فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
سرطان، به مثابیه بیماری ای لاعلاج، به شدت زندگی افراد مبتلا را از جنبه های گوناگون بدنی، روان شناختی و اجتماعی متحول می سازد. سرطان را می توان از منظرها و با رویکردهای مختلفی بررسی کرد. از مهم ترین روش های بررسی این پدیده، بررسی و تحلیل آن از منظر کسانی است که سرطان را می زیند و با آن دست و پنجه نرم می کنند. برای شناخت و واکاوی سرطان زیسته، هدف این مقاله توصیف و تحلیل پدیدارشناسانیه سرطان در بین 12 نفر از بیماران مبتلا به سرطان بستری شده در بیمارستان آیت الله کاشانی شهرکرد بوده است. رویکرد پدیدارشناسی ون منن برای مطالعه انتخاب شد. نمونه گیری از نوع غیراحتمالی و هدفمند بود و از تکنیک مصاحبیه باز و نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها استفاده شد. براساس یافته های تحقیق، بیماران وضعیت زیستیه خود را در حالات بدنی متناقض به همراه احساس غریبگی، انقطاع و پیش بینی ناپذیری زمانی، روابط اجتماعی مبتنی بر حمایت تا طرد همه جانبه و مرگ اندیشی و مرگ هراسی مداوم تا چنگ انداختن به نیروهای ماورای طبیعی توصیف و تفسیر کردند.
بررسی موانع برنامه ریزی توسعه در ایران با رویکرداجتماعی و ارائه پیشنهادات سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
111 - 138
این مقاله به بررسی و نقد منطق حاکم بر برنامه ریزی توسعه پس از انقلاب پرداخته و به دنبال تبیین این نقطه نظر است که نظام برنامه ریزی در کشور نیازمند یک تغییر پارادایمی اساسی از مدل های عمدتاً متمرکز بر اقتصاد، به یک رویکرد جامع تر یا به عبارت دیگر، «رویکرد اجتماعی و برنامه ریزی جامعه محور» است. همچنین سیاست های اقتصادی فعلی را که در برآوردن نیازهای اجتماعی پایه برای جامعه ناموفق بوده اند، به نقد می کشد. این تحلیل ضمن بررسی نسل های مختلف برنامه ریزی توسعه در جهان، تلاش دارد چارچوبی جدید برای برنامه توسعه ایران پیشنهاد دهد. در این مجال فرایند فرسایش سرمایه اجتماعی حاکمیت ترسیم و چهار عنصر پشتیبان برنامه ریزی توسعه شامل حاکمیت توانمند، جامعه قوی، زیرساخت های توسعه و گفتمان سازی پشتیبان توسعه بررسی شده و چالش های هر یک تبیین شده است و نهایتاً راهکارهایی برای حل چالش های هر یک از این سطوح به اختصار بیان شده است. در همین راستا، «رویکرد جامعه محور به برنامه ریزی» و «شاخص آمادگی جامعه» تبیین شده و بازسازی و توانمندسازی حکومت با تاکید بر مفهوم شفافیت و تحقق دولت الکترونیک، ایجاد زیرساخت های کالبدی ضروری برای توسعه، نهادمندسازی و توانمندسازی جامعه و بهره گیری از نظام رسانه ای کارآمد به عنوان ابزار گفتمان سازی توسعه و پشتیبانی از فعالیت های توسعه ای از جمله راهکارهای پیشنهادی این مقاله است. این تحلیل با استفاده از مطالعه کتابخانه ای، استخراج و تحلیل مضمون استنباطی داده های جلسات کارشناسی در مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی پیرامون برنامه هفتم توسعه و استنتاج منطقی و تخصصی این داده ها توسط نویسندگان انجام شده است.
عوامل مؤثر بر تصمیم گیری حرفه ای رهبری آموزشی در مدارس ابتدایی کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
341 - 357
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تصمیم گیری حرفه ای رهبری آموزشی در مدارس ابتدایی کشور عراق صورت پذیرفت. روش شناسی: روش تحقیق از حیث هدف کاربردی و از لحاظ شیوه -کمی از نوع توصیفی-پیمایشی بوده است.جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس دوره ابتدایی دو شهر ایاله و بغداد شامل گردید. شیوه نمونه گیری بصورت تصادفی و با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران به تعداد 437 نفر انجام گرفت.ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته برگرفته بوده است و برای تأمین روایی از نشر خبرگان استفاده شد ضریب اعتبار با استفاده از آلفای کرونباخ برابر (96/0) بدست آمد. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمونهای تحلیل عاملی و مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: بطور کلی نتایج نشان داد، عوامل مؤثر بر تصمیم گیری حرفه ای رهبری آموزشی در مدارس ابتدایی کشور عراق شامل یازده عامل (آگاهی؛ شهودی، فناورانه، تسهیل بخشی،کنشگری، استراتژیک، عادلانه، عقلانی،پویاسازی، محدودیت ها، پیشرفت گرایی) بوده است. نتیجه گیری: این مطالعه یازده عامل مؤثر بر تصمیم گیری حرفه ای رهبری آموزشی را شناسایی کرده و بر ضرورت تدوین راهبردهای جامع برای بهبود اثربخشی تصمیم گیری در مدارس ابتدایی عراق تأکید می کند.
