فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study aimed to examine the effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy on the quality of life and resilience of women suffering from chronic pain. Method: This was a quasi-experimental study using a pre-test, post-test, and follow-up design with a control group. The sample consisted of 120 women with chronic pain who visited medical centers in Tonekabon, from which 30 were selected through simple random sampling and randomly assigned to either the experimental group or the control group (15 per group). Data were collected using the Quality of Life Questionnaire (Ware & Sherbourne, 1992) and the Connor-Davidson Resilience Scale (2003). The experimental group received eight weekly sessions based on the Kabat-Zinn protocol (2003). During this period, the control group did not receive any training. Data were analyzed using repeated measures and SPSS software version 22. Findings: The results indicated that mindfulness-based cognitive therapy significantly improved the quality of life (F=15.25, p<0.001) and resilience (F=38.86, p<0.001) of women with chronic pain. Conclusion: It can be concluded that mindfulness-based cognitive therapy enhances the quality of life and resilience of women with chronic pain and therefore, this therapy can be utilized to alleviate the problems faced by women with chronic pain.
نقش میانجی شرم در رابطه سبک های والدگری و علائم شخصیت خودشیفته در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
21 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی شرم در رابطه سبک های والدگری و علائم شخصیت خودشیفته در دانشجویان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل دادند. تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شخصیت خودشیفته_16 (NPI-16) آمز و همکاران (2006)، پرسشنامه اقتدار والدینی (PAQ) بوری (1991) و مقیاس شرم درونی شده (ISS) کوک (1993) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. یافته ها نشان داد که والدگری سهل گیر (01/0=P)، والدگری مستبد (004/0=P) و شرم (004/0=P) اثر مستقیم معناداری بر شخصیت خودشیفته دارند و والدگری سهل گیر (01/0=p) و مقتدر (003/0=P) نیز اثر مستقیم معناداری بر شرم دارند و فقط اثر مستقیم والدگری مستبد بر شرم معنادار نبود (05/0<P). والدگری سهل گیر (005/0=P) و مقتدر (002/0=P) اثر غیر مستقیم معناداری بر شخصیت خودشیفته داشتند، اما والدگری مقتدر اثرغیرمستقیم معناداری را نشان نداد (05/0<P). این نتایج نشان می دهد که شرم نقش میانجی معناداری در رابطه والدگری سهل گیر و مقتدر با علائم اختلال شخصیت خودشیفته در دانشجویان دارد.
اثربخشی مداخله مبتنی بر مدل جامع تجربه زیسته سازگاری بر ابعاد سازگاری دانشگاهی دانشجویان ناسازگار سال اول دانشگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از سازه های روان شناختی بااهمیت برای موفقیت و ماندگاری دانشجویان در دوره پرچالش سال اول دانشگاه سازگاری است. این پژوهش با این هدف انجام شد که اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر مدل جامع تجربه زیسته سازگاری را بر ابعاد سازگاری دانشجویان ناسازگار سال اول دانشگاه مورد بررسی قرار دهد. روش ها: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، کلیه دانشجویان ناسازگار سال اول دانشگاه آزاد بندرعباس در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه شامل 40 نفر از دانشجویان با سازگاری پایین بود که به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسش نامه سازگاری دانشجو با دانشگاه (بیکر و سیریک، 1986) گردآوری شد. گروه آزمایش به مدت 18 جلسه 60 دقیقه ای مورد مداخله برنامه آموزشی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای سازگاری تحصیلی، اجتماعی، شخصی-عاطفی و دلبستگی به دانشگاه تفاوت معناداری وجود دارد (0/05>p). همچنین نتایج تحلیل واریانس تک متغیره حاکی از آن بود که همه ابعاد سازگاری دانشجویان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بالا بود و این تفاوت ها در مرحله پیگیری 2 ماهه نیز به نفع گروه آزمایشی معنادار بوده اند (0/05>p). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مثبت برنامه مداخله مبتنی بر مدل جامع تجربه زیسته سازگاری بر افزایش ابعاد سازگاری دانشجویان ناسازگار، استفاده از برنامه مداخله ای مذکور جهت کاهش مشکلات سازگاری دانشجویان سال اول پیشنهاد می شود.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه ی بین بی حوصلگی شغلی با رضایت شغلی و نیت ترک شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
63 - 72
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه ی بین بی حوصلگی شغلی با رضایت شغلی و نیت ترک شغل انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان زن شاغل در مقطع متوسطه ناحیه یک شهر ری در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آنها، 303 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس رضایت شغلی (JSS) اسمیت و همکاران (1969)، مقیاس نیت ترک شغل (TIS) کیم و لیونگ (2007)، مقیاس بی حوصلگی شغلی (JBS) لی (1986) و مقیاس پنج عاملی ذهن آگاهی (FFMQ) بائر و همکاران (2004) گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون ضریب همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شد. شاخص های برازش نشان داد، مدل پژوهش از برازش مناسب برخوردار بود. نتایج نشان داد اثرات مستقیم بی حوصلگی شغلی بر رضایت شغلی و نیت ترک شغل معنادار بود، همچنین اثرات غیر مستقیم بی حوصلگی شغلی بر رضایت شغلی و نیت ترک شغل از طریق ذهن آگاهی معنادار بود (01/0p<). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که رضایت شغلی و نیت ترک شغل براساس بی حوصلگی شغلی با نقش واسطه ای ذهن آگاهی در معلمان زن شاغل در مقطع متوسطه برازش دارد.
تدوین الگوی شکل گیری خانواده های چندهمسر در استان سیستان و بلوچستان: مطالعه ای به روش بنیادبخشی نظریه
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از اشکال ازدواج، ازدواج یک مرد با چند زن می باشد که پدیده چندهمسری نام دارد. چندهمسری در استان سیستان و بلوچستان نسبت به سایر استان ها مرسوم تر است لذا تدوین الگوی شکل گیری خانواده های چندهمسر در سیستان و بلوچستان می توان در طراحی برنامه های فرهنگی اثرگذار باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی شکل گیری خانواده های چندهمسر در استان سیستان و بلوچستان بود. روش: پژوهش حاضر با روش پژوهش کیفی بنیادبخشی نظریه انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل شوهران، همسران و فرزندان خانواده های چندهمسری بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته از 12 نفر همسر، 10 نفر فرزند (6 دختر و 4 پسر) و 7 نفر شوهر جمع آوری شد و نمونه گیری تا اشباع نظری ادامه داشت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و گوبا استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده هجده مفهوم محوری و شش مقوله گزینشی بود که در قالب مدل پارادیمی شامل شرایط علی (گرایش به زیبایی، نقص جسمی و جنسی، بی توجهی، تعارضات فکری)، شرایط راهبردی (دخالت خانواده و اطرافیان، تأثیرات زن اول)، علل زمینه ای (باور و اندیشه، تنوع طلبی، تبعیض جنسیتی)، تسهیل کننده ها (تمکن مالی، ارزش های دینی و اجتماعی)، محدودکننده ها (مشکلات اقتصادی، تحصیلات، اخلاقیات و احساسات)، پیامدها (اثرات چندهمسری بر فرزندان، تزلزل شأن اجتماعی زنان، پیدایش مشکلات مالی، آسیب های زن اول و بنیان خانواده) سازمان یافت. نتیجه گیری: به طورکلی می توان نتیجه گرفت دلایل متعددی از جمله تعارضات فکری بین زوجین، باورها و اندیشه، فشار خانواده و اطرافیان و غیره باعث گرایش مردان به سمت شکل گیری خانواده های چندهمسر شده است و شکل گیری خانواده های چندهمسر آسیب های جدی به تمامی اعضای خانواده به خصوص زنان و فرزندان وارد می کند
