مطالب مرتبط با کلیدواژه

روان شناسی اسلامی


۸۱.

مدل انعطاف پذیری خانواده بر اساس آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری انعطاف پذیری خانواده مدل قطب روان شناسی اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۶۳
پژوهش کنونی با هدف طراحی مدل انعطاف پذیری خانواده بر اساس آیات و روایات انجام شد. روش پژوهش تحلیل کیفی محتوای متون دینی بود. منابع پژوهش قرآن کریم، تفاسیر، روایات و نمونه پژوهش، شامل گزاره های توصیفی و تبیینی مرتبط با حوزه معنایی انعطاف پذیری خانواده در آیات و روایات بود، که به شکل هدفمند انتخاب شد. پس از استخراج محتوای مرتبط با انعطاف پذیری خانواده در فرایند تحلیل داده ها، در قالب چهار مؤلفه، چهار حیطه، دو قطب و دو بعد کدگذاری و در نهایت در قالب یک مدل صورت بندی شد؛ سپس برای بررسی روایی محتوایی مدل انعطاف پذیری خانواده، از شاخص روایی محتوایی (CVI) و ضریب نسبی روایی محتوایی (CVR) استفاده شد و به 25 کارشناس ارجاع گردید. یافته ها نشان داد مدل انعطاف پذیری خانواده: الف) انعطاف پذیری خانواده بر اساس آیات و روایات، دارای چهار مؤلفه، دو بعد، دو قطب و چهار حیطه می باشد و قدرت تشخیص چهار نوع سیستم خانوادگی را دارد؛ ب) مؤلفه ها عبارت اند از: نرمی، آسان گیری، همراهی و موافقت؛ ج) دو بعد عبارت اند از: 1. بعد امور عرفی و شرعی غیرالزامی و 2. بعد شرعی الزامی؛ د) دو قطب عبارت اند از: 1. خانواده انعطاف پذیر انعطاف ناپذیر و 2. خانواده مقاوم سازش کار؛ ه .) حیطه ها عبارت اند از: 1. مدیریت و رهبری؛ 2. نقش ها؛ 3. قوانین؛ 4. گفت وگوها و مذاکرات؛ ه .) چهار نوع سیستم خانوادگی عبارت اند از: 1. خانواده انعطاف پذیر مقاوم؛ 2. خانواده انعطاف پذیر سازش کار؛ 3. خانواده انعطاف ناپذیر مقاوم؛ 4. خانواده انعطاف ناپذیر سازش کار.
۸۲.

مدل مفهومی شخصیت اخلاقی براساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان شناسی اخلاق شخصیت اخلاقی روان شناسی اسلامی منابع اسلامی کد گذاری مدل مفهومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۳۰
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های شخصیت اخلاقی و ارائه مدل مفهومی آن بر اساس منابع اسلامی و سنجش روایی آن بود. روش پژوهش آمیخته از نوع طرح متوالی اکتشافی بود. در بخش کیفی، از روش تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی، از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد. در بخش کیفی، مفهوم شخصیت اخلاقی در منابع روان شناختی و لغوی بررسی و مفاهیم متناظر آن در منابع اسلامی استخراج شد. سپس مؤلفه های شخصیت اخلاقی با روش کدگذاری بدست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها، 865 کد باز شناسایی و با کدگذاری محوری و گزینشی، مؤلفه ها در سه دسته شناختی (شامل هشیاری معنوی، خودارزیابی مستمر، اندیشه ورزی سعادت نگر، خوش بینی-رضایت)، گرایشی (شامل هیجان پذیری خداسو، اعتماد و امید به خدا، همت متعالی، طمأنینه-استقامت، بی نیازی-عدم تعلق) و رفتاری (شامل انضباط رفتاری، میانه روی، معاشرت نیکو، یاری گری ایثارگرانه، رواداری اجتماعی) تقسیم شدند. در بخش کمی، میزان مطابقت مفاهیم متناظر با شخصیت اخلاقی در روان شناسی و تناسب مؤلفه ها با مستندات، توسط 6 متخصص و با محاسبه شاخص روایی محتوا (CVI) ارزیابی و 11 مفهوم و 14 مؤلفه تأیید شد. تحلیل روابط نشان داد تعامل مؤلفه های شناختی و گرایشی، مؤلفه های رفتاری را شکل می دهند و مجموع آن ها تحت تأثیر ایمان و لوازم آن قرار دارند.
۸۳.

