فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴شماره ۶۹
123 - 145
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل فرهنگی مؤثر برافزایش قابلیت های پویایی پلتفرم های داخلی به مطالعه و تحلیل عاملی اشاره دارد که تأثیر بزرگی در افزایش قابلیت های پویایی و توانمندی های پلتفرم های داخلی دارد. ازاین رو این تحقیق از با ماهیت اکتشافی به روش کیفی درصدد مدل سازی عوامل فرهنگی مؤثر بر افزایش قابلیت های پویایی پلتفرم های داخلی (چشم انداز و فرصت های آینده) است. جامعه آماری 30 نفر از کارشناسان و صاحب نظران حوزه تولید محتوا و توسعه دهنده های پلتفرم های تعاملی و رسانه های اجتماعی بودند؛ که محقق در نفر 15 ام به اشباع نظری رسید. پس از تحلیل محتوای داده ها، سه مؤلفه اصلی و زیر مؤلفه های تأثیرگذار بر افزایش قابلیت های پویایی پلتفرم های داخلی مشخص شد: 1. مؤلفه سیاست گذاری کلان فرهنگی شامل؛ فرهنگ کارآفرینی، فرهنگ استفاده از فناوری، فرهنگ همکاری بین بخشی، فرهنگ آموزش و یادگیری و فرهنگ حمایت از نوآوری و 2. مؤلفه خرد یا عمومی فرهنگی شامل؛ فرهنگ مشارکت اجتماعی در رسانه بومی، ترویج و تقویت فرهنگ ملی، فرهنگ هویت بخشی مخاطب، فرهنگ حفظ حریم خصوصی، فرهنگ نوآور بودن مخاطبان و 3. مؤلفه فرهنگ رسانه ای، شامل: فرهنگ تنوع و کیفیت بالای تولید محتوا، فرهنگ هم گرایی رسانه ای، فرهنگ تعاملی بودن و احترام به سلیقه مخاطبان، فرهنگ رشد هویت برند، فرهنگ توسعه قابلیت های پلتفرم، فرهنگ تمرکز بر امنیت و اعتماد کاربران، فرهنگ به روزرسانی و ارتقاء پلتفرم ها در سطح حرفه ای.
ارزیابی نظری نقش فضای مجازی در تأثیرگذاری اجتماعی و جهت دهی افکارعمومی
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۵
87 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ریشه یابی و کشف ویژگی های اصلی فضای مجازی در بُعد تأثیرگذاری اجتماعی انجام شده است تا امکان مدیریت بهتر روند رشد آن در جامعه و طراحی جهت دهی مطلوب برای این بستر فراهم شود.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی به ارزیابی نقش فضای مجازی در تأثیرگذاری اجتماعی و جهت دهی افکارعمومی پرداخته است.یافته ها: یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که فضای مجازی در حقیقت با منطبق ساختن دنیای مجازی با دنیای واقعی و عینی و فراگیر ساختن سریع ندای یکپارچه افکارعمومی، حکومت را تسلیم خود نموده و با بالا بردن هزینه مخالفت با درخواست عمومی، تغییر در سیاست های داخلی و خارجی کشور و به دنبال آن، تحقق مطالبات افکارعمومی را به همراه خواهد داشت.بحث و نتیجه گیری: فضای مجازی به دلیل سرعت بالای انتشار اطلاعات و انطباق با فضای واقعی، نقش دوگانه ای به عنوان تهدید و فرصت برای حکومت ها ایفا می کند. این فضا ابزار مؤثری برای فشار افکار عمومی به حکومت جهت تحقق مطالبات است و هم زمان ابزاری برای مدیریت و مهندسی شرایط توسط حکومت به شمار می رود. از سوی دیگر، اهمیت فضای مجازی در شکل دهی افکار عمومی و تأثیرگذاری بر سیاست گذاری های داخلی و خارجی حکومت ها نیز انکارناپذیر است. این فضا بستری ارزشمند برای مردم فراهم می کند تا با اتحاد و همبستگی، صدای خود را به مسئولان حکومت برسانند و به خواسته های اجتماعی و سیاسی خود دست یابند.
تحلیل راهبردی نقش هیأت های مذهبی در امنیت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی پلیس سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
31 - 43
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هیأت های مذهبی به عنوان یکی از زیرساخت های هویتی-امنیتی در تقویت امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، از رویکرد تحلیل مضمون بهره گرفته است. در این مطالعه، داده های به دست آمده از مصاحبه ها و مشاهدات، با استفاده از فرایند استخراج مضامین از پایین به بالا مورد بررسی قرار گرفتند. این فرایند در چهار مرحله اصلی شامل رمزگذاری اولیه، تشکیل مضامین پایه، استخراج مضامین سازمان دهنده و تعیین مضامین فراگیر بر مبنای سه سطح فردی، اجتماعی و ملی اجرا شد. در سطح فردی، هیأت های مذهبی به عنوان کارگاه تربیت نیروی انسانی متعهد، از طریق تقویت تاب آوری اخلاقی-امنیتی، معرفی الگوهای دینی انقلابی و آموزش مفاهیم جهادی، نقش اساسی در ایجاد «سربازان نامرئی» ایفا می کنند. در سطح اجتماعی، ایجاد شبکه های امنیتی مردمی از طریق آیین های جمعی، رویدادهای روضه خوانی و تعامل میان نسل ها، موجب تقویت سرمایه اجتماعی و انسجام جمعی می شود. از سوی دیگر، در سطح ملی، فعالیت های فرهنگی-امنیتی هیأت ها در تولید گفتمان مقاومت و دفاع از ارزش های ملی، به تثبیت هویت فرهنگی کشور و تقویت اقتدار ملی دامن می زند. یافته های پژوهش نشان می دهد که تعامل و هم بستگی بین سطوح فردی، اجتماعی و ملی، چرخه ای هم افزا ایجاد می کند. این تجربه نظری و عملی به کاهش هزینه های امنیتی نظام و ایجاد پدافندی غیر عامل در برابر تهدیدات نرم و جدید منجر می شود. پژوهش حاضر با ارائه «مدل چرخه هم افزای امنیتی-هویتی»، خلأ نظری موجود را در مطالعات پیشین که غالباً به جنبه های تکی و فراگیر نمی پرداختند، برطرف ساخته و راهکارهایی جهت یک پارچه سازی ارزش های دینی و راهبردهای امنیت ملی ارائه می کند.
