فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
21 - 38
حوزههای تخصصی:
رشد جدی فناوری ها و ورود نسل Z به دایره مصرف کنندگان فناوری و در کنار آن تحولات کلانی همچون پاندمی کرونا، بسیاری از صنایع را دچار تغییرات اساسی کرده است. صنعت بانکداری نیز از این تغییرات مصون نبوده و بانکداری نه در معنای سنتی آن، یعنی رفتن به نهادی با شعب متعدد و حضور فیزیکی در آن ها، که در حال تبدیل به بانکداری تماما دیجیتال و بدون شعبه، تحت عنوان نئوبانک، است. به دیگر بیان، در لایه کلان، تغییرات جمعیتی در نظام مصرف و پس از آن کرونا، باعث ایجاد تقاضایی جدی برای خدمات نئوبانک ها شد و در نهایت نئوبانک ها را از لایه کنام به سطح رژیم اجتماعی-فنی رساند؛ به طوریکه از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱، ۹ نئوبانک ایرانی میزبان بیش از ۱۰ میلیون کاربر بوده اند و بخش مهمی از ریشه این گذار و شیوع فناوری جدید در لایه ادراک مصرف کننده قابل تحلیل است. لذا فهم این پدیده از منظر مصرف کننده برای تحلیل گذار بانکداری ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با بررسی تجربه زیسته افراد در استفاده از نئوبانک ها قصد دارد تا به تعریف مناسبی از شیوه بانکداری جدید در بافت زندگی روزمره جامعه ایرانی با تمرکز بر نسل Z و Y دست یابد. لذا با استفاده از روش پدیدارشناسی موستاکاس، پس از انجام مصاحبه های عمیق با ۱۵ نمونه هدفمند، توصیف های ساختاری و بافتاری استخراج شد و در نهایت در قالب ۵ مضمون اصلی در تجربه الگوی مصرف این دو نسل شامل ۱. تجربه کاملا دیجیتال، ۲. تجربه کاربری مینیمال، ۳. تجربه مفید، ۴. تجربه امنیت و اعتماد و ۵. تجربه مصرف پرستیژی به عنوان پیشران های گذار مفصل بندی شد.
نقش اقوام در انسجام و تحکیم قدرت ملی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴
109 - 135
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های کشورهایی که تنوع قومی و مذهبی دارند، طراحی و اجرای مدل و سیاست قومی است. هدف این پژوهش مطالعه تطبیقی الگوهای اجرا شده سیاست قومی در کشورهای مورد مطالعه است تا به کمک آن بتوان، با شناخت شاخص ها و مؤلفه های این مدل ها، به ارائه الگویی مناسب برای جمهوری اسلامی ایران اقدام کرد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی با روش مطالعات تطبیقی است. بر اساس یافته های پژوهش مدل ها و سیاست های قومی در هر کشوری- متناسب با ویژگی های جغرافیایی، انسانی، نظام حاکم بر مدیریت سرزمینی و ...- متفاوت است؛ به نحوی که نمی توان سیاست مختص به کشوری را بدون توجه به شاخص ها و مؤلفه های بومی آن سرزمین اجرایی کرد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که الگو های سیاست قومی در جمهوری اسلامی ایران نمی تواند الگویی خاص از مدل های کشورهای دیگر باشد، بلکه بر پایه سیاست های چندگانه یاد شده الگوی بومی در زمینه سیاست قومی، مطابق با سیاست های مطالعه شده، الگویی است که باید به انسجام ملی و هم گرایی اقوام و نهایتا تحکیم قدرت ملی متمرکز باشد. الگویی که افزون بر انسجام ملی مانع از حذف هویت خرده فرهنگ ها باشد.
ضرورت توجه به گردشگری جهت تحقق رشد اقتصادی در برنامه هفتم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه اقتصادی از جمله اهدافی است که هر اقتصادی دنبال می کند و دلیل این امر منافع فراوانی است که رشد اقتصادی را محقق می سازد. بنابراین در برنامه هفتم توسعه نیز مانند سایر برنامه های قبلی می بایست به موضوع رشد و توسعه توجه شود. در این برنامه باید به مفهوم آمایش سرزمین و زیربخش هایی که دارای مزیت هایی مانند گردشگری هستند، توجه ویژه شود. گردشگری به عنوان چهارمین صنعت درآمدزای دنیا، منافع اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی به همراه دارد که توسعه آن یکی از کم هزینه ترین روش های رشد اقتصادی در برنامه هفتم توسعه به شمار می آید و از آنجا که ایران جزء10 کشور اول جهان از لحاظ جاذبه های گردشگری و جزء 15 کشور اول جهان از نظر تنوع گردشگری و جزء ۸ کشور اول جهان از نظر تنوع صنایع دستی بوده و به لحاظ تنوع آب و هوایی از یک سو و وجود مکان های تاریخی و فرهنگی منحصربه فرد از سوی دیگر، یکی از چند کشور انگشت شماری است که از مزیت مطلق جذب گردشگری جهان برخوردار است، به همین سبب، در این مقاله به بررسی اثر گردشگری خارجی بر رشد اقتصادی استان های ایران به صورت کلی و تفکیک 9 منطقه آمایش سرزمین پرداخته شده است تا در صورت اثرگذاری به عنوان یک زیربخش مهم در برنامه هفتم پیشنهاد شود و امکان سیاست گذاری به تفکیک مناطق آمایش صورت پذیرد. برای دستیابی به این مهم، از روش پنل دیتا و داده های فصلی جمع آوری شده از مرکز آمار ایران و سازمان میراث فرهنگی طی سال های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹7بهره برده شده است. نتایج نشان داد که گردشگری اثر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی بیشتر استان های ایران دارد و بیشترین اثر در مناطق 4 و 5 و کمترین اثر در منطقه 8 و 9 آمایش سرزمین وجود دارد. بنابراین باید در برنامه هفتم به ایجاد ظرفیت در این زیربخش توجه ویژه شود.
