فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
مطالعه مقدماتی نقش آموزش مهارتهای شناختی زندگی زناشویی در تغییر باورهای ارتباطی دانشجویان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تاثیر آموزش مهارتهای شناختی زندگی زناشویی در تغییر باورهای ارتباطی دانشجویان طراحی و اجرا گردید. از 300 زوج ثبت نام کرده در جشنهای ازدواج دانشجوئی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1380، 52 نفر، شامل 16 مرد و 36 زن بعنوان نمونه در دسترس در کارگاه یک روزه آماده سازی ازدواج که توسط پژوهشکده خانواده طراحی و اجرا شد، شرکت داده شدند. قبل از شروع کارگاه آموزشی، سیاهه باورهای ارتباطی بعنوان پیش آزمون به شرکت کنندگان در کارگاه ارائه شد و پس از اتمام کارگاه آموزشی مجدداٌ همان سیاهه بعنوان پس آزمون اجرا گردید. داده های جمع آوری شده، بوسیله آزمون t وابسته برای بررسی تغییر در باورهای غیر منطقی تحلیل گردید. نتایج نشان داد که باورهای غیر منطقی ارتباطی به طور کلی در پس آزمون به طور معناداری کاهش پیدا کرده است و از 5 خرده مقیاس باورهای ارتباطی، خرده مقیاسهای " باور به تخریب کنندگی مخالفت "، " توقع ذهن خوانی" و " باور به تغییرناپذیری همسر" در پس آزمون تغییر معنادار داشته اند و خرده مقیاس های " کمال گرایی جنسی" و " باورهای مربوط به تفاوتهای جنسی" تغییر معناداری نداشته اند. همچنین تأثیر آموزش مهارتهای شناختی مربوط به زندگی زناشویی در تغییر باورهای غیر منطقی در دختران و پسران تفاوت معناداری نداشته و یکسان بوده است
ساخت و هنجاریابی آزمون هوش چندگانه گاردنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه:پژوهش بر مبنای نظریه هوش چندگانه گاردنر استواراست که براساس آن می توان روش ها و محتوای مواد آموزشی رادر فرایندیاددهی-یادگیری با نوع وسطح هوشی دانشجویان هماهنگ کرد.هدف:پژوهش حاضر به منظور ساخت و هنجاریابی آزمون هوش چندگانه گاردنر انجام گرفته است.روش: نمونه آماری شامل 811 دانشجو در مقطع کارشناسی رشته های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در نیم سال دوم سال تحصیلی 90- 1389 است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. ابزار پژوهش براساس نظریه گاردنر و پیشینه پژوهش و در مواردی نیز با استفاده از برخی پرسشنامه های موجود ساخته شد. ضریب اعتبار پرسشنامه با استفاده روش آلفای کرونباخ برای هر یک از انواع هوش بین 663/0 تا 824/0 به دست آمد. روایی سازه پرسشنامه براساس تحلیل مولفه های اصلی با چرخش واریماکس انجام گرفت.یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که 1- پرسشنامه مذکور از روایی و اعتبار قابل قبول برخوردار است.2- آزمون t گروه های مستقل نشان داد که جز در مورد هوش بدنی- جنبشی بین دختران و پسران تفاوت معنی دار وجود ندارد. 3- برای هر یک از انواع هوش گاردنر جدول نرم براساس نمره های هوشبهر انحرافی (100=M ، 15=sd) برای هر دو جنس محاسبه و تنظیم شد.بحث و نتیجه گیری: با استفاده از این ابزار می توان انواع هوش دانشجویان را شناسایی کرد و این امر می تواند آغازی برای برنامه ریزی و تصمیم گیری های آینده در امر تعلیم و تربیت باشد.