تبیین جامعه شناختی اعتیاد اینترنت در بین دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی پلیس سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
87 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت ابعاد اجتماعی مؤثر بر اعتیاد به اینترنت در بین دانشجویان دانشگاه تبریز است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه تبریز به تعداد 15729 نفر بود. حجم نمونه براساس فرمول کوکران به صورت تصادفی ساده، 375 نفر انتخاب شد. داده ها به وسیله پرسشنامه های استانداردشده یانگ و محقق ساخته جمع آوری گردید. جهت اطمینان از پایایی و روایی پرسشنامه، پس از انجام پیش آزمون، از طریق آلفای کرونباخ همبستگی درونی گویه های هریک از متغیرها محاسبه شد. در بخش آمار استنباطی، از آزمون مقایسه میانگینF و T و ضریب همبستگی r پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که چهار متغیر، یعنی رفع نیازهای اجتماعی و روانی، مدت زمان اوقات فراغت، میزان بازدید از سایت های غیر اخلاقی و عدم مسؤولیت پذیری اجتماعی در مجموع 64/0 درصد از تغییرات مربوط به اعتیاد به مصرف اینترنت را تبیین کرده اند. مقایسه ضرایب بتا نشان می دهد که متغیر رفع نیازهای اجتماعی و روانی با ضریب بتای 185/0، متغیر مدت زمان اوقات فراغت با ضریب بتای 136/0، متغیر میزان بازدید از سایت های غیر اخلاقی با ضریب بتای 134/0 و متغیر عدم مسؤولیت پذیری اجتماعی با ضریب بتای 544/0، به ترتیب بیشترین و کم ترین اهمیت را بر اعتیاد به مصرف اینترنت دارند.
گذار شهری و عوامل مؤثر بر پویایی آن در آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
41 - 66
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری به طور چشمگیری در قاره ی آسیا پویا و در جریان است، به طوری که رشد بی سابقه ای در نسبت جمعیت شهری آن طی چهار دهه ی اخیر روی داده است. مقاله ی پیش رو برآن است تا الگوهای مکانی و زمانی، روندها و همچنین عوامل پویایی گذار شهری را در 48 کشور آسیایی طی دوره ی 2020-1960 مورد تحلیل قرار دهد. روش و داده ها: روش تحقیق، تحلیل ثانویه و از نوع پژوهش کمی و تحلیل ریاضی است که در آن با استفاده از داده های باز بانک جهانی و روش آماری تحلیل پیشینه واقعه به تجزیه و تحلیل موضوع مورد بررسی پرداخته شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که تا سال 2020 نزدیک به 64 درصد کشورها (30 مورد) در مناطق مختلف قاره ی آسیا از لحاظ سطح شهرنشینی به مرحله ی گذار شهری رسیده اند. همچنین بررسی عوامل محرک شهرنشینی با استفاده از رگرسیون چندمتغیره کاکس نشان داد که شاخص های مرگ ومیر، مهاجرت و سرانه ی تولید ناخالص داخلی بر احتمال رسیدن کشورها به گذار شهری مؤثر هستند. بحث و نتیجه گیری: در طول دوره مورد بررسی، سطح شهرنشینی به طور گسترده در آسیا متفاوت بوده است. به طوری که شاهد سطوح بالای شهرنشینی در شرق و غرب آسیا و سطوح پایین آن در آسیای جنوبی و آسیای جنوب شرقی هستیم. درحالی که بیشتر کشورهای عربی حوزه ی خلیج فارس به همراه کشورهای واقع در شمال و شمال غرب آسیا و همچنین کشورهای ژاپن و سنگاپور قبل از سال 1960 وارد مرحله ی گذار شهری شده بودند، آسیای غربی، مرکزی، شرق آسیا و همچنین جنوب شرق آسیا طی دوره ی 2020-1960 وارد این مرحله از شهرنشینی شده اند. پیام اصلی: نظام شهرنشینی و روند سریع آن در بیشتر کشورهای آسیایی و ادامه ی این روند در سال های آینده می تواند تغییرات جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی بی سابقه ای را به همراه داشته باشد و چالش های مهمی را در زمینه ها ی تخریب فیزیکی و محیطی، محرومیت اجتماعی، ناامنی، بیکاری، کمبود مسکن و رشد پایدار شهری ایجاد کند.