دریافت تاریخچه در روان درمانی و تعارض با تجسس از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشاوره اسلامی روان درمانگری اسلامی تجسّس روان شناسی اسلامی روش اجتهادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۰
مشاوره و روان درمانگری شامل مراحلِ آغازین، میانی و پایانی است؛ مرحله آغازین، خود شامل ارزیابی اولیه، ارزیابی مسئله مراجع، ارزیابی چندبعدی، مصاحبه، آزمون، تشخیص و مفهوم سازی یا فرمول بندی می باشد. اطلاع همه جانبه از مشکل مراجع و نحوه پدیدآیی و تحول آن، اطلاع از تأثیر دوران تحول و عوامل اجتماعی، خانوادگی و پزشکی و نیز علائم بالینی وضعیت روانی در مرحله اولیه نشان می دهد که نقطه شروع در این فرایند عبارت است از کسب اطلاعات مربوط به پیشینه مراجع و این کسب اطلاعات در تمام فرایند درمان نیز حضور دارد. بنابراین یکی از موضوعات شایسته پژوهش در عرصه مشاوره و روان درمانی گرفتن تاریخچه اختلال در اتاق مشاوره است که از فرایندهای مهم و مشترک در همه رویکردهای مشاوره و روان درمانی بوده و هست. دریافت «تاریخچه اختلال» در اتاق مشاوره به شیوه های مختلف صورت می پذیرد که در بعضی موارد یادآور عنوان «تجسس» خواهد بود؛ «تجسس» یکی از مفاهیم و رفتارهای منفی از دیدگاه اسلامی به حساب می آید. در جامعه اسلامی و در تعامل مشاور و مراجعِ مسلمان، باید آداب اسلامی رعایت شود و از رفتارهای منفی، کاملا اجتناب شود. درمان یک اختلال از طریق انجام رفتارهای منفی، قابل پذیرش نیست. برای مثال «تداعی آزاد» که یکی از تکنیک هایی درمانی مورد تأکید فروید بود، از این مقوله است؛ فروید معتقد بود و اینگونه عمل می کرد که آزمودنی روی تخت به صورت ریلکس دراز می کشید و با جهت دهیِ درمانگر از طریق ارائه یک سوال، یا حتی ارائه یک کلمه، مراجع هر آنچه به ذهنش خطور می کرد، با صدای بلند برزبان جاری می کرد، بنابراین بر اساس این تکنیک، مراجع ممکن است بسیاری از کلمات، مفاهیم، جریانات و رفتارهای زشت گذشته به ذهنش خطور کند و آنها را بر زبان جاری کند. این گونه رفتار کردن از دیدگاه اسلامی ممنوع است. سؤال پژوهش این بود که این دو رویکرد چگونه با هم جمع می شوند؟ از یک سو، اطلاع از تاریخچه اختلال، ضرورت دارد و بدون آن امکان درمان نیست؛ از سوی دیگر اسلام به مشاور گفته است که در مسائل خصوصیِ مُراجِع جستجو نکن! و نیز به مراجع گفته است که خطاهای گذشته ات را فقط با خداوند به منظور توبه کردن، درمیان بگذار و دیگران را از خطاهای خودت مطلع نساز! آیا این دو رویکرد در اتاق مشاوره قابل جمع هستند؟ آیا اتاق مشاوره یک استثناء به حساب می آید؟ آیا روش پژوهش در متون دینی که با نام «روش اجتهادی» شناخته می شود، راه حلی برای این موقعیت ارائه می کند؟ اگر راه حلی ارائه شده است، آن راه حل کدام است؟ این تحقیق با رویکرد، «علمی - دینی» انجام شده و به لحاظ روشی، مبتنی بر روش «اجتهادی» است. منظور از روش اجتهادی عبارت است از: «پژوهش، سنجش، استدلال و اکتشاف گزاره های دینی براساس کتاب، سنت و بر پایه ادله کتاب، سنت، عقل و اجماع» و دارای مراحل متعددی است از جمله: «طرح مسئله» و «تبیین موضوع»، «گردآوری داده های متنی: آیات، روایات و قواعد فقهی و اصولی»، «بررسی سند و دلالت داده ها»، «تحلیل داده ها بر اساس سند و دلالت»، «تحلیل داده ها بنابر سازگاری درونی»، «تحلیل داده ها بر پایه سازگاری بیرونی»، «حل مسئله و نتیجه گیری». بر این اساس، این پژوهش به لحاظ روشی، از دو مقدمه و یک تحلیل نهایی برخوردار است؛ اثبات مقدمات، با استفاده روشمند از منابع و ادله روانشناختی و منابع دینی حاصل شده است و تحلیل نهائی که محصول درهم کرد آن دو مقدمه است، از بررسی آن دو مقدمه به دست آمده است؛ مقدمه اول این است که «در مشاوره و روان درمانگری از نظر صاحب نظران، کسب اطلاعات از سوابق بیماری و گذشته مراجع ضرورت تام دارد. روش اثبات این مقدمه عبارت است از گردآوری و مرور بر اطلاعات تخصصی و مؤلفه های دخیل؛ این مطالعات بیشتر مربوط است به منابع روانشناختی، اما مقدمه دوم که ناظر به «حکم تجسس» از نظر اسلام است، با روش اجتهادی براساس مؤلفه های سابق انجام گرفت؛ از این روی، با بررسیِ کامل روایات، پنجاه روایت در این مورد به دست آمد که از چند بُعد مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها پژوهش بیانگر چند نکته است:  الف. رویکردهای مختلف مشاوره و روان درمانگری تأکید دارند که تلاش برای فراهم سازی اطلاعات مختلف، باید با رضایت مراجع باشد و خود مراجع باید در این مسیر همراهی کند. تعبیرهایی مانند «یادآوری بدون سانسور» (شارف، 1399، ص47 و 48)، «بیان آزادانه»، «باور به رهایی بخشی رهنمود روان کاو»، «اتحاد با روان کاو»، «ابراز به صورت هیجانی»، «تشریح با وجود تکانه آوربودن»، «جرئت مندی بازگشت از واقعیت به عقب» و «بازگشت به واقعیت» (پروچاسکا و نورکراس، 1399، ص55 و 56)؛ «بازگویی موبه مو»؛ «بیان صادقانه» (پروچاسکا و نورکراس، ص274) و «افزایش جرئت و جسارت مندی و پذیرش خطر خودفاش سازی» (زهراکار و جعفری، 1400، ص190)، که در سخنان صاحب نظران آمده، گویا این مطلب است؛ ب. «موضوعات مورد خودافشائی» نیز متعدد است و موارد سخت و ناراحت کننده را نیز شامل می شود؛ تعابیری همچون «همه خاطرات حتی واپس رانده شده و دردناک»، «همه خطورات ذهنی»، «وقایع فراموش شده» و «مواد ناهوشیار» (شارف، 1399، ص47-52)؛ «مطالب زننده و زشت»، «مطالب پیش پا افتاده و بی اهمیت» (پروچاسکا و نورکراس، 1399، ص55 و56)؛ «حداکثر جزئیات» (زهراکار و جعفری، 1400، ص156)؛ «رازهای بسیار ناراحت کننده» (شارف، 1399، ص124) گویای این مطلب است؛ ج. تجسس در امور دیگران» از نظر اسلام، قابل تأیید و جایز نیست؛ قرآن می فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! از بیشتر گمان ها بپرهیزید که پاره اى از آنها گناه است و تجسّس مکنید...» در استفاده «حرمت تجسس» از این آیه شریفه، بین فقیهان اختلافی نیست. علتی که در جمله «أَیُحِبُّ أَحَدُکُم أَنْ یَأکُلَ لَحمَ أَخیهِ» برای حرمت غیبت ذکر شده، برای حرمت تجسس نیز هست (طباطبایی، 1417، ج18، ص323). د. بر اساس آنچه در روایات آمده است، اصل تجسس استثناءپذیر است؛ «ضرورت درمان» از دیدگاه اسلام موجب می شود که «تجسس در حد ضرورت برای درمان» با شرایط خاص خودش استثناء دانسته شده، و مجاز شمرده شود؛ لکن باید به قید «در حد ضرورت» توجه کامل داشت. اذن به درمان، مستلزم اذن به لوازم آن نیز هست؛