مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
مهاجرت
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۳
53 - 70
هدف این مقاله، بررسی تأثیرات منفی اکولوژیک(بوم شناختی) مهاجرت و شهرنشینی بر گرایش جوانان (کارگران مهاجر فصلی) به جرم و رفتارهای پرخطر در شهر تهران می باشد. فرض کلی مقاله این است که عوامل بوم شناختی شهری بر گرایش کارگران مهاجر فصلی جوان به رفتارهای مجرمانه و پرخطر اثرگذار می باشد. چارچوب نظری تحقق، نظریه اکولوژی شهری است که بر پیامدهای منفی شهرنشینی تاکید دارد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارگران مهاجر فصلی در شهر تهران است که داده های تحقیق از طریق روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و از طریق نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس گردآوری شده است. حجم نمونه برابر با 381 نفر می باشد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های توصیفی نشان می دهد میزان شیوع استعمال سیگار و قلیان و اعتیاد به مواد مخدر در بین کارگران فصلی دارای بیشترین فراوانی است. بر اساس نتایج تحقیق، همنشینی افتراقی و از خود بیگانگی اجتماعی با ضریب همبستگی 676/0 و 593/0 دارای قوی ترین رابطه معنادار با میزان آسیب پذیری کارگران مهاجر فصلی می باشد. همچنین نتایج رگرسیونی تحقیق نشان می دهد که متغیرهای مستقل تحقیق، 62/0 درصد از واریانس و تغییرات متغیر وابسته یعنی گرایش کارگران مهاجر فصلی به جرم و رفتارهای پرخطر را تبیین می کنند.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر گرایش جوانان تهرانی به مهاجرت خارج از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
مهاجرت به عنوان یکی از پدیده های اجتماعی، ذهن بسیاری از صاحب نظران را به خود معطوف نموده است. مهاجرت جوانان، یکی از مسائل عمده ای است که بر آهنگ توسعه در ایران تاثیر منفی می گذارد. هدف این تحقیق، بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر گرایش جوانان تهرانی به مهاجرت خارج از کشور و همچنین بررسی سایر عوامل تاثیر گذار بر این پدیده است. روش تحقیق، پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه جوانان 18 تا 35 سال شهر تهران بود که نمونه گیری به روش تصادفی ساده صورت پذیرفت و 1217 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که متغیر سرمایه اجتماعی (با ضریب اثر 188/0-) بیشترین تأثیر را بر روی میزان گرایش به مهاجرت جوانان دارد؛ به این معنا که هر چه قدر سرمایه اجتماعی کمتر باشد، گرایش به مهاجرت زیاد می شود. هر یک از متغییرهای میزان تحصیلات، سن و درآمد نیز به ترتیب با ضریب اثر 151/0، 186/0- و 100/0 به طور مستقیم در گرایش به مهاجرت جوانان تأثیر داشتند. متغیرهای جنسیت، وضعیت تاهل و وضع فعالیت نیز به ترتیب با ضریب اثر 115/0، 133/0 و 102/0 در گرایش به مهاجرت جوانان موثر بودند. نتایج تحلیل نشان داد کاهش سرمایه اجتماعی باعث افزایش گرایش جوانان به مهاجرت می گردد و می توان با افزایش سرمایه اجتماعی و افزایش اعتماد اجتماعی از طریق عملکرد مناسب و بر طرف کردن مسائل ساختاری- نظیر بیکاری، مفاسد مالی و اقتصادی و...- تمایل به مهاجرت خارج از کشور را کاهش داد.
طیف سنجی رویکردهای موجود نسبت به ایرانیان دوتابعیتی و مسئولیت دولت در قبال آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوتابعیتی ها از مباحثی است که سال ها به مسئله ای بعضا چالش برانگیز در جمهوری اسلامی ایران مبدل شده است. در این پژوهش با روش کیفی و با تکیه بر اصل مسئولیت دولت ها تلاش می شود ارزیابی آسیب شناسانه رویکردهای موجود در قبال ایرانیان دوتابعیتی تبیین گردد. پرسش اصلی آن است که «رویکردهای موجود نسبت به ایرانیان دوتابعیتی کدامند و مسئولیت دولت ها در قبال آنها چیست؟» فرضیه اصلی این است که غالب شدن دیدگاه صرفا تهدیدمحور و یا فرصت محور طی چند دهه اخیر در میان دولت ها بجای تدوین سیاست های میانه رو در کنار پیچیده تر ساختن مسئله ایرانیان دو تابعیتی و حتی فاصله گرفتن بیشتر ایرانیان خارج از کشور، هزینه های بسیاری را برای منافع ملی ایران رقم زده است. در ادامه، این امر مورد بررسی قرار می گیرد که با توجه به مسئولیت دولت ها در اموری همچون پیگیری و حفظ حقوق اتباعشان در داخل و خارج از کشور، فراهم سازی زمینه های لازم جهت فعالیت اجتماعی و اقتصادی تمامی اتباع ایرانی و ... ایجاد تعادل میان دیدگاه منفی و مثبت مسئولان از یک سو و ایجاد جاذبه های اعتمادساز در میان دو تابعیتی ها از سوی دیگر می تواند زمینه ساز الگوی بهینه حل و فصل معضل ایرانیان دوتابعیتی گردد.