نقش آزار در کودکی، سلامت اجتماعی بر پدیده قلدری در بین زندانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
83 - 104
قلدری پدیده ای نسبتاً شایع در میان زندانیان است که می تواند عواقب کوتاه مدت و بلندمدت نامطلوبی برای افراد قلدر و قربانی در پی داشته باشد؛ بنابراین، شناسایی عوامل زمینه ساز آن از اهمیت ویژِه ای برخوردار است؛ در همین راستا، پژوهش حاضر رابطه آزار در کودکی بر سلامت اجتماعی و قلدری را در دو زندان شیراز و یزد بررسی کرده است. روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی و جامعه آماری را زندانیان مرد و زن زندان های مرکزی شهر یزد و شیراز تشکیل داده است. به دلیل محدودبودن تعداد زندانیان در این دو زندان مطالعه به صورت تمام شماری با تعداد350 نفر بررسی شدند. داده های تحقیق از طریق پرسش نامه سلامت اجتماعی کییز، ترومای کودکی، قلدری اولوئوس جمع آوری شد. یافته ها نشان داد که بین متغیرهای آزار کودکی، سلامت اجتماعی با قلدری رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. نتایج تحقیق نشان داد که افزایش آزار کودکی تأثیر درخور توجهی بر قلدری دارد و زندانیانی که رفتارهای قلدرمابانه بیشتری در زندان از خود بروز می دهند، در کودکی آزار بیشتری را تجربه کرده اند و آزار کودکانه، سلامت اجتماعی آنان را نیز متأثر کرده است. این نتایج، نیاز به مداخلات حمایتی و درمانی را می طلبد تا اعمال خشونت های فردی و اجتماعی تعدیل شوند.
ارائه مدل حکمرانی مشارکتی در حفاظت جامع بناها و بافت های تاریخی بر مبنای نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
127 - 166
حفاظت جامع و پایدار از بناها و بافت های تاریخی، باتوجه به ارتباط ذاتی میراث فرهنگی و زمینه های اجتماعی-فرهنگی آن، مستلزم مشارکت فعال جامعه است. هدف این پژوهش دستیابی به مدل حکمرانی مشارکتی برای حفاظت جامع بناها و بافت های تاریخی مبتنی بر مشارکت ذی نفعان است. پژوهش به روش کیفی و ازطریق ابزار مصاحبه انجام شده و با تحلیل داده ها برمبنای روش داده بنیاد، مدل مربوط در قالب 26 مقوله اصلی ارائه شده ا ست. مشارکت کنندگان شامل متخصصان و مدیران این حوزه می شوند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در مدل ارائه شده، شرایط علّی، ماهیت چندوجهی و ارزش های هویتی میراث فرهنگی و ضرورت مشارکت فعال کنشگران اجتماعی را آشکار می سازد. شرایط زمینه ای در پنج بستر شامل بسترهای نهادی-مدیریتی، بستر های چالش برانگیز اجتماعی–اقتصادی و توسعه ای، بسترهای فرهنگی-هویتی و نظام حقوقی-مالکیتی و ظرفیت های توسعه پایدار اقتصادی – گردشگری تبیین پذیر است. شرایط مداخله گر نیز شامل تعارض سنت و مدرنیته، عوامل تسهیلگر و بازدارنده در ساختارهای حقوقی و قانونی، مشارکت اجتماعی و آگاهی عمومی، تعارض منافع ذی نفعان و موانع اعتمادسازی است. همچنین راهبردها در هفت محور شامل مدیریت دانش محور، توانمندسازی جامعه محلی، آموزش و ارتقای آگاهی، مدیریت یکپارچه تخصصی-مشارکتی، حفاظت، احیا و بهره وری پایدار، یکپارچه سازی و هم افزایی نهادی و توسعه شفافیت و اعتمادسازی شکل می گیرند. پیامدهای اجتماعی این مدل عبارت اند از: تقویت سرمایه اجتماعی، افزایش مشارکت فعال شهروندی، تقویت هویت محلی و حس تعلق به مکان و بهبود تعامل حاکمیت و جامعه. کاربست این مدل، ضمن افزایش اثربخشی اقدامات حفاظتی، موجب حفاظت جامع میراث فرهنگی، توسعه گردشگری پایدار، رونق اقتصادی محلی و ایجاد توازن میان حفاظت از میراث فرهنگی و پاسخ گویی به نیازهای معاصر می شود.
مطالعه تطبیقی انگاره الهیات تمدنی در رویکرد و اسناد راهبردی کلان در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۶
497 - 536
حوزههای تخصصی:
تغییر نظم و بنیان دینی جامعه ایران در پی انقلاب اسلامی به تدریج سبب شکل گیری الهیات تمدنی برای نیل به تمدن نوین اسلامی شد. پیش از انقلاب، الهیات تمدنی که مدون و صورت بندی شده نبود، به صورت ملی گرایی افراطی، باستان گرایی، وارداتی، سکولار و غرب محور فهم می شد. این مقاله مترصد واکاوی انگاره الهیات تمدنی است که در رویکرد و اسناد برنامه های راهبردی پیش و پس از انقلاب اسلامی خود را نشان می دهد. بر این اساس، رویکرد نظری مقاله مستخرج از مبانی بومی و اسلامی است. نویسنده با استفاده از روش پژوهش اسنادی و سندپژوهی و با استفاده از روش نمونه گیری تمام شماری و سپس هدفمند، به تحلیل 37 سند راهبردی پرداخته است و گزاره های معطوف به الهیات تمدنی در آنها را تحلیل کرده است. درمجموع، یافته ها حول دو محور ارائه شده اند: 1- بررسی تجربی در لایه توصیفی شامل تحلیل گزاره های اسناد برنامه های راهبردی (چرخش از الهیات انفعالی سکولار به الهیات متعالیِ سازنده)؛ 2- بررسی نظری معرفتی در لایه تحلیلی. در پایان، نتیجه گیری بر اساس ظرفیت رویکرد تمدن باورانه پس از انقلاب اسلامی (بررسی ادوار دولت ها) انجام شده است.
