مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۸۱.
۷۸۲.
۷۸۳.
۷۸۴.
۷۸۵.
۷۸۶.
۷۸۷.
۷۸۸.
۷۸۹.
۷۹۰.
۷۹۱.
۷۹۲.
۷۹۳.
۷۹۴.
۷۹۵.
۷۹۶.
۷۹۷.
۷۹۸.
۷۹۹.
۸۰۰.
جنسیت
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۲
119-130
حوزههای تخصصی:
توانایی های گفتاری مردان با زنان متفاوت است. هدف از این مطالعه، بررسی تفاوت دو جنس در درک نوای غیر عاطفی (زبانی) گفتار است. این مطالعه به صورت مقطعی- مقایسه ای بر روی 50 نفر در دو گروه مرد و زن صورت گرفت. پاسخ هر یک از گروه های مورد بررسی به مجموعه آزمون های تهیه شده ثبت شد. محرک های مورد استفاده در این پژوهش، جملات غیرعاطفی (سوالی، امری و خبری) بودند که به صورت معنی دار، بی معنی و فیلتر شده در 144 جمله توسط دو گوینده ی مرد و زن ضبط شده و برای آزمودنی ها پخش گردید. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تی مستقل صورت گرفت. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که تفاوت معنی داری در دو گروه زن و مرد در درک نوای زبانی جملات معنی دار وجود دارد. (P<0.05) مقایسه ی میانگین ها نشان می دهد که کارایی زنان در درک نوای زبانی گفتار بالاتر است. تفاوت بین دو گروه زن و مرد در درک نوای زبانی جملات بی معنی، معنی دار بود. (P< 0.05) مقایسه ی میانگین ها نشان می دهد که کارایی زنان در درک نوای زبانی بالاتر است. تفاوت بین دو گروه زن و مرد در درک نوای زبانی جملات صافی شده معنی دار نبود (P= 0.103). یافته ها، تمایز میان پردازش نوایی غیرعاطفی (زبانی یا دستوری) گفتار در جملات بی معنی را بین دو جنس نشان می دهد. این تفاوت نشان می دهد که در غیاب اطلاعات معنایی که قضاوت مبتنی بر اطلاعات نوایی است کارایی زنان بالاتر است. تفاوت منطقه ی بروکای راست و چپ در مردان بیشتر از زنان است و از آن جایی که منطقه ی بروکا علاوه بر تولید گفتار بر اساس مطالعات جدید دخیل در درک دستور پیچیده است می توان چنین استنتاج نمود که زنان به طور وسیع تری از بروکای دو طرف استفاده می نمایند که توانایی درک نوای زبانی بالاتری دارند.
مطالعه ی تفاوت های نوشتاری در آثار نویسندگان معاصر ایرانی با توجه به متغیر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ بهار ۱۳۸۹ شماره ۳
23-37
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با تکیه بر روی کرد تحلیل گفتمان انتقادی (CDA ) به تجزیه و تحلیل ده رمان از نویسندگان زن و مرد ایرانی می پردازیم. در حوزه ی واژگان از جنبه ی به کارگیری واژگان غیرهسته ای و استعاره و در بخش نحو به مقایسه ی جمله های معلوم در مقابل مجهول، کوتاه در مقابل بلند و نقل قول مستقیم در مقابل غیرمستقیم، به مقایسه ای از جنبه ی جنسیت نویسندگان پرداخته می شود. در این مقایسه آمارها نشان داده اند که نویسندگان زن بیشتر از نویسندگان مرد به استفاده از واژگان غیرهسته ای و استعاره در بخش واژگان و جمله های مجهول، بلند و نقل قول غیرمستقیم در بخش نحو تمایل دارند. بنابراین جنسیت نیز هم چون عوامل ایدئولوژیکی در نوع تولید متن نقش دارد.
