فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۳۶٬۸۶۱ مورد.
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
87 - 112
حوزههای تخصصی:
شهر مطلوب محکی برای آشکارساختن نارسایی ها و ناروایی های وضع موجود به قصد انتقاد از نظام مستقر و حرکت به سمت وضع مطلوب است. شهر مطلوب، راه به افقی بلند داشته؛ لذا تبیین این شهر با نگاه صرفاً دنیوی امکان پذیر نیست. گفتار امامان معصوم (ع) برخاسته از دو معیار عقل و شرع بوده و از این دریچه می توان به واقعیت های موجود در جهان و جامعه خود نگاه کرده، بسیاری از حقایق را دریافته و در نهایت علاج دردها را در آن، بدون انتظار پیامدهای منفی و آسیب های دیدگاه های کنونی، پیدا کرد. در پژوهش جاری هدف آن است که ارتباطات انسانی به طور خاص ارتباطات اجتماعی و اقتصادی، به عنوان یکی از ابعاد سه گانه اصلی شهر مطلوب بر اساس هشت مبنای استخراج شده در پژوهش های قبلی، مورد مداقه قرار گیرد؛ لذا با گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و توصیف و تحلیل محتوای آن ها، ابتدا به بررسی، سپس به کشف دیدگاه امام علی (ع) در خصوص ویژگی های ارتباطات انسانی در شهر مطلوب پرداخته خواهد شد. برای این هدف، روش پژوهش حاضر، تلفیقی از روش های تحلیل متن و محتوای کیفی و فراتحلیل است. در نهایت بارزه های هر یک از هشت مبنای اصلی در شهر مطلوب شامل توحید و خدامحوری، عدالت، حیات، کرامت انسان، امنیت، آزادی اصیل انسان، نظم و مالکیت در ارتباطات اجتماعی و اقتصادی اهل شهر ارائه گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مقصد و هدف ارتباطات انسانی، خداگرایی و آخرت گرایی بوده و حقوق انسان ها در امتداد حقوق الهی تعریف و پاسداشت حقوق خداوند، از مجرای پاسداشت حقوق مردم صورت می گیرد.
بررسی جامعه شناختی دلالت های معنایی کاربران پویش مجازی اعتراض به حجاب اجباری در یوتیوب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
225 - 249
حوزههای تخصصی:
حجاب یک پدیده اجتماعی است که در بستری از تعاملات، کنش ها و واکنش های اجتماعی شکل می گیرد و از منظر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و همچنین، مؤلفه های هویتی، مذهبی، معنوی، منزلتی و رفتاری قابل بررسی است. این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی دلالت های معنایی کاربران پویش های مجازی اعتراض به حجاب اجباری انجام شده است. روش مورداستفاده تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری تمام یادداشت های کاربران یوتیوب ذیل فیلم های مبارزه با حجاب اجباری است که دراین باره بیش از پنج هزار یادداشت وجود داشت. نمونه گیری تا اشباع نظری ادامه یافت و درنهایت، 500 یادداشت بررسی و تحلیل شد. از بین دلالت های مخالفین حجاب اجباری، مهم ترین معنایی که کاربران به اعتراض علیه حجاب اجباری می دادند، دلالت ضد نظام سیاسی و بعد از آن دلالت ضددینی بود؛ اما مهم ترین معنایی که موافقین حجاب اجباری برای آن صحه می گذاشتند، دلالت دینی بود. افزون براین، به استخراج راهبردها یی پرداخته شده است که دو طیف موافق و مخالف در تقابل با هم به کار برده بودند. مهم ترین راهبرد طیف موافق کشف حجاب، راهبرد پرخاشگری کلامی و مهم ترین راهبرد طیف مخالف کشف حجاب، راهبرد تأکید بر امر مقدس بود. افزون براین، گروه سوم موسوم به بی تفاوت ها بودند که مهم ترین راهبرد خود را تأکید بر دیگر مسائل پراهمیت تر گذاشته بودند.
زنان و مدیریت: روایتی از چالش های زنان در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
153 - 196
حوزههای تخصصی:
شناسایی چالش های زنان مدیر در سازمان ها و کمک به رفع آنها با توجه به حضور روزافزون آنها در موقعیتهای اجتماعی و مدیریتی، ضروری است. .مقاله حاضر مبتنی بر دو هدف شناسایی چالشهای زنان مدیر و اولویت بندی آنها رویکرد تحقیق ترکیبی در طی دو فاز مطالعاتی، بهره برده است. ابتدا با کاربرد روش تحلیل تماتیک و در قالب رویکرد کیفی در تحقیق، با 20 نفر از زنان مدیر در پستهای مختلف سازمانی مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند انجام شد. یافته های فاز اول تحقیق و کدگذاری متن مصاحبه ها با کمک نرم افزار Max. Q. D. A در مجموع 3 مقوله اصلی،10 مقوله فرعی، 37 مفهوم و 238 کد را نشان داد. در فاز دوم تحقیق، و با یک روش کمی به منظور اعتباریابی و اولویت بندی مضامین مستخرج، در قالب پرسشنامه ای مضامین را به 10 نفر از زنان مورد مصاحبه ارائه داده و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP و نرم افزار سوپر دسیژن، بکار گرفته شد. یافته ها نشان داد که مهمترین چالشهای زنان مدیر در محیط کار، فرصت های مدیریتی نابرابر با وزن 242/0در رتبه اول، اختلاف سلیقه با مدیران بالادستی با وزن 157/0 در رتبه دوم و تقابل دو جنس با وزن 154/0 در رتبه سوم است. همچنین از میان شش شیوه مواجهه با مشکلات و چالشها، زنان مدیر بیشتر از شیوه تظاهر به مردانگی استفاده می کنند.