اثربخشی آموزش مهرورزی بر تاب آوری تحصیلی و بخشودگی بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
147-175
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهرورزی بر تاب آوری تحصیلی و بخشودگی بین فردی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم دوره دوم متوسطه شهر زاهدان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه شامل 30 دانش آموز بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های تاب آوری تحصیلی و بخشودگی بین فردی بود که تمام آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون آن را تکمیل کردند، سپس برنامه آموزش مهرورزی برای گروه آزمایش در هشت جلسه اجرا شد و در نهایت، پس آزمون از تمام گروه های گروه آزمایش و کنترل گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهرورزی بر تاب آوری تحصیلی و بخشودگی بین فردی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
ارائه الگوی اعتماد در زوجین آسیبدیده از خیانت براساس طرحوارههای هیجانی با میانجیگری الگوهای ارتباطی و ابرازگری هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (اسفند) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۴
۱۹۴-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: اعتماد میان زوجین یکی از اصلی ترین ارکان تشکیل خانواده است و زوجین آسیب دیده از خیانت برای ترمیم روابط زوجی، بیش از هرچیزی نیاز ساختن اعتماد دارند. بررسی ادبیات این حوزه بیانگر فقدان الگوی بومی برای ایجاد اعتماد در زوجین آسیب دیده از خیانت است. هدف: ﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف ارائه الگوی اعتماد در زوجین آسیب دیده از خیانت بر اساس طرحواره های هیجانی با میانجی گری الگوهای ارتباطی و ابرازگری هیجانی انجام شد. روش: روش تحقیق از نوع همبستگی بود که در قالب مدل یابی ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین آسیب دیده از خیانت تشکیل داده که به مراکز مشاوره شهرستان های نوشهر، چالوس و تنکابن در فاصله زمانی اردیبهشت تا مرداد 1400 مراجعه کردند. نمونه تحقیق 300 نفر از زنان و مردان آسیب دیده از خیانت بودند (240 زن و 60 مرد) که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های اعتماد زوجین (رمپل و همکاران، 1985)، طرحواره هیجانی (لیهی، 2002)، الگوهای ارتباطی (کریستنسن و سالاوی، 1984) و ابرازگری هیجانی (کینگ و امونز، 1990) پاسخ دادند. داده های حاصل با روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، مدل مفهومی ارائه شده از برازش مطلوب برخوردار بوده و مورد تأیید قرار گرفت. همچنین نتایج نشان داد طرحواره های سازگارانه و ناسازگارانه بر الگوهای ارتباطی، ابرازگری هیجانی و اعتماد زوجین اثر مستقیم و معنی داری دارد (05/0 >P)؛ همچنین در خصوص اثرهای غیر مستقیم، طرحواره های سازگارانه از طریق ابراز هیجان مثبت و طرحواره های ناسازگارانه با میانجی گری ابراز هیجان مثبت و ابراز صمیمیت بر اعتماد زوجین اثر غیرمستقیم و معنی داری داشت (01/0 >P). نتیجه گیری: با توجه به برجسته بودن نقش اعتماد، و مخصوصاً ترمیم اعتماد در زوجین آسیب دیده از خیانت توصیه می شود، از نتایج این پژوهش؛ به منظور طراحی و برنامه ریزی یک الگوی مداخله ای روانشناختی با هدف ارتقای اعتماد در زوجین آسیب دیده از خیانت در راستای بهبود سطح طرحواره های هیجانی سازگارانه، الگوهای ارتباطی مثبت و ابرازگری هیجانی مثبت و مؤثر استفاده شود.