تغییر ارزش ها، نگرش های سیاسی و دموکراسی جامعه ایرانی دردو موج پنجم وهفتم ارزش های جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
110 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: ارزش ها به عنوان یکی از اجزای اصلی فرهنگ و نظام شخصیتی ، برالگوهای رفتاری و ترجیحات اجتماعی و سیاسی و ... تأثیر دارند. به باور اینگلهارت و کلینگمن جوامع انسانی سه جهت اصلی تغییراجتماعی را در قالب ؛ توسعه اجتماعی اقتصادی، تغییر ارزش ها و تغییر سیاسی تجربه می کنند و تغییر ارزشی مقدم بر تغییر سیاسی محسوب می شود از همین رو مطالعه حاضر به مقایسه تغییرات ارزش های سیاسی و دموکراسی در جامعه ایران در دو موج پنجم و هفتم در میان دو گروه جنسی و سنیِ پیمایش ارزش های جهانی پرداخت تا ضمن بررسی میزان تغییرات در دوبازه زمانی موردنظر، نشانگان این تغییرات را شناسایی نماید. روش پژوهش: روش پژوهش تحلیل ثانویه و مطالعه طولی با استفاده از داده های موجود و دردسترس پیمایش ارزش های جهانی بود، داده ها از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شد تا روند تغییرات مؤلفه های مختلف ارزش های سیاسی گروه های سنی و جنسی مختلف جامعه ایران مشخص شود.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد؛ در نتیجه افزایش سطح تحصیلات، گسترش رسانه ها، و بهبود نسبی کیفیت زندگی، ارزش های فرامادی همچون مشارکت سیاسی، آزادی های مدنی و حقوق فردی به ویژه در میان نسل های جوان تر تقویت شده اند، همچنین براساس نتایج تحقیق با افزایش سن میزان نگرش به حکومت دینی افزایش یافته و در موج هفتم گروه سنی 50 سال به بالا بیش از پیش به تفسیر قوانین توسط مراجع دینی گرایش پیدا کرده اند.نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق زنان بیش از مردان به وجود ارزش های دینی در نظام سیاسی گرایش پیدا کرده اند، احترام به حقوق فردی انسان ها که در موج پنجم کم ارزیابی شده بود در موج هفتم با تغییر قابل توجهی مثبت ارزیابی شده است که می تواند نشانه افزایش به فردگرایی دراثر گسترش فضای مجازی باشد و لازم است این امر در تحلیل رفتار سیاسی اعضای جامعه و طراحی سیاست های فرهنگی و اجتماعی مدنظر متولیان امر قرار گیرد.
نقش سلامت معنوی در پیش بینی سلامت کل و ابعاد سه گانه آن (مورد مطالعه، نوجوانان دختر شهر جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
97 - 129
حوزههای تخصصی:
سلامت یک دارایی مهم در بین نوجوانان محسوب می شود و سلامت معنوی می تواند آن را تقویت کند. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین سلامت معنوی با سلامت کلی (جسمی، روانی، اجتماعی) نوجوانان انجام شده است. این پژوهش از نوع مقطعی- همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 400 نفر از نوجوانان دختر شهر جهرم در سال 1402 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های معتبر سلامت معنوی دالمان و فری (2004) و پرسش نامه سبک زندگی (لعلی و همکاران، 1391) استفاده شد. برای اعتبار پژوهش، از اعتبار صوری و اعتبار همگرا (AVE) و برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی (CR) و پایایی همگون (Rho) استفاده گردید. برای تجزیه وتحلیل دادها از نرم افزار SPSS و pls استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که سطح سلامت کل، سلامت جسمی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی نوجوانان بالا و سطح سلامت معنوی آن ها در حد متوسط است. همچنین یافته های این پژوهش حاکی از وجود رابطه ای مثبت و معنادار میان سلامت معنوی و سلامت کلی افراد است. این رابطه به طور مجزا نیز با هر یک از ابعاد سلامت (جسمی، روانی و اجتماعی) مشاهده شد. روش حداقل مربعات جزئی نیز نشان داد، سلامت معنوی قادر به تبیین 35 درصد از واریانس متغیر سلامت کلی بوده است. با اذعان به این ارتباط و تقویت سلامت معنوی در کنار سلامت جسمی، روانی و اجتماعی، می توانیم نوجوانان را برای گذر از پیچیدگی های دوران نوجوانی توانمند کنیم. ادغام ملاحظات سلامت معنوی در چارچوب مراقبت های بهداشتی جامع برای نوجوانان،راه اندازی مرکز مشاوره سلامت در مدارس، تشکیل تیم های تحقیقاتی جهت پایش مداوم سلامت نوجوانان، دعوت از متخصصان حوزه سلامت و برگزاری جلسات هفتگی در مدارس برای نوجوانان و خانواده های ایشان می تواند بسیار سودمند باشد.
