مطالب مرتبط با کلیدواژه

مشکلات در تنظیم هیجان


۱.

پیش بینی اضطراب اجتماعی کودکان دبستانی بر اساس مشکلات در تنظیم هیجانی و انعطاف پذیری شناختی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب اجتماعی انعطاف پذیری شناختی مشکلات در تنظیم هیجان کودکان دبستانی مادران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۴ تعداد دانلود : ۴۹۲
زمینه و هدف: اضطراب اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی دوره کودکی است که با نظام خانواده مرتبط است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی میزان اضطراب اجتماعی کودکان دبستانی بر اساس دشواری های تنظیم هیجانی و انعطاف پذیری شناختی مادران آنها انجام شده است. روش : این پژوهش یک مطالعه توصیفی و در قالب طرح همبستگی انجام شده است. بدین منظور از بین کودکان دبستانی پایه های چهارم تا ششم شهرستان اراک، 120 دانش آموز (به همراه مادران آن ها) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای دانش آموزان، مقیاس اضطراب اجتماعی لایبویتز مربوط به کودکان و نوجوانان (ماسیا- وارنر و همکاران، 2003)، و برای مادران آنها مقیاس دشواری های تنظیم هیجان (گراتس و رومر، 2004) و مقیاس انعطاف پذیری شناختی (دنیس و فندروال، 2010) اجرا شد و داده های حاصل از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد دشواری های تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی مادران، 57 درصد از واریانس اضطراب اجتماعی کودکان را پیش بینی می کنند (38/21 = F و 001/0 > P ). در این زمینه، خرده مقیاس های دشواری در دست زدن به رفتار هدفمند و دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی به ترتیب با ضریب بتای 353/0 و 325/0 سهم معناداری در پیش بینی این متغیر داشتند. نتیجه گیری: دشواری های تنظیم هیجان مادران می تواند با اضطراب اجتماعی کودکان آنها مرتبط باشد و هر چه مادران مشکلات بیشتری در تنظیم هیجانات خود داشته باشند، کودکان نیز مشکلات بیشتری را در تعاملات اجتماعی از جمله اضطراب اجتماعی نشان خواهند داد؛ بنابراین، توانمندسازی مادران برای مدیریت و تنظیم هرچه بهتر مشکلات هیجانی به کاهش اضطراب اجتماعی کودکان می انجامد.
۲.

رابطه بدرفتاری در دوران کودکی با مشکلات در تنظیم احساسات نوجوانی با توجه به نقش میانجی مؤلفه های دلبستگی (مضطرب، اجتنابی، بی نظم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدرفتاری در دوران کودکی سبک های دلبستگی مشکلات در تنظیم هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش مؤلفه های دلبستگی (مضطرب، اجتنابی، بی نظم) در رابطه بدرفتاری در دوران کودکی با مشکلات در تنظیم احساسات نوجوانی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افراد موجود در دوره انتهایی نوجوانی (18 تا 21 سالگی) بود که تعداد 340 نفر از دانشجویان ترم اول، دوم و سوم دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد بدرفتاری در دوران کودکی، دلبستگی اضطرابی، اجتنابی و بی نظم و مشکلات در تنظیم هیجان استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از ماتریس همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش با استفاده از نتایج الگوی ساختاری نشان داد که بدرفتاری در دوران کودکی به طور مستقیم (188/0) و به طور غیرمستقیم با میانجی گری دلبستگی اجتنابی (155/0) و دلبستگی مضطرب (345/0) بر مشکلات در تنظیم احساسات تأثیر دارد. همچنین بدرفتاری در دوران کودکی به طور مستقیم بر دلبستگی اضطرابی (684/0)، اجتنابی (648/0) و بی نظم (602/0) تأثیر دارد و تأثیر دلبستگی اضطرابی (505/0) و اجتنابی (240/0) بر مشکلات در تنظیم هیجان مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری : براساس یافته های این پژوهش، بدرفتاری در دوران کودکی به طور مستقیم و به طور غیرمستقیم از طریق ایجاد دلبستگی های اجتنابی و اضطرابی می تواند سبب بروز مشکلات در تنظیم هیجان در دوره نوجوانی شود.