بررسی میان نسلی سرمایه ی اجتماعی و ابعاد آن در بین زنان و مردان شهر تویسرکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (اسفند) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۴
۲۳۵-۲۱۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: تفاوت های بین گروه های سنی موضوع بسیار مهمی است که می تواند منشأ پدیده ها و مسائل گوناگون فرهنگی و اجتماعی شود. هدف: هدف این پژوهش بررسی میان نسلی سرمایه ی اجتماعی و ابعاد آن در بین زنان و مردان شهر تویسرکان بود. روش: روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی پژوهش گرساخته بود. جامعه ی آماری شامل زنان و مردان بالای 15 سال شهر تویسرکان در سال 1399 بود که 392 نفر از آنان با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. تحلیل داده ها با آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه، t مستقل، و تحلیل مسیر در برنامه ی SPSS-25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نسل ها ازنظر سرمایه ی اجتماعی تفاوت وجود دارد و نسل مسن سرمایه ی اجتماعی بیشتری دارند؛ بین زنان و مردان ازنظر سرمایه ی اجتماعی تفاوت وجود دارد و مردان، سرمایه ی اجتماعی بیشتری نسبت به زنان دارند. بین گروه های سنی ازنظر سرمایه ی اجتماعی تفاوت وجود دارد و گروه سنی 66 تا 75 ساله، سرمایه ی اجتماعی بیشتری دارند. همچنین، بین میزان درآمد و سرمایه ی اجتماعی رابطه وجود دارد (05/0 >P). نتیجه گیری: به طور خلاصه، می توان گفت بین متغیرهای میان نسلی، جنسیت، گروه های سنی، میزان درآمد، نوع شغل، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات، محل زندگی، سن ازدواج، حضور در اجتماع، و سرمایه ی اجتماعی رابطه وجود دارد؛ بین زن و مرد و نیز بین نسل های مختلف ازنظر متغیرهای سن ازدواج، حضور در اجتماع، سرمایه ی اقتصادی، آزادی های فردی و اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تحرک اجتماعی تفاوت وجود دارد.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تحمل پریشانی و کیفیت زندگی بیماران قلبی- عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۱۰-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تحمل پریشانی و کیفیت زندگی بیماران قلبی- عروقی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران قلبی- عروقی بودند که به بیمارستان قلب شهر بندر ماهشهر در نیمه دوم سال 1402 مراجعه کرده بودند؛ 32 بیمار به روش هدفمند پس از کسب معیارهای ورود به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس تحمل پریشانی (DTS-15؛ سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL؛ گروه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، 1998) استفاده شد. برنامه درمانی شامل 12 جلسه 60 دقیقه ای بود که به صورت فردی هر هفته یک جلسه در طول سه ماه برای اعضای گروه مداخله برگزار شد. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه ها بین پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تحمل پریشانی و کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>p) و روان درمانی مثبت گرا دارای ماندگاری اثر در دوره پیگیری بود (05/0>p). در مجموع می توان نتیجه گرفت که درمانی مثبت گرا یک درمان موثر بر بهبود تحمل پریشانی و کیفیت زندگی در بیماران قلبی- عروقی بوده است.
اثربخشی درمان راه حل محور (SFT) بر پایستگی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان راه حل محور بر پایستگی و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان با عملکرد تحصیلی پایین انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر بروجرد در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که از بین آن ها 30 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمایش در طول دو ماه تحت مداخله درمان راه حل محور قرار گرفت. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه پایستگی تحصیلی (ABQ؛ دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) و مقیاس سنجش اهمال کاری- نسخه دانش آموزان (PASS؛ سولومون و راثبلوم، 1984) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد که نمره پایستگی تحصیلی در گروه مداخله از پیش آزمون تا پیگیری به طور معنادار افزایش یافته است (05/0>P)، اما در مقابل نمره اهمال کاری تحصیلی از پیش آزمون تا پیگیری به طور معنادار کاهش یافته است (05/0>P). در واقع می توان نتیجه گرفت که درمان راه حل محور منجر به افزایش پایستگی و کاهش اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان دختر شده است.
شناسایی مولفه های تشکیل دهنده فرزند پروری ذهن آگاهانه:مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۱۰۲-۸۷
حوزههای تخصصی:
فرزند پروری ذهن آگاهانه، کاربرد جدیدی از ذهن آگاهی است که هدف آن بهبود والدگری از طریق ارتقای توجه والدینی، افزایش آگاهی در مورد استرس فرزندپروری، کاهش واکنش پذیری والدین می باشد. هدف این پژوهش، شناسایی مولفه های تشکیل دهنده فرزند پروری ذهن آگاهانه بود. روش پژوهش کیفی و راهبرد آن تحلیل تماتیک بود. محیط پژوهش شامل تمام والدین مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی و مشاوره شهر شیراز و همچنین روانشناسان و متخصصان در حوزه ی کار با کودک بود. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و مصاحبه نیمه ساختاریافته، در نهایت تعداد 12نفر انتخاب شدند. بعد از جمع آوری داده ها، تحلیل و کدگذاری انجام شد. نتایج نشان داد مولفه های فرزند پروری ذهن آگاهانه شامل: برخورد مناسب با رفتار فرزند، تناسب سن و ظرفیت کودک، تلاش برای حل مسئله، الگوی فرزند بودن، همسطح شدن با فرزند، توجه عمیق به تعامل با کودک، خودتنظیمی، ممانعت از قضاوت فرزند، ارتقاء هوش هیجانی، همدلی با فرزند و بخشش بود.