Cyberactivism and Real-World Activism: Why Are Users Different?
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۸, Issue ۱, January ۲۰۲۴
27 - 58
حوزههای تخصصی:
Cyberactivism, as civic engagement, is enabled by social media, and has attracted many users to participate in leading social change. To shed more light on the relationship between cyberactivism and real-world (social) activism, within a quantitative approach, employing correlational research design, and a group comparison research design, the current research examined two linear regression models for the relationships among online sharing, homophily, attitudinal influenceability, and behavioral influenceability, and also, among behavioral influenceability, cyberactivism and social activism, and then examined the effects of sociodemographic characteristics of Iranian Instagram users on these variables in a 393-participant sample. The alternative hypotheses about the relationships among the variables in these two models, were retained. The results also showed that age, gender, and occupational status had effects on almost all variables. This study contributes to the existing literature by introducing attitudinal and behavioral influenceability as important factors influencing cyberactivism and social activism. It encourages governments to take full advantage of online activities and cyberactivism to promote social participation and real-world activism, especially among youth and females, to transcend society, and better solve societal and global problems with the collective wisdom.
نقش مصرف محصولات فرهنگی رسانه های آسیای شرقی (انیمه، کی دراما و کی پاپ) در هویت دختران نوجوان 18-12 سال در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
111 - 145
حوزههای تخصصی:
شکل گیری برخی از گونه های هویتی خاص در نوجوانان، مانند طرز پوشش و آرایش سر و صورت که مغایر با آموزش های رسمی حکومت، والدین، آموزش و پرورش و صداوسیماست، توجه را به حوزه مصرف رسانه های نوجوانان متمرکز می کند این رسانه ها که اغلب بخش زیادی از وقت نوجوانان را به خود اختصاص می دهند به عنوان یک منبع هویت ساز، گاه در انطباق با دیگر منابع هویت ساز موجود در جامعه نیستند. نوجوان امروزی با استفاده از اینترنت، محتوای موسیقی و سریال هایی را مصرف می کند که متفاوت با ارزش ها و آموزش های رسمی جامعه است. پژوهش حاضر با رویکرد کاربردی و با هدف شناسایی تأثیر مصرف محصولات فرهنگی رسانه های آسیای شرقی (انیمه، کی دراما و کی پاپ) بر هویت نوجوانان براساس روش داده بنیاد انجام شده است. 21 نوجوان دختر 12 تا 18 سال هوادار انیمه، کی دراما و کی پاپ، از طریق روش گلوله برفی، تا رسیدن به اشباع نظری، انتخاب و با آنان مصاحبه شده است. از طریق کدگذاری؛ دو مقوله در شرایط علی، دو مقوله در شرایط زمینه ای، سه مقوله در شرایط مداخله گر، شش مقوله در شرایط راهبردی و شش مقوله در پیامدها به دست آمده و مقولات حاصل نشان داده است که مصرف این محصولات در ابعاد مختلف هویتی، هویت ملی، هویت اجتماعی، هویت دینی، هویت سیاسی و هویت جنسی مؤثر است. ضمن آنکه بر اساس نتایج، هویت های ترکیبی جدیدی در مصرف کنندگان این محصولات شکل می گیرد. به این ترتیب، بخشی از هویت های جدید کسب شده، در کنار هویت های قبلی قرار می گیرد و هویت جدیدی حاصل می شود. افزایش سواد رسانه ای نوجوانان، والدین و مسئولان در این زمینه بسیار حائز اهمیت است.