جنسیت و رابطه ی آن با مقبولیت و شفافیت واژگان نو: بررسی موردی واژگان عمومی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ بهار ۱۳۸۹ شماره ۳
99-108
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی میزان مقبولیت و شفافیت شماری از پرکاربردترین واژه های عمومی مصوب فرهنگستان پرداخته است. میزان مقبولیت و شفافیت با توجه به متغیر جنسیت دانشجویان مورد ارزیابی قرار گرفت (با این فرض که میزان مقبولیت و شفافیت این واژگان در یک گروه بیشتر از گروه دیگر است). پس این گونه فرض شد که میزان مقبولیت و شفافیت واژگان در خانم ها بیشتر از آقایان است. جامعه ی آماری این تحقیق متشکل از ?? تن از دانشجویان دانشگاه اصفهان (شامل ?? نفر دانشجوی دختر و ?? دانشجوی پسر) بوده که به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده، از ابزار پرسش نامه استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که میزان مقبولیت و شفافیت واژگان مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی در خانم ها بیشتر از آقایان است اما این مقدار چشم گیر نمی باشد
بازنمایی جنسیتی سریال های تلویزیونی(مرگ تدریجی یک رویا – ترانه ی مادری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۴
75-94
حوزههای تخصصی:
تلاش اصلی این مقاله، بررسی نحوه ی بازنمایی نقش های جنسیتی و چگونگی بهره گیری از رمزگان های اجتماعی و فنی در نمایش زن و مرد در قالب نقش های خانوادگی و اجتماعی است. برای نیل به این مقصود، از میان سریال های پربیننده ی سال 1387، دو سریال «ترانه ی مادری» و «مرگ تدریجی یک رویا» را با استفاده از روش نشانه شناسی مورد بررسی قرار دادیم. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تغییرات زاویه دوربین، نوع نما و نورپردازی به نفع مردان بوده است. بدین معنا که برای انتقال حس و حالت نقش های مردانه با تغییرات زاویه دوربین، نماهای نزدیک و بسیار نزدیک و نورپردازی مناسب با حال و هوای سریال مواجه هستیم و این در حالی است که در مورد نقش های زنانه یک نواختی زاویه ی دوربین، نمای متوسط و نور تیره و تار به چشم می خورد. این تفاوت ها در مورد رمزگان اجتماعی نیز مشهود است. دیالوگ های نامأنوس و نابه جای زنان و حالت های افراط و تفریط آنان در برابر دیالوگ های منطقی، مستدل و مناسب با روند داستان که در مورد مردان استفاده شده است موید ادعای فرضیه های تحقیق حاضر است. نوع لباس زنان نیز در اغلب موارد حالت های نامتعارف دارد.
رابطه میان جنسیت کارگردان و نوع شخصیت پردازی زن در سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱
75 - 94
حوزههای تخصصی:
این مقاله حاصل پژوهشی است که به بررسی رابط? میان «جنسیت کارگردان» و «نوع شخصیت پردازی زن نقش اول» در فیلم های سینمایی پرداخته است. به این منظور، شش فیلم سینمایی که در دور? اصلاحات با موضوعات مرتبط با زنان توسط کارگردانان صاحب سبک سینمای ایران (سه کارگردان مرد و سه کارگردان زن) ساخته شده؛ انتخاب و با روش «نشانه شناسی» تحلیل شده اند. این فیلم ها شامل واکنش پنجم، گیلانه، زندان زنان، مهمان مامان، کاغذ بی خط و سگ کشی هستند که با توجه به معیارهای استخراج شده از نظریات توانمندسازی زنان – منابع، عاملیت و دستاوردها- شخصیت زن نقش اول آن ها در قالب شخصیت پردازی منطقی و غیرمنطقی از زنان تحلیل شده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که زنان نقش اول در فیلم های بررسی شده با معیارهای توانمندسازی عمدتاً توانمندی بالایی نداشته اند و اغلب به صورت قربانی و شکست خورده به نمایش گذاشته شده اند و تفاوت چندانی بین کارگردان های زن و مرد در نوع شخصیت پردازی زن نقش اول فیلم ها وجود ندارد.