دلالت های رویکرد قابلیت های انسانی در آموزش عالی: روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
55 - 76
حوزههای تخصصی:
آموزش عالی به مثابه یکی از کانون های پیشرفت جامعه و زمینه ساز پیشرفت در سایر حوزه ها مورد توجه قرار گرفته، و بنابراین کیفیت این نهاد و میزان دستیابی به اهداف آن از اهمیت بالایی برخوردار است. این مهم، با توجه به تغییر پارادایم های توسعه از توسعه اقتصادی به توسعه انسانی بیش از پیش خود را نشان می دهد چرا که در توسعه انسانی نیز، انسان، محور و هدف توسعه است و رویکردی که بر آن تأکید می کند تحت عنوان رویکرد قابلیت ها معرفی می شود. رویکرد قابلیت ها رویکردی کامل تر، کل نگرتر و متحول کننده تر نسبت به رویکرهای پیشین به آموزش مانند رویکرد سرمایه انسانی و حقوق در طراحی برنامه آموزشیِ آموزش عالی ارائه می دهد زیرا با نیازهای زمینه ای از پیش تعیین شده محدود نشده است. با نگاهی به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر بر دلالت های رویکرد قابلیت های انسانی در آموزش عالی تمرکز می کند. در روش شناسی پژوهش، از رویکرد فراترکیب بهره گرفته شده است. بدین منظور با جستجو در 16 پایگاه علمی معتبر، 1945 مقاله اولیه در فاصله زمانی 1979 تا 2022 و 1358 تا 1402 شناسایی و 12 مقاله مرتبط انتخاب شد و مورد بررسی و کدگذاری قرار گرفت. فراترکیب مطالعات پیشین نشان می دهد دلالت های رویکرد قابلیت ها در آموزش عالی را می توان ذیل چهار مقوله قابلیت های زمینه ای، قابلیت های رفتاری، قابلیت های آموزشی و قابلیت های اقتصادی-رفاهی دسته بندی کرد. مقولات فرعی (قابلیت ها) شناسایی شده نیز شامل 20 مفهوم هستند.
ساخت و اعتباربخشی انگاره شناختی فرهنگ مقاومت در شعر پسا انقلاب بر اساس مدل سازی و تحلیل ساختاری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر تلاشی است تا با کاربست یک روش تلفیقی نوین، ضمن رفع نقایص روش شناختی مطالعات پیشین در حوزه ادبیات پایداری، با کاربست قالب نظری شعر شناسی شناختی و استفاده از نخبگان، مدل معتبری از عوامل و متغیرهای دخیل در ساخت فرهنگ مقاومت در شعر را ارئه دهد. برای این منظور ار مدل سازی معادله ساختاری از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و تحلیل ساختاری راهبردی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان داد که در انگاره شناختی فرهنگ مقاومت در شعر انقلابی، چهار مؤلفه اصلی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و روش شناسی قرار دارند که ذیل خود 17 متغیر با بار عاملی قابل قبول را جای داده اند. در نگاشت این مدل، متغیرهای راهبردی، تنظیم کننده، دو-وجهی، تأثیرگذار، بحرانی، هدف و ریسک حضور دارند که هر کدام نقش متفاوتی را در راهبرد سازی و مدیریت فرهنگی فضای ادبی کشور بازی می کنند.