بازنمایی جنگ اسرائیل و غزه در رسانه ها (مطالعه خبرگزاری ایرنا، سایت بی بی سی فارسی، سایت العربیه فارسی و سایت دویچه وله فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
1 - 22
حوزههای تخصصی:
۱۵ مهر ۱۴۰۲ (7 اکتبر 2023) حمله چند جانبه گروه حماس از نوار غزه به جنوب اسرائیل، این رویداد را به تیتر یک رسانه های سراسر دنیا تبدیل کرد. این اقدام که شروع درگیری های مسلحانه بین اسرائیل و گروه های شبه نظامی فلسطینی به رهبری حماس بود در رسانه ها بازنمایی گسترده یافت و رسانه ها براساس سیاست های خبری خود رویکرد خاصی در انعکاس این رویداد در پیش گرفتند. هدف این پژوهش بررسی بازنمایی رسانه ای جنگ اسرائیل و غزه در خبرگزاری ایرنا و سایت بی بی سی فارسی، سایت العربیه فارسی و سایت دویچه وله فارسی است. بدین منظور از روش تحلیل گفتمان انتقادی تئون ون دایک به منظور دستیابی به هدف پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد رسانه های مذکور گفتمانی متفاوت از جنگ اسرائیل و غزه ارائه کرده اند که بیانگر موقعیت ایدئولوژیکی هستند که رسانه ها در آن مشغول به فعالیت هستند. در گفتمان خبرگزاری ایرنا بر این نکته تأکید شده است که بازگشت موضوع فلسطین به جایگاه اصلی اش در افکار عمومی جهانی هدف اصلی انجام عملیات طوفان الاقصی بوده است. درعین حال این مسئله پیامد عملکرد جامعه جهانی و به ویژه کشورهای جهان اسلام بوده است که به دنبال عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بوده اند. در گفتمان بی بی سی فارسی اقدامات حماس عامل اصلی جنگ رخ داده تلقی شده و تصمیمات بعدی اسرائیل و جنگ به راه افتاده اقدامی تلافی جویانه بوده است. دویچه وله فارسی نیز دیدگاهی مشابه با بی بی سی فارسی دارد هرچند که در این زمینه تلاش می کند دین اسلام را عامل اصلی این اقدامات نشان دهد و آن را در تقابل با غرب نشان دهد. در گفتمان العربیه فارسی بر نقش ایران در این زمینه تأکید شده که رفتاری معامله گرانه داشته و مانع از دخالت حزب الله لبنان در این جنگ شده است. همچنین، در روزهای آغازین این عملیات العربیه فارسی آن را به سطح اقدامی فردی تقلیل داده است که از این طریق به دنبال کاهش اختلال در روابط اسرائیل با کشورهای عربی است.
واکاوی مؤلفه های اثربخش تئاتر تلویزیونی در رسانه های دوران پساتلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تئاتر همواره بر مبنای ارتباط زنده و رو در رو با مخاطب اجرا می شده است تا اینکه با ورود به تلویزیون و ایجاد قالبی به نام تله تئاتر، مسیر تولیدات این رشته در پیوند با قواعد تلویزیونی تغییر کرد. رشد تکنولوژی و تعدد قالب های دراماتیک در اواخر قرن بیستم از اهمیت این گونه برنامه سازی تلویزیونی در دنیا کاست، اما ورود به دوره پساتلویزیون، افزایش هم گرایی رسانه ها، تغییرات پخش شبکه ها و از همه مهم تر، تعطیلی سالن های تئاتر در دوران همه گیری کرونا، باعث احیای تئاتر تلویزیونی با قواعد جدید و استقبال مخاطبان شد. پرسش پژوهش این است که تئاترهای تولیدشده در بستر تلویزیون های اینترنتی و رسانه های نوین، چگونه و با کدام مؤلفه های جدید تئاتر، به مخاطبان عرضه شده اند؟ این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، به بررسی تله تئاترهای منتخب شبکه های صداوسیما، انگلستان، لهستان و آمریکا (2019-2023) می پردازد و درصدد دست یافتن به مؤلفه های اثربخش تله تئاتر در رسانه های شکل گرفته در دوره پساتلویزیون است. براساس یافته ها، سه رویکرد اصلی تله تئاتر در این دوران، وابسته به ویژگی های ذاتی و جدید رسانه ها و مخاطبان متفاوت آنها شکل گرفته است: 1- تله تئاتر های بازسازی شده در استودیو با ابزار های بصری و دیجیتالی، 2- تئاتر های تولیدشده برای سینما؛ و 3- ضبط تئاتر های صحنه ای به طور زنده و غیرزنده. در این پژوهش و در ادامه شناسایی این رویکرد ها، مهم ترین مؤلفه های اثربخش تله تئاتر دوران پساتلویزیون در دو حوزه محتوایی و فرمی تبیین شده اند. روایت بصری نمایش نامه، توجه به دوربین، وقفه و اشتراک مجازی، دانش فنی تلویزیونی، تصویربرداری از فاصله نزدیک، جلوه های بصری و بازیگری تئاتری/ تلویزیونی از جمله ویژگی های تله تئاتر در این دوران هستند.
«پدیدارشناسی پویا و تحول معنایی در دین پژوهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نینیان اسمارت با رویکردی پدیدار شناختی به مطالعه دین پرداخته و تمایزاتی اساسی میان پدیدارشناسی کلاسیک و پدیدارشناسی نوین در پژوهش های دینی قائل است. وی نقش مهمی در گسترش مطالعات فلسفه دین در بیرون از سلطه الهیات مسیحی داشته و تلاش کرد با نگرشی جامع تر به دین و کارکردهای دین بپردازد. پدیدارشناسی نوین با زیست جهان های دینی سروکار دارد و می کوشد تا بجای صرف مطالعات انتزاعی دین، به فهم و تحلیل رویکردهای واقعی زندگی، دین، نقش اجتماعی و فرهنگی و تاریخی آن دست زند. در این مقاله میخواهیم علاوه بر تبیین بنیان های پدیدارشناسی نوین، اهمیت گسست فکری از سیطره الهیات مسیحی در دین پژوهی را نشان داده و جایگاه چنین شیوه ای از مطالعات دین در جوامع را تبیین نماییم. وی در مطالعات دینی و ضرورت گذار از آن، با ذات گرایی به مخالفت می پردازد؛ همچنین وی با رویکرد تحویل گرایی ادیان و تجربه ها به دینی واحد با تجربه مسیحی مخالفت دارد. ما میخواهیم تا ابتدا پدیدارشناسی دین را شرح دهیم، سپس تفاوت های اصلی دو نوع آنرا بیان کرده و سرانجام اهمیت روش اسمارت در فلسفه دین جدید را آشکار ساخته و بر فهم اسمارت بر تعریف دین نیز نقد وارد سازیم.