نقش ارتباطات در مربیگری استارتاپ ها و توسعه کارآفرینی در حوزه سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
277 - 306
حوزههای تخصصی:
صنعت سلامت در حال حاضر یکی از بسترهای غنی کارآفرینی است و نقش مهمی در توسعه اقتصادی و ثروت افزایی دارد. مربیگری (کوچینگ) به عنوان یک گرایش نوین در عرصه کارآفرینی با استفاده از مهارت های ارتباطی نقش مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت استارتاپ ها ایفا می کند. هدف این پژوهش ارزیابی نقش مربیگری در ارتباطات درون گروهی استارتاپ های حوزه سلامت است و محقق به عنوان یک پژوهشگر حوزه ارتباطات تلاش کرده تا با چنگ زدن به حوزه کارآفرینی نقش مربیگری را در استفاده از دانش و مهارت های ارتباطی در استارتاپ های حوزه سلامت مطالعه کند. نوآوری این مطالعه در برقراری پیوند میان ارتباطات با حوزه کارآفرینی، به ویژه کسب و کارهای نوین فناورانه است. در این مطالعه از روش کیفی استفاده شده و جامعه هدف آن نیز استارتاپ های حوزه سلامت فعال در پارک های علم و فناوری بوده است. براساس اهداف و سؤالات تحقیق، از تکنیک «مصاحبه همراه با مشاهده» برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. برآیند تحلیل حاصل از 15 مصاحبه با کنشگران اصلی استارتاپ های حوزه سلامت، شناسایی و احصای 4 مقوله اصلی همراه با 24 زیرمقوله است. همچنین مقایسه مقولات احصا شده از بطن مصاحبه ها که نماینده وضعیت فعلی کوچینگ در ایران می باشد، با ادبیات جهانی نشان از فقدان 7 مقوله مهم در بدنه دانشی کوچینگ در ایران است که همگی دارای دلالت های مهم ارتباطی می باشند و می توانند نقش مهمی در موفقیت این استارتاپ ها ایفا نمایند. این مطالعه نشان داده که بدنه دانشی مربیگری که نقش مهمی در هدایت کسب و کارهای نوین ایفا می کند، خود نیازمند غنی سازی بیشتر با مهارت های دانشی و کاربردی ارتباطی است.
Identifying the Components of Teaching Digital Media Literacy in Primary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
123 - 130
حوزههای تخصصی:
Purpose: In the context of rapidly evolving digital landscapes, digital media literacy has become a foundational element in primary education, crucial for preparing students to navigate and influence their digital surroundings effectively. This study aims to identify and describe the key components of digital media literacy as taught in primary schools, focusing on the insights of faculty members from Iran to understand how these components are integrated into the educational system.
Methodology: Employing a qualitative research design, this study gathered data through semi-structured interviews with 21 faculty members who are directly involved in teaching digital media literacy in primary schools across Iran. Theoretical saturation was achieved to ensure comprehensive coverage of the concepts. Data were analyzed using NVivo software to facilitate a thorough thematic analysis, identifying the core components of digital media literacy education.
Findings: The analysis revealed five main themes central to digital media literacy in primary education: Transfer, Usage, and Digital Competence; Computer Fundamentals; Online Basics Skills; Word Processing, Spreadsheet, and Presentation Skills; and Database and Data Security Skills. Each theme comprised several categories that detailed specific skills and knowledge areas essential for comprehensive digital literacy, ranging from basic computer operations to advanced data management and security.
Conclusion: The study underscores the importance of a robust digital media literacy curriculum in primary education, highlighting specific skills that are crucial for students' development as competent digital citizens. It also points to the need for ongoing teacher training to keep pace with technological advancements, ensuring that educators are well-equipped to impart these essential skills.
تحلیل پیشران های موثر بر آینده گردشگری ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
135 - 162
حوزههای تخصصی:
گردشگری ورزشی پیشرانهای موثر بسیاری می تواند داشته باشد که تصمیمات سفر بر اساس آنها گرفته می شود. تحلیل پیشرانهای موثر آینده گردشگری ورزشی به پیشرفت این حوزه می تواند کمک شایانی نماید. لذا هدف پژوهش حاضر تحلیل پیشرانهای موثر بر آینده گردشگری ورزشی بود. روش پژوهش حاضر آمیخته و از نوع تحلیلی و اکتشافی است و از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی به شمار می آید. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل خبرگان و افراد مجرب در حوزه گردشگری ورزشی شامل راهنمایان تورهای گردشگری ورزشی، کارشناسان حوزه گردشگری ورزشی و مدیران ارشد سازمان های مرتبط با گردشگری و اساتید مدیریت ورزشی با تخصص گردشگری بود که از روش نمونه گیری هدفمند در پژوهش استفاده شد. در بخش خبرگان از ابزار مصاحبه استفاده شد و با 18 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. برای تحلیل داده ها از از روش تحلیل تاثیرات متقابل استفاده گردید. در ابتدا عوامل کلیدی و تأثیرگذار بر گردشگری ورزشی احصاء گردید و 58 عوامل کلیدی و تاثیرگذار تدوین شد. در گام دوم با تشکیل پانل خبرگی عوامل کلیدی و تاثیرگذار مشابه با یکدیگر ادغام گردید و از بین 58 عوامل کلیدی و تاثیرگذار، 8 پیشران اصلی تأثیرگذار برای گردشگری ورزشی شناسایی گردید. در انتها با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی میک مک و به کارگیری روش تحلیل ماتریس متقاطع تحقیق تاثیرات متقابل پیشران ها تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که 8 پیشران اصلی بر آینده گردشگری ورزشی تاثیرگذار است که شامل توسعه گردشگری و زیرساخت های آن، فناوری و دیجیتال، سلامتی و تندرستی، تحولات مدیریتی و اشتغال، پایداری محیط، متنوع سازی، عوامل اقتصادی و رسانه و ارتباطات می شود.
