فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۸
79 - 103
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از مهم ترین صنایع در جهان است که نقش مهمی را در توسعه اقتصادی کشورها ایفا می کند. به تبع کشورهای پیشرفته و صنعتی هم اکنون تعداد زیادی از کشورهای در حال توسعه از طریق توسعه صنعت گردشگری موفق به رشد اقتصادی شده اند. پژوهش حاضر از نوع کمی و تحلیلی است. داده های مورد نیاز پژوهش از طریق سالنامه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در سال 1398جمع آوری شده است. با استفاده از مدل آنتروپی شانون به محاسبه وزن شاخص های گردشگری شهری اقدام شده است و این وزنها در تکنیک های میرکا به کار گرفته شده اند و با بهره گیری از این تکنیک به بررسی خدمات گردشگری شهری در ایران مبادرت شده است. تکنیک میرکا و محاسبه مجموع مقادیر نهایی شکاف کل نشان می دهد که تهران با کسب امتیاز (0/0154) بیشترین امتیازات گردشگری شهری را از آن خود کرده است. بوشهر با کسب امتیاز (0/0318)، سیستان و بلوچستان با کسب امتیاز (0/0318) و ایلام با کسب امتیاز (0/0318) دارای کمترین امتیازات در زمینه خدمات مرتبط با گردشگری شهری هستند. مقدار ضریب تعیین 0/747 به دست آمده است و نشان می دهد که 74/7 درصد تغییرات در میزان توسعه یافتگی به خدمات گردشگری وابسته است و بقیه 25.3 درصد به سایر عوامل بستگی دارد.
همبستگی الهی با محرومان؛ دلالت های اجتماعی الهیات آزادی بخش در سنت مسیحی − اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۲
21 - 41
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: قرن بیست ویکم، عصر جهانی شدن علم و فناوری است؛ اما بسیاری از جوامع بشری درگیر بحران های متعددی هستند. میلیون ها انسان از بی عدالتی، ظلم و خشونت رنج می برند. انسان ها در جهان پسامدرن هنوز تحت فشار بیکاری، فقر، گرسنگی، سوء تغذیه و بی خانمانی هستند. پناهندگان و مردم به حاشیه رانده شده، قربانی جنگ و خشونت هستند و عذاب نژادپرستی و تبعیض را تحمل می کنند. در حال حاضر، مبارزات آزادی خواهانه این ستم دیدگان به امید رهایی از رنج و ستم در سطح گسترده ای شروع شده و همچنان نیز ادامه دارد. پشتوانه ایدئولوژیک چنین نهضت های آزادی بخش و ضد استعماری در جوامع مسلمان، آموزه های نوع دوستانه اسلام است. اسلام دین مهربانی نسبت به دیگران، برقراری عدالت بین آنها، اعطای حقوق آنها و دفاع از مظلومان و آزاردیدگان است. الهیات سیاسی اسلام به عنوان یک الهیات آزادی بخش مذهبی و ضد استعماری در واکنش به ظلم، استبداد، استثمار، مداخلات استعمارگران (امپریالیسم)، فساد، عقب ماندگی و فقر کشورهای جهان سوم (به ویژه خاورمیانه و برخی کشورهای آمریکای لاتین) شکل گرفت. اسلام از تمام آزادی خواهان جهان می خواهد که در برابر فقر و ستم سکوت نکنند و برای آزادی محرومان و ستم دیدگان و علیه ظلم و خشونت ساختاری قیام کنند. وظیفه شرعی مؤمن واقعی، مبارزه با شرایط موجود و تحقق عدالت اجتماعی و رفاه عمومی است. بنابراین، متکلمان آزادی خواه، الهیات را فقط «شناخت خداوند به نحو تئوریک» نمی شمارند، بلکه عملی کردن آن ازطریق مبارزه با فقر، ستم، تبعیض و شکاف طبقاتی می دانند. هدف این مقاله، تحلیل ریشه های این رویکرد انسان دوستانه در متون دینی مسیحیت و اسلام و شناسایی ویژگی های مشترک آن در این دو سنت است.روش: این پژوهش با استفاده از روش اسنادی و تحلیل محتوا انجام شده است. در این روش، ابتدا متون دینی و تاریخی مرتبط با موضوع الهیات آزادی بخش در اسلام و مسیحیت جمع آوری و سپس با استفاده از تکنیک های تحلیل محتوا، مفاهیم و آموزه های مرتبط با این موضوع استخراج و تحلیل شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از منابع کتابخانه ای مانند کتب، مقالات و اسناد مرتبط با الهیات آزادی بخش، جامعه شناسی سیاسی و مطالعات دینی استفاده شده است. همچنین، از متون مقدس و روایی اسلام و مسیحیت برای استخراج آموزه های مرتبط با عدالت اجتماعی، مبارزه با ظلم و حمایت از محرومان بهره گرفته شده است. در مرحله تحلیل محتوا، مفاهیم کلیدی مانند عدالت، آزادی، ظلم، ستم، فقر، محرومیت و همبستگی با محرومان شناسایی و سپس روابط بین این مفاهیم با استفاده از رویکرد تطبیقی بین دو سنت دینی بررسی شده است. درنهایت، با استفاده از یافته های حاصل از تحلیل متون، الگویی برای الهیات آزادی بخش اسلامی با تأکید بر همبستگی با محرومان ارائه شده است.نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد که الهیات آزادی بخش اسلامی، ریشه در آموزه های عدالت خواهانه و ضد ظلم اسلام دارد. اسلام با تأکید بر مفاهیمی مانند عدالت، مساوات، برادری و همبستگی اجتماعی، به مبارزه با هرگونه ظلم، ستم و نابرابری دعوت می کند. حمایت اسلام از جنبش های آزادی بخش بر اصولی چون سازش ناپذیری با ستمگران، پیوند معنوی، حبّ و بغض مقدس و عشق به مردم استوار است. الهیات آزادی بخش اسلامی، با تأکید بر نقش اجتماعی - سیاسی اسلام در مقابله با فقر، ستم و نابرابری نشان می دهد که اسلام نه تنها یک دین فردی، بلکه دینی اجتماعی و سیاسی است که به بهبود شرایط زندگی محرومان و ستم دیدگان توجهی ویژه دارد. همچنین، پژوهش نشان می دهد که بین الهیات آزادی بخش اسلامی و الهیات آزادی بخش مسیحی، نقاط مشترک بسیاری وجود دارد. هر دو رویکرد، بر عدالت، آزادی، همبستگی با محرومان و مبارزه با ظلم و ستم تأکید دارند. این نقاط مشترک، می تواند زمینه را برای گفت وگو و همکاری بین پیروان این دو دین در جهت تحقق عدالت اجتماعی و رفع محرومیت فراهم کند.بحث و نتیجه گیری: الهیات آزادی بخش اسلامی، به عنوان یک حوزه مطالعاتی نوظهور، نیازمند توجه و بررسی بیشتر است. این رویکرد، با تأکید بر آموزه های عدالت خواهانه اسلام و نقش اجتماعی−سیاسی این دین در مبارزه با ظلم و ستم، می تواند نقش مهمی در بهبود شرایط زندگی محرومان و ستم دیدگان ایفا کند. الهیات آزادی بخش اسلامی، با الهام از آموزه های مشترک بین اسلام و مسیحیت، می تواند زمینه ای برای گفت وگو و همکاری بین پیروان این دو دین در جهت تحقق عدالت اجتماعی و رفع محرومیت فراهم کند. این مقاله با به چالش کشیدن الهیات سنتی در پاسخگویی به نیازهای انسان مدرن، به تحلیل مختصات مشترک الهیات آزادی بخش اسلامی−مسیحی می پردازد. توضیح بیشتر اینکه الهیات سنتی، چه در اسلام و چه در مسیحیت، خدایی را محور مطالعه خود قرار می دهد که با صفات مطلقه، حاکم مطلق جهان، متعالی و منزه از جهان، بیرون از تاریخ و زمان، ازلی و ابدی، ثابت و ایستا، بدون تغییر و تحول و تأثیر و تأثر و غیر رابطه مند و غیر واکنشی تصویر می شود. این تصویر کلاسیک از خدا، نه تنها در دنیای مدرن کارایی خود را از دست داده، بلکه به ضرر انسان نیز تمام شده است. تخریب محیط زیست، نادیده گرفتن تنوع انسان ها و دامن زدن به تبعیض ها و بی عدالتی های اجتماعی ازجمله پیامدهای این تصویر است.در پاسخ به نیاز انسان مدرن، متکلمان به ارائه خوانشی کارآمد از الهیات روی آوردند. الهیات رهایی بخش، شاخه ای از الهیات مدرن است که ابتدا توسط متکلمان مسیحی پدید آمد. ریشه اصلی آن را باید در رویکرد افراطی متکلمان مسیحی به ایمان و معنویت فردی و غفلت از مسائل عینی و اجتماعی مردم دانست. بی اعتنایی کلیسا به این مشکلات، زمینه ظهور این مدل الهیاتی را در پاسخ به معضلات اجتماعی مانند فقر، بی عدالتی و سایر تبعیض ها فراهم کرد.این مقاله با الهام از مسیحیت، ریشه الهیات رهایی بخش را در رسالت ضد استبدادی اسلام جستجو کرد. اسلامی که با هدف رهایی کسانی نازل شد که زیر بار ظلم و ستم و تبعیض، کرامت انسانی خود را از دست داده بودند. این دین، حافظ ارزش های انسانی عدالت و برابری است و نمونه کامل آن، حضرت محمدn بود. اسلام، مکتب مبارزه با ظالمان و هر نوع ساختار تبعیض آمیز و خشونت آمیز است. الهیات سیاسی اسلام به عنوان یک الهیات آزادی بخش، در واکنش به ظلم، استبداد، استثمار، استعمار و فقر کشورهای جهان سوم شکل گرفت. با وجوداین، «الهیات آزادی بخش اسلامی»، موضوعی نسبتاً ناشناخته در دانش الهیات سیاسی است. این مقاله با ارائه یک مدل اسلامی برای الهیات سیاسی به عنوان الهیات آزادی بخش، ضمن تحلیل هندسه معرفتی و کاربردی این مدل، جایگاه واقعی آن را نشان می دهد.یافته ها نشان می دهد اصلی ترین مشخصه الهیات رهایی بخش مسیحی − اسلامی، وارد کردن ایمان به عرصه عمومی و صحنه عمل است. ایمانی که به اقدام رهایی بخش منجر نشود، فرد و جامعه را به رستگاری نخواهد رساند. اگر ایمان شخص به تغییر در شرایط نابسامان اجتماعی منجر نشود، فاقد ارزش است. بنابراین، ایمان و معنویت از منظر الهیات رهایی بخش، یک حقیقت زنده، پویا و متجلی در عمل است. مؤمن در قبال همنوع خود بی تفاوت نیست، به خلق خدا عشق می ورزد، در برابر ستمگران می ایستد و در کنار مظلومان می ماند.تقدیر و تشکر: نویسنده مقاله از تلاش های بی دریغ سردبیر محترم فصلنامه و داوران ارجمند که با پیشنهادات ارزشمندشان نگارنده را در انجام این پژوهش یاری رساندند، صمیمانه سپاسگزار است.تعارض منافع: نویسنده مقاله هیچگونه تعارض منافعی در انجام این پژوهش نداشته است.