نشانه شناختی تصویر زن در سینمای ابراهیم حاتمی کیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
85 - 105
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نشانه شناختی تصویر زن در سینمای ابراهیم حاتمی کیا انجام شده است. فیلم های مورد بررسی چهار فیلم دیده بان، بوی پیراهن یوسف، روبان قرمز و دعوت، از شانزده فیلمی است که این فیلم ساز از 1365 تاکنون در چهار دور? جنگ، سازندگی، اصلاحات و اصولگرایی ساخته است. داده ها با استفاده از روش نشانه شناسی به صورت کیفی به دست آمده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زنان در فیلم های اولیه حاتمی کیا که به واسط? ارتباط با فضای جنگ، آثاری مردانه هستند، جایگاهی ندارند. مردها در محور رخدادها قرار داشتند و زن ها بدون حضور مردها تعریف نمی شدند، سوژه ها و موضوعاتی که اصلاً زن در آن ها جایگاهی نداشت. دور? اول فیلم سازی حاتمی کیا اصلاً به حضور زنان نیاز نداشت، اما از دوره های بعدی و با ورود حاتمی کیا به فضای شهر و تمرکز او روی مسائل اجتماعی جنگ، پای زنان طبیعتاً به سینمای حاتمی کیا باز می شود. اما همه این زن ها همواره یک نفر بوده و هستند و تنها با گذشت زمان ابراهیم حاتمی کیا، نقش زنان را پررنگ تر می کند.
تحلیل تجربه های زنانه از رانندگی (مطالعه ای کیفی پیرامون دلایل و پیامدهای رانندگی زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
65 - 84
حوزههای تخصصی:
اتومبیل یکی از مهم ترین جلوه های فناوری مدرن و حاوی پیام های فرهنگی و اجتماعی متعددی است که در پیوند با مفاهیمی چون جنسیت، قومیت، سن، طبقه و...، بسته به نیاز و انگیز? کاربران مورد بازخوانی های مختلف قرار می گیرد. از آنجا که هدف این پژوهش، تحلیلی جنسیتی از استفاد? اتومبیل بین کاربران زن است، در ابتدا رابط? مفهومی جنسیت و اتومبیل مورد بررسی قرار گرفته و سپس با بهره گیری از «نظریه ی مبنایی» و از طریق مصاحب? عمیق و نیمه ساختار مند با 15 نمون? زن دارای خودروی شخصی و تحلیل داده ها، دلایل و پیامدهای رانندگی زنان، با رویکردی توصیفی_ تفسیری بیان شده است. در نهایت نتیج? پژوهش بیانگر آنست که در کنش روزمر? رانندگی زنان، انگیزش هایی چون امنیت، کسب درآمد، ارتباطات و تمایلات مصرفی دخالت مستقیم دارد که تأثیراتی را در هویت فردی و اجتماعی آنان در پی خواهد داشت.
بررسی مقایسه ای هوش معنوی دانش آموزان دوره متوسطه بر اساس جنسیت و پایه تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
75 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی مقایسه ای هوش معنوی دانش آموزان دوره متوسطه شهر کرمان به تفکیک جنسیت و پایه تحصیلی بوده است. بدین منظور 537 دانش آموز دوره متوسطه از شهر کرمان (299 پسر و 238 دختر) به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند تا به پرسشنامه هوش معنوی 24 سؤالی SISRI (کینگ، 2008) که دارای چهار خرده مقیاس تفکر انتقادی وجودی (CET)، تولید معنای شخصی (PMP)، آگاهی متعالی (ماورایی) (TA) و توسعه حالت هوشیاری CSE)) بود، پاسخ دهند. اعتبار و پایایی پرسشنامه به روش تنصیف و آلفای کرانباخ به ترتیب 79/0 و 87/0 به دست آمد. نتایج با توجه به مقادیر به دست آمده از آزمون t نشان داد که هوش معنوی دانش آموزان دوره متوسطه شرکت کننده در آزمون به تفکیک جنسیت، تفاوت معنی داری ندارد (05/0 p?). همچنین تفاوت میانگین ها در پایه های مختلف تحصیلی نیز علیرغم رشد صعودی نمرات در پایه های بالاتر تحصیلی، معنادار نبود
مطالعه رابطه مصرف موسیقی با احساس آنومی بر حسب جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
487 - 506
حوزههای تخصصی:
آنومی یکی از مفاهیم مصطلح در جامعه شناسی است. به همان اندازه که می توان احساس آنومی را با آنومی در ارتباط دانست، به همان اندازه نیز می توان آن ها را دور از هم تصور کرد، زیرا ممکن است جامعه ای آنومیک نباشد اما اعضای آن احساس آنومی کنند، و برعکس. هدف این مقاله، بدون توجه به وجود یا نبود آنومی در ایران، مطالعه شدت احساس آنومی بین دانشجویان دختر و پسر و رابطه مصرف موسیقی با آن است. در این زمینه، از نظریه برجسته سازی رسانه ای استفاده شده است. روش این پژوهش پیمایش و ابزار سنجش پرسشنامه است. جامعه آماری نیز شامل همه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه شیراز است. از این تعداد، 380 نفر با استفاده از جدول لین برای نمونه انتخاب و با توجه به هدف تحقیق پاسخگویان به دو گروه دختر و پسر تقسیم شدند. در نهایت، پاسخگویان با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از اعتبار صوری برای سنجش روایی و از ضریب آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی گویه ها استفاده شد. نتایج نشان می دهد که بین مصرف موسیقی و احساس آنومی بین دانشجویان بر حسب جنسیت رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنا که هرچه مصرف موسیقی بیشتر باشد، احساس آنومی هم بیشتر است.
