ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
۵۶۱.

Comparison of the Effectiveness of Cognitive-Behavioral Couple Therapy and Schema Therapy on Improving Communication Patterns in Couples Affected by Domestic Violence(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Schema therapy cognitive-behavioral couple therapy Communication Patterns in Couples Domestic Violence

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۶۴
Objective: This study aimed to compare the effectiveness of Schema Therapy and Cognitive-Behavioral Couple Therapy (CBCT) in improving communication patterns among couples affected by domestic violence. Methods and Materials: The study employed a quasi-experimental pretest-posttest design with a control group. The statistical population consisted of couples affected by domestic violence who referred to counseling centers in Tehran. A total of 45 participants were selected using simple random sampling and assigned to two experimental groups (Schema Therapy and CBCT) and one control group, each containing 15 participants. Data were collected using the Communication Patterns Questionnaire (Christensen & Salavy, 1984) and analyzed using multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and Tukey’s post hoc test with SPSS version 26. Each intervention included 10 weekly sessions tailored to the specific therapeutic model. Findings: The MANCOVA results indicated statistically significant differences between groups in all three communication pattern dimensions: mutual constructive communication (F = 8.043, p < .01), mutual avoidant communication (F = 2.222, p < .05), and demand/withdraw communication (F = 1.068, p < .05). Tukey’s post hoc test revealed that Schema Therapy was significantly more effective than CBCT in improving mutual constructive communication (mean difference = 2.40, p = .006), reducing mutual avoidance (mean difference = 0.13, p = .000), and decreasing demand/withdraw patterns (mean difference = -1.00, p = .000). Conclusion: These findings suggest that Schema Therapy may offer deeper and more sustainable improvements in relational functioning by targeting underlying maladaptive schemas contributing to dysfunctional communication.
۵۶۲.

تدوین مدل معادلات ساختاری تاب آوری براساس انعطاف پذیری شناختی وتنظیم شناختی هیجان با میانجی گری صمیمیت و سازگاری زناشویی در پرستاران شاغل در بیمارستان

کلیدواژه‌ها: تاب آوری انعطاف پذیری تنظیم هیجان صمیمیت سازگاری پرستاران زن متأهل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۵۵
مقدمه: تاب آوری به عنوان مؤلفه ای که نقش مهمی درتحمل سختی های محیط شغلی و زناشویی دارد شناخته می شود؛ لذا به عنوان سازه اصلی شخصیت شناسایی شده؛ بنابراین شناسایی متغیرهایی که بتوانند تاب آوری را پیش بینی نمایند مهم است. هدف: هدف تدوین مدلی برای تاب آوری با استفاده از متغیرهای انعطاف پذیری شناختی و تمایز یافتگی خود با میانجی گری صمیمیت و سازگاری زناشویی بود. ُ روش: پژوهش حاضر کمی و با روش توصیفی- همبستگی است. جامعه پژوهش شامل پرستاران زن متأهل شاغل در مراکز درمانی و بیمارستان های دولتی که در سال 1401 مشغول به کار در شهر کرج بودند که از بین 2938 پرستار (400 نمونه) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه های تاب آوری کانور و دیویدسون(2003)، انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال(2010)، تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (2003)، صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) و سازگاری زناشویی لاک -والاس(1993) در از نرم افزار SPSS24 و AMOS26 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: ضریب مسیر غیر مستقیم بین انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری از طریق صمیمیت زناشویی (248/0) معنادار است. ضریب مسیر غیر مستقیم بین تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری از طریق صمیمیت زناشویی(352/0) معنادار است. ضریب مسیر غیرمستقیم بین انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری از طریق سازگاری زناشویی(899/1) معنادار است. ضریب مسیر غیرمستقیم بین تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری از طریق سازگاری زناشویی(202/0) معنادار است. نتیجه گیری: افزایش انعطاف پذیری شناختی و تنظیم شناختی هیجان بر تاب آوری تأثیرگذار است؛ بنابراین پیشنهاد می شود به متغیرهای شناختی، هیجانی و عاطفی این قشر توجه ویژه شود.
۵۶۳.

The Role of Body Image, Marital Satisfaction, and Happiness in Predicting Sexual Desire Among Married Women: A Correlational Study(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Body image happiness Marital satisfaction Sexual desire

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۸
Objective: This study aimed to explore how body image, marital satisfaction, and happiness influence the sexual desire of married women. Methods:  Conducted as a descriptive correlational study, it involved 286 married women who visited pre-divorce counseling centers at the Bojnord General Prosecutor's Office in 2023. These participants, selected through convenience sampling, were summoned due to their husbands' complaints of non-compliance with conjugal rights. Data collection tools included the Body Image Questionnaire (Fisher), Oxford Happiness Questionnaire (Argyle et al.), Enrich Couple Scale (Olson), and Hollander Sexual Desire Questionnaire. Results: The analysis, which used correlation and stepwise multiple regression, revealed significant positive correlations between positive body image, marital satisfaction, happiness, and sexual desire (p < 0.05). Specifically, body image explained 39% of the variance in sexual desire, marital satisfaction accounted for 30%, and happiness accounted for 35%. Conclusion: The findings suggest that enhancing body image, marital satisfaction, and happiness could significantly boost sexual desire in married women, indicating that targeted interventions in these areas may be beneficial.
۵۶۴.