تحلیل تطبیقی اهداف و سیاست های کلان آموزش عالی در کشورهای کانادا، استرالیا، ایتالیا، قطر و امارات متحده عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمقاله حاضر به تحلیل و مقایسه سیاست ها و اهداف آموزش عالی در کشورهای کانادا، استرالیا، ایتالیا، قطر و امارات متحده عربی پرداخته و تناسب این سیاست ها برای ایران از منظر میزان مطلوبیت و بومی سازی آنها بررسی شده است. در چارچوب پژوهش، اهداف و سیاست های کلان کشورهای انتخاب شده مورد احصاء قرار گرفته و سپس وجوه اشتراک و افتراق آنها مشخص شده است.. نتایج نشان داد که : استرالیا همسوبا رویکردها وسیاستهای کشورهای مشترک المنافع (همسو با بریتانیای کبیر) عمل می کند. دراین کشورها آموزش عالی به مثابه یک صنعت پرسود ظهور یافته است. همچنانکه درانگلستان که رهبر این مجموعه کشورهاست چنین است. ایتالیا درچارچوب سیاست های اتحادیه اروپا و تحقق فرآیند بولونیا رفتار می کند. این فرایند منطقه آموزش عالی اروپا را تحت کنوانسیون لیسبون ایجاد کرده است. کانادا سیاست ها و برنامه های خاص خود را دارد و درچارچوب بین المللی شدن توانست حتی در دوران کرونا اهداف خود را در مورد تحرک بین المللی استادان و دانشجویان و کسب ثروت ازطریق نوآوری دنبال کند. این کشور قصد دارد در نوآوری پیشرو باشد و هسته مرکزی آن دانشگاهها هستند. قطر و امارات بدنبال جهش علمی سریع با اتکا به امکانات منطقه ای و مشاوره امریکا و انگلستان هستند و نظام آموزش عالی آنها هنوز دولتی است. درپایان، از منظر میزان مطلوبیت و امکان بومی سازی، سیاست ها و اهداف متنوع این کشورها توسط متخصصان آموزش عالی رتبه بندی شدند.
چیستی و حجیت عقل در استنباط احکام شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف تبیین چیستی عقل و نیز اثبات حجیت دلیل عقلی و قلمرو آن در اصول فقه شیعه انجام شد. روش : برای دستیابی به هدف پژوهش، با استفاده از روش کتابخانه ای، نرم افزارهای علمی و اسناد نوشتاری، به پردازش و تحلیل داده ها و گزاره ها با شیوه توصیفی - تحلیلی و استدلالی پرداخته شد. یافته ها: این پژوهش جایگاه عقل در استخراج احکام شرعی را چونان مصباح شریعت در مقابل دو دیدگاه مفتاح و میزان دانست و حجیت عقل در این حوزه را با تکیه بر آیات قرآن و روایات میسر کرد و قلمرو حجیت عقل را در احکام عملی آشکار ساخت. نتیجه گیری : عقل گوهری قدسی است که خداوند نزد انسان به ودیعه نهاد و منبعی مستقل و مصباح و کاشف شریعت و در عرض کتاب و سنت در استنباط احکام شرعی است و حجیت عقل تکیه بر آیات و روایات متضافر دارد و قلمرو حجیت حکم عقل در استنباط احکام شرعی، حسن و قبح عقلی در احکام مستقله و غیر مستقله است و نیز ملازمات و تنقیح مناط یا الغاء خصوصیت و ادراک برخی مصالح و مفاسد در قلمرو حجیت احکام عقل گنجانده شد.
تحلیل جایگاه ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی در برنامه های توسعۀ کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیازهای رفاهی انسان فراتر از عناصری عینی چون خوراک، پوشاک، بهداشت و مسکن است. فرایند نوین توسعه، ابعاد والاتری مانند تأمین اجتماعی، ارتقاء جنبه های کیفی زندگی، حفظ محیط زیست، همبستگی ملی، و فراهم آوردن شرائط لازم جهت مشارکت مردم در سطوح مختلف را در بردارد و برنامه ها باید به آن بپردازند. این مقاله درصدد نشان دادن جایگاه «ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی» در برنامه های توسعهٔ کشور بعد از انقلاب اسلامی است. در همین راستا، مباحث اجتماعی و اقتصادیِ توسعه، تحت مقولهٔ کیفیت زندگی بررسی شده است. ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی عبارت اند از: «امنیت اقتصادی اجتماعی»، «همبستگی اجتماعی»، «ادغام اجتماعی»، «توانمندسازی اجتماعی» و «تداوم پذیری اجتماعی». هدف اصلی پاسخ به این دو سؤال است: 1) کدام یک از ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی در برنامه های توسعه موردتوجه بوده اند؟ 2) در کدام برنامهٔ توسعه، توجه بیشتری به ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی شده است؟ روش به کار گرفته شده در این مقاله، روش تحلیل محتوا بوده و واحد تحلیل مضمون و یا مفهوم موجود در متن احکام برنامه های توسعه بوده است. براساس یافته ها، در برنامهٔ چهارم توسعهٔ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، بیشترین توجه به ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی شده است. همچنین، بُعد «امنیت اقتصادی اجتماعی» بیشتر از سایر ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی موردتوجه بوده است. در مسیر پاسخ به دو سؤال اصلی، بیشترین و کمترین میزان حضور هر یک از ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی نیز در برنامه های توسعه به دست آمده است.