مهاجرت، ره یافتی بر استثمار نوین، رویکردها و کارکردها در عصر جهانی شدن و حکمرانی جهانی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
181 - 202
حوزههای تخصصی:
امروزه مهاجرت های بین المللی به یکی از بزرگترین مسائل و چالش های فراروی کشورهای جهان در عصر جهانی شدن مبدل شده است. از یک سو حضور مهاجرین در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی درکشورهای مهاجر پذیر تبدیل به ظرفیتی ویژه جهت توسعه آن کشورها و دست یابی به نقشی پر رنگ در حکمرانی جهانی شده است و از سویی دیگر خود عاملی برای تزلزل شاخص های امنیت و ثبات اقتصادی تبدیل گشته است. این پژوهش با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی بر مبنای تجزیه و تحلیل آمارهای موجود به بررسی تغییر رویکرد مساله مهاجرت از بعد اجتماعی به فرصت ها وچالش های سیاسی، اقتصادی و امنیتی با تاکید بر کشور جمهوری اسلامی ایران و اثرات آن بر فضای ژئوپلتیک جهانی در عصر جهانی شدن پرداخته است. جهت حصول این نتیجه در این نوشتار، شناسایی عوامل تاثیرگذار بر روند مهاجرت و بررسی دیدگاه های کشورهای توسعه یافته به این منظر مورد بررسی قرار گرفته است و نهایتا چشم اندازی بر مبنای تجزیه و تحلیل روند ها برای اولویت بندی مدیریت و سیاست گذاری راهبردی در این حوزه ارائه شده است.
پیامدهای اجتماعی قحطی در نواحی شمالی خلیج فارس (1317- 1324ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
34 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی پیامدهای اجتماعی قحطی در نواحی شمالی خلیج فارس در فاصله سال های 1317ش تا 1324ش.روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد آرشیوی، منابع کتاب خانه ای و نشریات انجام شده است. پس از ارزیابی و تحلیل داده های تاریخی نتیجه گیری انجام شده است.یافته ها و نتیجه گیری: این قحطی باعث مرگ ومیر قابل توجه سکنه نواحی شمالی خلیج فارس از حدفاصل استان هشتم (هرمزگان) تا مناطقی از استان هفتم مانند لارستان و بوشهر شد؛ هم چنین سبب گسترش ناامنی در این مناطق شد. مهم تر از این، تداوم خشک سالی و قحطی باعث شد تا سکنه مناطق مذکور برای فرار از بحران به استان ششم (خوزستان) مهاجرت کنند. این مهاجرت بر فعالیت گسترده صنعت نفت در خوزستان و امید مهاجران به کسب درآمد و تأمین معاش در آن جا متکی بود. نتیجه این بحران تغییرات گسترده اجتماعی در نواحی شمالی خلیج فارس بود.
رشد شهرنشینی درفرمانداری کل بنادر و جزایر خلیج فارس (بوشهر، 1340- 1355 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
197 - 222
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی یکی از مشخص ترین نمود تکامل جوامع انسانی است. گسترش روزافزون شهرنشینی و افزایش تعداد شهرها و تغییرات کمی و کیفی آن ها تحت تأثیر عوامل مختلفی نظیر صنعتی شدن، مهاجرت روستائیان به شهرها، تحولات اجتماعی و فرهنگی در جوامع مختلف بوده است. از دهه 20 به بعد که کشور دچار تحولات سیاسی عمده ای شد تحرک و جابجایی های داخلی در کشور نیز بسیار محسوس گردید. در ادامه این روند در آغاز دهه چهل و با انجام اصلاحات اجتماعی توسط محمدرضا شاه این تحرک در کشور شدت بیشتری یافت که پیامد بارز آن گسترش شهرها و توسعه شهرنشینی در دهه چهل و بعد از آن بود. سؤال این پژوهش این است که وضعیت فرمانداری کل بنادر و جزایر خلیج فارس (بوشهر) در طی سال های 1340 تا 1355 ش از لحاظ جمعیت شهری و رشد شهرنشینی چگونه بود و تعداد شهرهای آن از نظر کمی چه تغییری یافت؟ روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی با مطالعه منابع کتابخانه ای و اسنادی و تحلیل ثانویه داده های سرشماری نفوس و مسکن در فاصله سال های مورد نظر است. طبق یافته های پژوهش فرمانداری کل بنادر و جزایر خلیج فارس که در سال های قبل از دهه چهل دارای کمترین میزان شهرنشینی در کشور بود، در سال های بعد از آن با رشد شهرنشینی بالایی مواجه شد. بوشهر مرکز فرمانداری پذیرای بیش از 50 درصد مهاجرین داخلی استان بود و گسترش جمعیت شهری در آن موجب توسعه فیزیکی شهر و پیدایش پدیده حاشیه نشینی در شهر شد؛ بااین حال به دلیل تراکم پایین جمعیت تعداد شهرهای آن در طول سال های مورد نظر افزایش چندانی نداشت.
