts such as love, intimacy, home, and marital relationships. To study how followers perceive and interpret family-oriented pages on Persian Instagram, approximately 29 qualitative interviews were conducted with three groups of respondents. These groups included users, informants, and family psychologists and counselors (couple therapists).Findings: The concept of family display helps us understand what practices are defined as "family practices" from the perspective of users and followers of family pages on Instagram. On the other hand, Hall’s theoretical model helps us understand the category of readings that users’ interpretations and perceptions of the family representation on these pages fall into. The findings reveal the evolving nature of family relationships in the digital age, particularly concerning Iranian families. The findings show that the readings of users following these pages are generally hegemonic and can be divided into three main axes: family rituals, marital relationship, and feminine power, each of which has its own sub-themes. In addition, some interviewees mentioned contrasting and negotiating perceptions.Conclusions: The results indicate that readings are complex processes shaped by the cultural contexts and lived experiences of the readers, leading to a combination of interpretations rather than a wholesale acceptance or rejection of media representations. Additionally, followers with preferred readings expressed dual emotions ranging from idealization and beautiful aspirations to feelings of alienation and dissatisfaction with their relationships.
نتنوگرافی تجربه انسان ها در مواجهه با فناوری بلاک چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد و گسترش حیرت انگیز فناوری در روزگار کنونی، رابطیه انسان و فناوری هر روز پیچیده تر می شود و این مسئله حیات اجتماعی انسان ها را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. مسئلیه اصلی پژوهش پیش رو بررسی مردم نگارانیه روایت انسان ها از برداشتشان از زندگی تحت تأثیر این فناوری های نوظهور در قالب تجربیه شخصی خودشان است. منظور از فناوری های نوظهور در این پژوهش به طور مشخص فناوری های مرتبط با اقتصاد بلاک چینی است. ارتباط انسان ها با این فناوری تا حدی نامأنوس بررسی می شود تا از این طریق به تحلیلی از جهان جدید دست بیابیم و الزامات هستی شناختی و معرفت شناختی آن را کنکاش کنیم.
در همین راستا به تحلیل نظرات کاربران فعال در حوزیه بلاک چین در اینستاگرام پرداختیم و با شناسایی 9 کاربر فعال و تأثیرگذار در این فضا، با روش نتنوگرافی صفحات مجازی آن ها را مورد تحلیل قرار دادیم.
نظرات کاربران در سه دستیه مفهومی قرار گرفتند: 1. دیدگاه های انقلابی؛ 2. دیدگاه های خنثی؛ و 3. دیدگاه های هیبریدی؛ هرچند بلاک چین از ابتدا ادعای ارائیه نظم اقتصادی غیرمتمرکز جدید و جایگزینی این نظام اقتصادی با سیستم فعلی اقتصاد جهانی را داشته است.
پس از تحلیل انسان شناختی این دسته های مفهومی، درنهایت به نظر می رسد پتانسیل انقلابی بلاک چین در حدی نیست که ساختارهای پهن دامنیه نظام سرمایه داری را به کلی تغییر دهد و نظام مالی جدیدی را مستقر کند، بلکه با جاگیری در همین ساختار کنونی می تواند سبب بهبود امور اجتماعی و حیات انسانی شود.