طراحی و اعتبار یابی مدل سرمایه گذاری در استارتآپهای دانشگاه های مهارت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۰۶-۸۵
حوزههای تخصصی:
مسئله و هدف: الزامات قانونی و توجه روزافزون به آموزش های مهارتی؛ ایده های استارت آپی را در این بستر برانگیخته است ولی حمایت مالی دولتی یا بخش خصوصی برای آن ها وجود ندارد و یا در ثمردهی آن ها کفایت نمی کند. این مطالعه با هدف ارائه و اعتبار یابی مدل سرمایه گذاری در استارت آپ های دانشگاه های مهارت محور (دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشگاه فنی حرفه ای) صورت پذیرفت. مواد و روش ها: مطالعه کاربردی و از نوع آمیخته و اکتشافی بوده است. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه با 14 نفر از خبرگان آشنا به سرمایه گزاری استارت آپ های دانشگاه های مهارت محور گردآوری شد. با توجه به داده های اولیه و انجام تحلیل پدیدارشناسی، مدل سرمایه گذاری ارائه گردید. در بخش کمی، با توجه به یافته های بخش کیفی، پرسشنامه طراحی و مورداستفاده قرار گرفت. جامعه آماری بخش کمی مدیران ستادی و استانی دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشگاه فنی و حرفه ای و مدیران انجمن صنفی سرمایه گذاری خطرپذیر کشور بوده اند که به صورت تصادفی طبقه ای مورد نظرسنجی قرار گرفتند. تحلیل داده های کمی از طریق مدل معادلات ساختاری و نرم افزار PLS صورت پذیرفت. یافته ها: طبق یافته های 14 مقوله به عنوان شاخص های مدل شناسایی شد. مقوله ها عبارت اند از ارزش گذاری استارت آپ ها، ریسک پذیری سرمایه گذاری، پذیرش و مقبولیت جامعه و اعتماد سرمایه گذاران به دانشگاه های مهارت محور، شرایط کلان اقتصادی، کیفیت کاری دانشگاه، حمایت های قانونی، پایداری، نوآوری و توان کارآفرینانه استارت آپ، بازدهی سرمایه گذاری، گروه کاری در راه اندازی و بازاریابی کارآفرینانه. تمامی مقوله های بخش کیفی پس از انجام تحلیل کمی و برازش مدل پژوهش، دارای سطح معنی داری و ضرایب تأثیر قابل پذیرش بوده و مدل مورد تائید قرار گرفت نتایج: نتایج نشان داد ضمن اینکه سرمایه گذاری در استارت آپ های دانشگاه های مهارت محور امری مثبت و توسعه گراست؛ شاخص های مدل، به استثنای شاخص نوآوری در ایده های استارت آپی دانشگاهی و پذیرش و مقبولیت جامعه و اعتماد سرمایه گذاران به دانشگاه های مهارت محور تا حدودی مشابه با چالش های سرمایه گذاری عمومی و موجود در بستر شرایط سیاسی و اقتصادی خاص ایران هستند.
روش های ترسیمی (آنالما) برای تعیین جهت قبله در زیج یمینی و مقایسه آن ها با روش های موجود در آثار حبش حاسب و ابوریحان بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
31 - 50
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات در نجوم دوره اسلامی قبله و قبله یابی بوده است. با توجه به اهمیت این موضوع دانشمندان این دوره با توصیف های هندسی و تعریف های ریاضی، روش های مختلف ریاضی، مثلثاتی و ترسیمی برای تعیین تقریبی یا دقیق جهت قبله عرضه کردند. در بیشتر زیج های دوره اسلامی نیز به این موضوع پرداخته شده است. زیج ها آثار کاربردی نجوم دوره اسلامی هستند که عمدتاً شامل جدول های نجومی و توضیحاتی در باره روش استفاده از آن ها می شوند. به طور معمول در کنار مطالب نجومی زیج ها، چندین روش برای تعیین جهت قبله عرضه می شد، یکی از رایج ترین آن ها، روشی مثلثاتی منسوب به روش زیج ها است. از دقیق ترین روش های تعیین جهت قبله، روش آنالما است. به آن دسته از روش های هندسه توصیفی که در آن مسأله سه بعدیِ سطح کره روی صفحه ترسیم و حل می شوند «آنالما» می گویند. منجمان دوره اسلامی با تعیین زاویه انحراف قبله محلی روی کره زمین و سپس کره آسمان و تسطیح آن روی دایره، آنالما هایی به منظور یافتن جهت قبله عرضه کردند که در برخی از زیج ها نیز به آن پرداخته شده است. در زیج یمینی، دومین زیج فارسی شناخته شده از لحاظ قدمت، در کنار روش های معمول زیج ها برای تعیین قبله، دو آنالما هم آمده است. این مقاله پس از بررسی و ترسیم آنالماهای زیج یمینی، به مقایسه آن ها با آنالماهای موجود در آثار حبش حاسب و ابوریحان بیرونی می پردازد.