اثربخشی توسعه صنعتی مکان محور بر نرخ مهاجرت (نمونه موردی: روستاهای کوهدشت در استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
6 - 13
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، نواحی روستایی به عنوان بخش حیاتی از ساختار اقتصادی و اجتماعی جوامع، با چالش ها و مسائل جدیدی روبرو شده اند. یکی از بزرگترین چالش ها، ناکارآمدی بخش کشاورزی است که باعث سرازیر شدن سیل مهاجرین روستایی به سمت شهرها شده که تداوم این روند، باعث برهم خوردن تعادل نیروی کار در جوامع روستایی شده و چالش های جدیدی را برای توسعه اقتصادی و اجتماعی این مناطق ایجاد کرده است. در این راستا، موضوع مهاجرت در روستاهای شهرستان کوهدشت واقع در استان لرستان به عنوان یک مسئله جدی و چندوجهی برای توسعه محسوب می شود زیرا منجر به مهاجرت جوانان روستایی به شهرها شده و باعث نقص در ایجاد فرصت های شغلی و درآمدی در نواحی روستایی می شود. هدف از این نوشتار این است که با افزایش میزان و سرعت خروج افراد از یک منطقه به عنوان رکن مهم مکان، یک مسئله اجتماعی ایجاد می شود که باید به فکر راه حلی برای کاهش و یا کندکردن روند آن بود. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع اسنادی و بازدیدهای میدانی از روستاهای شهرستان کوهدشت به بررسی آمار مهاجرت افراد و ارتباط این مهاجرت ها با زیرساخت های موجود در منطقه می پردازد و سعی دارد تأثیر برنامه توسعه صنعتی در ارتباط با ظرفیت مکانی روستاها و پاسخگویی به این مهاجرت ها را مورد بررسی قرار دهد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که صنعتی سازی روستا با توجه به پتانسیل های موجود مکان به عنوان ابزاری جهت متنوع سازی اقتصاد روستا و جلب سرمایه گذاری های مؤثر در مناطق روستایی جهت ایجاد فرصت های شغلی پایدار، افزایش توان رقابت اقتصادی نواحی روستایی و توسعه متوازن بین مناطق روستایی و شهری می تواند کارگر باشد. بنابراین، راهکارهای توسعه صنعتی با توجه به ویژگی های مکان، می توانند اثربخش بر کند کردن روند مهاجرت و حفظ نیروی انسانی به عنوان رکن مهمی از مکان و توسعه پایدار روستایی محسوب شوند.
عوامل مؤثر در مهاجرت صوفیان از ایران به آناتولی دوره سلاجقه روم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
53 - 82
حوزههای تخصصی:
در فاصله زمانی قرون پنجم تا هفتم قمری، شماری از افراد جامعه نخبگانی از جمله متصوفان و عارفان مسلمان، ایران را به قصد آناتولی ترک کردند. در پژوهش پیش رو تلاش شده است با روش تاریخی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، چرایی مهاجرت صوفیان بررسی و تبیین شود. با الهام از نظریه جاذبه و دافعه «اورت. اس. لی» و با تکیه بر شواهد تاریخی، مشخص گردید برخلاف باور رایج که بر تأثیر حمله مغول بر مهاجرت متصوفان به عنوان اصلی ترین عامل مهاجرت مبتنی است، سلسله عوامل رانشی همچون افزایش روزافزون جمعیت مهاجران ترکمن، رواج تعصبات اعتقادی و تقویت آن توسط اهالی سیاست، جنگ ها، منازعات و بلایای طبیعی و مجموعه ای از عوامل کششی از جمله فعالیت های تبلیغی، آموزشی و دفاع از مرزهای اسلام، اقامه دین، محترم شمردن متصوفان توسط سلاطین سلجوقی و تساهل و تسامح آنان و همچنین دوری آناتولی از مناطق پرآشوب، به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر در تحقق پدیده مهاجرت صوفیان و عارفان به آناتولی قابل بررسی می باشند.