نیازهای ویژه آموزشی کودکان و نوجوانان ساکن مراکز سازمان بهزیستی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
345-384
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودکان و نوجوانان ساکن مراکز بهزیستی به دلیل شرایط زندگی نامناسب و آسیبهای متعددی که متحمل شده اند، نیاز به حمایت و مراقبت ویژه دارند. آموزش یکی از عوامل مؤثر در بهبود رفاه، سلامت و آینده این گروه از کودکان و نوجوانان است که می تواند به ارتقای شایستگی آنها کمک کند. هدف این مقاله بررسی نیازهای ویژه آموزشی کودکان و نوجوانان ساکن مراکز سازمان بهزیستی است. روش: این پژوهش از رویکرد تفسیری و روش کیفی استفاده کرده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. نمونه گیری در این پژوهش به شیوه هدفمند و با حداکثر تنوع انجام شده و درنهایت مشارکت کنندگان 45 نفر و شامل سه گروه اصلی شدند: کودکان و نوجوانان ساکن مراکز بهزیستی، مدیران و مربیان این مراکز و متخصصان رشته های مرتبط با موضوع پژوهش. یافته ها: این مطالعه دو مضمون اصلی را در رابطه با نیازهای آموزشی کودکان و نوجوانان ساکن مراکز شناسایی کرد. مضمون اول بر پرداختن به شکاف بین نتایج آموزشی فعلی و مطلوب متمرکز است. این تم دو حوزه کلیدی را در بر می گیرد: نیازهای مبتنی بر دانش و نیازهای مبتنی بر مهارت. نیازهای دانش محور شامل آموزش شهروندی برای توانمندسازی جوانان به عنوان شهروندان فعال است؛ درحالی که نیازهای مبتنی بر مهارت بر مهارتهای بین فردی، فنی و خودکنترلی برای زندگی مستقل و آمادگی نیروی کار بسیار مهم است. مضمون دوم نیازهای آموزشی را از منظر علایق و خواسته های خود کودکان و نوجوانان برجسته می کند. این مضمون بر اهمیت برنامه های ورزشی و هنری نه تنها برای تفریح، بلکه برای ارتقای سلامت روان، مهارتهای اجتماعی، ابراز وجود و خلاقیت تأکید می کند. بحث: این پژوهش نشان داد که کودکان و نوجوانان ساکن مراکز بهزیستی نیازهای ویژه آموزشی متنوعی دارند که باید با توجه به شرایط آنها موردتوجه قرار گیرند. پیشنهاد هایی برای بهبود وضعیت آموزشی این گروه از کودکان و نوجوانان در پایان مقاله ارائه شده است.
اثربخشی روان درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان دارای علائم کژکاری جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۹)
77 - 89
حوزههای تخصصی:
کژکاری جنسی معمولا با نبود تعادل و ابرازگری هیجانی و کاهش عزت نفس روانشناختی و جنسی همراه است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان دارای علائم کژکاری جنسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامع ه آم اری زن ان متأه ل مبتلا ب ه ک ژکاری جنس ی بود ک ه ب ه مراک ز مش اوره ش هر تهران در فاصله ماه های بهمن 1401 تا اردیبهشت 1402 مراجعه کردند. نمونه پژوهش 30 نفر از زنان مبتلا به کژکاری جنسی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه (15 نفره) آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عملکرد جنسی زنان، شاخص عزت نفس جنسی زنان و آزمون عاطفه خودآگاه استفاده شد. گروه آزمایشی طی 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی مبتنی بر شفقت قرار گرفتند و گروه گواه درمانی دریافت نکرد. داده ها با نرم افزار SPSS.24 و با استفاده از تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. نتایج حاصل نشان داد که بین پس آزمون و پیگیری گروه آزمایشی و گواه در نمرات عزت نفس جنسی و هیجان های خودآگاه تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0≥P). بر اساس این نتایج روان درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان مبتلا به کژکاری جنسی اثربخش است. بنابراین پیشنهاد می شود تحقیقات بیشتری در خصوص اثربخشی این رویکرد و مقایسه آن با سایر روش های درمان مبتنی بر شواهد در نمونه های بزرگتر صورت گیرد.