تعیین عوامل موثر بر توسعه آموزش ترکیبی در آموزش وپرورش شهر تهران و بررسی وضعیت موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
70 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش وپرورش از سازمان های موثر در توسعه همه جانبه کشورها است و آموزش ترکیبی در این سازمان شامل استفاده از ابزارهای گوناگون و متنوع برای آموزش و یادگیری می باشد. در نتیجه، هدف این پژوهش تعیین عوامل موثر بر توسعه آموزش ترکیبی در آموزش وپرورش شهر تهران و بررسی وضعیت موجود بود. روش شناسی: این مطالعه آمیخته (کیفی و کمّی) بود. در بخش کیفی، جامعه پژوهش خبرگان دانشگاهی و سازمانی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 19 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند و طبق اصل اشباع نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کمّی، جامعه پژوهش مدیران و معاونین آموزش وپرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 242 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای و طبق جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود که شاخص های روانسنجی آنها مورد تایید قرار گرفت. داده های این پژوهش در بخش های کیفی و کمّی به ترتیب با روش های تحلیل مضمون و آزمون تی یک نمونه ای در نرم افزارهای MAXQDA و SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بخش کیفی این پژوهش نشان داد که عوامل موثر بر توسعه آموزش ترکیبی در آموزش وپرورش دارای 30 مضمون پایه، 6 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر شامل عوامل سازمانی (با سه مضمون سازمان دهنده ساختار مدرسه، فرهنگ مدرسه و حمایت مدرسه) و عوامل آموزشی (با سه مضمون سازمان دهنده ارزشیابی آموزشی، امکانات آموزشی و مدیریت آموزشی) بود. همچنین، نتایج بخش کمّی این پژوهش نشان داد که هر شش عامل موثر بر توسعه آموزش ترکیبی در آموزش وپرورش بالاتر از میانگین فرضی بودند، اما فقط اختلاف چهار عامل ساختار مدرسه، فرهنگ مدرسه، ارزشیابی آموزشی و مدیریت آموزشی معنادار می باشد (05/0P<). نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، جهت توسعه آموزش ترکیبی در آموزش وپرورش باید راهکارهایی برای بهبود چهار عامل ساختار مدرسه، فرهنگ مدرسه، ارزشیابی آموزشی و مدیریت آموزشی را فراهم نمود.
روابط فرازناشویی در زنان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
روابط فرا زناشویی از مهم ترین تهدیدات برای ثبات روابط زناشویی و عملکرد خانواده و از عمده ترین دلایل طلاق و از بحرانی ترین مسائلی است که خانواده ها و سلامت اجتماعی را تهدید می کند. هدف پژوهش دستیابی به علل روابط فرازناشویی در زنان است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، 34 نفر از زنان در پژوهش، مشارکت کردند. جهت جمع آوری اطلاعات ، مصاحبه های نیمه ساختاریافته مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل محتوای اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها، 3 درون مایه اصلی شامل عوامل فردی، عوامل بین فردی و عوامل اجتماعی را آشکار ساخت. عوامل درون فردی با شناسایی عواملی مانند ویژگی های شخصیتی، اختلالات روانی، نگرش های ناکارامد، عوامل بین فردی با شناسایی مضامینی مانند خلل در عشق و احساس تعلق خاطر به همسر، عدم همسویی و عدم همراهی یکدیگر، کیفیت پایین رابطه جنسی و روابط ناکارآمد، عوامل اجتماعی با شناسایی مجموعه ای از شرایط اجتماعی مانند تحولات کلان مانند فرد گرایی، تغییر ارزش ها و ترویج ارزش های جایگزین، فقدان رابطه ناب، تسهیل گری تکنولوژی و رسانه های مجازی، تغییر نوع نگاه زنان نسبت به زن بودن و مسئولیتهای آن ، کمرنگ شدن اصول اعتقادی، به عنوان درون مایه های اصلی این پژوهش شناخته و دسته بندی شدند. یافته های پژوهش حاضر می تواند تصویری روشن از تجربه افرادی که روابط فرازناشویی داشته اند، ارائه دهد تا در مقابل بتواند جهت راهکارهای مقابله ای مفید واقع شود.
در تکاپوی هویت فردی: تجربه خودکشی زنان در شهرستان هلیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۲ و ۸۳
95 - 109
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه پدیده خودکشی زنان در شهرستان هلیلان از توابع استان ایلام با استفاده از روش کیفی انجام شد. برای رسیدن به این منظور، مصاحبه های عمیقی با 20 نفر از زنان و دخترانی که اقدام به خودکشی داشته اند یا از نزدیکان آنها، زنی اقدام به خودکشی کرده است، انجام شد. پشتوانه نظری این پژوهش، نظریه خودکشی دورکیم و دیدگاه گیدنز در رابطه با تأثیر مدرنیته بر جامعه پذیری افراد و نحوه تکوین هویت آنها بود. بر طبق یافته های این پژوهش، عواملی چون ظهور رسانه ها، توسعه مدارس و دانشگاه ها و رشد و توسعه حمل و نقل برون شهری از یک سو و گسترش عواملی چون: اختلافات خانوادگی، ازدواج های تحمیلی، خشونت خانگی، طلاق، بهتان، نظارت حداکثری و پوشش اجباری، بر شکل گیری و افزایش خودکشی تأثیر بسزایی داشته اند.
برساخت هویت اجتماعی به میانجی الگوهای غذایی: مطالعه کیفی مشتریان 15- 65 ساله رستوران ها و کافی شاپ ها در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
112 - 128
حوزههای تخصصی:
تأمل در الگوها و پسندهای غذایی کنشگران بدون در نظر گرفتن پیوند پیچیده ای که امروزه بین فرایندهای برساخت هویت و مصرفی شدن همه چیز شکل گرفته است امکان پذیر نیست. از این زاویه، مطالعه ذائقه و سلیقه مصرف کننده موضوع پژوهش های بسیاری در جامعه شناسی بوده است، به ویژه بدین جهت که در جامعه معاصر هویت کنشگران، با کم رنگ شدن سنت ها، به طرز روزافزونی حول و حوش فرایندهای مصرف شکل می گیرد. مسئله اصلی پژوهش حاضر آن است که هویت اجتماعی افراد چگونه به میانجی انتخاب ها و پسندها و سلایق غذایی آنان برساخت می شود. برای تأمل نظری در این مسئله، از نظریه تمایز بوردیو و نیز از نظریه بازاندیشی گیدنز استفاده شده است. روش مورد استفاده از جنس پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری، مشتریان 15-64 ساله رستوران ها و کافی شاپ های شهر تهران است که 400 نفر از آنان به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که تمایل به الگوهای غذایی لاکچری بیشترین فراوانی را در بین جامعه آماری دارد. هر اندازه که میزان سرمایه ها، به ویژه سرمایه اقتصادی، در میان مشتریان بیشتر باشد، این تمایل نیز بیشتر می شود. میل به انتخاب غذای لاکچری همچنین در میان مشتریانی که گرایش به نمایش پرستیژ و اعتبار اجتماعی فرهنگی خود دارند به وفور دیده می شود. این یافته مؤید آن مضمون نظری است که کنشگران در جامعه مصرفی تمایل دارند هویت اجتماعی خود را با اتکا به منطق مصرف لاکچری به نمایش بگذارند. در انتخاب الگوی غذایی، مشتریان می کوشند سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی خود را به نوعی سرمایه اقتصادی تبدیل کنند.