واکاوی جامعه شناختی پیامدهای مهاجرت جمعیّت های مهاجر و دیاسپوریک در رمان هیچ دوستی جُز کوهستان اثر بهروز بوچانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهروز بوچانی پناهجوی کُرد ایرانی از نویسندگان معاصر است که نگارۀ ادبیاش معطوف به تصویرسازی بحرانهای انسانیِ برآمده از مهاجرت به دنیای غرب و مواجه شدن با واقعیت وارونۀ ناهمگون با پندارۀ خود از جهان مقصد بهعنوان آرمانشهر و پدیدار شدن در رُخنمود ویرانشهر است. رمان هیچ دوستی جُز کوهستان که برونداد تراژدیِ مرگ انگارههای انسانِ مهاجر در دستیابی به یوتوپیا و تباهی رؤیای ساخت- یافته از انگارۀ غربنگری بهمثابۀ پناهگاه اَمن در گریز از ناَامنیهای سیاسی- اجتماعی سرزمین مادری است، روایتی رئالیستی از تباهی زندگی مردمی است که سرنوشتشان در گردابۀ طرد و دیگرستیزی در جامعۀ مقصد، به زندان و پایمال شدن حقوق و کرامت انسانی و بیخویشتنی و هژمونی سیستم کایریارکال در جهت سایه گستردن بر ارادۀ زندانی میانجامد. از آن روی که تاکنون جستار مستقلی به بررسی پیامدهای مهاجرت جمعیتهای دیاسپوریک و مهاجر در رمان هیچ دوستی جُز کوهستان نپرداخته است، نگارنده بر آن است تا به بررسی این پدیده در این رمان بپردازد. مسألۀ بنیادین پژوهش حاضر این است که پیامدهای مهاجرت جمعیتهای مهاجر و دیاسپوریک، چگونه و در چه قالبهایی در این رمان، نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است؟ جهت بررسی این مسأله، نگارنده از روش توصیفی تحلیلی مُبتنی بر بررسیِ جامعهشناختیِ پیامدها و بحرانهای برآمده از مهاجرت در این رمان بهره گرفته است. محبوس شدن در زندان و زیستن در فضای هتروتوپیک و دیستوپیایی ، افسردگی و اقدام به خودک شی و بی ارادگی در سیستم کایریارکال از پربسامدترین برآیندهای مهاجرت گروه های دیاسپورایی و مهاجر در رمان هیچ دوستی جز کوهستان است که با رویکرد تاریخی سیاسیِ همه سونگر ، روایتگر رنجی جانکاه و برآمده از دگرگیسیِ یوتوپیا به دیستوپیا و محکومیت به زیستن در زندانِ محصور در هتروتوپیا در فرایند تبدیل مهاجر به سوژۀ تحت انقیادِ سیستم کایریارکال است
شکل گیری پدیده مسکن دوم و تحول در جامعه روستایی با جریان جمعیتی از شهر به روستا، موردپژوهی روستاهای منطقه الموت استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
109 - 134
حوزههای تخصصی:
تحول و تنزل تدریجی کارکرد مولد در کنار بورس بازی زمین در جامعه روستایی یکی از مسائل اصلی کشورها به ویژه جوامع در حال توسعه است. روستاها به تدریج با از دست دادن جمعیت به مکان هایی متروکه تبدیل شده اند. لیکن این جریان مهاجرتی همواره از روستا به شهر نبوده و شکل معکوس آن نیز وجود داشته است. روستاهای منطقه الموت یکی از مناطق جالب برای مطالعه در منطقه البرز مرکزی ایران هستند که در اثر مهاجرت معکوس از شهر به روستا در سال های اخیر، جاذب جمعیت اما به صورت موقتی شده اند. این جریان جمعیتی باعث پیدایش شتابان پدیده مسکن دوم در روستاهای این منطقه شده که بررسی زمینه پیدایش و آثار و پیامدهای احداث مسکن دوم در این روستاها هدف بحث و بررسی مقاله حاضر است. برای شناخت و تحلیل آثار و پیامدهای این پدیده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و بازدید میدانی از هشت روستای جاذب جمعیت در منطقه الموت استان قزوین استفاده شده است. به منظور سنجش میزان اهمیت آثار بلندمدت و کوتاه مدت روند احداث مسکن دوم در روستاهای منطقه از روش ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده شده است. پدیده مسکن دوم در کوتاه مدت هرچند برخی تأثیرات مثبت در رونق جامعه روستایی دارد ولی از آثار گسترده منفی آن در بلندمدت نیز نمی توان غافل بود. با لحاظ رویکرد واقع گرایانه برنامه ریزی منطقه ای، پیشنهاد مقاله در مورد مسکن دوم در روستاهای منطقه، تعدیل و نظام بخشی گسترش آن با جهت گیری برای بهره مندی از فرصت های حاصل از پیدایش این نوع مساکن است.