ارتباط بین کارکردهای اجرایی مغز با تصمیم گیری پرخطر در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تکانشگری و تصمیم گیری پرخطر عامل کلیدی بسیاری از آسیب های فردی-اجتماعی و اختلال های رفتاری است. از طرفی در بسیاری از افراد مبتلا به این آسیب ها به ویژه اعتیاد سابقه اختلال نقص توجه و بیش فعالی گزارش شده است. به نظر می رسد تصمیم گیری نیازمند فرایندهای پایه ای شناختی از جمله حافظه کاری، توجه و کنترل مهاری باشد. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین تصمیم گیری پرخطر با کارکردهای توجهی، حافظه کاری و کنترل مهاری است.
مواد و روش ها: در این پژوهش مقطعی 215 دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1390 با استفاده از آزمون های نوروسایکولوژیک بارت برای بررسی تصمیم گیری پرخطر و آزمونهای اِن بک برای ارزیابی حافظه کاری، استروپ برای بررسی توجه، آزمون عملکرد مداوم برای توجه پایدار، برو/نرو برای بررسی کنترل مهاری مورد ارزیابی قرار گرفتند. از آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط بین کارکردهای اجرایی و تصمیم گیری پرخطر استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که ارتباطی بین تصمیم گیری پرخطر و کارکردهای توجه پایدار، انتخابی و انتقالی و حافظه کاری وجود ندارد(P>0.05). در مقابل بین کارکردهای کنترل مهاری و تصمیم گیری پرخطر ارتباط معنی داری وجود دارد(P<0.01).
نتیجه گیری: دلیل عدم ارتباط معنی دار بین کارکردهای توجهی و تصمیم گیری پرخطر را می توان خاستگاه آناتومیک متفاوت آنان دانست. به نحوی که کارکردهای توجهی در قشر پیش پیشانی خلفی خارجی و تصمیم گیری و کنترل مهاری هر دو در قشر میانی داخلی پیش پیشانی هدایت می شوند. بر اساس یافته های این پژوهش کنترل مهاری پیشگوی مناسبی برای تصمیم گیری پرخطر است و اثر بخشی تقویت آن بر کاهش تصمیم گیری پرخطر برای پژوهش های آتی توصیه می شود.
مقایسه آسیب پذیری فرهنگی و اجتماعی دختران و پسران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: آسیب شناسی و تعیین آسیب پذیری جوانان گام اساسی در مصون سازی آنها در برابر تعییرات ارزشی، فرهنگی و اجتماعی است. تحقیق حاضر درصدد برآمده است تا آسیب پذیریهای فرهنگی و اجتماعی را در بین نوجوانان و جوانان کشور مورد بررسی قرار دهد. روش: تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی و تحلیلی است. جمعیت مورد بررسی با بهرهگیری از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و شامل 1030 نفر از نوجوانان و جوانان شهرهای مختلف کشور بود. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون t استفاده شد. نتایج: نتایج بدست آمده نشان داد که 5/12% از نوجوانان و جوانان مورد بررسی دارای آسیب پذیری زیاد و خیلیزیاد هستند. همچنین ملاحظه شد که در ابعاد عدم رعایت حجاب و پوشش اسلامی، گرایش به اعتیاد، تصور از خود، ارتباط با دوستان ناباب، داشتن نگرش فمینیستی، گرایش به استفاده از ماهواره و رسانههای خارجی، لذت طلبی و مادیگرایی، ارتباط با جنس مخالف، ضعف هویت ملی و نحوه گذران اوقات فراغت در سطح 01/0>p و در غرب گرایی و قانون گریزی در سطح 05/0>p تفاوت معنیداری بین دختران و پسران از نظر میزان آسیب پذیری وجود دارد. بحث: با توجه به جمعیت جوان کشور و با توجه به اینکه آسیبپذیری نوجوانان و جوانان در واقع شروع آسیب پذیری حداقل دو نسل آینده جامعه است توجه بیش از پیش مسئولین امور فرهنگی ضرورت دارد ضمن اینکه در برنامه و اولویت مصون سازی لازم است به نوع تفاوت آسیبپذیری در بین دختران و پسران توجه شود.
پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس مؤلفه های خودتنظیمی در دانش آموزان پایه ی اول دبیرستان های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمال کاری، پدیده ای شایع به ویژه در زمینه تحصیلی است. هدف پژوهش حاضر، تعیین راهبردهای خودتنظیمی پیش بینی کننده اهمال کاری تحصیلی و مشخص کردن تفاوت دختران و پسران در استفاده از راهبردهای خودتنظیمی و اهمال کاری است. از بین دانش آموزان اول دبیرستان های شهر تهران، نمونه ای به حجم 250 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد. دو پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984)، و راهبردهای انگیزشی یادگیری پینتریچ و دی گروت (1991) که قبلاً اعتبار و روایی آن ها احراز شده بود، به روش گروهی و به وسیله آزمودنی ها تکمیل گردید. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که مولفه های ارزش گذاری درونی و بیرونی نسبت به هدف، سازماندهی، راهبردهای خودنظم دهی فراشناختی، مدیریت زمان و مکان مطالعه و تلاش برای خودتنظیمی به طور معناداری پیش بینی کننده اهمال کاری تحصیلی هستند. نتایج آزمون تی مستقل تفاوت معناداری در اهمال کاری میان دختران و پسران نشان نداد، در حالی که آزمون تحلیل واریانس چند متغیری در پاره ای از مولفه های خودتنظیمی این تفاوت را نشان داد. یافته های این مطالعه با یافته های پژوهش های قبلی همخوان است.
تبیین و نقد مبانی فلسفی مفهوم یادگیری در طرح پایدیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین و نقد مفهوم یادگیری در طرح پایدیا است که بر مبنای دیدگاه مورتیمر آدلر مورد بررسی قرار گرفت. برای دست یابی به این هدف از روش توصیفی– تحلیلی استفاده شد. بنابراین، ویژگی های یادگیری در ارتباط با محتوای یادگیری، یاددهی، نقش معلم، فعالانه بودن یادگیری در طرح پایدیا، ارتباط یادگیری با سلامت ذهن و یادگیری مادام العمر و بزرگ سالی تبیین شد. سپس، به مهم-ترین نقاط قوت و ضعف مفهوم یادگیری در بستر پایدیا اشاره شد. بر اساس نتایج این پژوهش، فعالانه بودن یادگیری و در نظر گرفتن محتوایی گسترده برای یادگیری و زمینه سازی برای یادگیری مادام العمر در بستر آموزش مدرسه ای از نقاط قوت طرح پایدیاست. از مهم ترین نقاط ضعف آن نیز می توان به محدود کردن یادگیری در مسیری تک انشعابی و در نظر نگرفتن شاخه های حرفه ای و در نظر نگرفتن هوش عملی در سیر یادگیری اشاره نمود. بر این اساس، یکی از پیشنهادهای مهم این پژوهش برای بهبود یادگیری، استفاده از آموزش های جبرانی و استفاده از الگوهایی مانند الگوهای یادگیری در حد تسلط می باشد.