The Effectiveness of Mindfulness-Based Cognitive Therapy in Resilience, Rumination and Dysfunctional Attitudes of Infertile Couples(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۷, Issue ۲ - Serial Number ۲۰, Spring ۲۰۲۴
71 - 83
حوزههای تخصصی:
Objective: In this study, the intervention of mindfulness-based cognitive therapy (MBCT) on resilience, rumination, and dysfunctional attitudes in infertile couples is studied.Method: The research design was quasi-experimental with pre-test-post-test and a one-month follow-up with control groups. The statistical population of the study consisted of infertile couples referred to Ibn Sina Infertility Center in Tehran, where 30 infertile couples aged 24-40 were selected as research samples by using a purposive sampling method based on inclusion and exclusion criteria, who were then randomly assigned into two groups of 15 couples. The research instruments were Connor and Davidson's (2003) Resilience Questionnaire, the Nalen and Huxma (1991) rumination, and the Weissman and Beck (1978) dysfunctional attitude questionnaire that were provided to both groups to collect the required data. The control group stayed on the waiting list, and the mindfulness training was performed for the experimental group during eight weekly sessions (two 90-minute sessions per week), according to Segal, Williams, and Tisdale MBCT Protocol (2018). The sessions were performed online and on Skyroom's platform. The research data were analyzed using descriptive statistics and multivariate analysis of covariance (MANCOVA).Results: The results showed that MBCT treatment improved resilience and reduced rumination and dysfunctional attitudes in the experimental group and the post-test and follow-up phase (P<0/001).Conclusion: According to the results, employing this approach for infertile couples is helpful and it can be suggested for improving their psychological conditions.
پیش بینی شایستگی دیجیتال بر اساس رضایت شغلی و یادگیری سازمانی در مدیران مدارس دوره متوسطه شهر کرج
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۳۲۲-۳۱۲
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی شایستگی دیجیتال بر اساس رضایت شغلی و یادگیری سازمانی در مدیران مدارس دوره متوسطه شهر کرج بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه مدیران مدارس استان کرج در سال تحصیلی 1402-1401 می باشند. جهت انتخاب حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 200 نفر از کلیه مدیران شهر کرج بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های یادگیری سازمانی چیوا و همکاران (2008)، شایستگی دیجیتال عبدالتیف (2017) و رضایت شغلی هرزبرگ و همکاران (1996) پاسخ دادند. نتایج نشان داد تنها رضایت شغلی توان پیش بینی شایستگی دیجیتال را دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که متغیر یادگیری سازمانی توان پیش بینی شایستگی دیجیتال را ندارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند موردتوجه سازمان آموزش وپرورش و مدیران قرار گیرد.