مسجد و معنا: بررسی جایگاه «نظم مکانی مقدس» در مدینه فاضله، از خاستگاه نظریه فرهنگی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۳شماره ۶۷
69 - 101
حوزههای تخصصی:
نظریه فرهنگی صدرایی بر مبنای اصول حکمت متعالیه به ویژه قاعده اتحاد عالم و معلوم، هستی فرهنگ را بر مدار اتحاد انسان ها با نظام های معنایی مشترک توضیح می دهد. با استنطاق از اصول این دستگاه فلسفی از جمله «جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقاء بودن نفس»، «تعاکس ظاهر و باطن هستی» و «ترابط ادراکات حسی و معانی عقلی»، روشن می شود که فرهنگ ها با نظم های مکانی در ترابطند، بدین معنا که هر «نظام معنایی » در صورت تبدیل شدن به فرهنگ، نظم مکانی مختص خویش را به ارمغان می آورد و در عین حال نظم مکانی و محیط کالبدی جامعه، متقابلاً بر نظام معنایی-فرهنگ- مؤثر است. از همین روست که دین برای استقرار نظام معنایی توحیدی در جامعه، نظم مکانی ویژه ای تدارک دیده است. این نظم مکانی بر مدار مسجد سامان می یابد و کارکردها و موقعیت مکانی مسجد به گونه ای است که انتشار معنا در جهان اجتماعی مسلمین، از مسیر مسجد به مثابه «اصلی ترین کانون ارتباطی جامعه» رقم می خورد. کالبد و بعد معماری مسجد نیز که ظرفیت معنابخشی فراوان دارد، بایدها و نبایدهای مهمی در اندیشه دینی دارد، همچنان که در سنت نبوی و سیره مسلمین، موقعیت مسجد در نسبت با سایر عناصر کالبدی شهر به گونه ای تعیین شده که این مکان مقدس به سایر اندام های شهری معنابخشی کند. معنابخشی مذکور با دو سازوکار حاصل می شود. اول، مرکزیت و محوریت مسجد در میان اندام های شهری و دوم، پژواک برخی مختصات معماری مساجد در سایر ابنیه شهری. این نتایج با تحلیل ضوابط و قواعد معماری و شهرسازی در سنت اسلامی و با تکیه بر دو روش قیاسی برهانی و توصیفی تحلیلی به دست می آید.
بررسی تطبیقی جامعه آرمانی در دیدگاه سیاسی اجتماعی ابن سینا و ابن خلدون بر اساس الگوی اسپریگنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
86 - 107
حوزههای تخصصی:
مقاله در تلاش است تا جامعه آرمانی را در اندیشه سیاسی اجتماعی ابن سینا و ابن خلدون، بر اساس الگوی اسپریگنز بررسی کند. لذا مسئله پژوهشی چنین تدوین شده است که ابن سینا و ابن خلدون بر اساس دیدگاه سیاسی اجتماعی خود، در طرح جامعه آرمانی چگونه می اندیشند؟ به بیانی دیگر، این دو اندیشمند مسلمان، بحران استقرار جامعه آرمانی را چگونه تعلیل یابی کرده و برای برون رفت از آن چه راهکاری ارائه می دهند؟ نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی موردی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به این گزارش دست یافته است که ابن سینا در تلاش برای پیوند بین سیاست و نبوت، بحران را نبود قدرت متمرکز ملی دانسته که فقدان سیاست نبوی و عدم اجرای درست شریعت را در پی داشته است. وی در طرح جامعه آرمانی، بهترین نوع نظام را نظام سیاسی نبوی دانسته که پیامبر یا جانشین او، در رأس امور قرار دارند. آرمان او آشتی بین دین و فلسفه، پیوند سیاست با شریعت و حفظ وحدت جامعه مسلمان از طریق قدرت متمرکز فیلسوف پیامبر است. در واقع طرح جامعه آرمانی در اندیشه سیاسی اجتماعی ابن سینا بر مبنای فطرت الهی انسان و نقش حداکثری دولت در سعادت و رستگاری اتباع در هر دو جهان بنا شده است. در حالی که در آراء ابن خلدون، شکل گیری و بسط حکومت های پهناور و قدرتمند با منشاء اصول دینی و نقش دین و مذهب در طول عمر دولت ها ارتباط دارد. وی دولت را پدیده ای سیال و زوال پذیر می داند که همانند انسان ها دارای عمر طبیعی، از زایش تا مرگ، بوده که در این راستا، علاوه بر عصبیت قبیله ای، عصبیت دینی می تواند قوام بخش دولت ها باشد.