مدل یابی اشتیاق تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی گری ارزش ذاتی تکلیف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیازهای بنیادین روان شناختی ارزش ذاتی تکلیف اشتیاق تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۴
هدف پژوهش حاضر تبیین اشتیاق تحصیلی براساس نیازهای روان شناختی و ارزش ذاتی تکلیف در قالب یک مدل علی بود. روش پژوهش، همبستگی و از نوع روش تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر شیراز در سال تحصیلی 1400-1401 بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 245 دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه های نیازهای بنیادی روان شناختی لاگاردیا و همکاران (2000)، ارزش تکلیف پینتریچ و همکاران (1991) و اشتیاق تحصیلی گونیوس و کوزو (2015) بودند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام شد. جهت اعتبار پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج حاکی از اعتبار مطلوب ابزارها بود. نتایج تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که مدل پیشنهادی برازش مناسب داشت و تأثیر نیازهای بنیادین روان شناختی بر ارزش ذاتی تکلیف (01/0P) و اشتیاق تحصیلی (01/0P) و همچنین تأثیر ارزش ذاتی تکلیف بر اشتیاق تحصیلی (01/0P) مثبت و معنادار بود. همچنین نقش واسطه گری ارزش ذاتی تکلیف نیز معنادار (01/0P) بود. با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که نیازهای بنیادین روان شناختی و ارزش ذاتی تکلیف از پیشایندهای مهم اشتیاق تحصیلی هستند.
۵۶۵.

رابطه آسیب های دوران کودکی و محیط بی اعتبارساز با پرخوری افراطی: مدل یابی میانجیگری ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناگویی هیجانی محیط بی اعتبارساز آسیب های دوران کودکی نشانه های پرخوری افراطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۸
هدف اصلی این پژوهش آزمونِ میانجیگری ناگویی هیجانی در رابطه محیط بی اعتبار ساز و آسیب های دوران کودکی با نشانه های پرخوری افراطی بود. در این پژوهش همبستگی از جامعه آماری دانشجویان زن و مرد دانشگاه آزاد واحد تهران شمال در سال تحصیلی 1403-1402 تعداد 493 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994)، پرسشنامه آسیب های دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003)، مقیاس محیط ناارزنده سازِ کودکی (مانفورد و همکاران، 2007) و مقیاس پرخوری (گورمالی و همکاران، 1982) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از مدل یابی معادله ساختاری در محیط نرم افزار ایموس انجام شد. یافته ها نشان داد اثر مستقیم آسیب های دوران کودکی بر پرخوری افراطی ، اثر مستقیم محیط بی اعتبارساز بر پرخوری افراطی و اثر مستقیم محیط بی اعتبار ساز بر ناگویی هیجانی معنی دار نبود . در نهایت، اثر غیرمستقیم آسیب های دوران کودکی بر پرخوری افراطی از طریق ناگویی هیجانی، معنی دار و از اثر غیرمستقیم محیط بی اعتبارساز بر پرخوری افراطی از طریق ناگویی هیجانی، غیرمعنی دار بود. در مجموع، نتایج نشان داد که تجارب آسیب زای دوران کودگی از طریقِ تسهیل ناتوانی در شناسایی و توصیف هیجان های فردی، احتمال استفاده از رفتارهای خوردن ناایمن را به مثابه یک پاسخ هیجانی، افزایش می دهد.
۵۶۶.

نقش اجتناب تجربه ای و پریشانی روانشناختی در پیش بینی همجوشی شناختی دانشجویان روانشناسی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: اجتناب تجربه ای پریشانی روانشناختی همجوشی شناختی دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۸
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش اجتناب تجربه ای و پریشانی روانشناختی در پیش بینی همجوشی شناختی دانشجویان روانشناسی شهر اصفهان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه های آزاد شهر اصفهان بود. نمونه گیری به صورت در دسترس انجام گرفت و با توجه به حداقل حجم نمونه برای پژوهش های همبستگی که تعداد 50 نفر می باشد، 100 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پذیرش و عمل(اجتناب تجربه ای)- نسخه دوم (AAQ-II) (بوند و همکاران،2007) و پرسشنامه پریشانی روانشناختی (کسلر و همکاران،2003) و پرسشنامه همجوشی شناختی (گیلاندرز و همکاران،2010) بودند. یافته ها نشان داد که نقش اجتناب تجربه ای و پریشانی روانشناختی در پیش بینی همجوشی شناختی دانشجویان روانشناسی شهر اصفهان، تایید می گردد و با توجه به یافته های پژوهشی اجتناب تجربه ای و پریشانی روانشناختی پیش بینی کننده همجوشی شناختی در دانشجویان روانشناسی دانشگاه های آزاد شهر اصفهان می باشند.
۵۶۷.