فضای مجازی و طراحی مدل معنایی پوشش دختران شهر تهران، تبیینی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
64 - 80
حوزههای تخصصی:
در مطالعه ی حاضر، دلالت های معنایی پوشش دختران پس از مصرف رسانه ای بر اساس تبیینی داده بنیاد مورد بررسی قرار گرفته است. با عنایت به اینکه میدان مطالعه، زنان جوان شهر تهران هستند، نمونه های مورد مطالعه به تعداد 21 نفر به شیوه هدفمند از میان زنان جوان با حداکثر گوناگونی و میانگین سنی 19 تا 33 ساله انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد و تجزیه و تحلیل یافته ها نیز با استفاده از رویه داده بنیاد و مراحل کدگذاری آن صورت پذیرفت. یافته های اکتشافی نشان داد که عوامل گوناگونی در شکل گیری مقوله مرکزی یعنی«بدن به مثابه سرمایه نمادین» اثرگذار است و عوامل زمینه ای همچون «زیبایی گرایی و کمال طلبی، بدن و پوشاک به مثابه ابژه زیبایی شناختی، جلوه گری خود ایده آل» نیز از جمله عوامل موثر بر انتخاب سبک پوشش زنان می باشد؛ از سویی دیگر عوامل علی و مداخله ای همچون «برجستگی مد در هویت بخشی، مردم پسند کردن مد، تولید نوگرایی و زایش مدام فرهنگی، الگو و فرهنگ مصرف رسانه ای» بر این فرآیند تاثیرگذار است. یافته های تحلیلی نیز حاکی از آن بود که استراتژی و راهبردهای زنان در این زمینه در دو مقوله «بدفرمانی و نافرمانی مدنی باگزینش الگوهای ناهنجار پوششی و تطابق گرایی اعتقادی با گزینش الگوهای فرهنگی و عقیدتی» قرار می گیرد. در نهایت مجموع این راهبردها نتایجی از جمله «تقلیل معنای حجاب، افزایش چالش های اجتماعی و کمرنگ شدن الزامات اجتماعی پوشش» را به همراه دارد.
بررسی جامعه شناختی پیامدهای نابرابری اجتماعی- اقتصادی بر آموزش و تعلیم و تربیت در استان های غرب کشور (ایلام ،کردستان و کرمانشاه) یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
224 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف: ه دف اصلی این مقاله بررسی پیامدهای نابرابری آموزشی درمنطقه غرب کشور استان های کردستان، کرمانشاه و ایلام است.
روش شناسی: پدیدار شناسی بر پارادایم تفسیری است لذا در این حالت نگاه به پدیده ها نگاهی معنانگر و موشکافانه است. دنبال کردن این وجهه تفسیری، طریقی برای اکتساب آگاهی عمیق، ازطریق کشف معانی، اهداف، دیدگاه ها ومنطق نهفته است پژوهش با روش کیفی صورت گرفته است. مصاحبه ها به صورت هدفمند و هر مصاحبه به صورت تقریبی 45 دقیقه طول کشید با توجه به شیوع ویروس کرونا در کشور و قرنطینه بودن افراد مصاحبه ها تلفنی انجام شد. متن مصاحبه هر فرد نوشته شده و دوباره برای مصاحبه شونده فرستاده شد که ایشان میزان سقم و درستی متن را تأیید کند. با این روش اعتبار مصاحبه ها بدست آمده است جمع بندی اطلاعات مصاحبه به تحلیل محتوای مُضونی تبیین پدیده نابرابری اجتماعی واقتصادی و آموزشی در استان های هدف پرداخته شد. نمونه گیری هدفمند حجم نمونه مصاحبه با بیست نفر از افراد مطلع و صاحبنظران در منطقه مورد پژوهش تا رسیدن به اشباع نظری است. مشارکت کنندگان درپژوهش حاضر شامل بیست نفر از افراد شاغل در، سه استان کردستان، کرمانشاه و ایلام که 11 نفر مرد و 9 نفر زن بودند مشارکت کنندگان اساتید دانشگاه و دبیران آموزش و پرورش همچنین کارکنان بهداشت و درمان بودند.
یافته ها: کاهش عوامل موثر بر ایجاد نابرابری اجتماعی در آموزش می تواند زمینه ساز رشد شاخص های مختلف در یک جامعه باشد. نابرابری آموزشی تاثیرات منفی بر وضعیت های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی یک کشور دارد. برداشتن عوامل موثر در ایجاد نابرابری اجتماعی درآموزش ازجمله، فاصله طبقاتی، نگاه جنسیتی، عدم وجود نیروی کارآمد انسانی و منابع و تجهیزات کافی منجر به ایجاد روند رو به رشد و شکوفایی در جامعه می گردد.
بحث و نتیجه گیری: آموزش و پرورش رکن اساسی توسعه است، علاوه برآنکه فرصتی فراهم می آورد تا افراد توانایی ها و استعدادهای خویش را پرورش دهند، دارای آثار و فواید اجتماعی واقتصادی می باشد.
اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته مادران دارای فرزند چند معلولیتی با ناگویی هیجانی بر بهبود افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
259 - 270
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته مادران دارای فرزند چند معلولیتی با ناگویی هیجانی بر بهبود افسردگی بود.