مطالعه نگرش دانشجویان به زندگی مجردی: یک مقایسه جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل جامعه شناختی مقایسه جنسیتی نگرش دانشجویان به زندگی مجردی و عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر آن است.پژوهش حاضر در قالب پارادایم اثباتی و با راهبرد قیاسی انجام شده و به لحاظ اجرا کمی (پیمایشی) است. در این مطالعه از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. با مطالعه نظری هشت متغیر اجتماعی و فرهنگی به عنوان متغیرهای احتمالی اثرگذار بر نگرش به زندگی مجردی و با استفاده از فرمول عمومی کوکران، 300 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند.یافته ها نشان داد در مجموع دختران نگرش منفی تری از پسران به زندگی مجردی دارند و میل به ازدواج در بین دختران بیشتر است. درخصوص عوامل تأثیرگذار بر نگرش به زندگی مجردی در بین دختران، متغیر پایبندی به ارزش های خانواده با ضریب بتای 35/0- تأثیر کاهنده و در بین پسران، متغیر فردگرایی با ضریب بتای 32/0 مهم ترین متغیر با تأثیر افزاینده بر نگرش به زندگی مجردی هستند. اما در مجموع در مدل تحلیل مسیر سایر متغیرها مشخص شد پایبندی به آموزه های دینی از متغیرهای مهم و کاهنده در هردو گروه در نگرش مثبت به تجردزیستی است. از طرف دیگر استفاده بیشتر از شبکه های اجتماعی تأثیر افزاینده در گرایش مثبت به تجردزیستی دارد و این مهم نشانه ضعف سیاست گذاری فرهنگی با هدف تولید محتوای مرتبط در شبکه های اجتماعی براساس ارزش های دینی و بومی است.تقویت انواع حمایت اجتماعی با بهره گیری از ارزش های دینی و خانوادگی در جهت تشویق به زندگی متأهلی و آگاهی سازی در این زمینه در سطوح سیاست گذاری، راهبردپردازی و اقدام بسیار مهم است.
روندهای آینده نظام توزیع در صنعت سرگرمی سینما؛ کاربست رویکرد نگاشت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
115 - 144
حوزههای تخصصی:
صنعت سرگرمی در سال های اخیر نقش مهمی در اقتصاد جهانی پیدا کرده و به تبع آن، نظام توزیع این صنعت نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. سینما به عنوان یکی از ارکان این صنعت دارای نظام توزیع ویژه خود بوده و با درنظر گرفتن تغییرات شتابان جهانی و ظهور فناوری های تحول آفرین جدید، این نظامات در دوره های مخلتف دستخوش تغییرات مختلفی بوده و در آینده نیز این تغییرات قابل پیش بینی خواهد بود. از این رو، بررسی روندهای آینده و سناریوهای ذیل آن در تصمیم گیری مدیران و سیاست گذاران تأثیرگذار است. پژوهش حاضر با تأکید بر جایگاه مهم سینما در ایران و با رویکرد کیفی و راهبرد نگاشت شناختی (CM) که از روش های ساختاردهی مسئله می باشد، صورت گرفته است. به این صورت که از طریق برگزاری گروه کانونی متشکل از 10 خبره صنعت مذکور، با احصای روندهای آینده نظام توزیع سینمای ایران، مدل مفهومی گرافیکی روندها، سناریوها و روابط میان آنان را ارائه می نماید. نتایج پژوهش حاکی از این است که تغییر در جنس ارائه خدمت، تقویت استراتژی های جذب و وفاداری، تغییر زیرساخت، تغییر در نوع محتوا و تحول کانال های توزیع، پنج روند قابل پیش بینی در آینده نظام توزیع سینمای ایران هستند که در انتهای پژوهش نیز روابط هر یک از پنج مولفه ی یادشده به صورت تفصیلی ارائه شده است.