تبیین جامعه شناختی خشونت علیه همسر از دریچه تئوری عمومی جرم (قلمروهای زندگی) اگنیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
26 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی چرایی مبادرت افراد به خشونت علیه همسر با استفاده از تئوری عمومی جرم (قلمروهای زندگی) اگنیو است. روش پژوهش توصیفی – همبستگی بود. با استفاده از نمونه 450 نفری از زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به دادگاه های خانواده، مراکز بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی شهر رشت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و مفروضه های تئوری عمومی جرم مورد بررسی قرار گرفت. مقیاس های مورد استفاده در پژوهش شامل خشونت علیه همسر، محدودیت در برابر جرم، انگیزه برای جرم، قلمرو مشکل آفرین فردی، خانوادگی، همالان و شغلی بود. خلاصه ضرایب غیرمستقیم مدل نشان می دهد که قلمرو همالان مشکل آفرین (ضریب بتا: 073/0)، قلمرو فردی مشکل آفرین (ضریب بتا: 085/0)، قلمرو خانوادگی مشکل آفرین (ضریب بتا: 101/0) و قلمرو شغلی مشکل آفرین (ضریب بتا: 083/0) با تأثیرگذاری بر محدودیت در برابر جرم و انگیزه برای جرم (به صورت غیرمستقیم بر خشونت علیه همسر تأثیر دارند. چهار قلمرو مشکل آفرین زندگی، انگیزه برای جرم و محدودیت در برابر جرم و همچنین متغیرهای دموگرافیک قادرند 58 درصد از واریانس خشونت علیه همسر را تبیین نمایند. همچنین قلمروهای مشکل آفرین زندگی یعنی قلمروهای خانواد، فردی، همالان و شغلی قادرند 21 درصد از واریانس محدودیت در برابر جرم و 25 درصد از واریانس انگیزه برای جرم را تبیین نمایند.
تحلیل جایگاه قدرت فرهنگی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
81 - 92
حوزههای تخصصی:
قدرت فرهنگی دراصطلاح ترکیبی از قدرت به مثابه امری فراگفتمانی و مولد و فرهنگ به منزله امری گفتمانی و پویا می باشد. شبکه اجتماعی اینستاگرام به دلیل جذابیت های دیداری شنیداری، فرهنگ تصویری قدرتمندی را پدید آورده که بستر شکل گیری گفتمان های جدید گردیده است. در این پژوهش مؤلفه های تنوع، وسعت اشتراک و وضوح اولویت ها جهت تحلیل جایگاه قدرت فرهنگی در اینستاگرام مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق با اتکا بر روش شناسی کیفی و با استفاده از روش تحلیل متن انجام گرفته است و داده ها از جنس داده های تصویری و متنی هستند. میدان مطالعه صفحات کاربران با ده رتبه برتر در اینستاگرام (از نظر تعداد دنبال کننده)که محتوا، پست ها،کپشن ها، کامنتهای دنبال کنندگان آنان تحلیل شده است. پرسش اصلی در این تحقیق آن است که قدرت فرهنگی در اینستاگرام چه جایگاهی دارد؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که اینستاگرام به جهت کم هزینه بودن، قابلیت پخش تصاویر، در دسترس بودن، انعطاف پذیری در برابر افراد با روحیات مختلف (درونگرا و برونگرا)، تعاملی و چندمنظوره بودن، قابلیت اشتراک گذاری محتوا، ارتباط چندنفره بصورت پخش زنده، برخورداری از هوش مصنوعی و نهایتاً عملکردی مطابق با علایق کاربران و به روز بودن، با برطرف کردن نیازهای انسانی باعث حضور بازیگران متفاوتی در عرصه قدرت فرهنگی گردیده است و لذا نوع متفاوتی از قدرت فرهنگی را نیز آفریده است.
Presenting a Model for Virtual Education Considering Educational Equity with a Phenomenological Approach in Schools of Golestan Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The use of virtual education has seen significant growth compared to the past, making it essential to consider it within the context of educational equity. Consequently, this study aimed to present a model for virtual education considering educational equity with a phenomenological approach in schools of Golestan province.
Methodology: This study was applied in terms of its objectives and qualitative in its implementation. The research population consisted of experts and professionals in the field of education in Golestan province, from which 11 individuals were selected as the sample using a purposive sampling method based on the principle of theoretical saturation. The research instruments included a demographic information form and semi-structured interviews, the validity and reliability of which were confirmed. Data were analyzed using thematic analysis.