تحلیل تأثیر تغییر اقلیم بر تحولات فضایی - مکانی جمعیت در ایران (نمونه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیامدهای مختلف تغییراقلیم،به سرعت در حال افزایش است. طبق نظر محققان، این پدیده بیش ترین اثر خود را بر روی کشورهای درحال توسعه خواهد گذاشت؛ چراکه این کشورها دارای امکانات و توانایی کمتری در جهت انطباق با پدیده تغییر اقلیم هستند. امروزه عدم شناخت صحیح از پدیده تغییر اقلیم و پیامدهای آن بر بخش های مختلف در ایران، باعث بروز چالش های مختلفی برای شهروندان، مدیران و برنامه ریزان شده است، از جمله این چالش ها می توان به زوال کشاورزی، خشکسالی و سیل، فقر و همچنین افزایش مهاجرت ها اشاره کرد؛ بنابراین هدف از این پژوهش بررسی تأثیرات تغییر اقلیم بر تحولات فضایی- مکانی جمعیت در ایران است؛ همچنین در گام دوم نیز به مطالعه تفصیلی تر محدوده تحقیق یعنی مهاجران اقلیمی ساکن در کلانشهر کرج پرداخته شده است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و ماهیت آن علی (پس رویدادی) و از نظر رویکرد قیاسی-استقرایی است. همچنین از منظر زمان مقطعی است و بازه زمانی 2016-1996 را در برمی گیرد. جهت جمع آوری اطلاعات و داده های موردنیاز از بررسی های اسنادی، کتابخانه ای و پرسش نامه استفاده شده است. یافته های پژوهش که محصول تحلیل داده ها و تهیه نقشه همچنین 400 پرسش نامه پاسخ داده شده در 8 منطقه شهر کرج است، نشان می دهد که علت بیش از 10 درصد از مهاجرت ها به کرج، پدیده تغییر اقلیم بوده است. شهر کرج از 9 استان کشور مهاجران اقلیمی داشته که بیش ترین آن یعنی حدود 30 درصد، از استان خوزستان بوده است. همچنین بیش ترین تعداد مهاجران اقلیمی در دو منطقه 2 و 5 کلان شهر کرج اقامت دارند. بر اساس نتایج این پژوهش، علت ورود 6/45 درصد از مهاجران به شهر کرج، ارزان بودن مسکن در شهر کرج نسبت به تهران، یافتن شغل در تهران و همچنین نزدیکی این شهر به پایتخت بوده است. در واقع با سکونت در شهر کرج، مهاجران می توانند به امکانات آموزشی (دانشگاه ها و مراکز آموزشی) و خدمات بهتر درمانی و پزشکی در شهر کرج و تهران دسترسی داشته باشند. همچنین 30 درصد از مهاجران شهر کرج نیز دلایل شغلی را دلیل مهاجرت به کرج عنوان کرده اند.
بررسی دیدگاه روستاییان به مهاجرت غیر بومیان به استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت به عنوان پدیده ای چندبعدی امروزه مورد توجه پژوهشگران فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته است. مهاجرت بر خانواده ها و روابط بین نسلی اثرگذار است؛ همچنین تغییر در ساختارهای سیاسی و اجتماعی نیز از جمله پیامدهای مهاجرت است. فرایند مهاجرت در بسیاری از روندهای اجتماعی و اقتصادی جامعه اثرگذار است. استان گیلان هم در دهه های اخیر درگیر افزایش مهاجرت شده است، از این رو پژوهش حاضر با روش کمی و تکنیک پیمایش و با ابزار پرسشنامه و با حجم نمونه 384 نفر و با به کارگیری نظریات «بری» و «گیدنز» نشان می دهد که مهاجران تا چه اندازه از نظر میزبانان به هر یک از الگوهای همانندی، جدایی گزینی و ادغام نزدیک اند. براساس یافته های پژوهش هرچقدر احساس تعلق به محیط، پایبندی به فرهنگ بومی، پایبندی به شئونات مذهبی و اخلاقی و گرایشات رفتاری بهنجار توسط مهاجران افزایش یابد نگرش مثبت نسبت به مهاجرت غیربومیان نیز افزایش می یابد. هرچقدر وقوع جرم و جنایت توسط مهاجران کاهش یابد نگرش مثبت نسبت به مهاجرت غیربومیان افزایش می یابد. همچنین هراندازه رفتار با طبیعت و محیط زیست توسط مهاجران مناسب تر باشد نگرش مثبت نسبت به مهاجرت غیربومیان نیز افزایش می یابد. براساس مدل رگرسیونی 50 درصد از تغییرات در حوزه نگرشی پاسخگویان با استفاده از متغیرهای ذکر شده تبیین می گردد.
بررسی علل و پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۱)
43 - 50
حوزههای تخصصی:
علل کاهش شدید تراز آبی دریاچه ارومیه را در دو دسته عوامل برون زا (انسان ساخت) و درون زا (طبیعی) می توان جست. به طورکلی، رقابت برای استفاده و تخصیص منابع آب به دنبال توسعه فزاینده کشاورزی، صنعت و شهرنشینی، آلودگی آب به دلیل افزایش تخلیه آلاینده های شیمیایی کشاورزی، افزایش فاضلاب صنعتی- شهری، کاهش آب رودها به دلیل خشک سالی، بهره برداری از آب رودها از طریق سدها و شبکه های وابسته و اثر تغییرات اقلیمی بر منابع آب حوضه آبریز دریاچه و تالاب های کناری، تغییر کاربری و تخریب چراگاه های طبیعی و کاهش جریان های آب زیرزمینی به دلیل برداشت های بی رویه، توسعه زمین های کشاورزی در مناطق تالابی، احداث ساختمان در چراگاه های پیرامون و مجاور تالاب ها و ساخت سازه های آبی مانند سد حسن لو و خشکیدن تالاب یادگارلو در اثر احداث زهکش در کنار آشفتگی هیدرودینامیک دریاچه به ویژه با ساخت بزرگراه شهید کلانتری و افزایش فشار بر منابع به دلیل بهره برداری بی رویه از تالاب ها مهم ترین تهدیدهای اکوسیستم دریاچه ارومیه به شمار می روند. ازجمله مهم ترین پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه نیز می توان به کاهش تنوع زیستی، افزایش طوفان های نمکی، افزایش بیماری ها، از بین رفتن گردشگری، تضعیف کشاورزی، افزایش بیکاری و مهاجرت و کاهش درآمد مردم منطقه اشاره کرد. به منظور ممانعت از تشدید بحران آبی در این اکوسیستم حیاتی، اتخاذ رویکردهای 1- تمرکز بر افزایش بازده آب برای کاهش تقاضای آب در بخش کشاورزی زمین های اطراف دریاچه و 2- استفاده از شیوه های سازگار با اکوسیستم دریاچه ارومیه برای استحصال منابع معدنی توصیه می شود.