شاخص های ارزیابی واحدهای پژوهشی حوزه فرهنگ: چارچوبی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
143 - 169
حوزههای تخصصی:
فرهنگ به دلیل گستردگی مؤلفه ها و ظرفیت بالای ثبات و تغییر، به یکی از کانونی ترین مفاهیم در سیاست گذاری عمومی تبدیل شده و نمود بارز آن در «چرخش فرهنگی» قابل مشاهده است که بر تأثیرگذاری فرهنگ بر حوزه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تأکید دارد. با این حال، فقدان چارچوبی استاندارد و جامع برای ارزیابی واحدهای پژوهشی حوزه فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران، به عنوان بازوی کلیدی تولید دانش فرهنگی و جریان سازی در عرصه سیاست گذاری، منجر به پراکندگی فعالیت ها، موازی کاری، ناکارآمدی در تخصیص منابع و عدم تحقق کامل ظرفیت این واحدها در پاسخ گویی به نیازهای نظام حکمرانی فرهنگی شده است. این پژوهش با هدف ارائه چارچوبی نوین برای ارزیابی عملکرد این واحدها، با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون، داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 11 نفر از نخبگان و مدیران پژوهشی کشور را تحلیل کرده است. یافته ها نشان می دهد که شاخص های ارزیابی واحدهای پژوهشی حوزه فرهنگ در چهار دسته اصلی شامل شاخص های فردمحور (مانند شایستگی و تعهد پژوهشگران)، کمّی (مانند تعداد مقالات و گزارش های سیاستی)، فرهنگی (مانند انطباق با مبانی اسلامی-ایرانی و جریان سازی فرهنگی) و عمومی (مانند کارایی مدیریتی و مالی) طبقه بندی می شوند. طراحی این شاخص ها باید با توجه به اساس نامه واحد پژوهشی، زمان تأسیس، پرهیز از کلی گویی و توازن بین معیارهای کمی و کیفی انجام شود. برای ارتقای این واحدها، تقویت ارتباط با نهادهای سیاست گذار و مجری، ایجاد سازمان بالادستی هماهنگ کننده برای کاهش موازی کاری، تأسیس دبیرخانه پژوهشی در نهادهای فرهنگی و پیوند نظام مند با دانشگاه ها پیشنهاد شده است. این پژوهش با احصای مسائل کلیدی مانند ضعف در مسئله شناسی فرهنگی، پراکندگی ساختاری و دوری از نهادهای تصمیم گیر و ارائه راهکارهایی نظیر تخصصی سازی واحدها و چابک سازی نظام پژوهش، گامی در جهت بهینه سازی نظام حکمرانی فرهنگی برمی دارد. یافته ها می توانند به عنوان مبنایی برای سیاست گذاری در نهادهایی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد استفاده قرار گیرند.
شبکه های اجتماعی و گونه های کارکرد جمعی : (مطالعه موردی شبکه اجتماعی کلاب هاوس در جامعه ایرانی در سال 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه اجتماعی کلاب هاوس به عنوان یکی از شبکه های نوظهور در دنیای مجازی محسوب می شود از طرفی شبکه های مختلف اجتماعی نظیر شبکه اجتماعی کلاب هاوس تاثیرات مختلفی را بر جامعه اعمال می کند که نیازمند بررسی جامعه شناختی است. پژوهش حاضر به دلیل بررسی در محتوای اتاق های شبکه اجتماعی کلاب هاوس از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته و جامعه آماری آن گفتمان ردوبدل شده در این شبکه اجتماعی در سال 1400 بوده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد7 دسته گفتمان مورد استفاده گروه های مختلف در فضای شبکه کلاب هاوس قرار گرفته که شامل گفتمان سیاسی، دینی و فلسفه ای ، اقتصادی ، اجتماعی ، آموزشی ، سرگرمی و بی هنجاری است، همچنین بررسی محتوای اتاق های مختلف در شبکه کلاب هاوس نشان می دهد که افراد و گروه های مختلف در ابعاد وسطوح مختلفی از این شبکه اجتماعی بهره می گیرند به گونه ای که دامنه آن از مسائل مهمی نظیر مسایل سیاسی و اقتصادی تا مسائلی همانند بی هنجاری را در بر می گیرد. همچنین این پژوهش نشان می دهد که شبکه های اجتماعی نظیر کلاب هاوس می تواند موجب تسهیل روابط اجتماعی شوند و همچنین در ترمیم بسیاری از خلاهای ارتباطی موثر واقع گردند.
وضعیت نظم ملی جمهوری اسلامی ایران در دهه اخیر(با تاکید بر نقش و کارکرد شبکه های مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
121 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف: ورود هم زمان شبکه های اجتماعی به عرصه حکمرانی جمهوری اسلامی ایران با بروز برخی از بی نظمی ها و اعتراضات به وضوح نشان دهنده این واقعیت است که این پلتفرم ها می توانند به عنوان عاملی چالش برانگیز در نظم و ثبات اجتماعی عمل کنند. این تغییرات در الگوهای ارتباطی و اجتماعی، ظرفیت شبکه های اجتماعی را برای تحریک و تسهیل اعتراضات و بی نظمی ها افزایش می دهد؛ بنابراین، نقش این پلتفرم ها در شکل دهی به فضایی که در آن نظم اجتماعی به چالش کشیده می شود، موردتوجه جدی قرار می گیرد و می تواند پیامدهای عمیقی بر ساختار حکمرانی و تعاملات سیاسی در ایران داشته باشد. در این تحقیق تلاش شد به این سؤال پاسخ داده شود که «چه رابطه میان شبکه های اجتماعی و نظم ملی در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد؟».روش: برای جمع آوری داده ها علاوه بر منابع اسنادی، اینترنتی و کتابخانه ای، از مصاحبه ی نیمه ساختمند با نخبگان استفاده شد. در ادامه داده های گردآوری شده با روش تحلیل مضمون و رویکرد تفسیری تحلیلی موردبررسی قرار گرفتند.یافته ها: رسانه ها با درنوردیدن مرزهای ملی، بستر جدید رقابت میان کشورهای مختلف دنیا را فراهم کرده اند؛ ازاین رو به عنوان مؤلفه ای اثرگذار ساخت و نظم سیاسی اجتماعی کشورهای مختلف ازجمله جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر قرار داده اند.نتیجه گیری: شبکه های اجتماعی با ویژگی ها و کارکردهایشان ابزار تشدید، گسترش و تداوم زمانی محتوای نظام مند و بی نظمی هستند. با توجه به تقابل تمدنی و ارزشی الگوی حکمرانی انقلاب اسلامی ایران و نظام سلطه مدرنیسم غربی، این شبکه ها می توانند به مثابه چاقوی دولبه نظم جمهوری اسلامی ایران را به صورت مثبت و منفی تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم خود قرار دهند.