رابطه زبان و جنسیت در رمان معاصر فارسی: بررسی شش رمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
543 - 556
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تفاوت های نوشتاری زنان و مردان در رمان های معاصر ایران می پردازد. هدف از این تحقیق، بررسی این مسئله است که آیا عامل جنسیت به بروز تفاوت های نوشتاری در حوزه واژگان و نحو منجر می شود یا خیر؟ در این پژوهش، سه رمان چراغ ها را من خاموش می کنم ، کولی کنار آتش ، و بازی آخر بانو از نویسندگان زن و سه رمان کافه پیانو ، سمفونی مردگان ،و ثریا در اغما از نویسندگان مرد تحلیل و بررسی می شود. رمان های مطالعه شده با مشخصه های زبانی در حوزه واژگان بررسی شده اند و معیار این بررسی دیدگاه های رابین لیکاف (1975) درباره الگوی گفتار زنانه در گفتمان است. بر اساس دیدگاه لیکاف، زنان با مردان به هنگان سخن گفتن یا نوشتن در استفاده از این موارد متفاوت اند: استفاده دقیق از رنگ واژه ها، فرم های مؤدبانه، قیدهای تشدیدکننده، صفات تهی، گفتار غیرمستقیم، پرهیز از رکاکت و دشواژه ها، و تأکید بر تشدیدکننده ها. تحلیل آماریِ هر یک از مشخصه ها نشان داد عملکرد زنان نویسنده فارسی زبان در زمینه استفاده از رنگ واژه ها، تردیدنماها، دشواژه ها، تشدید کننده ها، و تنوع صفات با دیدگاه های لیکاف سازگاری دارد و آن را تأیید می کند.
چگونگی تأثیر جنسیت بر ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
223 - 241
حوزههای تخصصی:
بحث درباره ادبیات زنانه و مردانه، مخالفان و موافقانی دارد. مخالفان به فراجنسیتی بودن ادبیات تأکید می کنند و نظریه پردازان فمنیست و موافقان با پژوهش از زاویه های مختلف به این نتیجه رسیده اند که ادبیات زنانه و مردانه تفاوت دارد. به منظور یافتن پاسخ این پرسش که آیا جنسیت بر ادبیات تأثیرگذار است، کوشش شد موضوع بحث شده با رویکردهای مختلف زیست شناختی، روان شناختی، جامعه شناختی، زبان شناختی و ادبیات بررسی و تحلیل شود تا تفاوت ادبیات زنانه و مردانه از جنبه های مختلف نشان داده شود. اثر ادبی محصول ذهنیت، زبان و جهان هنرمند است و تأثیر جنسیت بر آن نخست با دو عامل اصلی ارتباط دارد. از یک سو، تفاوت ذاتی بین زن و مرد در ایجاد تفاوت های ذهنی، رفتاری، اندیشگی و زبانی به منزله ابتدایی ترین عامل تفاوت بر ادبیات تأثیرگذار است و از سوی دیگر، تفاوت جنسیتی، که بر ساخته جامعه و فرهنگ است، سبب تبعیض، نابرابری و تسلط مردان بر زنان شده است. مجموعه ای از این تفاوت ها به خلق دنیای ذهنی، جهان بینی، تجربه، تفکر، نگاه، زبان و نوشتار متفاوت زنان و مردان انجامیده و بازتاب تفاوت ها در آثار ادبی در سطح پاره ای از شکل های زبانی، سبک، مضمون، درون مایه و نوع بیانِ متفاوت خود را آشکار کرده است.