انسان به منزله مساله ای زبانی (دیدگاه مولانا درباره نقش زبان در تعیین وضعیت روانی و رفتار انسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های مطرح در حوزه روان شناسی هریک بنابر پیش فرض های فلسفی خود، در تبیین رفتار و ماهیت روان انسان بر عوامل متفاوتی تاکید داشته اند. در این میان برخی عمدتاً بر جهان عینی و بیرونی تمرکز و تاکید کرده و عوامل برون ذهنی را عوامل اساسی شکل دهنده رفتار انسان به شمار می آورند و برخی معتقدند انسان در جهان ذهنی و خصوصی تجربیات خویش زندگی می کند که بیشترین تاثیر را بر او دارد. در کنار دو دسته عوامل ذهنی- شخصی و عوامل عینی- بیرونی، می توان به عامل سومی اشاره داشت که در عین استقلال بر هر دو تاثیر گذار است؛ این عامل سوم که امری بین الاذهانی و اجتماعی محسوب می شود، زبان است که اهمیت ویژه ای در هستی انسان و شکل گیری رفتار او دارد؛ از این رو، تحقیق حاضر درصدد آن است که به بررسی دیدگاه مولانا درباره نقش زبان در تعیین وضعیت روانی و رفتار انسان بپردازد. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی و توصیفی - تحلیلی از نوع تحلیل محتواست که به منظور توصیف عینی و کیفی محتوای مفاهیم به صورت نظامدار انجام شده است. در دیدگاه مولانا اساساً ذهن آدمی از زبان او جدا نیست؛ آگاهی انسان همواره ماهیتی کلامی دارد و فعالیت های ذهنی همچون ادراک، اندیشه و شناخت در زبان رخ می دهند. زبان صورت و شکل معنا را مشخص می سازد و افراد تجربه خود از واقعیت را به گونه ای خلاق، از طریق معانی موجود در زبان شکل می دهند. زبان همچنین خیال انسان را تحت سیطره خود قرار می دهد و بر بدن نیز تاثیر می گذارد؛ از این رو می توان گفت که زبان تعیین کننده اصلی وضعیت روانی و رفتار آدمی به شمار می آید و روش بررسی مسائل انسانی، زبان کاوی است. مولانا اهمیت ویژه ای برای زبان مجازی و از جمله استعاره و داستان در دستیابی به معنا قائل است. از نظر او محتوای ذهن و آگاهی انسان می تواند ساختی روایتی داشته باشد. دیدگاه مولانا به زبان و روایت، دیدگاهی واقع گرا است. هستی انسان ساختاری زبانی دارد و آدمی بر اساس شرایط زبانی اش عمل می کند. زبان، جهان سومی است که بین جهان ذهن و جهان عین قرار دارد و ارتباط آن دو را میسر و میان آن ها واسطه گری می کند. از این رو می توان گفت موضوع روانشناسی نه ذهن و فرایندهای ذهنی و نه رفتار، بلکه زبان است. چرا که آنچه ذهن نامیده می شود از زبان جدا نیست و فرایندهای ذهنی در واقع فعالیت های زبانی هستند و عامل اساسی شکل دهنده رفتار، زبان می باشد. پس به منظور دستیابی به سوژه انسانی و شناخت آن، باید ابژه زبان مورد مطالعه قرار گیرد.
بررسی عوامل مؤثر بر مسئولیت پذیری نوجوانان دبیرستانی در خانه و مدرسه
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه نگرش نسبت به شیوه های فرزند پروری و مکان کنترل با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه بین نگرش نسبت به شیوه های فرزند پروری مادر (اقتدار منطقی، استبدادی، آزاد گذاری) و مکان کنترل با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی می پردازد. بدین منظور 398 نفر از دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی و مادران با سواد آنها در منطقه 17 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 77 - 1376 به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چند متغیری (گام به گام) نمایان ساخت که بین نگرش شیوه های فرزند پروری مادر (اقتدار منطقی) و پیشرفت تحصیلی (معدل کل و نمره علوم) رابطه ای مثبت وجود دارد و بین نگرش نسبت به شیوه فرزند پروری مادر (استبدادی) و پیشرفت تحصیلی (معدل کل و نمره علوم، نمره ریاضی) رابطه منفی معنی داری مشاهده نشد. بین نگرش نسبت به شیوه های فرزند پروری مادر (اقتدار منطقی، آزادگذاری، استبدادی) و مکان کنترل دانش آموز رابطه ای معنی دار مشاهده نشد. در نهایت بین مکان کنترل دانش آموز با نمره علوم و معدل کل وی رابطه ای منفی و معنی دار مشاهده شد بین مکان کنترل دانش آموز و نمره ریاضی او رابطه ای مشاهده نشد. نتایج به دست آمده در چارچوبهای نظری مورد بحث قرار گرفته است.