نقش میانجی نیازهای اساسی روان شناختی در رابطه بین کارکرد خانواده و آشفتگی روان شناختی در میان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
143 - 168
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای نیازهای اساسی روانشناختی در رابطه بین کارکرد خانواده و آشفتگی روانشناختی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند؛ که از بین آن ها 237 نفر با نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت آنلاین به مقیاس کارکردخانواده، مقیاس تامین نیازهای اساسی روانشناختی (نسخه عمومی)، و پرسشنامه افسردگی-اضطراب-استرس (DASS-21) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش مدل سازی انجام شد. نتایج نشان داد که رابطه مثبت معناداری میان مشکلات کارکرد خانواده با سه جنبه اصلی آشفتگی روانشناختی یعنی افسردگی، اضطراب و استرس وجود دارد؛ رابطه منفی معناداری میان مشکلات کارکرد خانواده با هرکدام از نیازهای اساسی روانشناختی یعنی خودمختاری، شایستگی و ارتباط وجود دارد و همچنین، رابطه منفی معناداری بین هرکدام از نیازهای اساسی روانشناختی با افسردگی، اضطراب و استرس وجود دارد. روی هم رفته، مدل مفروض واسطه مندی نیازهای اساسی روانشناختی در رابطه بین کارکرد خانواده و آشفتگی روانشناختی از برازش مطلوبی برخوردار بود (974/0CFI= ، 975/0IFI=، 071/0 RMSEA=). باتوجه به یافته ها می توان گفت که نیازهای اساسی روانشناختی رابطه بین کارکرد خانواده و آشفتگی روانشناختی در دانشجویان را میانجی گری می کنند.
الگوی نظری جریان شناسی نهادهای اجتماعی با تکیه بر دستگاه معرفتی علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
73 - 98
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر مطالعات جریان شناسانه نهادها و شخصیت های سیاسی و اجتماعی، به یکی از سبک های پژوهشی تبدیل شده است. این مطالعات عموماً در چارچوب نظری و روشی مدون و قابل دفاع خلأ دارند. پژوهش حاضر درصدد است با الهام از دستگاه فکری علامه مصباح یزدی در طراحی مبانی اندیشه اسلامی، چارچوب نظری و روشی را برای بررسی های جریان شناسانه نهادهای اجتماعی ارائه دهد. این ایده با عنوان «تحلیل لایه ای مبانی معرفتی» نام گذاری شده است. در نوشتار پیش ِرو مختصات نظری این ایده تبیین و شاخص های روشی آن تطبیق شده است. مختصات اصلی چارچوب نظری شامل سه لایه مبانی عملی، مبانی نظری و مبانی معرفت شناختی−روش شناختی است. این لایه های اصلی دربردارنده شاخص های فرعی است که به تفصیل توصیف و ارتباط آن با مسئله اصلی یعنی مطالعات جریان شناسانه نهادهای اجتماعی تبیین می شود. پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی و از سنخ پژوهش های توصیفی− تحلیلی است. روش گردآوری داده ها مطالعه اسنادی است.
سنخ شناسی امکان ها و ناممکن های تحقق جامعه شناسی اسلامی در فضای دانشگاهی دهه اخیر ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
99 - 125
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی رشته ای است که به مانند بسیاری علوم دیگر خاستگاه آن خارج از ایران و غالباً در کشورهای غربی بوده است. ازاین جهت، بحث بر سر اینکه آیا چنین جامعه شناسی ای می تواند به فهم نظری عمیق و دقیقی از جامعه ایران نائل آید، همواره وجود داشته است و می تواند گفت در سال های اخیر نظراتی ازاین دست، بیش ازپیش به بحث گذاشته شده است. موضوع تحقق جامعه شناسیِ سازگار با شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی با عباراتی چون «علوم اجتماعی اسلامی» و «جامعه شناسی دینی» موردتوجه قرار گرفته است. فارغ از بحث های متعددی که دراینخصوص وجود دارد، مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که با رویکرد کلان نگر چه مسیری در دهه اخیر پیرامون تحقق جامعه شناسی اسلامی پیموده شده است؟ و دیدگاه ها و رویکردهای مختلف ذیل چه عناوینی قابل دسته بندی و مفهوم سازی است؟ دراین مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا، مجموعه کارهای انجام شده پیرامون موضوع بحث تحلیل شده و دسته بندی سه گانه ای از امکان و امتناع تحقق جامعه شناسی دینی ارائه شده است که بتواند به فهم درستی از مسائل اجتماعی جامعه ایران نائل آید. طبق یافته ها سخن از تحقق جامعه شناسی دینی را در ساده ترین حالت باید ذیل دیدگاه «تقلیل گرا» فهم نمود. دراین دیدگاه دین و مسائل دینی جامعه موضوع جامعه شناسی خواهد بود. دیدگاه دوم، دیدگاه «تطبیق گرا» نام دارد. طبق این دیدگاه که متکی بر دیالکتیک التزام دینی−ایدئولوژیک و التزام علمی است، پژوهشگر جامعه شناس باید سعی کند در فهم مسائل اجتماعی پیش فرض ها و مبانی دینی را درنظر داشته باشد. درنهایت دیدگاه سوم یعنی دیدگاه «امکان گرا» از جهاتی می تواند به تحقق جامعه شناسی دینی کمک کند. پژوهشگر ذیل این دیدگاه در سه حوزه روش، نظریه و موضوع، مسیرهایی را برای تحقق جامعه شناسی اسلامی پیشنهاد داده است.
تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی برمبنای مؤلفه های هویت یابی (مورد مطالعه: کتاب های فارسی و مطالعات اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
329 - 355
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های مطالعات اجتماعی و فارسی دوره ابتدایی برمبنای مؤلفه های هویت یابی در نظریه « انسان به منزله عامل» انجام شده است. با واکاوی نظریه انسان به منزله عامل، چهار مؤلفه خودآگاهی، ارزشمندی، وحدت و اقتدار و شاخص هایی استنتاج شد. طبق این نظریه، اعمال انسان هویت وی را می سازند و شناخت، اراده و میل مبادی عمل محسوب می شوند. مؤلفه خودآگاهی شامل شاخص های «معرفی خود و توصیف احساسات، هیجانات، علاقه مندی ها، نیازها و توانمندی های خویش» و «خودارزیابی»، مؤلفه ارزشمندی شامل شاخص های «شباهت و تفاوت با دیگران» و «دیگرارزیابی»، مؤلفه وحدت شامل «اولویت بندی امور» و «مشارکت در فعالیت جمعی»، مؤلفه اقتدار شامل «انتخاب و تصمیم گیری» و «در نظرگرفتن اثر و نتیجه عمل» است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کمی است. داده ها با استفاده از روش آنتروپی شانون تجزیه وتحلیل شد. جامعه آماری، کتاب های درسی دوره ابتدایی و نمونه پژوهش به صورت هدفمند کتاب های مطالعات اجتماعی و فارسی (خوانداری و نگارش) مجموعاً 16 جلد بود. واحد مورد تحلیل نیز صفحه های کتاب های درسی (متن، تصویر، فعالیت یا پرسش ها) بود. پایایی با توجه به ضریب توافقی به دست آمد که برابر با90/0 بود. با توجه به یافته های پژوهش، در کتب مطالعات اجتماعی و فارسی 2103 مورد به مؤلفه های هویت یابی پرداخته اند. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد به مؤلفه خودآگاهی و اقتدار با ضریب اهمیت 255/0، بیش از دو مؤلفه دیگر توجه شده است. کمترین میزان توجه و اهمیت، مربوط به مؤلفه ارزشمندی است. بیشترین فراوانی مؤلفه های هویت یابی در مطالعات اجتماعی ششم و کمترین فراوانی در کتاب های نگارش مشاهده شد.
عقلانیت ارتباطی در تعامل زوجین (مورد مطالعه: زوجین متعارض استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
81 - 110
حوزههای تخصصی:
عقلانیت ارتباطی به مثابه تخیل و سرمایه عاطفی در پایداری خانواده ها نقش سازنده و حیاتی دارد. هدف مقاله بررسی عقلانیت ارتباطی در بین زوجین استان گیلان است. به لحاظ روش تحقیق، از رویکرد کیفی، نمونه گیری نظری، روش داده بنیاد و مصاحبه نیمه-ساخت یافته استفاده شده است. تعداد مصاحبه شوندگان 45 نفر بوده که با حداکثر تنوع تا حصول اشباع نظری مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد مصاحبه شوندگان به دو نوع خانواده گفتگویی و تک صدایی در بین زوجین استان گیلان تقسیم می شوند. بنابراین در زوجینِ متعارض روابط تک صدایی یا به تعبیر مارتین بوبر «من- آن» حاکم است، اما در زوجینِ گفتگویی دارای رابطه «من-تو» هستند. از مهم ترین شرایط علّیِ عقلانیت ارتباطی در بین مصاحبه شوندگان می توان به تفکر پدرسالاری، عدم انعطاف پذیری، عدم درک همدلانه، خودبزرگ بینی، عدم بلوغ عاطفی و روابط فرازناشویی اشاره کرد. شرایط مداخله گر یا فرایندهای اجتماعی در معنای هابرماسی، تضعیف زیست جهان مدرن است؛ که موجب سردی روابط زناشویی، فرسایش سرمایه اجتماعی، فروپاشی خانوادگی و غلبه روابط استراتژیک گردیده است. همچنین برمبنای تجربه زیسته مصاحبه شوندگان، طبقات پایین جامعه که از سرمایه اجتماعی- اقتصادی کمتری برخوردارند دارای عقلانیت ارتباطی ضعیف تری هستند. براساس یافته ها هسته مرکزی مسأله عقلانیت ارتباطی در بین زوجین، وجود «عقلانیت ابزاری» و ضعف رابطه «من- تو» است.
تعاملات زوجین و خروج زنان از تعهد زناشویی: پژوهشی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۲۳۰-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
بی مبالاتی و عدم تعهد در روابط زناشویی، از زمینه های مهم ایجاد اختلال و آسیب در کانون خانواده است. این پژوهش با رویکردی تفسیرگرایانه به تحلیل زمینه ها و فرآیندهایی می پردازد که منجر به بحران در مناسبات زناشویی و خروج زنان متأهل از تعهد جنسی می شود. تحلیل مضمون مصاحبه های انجام شده با ۱۱ زن ساکن تهران که تجربه عدم وفاداری در رابطه زناشویی را داشته اند، نشان داد که عواملی مانند سلب انتخاب (کودک همسری)، خشونت خانگی (کلامی، فیزیکی و جنسی، محرومیت از ضروریات زندگی)، کیفیت پایین رابطه جنسی (گرایش جنسی متفاوت، محرومیت از رابطه جنسی، اعتیاد شوهر به خودارضایی)، عدم ایفای نقش های مردانه (اعتیاد به مواد مخدر، بحران های مالی طولانی مدت) و واکنش به رفتار شوهر (بازیابی احساس ارزشمندی، پاسخ متقابل به خیانت شوهر) در سه مضمون فراگیر (مالکیت بر زندگی و بدن زن، فرهنگ مردسالارانه و تلاش زنان برای عاملیت مؤثرتر)، از مهم ترین زمینه های هدایت کننده زنان به خروج از وفاداری زناشویی است. خروج زنان از این تعهد عمدتاً وابسته به شرایط ناپایدار خانواده و انواع مختلف خشونت از جانب شوهر است.