بازنمایی جنسیت در پوستر فیلم های پرفروش پنجاه سال اخیر سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
295 - 312
حوزههای تخصصی:
امروزه، در گفتمان سینمایی، پوستر فیلم بخش مهمی از نمایش فیلم محسوب می شود. این پوسترها از گفتمان اجتماعی و سیاسی دوران ساخت فیلم متأثرند و هدف مقاله حاضر توصیف بازنمایی جنسیت در پوستر فیلم های پرفروش تاریخ پنجاه سال اخیر سینمای ایران و تفسیر روند تغییرات محتوایی در ارتباط با شرایط گفتمانی دوران نمایش فیلم ها و پوسترهاست. برای نیل به هدف یادشده، 47 پوستر از فیلم های پرفروش تاریخ پنجاه ساله اخیر سینمای ایران انتخاب شدند. همچنین، برای تحلیل از روش نشانه شناسی «گیلیان دیر» به منزله چارچوب مفهومی استفاده شده است. گزارش نویسی مقاله نیز بر اساس روند تغییرات انجام شده است. نتایج نشان می دهند که به طور کلی پوسترهای فیلم ها مردمحورند و از گفتمان اجتماعی و سیاسی دوران نمایش تأثیر پذیرفته اند. بدین معنا که محتوای پوسترها از برنامه مدرنیزاسیون محمدرضا شاه، انقلاب اسلامی، جنگ هشت ساله ایران و عراق، نوسازی و مصرف گرایی تأثیر پذیرفته و در محتوای خود آن را بازنمایی کرده اند.
خلاقیت و نوگرایی در جنسیت زدایی از زبان های محاوره ای و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
389 - 404
حوزههای تخصصی:
زبان از عناصر مهم در شکل گیری هویت فرهنگی و انتقال فرهنگ افراد است. در کنار آن، جنسیت در مفهوم تلفیقی آن شامل عناصر زیست شناختی، روان شناختی، فرهنگی و اجتماعی است. در نتیجه، زبان و هویت یابی جنسیتی رابطه ای پیچیده دارند. در این زمینه، بررسی بنیادهای زبانی از نگاه اندیشمندان انسان شناسی و فمنیسم، یافتن مصادیق تبعیض آمیز جنسیتی و بررسی نظام زبانی درون هر فرهنگ، از شاخه های مهم مطالعات فرهنگی به شمار می آیند. با این فرض که جامعه می تواند از رهگذار زبان، به افراد هویت خاص جنسیتی فرودَست یا فرادَست بخشد، تلاش نوشتار حاضر بر این بوده تا با بررسی داده های کتابخانه ای و تحلیل این داده ها با رویکرد معناکاوانه، توصیفی و انتقادی، به جنسیت زدایی از زبان فارسی و عرفانی به منزله نوآوری فرهنگی بپردازد. برای این مقصود، امکان خوانش های جدید با رویکرد انتقادی و نوگرایانه ملاک عمل قرار گرفته است. نکته آن است که در زمینه برنامه ریزی برای جنسیت زدایی از زبان فارسی، پژوهش ها و آسیب شناسی های نظام مند کمتر انجام شده است و ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ از ﮐﻠﯿﺸﻪ ﻫﺎی زبانی، در زبان رایج و زبان عرفانی، ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺟﺪﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻘﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﯿﺮﻧﺪ، ﻣﺮﺗﺒﺎً ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺑﺎﺯﺗﻮﻟﯿﺪند.