Findings: The findings revealed that virtual education, considering educational equity with a phenomenological approach in schools of Golestan province, comprises 49 sub-categories within 10 main categories including equity-focused virtual education, development of virtual education in rural areas, enhancement of teachers' digital skills, equity in social media, improvement of students' technological skills, culture building for virtual education, a comprehensive monitoring system for virtual education, virtual education performance assessment system, understanding the gaps related to electronic education infrastructure facilities, and strategic planning for virtual education. Eventually, a model for virtual education considering educational equity with a phenomenological approach was designed for schools in Golestan province.
Conclusion: The designed model of virtual education, considering educational equity with a phenomenological approach, can have significant practical implications for specialists and educational planners. By focusing on its main and sub-categories, they can create an environment conducive to improving virtual education with an emphasis on educational equity.
بررسی مؤلفه های سیاسی اجتماعی مؤثر بر هویت مجازی جوانان شهر شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی، در زندگی بشر سهم بسزایی داشته است. نمی توان تغییرات بنیادین ناشی از ظهور تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی را در عرصه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی نادیده گرفت. لذا هدف این پژوهش تبیین تغییرات مؤلفه های سیاسی و اجتماعی جوانان توسط شبکه های مجازی می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و برحسب ش یوه گ ردآوری داده ه ا توص یفی از ن وع همبس تگی اس ت. داده ها با روش پیمایشی و با بهره گیری از یک پرسشنامه محقق ساخته از ۳۸۴ نفر از جوانان ۱۵ تا ۲۵ ساله شهر شیراز گردآوری شد. نمونه گیری از طریق فرمول کوکران و به شیوه خوشه ای چندمرحله ای صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که با ۰۰۱/۰ Sig= رابطه کاملاً معنی داری بین مؤلفه های اجتماعی و هویت مجازی وجود دارد. ضریب به دست آمده ۱۵۴/۰- می باشد که نشان دهنده همبستگی ضعیف و معکوس می باشد، این بدان معناست که هرچه مؤلفه های اجتماعی در مرتبه بالاتری قرار گیرد به همان نسبت، هویت مجازی در آنان رو به کاهش می گذارد و بالعکس.نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که حدود ۳۵۴/۰ درصد از واریانس یا پراکندگی هویت مجازی توسط مؤلفه های سیاسی اجتماعی تعیین گردید. نتیجه نهایی پژوهش نشان داد که مؤلفه های سیاسی اجتماعی بر هویت مجازی جوانان شهر شیراز تأثیر می گذارد.
واکاوی مولفه های مهم در حفظ مشتریان برتر بانک سینا (پژوهشی کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیران بانک ها برای جلوگیری از گرایش یافتن مشتریان به سمت سایر بانک ها بیش از هر زمانی می بایست در پی درک نیازها و در خواسته های مشتریان باشند تا بتوانند نیازهای آن ها را شناسایی و در جهت رفع آن ها گام بردارند و روابط بلند مدتی با آن ها برقرار کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناخت مولفه های مهم در حفظ مشتریان برتر بانک سینا و در چارچوب رویکرد کیفی و راهبرد نظریه داده بنیاد انجام شده است. همچنین داده ها با 31 مصاحبه نیمه ساختاریافته در شهر تهران جمع آوری شد. نتایج در چهار مقوله اصلی (استراتژی مشتری محور، ایده ها و خدمات نوین، ارتباطات جامع و موثر مشتری محور و مدیریت دانش مشتری) و مقوله هسته ای (مدیریت ارتباط با مشتری) مطرح شد. یافته های پژوهش نشان داد مدیریت ارتباط با مشتری، فرایندها و تمام فعالیت های کسب وکار را حول مشتری یکپارچه می سازد تا به ایجاد و حفظ ارتباطات بلند مدت و سودآور با مشتریان منجر شود. همچنین مدیریت ارتباط با مشتری، به عنوان یک ضرورت در بانک سینا مطرح است و استفاده و اجرای مؤثر این تکنولوژی می تواند افزایش رضایت مشتریان، وفاداری و جذب آن ها و در نتیجه سرمایه گذاری و بهبود عملکرد بانک را به دنبال داشته باشد.
نقش میانجی شفقت خود در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
23 - 46
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با تعارضات زناشویی از طریق نقش میانجی شفقت خود در متاهلین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه انجام شد. پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی با روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری، کلیه مراجعین متاهل به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در ده ماهه اول سال ۱۴۰۲ بودند که از آن ها تعداد 210 نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه (YSQ-SF)، شفقت خود (SCS) و تعارض زناشویی (MICQ) را تکمیل نمودند. داده ها از طریق آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته ها مشخص کرد هر پنج حوزه طرحواره های ناسازگار اولیه با شفقت خود رابطه منفی و با تعارض زناشویی رابطه مثبت دارند. همچنین شفقت خود با تعارض زناشویی رابطه منفی دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد هر پنج حوزه طرحواره های ناسازگار اولیه با تعارض زناشویی از طریق شفقت خود رابطه دارند. با توجه به اثرات تعارضات زناشویی برخانواده ها و جامعه، در نظر گرفتن متغیرهای به کار رفته در این پژوهش می تواند زمینه را جهت برنامه ریزی به منظور کنترل فراوانی تعارضات زناشویی و کاهش تعارضات مخرب فراهم سازد.