مقایسه اثربخشی غنی سازی ازدواج بر اساس زوج درمانی شناختی-رفتاری تقویت شده و زوج درمانی هیجان مدار بر رضایت زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: رضایت زناشویی زوج درمانی شناختی - رفتاری تقویت شده زوج درمانی هیجان مدار غنی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۵
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی غنی سازی ازدواج بر اساس زوج درمانی شناختی-رفتاری تقویت شده و زوج درمانی هیجان مدار بر رضایت زناشویی زوجین بود. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر مبنای طرح پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زوجین دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره در اصفهان در سال 1402 تشکیل دادند که تعداد 45 زوج به عنوان نمونه به صورت هدفمند بر اساس ملاک های ورود به مطالعه انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان یکبار پیش از مداخله، یکبار بعد از مداخله و یکبار در دوره پیگیری به پرسشنامه رضایت زناشویی فانک و راگ (2007)پاسخ دادند. هر کدام از گروه های آزمایش جداگانه یکی از رویکردهای غنی سازی(شناختی-رفتاری تقویت شده و هیجان مدار) برای آنها 9 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یکبار اجرا شد، در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-26 با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند.یافته های پژوهش نشان داد هر دو رویکرد بر روی رضایت زناشویی تأثیر معنادار داشته است (p<0/05). و تفاوت معناداری بین دو رویکرد در افزایش رضایت زناشویی مشاهده نشد (p>0/05). بنابراین می توان نتیجه گرفت از دو رویکرد فوق می توان برای افزایش رضایت زناشویی زوجین استفاده نمود.
۵۶۸.

تأثیر بازی درمانی دلبستگی محور بر کارکرد تأملی والدین و تنظیم هیجانی کودکان دارای مشکلات برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی دلبستگی محور کارکرد تاملی والدین تنظیم هیجانی مشکلات برونی سازی شده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۵
پژوهش حاضر، به منظور بررسی تأثیر بازی درمانی دلبستگی محور بر کارکرد تأملی والدین و تنظیم هیجانی کودکان دارای مشکلات برونی سازی شده انجام شد. این پژوهش ازلحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و ازلحاظ روش ازنوع مطالعات تک آزمودنی است. جامعه پژوهش را کودکان 8-6 سال دارای مشکلات برونی سازی شده ساکن شهر یزد تشکیل دادند که از بین آنها به شیوه مبتنی بر هدف 3 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل سیاهه رفتاری آخنباخ (2001)، پرسشنامه کارکرد تأملی والدین لویتن (2017) و سیاهه تنظیم هیجان (1995) بود. برنامه مداخله دلبستگی شامل 8 جلسه یک ساعته بازی درمانی دلبستگی محور با حضور مادر و کودک بود. آزمودنی ها در دو متغیر کارکرد تأملی و تنظیم هیجانی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها حاکی از اثربخشی قابل ملاحظه بازی درمانی دلبستگی محور بر بهبود کارکرد تأملی والدین و تنظیم هیجانی کودکان دارای مشکلات برونی سازی شده است. درنتیجه حضور مفاهیم دلبستگی در بازی درمانی منجر به بهبود تعامل مادر و کودک، تغییر سبک دلبستگی و افزایش حساسیت مادر نسبت به نیازها و احساسات کودک می شود و بدین ترتیب افزایش کارکرد تأملی والدین و کاهش مشکلات تنظیم هیجانی در کودکان انتظار می رود. شیوه نامه دلبستگی محور برای مراکز آموزشی و بالینی مورد توجه قرار گیرد.
۵۶۹.

بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و فرسودگی شغلی معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری روانشناختی فرسودگی شغلی ویژگی های شخصیتی معلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۴۵
زمینه: مطالعات نشان داده است که ویژگی های شخصیتی نقش مهمی در پیش بینی فرسودگی شغلی معلمان ایفا می کنند، اما مکانیسم های میانجی این رابطه هنوز به طور کامل شناخته نشده است. انعطاف پذیری روانشناختی به عنوان یک متغیر میانجی پتانسیل دارد تا تأثیر ویژگی های شخصیتی بر فرسودگی شغلی را تنظیم کند؛ با این حال، پژوهش های محدودی در این زمینه انجام شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی های شخصیتی و فرسودگی شغلی با میانجی گری انعطاف پذیری روانشناختی معلمان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان ابتدایی در حال تدریس مدارس دولتی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل بود. تعداد 312 معلم به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه های فرسودگی شغلی (ماسلاچ، 1981)، ویژگی های شخصیتی (مک کری و کاستا، 1992) و انعطاف پذیری روانشناختی (هیز و همکاران، 2004) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزارهای spss نسخه 27 و mplus نسخه 8/3 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد روان رنجورخویی، برون گرایی، توافق پذیری، وظیفه شناسی و انعطاف پذیری روانشناختی دارای اثر مستقیم بر فرسودگی شغلی هستند؛ اما تأثیر مستتقیم گشودگی بر فرسودگی شغلی تأیید نشد (05/0 >P). همچنین تأثیر مستقیم پنج ویژگی شخصیتی بر انعطاف پذیری روانشناختی تأیید شد. تحلیل روابط غیرمستقیم نشان داد که روان رنجورخویی و وظیفه شناسی با میانجی گری انعطاف پذیری روانشناختی بر فرسودگی شغلی اثر دارند اما اثر غیر مستقیم برون گرایی، توافق پذیری و گشودگی معنادار نشد. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه می توان گفت برنامه های مداخله ای که بر روی افزایش انعطاف پذیری روانشناختی تمرکز دارند می توانند در پیشگیری از فرسودگی شغلی و تقویت سلامت روانی معلمان مؤثر باشند. همچنین، شناسایی ویژگی های شخصیتی مثبت، مانند برون گرایی و توافق پذیری، می تواند به مدارس کمک کند تا محیط کاری مناسب تری برای معلمان ایجاد کنند و از فرسودگی جلوگیری کنند.
۵۷۰.