انطباق و بررسی شاخص های روان سنجی پرسشنامه راهبردهای فراشناختی خواندن در میان دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه مفهوم فراشناخت، به عنوان مفهومی متداول در تعلیم و تربیت با پیشرفت تحصیلی انکارناپذیر است. یکی از چالشهای موجود در زمینه مطالعه فراشناخت، سنجش و ارزیابی راهبردها و دانش فراشناختی است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی و انطباق شاخصهای روایی و پایایی پرسشنامه راهبردهای فراشناختی خواندن (مختاری و ریچارد، 2002)، در نمونه ای از دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر بندرعباس بود. آزمودنیهای پژوهش، 297 دانشآموز سال اول متوسطه بودند که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه 30 گویهای راهبردهای فراشناختی خواندن بود. برای بررسی روایی پرسشنامه، از روش تحلیل عاملی اکتشافی توام با چرخش واریماکس استفاده شد. شاخصهای مرتبط با کفایت نمونه و متغیرها جهت تحلیل عاملی رضایتبخش بود. پس از اجرای تحلیل عاملی، سه عامل راهبردهای فراشناختی کلی، حمایتی و حل مساله در زمینه خواندن استخراج شد که حدود 27/59 درصد از واریانس کل راهبردهای فراشناختی خواندن را تبیین میکرد. همچنین بررسی پایایی پرسشنامه نیز ضرایب آلفا برابر با 70/0 و تنصیف برابر با 75/0 را به دست داد. به طور کلی نتایج پژوهش نشان داد که پرسشنامه راهبردهای فراشناختی خواندن، برای سنجش این راهبردها در میان دانشآموزان پسر دوره متوسطه شهر بندرعباس مناسب است و میتواند تا حدودی نیازهای موجود را بر طرف کند.
کیفیت دوستی، تقابل دوستی و تاب آوری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری توانایی انسان در مقابله با رویدادهای ناگوار و آسیب زاست. اما همه افراد به یکسان تاب آور نیستند و تاب آوری می تواند تحت تاثیر عوامل مختلف کاهش و یا افزایش یابد. یکی از این عوامل دوستی است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه کیفیت دوستی، تقابل دوستی با تاب آوری است.
روش : 250 نفر از دانش آموزان (120 پسر و 130 دختر) سال سوم دبیرستان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از نواحی چهارگانه شهر شیراز انتخاب شدند. برای بررسی متغیر های پژوهش از سه پرسشنامه کیفیت دوستی، تقابل دوستی و تاب آوری استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین کیفیت دوستی، تقابل دوستی و تاب آوری رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد. براساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام مؤلفه های صمیمیت و افشای خود، تقابل دوستی، وفاداری و اعتماد و مجاورت قادر به پیش بینی تغییرات تاب آوری هستند. در ارتباط با مؤلفه های کیفیت دوستی، دختران به صورت معناداری در صمیمت و افشای خود و تقابل دوستی بر پسران برتری دارند. همچنین نتایج نشان داد که دختران در استفاده از تاب آوری بر پسران پیشی می گیرند.
نتیجه گیری: کیفیت دوستی و تقابل دوستی توان پیش بینی تاب آوری را دارند. بنابراین تشویق نوجوانان به برقراری چنین دوستی هایی می تواند به ارتقا تاب آوری آنان یاری دهد. همچنین باید توجه داشت که در مؤلفه های کیفیت دوستی، تقابل دوستی و تاب آوری میان دو جنس تفاوت وجود دارد.