روش شناسی: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزندان چندمعلولیتی که فرزندشان مشغول به تحصیل در مدرسه استثنایی گل های شیراز در سال 1400-1401 بودند. از بین مادران، 30 مادر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. سپس پیش آزمون متغیرهای پژوهش به عمل آمد و مادران گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش بسته تدوین شده ناگویی هیجانی قرار گرفتند. بعد از اتمام آموزش دوباره یک پس آزمون از گروه های آزمایش و کنترل به عمل آمد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های ناگویی هیجانی (تورنتو، 1994) و افسردگی (بک، 1961) گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند گانه درون گروهی-بین گروهی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش ناگویی هیجانی باعث بهبود افسردگی در مادران کودکان چند معلولیتی شد.
بحث و نتیجه گیری: براساس یافته ها از آنجایی که برنامه تدوین شده در این پژوهش بر اساس تجربه های واقعی مادران کودکان چند معلولیتی بود و به طور اختصاصی برای این مادران تدوین شده است و ویژگی های روانسنجی برنامه توسط متخصصان این زمینه تایید شده و به نحوی هم به مسائل و مشکلات روانی مادران و هم مشکلات رفتاری کودکان پرداخته است، از اثربخشی بیشتری برخوردار بوده است.
ابعاد تربیتی فعالیت های فوق برنامه مدارس مبتنی بر سیره امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
444 - 454
حوزههای تخصصی:
روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع کیفی بود. جامعه این پژوهش پژوهشگران و اساتید دانشگاهی خبره در حوزه آموزش وپرورش و حوزه علمیه آشنا به حیطه پژوهش بودند. نمونه پژوهش 17 نفر بودند که طبق اصل اشباع نظری و بر اساس روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. در این مطالعه جهت گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت و داده های حاصل از اجرای آن با روش تحلیل مضمون تحلیل شدند.
یافته ها: در این مطالعه مشخص شد که برای فعالیت های فوق برنامه مدارس مبتنی بر سیره امام رضا (ع) تعداد 67 مضمون پایه، 41 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر شناسایی شد. در مطالعه حاضر، پنج مضمون فراگیر شامل خودسازی (با 5 مضمون سازمان دهنده و 12 مضمون پایه)، توانایی تصمیم گیری و حل مسئله (با 4 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون پایه)، رشد روابط اجتماعی (با 9 مضمون سازمان دهنده و 18 مضمون پایه)، رشد شخصیتی (با 12 مضمون سازمان دهنده و 17 مضمون پایه) و ارتباطات بین فردی (با 11 مضمون سازمان دهنده و 13 مضمون پایه) بودند.
نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش و در چارچوب مضمون های مذکور با استفاده از مطالعه سیره امام رضا (ع) می توان تعالیم مربوط به اخلاق فردی و اجتماعی و مهارت های زندگی را در فعالیت های فوق برنامه مدارس مورد توجه قرار داد.
Achievement Goal Orientations of Iranian EFL Teachers in Postmethod Pedagogy Expertise(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The efficacy of postmethod pedagogy (PMP) in Iran remains undetermined despite the growing attention being paid to it. A multitude of factors may contribute to differing levels of motivation among teachers in effectively implementing postmethod principles. The Achievement Goal Theory (AGT), rooted in a socio-cognitive perspective, provides a framework for understanding the types of goals individuals tend to pursue in achievement situations. Hence, this study aims to investigate the goal orientations of experienced English as a Foreign Language (EFL) teachers who are practicing postmethod tenets.
Methodology: The current study employed an applied qualitative approach to explore the goal orientations of 18 experienced EFL teachers from various language institutes in Kermanshah, Iran. Participants were selected in two phases: first, a postmethod questionnaire was administered to identify respondents familiar with Postmethod Pedagogy (PMP) principles. Next, a semi-structured interview was conducted to elicit their goal orientations while adopting PMP conditions. Field notes were also used to document the researcher’s reflections and opinions, facilitating data analysis. The researchers utilized a three-stage approach for data analysis, following the inductive data coding method of open, axial, and selective coding.
Findings: After analyzing the interview transcripts, it became apparent that the implementation of postmethod pedagogy tenets in teachers' teaching practice was influenced by their achievement goal orientations. This included learning, relational, and performance-approach goal orientations. The findings revealed that expert teachers predominantly exhibited learning goal orientations. In contrast, performance-approach goal orientations were the least prevalent among these educators.
Conclusion: Examining teachers’ goal orientations through the socio-cognitive lens of postmethod language teaching can benefit the growth and development of teacher training programs, curriculum planning, and policymakers.
خوانایی سنجی اخبار شبکه خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع : تلویزیون رسانه ای عام است که با دامنه ای از مخاطبان با سلایق و سطوح تحصیلی متنوع رو به روست و برنامه های آن عمدتاً توسط مخاطب عام مصرف می شوند. «خوانا بودن» یک متن یا گزارش خبری موجب افزایش سطح درک مخاطب از آن و جلب توجه و علاقه بیننده و انتقال آسان تر پیام آن به مخاطب می شود. هدف: ارزیابی درصدد سنجش گزارشهای خبری شبکه خبر و تعیین سطح خوانایی بر آمده از آنها است.یافته های پژوهش : مخاطب برای درک اخبار مذهبی به حداقل 9 کلاس، برای درک اخبار سیاسی به بیش از 8 کلاس و برای درک اخبار حوادث تنها به 4 کلاس سواد احتیاج دارد. شاید فهم آسان اخبار حوادث چندان دور از انتظار نباشد. اما ثقیل بودن اخبار مذهبی در مقایسه با اخبار سیاسی در نوع خود جالب توجه است. احتمالاً این دشواری مربوط به نوع تنظیم اخبار مذهبی است که لازم است مورد توجه سردبیران خبر قرار گیرد. در میان موضوعات خبری مختلف، بالاترین میانگین متعلق به اخبار مذهبی با طول متوسط 38.66 کلمه به ازای هر جمله است و در مقابل اخبار حوادث با میانگین 18.4 کلمه به ازای هر جمله کمترین طول متوسط جمله را به خود اختصاص داده است.نتیجه: بررسی خوانایی متن اخبار مشروح شبکه خبر (ساعت 19) دو نتیجه کلی نشان داد؛ اول اینکه اخبار پخش شده از نظر خوانایی در سطح متوسط قرار دارند. دوم، میانگین 7 سال و بیشتر آموزش برای درک اخبار شبکه خبر به این معناست که شبکه از این نظر در وضعیت نامطلوبی قرار ندارد. سوم، بسیاری از مخاطبان می توانند خبرها را بدون مشکل درک و دریافت کنند. چهارم، بررسی در این پژوهش ها نشان داد، متوسط طول جملات برای اخبار در مجموع 65/27 کلمه و بکار بردن این تعداد کلمه در جملات خبری بسیار طولانی محسوب و مهمترین عامل دشواری درک در متون خبری شده است.