نقش میانجی هوش معنوی در رابطه بین انطباق پذیری مسیر شغلی با قصد کارآفرینی در دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی هوش معنوی در رابطه بین انطباق پذیری مسیر شغلی با قصد کارآفرینی در دانش آموزان متوسطه دوم بود. روش: روش این مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان متوسطه دوم شهر قم در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین(2023) و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی 500 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه قصد کارآفرینی (EIQ) لیان و چن (2009)، مقیاس انطباق پذیری مسیر شغلی(CAAS) ساویکاس و پروفلی(2012) و سیاهه هوش معنوی (SISRI-24) کینگ(2008) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم انطباق پذیری مسیر شغلی(64/0=β و 001/0=sig) بر روی قصد کارآفرینی معنادار است. همچنین نتایج نشان داد که هوش معنوی در رابطه بین انطباق پذیری مسیر شغلی(68/0=β و 001/0=sig) با قصد کارآفرینی نقش میانجی و معنادار دارد. همچنین مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (06/0=RMSEA، 03/0= SRMRو 05/0>p) و 73 درصد از واریانس قصد کارآفرینی تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش و نقش انطباق پذیری مسیر شغلی و هوش معنوی بر قصد کارآفرینی استفاده از نتایج این پژوهش برای ارتقاء قصد کارآفرینی در دانش آموزان متوسطه دوم پیشنهاد می شود.
تدوین مدل ساختاری پیش بینی شناخت اجتماعی براساس باورهای کاذب، ادراک شخصی و سوگیری انگیزشی با واسطه گری تئوری ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری پیش بینی شناخت اجتماعی براساس باورهای کاذب، ادراک شخصی و سوگیری انگیزشی با واسطه گری تئوری ذهن بود. روش: روش پژوهش توصیفی، همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه1 شهر ایلام در سال تحصیلی 401-1400 بودند که از بین آن ها 380 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شناخت اجتماعی نجاتی و همکاران (1397)، پرسشنامه تئوری ذهن بارون- کوهن و همکاران (2001)، پرسشنامه سوگیری انگیزشی پنتریج و همکاران (2002)، پرسشنامه ادراک شخصی شوستروم (1992) و پرسشنامه باورهای کاذب کاتلین و اپستاین (2003) بودند. پایایی و روایی پرسشنامه های مذکور از طریق تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم با نرم افزار لیزرل و مقدار CR و AVE مورد بررسی قرار گرفت و آزمون فرضیه های تحقیق براساس مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) در دو حالت تخمین استاندارد و اعداد معناداری انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد شاخص های برازش مدل پیش بینی در وضعیت مطلوبی قرار دارد. نتایج تحلیل معادلات ساختاری حاکی از معناداری ضرایب مسیر مستقیم بین متغیرهای باورهای کاذب، ادراک شخصی و سوگیری انگیزشی با شناخت اجتماعی در مدل نهایی بود. همچنین بین تئوری ذهن و شناخت اجتماعی اثر مستقیم، مثبت و معنی داری دارد. در نهایت باورهای کاذب، ادراک شخصی و سوگیری انگیزشی از طریق متغیر میانجی بر شناخت اجتماعی اثر غیرمستقیم و معنی داری دارد. نتیجه گیری: بنابراین به کارگیری راهکارهای کاهش باورهای کاذب، ادراک شخصی و سوگیری انگیزشی و افزایش تئوری ذهن می تواند به افزایش شناخت اجتماعی در افراد منجر شود.
تاثیر آموزش مفاهیم کارآفرینی برتفکر خلاق و فراشناخت کودکان مقطع دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
111 - 121