بررسی آسیب های شغلی کارمندان شهرداری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های حاضر به منظور تعیین آسیب ها و مشکلات شغلی کارمندان شهرداری شهر اصفهان انجام شده است و جهت سهولت و دقت در امر سنجش، آسیب های شغلی به سه دسته آسیب های درون فردی، بین فردی و فرافردی تقسیم شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کارمندان شاغل مناطق یازده گانه شهرداری در سال 1384-1384 بودند. به منظور اجرای پژوهش نمونه ای 166 نفری (95 کارمند مذکر و 71 کارمند مونث) به طور تصادفی از بین کارمندان انتخاب شدند و با پرسشنامه آسیب شناسی شغلی (محقق ساخته) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سوال های پژوهش حاضر عبارت بود از: 1- مشکلات و آسیب های درون فردی کارمندان شهرداری اصفهان کدام است؟ 2- مشکلات و آسیب های بین فردی کارمندان شهرداری اصفهان کدام است؟ 3- مشکلات و آسیب های فرافردی کارمندان شهرداری اصفهان کدام است؟ داده ها با نرم افزار SPSS-9 تحلیل شد و نتایج زیر به دست آمد:
یافته ها نشان دهنده وجود آسیب مندان در حیطه مشکلات درون فردی، در طبقه آسیب های عاطفی در مورد کسل کننده و بی روح بودن محیط است. در حیطه آسیب ها و مشکلات بین فردی یافته ها حاکی از وجود آسیب در طبقه آسیب های ارتباط با ارباب رجوع در موارد عجول بودن، توهین کردن، تفاوت سطح فرهنگی و تحصیلی و ناآشنایی ارباب رجوع با قوانین اداری است همچنین در حیطه مشکلات فرافرادی در طبقه سیاست های سازمان در موردهای عدم استقبال از پیشنهادات کارمندان و انتقاد از کارمندان به شیوه غلط آسیب وجود دارد. همچنین کارمندان در تمامی موارد مرتبط با طبقه حقوق، مزایا و امنیت شغلی دچار آسیبند و در طبقه نقش های شغلی در مورد مناسب نبودن افراد برای پست های محوله و در طبقه تاثیر کار بر بیماری افراد در مورد تشدید یک یا چند بیماری جسمی آسیب جدی نشان دادند.
مشکلات روانی- اجتماعی دختران نوجوان مبتلا به دیابت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
چکیده مقدمه: دوره نوجوانی از آن جهت یکی از بحرانی ترین دوران زندگی فرد بشمار می رود که فرد در مرحله عبور از مرز کودکی به مرحله نوینی است که عمیق ترین تغییرات شخصیتی و فیزیولوژیک را به همراه دارد. اغلب نوجوانان مشکلات هیجانی، رفتاری و اجتماعی را تجربه می کنند. دیابت نوع 1 با ایجاد تغییرات دائمی در زندگی تاثیر منفی در کیفیت زندگی نوجوانان دارد. روش: در این مطالعه کیفی، تعداد 20 دختران نوجوان مبتلا به دیابت عضو انجمن دیابت آذربایجانغربی و مراجعه کننده به درمانگاههای دیابت شهر ارومیه با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف مورد مطالعه قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق انفرادی و تشکیل گروههای متمرکز و تجزیه و تحلیل به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. نتایج: هفت طبقه و محور مربوط به مشکلات روانی- اجنماعی از مفاهیم استخراج گردید. این مشکلات که مربوط به آینده، زندگی توام با دیابت، مراقبت و درمان، خانواده، جامعه، امور تحصیلی- آموزشی، تغذیه و فعالیت بودند، همانند مانع در برابر کنترل دیابت و زندگی مطلوب عمل می کردند. نتیجه گیری: با توجه به ویژه گی سنی نوجوانان و ماهیت مزمن بیماری و نگاه جامعه و خانواده به بیماری دیابت، ضروری است با مداخلات مناسب و اصلاح الگوهای سازگاری در این نوجوانان از مشکلات اجتماعی- روانی و بروز رفتارهای پاتولوژیک این نوجوانان آینده ساز جلوگیری شده و کیفیت زندگی آنها ارتقاء یابد.