جایگاه دستگاه کاشف در سیاست کیفری مبارزه با قاچاق کالا و ارز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
105 - 130
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و گستردگی ارتکاب بزه قاچاق کالا و ارز، قانون گذار همواره درخصوص این بزه از سیاست کیفری افتراقی تبعیت نموده است که یکی از مصادیق آن، پیش بینی نهاد "دستگاه های کاشف" در قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز می باشد. در این مقاله، به روش توصیفی تحلیلی و در پی پاسخ گویی به این سوال که «جایگاه دستگاه های کاشف در سیاست کیفری مبارزه با قاچاق کالا و ارز چیست»، سعی شده است که ضمن تبیین مفهوم و مصادیق دستگاه های کاشف، نقش آنها در سیاست کیفری مبارزه با قاچاق تبیین شود. درواقع، بین دستگاه کاشف و ضابط دادگستری، رابطه "عموم و خصوص من وجه" وجود دارد و مصادیق تمثیلی دستگاه های کاشف در ماده 36 قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز پیش بینی شده است. از جمله وظایف و اختیارات دستگاه های کاشف، تهیه صورت جلسه کشف، تعیین ارزش اولیه کالا و ارز قاچاق، صلاحیت رسیدگی به برخی از پرونده های قاچاق و حق تجدیدنظرخواهی از آرای برائت و منع تعقیب دادگاه های انقلاب و شعب تعزیرات حکومتی است؛ علاوه بر این، آن دسته از کاشفینی که ضابط نیز می باشند، صلاحیت اعمال اختیارات ضابطین را در موارد کشف بزه قاچاق کالا و ارز دارا می باشند. در راستای حمایت از دستگاه های کاشف و مأموران آنها در مقام ایفای وظیفه، حمایت هایی در قانون پیش بینی شده است که سلب مسئولیت مدنی مأموران کاشف و پرداخت حق الکشف از آن جمله است؛ هرچند که وجود تعارضات و ابهامات قانونی و مشکلات عملی، در عمل، این حمایت ها را ناکارآمد نموده است.
روش شناسی علوم سیاسی از منظر شارحان مکتب صدرایی
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، گسترش مطالعات انتقادی در علم سیاست، پژوهشگران اسلامی را با مسئله ای جدی درباره نقش مطالعات فلسفی و روش شناسی های گوناگون در هویت بخشی به دانش سیاسی و ارتقای آن مواجه ساخته است. این مقاله با استفاده از روش «تحقیق کیفی» به بررسی چیستی، قلمرو و چشم اندازهای روش شناسی بر مبنای حکمت صدرایی در مقایسه با سایر روش شناسی های متعارف پرداخته است. فرضیه اصلی مقاله آن است که روش شناسی های گوناگون می توانند در تطبیق با یکدیگر و با توجه به جنبه های معرفت شناختی، هستی شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی گزاره های گوناگون، به ارتقای دانش سیاست کمک کنند. روش شناسی حکمت صدرایی با گسترش منابع، ابزارها و متعلق شناخت، و ترویج نظام ارزشی متعالی، به بازسازی واقعیت در نظریه های سیاسی یاری می رساند. آنچه این مقاله را متمایز می سازد استفاده از آخرین نظریات استادان متأله و شارحان مکتب صدرایی (مانند استاد شهید مطهری، آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی) در این زمینه است.
بررسی عوامل شکل گیری قلدری سازمانی در دانشگاه: تجربه زیسته استادیاران جوان دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۶۵-۴۴
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاه به عنوان نهادی برآمده از بطن اجتماع و دانشگاهیان به عنوان قشر متفکّر آن، نقشی کلیدی در تحولات اجتماعی دارد. با این حال در دانشگاه ها، عواملی وجود دارد که دانشگاه را از دستیابی به هدف اصلی خود دور کرده و منجر به بروز پدیده های مخرب روانشناختی همچون قلدری سازمانی شده است. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف پاسخ به این پرسش که تجارب استادیاران جوان از قلدری سازمانی در دانشگاه چگونه است و چه عواملی منجر به شکل گیری آن در محیط دانشگاهی می شود، نوشته شده است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. جامعه پژوهش را کلیه استادیاران جوان عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان در سال 1401 تشکیل می دهند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، هدفمند و گلوله برفی بود و پس از مصاحبه با 16 مرد و 8 زن، داده ها به اشباع نظری رسیدند. ابزار این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و داده ها به روش چند مرحله ای موستاکاس تحلیل شد. یافته ها: از تجزیه و تحلیل داده ها 5 مضمون اصلی مربوط به تجربه زیسته استادیاران جوان از قلدری سازمانی و 5 مضمون اصلی مربوط به عوامل قلدری سازمانی شامل عوامل فردی و عوامل سازمانی به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بسیاری از استادیاران جوان در سال های ابتدایی خدمت خود به علت داشتن سابقه کمتر و عدم ثبات وضعیت استخدامی خود در گروه یک نوع قلدری عمودی از بالا به پایین را تجربه کرده اند که معمولاً شامل مورد تهدید واقع شدن، محرومیت از امکانات و بهره کشی پژوهشی و اداری بوده است. همچنین وجود عدم شفافیت در برخی از قوانین و آیین نامه ها، ضعف نظام اداری حاکم در دانشگاه و تبعیض در ارائه خدمات و امکانات به عده ای از اساتید، از عمده ترین دلایل شکل گیری قلدری در دانشگاه بوده است.