تغییرات نقش زنان در تبلیغات تلویزیون ایران با تکیه بر نشانه شناسی آگهی های بازرگانی آقای فرش4 و نحوه شرکت در قرعه کشی هوم کر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
23 - 44
حوزههای تخصصی:
زندگی امروز، در جوامع مدرن، مشحون از پیام های تبلیغاتی است. این پیام ها در قالب های متنوع و متعدد، از زندگی روزمره تا زندگی کاری افراد را تحت تأثیر قرار می دهد. یکی از موضوعات چالش برانگیز در بحث تبلیغات، مسئله بازنمایی زن در آگهی ها و تبلیغات تجاری است. بخش بزرگی از بازنمایی ها در آگهی ها، زنان را در قالب نقش های کلیشه ای به تصویر می کشد. هدف این تحقیق، بررسی تصویری است که تبلیغات ایران از جنسیت به مخاطبان ارائه می دهد. روش مقاله حاضر نشانه شناسی رولان بارت است. نشانه شناسی روشی از بازنمایی است که در پی آشکارسازی معانی و مضامین پنهان موجود در متن است. در این مقاله، به مطالعه آگهی های تجاری می پردازیم که برخلاف سایر آگهی ها، زن را در نقش های جدید به نمایش می گذارد. در عین حال، در این شکل از بازنمایی نیز همچنان با ارائه تصویر زن به گونه ای مواجهیم که بازتولید فرهنگی در فنای نمادین را به دنبال دارد. نتیجه تحقیق نشان می دهد روال تبلیغات در ایران نیز، همانند کشورهای غربی، نگاه جنسیتی دارد. زنان در نقش های جدید به شکل زن مدرن ایرانی به منزله ابزاری در خدمت سرمایه داری درآمده اند. همچنین، در کشور ما که حکومتی اسلامی دارد، ظاهر شدن زنان با چهره های آرایش کرده، با مصوبات قانون اساسی کشور مغایرت دارد.
بازنمایی زن در سریال شهرزاد از منظر زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
469 - 489
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های مطالعه تغییرات زبانی جامعه، مطالعه محصولات فرهنگی جامعه از قبیل داستان ها، رمان ها، تولیدات موسیقیایی، فیلم ها و سریال هاست. از مقولات مورد توجه رسانه ها، که در بازنمایی ها جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است، مقوله جنسیت و به طور ویژه بازنمایی جنسیتی زنان است. بازنمایی زن در فرهنگ های مختلف متفاوت بوده و نحوه به تصویر کشیدن زن متأثر از نگاه خاص یک فرهنگ به نقش و جایگاه او در آن فرهنگ است. هدف از انجام دادن این تحقیق، مطالعه شیوه بازنمایی زن در سریال شهرزاد از منظر زبان شناسی اجتماعی است. به این منظور، سکانس هایی از سریال که در ارتباط وثیق تری با موضوع تحقیق، یعنی تعامل زبانی مبتنی بر جنسیت، هستند انتخاب شده و با استفاده از روش تحلیل نشانه شناختی سه سطحی بارت، نحوه بازنمایی زن، همچنین جایگاه زبانی زنان در برابر مردان از منظر زبا ن شناسی اجتماعی تحلیل شده است. نتایج به دست آمده، نشان می دهد که در این سریال شاهد بازنمایی از نوع کنترل زبانی زنان، فرادستی زبانی مردان در برابر فرودستی زبانی زنان، فرودستی ناشی از غیاب زبانی زنان و همچنین جنسیت زدگی در مراودات زبانی هستیم که این بازنمایی مبتنی بر ایدئولوژی و گفتمان مردسالاری در جامعه است.