مقایسه کیفیت زندگی، تنیدگی و سلامت روان در معتادان و غیرمعتادان مبتلا به HIV و افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه : هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی مقایسهای کیفیت زندگی، تنیدگی و سلامت روان در معتادان و غیرمعتادان مبتلا به HIV و افراد سالم بود. روشها: 30 معتاد مبتلا به HIV و 30 غیرمعتاد مبتلا به HIV از مراکز مراقبت از بیماران HIV و 30 فرد سالم از پارکهای شهر تهران از طریق روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. نمونهها با پرسشنامه محققساخته، پرسشنامه کیفیت زندگی، پرسشنامه رویدادهای زندگی پیکل و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) ارزیابی شدند. نتایج با استفاده از تحلیل واریانس تکمتغیری و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد. یافتهها: کیفیت زندگی و سلامت روان در معتادان مبتلا به HIV پایینتر از غیرمعتادان مبتلا به HIV و در غیرمعتادان مبتلا به HIV پایینتر از افراد سالم بود. همچنین، میزان تنیدگی در معتادان مبتلا به HIV بالاتر از غیرمعتادان مبتلا به HIV و در غیرمعتادان مبتلا به HIV بالاتر از افراد سالم بود.
نتیجهگیری: تشخیص عفونت HIV در کنار اعتیاد، به دلایل مختلفی همچون برچسبهای اجتماعی، نامعلوم بودن وضعیت بیماری و عدم درمان قطعی، میتواند مشکلات جسمانی، روانی و اجتماعی شدیدتری را به مشکلات و دردهای بیمار بیافزاید."
تأثیر آموزش راهبردهای شناختی وفراشناختی بر افزایش یادگیری و یادداری متون درسی مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر افزایش یادگیری و یادداری سه نوع درس مطالعات اجتماعی، فیزیک و زبان انگلیسی سال اول متوسطه بود.
روش: از روش نیمه تجربی و طرح گسترش یافته گروه های کنترل نابرابر استفاده شد. آزمودنی ها 270 دانش آموز پسر سال اول دبیرستان بودند که به وسیله معلمانشان انتخاب و در قالب دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل در هر درس (در مجموع شش گروه آزمایشی و سه گروه کنترل) به صورت تصادفی نامگذاری شدند. طی 10 جلسه به گروه آزمایشی اول راهبردهای شناختی و به گروه آزمایشی دوم راهبردهای فراشناختی آموزش داده شد. گروه کنترل در زمینه مشاهدات مربوط به اجرای پیش آزمون ها، پس آزمون ها و آزمون های نگهداری (پس از یک ماه) با دو گروه آزمایشی مقایسه گردید. اثرمندی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی به طور جداگانه برای متون آسان و دشوار درس ها بنا به تشخیص معلمان بررسی شد.
یافته ها: آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی تقریبا در تمام موارد بر درس مطالعات اجتماعی موثر بود و موجب افزایش عملکرد تحصیلی یادگیرندگان هم در افزایش یادگیری و هم در افزایش یادداری شد. آموزش راهبردهای شناختی در درس فیزیک از آموزش راهبردهای فراشناختی موثرتر بود. آموزش این راهبردها در درس زبان انگلیسی تاثیر قابل توجهی نداشت.
نتیجه گیری: آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی به یادگیرندگان در افزایش میزان یادگیری و یادداری درس ها تاثیر قابل توجهی دارد و لذا معلمان باید در آموزش این راهبردها به یادگیرندگان به ویژه افراد ضعیف، بکوشند.
کمیسازی و سنجش سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش فراهم ساختن زمینه ای برای کمیسازی و سنجش سبک زندگی اسلامی است. با مطالعه روشمند متون اسلامی و روان سنجی، پرسش نامه ای 135 سؤالی تهیه شد. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه اصفهان و طلبه های حوزه علمیه قم در سطح کارشناسی بوده اند. سیصد نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و دو آزمون «سبک زندگی اسلامی (محقق ساخته)» و «جهت گیری مذهبی» روی آنها اجرا شده است. داده ها، با روش تحلیل عاملی، آلفای کرونباخ و تحلیل مانوا، تحلیل شده و نتایج نشان میدهد که آزمون سبک زندگی اسلامی از پایائی «786/.» بهره مند است. نتایج تحلیل عوامل نیز روائی و ساختار عاملی مناسبی را نشان میدهد. روائی هم زمانِ آن با آزمون جهت گیری مذهبی نیز از طریق ضریب همبستگی پیرسون (644/.)، به دست آمد این پژوهش نشان میدهد که سبک زندگی اسلامی قابل کمی شدن است و آزمون ساخته شده، ویژگیهای روان سنجی لازم را دارد.