هویت حرفه ای معلمان در تقاطع ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی؛ یک مطالعه زمینه ای در یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۳۱۴-۲۶۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه چگونگی برساخت هویت حرفه ای در بین معلمان شهر یزد انجام شده است. هویت حرفه ای چهارچوب تفسیری و خودپنداره حرفه ای معلمان درباره خودشان است که از برهم کنش با شرایط و زمینه های متنوع به وجود می آید. در اجرای این پژوهش از نظریه زمینه ای اشتراوس و کربین بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان ۲۰ نفر از معلمان شهر یزد در سنین، جنسیت و مقاطع مختلف تحصیلی مختلف بودند که با آن ها مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته صورت گرفت. اطلاعات به دست آمده ابتدا کدگذاری و سپس مقوله بندی و تحلیل شد. «هویت پاره پاره» مقوله هسته پژوهش بود که از برساخت مقوله های (فرودست شدگی اقتصادی، هویت ابزاری و هویت اجتماعی تضعیف شده) به دست آمد. عوامل علّی تأثیرگذار بر این نوع از هویت شامل (تنگناهای معیشتی، رویکرد تبعیضی و نامتوازن حاکمیت و...)، عوامل زمینه ای شامل (تحول ارزشی/ هنجاری معلمان، زوال منزلت اجتماعی معلمی و...) و عوامل مداخله گر شامل (فرودست سازی اقتصادی نهاد آموزش، دیده نشدن انتظارات مادی با شعارگرایی معنوی، فزایندگی بحران های اقتصاد بیمار و...) بود. مشارکت کنندگان در پاسخ به وضعیت هویتی خود از استراتژی های مقاومت خاموش، اعتراض و... استفاده کردند و کاهش سرمایه اجتماعی، بیگانگی حرفه ای، مشارکت تقلیل یافته و... به عنوان پیامدهای حاصله شناسایی شد.
مطالعه عوامل مؤثربر رواداری اجتماعی با رویکرد فراترکیب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
159 - 194
حوزههای تخصصی:
در گفتمان های صلح محور، رواداری اجتماعی و نقش آن در توسعهانسانی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مدارا و پذیرش تفاوت ها، یکی از معیارهای سلامت اجتماعی است و عملکرد انسان ها در روابط اجتماعی را بهبود می بخشد. میزان و سطح رواداری اجتماعی شیوه تفکر اعضای هر جامعه نسبت به «دیگری» را باز می نمایاند؛ بنابراین شناسایی عوامل مؤثر بر مدارای اجتماعی می تواند گامی در جهت شناسایی و رفع موانع مدارا وتوسعه انسانی باشد. این پژوهش بر مبنای پارادایم تفسیری، رویکرد استقرایی، روش فرا مطالعه و استراتژی فراترکیب به مطالعه پژوهش های انجام شده در زمینه عوامل مؤثر برمدارای اجتماعی پرداخته است. فراترکیب یکی از شیوه های دقیق برای مطالعه نتایج پژوهش ها است که این امکان را برای محقق فراهم می سازد تا به شیوه ساختارمندی از یافته های استخراج شده از مطالعات مرتبط با موضوع تحقیق استفاده کند. فراترکیب با فراهم کردن نگرش سیستماتیک برای محققان، از طریق ترکیب پژوهش های مختلف، به کشف موضوعات و استعاره های جدید و اساسی می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و برحسب نحوه گردآوری داده ها، از نوع اسنادی- فراترکیب است. جامعه آماری شامل مقالات پیشین در زمینه «مدارای اجتماعی» است که در بانک اطلاعات نشریات کشور «مگیران» نمایه شده اند و در محدوده زمانی 1390 تا 1400 انجام شده اند. در زمینه نمونه گیری، مرتبط ترین مطالعات با استفاده از رویکردی هدفمند انتخاب شده اند و پس بررسی های انجام گرفته، 19 پژوهش انتخاب شده است. تحلیل داده ها با رویکردی کیفی صورت گرفته است یافته ها و نتایج این پژوهش دستاورد پژوهش های پیشین در این حوزه مفهومی است و بر این اساس عوامل مؤثر بر ابعاد مختلف مدارا اعم از مدارای هویتی، مدارای سیاسی و مدارای رفتاری، در 6 مقوله کلی سرمایه انسانی، سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی، سرمایه نمادین و متغیرهای جمعیتی دسته بندی و ابعاد هر کدام از این مفاهیم استخراج و مقوله بندی شده اند.