هویت در کشاکش چهره و سنت: کاوشی کیفی از فرایند هویت یابی نوجوانان افغانستانی ساکن شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۱۴۸-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
امروزه، هویت اجتماعی شرطی لازم برای زندگی افراد است و نقشی تعیین کننده در معنابخشی به تجربیات روزمره دارد. این مفهوم به ویژه در مورد پدیده هایی مانند مهاجرت، اهمیت ویژه ای پیدا می کند. با افزایش جمعیت مهاجران به ویژه مهاجران بین المللی در سال های اخیر، شکل گیری بحران هویت در میان این گروه ها به مسئله ای برجسته در مطالعات علمی تبدیل شده است. مهاجرت بین المللی نه تنها مهاجران، بلکه کشورها و جامعه میزبان را نیز با چالش های هویتی مواجه کرده است. این چالش ها ممکن است به احساس عدم تعلق به جامعه میزبان یا احساس همبستگی با جامعه مبدأ منجر شود. پژوهش حاضر فرایند شکل گیری هویت در میان نوجوانان افغانستانی ساکن شهر یزد را مورد مطالعه قرار داده است. داده های این پژوهش که با رویکرد کیفی و استفاده از نظریه زمینه ای و نمونه گیری از ۲۱ نفر از نوجوانان مهاجر افغانستانی انجام شده، از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شده است. یافته های تحقیق به شناسایی ۱۶ مقوله اصلی ازجمله «طرد هویت دوسویه، تجارب زیسته هویت زدا، محدودیت های پیشرفت ساختاری، خودپنداره منفی، ارتباطات خویشاوندی بحران ساز، حمایت سازنده خانواده، بحران رودررویی، سرگردانی هویتی، مسئله مندی چهره، تفاوت قومیتی، هویت یابی آموزشی مهارتی، گستره ارتباط گیری مثبت، تلاش برای تأیید هویتی، گستره ارتباط گیری تخصص محورانه، طرد هویت افغانستانی و انصراف از پذیرش هویتی» منجر شد. مقوله های پیش گفته درنهایت مفهوم «سرگردانی هویتی» به عنوان مقوله هسته را ساختند. نتایج نشان داد این نوجوانان در فرایند هویت یابی خود، به دنبال خلق هویتی مستقل از ارزش های ملیتی و ناسیونالیستی هستند و تلاش می کنند با استفاده از هویت یابی مهارتی/اکتسابی، به تعریفی جدید از خود دست یابند.
تأثیر استعمار بر زنان افغان در رمان های محمدحسین محمدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
189 - 213
حوزههای تخصصی:
نقد پسااستعمارگرایی، گفتمانی است متشکل از نظریات افرادی چون فانون، ادوارد سعید و... که می توان آنهارا در زیر متنیت رشته هایی مانند: هنر، ادبیات و علوم سیاسی قرار داد. در حوزه ادبیات رویکرد پسااستعماری به واکاوی ادبیات کشور مستعمره و بررسی آثار نویسندگان مهاجر آن می پردازد. این مقاله با روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی به بررسی آثار داستانی محمدحسین محمدی نویسنده افغانی پرداخته که در آثارش، نحوه تسلط استعمار بر فرهنگ و میزان مقاومت این فرهنگ در برابر سلطه را به تصویر می کشد؛ مقاومتی که نوع کنش گری آن میان جنسیت زن و مرد متفاوت است. زنان اگر چه در جایگاه فرودست جنسی قرار گرفته اند اما ساختار های جدید هویتی بر اساس دیالکتیک حاکم بر جامعه سبب می شود تا خوانشی متفاوت از آن چه آنان را در قالب شی شدگی در جهان مردسالارانه می داند را به عرصه حضور برسانند. بررسی ادبیات از نگاه پسا استعماری گوش فرا دادن به صدای فراموش شده مردمانی است که سال ها تحت استعمار بوده اند. این ادبیات فرایندی را به تصویر می کشد که مردمان مستعمره، از طریق آن یا خود را با شرایط موجود همراه دانسته اند و به نوعی دچار پدیده ذوب شدگی گردیده اند و یا به تقابل با این هجمه پرداخته اند.