مقایسه اثربخشی درمان های مواجه سازی – جلوگیری از پاسخ و فلوکسیتن در بهبود مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه میزان اثر بخشی مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ و فلوکسیتن در بیماران وسواسی – اجباری است. آزمودنی های پژوهش را 45 بیمار وسواسی – اجباری که به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ، فلوکسیتن و لیست انتظار جای داده شده بودند، تشکیل می دادند. آزمودنیهای سه گروه در متغیرهای سن، جنس سطح تحصیلات و وضعیت تاهل همتاسازی شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های وسواسی-اجباری مادزلی، افسردگی و اضطراب بک استفاده شد نمرات به دست آمده از ارزیابیها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و دو ماه بعد از پس آزمون) به کمک آزمونهای آماری تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه و آزمون تعقیبی T توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در کاهش علایم وسواسی، مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ فقط در بلند مدت اثر درمانی بیشتری نسبت به فلوکسیتن دارد (P<0.05). همچنین مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ در هر دو دوره کوتاه مدت و بلند مدت تفاوت معنی داری با گروه لیست انتظار دارد (P<0.01)، اما فلوکسیتن فقط در کوتاه مدت تفاوت معنی داری با گروه لیست انتظار دارد (p<0.05). در کاهش علایم افسردگی بیماران وسواسی- اجباری هم فلوکسیتن اثر درمانی بیشتری نسبت به مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ در کوتاه مدت (P<0.01) و بلند مدت 0.05 دارد. همچنین این تفاوت بین فلوکسیتن و گروه لیست انتظار در کوتاه مدت و بلند مدت معنی دار است (P<0.01). در کاهش علایم اضطراب بیماران وسواسی- اجباری هم بین هیچ کدام از گروهها تفاوت معنی داری وجود ندارد.
رابطه بین تیپ شخصیتی و سبک های حل مسئله در کارکنان دانشگاه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه تیپ های شخصیت با سبک های حل مسئله در کارکنان دانشگاه تهران بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و علی- مقایسه-ای بود. 191 نفر از کارکنان جهاد دانشگاهی تهران به فرم Mتیپ نمای مایرز بریگز (بریگز و بریگز،1990)، پرسشنامه سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) و یک پرسشنامه جمعیت-شناختی محقق ساخته پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروه های مستقل، تحلیل واریانس یک راهه به همراه آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. یافته ها نشان دادند که تیپ کلی نمونه حاضر برونگرای حسی با قضاوت تفکری است. رابطه بین ترجیحات برونگرایی، تفکری و قضاوتی با سبک-های حل مسئله سازنده مثبت و با سبک-های حل مسئله غیرسازنده منفی بود و رابطه بین ترجیحات درونگرایی، احساسی و ادراکی با سبک های حل مسئله سازنده منفی و با سبک های حل مسئله غیرسازنده مثبت بود. مردان نسبت به زنان کمتر از سبک حل مسئله غیرسازنده استفاده می کردند. افراد 44-33 ساله نسبت به افراد 33-21 ساله کمتر از سبک حل مسئله غیرسازنده استفاده می نمودند. افراد متاهل نسبت به افراد مجرد بیشتر از ترجیحات حسی، تفکری و قضاوتی و به تبع آن بیشتر از سبک حل مسئله سازنده استفاده می کردند. هم چنین با افزایش سطح تحصیلات استفاده از سبک حل مسئله غیرسازنده کاهش می یافت. نتیجه گیری: به طور کلی افراد هر چه برونگراتر، تفکری-تر و قضاوتی تر باشند، احتمال بیشتری دارد که از سبک حل مسئله سازنده استفاده کنند.