تحلیل جامعه شناختی تعیین کننده های کاهش تولید زباله: یک مطالعه کیفی
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
216 - 240
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اگرچه انقلاب صنعتی باعث افزایش توانایی های انسان شده است اما محیط زیست نیز به مخاطره انداخته است. یکی از مسائل عمده زیست محیطی، تولید گسترده زباله جامد شهری است که در سراسر جهان، به سرعت در حال افزایش است. برآورد می شود، تولید زباله جامد شهری در سال 2050 به بیش از 4/3 میلیارد تن برسد که یک تهدید جدی برای محیط زیست و حیات انسان است. کاهش تولید زباله، بازاستفاده، و بازیافت، سه رویکرد عمده در مدیریت زباله های جامد شهری هستند که در کشورهای مختلف دنیا مورد توجه می باشند. اتفاق نظر وجود دارد که در سلسله مراتب مدیریت پسماند، کاهش تولید زباله دارای بیشترین نتیجه است. در ایران نیز به دنبال توسعه فعالیت های صنعتی، تولید زباله به طور گسترده افزایش یافته است اما رویکرد کاهش تولید زباله کمتر مورد توجه بوده است. بنابراین، هدف این پژوهش آن است که تعیین کننده های کاهش تولید زباله را در بین شهروندان مورد مطالعه قرار دهد.روش: این پژوهش در چارچوب روش شناسی کیفی و با استفاده از روش تحلیل تماتیک انجام شده است. مشارکت کنندگان، 15 نفر از شهروندان در آبادان می باشند که به صورت هدف مند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته، جمع آوری شده اند. مصاحبه ها در مکانی که نمونه ها تعیین می کردند و راحت تر بودند انجام شدند. هر مصاحبه به طور متوسط یک ساعت به طول انجامید و تا اشباع نظری، ادامه پیدا می کرد. کلیه مصاحبه ها با اجازه قبلی مشارکت کنندگان، ضبط و پس از اتمام، بر روی کاغذ مکتوب شدند. سپس، در قالب تم های اولیه، تم های فرعی، و تم های اصلی تنظیم شدند. و بالأخره، برای اعتمادپذیری داده ها از روش ارزیابی و بررسی کلیت یافته ها توسط مشارکت کنندگان استفاده گردید.یافته ها: براساس یافته ها، ادراک شهروندان از مفهوم زباله در دو مقوله «زباله به مثابه شیئی با ارزش» و «زباله به مثابه چیزی دورریختنی و بی ارزش» دسته بندی شد. به علاوه، یافته های حاصل از تعیین کننده های کاهش تولید زباله منجر به استخراج هجده تم فرعی گردید که پس از تحلیل و دسته بندی براساس تناسب و تشابه، در هفت تم اصلی به شرح ذیل دسته بندی شدند. 1) نگرش های زیست محیطی، 2) هنجارهای ذهنی، 3) بازبینی و برآورد رفتارِ ادراک شده، 4) تعهدات شهروندی، 5) آموزش و یادگیری، 6) رضایت از عملکرد شهرداری، و 7) کنترل و نظارت.نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که با تقویت نگرش های زیست محیطی، رشد هنجارهای ذهنی، افزایش تعهدات شهروندی، گسترش آموزش، بالابردن رضایت مندی از شهرداری، و ارتقای کنترل و نظارت، می توان تولید زباله را کاهش و به نجات محیط زیست کمک نمود.
برساخت معنایی زن مهاجر افغانستانی در ادبیات داستانی معاصر افغانستان: مطالعه موردیِ جُستارمرز از مجموعه داستان های کوتاه «چرا تاریکی را خدای خود نکنم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
97 - 127
حوزههای تخصصی:
جُستارها نوع جدیدی از ادبیات روایی اند که در بازنمایی واقعیت از پراکسیس و گفتمان های فرهنگی-سیاسی متأثر می شوند؛ گفتمان مسلط الگوهای کنشی و حیات مطلوب خود را به نمایش می گذارد و ادبیات داستانی یکی از مجراهای آن است. این مطالعه با هدف توصیف برساخت مفهوم زن مهاجر افغانستانی در ادبیات داستانی معاصر افغانستان و بهره مندی از رویکرد نظری هومی بابا و آدورنو انجام شده است تا بازنمایی های زن مهاجر افغانستانی را در ژانر ادبی جُستار (داستان کوتاه) شناسایی و متناظر با بافت فرهنگی سرزمین مقصد تفسیر کند. برای نیل به این هدف، جُستار مرز از مجموعه داستان های کوتاه «چرا تاریکی را خدای خود نکنم»، نوشتهٔ مرضیه جعفری به عنوان نمونه انتخاب و با استفاده از روش تحلیل روایت «سیمور چتمن» در سه بخش داستان، گفتمان و ایدئولوژی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت تا از زبان روایی و مواضع ایدئولوژیک آن در رابطه با مفهوم زن مهاجر افغانستانی پرده برداری کند. یافته ها نشان می دهند که هویت زن مهاجر افغانستانی متناسب با گفتمان فرهنگی حاکم بر فضای جامعه مقصد دستخوش تغییر شده و به نوعی هویت سرگردان (هویت آشفته یا هویت مغشوش) را زیست می کند و برای رهایی از این بحران تصمیم می گیرد در راه مهاجرت مجدد به سرزمین های جدید و نه موطن خود قدم بردارد. بازتاب گسیختگی و تداخل فرهنگی جامعه میزبان با زن مهاجر افغانستانی در جُستار مرز با صدای حاشیه ای و معترض نویسنده به وضع موجود و متن واقعیت های مسلط بازتاب نموده است که به کارکرد «انتقادی» و نقش «رهایی بخشی» هنر در راستای تحلیل و نقد ساختارهای سلطه و سرکوب ارجاع دارد.