ارائه مدل استقرار نگهداشت منابع انسانی متخصص در سازمان های دولتی استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
267 - 281
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر در نگهداشت منابع انسانی متخصص در مناطق محروم و کمتر توسعه و رتبه بندی آن ها و همچنین ترسیم الگوی نگهداشت با رویکرد بوم شناسانه با محوریت سازمان های دولتی استان سیستان و بلوچستان می باشد که از هدف کاربردی و از حیث روش اجرا پیمایشی و مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل تعداد 181 نفراز مدیران و کارشناسان متخصص سازمان های دولتی استان سیستان و بلوچستان بوده که از میان آن ها به روش کوکران 123 نفر نمونه انتخاب شدند. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید که به منظور ارزیابی روایی پرسشنامه نهایی، از روایی صوری و روایی سازه استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری و نرم افزار Smartpls استفاده شد. نتایج نشان می دهد که در این پژوهش ابعاد نگهداشت منابع انسانی متخصص شامل: عوامل رفتاری، ساختاری، زمینه ای و هنجاری/نگرشی و 31 مؤلفه است که براساس خروجی تحلیل معادلات ساختاری و تکنیک تحلیل مسیر، میزان ضریب مسیر عوامل رفتاری 901/0، عوامل ساختاری 886/0، زمینه ای 821/0 و هنجاری/نگرشی 840/0 بوده است که درآن عوامل رفتاری بیشترین تأثیر و مؤلفه رضایت شغلی با عدد معنی داری که از آزمون T بدست آمده، برابر 004/24 و ضریب مسیر 901/0 بیشترین سهم و نقش را در نگهداشت منابع انسانی متخصص در سازمان های دولتی استان سیستان و بلوچستان داشته است.
طراحی مدل مطلوب برندسازی شخصی ورزشکاران حرفه ای در اینستاگرام و نقش آن در مهاجرت ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۳۷
414 - 375
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق طراحی مدل مطلوب برندسازی شخصی ورزشکاران حرفه ای در اینستاگرام و نقش آن بر مهاجرت ورزشی بود. روش تحقیق آمیخته به صورت کیفی و کمی و اطلاعات بخش کیفی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختارمند از 15 نفر از خبرگان به دست آمد. متعاقباً با تکنیک دلفی غربالگری صورت گرفت که 4 عامل و 52 شاخص شناسایی و براین اساس پرسشنامه 52 سؤالی تدوین شد. جامعه آماری شامل ورزشکاران حرفه ای فعال در اینستاگرام و برای تعیین حجم نمونه به ازای هر عامل 10 نمونه، درمجموع 520 نمونه در نظر گرفته شد. برای مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار SmartPLS2 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی بعد از سه مرحله اصلاح، چهار عامل 1-عملکردی با 7 شاخص 2-شخصی با 12 شاخص 3-اجتماعی با 13 شاخص و 4-اخلاقی با 8 شاخص، درمجموع 40 شاخص به دست آمد. از طریق بررسی پایایی درونی، پایایی گویه ها، روایی همگرا و واگرا و ضرایب معناداری مسیرها و همچنین میزان R2 مدل مورد برازش و تأیید قرار گرفت. شاخص نیکویی برازش (گاف) برابر 48/0 محاسبه شد که بسیار مناسب بود. همچنین نتایج نشان داد که برند شخصی ورزشکاران بر روی مهاجرت ورزشی تأثیر دارد (44/0=(و 11/17 =T). میزان تأثیر عوامل اجتماعی برابر 0.185 و عوامل شخصی برابر 0.384 و در سطح P<0/01 معنی دار بودند ولی عوامل عملکردی و اخلاقی تأثیر معنی داری نداشتند. مقدار R2 نشان داد که عوامل چهارگانه برند شخصی ورزشکاران حدود 48 درصد از علل مهاجرت ورزشی را تبیین می کند. در نهایت علی رغم عوامل مختلفی که سبب مهاجرت می شود، مهاجرت ورزشکاران به عنوان بخشی از فرآیند ورزش جهانی است و رسانه ها با انتشار سریع اطلاعات این فرآیند را تسهیل می نمایند.
بررسی پدیده گسترش مهاجرت در اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
167-193
حوزههای تخصصی:
مهاجرت ها دارای انواع گوناگونی هستند، ولیکن چه به شکل حرکت در مرزهای بین المللی صورت بگیرند و چه در درون مرزهای یک کشور به وقوع بپیوندند، همواره موجب پیامدهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جوامع مهاجرفرست و مهاجرپذیر می شوند. در این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است، پدیده گسترش مهاجرت در اتحادیه اروپا مورد واکاوی قرار گرفته و پیامدهای جامعه شناختی و حقوقی آن مورد بحث قرار گرفته است. در بحث پیامدها و آثار مهاجرت هایی که در نوع خارجی صورت می گیرند، لازم است به یک مورد توجه ویژه صورت بگیرد. این یک مورد سنخیت نداشتن در حوزه فرهنگ مهاجران با فضایی است که به تازگی در آن قرار گرفته اند. این فضای جدید به صورت عمد ه تر موارد موجبات ناسازگاری و عدم هماهنگی آنان را فراهم می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که بحران نژادپرستی جدید، بحران چند فرهنگ گرایی، تعارض بین انسان دوستی و منافع ملی، بحران مشارکت و بحران وفاداری از پیامدهای حقوقی - جامعه شناختی مهاجرت در اروپا به شمار می روند.