شناسایی و رتبه بندی موانع مشارکت مردم و نخبگان در نظام قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۸
435 - 473
حوزههای تخصصی:
در نظام های قضایی توسعه یافته که براساس مؤلفه های حقوق اساسی مدیریت می شوند، یکی از عناصر مهم برای اثبات کارآمدی حکومت، بحث مشارکت ذی نفعان است که به رفع تعارضات موجود در نهادهای حقوقی و قضایی کمک شایانی می کند، اما این مشارکت با چالش هایی روبه رو است که موجب توقف برنامه های مشارکتی از سمت مردم و نخبگان می شود. این مقاله با بهره گیری از روش آمیخته ابتدا با روش فراترکیب، به دنبال ارائه دسته بندی جامعی از مؤلفه های موانع عمده مشارکت مردم و نخبگان در نظام قضایی بوده و سپس با روش تاپسیس به دنبال رتبه بندی آن موانع بوده است. جمع آوری داده ها از نظر زمان پژوهش مقطعی است. در این پژوهش با جمع آوری اطلاعات از پایگاه های علمی معتبر و پالایش آنها نهایتاً 78 مقاله به عنوان مقالات اصلی برای استخراج یافته ها انتخاب شدند. با تحلیل یافته های نتایج به دست آمده، 27 مانع شناسایی و در پنج دسته و دو سطح کلان و خرد دسته بندی شده اند. در سطح کلان، موانع شامل: ساختاری، مدیریتی، نگرشی، فرهنگی و اجتماعی بوده و در سطح خرد شامل: مدیریتی، نگرشی، حقوقی و قانونی و شناختی و ارتباطی است. درنتیجه رتبه بندی نیز موانع: عدم تعریف واضح از مشارکت، مشارکت صوری در فقدان کنترل و تعادل در سیستم دولتی به جای مشارکت واقعی، ساختارهای بوروکراتیک، تشریفات اداری و اقتدار سلسله مراتبی بیشترین تأثیر را دارند و ناآشنایی برخی شهروندان با فناوری های جدید معماری و فضای دادگاه ها، عدم ایجاد فضایی برای تعامل و یادگیری و موانع فکری مانند اصطلاحات یا زبان مورد استفاده قضات و وکلا در ارتباطات، کمتر تأثیرگذارند.
طراحی چارچوب دانشگاه استعداد ربا در نظام آموزش عالی: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۴۳-۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف: اصلی این پژوهش، طراحی چارچوب دانشگاه استعداد ربا در نظام آموزش عالی است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی، در زمره پژوهش های با رویکرد سنتز پژوهی و از نوع فراترکیب کیفی است. این روش، یک موقعیت سه جانبه از تحلیل داده ها، نظریه ها و روش شناسی پژوهش هاست و بسیار فراتر از خلاصه سازی یافته های پژوهشی و درواقع ترکیب و تفسیر یکپارچه ی یافته های حاصل از مطالعات کیفی است به گونه ای که تصویری کلی از وقایع، مفاهیم و پدیده ها ایجاد کند و با استفاده از روش هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت. مضامین شناسایی شده مجدداً در جلسه بحث گروهی متمرکز با استفاده از شبکه اجتماعی مجازی موردبررسی قرار گرفتند تا درنهایت روی مقولات استخراج شده توافق حاصل گردید. تمام عوامل استخراج شده از پژوهش ها به عنوان مضمون در نظر گرفته شد که این مضامین بر اساس مفاهیم مرتبط با مفهوم دانشگاه استعداد ربا در 41 مضمون پایه و 9 مضمون سازمان دهنده طبقه بندی شدند. نتیجه گیری و پیشنهاد ها: بر اساس یافته های پژوهش می توان به ویژگی های خاصی از دانشگاه های استعداد ربا پی برد که آنان را برای اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد جذاب و خواستنی می نماید. این ویژگی ها فراتر از ویژگی های ساختاری و تجهیزاتی و مالی آنان که شاید بتوان در اکثر دانشگاه های مادر و جامع یافت، بر ویژگی هایی تأکید دارد که شاید در اکثر دانشگاه ها به فراموشی سپرده شده است. این دانشگاه های استعدادربا، برای اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد، آرامش فکری و روحی، احساس بهزیستی سازمانی و رضایت قلبی و درونی را به ارمغان می آورند و بنابراین می توانند ورای اندازه و محل جغرافیایی یک دانشگاه، آن را تبدیل به یک دانشگاه استعداد ربا نماید. نوآوری و اصالت: شاید بتوان گفت که پژوهش های انجام شده در حوزه ارزیابی درونی و بیرونی و مدیریت استعداد در آموزش عالی در ایران و خارج از کشور، بیشتر بر شیوه ها و تکنیک ها و راهبردهایی متمرکز شده اند که برای جذب و نگهداری اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد لازم است، اما پژوهش حاضر حرکت از نقش محوری دانشگاه ها در یافتن و جذب و نگهداشت اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد با در نظر گرفتن امتیازات و یا جوایز خاص، به تمرکز بر ویژگی های جذاب دانشگاه ها رسیده است که باعث می شود دانشجویان و اعضای هیئت علمی با استعداد بدون امتیازدهی خاصی برای رسیدن به این دانشگاه ها با هم رقابت نمایند.