مدل یابی معادلات ساختاری تأثیر دین داری، حمایت اجتماعی و طرد همسالان بر رفتارهای پرخطر دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۲
43 - 68
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: در نوجوانی تغییرات بزرگ، سریع، احساسی، فیزیکی و اجتماعی اتفاق می افتد (آخنباخ و گیتلمن،[1] 2011، ص366). این دوره زمانی است که نوجوانان نقش ها و مسئولیت های جدید را پذیرا شده و مهارت های اجتماعی را برای برعهده گرفتن نقش ها یاد می گیرند؛ ولی ازآنجاکه مدل و الگویی دقیق، روشن و همه جانبه در زمینه رفتار مناسب برای آنان مشخص نشده است، آنان به سبک و سنگین کردن رفتارها، آزمایش نقش ها، اعلام تمایز از بزرگسالان و گاه به نادیده گرفتن قواعد دست می زنند (شفرز،[2] 1392، ص147). عوامل مختلفی بر رفتارهای پرخطر تأثیرگذارند. باورهای دینی یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر رفتار و عمل افراد است. اندیشمندان معتقدند: دین همواره انسان را به سوی عمل نیک و پاداش در ازای آن دعوت کرده و نقش کنترلی بر رفتار انحرافی انسان ها داشته است. دسته دیگر از عوامل مؤثر بر رفتارهای پرخطر، گروه همسالان هستند. هنگامی که کودکان وارد دوره نوجوانی می شوند، نقش همسالان در زندگی آنان افزایش پیدا می کند (ستنبرگ و موناهان،[3] 2010، ص153). حمایت اجتماعی از متغیرهای دیگری است که می تواند در کاهش رفتارهای پرخطر نقش داشته باشد (شولتز و شوارتزبرگ،[4] 2015). حمایت اجتماعی میزان برخورداری از محبت، همراهی، مراقبت، احترام، توجه و کمک دریافت شده توسط فرد از سوی افراد یا گروه های دیگر مانند اعضای خانواده، دوستان و دیگران است (سارافینو،[5]1398، ص53). این مقاله با هدف تبیین نقش مدل معادلات ساختاری با متغیرهای دین داری، حمایت اجتماعی و طرد همسالان، در تأیید و برازش معنا دار آن نگاشته شده است.روش: روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است. از نظر روش، توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم منطقه درودزن شهر شیراز به تعداد 600 نفر، نمونه پژوهش براساس جدول مورگان 234 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از چهار پرسش نامه استفاده شده است:الف) پرسش نامه دین داری، توسط گلاک و استارک (1965) دارای 26 گویه است با یک مقیاس لیکرت پنج درجه ای (کاملاً موافق تا کاملاً مخالف) که هر ماده دارای ارزشی بین 1 تا 5 است؛ب) مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی توسط زاده محمدی و احمدآبادی (۱۳۸۸) ساخته شده این مقیاس شامل ۳۴ گویه برای سنجش آسیب پذیری نوجوانان در مقابل شش دسته رفتارهای پرخطرِ رانندگی خطرناک، خشونت، سیگار کشیدن، مصرف مواد مخدر، مصرف الکل و دوستی با جنس مخالف است که پاسخگویان موافقت یا مخالفت خود را با این گویه ها در یک مقیاس 5 گزینه ای از کاملاً موافق (5) تا کاملاً مخالف (1) بیان می کنند.ج) پرسش نامه طرد همسالان این آزمون توسط طهماسیان (1384) و در قالب 15 سؤال طراحی شده است که احساس نوجوان از مطرود یا محبوب بودن را در گروه همسالان می سنجد. این پرسش نامه دارای دو خرده مقیاس پذیرش همسالان و طرد همسالان می باشد.د) پرسش نامه حمایت اجتماعی فلمینگ[1] و همکاران در سال 1982 تهیه شده است و دارای 25 سوال و 5 خرده مقیاسِ حمایت ادراک شده از خانواده، حمایت ادراک شده از دوستان، عقیده و نظر درباره اهمیت حمایت اجتماعی و حمایت ادراک شده عمومی است.نتایج: تأثیر دین داری بر مؤلفه اعمال ریسک پذیر در رانندگی نشان می دهد که مقدار تی برابر با 48/8- شده و این مقدار بزرگتر از 96/1 می باشد؛ ازاین رو اثرگذاری متغیر دین داری در رانندگی مورد تأیید می باشد. همچنین، میزان شدت این تأثیر منفی، غیرمستقیم و ضعیف بوده و برابر با 40/0- می باشد. تأثیر دین داری بر مؤلفه خشونت نشان می دهد که مقدار تی برابر با 05/20- شده و این مقدار بزرگتر از 96/1 می باشد؛ ازاین رو، اثرگذاری متغیر دین داری در میزان خشونت مورد تأیید می باشد. همچنین، میزان شدت این تأثیرمنفی، غیرمستقیم و قوی بوده و برابر با 80/0- می باشد. در دیگر متغیرها دیده می شود که تأثیر دین داری بر روی مصرف سیگار (مقدار تی برابر 95/19- و ضریب همبستگی 79/0-)، مصرف مواد مخدر (مقدار تی برابر 56/22- و ضریب همبستگی 83/0-) و مصرف الکل (مقدار تی برابر 41/20- و ضریب همبستگی 80/0-) نسبت عکس داشته که شدت آن در سه تا حالت قوی بوده است.همچنین، تأثیر متغیر دین داری در گرایش به دوستی با جنس مخالف منفی و غیرمستقیم بوده است؛ اما شدت آن ضعیف دیده شده است (مقدار تی برابر 63/8- و ضریب همبستگی 30/0). متغیر طرد همسالان در معنای کلی، بروز رفتارهای پرخطر را در پاسخ گویان افزایش داده است؛ به طوری که این تغییر در مؤلفه های رانندگی خطرناک (مقدار تی برابر 15/9 و ضریب همبستگی 51/0)، رفتارهای خشونت آمیز (مقدار تی برابر 80/9 و ضریب همبستگی 54/0)، مصرف سیگار (مقدار تی برابر 57/9 و ضریب همبستگی 53/0)، مصرف مواد مخدر (مقدار تی برابر 28/10 و ضریب همبستگی 56/0)، مصرف الکل (مقدار تی برابر 11/10 و ضریب همبستگی 55/0) و دوستی با جنس مخالف (مقدار تی برابر 08/10 و ضریب همبستگی 55/0) نشان داده شده است.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که دین داری، طرد همسالان و حمایت اجتماعی پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر متوسطه دوم منطقه درودزن شهر شیراز است. مدل برازش خوبی از داده های دنیای واقعی داشته است؛ یعنی اینکه در کلیت مدل معادله ساختاری، تأثیر متغیرهای دین داری، طرد همسالان و حمایت اجتماعی در مؤلفه های متغیر رفتار پرخطر تأیید شده و برازش معنا دار دارد. با توجه به بررسی های انجام شده پژوهش یا پژوهش هایی که صرفاً نقش دین داری، طرد همسالان و حمایت اجتماعی را به عنوان پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر نشان دهد، یافت نشد؛ اما ازجمله پژوهش های همسو با فرضیه یادشده، پژوهش جزایری و همکاران (1398)، کلاته ساداتی و همکاران (1397)، کوهی و وفایی اقدم (1396)، افشانی و همکاران (1394)، بخشش بروجنی و همکاران (1399)، رزاقی و همکاران (1399)، احمدی و همکاران (1396)، محمدی و همکاران (1401)، عشایری و همکاران (1401)، زاددهش و باباخانی (1399)، الکساندر[2] و همکاران (2019)، کاپتانوویچ[3] و همکاران (2019) و کول و همکاران[4] (2020) می باشد. نوجوانان به عنوان گروه اصلی در معرض رفتارهای پرخطر محسوب می شوند. در این مرحله از رشد، نوجوان به دلیل خودمحور بودن ممکن است شناخت و برداشت کاملی از پیامدهای مخاطره آمیز رفتار خود نداشته باشد و بیشتر به کشف و تجربه موقعیت های پرخطر گرایش پیدا کند (کلوئپ[5] و همکاران، 2011). عوامل مختلفی در بروز رفتارهای پرخطر دوران نوجوانی دخالت دارند که نظارت والدین، پذیرش نوجوان از طرف همسالان مناسب، نگرش والدین و همسالان به رفتارهای پرخطر، الگوبرداری از همسالان و عدم مبادرت به رفتارهای پرخطر توسط خود والدین ازجمله عوامل مهم در عدم بروز رفتارهای پرخطر است (نارجیسو[1] و همکاران، 2013).تقدیر و تشکر: از همه کسانی که در این پژوهش به ما یاری رساندند، کمال تشکر و قدردانی را داریم.تعارض منافع: در این مقاله هیچ تعارض منافعی وجود ندارد.