بررسی و تحلیل «ماهیت جنسیّتی» در ضرب المثل های فارسی با تأکید بر رویکرد فمینیسم اگزیستانسیالیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
83 - 105
حوزههای تخصصی:
«جنسیت» به عنوان یکی از مهم ترین دوگانه های موجود در نظام اجتماعی و ساختار فرهنگ عامّه، موضوع و مرکز توجه جامعه شناسان و فرهنگ شناسان بوده است. فمینیسم به عنوان یکی از شاخه های جامعه شناسی، بیش از هر رویکرد دیگری به دوگانه «زن» و «مرد» و تأثیر آن بر ساخت فرهنگی جوامع پرداخته است. فمینیست های اگزیستانسیالیست معتقدند که جهان بینی های مردانه از طریق ابزار فرهنگی و تشدید جامعه پذیری، به دنبال تحمیل «ماهیت جنسیتی» بر زنان هستند. این «ماهیت جنسیتی»، موجب می شود تا جامعه، رفتارهایی قالبی و هنجارهایی ساختگی و خاص را بر زنان تکلیف کند. ضرب المثل های فارسی به عنوان یک ابزار فرهنگی مؤثر و کاربردی در فرهنگ عامّه، به خوبی توانسته است استانداردهای جنسیتی را بازتاب دهد. با تأکید بر نظریهٔ فمینیسم اگزیستانسیالیت و با روش توصیف و تحلیل کیفی ضرب المثل های موجود و شایع در زبان فارسی می توان گفت که فرهنگ عامّه توانسته است تقدم اصالت وجودی زنان را نادیده بگیرد. همچنین آزادی، گزینش و انتخاب زنان را کم و زیاد کرده است و وضعیت هایی بنیادین و رفتارهایی قالبی و ثابت را برای کنترل آنان، اعمال کرده است. فرهنگ عامّه می تواند مسئولیت پذیری و فعالیت اجتماعی زنان را از طریق ابزارهای فرهنگی، محدود و وابستگی و حس تعلق پذیری را نیز بر آنان تحمیل کند. فرهنگ عامّه، نظارت پذیری، کنترل و وابستگی عاطفی و اقتصادی زنان را تنظیم می کند. در این مقاله کوشش می شود تا یافته های فوق، در ارتباط با موضوع «ماهیت جنسیتی»، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد.
زنی میان آسمان و زمین: مطالعه مردم نگارانه زندگی زنان معلقه و درک آنها از معلقگی در بافت فرهنگی یکی از محلات حاشیه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
53 - 82
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، درباره زنان معلقه، یعنی زنانی که همسرانشان آ نها را رها کرده اند، مطالعه شده است؛ این مطالعه با هدف شناخت بافت فرهنگی محله مطالعه شده ای که زنان معلقه در آن زندگی می کنند و درک این زنان از مفهوم معلقگی در این بافت فرهنگی انجام و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، مشاهده غیر مشارکتی و به کمک نمونه گیری هدفمند ترکیبی (روش گلوله برفی و نمونه گیری از موارد حاد)، با 21 زن معلقه بافت فرهنگی یکی از محلات حاشیه شهر اصفهان، مصاحبه شد. روش تحلیل داده ها، تحلیل مضمون بود که در چهار سطح (کدهای سطح اول، دوم، سوم و برتر) اقدام به کدگذاری کردیم. دو مضمون برتر و اصلی تحقیق «بافتی سنتی و آسیب خیز» و «معلقه، زنی پریشان و سرگشته» بودند که درک زنان معلقه را از معلقگی خود در بافت فرهنگی مطالعه شده و شرایط و ویژگی های بافت فرهنگی را بیان می کردند که این زنان معلقه در آن زندگی می کنند. درنتیجه این زنان در بافت فرهنگی سنتی و آسیب خیز زندگی می کنند و درکشان از معلقگی، داشتن حس سرگشتگی، پریشانی، آشفتگی روحی، بلاتکلیفی، تردید، آوارگی، حقارت، سربار بودن، ناامیدی ، بیزاری از همسر، احساس اندوه، پشیمانی از گذشته و حسرت بود که در این مقاله به طور مفصل این مضامین بررسی می شود.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر مشارکت سیاسی دانشجویان شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی، جامعه شناسی و اقتصاد مورد توجه قرار گرفته است و ماهیت بین رشته ای دارد. این مفهوم از علوم اجتماعی وارد علوم سیاسی شده است و به عنوان پل ارتباطی بین اقتصاد، جامعه شناسی و علوم سیاسی، نقش مهمی در صحنه روابط سیاسی جامعه و حکومت، بخصوص در بحث مشارکت سیاسی، انسجام اجتماعی، امنیت و وفاق ملی دارد. سرمایه اجتماعی از مهمترین شاخصه های رشد و توسعه است. دانشجویان به عنوان فعالان سیاسی جوامع که به سرنوشت خود و جامعه حساس هستند، نقش مهم و جایگاه بالایی در جامعه دارند. بهره مندی جامعه از توانمندی های این قشر یکی از شرایط توسعه سیاسی و اجتماعی است. در همین راستا مقاله حاضر به روش توصیفی – همبستگی، به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی دانشجویان شهر ایلام پرداخته است.
جامعه آماری پژوهش را دانشجویان شهر ایلام تشکیل می دهند که 384 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. انتخاب نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن به روش صوری و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به دست آمد. داده ها نیز از طریق نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی، رابطه معناداری وجود دارد. رابطه اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و شبکه های اجتماعی نیز با تمام ابعاد مشارکت معنی دار است.