تحلیل کیفی نیازهای زیربنایی چرخه های تعاملی هیجانی زوجین ساکن شهر یزد: یک مطالعه تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیاز چرخه هیجانی تعامل زوجین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۵۱
زمینه: حالات خلقی یک شریک، توانایی انتقال هیجانی به شریک دیگر را دارند که می تواند در یک چرخه تعاملی رخ دهد، و این تعاملات می توانند تحت تأثیر نیازهای مختلف قرار بگیرند. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نیازهای زیربنایی چرخه های تعاملی هیجانی زوجین ساکن شهر یزد به صورت تحلیل محتوای کیفی بود. روش: روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوای عرفی بود. جامعه آماری شامل زوجین با سن بین ۲۰ تا ۴۵ سال و ساکن شهر یزد بود. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و تا رسیدن به حد اشباع، ۲۷ زوج در یک مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته شرکت کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش ۵ مرحله ای گرانهایم و لاندمن (۲۰۰۴) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل محتوای داده ها در پاسخ به سؤال پژوهش به شناسایی ۶ مقوله اصلی منجر شد که عبارت بود از: صمیمت شناختی-هیجانی، صمیمیت جنسی، صمیمیت زمانی، نیاز به مراقبت و حمایت، نیاز به تعهد و نیاز به آزادی. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که راهکارهای بهبود چرخه های تعاملی هیجانی در روابط زوجین شامل درک عمیق تر از نیازهای زیربنایی هر زن و مرد، ارتقاء ارتباط و ارائه حمایت متقابل برای تأمین این نیازها، و استفاده از تکنیک های مؤثر مانند مشاوره زناشویی یا آموزش مهارت های ارتباطی می باشد. این راهکارها می توانند بهبود رضایت و تطابق در روابط زناشویی را تسهیل و تقویت نمایند.
۵۷۱.

آسیب شناسی سندروم زنان کتک خورده و ارایه مدل مفهومی جهت تعیین عوامل موثر بر خشونت های خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سندرم زنان کتک خورده خشونت خانگی علی زنان پژوهش ترکیبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۵۲
زمینه: خش ونت نسبت به زن ان یک بحران جهانی قلمداد می شود که خشونت خانگی علیه زنان شایع ترین شکل آن است و عوارض اجتماعی، روانی و اقتصادی زیادی را در قالب سندروم زنان کتک خورده برای زنان به همراه دارد. هدف: پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر خشونت علیه زنان و شکل گیری سندروم زنان کتک خورده و همچنین طراحی و اعتبار سنجی مقیاس برامده از آن انجام گرفت. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده های میدانی و از نظر روش از نوع آمیخته (کمی - کیفی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی صاحب نظران حوزه خانواده و در بخش کمی زنان 25 تا 65 ساله مراجعه کننده به مراکز مشاوره و دادگاه های خانواده مشهد بودند. نمونه آماری در بخش اول 13 نفر از صاحبنظرن و در بخش دوم 384 نفر از زنان بودند. پس از طبقه بندی و تلخیص، تجزیه و تحلیل داده های کیفی با نرم افزار MaxQDA و داده های کمی از طریف آمور توصیفی و در بخش کیفی از طریق محاسبه پایایی ترکیبی و روایی واگرا و هم گرا (AVE) انجام گرفت. یافته ها: در بخش کیفی از طریق تحلیل محتوا تعداد 6 عامل اصلی (فردی، فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و روانی – عاطفی) در بروز خشونت خانگی علیه زنان شناسایی شد. بر اساس این 6 عامل، 36 گویه جهت سنجش عوامل مرتبط با خشونت خانگی علیه زنان طراحی و پرسشنامه مذکور در بین 384 نفر از جامعه آماری توزیع و جمع آوری شد. یافته ها پژوهش نشان داد که مولفه های شش گانه از پایایی، روایی هم گرا و روایی واگرای مطلوبی برخوردار بودند. نتایج آزمون فریدمن و بررسی میانه نیز نشان داد که از بین مولفه های پرسشنامه عامل روانی – عاطفی بیشترین اهمیت و عوامل خانوادگی کمترین اهمیت را در خشونت خانگی علیه زنان داشتند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های مقاله حاضر عوامل فردی که ریشه در رشد قبلی زوجین دارد می تواند بیشترین تأثیر را در خشونت خانگی علیه زنان داشته باشد، از همین رو توجه به رشد مطلوب پیش از ازدواج تا حدود زیادی می تواند از بروز آن پیشگیری نماید. همچنین پرسشنامه طراحی شده در پژوهش حاضر ابزار مناسبی برای سنجش میزان خشونت خانگی علیه زنان به شمار می رود.
۵۷۲.