بررسی تأثیر شهرنشینی بر سطح رفاه اجتماعی در استانهای ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۳
49-85
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفاه اجتماعی همواره یکی از موضوعات موردتوجه در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه برای بررسی عملکرد سیاست گذاران و برنامه ریزان اقتصادی است که می تواند تحت تأثیر عوامل بسیاری قرار گیرد. یکی از عوامل مؤثر بر وضعیت و شرایط زندگی مردم، شهرنشینی و مهاجرت از روستا به شهر است.
روش: در این پژوهش به بررسی تأثیر غیرخطی شهرنشینی بر رفاه استانهای ایران در بازه زمانی 1390-1398 با استفاده از روش داده های تابلویی پویا پرداخته شده است. علاوه بر متغیر شهرنشینی، متغیرهای دیگری چون متوسط درآمد خانوار و سطح اشتغال بزرگ سالان نیز موردبررسی قرار گرفته است.
یافته ها: بین شهرنشینی و رفاه اجتماعی رابطه U وارون برقرار است. به عبارت دیگر با افزایش شهرنشینی سطح رفاه در ابتدا افزایش می یابد ولی از یک سطح حداکثری به بعد دچار نزول و کاهش می شود. متغیرهای متوسط درآمد خانوار و سطح اشتغال بزرگ سالان نیز دارای رابطه مثبت و مستقیم با رفاه اجتماعی در سطح استانها هستند.
بحث: سکونت در شهرها الزاماً سطح رفاه را افزایش نخواهد داد، بنابراین برای جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها و افزایش حاشیه نشینی و تحت الشعاع قرارگرفتن رفاه مردم ساکن شهرها باید سطح امکانات بهداشتی، آموزشی، اشتغال و به طورکلی رفاه در سطح روستاها و مناطق غیرشهری افزایش یابد.
تبیین جامعه شناختی رفتارهای انحرافی دانشجویان: آزمون تجربی نظریه شرمساری بازپذیرنده بریث ویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
32 - 56
حوزههای تخصصی:
رویکرد تعاملی نسبت به انحرافات اجتماعی، تعریف و رویه های کنترل آن را به سمت تقویت راهبردهای فرهنگی در کنترل رفتارهای انحرافی هدایت می کند. نظریه شرمساری بازپذیرنده بریث ویت از جمله راهبردهای فرهنگی شناخته شده در کنترل رفتارهای انحرافی است که می تواند در بستر فرهنگی- اجتماعی جامعه ایران راهگشا باشد. این نظریه به روش هایی مربوط می شود که از طریق آن جامعه به جرم و مجرمان پاسخ می دهد؛ یا با شرمسار کردن آن ها به گونه ای انگ زننده یا با بازپذیری آن ها. بنابراین مقاله حاضر در نظر دارد تا با آزمون تجربی این نظریه ضمن تبیین جامعه شناختی رفتارهای انحرافی دانشجویان، به شناخت ژرف تری از این نظریه نایل آید. یافته های مقاله حاضر به روش پیمایش و با تکمیل پرسشنامه، از 831 نفر از دانشجویان 5 دانشگاه دولتی منتخب در شهر تهران، گردآوری شده اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گویای آن است که متغیرهای انگ زنی، دوستان منحرف، پایبندی به ارزش های اخلاقی وجابه جایی شرم در تبیین رفتارهای انحرافی دانشجویان نقش دارند. به طور کلی نتایج آزمون تفاوت میانگین ها گواه آن است که تفاوت های معناداری در میان دختران و پسران دانشجو به لحاظ متغیرهای مستقل دیده شده است، بدین معنا که میانگین شرمساری، بازپذیری، به هم پیوستگی، پذیرش شرم، جابه جایی شرم، درونی سازی شرم و پایبندی به ارزش های اخلاقی در دختران دانشجو بیش از پسران دانشجو است. در حالی که میانگین ارتباط با دوستان منحرف در پسران دانشجو بیشتر از دختران است و هم چنین تفاوت معناداری در انگ زنی بین هر دو جنس مشاهده نشده است.