ظرفیت ها و چالش های شبکه اجتماعی بومی در تبلیغ دین
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش درصدد شناسایی ظرفیت ها و چالش های شبکه اجتماعی بومی در تبلیغ دین است.روش شناسی پژوهش: پژوهش از نوع کیفی و روش مورداستفاده در آن تحلیل مضمون است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان خبره و صاحب نظران دانشگاهی در حوزه شبکه اجتماعی و تبلیغات دینی هستند که از بین آن ها 18 نفر به روش غیراحتمالی گلوله برفی انتخاب شدند. مصاحبه تا اشباع نظری ادامه پیدا کرد. ملاک انتخاب مشارکت کنندگان در بخش دانشگاهی، تدریس و تالیف در حوزه تخصصی شبکه های اجتماعی و حوزه تبلیغ دین، و در بخش کارشناسان فعالیت مرتبط با تبلیغ دین در شبکه های اجتماعی بود. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند بود، به گونه ای که به طور میانگین 90 دقیقه با مشارکت کنندگان مصاحبه شد.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که ظرفیت شبکه اجتماعی بومی برای تبلیغ دین، برخورداری از سامانه ای برای رصد محتوای مذهبی برای جلوگیری از انتشار شبهات و خرافات دینی، تامین محتوای بومی با توجه به فرهنگ ایرانی-اسلامی، ارسال پیام های دینی به شکلی معتبر همراه با ارائه منبع معتبر، آشنایی با گرایش های عقیدتی و دینی کاربران، عدم محدودیت زمانی و مکانی برای مبلغ، تهیه محتوای مرتبط فرهنگ عفاف و حجاب در شبکه محیط پاک و امن شبکه برای حضور کاربران و ایجاد رقابت و الگو بودن برای شبکه های بومی در راه تبلیغ دین و ارزش های دینی است. همچنین چالش ها عبارتند از عدم ارائه خلاقیت و نوآوری برای جذاب سازی مطالب دینی، عدم ارائه سرویس خوب و پایدار برای کاربران، پشتیبانی ضعیف شبکه از کاربران، عدم تبلیغات مناسب برای معرفی شبکه بومی به شهروندان ایرانی.بحث و نتیجه گیری: با توجه به ساختار و ویژگی فنی شبکه های اجتماعی مجازی در مقایسه با رسانه های سنتی، این شبکه ها توانایی و ظرفیت بالایی برای تبلیغ دین دارند و مبلغان باید با شیوه استفاده از این شبکه های اجتماعی در تبلیغ دین آشنا شوند.
راهبردهای پیشگیری انتظامی از نزاع دسته جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
91 - 124
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نزاع دسته جمعی ازجمله جرائم خشونت آمیزی است که علاوه بر آسیب روانی و اجتماعی، خسارت جبران ناپذیری بر افراد وارد کرده و امنیّت اجتماعی را به شدّت مخدوش می کند. این پدیده در طول دو دهه گذشته به طور مستمر افزایش چشمگیری داشته است؛ لذا این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای پیشگیری انتظامی از نزاع دسته جمعی انجام شد.
روش: این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از منظر ماهیت، آمیخته (کیفی کمّی) است. در بخش کیفی، مشارکت کنندگان شامل استادان دانشگاه علوم انتظامی، مسئولین پلیس پیشگیری و عملیات در فراجا و استان های تهران، البرز، غرب و شرق تهران که دارای تجربه علمی و عملی در حوزه مدیریت نزاع دسته جمعی است که به صورت هدفمند انتخاب شدند و بعد از جمع آوری داده ها در فرایند پژوهش در نفر هجدهم به اشباع نظری رسید. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل داده ها به شیوه تحلیل محتوا بوده است. در مرحله کمّی که به صورت پیمایشی با استفاده از ابزار پرسش نامه انجام شده است، نمونه آماری به روش هدفمند از بین رؤسای پلیس پیشگیری انتظامی و معاونین عملیات استان ها و مدیران میانی و عالی در پلیس پیشگیری و معاونت عملیات فراجا با بیش از پانزده سال سابقه مدیریتی و حداقل مدرک کارشناسی ارشد به تعداد 30 نفر انتخاب شدند. در بخش کمّی، بر اساس داده های گردآوری شده، به ارزیابی عوامل داخل ی (IFE) و عوام ل خارج ی (EFE) پرداخته و در ادامه با تشکیل ماتریس SWOT، راهبردهای SO، ST، WO و WT تعیین شده اند. به منظور اولویت بندی راهبردهای تدوین شده برای پیشگیری از نزاع دسته جمعی نیز از ماتریس برنامه ریزی راهبرد کمّی (QSPM) بهره برداری شده است.
یافته ها: با بررسی میدانی و نظرسنجی از خبرگان حوزه پیشگیری از جرم، عوامل درونی (ضعف ها و قوّت ها) و عوامل بیرونی (فرصت ها و تهدیدها) به تعداد 13 ضعف، 43 قوّت (56 عامل درونی)، 18 فرصت و 16 تهدید (34 عامل بیرونی) احصاء و به تفکیک ارائه شد.
نتیجه گیری: پس از تعیین وضعیت انتظامی در دو وضعیت موجود و آتی بر اساس امتیازات مکتسبه، وضعیت موجود «تهاجمی خفیف» و در وضعیت آتی «تهاجمی معطوف به قوّت»، تعداد 23 راهبرد تدوین و سپس بر اساس امتیازات مکتسبه اولویت بندی شده است که مطابق با اهداف تحقیق بود. در راستای پیشگیری راهبردی از نزاع دسته جمعی بایستی این راهبردها عملیاتی شوند.
آسیب شناسی انضباط ترافیکی موتور سیکلت سواران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
65 - 102
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به سنگینی روزافزون حجم ترافیک در کلان شهرها، رشد استفاده از موتورسیکلت و تخلفات ترافیکی آنان نیز افزایش یافته به طوری که موتورسیکلت سواران از جمله آسیب پذیرترین کاربران ترافیک به شمار می آیند. بنابراین هدف اصلی این پژوهش آسیب شناسی انضباط ترافیکی موتورسیکلت سواران می باشد.