بررسی عوامل فرهنگی بسترساز روابط زناشویی مثبت با همسر از دیدگاه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عوامل فرهنگی روابط زناشویی مثبت دیدگاه زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۲
هدف از پژوهش حاضر، بررسی عوامل فرهنگی بسترساز روابط زناشویی مثبت با همسر از دیدگاه زنان بود. جامعه پژوهش تمامی متون فرهنگی و روان شناختی زنان بود. نمونه پژوهش متون مرتبط با عوامل فرهنگی و روابط مثبت زناشویی از دید گاه زنان بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بود. جهت گردآوری متون مرتبط با موضوع، از روش کتابخانه ای استفاده شد و سپس به تحلیل اطلاعات و داده ها پرداخته شد. نتایج یافته ها 9 عامل فرهنگی را شناسایی کرد. این عوامل شامل ارزش های سنتی، الگوهای ارتباطی، نگرش به جنسیت، فشارهای اجتماعی، رسانه، انتظارات از نقش مادری، تحصیلات، نگرش دینی و تربیت خانوادگی بود. هم چنین یافته ها نشان داد که عوامل فرهنگی تأثیر زیادی بر کیفیت روابط زناشویی مثبت دارند که این تأثیر اغلب از طریق ارزش های سنتی، الگوهای ارتباطی، نگرش به جنسیت، فشارهای اجتماعی، رسانه، انتظارات از نقش مادری، تحصیلات، نگرش دینی و تربیت خانوادگی شکل می گیرد. این عوامل از جمله عوامل فرهنگی کلیدی هستند که می توانند روابط زناشویی را تسهیل یا محدود کنند. به عبارتی شناخت عمیق و جامع از عوامل فرهنگی بسترساز روابط زناشویی مثبت از دیدگاه زنان می تواند به طراحی برنامه های آموزشی، مشاوره ای و رسانه ای مؤثر در جهت تقویت روابط زناشویی کمک کند.
۵۷۳.

Investigating the effectiveness of repeated and intensified bifrontal transcranial direct current stimulation (tDCS) on the improvement of love trauma syndrome in romantic relationship breakup: A case report(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: DLPFC love trauma Romantic relationship breakup Transcranial direct current stimulation

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۴۱
Objective: Experiencing stress and emotional disturbances due to ending and separating from a romantic relationship is one of the most painful events for some people. We aimed to evaluate a repetitive transcranial direct current stimulation (tDCS) protocol on a girl experiencing an unmarried relationship break-up.Methods: We aimed to evaluate a tDCS protocol to the left dorsolateral prefrontal cortex (DLPFC) (10 sessions, 2 mA current intensity for 20 minutes, one session each day) on a girl experiencing an unmarried relationship break-up (In Iran, the year 2022). In order to evaluate the effect of this protocol, the assessment of love trauma (Love Trauma Inventory (LTI), depression (Beck Depression Inventory (BDI-II), anxiety Hamilton Anxiety Rating Scale (HAM-A), Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ) and Positive and Negative Affect Schedule (PANAS) was done at different time intervals, before and after the intervention and follow-up.Results: Repetitive tDCS stimulation protocol with left anodal/right cathodal DLPFC montage may effectively reduce emotional disturbances after the experience of separating from a romantic relationship and lead to improved mood.Conclusion: In order to generalize the introduced stimulation protocol, it is necessary to investigate more in large groups of people who have experienced a romantic relationship breakup.
۵۷۴.

Design and validation of pessimism questionnaire in married people(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Design Validation pessimism questionnaire married people

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۵۰
Objective: The present study was conducted with the aim of designing and validating a pessimism questionnaire in married people.Methods: The research method was based on the applied objective and the mixed research method (qualitative-quantitative). The socio-statistics of the research were all professors and experts of clinical psychology and family counselors of Ardabil province in 2022. Among the statistical population, 15 people (11 men and 4 women) were selected based on the principle of opinion saturation as a statistical sample of the qualitative part, and 250 people (136 men and 114 women) were selected as a sample of the quantitative part as a non-random sampling available (easy access) became Interviews and researcher-made questionnaires were used to collect information. Thematic analysis was used with MAXQDA 2018 software to code the interview texts. Additionally, Cronbach's alpha method, construct validity (convergent and discriminant validity), and partial least squares (PLS) were used to analyze the data from the researcher-made questionnaire using SPSS and SmartPLS software.Results: The results indicated that the reliability and validity of the structure (convergence and divergence) were confirmed at an excellent level, and then the confirmatory factor analysis models were confirmed both in the mode of standard coefficients and the mode of absolute significance (p<0/05). Based on the results of this research, it is suggested that due to the innovation of this questionnaire, this questionnaire should be administered to couples before marriage in counseling centers and psychotherapy under the supervision of experienced professors with university experience and couples with pessimism problems before starting life.Conclusion: The joint should be examined and treated during effective protocols to prevent the problems caused by pessimism, which sometimes leads to the disintegration of the joint life if it is aggravated.
۵۷۵.