تئاتر به مثابه ابزار ارتباطی در خدمت آموزش بهداشت و سلامت؛ بررسی دیدگاه صاحب نظران حوزه ارتباطات و تئاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۳
221 - 247
حوزههای تخصصی:
هدف: تئاتر به مثابه یک «ابزار ارتباطی» به دلیل ماهیت آن، نقش موثری در انتقال معنا و مفاهیم دارد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناخت وجوه نظری و عملی تئاتر آموزشی و امکان سنجی آن برای آموزش بهداشت و سلامت به مثابه یک رسانه است.روش پژوهش: برای نیل به این هدف، محققان از روش تحقیق کیفی با رویکرد تحلیل مضمون استفاده کرده اند. جهت رسیدن به پاسخ پرسش های پژوهش با 12 نفر از متخصصان و صاحب نظران عرصه ارتباطات سلامت و تئاتر آموزشی مصاحبه های نیمه عمیق انجام شده است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که با «اصلاح سیستم آموزشی و آموزش و پرورش»، در نظر گرفتن «تئاتر به مثابه رسانه آموزشی در توسعه» و «توانمندسازی و توسعه شناخت و آگاهی افراد جامعه» می توان آن را در راستای اهداف توسعه بخشی دولت ها در نظر گرفت. همچنین تئاتر می تواند با «کمک و جراحی بحران های مختلف از طریق انتقال تجربه»، «ترغیب مخاطب به مشارکت در حل بحران»، «فرهنگ سازی و پیشگیری از بحران» و «ابزار نقد در بحران ها» به کار گرفته شود.نتایج: در بحران کرونا نیز تئاتر می تواند با «آموزش پیام های بهداشت و سلامت در ناخودآگاه مخاطبان»، «آموزش خودمراقبتی و پیشگیری از بیماری ها در میان کودکان و نوجوانان» و «ابزار آموزشی برای رفتارهای ماندگار بهداشتی و سلامت» تسهیل کننده باشد. بر مبنای پژوهش اگر تئاتر را به مثابه یک رسانه در نظر بگیریم، «ارتباطات بهداشتی» مقوله ای است که باید مدنظر مسئولان و دست اندرکاران حوزه بهداشت و سلامت قرار بگیرد. آﻣﻮزش ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺎ ﺑﺎﻻ ﺑﺮدن ﺳﻄﺢ دانش و ﻣﻬﺎرت های افراد ﺑﺎیﺪ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ کﻤک کﻨﺪ ﺗﺎ در ﻣﻮرد ﺳﻼﻣﺖ ﺧﻮد، ﺧﺎﻧﻮاده و ﺟﺎﻣﻌﻪای کﻪ در آن زندگی می کنند، قادر به تصمیم گیری شوند.
بررسی سطوح هشتگانه روایی برانیگان در کیفیت ادراک روایت مطالعه موردی رمان وقت سایه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
289 - 316
حوزههای تخصصی:
شناخت شگردهای روایی در داستان یکی از اولویت های اصلی پژوهش های ساختارگرایی در دهه های اخیر است. از نظر روایت شناسان با سطح بندی عناصر روایت می توان شیوه ها، شگردها، جهان اثر، جهان داستانی روایتگر و کیفیت ادراک را در اثری خاص بررسی کرد. ادوارد برانیگان هشت سطح از سطوح روایی را برای انتقال و ادراک روایت های مدرن لازم می داند. این سطوح موجب ورود خواننده به متن ادبی و درک و دریافت آن می شوند. در این پژوهش ابتدا به روشی توصیفی تحلیلی به معرفی سطوح هشتگانه برانیگان پرداختیم. سپس بازتاب این سطوح را در رمان پست مدرن «وقت سایه ها» نوشته محمود فلکی بررسی کرده ایم. نتایج نشان می دهد راوی با ویران سازی و بازنمایی تجربه ها از طریق رویدادهای درون ذهنی، شخصیت های خود را که از خلال خاطره بازگو می شود با تحولات انضمامی و برون ذهنی(اجتماعی) همراه می سازد. سپس با سطح بندی و ارائه لایه لایه اطلاعات زمینه را برای حضور مخاطب در روایت و رویدادهای آن فراهم می کند. نویسنده از طریق شکستن تسلسل زمانی و درهم تنیدگی آنها تفاوت ها و شباهت رویدادها و شخصیت های داستان را برجسته می سازد.