نقد و ارزیابی برنامه درسی رشته علوم تربیتی، گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸
35 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تبیین ضرورت بازنگری برنامه درسی رشته علوم تربیتی- گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی در دوره کارشناسی- با نظر به سهم علوم مختلف در تحقق اهداف این رشته و انطباق با شاخه های تخصصی آن در دوره کارشناسی ارشد و دکتری است. بنابراین، با استناد به برنامه و سرفصل دروس دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم تربیتی- گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی، مصوب شورای عالی برنامه ریزی- تعداد واحدهای درسی و تناسب آنها با ضرایب مواد امتحانی آزمون کارشناسی ارشد و پیوستگی محتوایی بین دوره های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از نسبت نامتوازن سهم علوم مختلف در برنامه درسی این گرایش است. در این میان، سهم روان شناسی در دروس پایه دوره کارشناسی در مقایسه با سایر علوم زیربنایی دیگر مانند فلسفه و جامعه شناسی بیشتر است. به طورکلی، عدم توازن، عدم انطباق و ناپیوستگی در برنامه درسی کارشناسی رشته علوم تربیتی- گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی- در دو رشته مدیریت آموزشی و فلسفه تعلیم و تربیت در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری از چالش های اساسی نظام علوم تربیتی به شمار می آید. بر این اساس، بازاندیشی و بازنگری در برنامه درسی این رشته، امری ضروری و اجتناب ناپذیر می باشد.
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های اصلی مبانی سیاسی - اجتماعی آموزش عالی ایران؛ با تأکید بر انتظارات دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۷
445 - 495
حوزههای تخصصی:
آموزش عالی در جوامع، نهاد بسیار مهمی را تشکیل می دهد، نه تنها به لحاظ اینکه تربیت نخبگان را برعهده دارد و مبنایی را برای جامعه ای برخوردار از فناوری مهیا می سازد، بلکه از این منظر که مهم ترین نهاد فکری است که تأثیر بسیار گسترده ای بر فرهنگ و امور سیاسی دارد. هدف پژوهش، شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های اصلی مبانی سیاسی اجتماعی نظام آموزش عالی ایران با تأکید بر انتظارات دولت بود که به روش کیفی و با استفاده از رویکرد فراترکیب انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات منابع اسنادی و جامعه آماری تمام منابع علمی معتبر منتشر شده داخلی مرتبط با موضوع پژوهش برای سال های 1380 تا 1400 بودند. روش نمونه گیری پژوهش، هدفمند و براساس ابزار برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی بوده و برای گردآوری و تحلیل داده ها از الگوی هفت مرحله ای ساندلوسکی و بروسو (2007) استفاده شد. دستاورد پژوهش شناسایی و مقوله بندی پنج مؤلفه اصلی مبانی سیاسی اجتماعی آموزش عالی با تأکید بر انتظارت دولت شامل؛ توسعه شهروندی، جامعه پذیری سیاسی، مشارکت سیاسی، توسعه سیاسی و توسعه پایدار بود. همچنین براساس نتایج آزمون آنتروپی شانون مؤلفه های اصلی توسعه پایدار، توسعه شهروندی، جامعه پذیری سیاسی، توسعه سیاسی و مشارکت سیاسی در مطالعات داخلی از اولویت اول تا پنجم برخوردار بودند. در پایان، مبتنی بر دستاوردهای پژوهش پیشنهادهای مقتضی ارائه شد.