اثربخشی آموزش مثبت نگری بر انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مثبت نگری انعطاف پذیری شناختی تاب آوری دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۹ تعداد دانلود : ۷۲۷
زمینه: نوجوانی با مخاطرات ویژه دوران بلوغ و بحران های اجتماعی، می تواند زمینه را برای بروز و یا تشدید مشکلات روانشناختی فراهم سازد؛ از آنجایی که این دوران مرحله ای حساس و سرنوشت ساز است، بهره گیری از رویکردهای آموزشی و درمانی در جهت افزایش سطح انعطاف پذیری و تاب آوری در برابر مشکلات اهمیتی ویژه ای دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری بر انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری دانش آموزان انجام شد. روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی از نظر روش نیمه آزمایشی از سری طرح های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه پژوهش 42 نفر از دانش آموزان دختر پایه یازدهم شهر تهران بود که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال،2010) و تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جمع آوری شد. گروه آزمایشی 14 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مثبت نگری مبتنی بر برنامه آموزشی (رشید، 2014) به گروه آزمایشی ارائه شد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS.27 و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مثبت نگری بر انعطاف پذیری و تاب آوری دانش آموزان مؤثر است (05/0 >P). همچنین، نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایشی و گواه در نمرات انعطاف پذیری و تاب آوری تفاوت وجود دارد و اثر مداخله در مرحله پیگیری حفظ شد. نتیجه گیری: با توجه به این نتایج می توان از آموزش مثبت نگری به عنوان یک مداخله مبتنی بر شواهد در جهت بهبود انعطاف پذیری و تاب آوری روانشناختی دانش آموز در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی دانش آموزان استفاده کرد.
۵۷۶.