کاربرد هوش مصنوعی در مدیریت مدارس (آموزش و پرورش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
249 - 260
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی کاربردهای هوش مصنوعی در مدیریت مدارس انجام شده است.روش شناسی: این مطالعه به روش فراتحلیل کیفی و با استفاده از دستورالعمل PRISMA انجام شد. مقالات منتشرشده بین سال های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ از پایگاه های معتبر علمی به طور سیستماتیک بررسی شدند و در نهایت ۱۶ مقاله که معیارهای ورود را داشتند انتخاب گردید. داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند و بر کاربردها و پیامدهای هوش مصنوعی در مدیریت مدارس تمرکز داشتند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که هوش مصنوعی نقش مهمی در بهبود کارایی مدیریتی، یادگیری شخصی سازی شده، ارتقاء فرآیند تصمیم گیری و کاهش وظایف تکراری ایفا می کند. این فناوری توانسته است با ارائه تحلیل های مبتنی بر داده، تصمیم گیری های مدیران را بهبود بخشد و بازخورد فوری و دقیق تری برای معلمان و دانش آموزان فراهم کند. همچنین، از هوش مصنوعی برای بهینه سازی تخصیص منابع، نظارت و ارزیابی عملکرد کارکنان استفاده شده است. با این حال، چالش هایی مانند امنیت داده ها، زیرساخت های ناکافی و مقاومت در پذیرش فناوری شناسایی شدند که می توانند اجرای مؤثر این فناوری را محدود کنند.نتیجه گیری: این مطالعه نتیجه می گیرد که هوش مصنوعی ظرفیت بالایی برای تحول مدیریت مدارس از طریق بهبود کارایی، شخصی سازی و تصمیم گیری دارد. با این حال، توجه به چالش هایی مانند حفظ حریم خصوصی، توسعه زیرساخت ها و آموزش کافی برای کاربران ضروری است. یافته های این پژوهش راهنمایی های ارزشمندی برای سیاست گذاران، مدیران و پژوهشگران در جهت بهره برداری از پتانسیل های هوش مصنوعی ارائه می دهد.
راهبردهای ساده سازی خط مشی گذاری عمومی: بررسی چارچوب ها، نظریه ها و الگوها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
95-125
حوزههای تخصصی:
سطوح مفهومی مختلف خط مشی گذاری عمومی مانند چارچوب ها، نظریه ها و الگوها، برای ارتقا فهم از موقعیت و ساده سازی آن طراحی و تدوین شده اند ولی استفاده از آن ها، نیازمند شناخت تمایز آن ها با یکدیگر است. این پژوهش، از حیث جهت گیری پژوهش بنیادی، از نظر نوع داده ها کیفی است که برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش مرور ادبیات نظام مند استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مفاهیمی از خط مشی گذاری عمومی که قابل طرح در سطح چارچوب هستند شامل چارچوب توسعه و تحلیل نهادی و چارچوب ائتلاف مدافع، مفاهیم مطرح در سطح نظریه شامل نظریه تعادل گسسته، نظریه جریانات چندگانه، نظریه شبکه های خط مشی و نظریه ساخت اجتماعی و مفاهیم قابل بررسی در سطح الگو شامل الگوی عقلایی، الگوی فرایندی، الگوی نهادی، الگوی سیستمی و الگوی آشفته می شوند. علاوه بر این، سطوح مفهومی خط مشی گذاری عمومی از طریق معیارهای مشترکی با یکدیگر نیز دارای ارتباط طولی هستند. این معیارها عبارت اند از: هدف، نگاه به بازیگران و عرصه کنش. بررسی این سطوح مفهومی و مقایسه آن ها با یکدیگر، دانش پژوه خط مشی را توانا می سازد تا اثر علمی خود را میان این سطوح مفهومی تعیین وضعیت کند، محدوده و مرزهای آن را تعیین کند و از مشتبه سازی الگوها با نظریه ها و نظریه ها با چارچوب ها پرهیز کند.