مطالعه تطبیقی-کمی وحدت نمادی در بین جوامع و عوامل مؤثر برآن در بازه زمانی 2022-1981(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
131 - 175
حوزههای تخصصی:
وحدت نمادی، به عنوان یکی از مقتضیات اساسی نظم اجتماعی که در ادبیات جامعه شناختی با مفاهیم مشابه دیگری نظیر وفاق اجتماعی و ارزشی نیز شناخته شده است، همواره محل بررسی های نظری و تجربی بوده است. نظر به تأثیرات گوناگون وحدت نمادی بر وجوه متفاوت حیات اجتماعی نظیر رشد و توسعه اقتصادی، بی ثباتی اجتماعی و سیاسی، مشارکت سیاسی و انسجام اجتماعی، هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر سطح وحدت نمادی جوامع بوده است. مطالعه حاضر با روش تحلیل پانلی داده های مربوط به 89 کشور در بازه زمانی سال های2022-1981، انجام گرفته است. همچنین، مطالعه حاضر، با استفاده از داده های تجمیعی هفت موج پیمایش ارزش های جهانی، شاخص جدیدی را با عنوان "سطح وحدت نمادی" در بازه صفر تا صد برای سال-کشورهای دارای داده ساخته است. یافته ها نشان می دهد که سطح فرامادی گرایی فرهنگ جوامع، بستر لازم برای کاهش سطح وحدت نمادی در جوامع را فراهم می سازد. همچنین، مهاجرت و سطح ارتباطات جهان وطنی جوامع، به سبب گسترش افق ارزشی و ورود ارزش های متفاوت از جوامع دیگر، زمینه ساز ظهور هویت های متفاوت و در نتیجه تضعیف حجم وجدان جمعی به تعبیر امیل دورکیم، یا کاهش سطح وحدت نمادی متعاقب در جوامع می شود. همچنین یافته ها نشان داد که سطح توسعه یافتگی اقتصادی پیشین جوامع، بر سطح وحدت نمادی متعاقب جوامع اثر کاهنده دارد. درمجموع و با توجه به پرپیامدی مسئله وحدت نمادی به عنوان پیش شرط توسعه جامعوی و خطر بالقوه بروز اختلال اجتماعی، بخصوص برای جوامع درحال گذار و شکننده، توجه جدی تر برنامه ریزان و سیاست گذاران فرهنگی به مسئله وحدت نمادی و نظم اجتماعی ضروری می نماید.
احساس پس زدگی سیستمی تا تنگناهای هجران؛ واکاوی مهاجرت مردم سیستان و بلوچستان به یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت مردم استان سیستان و بلوچستان به شهر یزد هر ساله در جریان بوده و عللی موجب شده است، تا این مردم اقدام به مهاجرت کنند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر واکاوی مهاجرت مردم سیستان و بلوچستان به شهر یزد است که با استفاده از روش کیفی و رویکرد تحلیل مضمون در سال 1402 در شهر یزد انجام شد. داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و به شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته با 13 نفر از افرادی جمع آوری شد که از استان سیستان و بلوچستان به شهر یزد مهاجرت کرده اند. یافته های تحقیق نشان داد که مهاجرت مردم سیستان و بلوچستان دارای عوامل مختلفی است و فرصت شغلی نامناسب و درآمد ناکافی که معیشت مشقت بار را برای آنان به همراه دارد، عامل اصلی شکل دهنده مهاجرت بوده است؛ اما این عامل تنها عامل شکل دهنده مهاجرت این مردم نبوده است، بلکه باتوجه به هدف پژوهش که واکاوی مهاجرت این مردم است، مضامین دیگری نیز احصا شد. به صورت کلی 6 مضمون اصلی و 16 مضمون فرعی ساخته شده پژوهش حاضر عبارت اند از: بستر نامساعد، معیشت مشقت بار، احساس پس زدگی سیستمی، تنش زدایی، تنگناهای هجران و ترقی یابی. توجه به مسائل اقتصادی مردم سیستان و بلوچستان دارای اهمیت شایانی است، اما یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز در امر مهاجرت این مردم دخیل است که نیازمند توجه سیاست گذاران به این عوامل است تا با صورت گرفتن اقدامات لازم شرایط بهتری برای مردم این استان فراهم شود و کشور با مسائل عدم توازن جمعیتی در مناطق روبه رو نشود و موقعیت استراتژیکی استان های مرزی حفط شود.