مرور فراتحلیلی تعامل کاربران با محیط واقعیت مجازی و ارتباط آن با معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
317 - 359
حوزههای تخصصی:
فناوری واقعیت مجازی به عنوان یک فناوری نوین به کاربران اجازه می دهد محیطی شبیه سازی شده ای که شبیه به یک محیط واقعی است را تجربه کنند. این سیستم ها انواع مختلفی از تعامل با کاربران را شامل می شوند؛ بنابراین می توان با بررسی نمونه های مرتبط، اصول و راهکار های تولید یک محیط مجازی تعاملی را خصوصاً در حوزه معماری شناسایی نمود. اهمیت ایجاد تعامل بین کاربر و محیط شبیه سازی شده در این حوزه در درک بهتر کاربران از محیط و توجه به مسئله موردمطالعه تأثیرگذار است که درنتیجه آن می توان به یافته های دقیق تر و نتایج معتبر تر اشاره کرد. این پژوهش به روش فراتحلیل انجام شده و جمع آوری مطالب از طریق کتابخانه ای صورت گرفته است. روند انجام این پژوهش در ابتدا با مشخص شدن حوزه کلی این پژوهش که «تعامل کاربر در محیط واقعیت مجازی» می باشد، آغاز و با بررسی کلیدواژه های مرتبط، مقالات در راستای این موضوع جمع آوری شدند و سپس پس از گزینش نهایی تعداد 39 مقاله موردبررسی قرار گرفت. درنهایت می توان بیان داشت که فناوری واقعیت مجازی در زمینه های گوناگونی همانند: صنعت ساختمان، پزشکی، آموزش، نگهداری و سایر زمینه ها کاربرد های متنوعی دارد. در مورد ارتباط این فناوری با حوزه معماری به عنوان دغدغه اصلی این پژوهش نیز مشخص شد که این فناوری به واسطه قابلیت های محیط مجازی شبیه سازی شده، باعث افزایش همکاری و تعامل بین اعضای گروه های طراحی، مهندسین و مخاطبین می شود و این ارتباط به واسطه شناخت از 4 مؤلفه: 1- کاربران، 2- دستگاه ها، 3- فعالیت کاربران و 4- روش ارزیابی، به عنوان عوامل مؤثر در ایجاد یک محیط تعاملی مؤثر در فناوری واقعیت مجازی حاصل می شود.
بررسی تأثیر شبکه اجتماعی اینستاگرام بر موفقیت شغلی و برندسازی شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۸)
199 - 228
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام بر موفقیت شغلی با نقش میانجی شایستگی های فردی و برندسازی شخصی انجام شده است. روش تحقیق، کمی پیمایشی و به لحاظ هدف، کاربردی است. گردآوری داده ها به دو روش کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخته صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل ۳۹۲ نفر از فعالان حوزه برندسازی شخصی در شبکه اجتماعی اینستاگرام است که به صورت در دسترس انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از برنامه آماری SPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد بین متغیر شبکه اجتماعی اینستاگرام با شایستگی های فردی، برندسازی شخصی و موفقیت شغلی به ترتیب با ضرایب مسیر 895/0، 647/0 و 250/0 رابطه معناداری وجود دارد. همچنین شایستگی های فردی با ضریب مسیر 326/0 و 215/0 به ترتیب با متغیرهای برندسازی شخصی و موفقیت شغلی، و برندسازی شخصی نیز با ضریب مسیر 525/0 با موفقیت شغلی تأثیر معناداری دارد. نتایج نشان داد نقش میانجی شایستگی های فردی و برندسازی شخصی بین شبکه اجتماعی اینستاگرام و موفقیت شغلی مورد تأیید است. یافته ها در بخش مطالعات نظری و کتابخانه ای و برآیندی از روش میدانی تحقیق نیز نشان داد بهره گیری از فناوری نوینی نظیر هوش مصنوعی با قابلیت بهینه سازی برندها، کمک به هویت بصری لوگوها، ایجاد محتواهای جذاب، انگیزشی و تأثیرگذار، و شناسایی و تحلیل رفتار مخاطب، مصرف کنندگان و مشتریان می تواند تأثیر قابل توجهی بر روند موفقیت شغلی و برندسازی شخصی بر بستر شبکه اجتماعی اینستاگرام داشته باشد.
بی نزاکتی در محل کار و بیگانگی شغلی: تحلیل نقش میانجی سرمایه اجتماعی و تعدیلگر سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر بی نزاکتی در محل کار بر بیگانگی شغلی کارکنان با نقش میانجی سرماییه اجتماعی و تعدیلگر سرماییه روان شناختی در سازمان های دولتی استان لرستان بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی است که در زمریه پژوهش های توصیفی از نوع علّی قرار می گیرد. جامعیه آماری پژوهش تعداد 1350 نفر از کارکنان ادارات کل ستادی استان لرستان مستقر در شهر خرم آباد بودند که نمونه ای به تعداد 300 نفر به روش تصادفی طبقه ای از میان آنها انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه های بی نزاکتی در محل کار بلائو و اندرسون (2005)، سرماییه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998)، سرماییه روان شناختی یوسف و لوتانز (2007) و بیگانگی شغلی نایر و ووهرا (2010) استفاده شد. پایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به تأیید رسید. در این پژوهش برای تحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشاناز بی نزاکتی در محل کار اثر مثبت و معناداری بر بیگانگی شغلی کارکنان و اثر منفی و معناداری بر سرماییه اجتماعی دارد. سرماییه اجتماعی نیز اثر منفی و معناداری بر بیگانگی شغلی کارکنان دارد. همچنین بی نزاکتی در محل کار ازطریق سرماییه اجتماعی دارای اثر مثبت و معناداری بر بیگانگی شغلی کارکنان است و سرماییه روان شناختی نیز اثر بی نزاکتی در محل کار را بر بیگانگی شغلی کارکنان در سازمان های دولتی استان لرستان تعدیل می کند.