تحلیل اجتماعی ابراز احساسات الهی در قرآن کریم به مثابه الگویی برای کنش اجتماعی انسان باورمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابراز انواع احساسات خوشایند و ناخوشایند از متداول ترین رفتارهای جاری در میان انسان هاست. در قرآن کریم نیز خداوند متعال با تعابیر متفاوت به ابراز خشنودی، غضب و محبت نسبت به فرد خاص یا یک کنش انسانی می پردازد. هر چند برخلاف ابراز احساسات انسانی که حاصل انفعال درونی است، تعبیرهای الهی در قرآن کریم به هیچ وجه برآمده از انفعال درونی نیست، لکن با هدف هدایت انسان ها و حاوی الگویی از کنش اجتماعی برای مؤمنان و باورمندان است. لذا این مقاله بر اساس روش عقلی کلامی به دنبال استخراج نظام ابراز احساسات الهی است تا به عنوان الگویی برای کنش اجتماعی باورمندان مورد استفاده و الهام گیری مؤمنان قرار گیرد. از نوآوری های مقاله ارائه یک دسته بندی جامع از انواع احساساتی است که در قرآن کریم در دو دسته احساسات خوشایند و احساسات ناخوشایند ابراز شده است. در تحلیل اجتماعی کنش انسان باورمند با استفاده از الگوی چهارگانه ماکس وبر، استدلال می شود که هیچ یک از کنش های عاطفی، سنتی، عقلانی معطوف به ارزش و عقلانی معطوف به هدف روایت گر کنش اجتماعی انسان باورمند نیست. مقاله به این نتیجه ختم می گردد که کنش اجتماعی انسان باورمند را باید از سنخ «کنش معطوف به ارزش بر اساس عقلانیت متعالی» با ویژگی های خاص خود قلمداد کرد.
پدیدارشناسی ادراک مخاطبان از تفأل به دیوان حافظ (مطالعه موردی: اساتید و دبیران ادبیات فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
52 - 69
حوزههای تخصصی:
تفأل با دیوان حافظ یک فرهنگ سنّتی ایرانیان برای آگاهی از سرنوشتی است که در عالم غیب برای آدمیان و موجودات هستی رقم زده شده است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه ادراک استادان و دبیران زبان و ادبیات فارسی از تفأل به دیوان حافظ بود. رویکرد پژوهش، کیفی و روش پدیدارشناسی بود. میدان پژوهش، استادان و دبیران زبان و ادبیات فارسی بودند. نمونه گیری به شیوه هدفمند و ملاک محور است و تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت و در نهایت 15 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. راهبرد پژوهش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. داده ها به روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس یافته های پژوهش 70 کد اولیه و 19 مضمون فرعی (شامل: ارتباط با قرآن، اولیای خدا، علو مرتبه، استعداد خارق العاده فطری، تقدّس بخشی به دیوان حافظ، جایگاه تفأل بین مردم، عوامل مؤثر در تفأل به دیوان حافظ، تاریخچه تفأل به دیوان حافظ، اعتقاد حافظ به فال، تفأل به دواوین دیگر، نقش تفأل در قدرت انتخاب، ریشه فال، زبان و هنر شعری، رمزپردازی و سمبولیسم غنی، شورآفرینی و امیدبخشی، رسایی بیان در شعر، توجّه به روحیات و افکار مخاطب، موسیقی الفاظ و گوش نوازی کلمات و توجّه خاص به ایراد صنعت های مختلف لفظی و معنوی) احصا شد که در در قالب 5 مضمون اصلی (شامل: ویژگی های شخصیتی حافظ، جایگاه دیوان حافظ، جایگاه تفأل با حافظ، اختصاصات شعر حافظ، فرم وصورت شعر حافظ) طبقه بندی شدند. در مجموع، اقبال به حافظ به گروهی ویژه منحصر نیست و فهم ابیات حافظ به ویژه برای آنان که از اهالی زبان و ادب فارسی هستند و به تدریس و آموزش آن می پردازند، پرمحتواتر و غنی تر جلوه می نماید. گاهی تفسیر و تأویل مضامین و سخن گفتن از فحوای کلام حافظ از منظرگاه استادان و معلمان این رشته زوایای عمیق تر و اندیشه هایی پیچیده تر از کلام حافظ را رمزگشایی می کند.
تکوین محله آناهیتا: آوارگی، طرد و حاشیه نشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله به مراحل شکل گیری محله آناهیتا در کلان شهر می پردازد. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آراء هانری لوفور درباریه «تولید فضا» است. روش پژوهش مردم نگاری و فنون گردآوری داده مشاهده و مصاحبه هستند. یافته های پژوهش نشان می دهند: در نتیجه افزایش جمعیت شهر کرمانشاه در دهه های 40 و 50 خورشیدی مدیریت شهری در دشت «خوره سو» شروع به شهرک سازی کرد. شهرک آناهیتا توسط شرکت انبوه ساز آکوپال برای امرای ارتش در منتهی الیه شمال غربی کرمانشاه ساخته شد. با شروع جنگ تحمیلی، آوارگان شهرستان قصر شیرین در این شهرک اسکان داده شدند. آنان به مرور به بازتقسیم واحدهای مسکونی روی آورند تا بتوانند جمعیت بیشتری را در آن جای دهند. به مرور مردم زمین های خالی و اطراف شهرک را به دور از نظارت شهرداری ساختند. سال 1373 شهرداری نظارت محله را بر عهده گرفت و اجازه ساخت و ساز خارج از محدوده را ممنوع کرد و نام گذاری معابر، انشعاب آب، برق و گاز را بر عهده گرفت. مشکل مالکیت سبب شد که شهرداری نتواند بر ساخت طبقات نظارت کند و فعالیت چندانی در زمینه ساخت فضای سبز، فضای آموزشی و بهداشتی نداشت. سرانجام مردم در چنین وضعیتی به شیوه های خارج از استانداردهای شهرسازی محله ای کم برخودار آناهیتا را به شکل کنونی بنا نهادند که در زمره محله های حاشیه نشین است.