بازنمایی جنسیت در انیمیشن های ایرانی (مطالعه موردی انیمیشن های مهارت های زندگی برای کودکان و بچه های ساختمان گل ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
25 - 46
حوزههای تخصصی:
آنچه در مطالعات فرهنگی و رسانه ای اهمیت زیادی دارد شیوه بازنمایی نقش ها، خرده فرهنگ ها، گروه ها، اقوام، جنسیت و غیره است. حال هنگامی که پای مخاطب کودک به میان می آید، اهمیت این آموزش ها دوچندان می شود، زیرا کودکان با تماشای ژانر محبوبشان انیمیشن آموزش های مقدمانی در رابطه با نقش ها، کلیشه ها و هویت جنسیتی را می آموزند. هدف این مقاله مقایسه انیمیشن های مهارت های زندگی برای کودکان و بچه های ساختمان گل ها از منظر جنسیت است. مقاله پیش رو با تکیه بر تحلیل کیفی و رویکرد نشانه شناختی براساس آرای جان فیسک به واکاوی و بررسی کلیشه های جنسیتی رایج در دو مجموعه ذکرشده می پردازد. بدین منظور، همه قسمت های دو انیمیشن مطالعه شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد در هر دو برنامه از لحاظ تعداد کاراکترها زنان و مردان به میزان تقریباً برابر بازنمایی شده اند. در مجموعه مهارت های زندگی برای کودکان مردان اغلب با صفات برتر و شایسته تری مانند قدرت تفکر و تصمیم گیری بالا، دانایی و کاردانی، اعتمادبه نفس بالا، ارتباطات اجتماعی گسترده، خوشرویی و خوش صحبتی بازنمایی شده اند. درحالی که بازنمایی زنان اغلب با بدنمایی و توأم با کلیشه های جنسیتی سنتی مانند غرغرکردن، شایعه پراکنی، وابستگی و عدم استقلال شخصی، غیبت کردن، عدم کنترل خشم و پرخاشگری، گریه کردن در هنگام مشکلات و دستپاچگی است. در مقابل، انیمیشن بچه های ساختمان گل ها نگاهی مثبت تر و مساوات طلبانه تری به جنسیت دارد. مردان در این مجموعه با صفاتی چون خانواده دوستی، قدردانی، مبادی آداب و اجتماعی بودن، پرتلاش و حمایت گربودن به تصویر کشیده شده اند و در بازنمایی زنان صفات بارزی چون زیبایی و آراستگی، آینده نگری، توجه به جزئیات، تجهیز به مهارت های متعدد، تسلط بر خود و منطقی بودن، باانگیزه و مستعد مشهود است.
بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته از منظر نشانه شناسی اجتماعی تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
65 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه نحوه بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته براساس الگوی نشانه شناسی اجتماعی تصویر است. خودآموختگان هنرمندانی تعلیم ندیده، فاقد آموزش رسمی و آکادمیک اند که به صورت خودجوش شروع به تولید آثار هنری می کنند. تجزیه وتحلیل این آثار با استفاده از دستور زبان بصری کرس و ون لیون در خوانش نشانه شناسی اجتماعی به رفع ابهام از تصاویر به عنوان سرگرمی صرف کمک و ایدئولوژی پنهان نقاشی ها را آشکار می کند. در این زمینه، 32 اثر نقاشی از 9 هنرمند خودآموخته، که در آن ها تصویر زن و مرد بازنمایی شده، انتخاب و تحلیل و بررسی شد. پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و برمبنای مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که آثار نقاش خودآموخته زن و مرد بیانگر تقسیم بندی جنسیتی نقش های اجتماعی است؛ با این تفاوت که نقاش زن به طور ضمنی یا علنی خود را به عنوان عنصر هسته ای برجسته نمایی و زن را کنشگر اصلی معرفی می کند. بنابراین، نقاش زن با آگاهی از سوگیری های جنسیتی اجتماعی سعی در تغییر آن به نفع خود دارد. نقاشان زن با وجه نمایی واقع گرایانه در آثار، نگاهی تبیینی به ویژگی و شرایط واقعی زنان دارند و از طرفی رویکردی برابرطلبانه به نقش زن و مرد دارند. درحالی که نقاش مرد نگاهی توصیفی دارد و به بازتولید نقش های کلیشه ای جنسیتی می پردازد.
بازنمایی زنانگی و مردانگی در تلویزیون ایران مطالعه برنامه های ویژه خردسالان در شبکه دوم سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
89 - 108
حوزههای تخصصی:
کودکان یکی از مخاطبان مهم رسانه هستند. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه فمنیستی تاچمن و کانل و روش تحلیل محتوای کمی به بررسی برنامه های خردسال شبکه دوم سیمای ایران پرداخته است. هدف این تحقیق مطالعه چگونگی بازنمایی زنانگی و مردانگی شخصیت های برنامه های خردسال این شبکه است. به این منظور، 23 قسمت از برنامه های خردسال این شبکه با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب و بررسی شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در برنامه های خردسال شخصیت های مرد و زن به صورت نامتوازن توزیع شده اند؛ به طوری که میزان نسبت نمایش شخصیت مردان 5 / 40 درصد (معادل 272 مورد) بیشتر از نمایش شخصیت زنان است. مردانگی هژمونیک و زنانگی مؤکد در شخصیت مردان و زنان در این برنامه ها بازنمایی شده است. کلیشه های جنسیتی به صورت تقابل های دوگانه فعال مردانه/ منفعل زنانه، باهوش مردانه / نادان زنانه در برنامه های خردسال بازنمایی شده است. در این برنامه ها، «فنای نمادین زنان» دیده می شود؛ به طوری که زنان اغلب در نقش های فاقد بازده و همراه با «دلهره زنانه» نمایش داده شده اند.