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش مفاهیم کار آفرینی بر تفکر خلاق و فراشناخت کودکان مقطع دبستان انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از پرسشنامه های تفکر خلاق ولش و مک داوال (2002) و سنجش فراشناخت کودکان باکو و همکاران (2009) 30 نفر از دانش آموز پایه سوم ابتدایی که در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس ابتدایی منطقه 4 شهر تهران ثبت نام کردند، به طور تصادفی ساده انتخاب و به طور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و کنترل (15 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 10 جلسه (هفته ای 3 جلسه) برنامه آموزش مفاهیم کارآفرینی را به طور گروهی دریافت کردند و گروه کنترل در این زمینه آزموشی دریافت نکرد. پس از اجرای مداخله، مجدداً تفکر خلاق و فراشناخت کودکان اعضای هر دو گروه اندازه گیری شد. از تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) برای تحلیل داده ها استفاده شد. F محاسبه شده برای فرضیه اصلی و فرضیه های فرعی در رابطه با متغیرهای مورد مطالعه در هر دو گروه تفاوت معناداری نشان داد. این پژوهش در همگرایی با نتایج پژوهش های مشابه، بیان کننده این واقعیت است که آموزش مفاهیم کارآفرینی بر تفکر خلاق و فراشناخت کودکان دانش آموزان نقش موثری دارد. کلید واژه ها: مفاهیم کار آفرینی ، تفکر خلاق ، فراشناخت کودکان
بررسی تاثیر استفاده از تابلو امتیازات بر فعالیت کلاسی دانش آموزان و علاقه مندی آن ها به درس ریاضی
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
31 - 36
حوزههای تخصصی:
تابلو امتیازات، یکی از عناصر مهم گیمیفیکیشن است. تابلوهای امتیازات از روحیه رقابتی دانش آموزان بهره می برند و به عنوان یک ابزار تعامل قدرتمند عمل می کنند و دانش آموزان را به فعالیت وا می-دارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر استفاده از تابلو امتیازات بر افزایش فعالیت های کلاسی دانش آموزان و همچنین علاقه مندی آن ها به یادگیری درس ریاضی است. این پژوهش به روش توصیفی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان پایه هشتم یکی از مدارس دوره اول متوسطه استان البرز بود و نمونه، 30 نفر از دانش آموزان پایه هشتم آن مدرسه در سال تحصیلی 1403-1402 بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. فصل اول و دوم کتاب ریاضی پایه هشتم به روش معمول و متداول تدریس شد. در تدریس فصل سوم و چهارم کتاب، از تابلو امتیازات به منظور حل گروهی تمرین ها و کاردرکلاس ها استفاده شد. داده های این پژوهش، از طریق مشاهده و مصاحبه های نیمه ساختاری با تعدادی از دانش-آموزان جمع آوری شدند. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که استفاده از تابلو امتیازات در فرایند تدریس ریاضی، علاقه دانش آموزان به فعالیت در کلاس را افزایش می دهد و بر ارتقای یادگیری درس ریاضی، تاثیر مثبت دارد.
الزامات همتراز سازی نمرات در نسخه های جایگزین آزمون های سرنوشت ساز: مورد مطالعه آزمون سراسری داوطلبان زبان های خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۷
33 - 53
حوزههای تخصصی:
برگزاری دو نوبت آزمون سراسری در یک سال مستلزم ساخت نسخه های جایگزین و همترازسازی نمرات آن ها است. همترازسازی نسخه های جایگزین نیازمند برقراری الزامات خاصی است. در آزمون های سرنوشت ساز به علت مسائل امنیتی امکان اجرای آزمایشی سؤال ها وجود ندارد. این مطالعه باهدف بررسی برقراری الزامات همترازسازی نسخه های جایگزین نوبت های اول و دوم آزمون سراسری گروه زبان خارجی انگلیسی سال 1402 انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نوع روان سنجی که بر اساس تحلیل ثانویه داده ها انجام شده است. بدین منظور از بین کلیه داوطلبان گروه آزمایشی زبان انگلیسی سال 1402، از نوبت اول 13091 و از نوبت دوم 19915 داوطلب به صورت تصادفی انتخاب و داده های مربوط به آزمون های اختصاصی گروه آزمایشی زبان های خارجی (انگلیسی) اجراشده در دی ماه 1401 و تیرماه 1402 تحلیل شده است. میانگین ضرایب دشواری و تشخیص دو نوبت آزمون نزدیک به هم گزارش شده است. برقراری الزام سازه یکسان دو نوبت آزمون، با نتایج تحلیل عاملی تک بعدی، مقایسه عملکرد زنان و مردان و رابطه نمره آزمون با معدل دبیرستان مورد تائید قرار گرفت. همچنین الزام پایایی یکسان نیز بررسی و میزان آن در هر دو نوبت آزمون 95/0 بود. همترازی نسخه های جایگزین مستلزم رعایت الزاماتی است که برآورد قضاوتی دشواری سؤال ها و استفاده از جدول مشخصات آزمون می تواند به طراحان در ساخت نسخه های جایگزین کمک کند. به منظور برقراری الزامات و همچنین طراحی سؤال هایی با دشواری مشابه رهنمودهایی ارائه شده است.