روش: این تحقیق از نظر هدف،کاربردی از نظر روش آمیخته از نوع اکتشافی است. جامعه آماری در بخش کیفی، اساتید دانشکده علوم و فنون پلیس راهور، متخصصان و خبرگان ستاد پلیس راهورفراجا و فرماندهان و سرکلانتران پلیس راهور تهران بزرگ به روش هدفمندِ مبتنی بر معیار و در بخش کمی جامعه آماری کارشناسان رسمی دادگستری و کارشناسان ارشد تصادفات پلیس راهور تهران بزرگ به روش طبقه ای ساده بود. جهت آنالیز داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل تم با استفاده از نرم افزار MAXQDA2021 و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی جهت اعتبارسنجی مدل حاصل از بخش کیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارpls3 Smart بهره برداری شد.
یافته ها: بیشترین آسیب انضباط ترافیکی موتورسیکلت سواران مربوط به زیرساخت های فنی بود. از طرف دیگر بارهای عاملی آسیب های ساختاری با مقدار948/0، آسیب های زمینه ای با مقدار946/0 و آسیب های رفتاری با مقدار785/0 بیشتر از 5/0 هستند که در سطح 95/0 معنی دار بودند.
نتایج: بر اساس یافته های فوق، برنامه ریزی بر پایه دیدگاهی منتج از رفع آسیب های ساختاری، رفتاری و زمینه ای همچنین شناسایی آسیب های انضباط ترافیکی و کنترل هوشمند موتورسواران،می تواند باعث افزایش انضباط ترافیکی موتورسواران و ارتقاء ایمنی تردد آنان به عنوان آسیب پذیرترین قشر کاربران ترافیک و کاهش هزینه ها در ابعاد مختلف اقتصادی-اجتماعی گردد.
تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر روابط خانوادگی با تأکید بر انجام فعالیت های فراغت جمعی خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۳۷
191 - 155
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی ازجمله ظهور شبکه های اجتماعی مجازی در سال های اخیر باعث ایجاد تغییراتی در نحوه گذران اوقات فراغت شده است. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن ارائه تصویری از نحوه انجام فعالیت های فراغتی مشترک در خانواده، تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر آن موردبررسی قرار گیرد. روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری شامل افراد بالای 15 سال شهر تهران است. حجم نمونه برابر با 600 نفر است که از طریق فرمول کوکران محاسبه شده است. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است و نمونه ها با روش نمونه گیری تصادفی مطبق انتخاب شده اند. یافته های به دست آمده نشان می دهد که خانواده همچنان محوریت اصلی در انجام فعالیت های فراغتی مشترک را دارا است. د جایگاه اقوام و خویشان ناچیز است و جایگاه دوستان ارتقا یافته است. مدت استفاده و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر رفتن به سفرهای زیارتی و رفتن به سفرهای سیاحتی تفریحی با اعضای خانواده تأثیر کاهنده دارد ولی حضور با هویت واقعی و میزان فعال بودن در شبکه های اجتماعی باعث تقویت فعالیت های مشترک فراغتی با اعضای خانواده شده است. نتایج نشان داد که شبکه های اجتماعی مجازی تأثیری دوسویه بر انجام فعالیت های فراغتی مشترک دارد. تغییرات این حوزه نشان می دهد که بندهای خویشاوندی در جامعه در حال گسست بوده و روابط بین فردی در جامعه در حال تجربه تحولاتی جدیدی است که در آن روابط بین فردی غیرانتخابی در حال حرکت به سمت روابط بین فردی انتخابی است که اساس آن را نه نسبت های خونی بلکه علایق مشترک شکل می دهد.
تحلیل مبانی و ابعاد اقتصاد کاشان دردوره قاجار با تأکید بر نظریات عبدالرسول مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالرسول مدنی (1280-1366ق) یکی از روحانیون کاشان است که در دوره مشروطه، رساله انصافیه را در انطباق مشروطه با اسلام نوشته است. فریدون آدمیت، قدر و ارزش این رساله را در مباحث روشن فکری، بالاتر از تنبیه الائمه و تنزیه المله نائینی می داند. مدنی در این رساله به مباحث اقتصادی دوره قاجار توجه ویژه داشته است. وی با تکیه بر آیات و احادیث، کسب ثروت را مورد تأیید اسلام و آن را باعث ایجاد آزادی و امنیت در جامعه می داند. این مقاله با روش تاریخی و شیوه توصیفی تحلیلی و با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و منابع اصلی به تحلیل نظرات عبدالرسول مدنی در باب اقتصاد کاشان در دوره قاجار می پردازد و در پی آزمون این فرضیه این است که نظرات عبدالرسول مدنی در مورد وضعیت اقتصادی کاشان در دوره قاجار با واقعیت منطبق است و اسناد و مدارک و منابع اصلی آن را تأیید می کنند. یافته های این مقاله نشان می دهد نظرات عبدالرسول مدنی را اسناد و مدارک آرشیوی و منابع اصلی تأیید می کنند و نظرات وی با امر واقع در گذشته انطباق دارد. مدنی تغییر رویه اقتصاد کشور در دوره قاجار از صادرکننده کالای ساخته شده به واردکننده این کالا و درعوض صادرات مواد اولیه را تشخیص داد. دریافت مالیات های خودسرانه مورد اعتراض مدنی است و اینکه چرا دولت از کالاهای خارجی گمرکی چندانی نمی گیرد تا آن ها گران تر وارد شوند و بازار کمتری پیدا کنند. بیکاری گسترده و پرداختن مردم به کارهای غیرمولد و چندشغله بودن کارگزاران حکومتی نیز همواره مد نظر این روحانی نواندیش بود. مدنی به مقوله کوچک سازی دولت و چابک سازی آن پرداخته است که شاید کمتر نواندیشی در آن دوره بدان فکر می کرد. وی فرزند زمانه خود بود و با درک مسائل اساسی آن دوره، ریشه حل مشکلات را در واکاوی درونی خود مردم و خودآگاهی شان به وضعیت اقتصادی و نیز کار و کوشش و ایجاد ثروت ازطریق ایجاد صنایع جدید و تقویت آن و گمرکی بستن بر کالاهای خارجی می داند.