بررسی نقش زنان معمار در معماری معاصر ایران (1320 تا 1357 خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
19 - 49
حوزههای تخصصی:
فعالیت حرفه ای زنان در ایران قبل از قاجار چندان مرسوم نبوده است، ولی از نیمه های دوره قاجار فرصت برای حضور زنان در جامعه فراهم شد. با توجه به اینکه حضور زنان معمار در معماری معاصر ایران اغلب نادیده مانده، هدفِ این پژوهش معرفی زنان معمار در دوره پهلوی و بررسی اثرگذاری آن ها در حوزه های معماری است. پرسش اصلی پژوهش این است که عملکرد زنان معمار در دوره پهلوی در کدام حوزه های معماری صورت گرفته و تأثیرگذاری آن ها چگونه بوده است. فرض بر آن است که فعالیت زنان در حوزه حرفه ای اثرگذاری بیشتری داشته است. به این منظور، مقاله از نوع کیفی، روش پژوهش تاریخی تفسیری و تاریخ شفاهی و شیوه گردآوری داده ها، اسنادی و کتابخانه ای و مصاحبه با پیش کسوتان معماری است. در این زمینه، عملکرد زنان معمار متغیر مستقل و میزان فعالیت و آثار و دستاوردهایشان در حوزه های معماری متغیر وابسته است. نتایج بیانگر آن است که هم زمانی تحصیل در دانشگاه و کار در دفاتر معماری و توسعه ساخت وساز در کشور علتی بوده که زنان معمار بتوانند در حوزه حرفه ای بیشتر از آکادمیک فعالیت داشته باشند، ولی، با وجود این، آن ها در حوزه آکادمیک تأثیرگذار و در حوزه حرفه ای تأثیرپذیر بودند.
بازنمایی زن در ضرب المثل های گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
623 - 645
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها به منزله یکی از عناصر مهم ادبیات شفاهی می توانند بازتابی از باورها و نگرش های حاکم بر جامعه باشند. یکی از موضوعات مهم تحقیقات حوزه اجتماعی بررسی چگونگی بازنمایی زن در فرهنگ و ادبیات شفاهی است. در این مطالعه، تلاش می شود با بررسی مثل های گیلکی به تصویری نسبتاً روشن از چگونگی جایگاه زن در جامعه گیلان دست یابیم. این مطالعه یک بررسی توصیفی تحلیلی بوده که در آن ضمن تحلیل محتوای چهار کتاب «فرهنگ مثل ها و اصطلاحات گیل و دیلم»، «جادکفته گبان»، «ضرب المثل ها و اصطلاحات گیلکی» و کتاب «ضرب المثل های گیلکی»، که حاوی 4562 ضرب المثل حوزه شرق و غرب و مرکز گیلان هستند، تعداد 182 ضرب المثل مرتبط با موضوع پژوهش احصا شده است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تماتیک استفاده شده و مثل های با مضامین مشترک و مشابه ذیل پنج مقوله کلان تصویری از سویه های مثبت زنان، تصویری از سویه های منفی زنان، زن به مثابه عنصری فرودست، زن به مثابه عنصری فرادست و زن به مثابه عنصری برابر در نسبت با مرد دسته بندی شدند و مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد تصویر زن در فرهنگ مردم گیلان متنوع و چندوجهی است و اگرچه در بخشی از مثل ها زن به مثابه عنصری ضعیف و فرودست بازنمایی می شود، بخش درخور توجهی از ضرب المثل ها بر نقش زن به مثابه عنصری فرادست یا برابر با مرد در جامعه دلالت دارد.