آینده پژوهی وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی در ایران؛ نگاهی محصول گرایانه با استفاده از روش تحلیل لایه علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی، دغدغه هایی در مورد وضعیت اشتغال خود در جامعه دارند. افزایش شمار فارغ التحصیلان این حوزه، با توجه به توسعه مراکز آموزش عالی در سطح کشور ضرورت اتخاذ تدابیری منطقی و عملی را برای این گروه از فارغ التحصیلان، بیش از پیش نمایان می سازد. این مقاله یک پژوهش کیفی و با هدف آینده پژوهی در صدد است تصویری از وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان حوزه علوم انسانی ترسیم کند. جامعه آماری پژوهش اساتید و متخصصان حوزه علوم انسانی است و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و بعد از پیاده سازی مصاحبه ها به روش تحلیل تماتیک و با کاربست روش لایه ای علی، مؤلفه های آن در سطح لیتانی، علل اجتماعی، گفتمان / جهان بینی و اسطوره/ استعاره شناسایی شدند. در سطح لیتانی، مؤلفه های «بحران بیکاری»، «علوم انسانی مهجور و در حاشیه مانده»، «علوم انسانی ناکارامد / نابلد» و «فقدان هویت مستقل» برساخته شدند. در سطح علل سیستماتیک مجموعه عوامل فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی از علل بنیادین مضامین سطح اول هستند. در سطح گفتمان/ جهان بینی از گفتمان های محصول گرایانه، پست مدرن، علوم انسانی اسلامی و گفتمان مسئله محوری استفاده شد. در سطح استعاره/اسطوره از تعابیر استعاری بچه مهندس، پروفسور بالتازار، پاشنه آشیل/چشم اسفندیار توسعه ملی و علوم پیشرو (جنس اول)/ پسرو (جنس دوم) استفاده شد. در نهایت با مرور ادبیات و مراجعه به مصاحبه ها و رفت و برگشت در آنها و نظرخواهی از خبرگان و متخصصان، دو پیشران نگاه مهندسی وار و از بالا به پایین در مقابل تأمین فضای باز فکری، دانشگاهی، و سیاست یکسان سازی علوم در مقابل توسعه رویکرد مطالعات میان رشته ای شناسایی، و سناریوهای چهارگانه تدوین شدند.
بررسی تحلیلی نظریه های مطرح در مفهوم شناسی جریان و جریان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
1072 - 1031
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف در این مقاله، استخراج مؤلفه های مفهوم «جریان اجتماعی» و «جریان شناسی» بر اساس آرای صاحب نظران بود. روش: این مقاله به روش توصیفی و تحلیل محتوای کیفی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و با رهیافتی درجه دومی به رشته تحریر درآمد. یافته ها: از مجموع آرای صاحب نظران، هفت مؤلفه «جریان» کشف شد که بر اساس آن می توان تعریفی جامع از جریان شناسی ارائه داد. نتیجه گیری: جریان شناسی، رهیافت جدیدی در آموزش و پژوهش مباحث تاریخی، فکری، فرهنگی است که بر خلاف شیوه های سنّتی، هم برای مخاطبان جذّابیت دارد و هم به مرحله کاربرد نزدیک است. با توجه به هفت مؤلفه مستخرج از تحلیل مضامین آرای صاحب نظران؛ یعنی «هویت اجتماعی»، «اصول و فروض معرفتی»، «سیلان و پویایی»، «عدم رسمیت»، «جمعیت»، «مدیریت»، «اثرگذاری» و همچنین «ضرورت ارتباط ارگانیک میان مؤلفه ها»(که هویت شبکه ای جریان را نتیجه می دهد)، تعریف منتخب از جریان بدین صورت است: «جریان، پدیده اجتماعیِ پویا و سیّال، با هویتی شبکه ای(= سیستمی) غیر رسمی و متشکّل از مجموعه اصول و فروض معرفتی(= نظام مشترک معنایی) است که جمعیتی نظام یافته(= مدیریت شده) بر اساس آن عمل کرده و اثر می گذارند».
بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی، انگیزش پیشرفت و سبک های یادگیری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۷ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۵
145 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی، انگیزش پیشرفت و سبک های یادگیری بوده و طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 440 دانشجوی دانشگاه کاشان است که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای مورد نظر از آزمون شخصیتی نئو (NEO)، پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمانز (AMQ) و پرسشنامه سبک های یادگیری (LSI) استفاده شد. از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون نیز به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. از یافته های پژوهش حاضر این بود که بین ویژگی های شخصیتی، انگیزش پیشرفت و سبک های یادگیری رابطه وجود دارد؛ به این صورت که مفهوم سازی انتزاعی با روان رنجوری رابطه منفی، و با برون گرایی و گشودگی رابطه مثبت دارد. همچنین تجربه عینی و مشاهده تأملی با روان رنجوری رابطه مثبت دارند. آزمایشگری فعال با توافق پذیری رابطه منفی و با وظیفه مداری رابطه مثبت دارد و انگیزش پیشرفت تنها با مفهوم سازی انتزاعی رابطه معنی دار دارد. از دیگر یافته های پژوهش حاضر این بود که ویژگی های شخصیتی، پیش بینی کننده شیوه های یادگیری هستند، اما انگیزش پیشرفت، پیش بینی کننده شیوه های یادگیری نیست.