تدوین مدل تعهد دینی بر اساس سبک دلبستگی به خدا با نقش میانجی تصویر ذهنی از خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر ذهنی از خدا تعهد مذهبی سبک دلبستگی به خدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۳
تعهد مذهبی بیان می کند یک فرد تا چه اندازه درگیر با امور و مفاهیم مذهبی است یا به عبارت دیگر فردی با تعهد مذهبی بالا در زندگی و امور روزمره خود به دین پایبند است. یکی از مهم ترین مواردی که می توان بر ارتباط های انسان همچون با خدا اثر بگذارد، سبک دلبستگی است. دلبستگی از نظر بالبی ، پیوند عاطفی پایداری می باشد که ویژگی آن گرایش به جستجو و حفظ مجاورت به شخص خاص به ویژهبه ویژه در زمان استرس می باشد، پاتریک با مفهوم سبک دلبستگی به خدا بر این باور بود که تفاوت های فردی سبک های دلبستگی بزرگسال و تاریخچه دلبستگی دوران کودکی در یک نقطه زمانی با تفاوت های فردی عقاید مذهبی و الگوهای روان شناختی از خدا هماهنگ هستند؛ از این رو بین ادراک دلبستگی دوران کودکی و اعتقادات انسان به خدا نیز رابطه وجود دارد. از نظر پاتریک زمانی که شخص درمانده است، همان ارتباطی را با خدا برقرار می کند که در خلال کودکی با والدین خود داشته است و سبک های دلبستگی به والد احتمالاً پایه شکل گیری ارتباط با خدا می شود، انواع سبک های دلبستگی به خدا عبارت اند از: دلبستگی ایمن به خدا، دلبستگی اضطرابی به خدا و دلبستگی اجتنابی به خدا. لارنس تصور از خدا را مفهومی شناختی از خداوند تعریف می کند که برداشتی شهودی از خدا است و از راه مجموعه ای از یادآوری ها، تداعی های مرتبط با آن و تجربه ها مشخص می شود. بر اساس پیشینه نظری و عملی پژوهش تصویر خدا متغیری شناخته می شود که هم با تعهد دینی و هم با سبک دلبستگی به خدا در ارتباط است و می توان آن را به عنوان یک متعیر میانجی در نظر گرفت نظر به این آنکه این روابط در قالب یک مدل ساختاری بررسی نشده اند، هدف این پژوهش تدوین مدل تعهد دینی بر سبک دلبستگی به خدا با نقش میانجی تصویر ذهنی خدا. روش: پژوهش حاضر نظری و از نوع بنیادی و داده های مورداستفاده کمّی است. طرح پژوهش مطالعه توصیفی از نوع همبستگی مدل معادلات ساختاری است، می باشد. جامعه این پژوهش شامل دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی نیم سال دوم 1403-1402 دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام بود که انتخاب نمونه به روش تصادفی خوشه ای انجام شد و داده ها با استفاده از مقیاس مقیاس تعهد مذهبی، مقیاس سبک دلبستگی به خدا و مقیاس تصویر ذهنی از خدا جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-29 انجام شد. نتایج: نتایج نشان داد که مدل از شاخصه های برازش مطلوب برخوردار است و پس از برازش مدل نتایج نشان داد سبک دلبستگی اجتنابی به خدا با تعهد دینی رابطه مستقیم و منفی دارد، دلبستگی ایمن به خدا با تصویر مثبت رابطه مستقیم و مثبت دارد. دلبستگی اجتنابی به خدا با تصویر مثبت رابطه مستقیم و منفی دارد، دلبستگی دوسوگرا به خدا با تصویر مثبت از خدا رابطه مستقیم و منفی دارد، سبک دلبستگی ایمن با نقش میانجی تصویر مثبت از خدا با تعهد دینی رابطه غیرمستقیم و مثبت دارد. سبک دلبستگی دوسوگرا به خدا با نقش میانجی تصویر مثبت از خدا با تعهد دینی رابطه غیرمستقیم و منفی دارد، سبک دلبستگی اجتنابی با نقش میانجی تصویر منفی از خدا با تعهد دینی رابطه غیرمستقیم و منفی دارد. بحث: افراد ایمن در پرتو ایمنی و آرامش کسب شده از وجود خداوند فرصتی برای پرداختن به سطوح عالی نیازها می یابند؛ یعنی آنچه مازلو آن را خود شکوفایی می نامد ؛ مردم تمایل ذاتی به تبدیل شدن به خود واقعی شان دارند، یعنی تمام آنچه که می توانند باشندبرای دستیابی به این اهداف نهایی، تعدادی از نیازهای اساسی دیگر مانند نیاز به غذا، ایمنی، عشق و عزت نفس باید برآورده شود که خلاصه و عصاره آن در معنویت براساس علم وحی است که و ابزار مهم ایستادگی در مسیر سخت و پرچالش زندگی (انشقاق، 6) را مفهوم ایمان (عصر، 3) می داند که ایمان از معنای لغوی تصدیق و اعتقاد قلبی به کسی یاچیزی است و از معنای اصطلاحی آن، اعتقاد و تصدیق قلبی به خدا است. افرادی با دلبستگی اجتنابی به خدا دلیل نگاه منفی به خود و خدا، با ترس از صمیمیت در پی ردّ ارتباطات نزدیک می باشند این افراد گاها نگاه خرافی به مذهب دارند و آن را مانع زندگی و آزادی خود می دانند،؛ بنابراین با دیدی منفی از خود و خدا، رابطه ای سرد و فاصله فاصله دار ایجاد می کنند که در نتیجه منجر به اجتناب از خدا می شود. پیلاگ و همکاران (2016) نیز توضیح می دهند که در افراد نا ایمن مضطرب در جست و جوی مداوم صمیمت در رابطه با خدا همراه با اضطراب زیاد و تنش های فراوانی است؛ از این رو لذا افراد مضطرب برای این که از علاقه خدا اطمینان داشته باشند و نیز به علت ترس از طرد شدن، دوست دارند در روابط نزدیک کنترل شوند و کنترل را نشانه دوست داشتن می دانند که البته این احساس با خشم و اضطراب همراه است،. این افراد اعمال مذهبی را در جهت ترس از دست دادن خدا و یا ترس از مجازات الهی انجام می دهند. یکی از مهم ترین محدودیت های پژوهش ها با موضوع دینداری در ایران نبودن ابزارهای بومی مطابق با فرهنگ ایران و اسلامی است. منحصر بودن نمونه حاضر به دانشجویان ساکن تهران و میانگین سنی جوانی از محدودیت های این پژوهش است که نتایج حاصله را بایستی با احتیاط به گروه های مختلف و شهرهای دیگر تعمیم داد.  در پایان پیشنهاد می شود مطالعات بیشتری با مقیاس های متنوع و نمونه های مختلف انجام پذیرد تا بتوان به چنین یافته هایی عمومیت بخشید. تقدیر و مشارکت نویسندگان: نویسندگان ابتدا شکرگزار خداوند و سپس تمام افرادی که در این پژوهش همراه بوده اند کمال قدردانی و تشکر را دارم. نویسنده اول مسئولیت طراحی، جمع آوری داده ها و تحلیل را انجام داده است و دارند نویسنده دوم مسئولیت هدایت فرایند کلی پژوهش را برعهده داشت و نویسنده سوم مسئولیت نظارت بر ابعاد مذهبی پژوهش را داشته است.  تضاد منافع و تأمین مالی: نویسندگان اعلام کرده اند که هیچ تضاد منافع در این مقاله وجود ندارد و کلیه هزینه های پژوهش توسط نویسندگان تأمین شده است.
۵۷۷.

اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر نشخوارهای فکری و نگرانی بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال اضطراب فراگیر درمان مبتنی بر ذهنی سازی نشخوارهای فکری نگرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر نشخوارهای فکری و نگرانی بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت. پژوهش حاضر کاربردی، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه یک شهر تهران در سه ماهه پاییز سال 1402 بودند. در این پژوهش تعداد 34 فرد دارای اختلال اضطراب فراگیر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جای دهی شدند (17 نفر در گروه آزمایش و 17 نفر در گروه گواه). بیماران حاضر در گروه آزمایش درمان مبتنی بر ذهنی سازی را طی هشت هفته در هشت جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (GADQ)، پرسشنامه نشخوارهای فکری (RQ) و پرسشنامه نگرانی ایالتی پنسیلوانیا (PSWQ) استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر نشخوارهای فکری (0/001>P؛ 0/62=Eta؛ 52/19=F) و نگرانی (0/001>P؛ 0/58=Eta؛ 45/23=F) بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، درمان مبتنی بر ذهنی سازی با بهره گیری از آموزش مهارت ها و نگرش های بهنجار، تقویت انعطاف پذیری و مقابله با استرس، افزایش ظرفیت ارتباطی، پذیرا بودن نسبت به دیدگاه دیگران و ایجاد ذهنیت موفق می تواند به عنوان درمانی کارآمد در جهت کاهش نشخوارهای فکری و نگرانی بیماران دارای اختلال اضطراب فراگیر مورد استفاده قرار داد.
۵۷۸.

The Effectiveness of Lyubomirsky’s Happiness Training on Negative Emotions (Depression, Stress, and Anxiety) and Cognitive Flexibility in Mothers of Children with Autism Spectrum Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Happiness Training Depression Anxiety stress cognitive flexibility mothers Autism Spectrum Disorder

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۴۹
Objective: The present study aimed to investigate the effectiveness of happiness training based on Lyubomirsky’s model in reducing negative emotions and enhancing cognitive flexibility in this population. Methods and Materials: This study employed a quasi-experimental design using a pretest-posttest control group format. The statistical population included mothers of children with autism who attended the "Golhaye Beheshti" Center in Qom during spring 2024. A total of 30 participants were selected through simple random sampling and assigned to either the experimental or control group. The experimental group participated in eight 90-minute sessions of happiness training. The research instruments included the Depression, Anxiety, and Stress Scale (DASS-21) and the Cognitive Flexibility Scale developed by Dennis and Vander Wal (2009). Data were analyzed using analysis of covariance (ANCOVA). Findings: The results indicated that Lyubomirsky’s happiness training significantly reduced depression, anxiety, and stress levels while significantly increasing cognitive flexibility in the experimental group (P < 0.05). Conclusion: Happiness-based intervention can serve as an effective strategy for promoting the mental health of mothers of children with autism by alleviating negative emotions and strengthening their cognitive capacities. Keywords: Happiness training, depression, anxiety, stress, cognitive flexibility, mothers, autism spectrum disorder.
۵۷۹.

Exploring the Role of Narrative Reframing in Families Experiencing Trauma(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Narrative reframing Trauma families coping posttraumatic growth Taiwan Qualitative Research

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۶۰
Objective: This study aimed to explore how narrative reframing functions as a coping and meaning-making mechanism among Taiwanese families experiencing trauma. Methods and Materials: A qualitative research design was adopted using purposive sampling to recruit 26 participants from Taiwan who had directly experienced family trauma, including bereavement, illness, or sudden life disruptions. Semi-structured interviews were conducted until theoretical saturation was reached. Each interview lasted 60–90 minutes, was audio-recorded, and transcribed verbatim. Data were analyzed using thematic analysis facilitated by NVivo 14 software. An inductive coding approach was applied to identify open codes, subcategories, and overarching themes, with constant comparison used to refine findings. Research rigor was ensured through reflexive memo-writing, triangulation of coding among team members, and maintaining an audit trail. Findings: Analysis yielded three overarching themes: (1) Emotional reconstruction through narrative reframing, where participants processed trauma-related emotions, reduced guilt and shame, regulated distress, and cultivated hope; (2) Relational transformation within the family system, including improved communication, redefined roles, conflict resolution, trust rebuilding, and strengthened intergenerational understanding; and (3) Identity and future orientation, where families reframed themselves as survivors, emphasized personal growth, redefined goals and values, and expressed aspirations to transmit resilience across generations. Participants highlighted that narrative reframing enabled them to transform suffering into continuity, strengthen bonds, and situate trauma within cultural and spiritual frameworks that emphasized endurance and meaning. Conclusion: The findings demonstrate that narrative reframing is a powerful coping process in families experiencing trauma, allowing for emotional healing, relational adaptation, and the construction of resilient family identities. This study underscores the importance of integrating narrative approaches into therapeutic interventions to support families in navigating trauma, rebuilding trust, and envisioning hopeful futures.
۵۸۰.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر مشکلات خواب و تجربه درد در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه درد درمان شناختی-رفتاری سالمند مشکلات خواب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۴۶
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر مشکلات خواب و تجربه درد در سالمندان بود. روش شناسی: این تحقیق از نوع آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام سالمندان شهر مشهد در سال 1403 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 30 نفر انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت مداخله درمان شناختی-رفتاری قرار گرفت، در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ و پرسشنامه درد مک گیل بودند. درمان شناختی-رفتاری با توجه به پروتکل رایت و همکاران (2006) در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی اجرا شد. پس از پایان درمان، آزمودنی ها دوباره پرسشنامه ها را تکمیل کردند و پیگیری سه ماهه انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری در کاهش مشکلات خواب و درد سالمندان مؤثر بوده و اثرات آن در پیگیری سه ماهه پایدار باقی ماند (05/0>p). نتیجه گیری: این پژوهش به تأثیر مثبت درمان شناختی-رفتاری بر بهبود کیفیت خواب و کاهش درد در سالمندان اشاره دارد و برای استفاده از این روش درمانی در مداخلات سالمندی توصیه می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان