مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
فهم عرفی
حوزههای تخصصی:
در زمینه امکان کاربرد عقل در عرصه فهم وحی هر کدام از دو اندیشمند چه دیدگاهی دارند؟ چه تفاوتی میان رویکرد ملاصدرا و احسایی نسبت به حدود شناختی عقل در فهم قرآن وجود دارد؟ در میان اندیشمندان مسلمان، صدرالمتألهین و احسایی از جمله کسانی هستند که رویکرد ویژه ای به حدود شناختی عقل در فهم قرآن به عنوان متنی وحیانی دارند. از شرایط اختصاصی صدرا در زمینه تأویل، این است که استنباط و استقلال در فهم آیات مجاز است اما احسایی، عدم تعارض تأویل با فهم عرفی از ظاهر آیات و روایات را شرط درستی تأویل می داند. صدرالمتألهین وجود حجت درونی را سبب رشد تعقل و مانع تقلید، وقوف بر ظاهر الفاظ قرآن و جمود بر نظر مفسران پیشین می داند، و بدون اصول عقلی درون شریعت را نمی بیند اما احسایی هیچ استقلالی را برای عقل نپذیرفته و ...
نگاهی تحلیلی و انتقادی به شهودگروی اخلاق شناختی تامس رید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشیده ام تا با روشی توصیفی- تحلیلی، ابتدا از نظریّه اخلاق شناختی تامس رید، فیلسوف اسکاتلندی سده هجدهم، درباره چگونگی ادراک و تصدیق ارزشها و هنجارهای اخلاقی، که به «شهودگروی مبتنی بر فهم عرفی» معروف است، توصیفی تحلیلی به دست دهم و از رهگذر چنین توصیف تحلیلی ای به این دو پرسش پاسخ دهم که «گستره و دامنه شهودگروی اخلاق شناختی رید تا کجاست؟» و «تبیین رید از منشاء خطای اخلاقی چیست؟» سپس با توجّه به آن توصیف تحلیلی، کوشیده ام تا با بیان پاره ای از وجوه قوّت و وجوه ضعف نظریّه اخلاق شناختی رید نشان دهم که، اوّلاً، «آیا نظریّه اخلاق شناختی رید در توجیه اعتبار معرفت اخلاقی، نظریّه ای موجّه، دفاع پذیر و پذیرفتنی است یا نه؟» و، ثانیاً، «آیا تبیین رید از منشاء خطای اخلاقی انسان ها تبیینی بسنده است یا نه؟» پاره ای از نتایج این مقاله، با توجّه به پرسشهایی که طرح کردم، عبارتند از: الف) شهودگروی اخلاق شناختی رید، از حیث گستره و دامنه اش، هم مفاهیم اخلاقی ارزشی و هم مفاهیم اخلاقی هنجاری را دربرمی گیرد. ب) رید منشاء خطای اخلاقی انسان ها را دو چیز دانسته است: یکی جهل و بی خبری فاعل عمل اخلاقی درباره درستی یا نادرستی پاره ای از اعمال، و دیگری قصور و بی توجّهی وی درباره عمل نکردن به مقتضای احکام اخلاقی اش. ج) شهودگروی اخلاق شناختی رید به سبب مبتنی بودنش بر نظریّه «اصالت کشف» درباره مبادی تصوّری اخلاق و نیز به سبب ابتنایش بر مطلق انگاری اخلاقی وی درباره مبادی تصدیقی اخلاق، نظریّه ای ناموجّه، دفاع ناپذیر و ناپذیرفتنی است. د) تبیین رید از منشاء خطای اخلاقی انسان ها تبیینی نابسنده است.
تمسک به دانسته های عرفی بشر در توسعه و فهم عناوین فقهی در مکتب فریقین با رویکردی به دیدگاه امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: تمسک به دانسته های عرفی بشر در توسعه و فهم عناوین فقهی یکی از راه های راه گشا در فقه و پویایی آن است توجه به دانسته های عقلایی عرف و فهم اجتماعی از نصوص، یکی از راهکارهای بسیار ضروری است که فقیهان و حقوقدانان برای استنباط، قانونگذاری و تفسیر خطابه های شرعی، باید عرف را به عنوان یک داور قلمداد کنند. داوری عرف، تنها به تحقق مصداق خارجی مربوط نمی شود بلکه به نوعی به وضع احکام نظر دارد و به پدیده های کاملاً نو خاسته اعتبار می بخشد ابزار فهم آموزه های فقهی در بسیاری از موارد، ابزار متعارف نزد عرف است؛ چون زبان گفتاری شرع مقدس، همچون زبان گفتاری عرف عقلا است، موضوع حکم را عرف از جهت مفهوم و مصداق درک می کند و حکم به تبدیل موضوع و عناصر دخیل در آن نوعی از کارکردهای عرفی بشر است که به نام دگرگونی عرفی معروف است و به سازماندهی و پیوستگی جامعه و حفظ تفاهم و سازش بین آنها می پردازد. و در فتواهای امام خمینی نیز نمونه هایی روشن وجود دارد که از نوعی نظام نوین در نگریستن به فقه و فقاهت و توجه به دانسته های عرف خبر می دهد. لکن نوبت فهم عرفی و اجتماعی از نص و دلیل فقهی، زمانی فرا می رسد که فهم زبانی نص پایان پذیرد، فقیه در گام نخست پیام زبانی نص را معین می کند و پس از شناخت، فهم عرفی و اجتماعی را بر آن بار می کند
بررسی ادلة قرآنی عرف گرایان اثباتی در قلمرو اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عرف گرایی اثباتی در اخلاق به دیدگاهی اطلاق می شود که بر اساس آن به وسیلة عرف می توان به کشف ارزش ها و وظایف اخلاقی پرداخت. دیدگاه مزبور مورد حمایت اندیشمندان غربی و اسلامی قرار گرفته است. ادله ای که ایشان بر باور عرف گرایانة خود ارائه کرده اند، شامل ادلة عقلی و نقلی (آیات و روایات) است. بررسی این ادله به سبب دلالت های نسبی گرایانه و نتایج زیانبار فرهنگی ناشی از ترویج این باور، ضروری به نظر می رسد. ازاین رو در پژوهش حاضر بخشی از ادلة نقلی ایشان یعنی ادلة قرآنی را بررسی کرده ایم. افزون بر این، با تحلیل آیات الهی، دیدگاه قرآن کریم دربارة اعتبار معرفتی عرف از لحاظ کاشفیت از ارزش و وظایف اخلاقی استخراج شده است. بررسی ادلة قرآنی عرف گرایان اثباتی اخلاقی حاکی از آن است که هیچ یک از آنها توان اثبات مدعای ایشان را ندارد. همچنین تحلیل آیات قرآن کریم نشان از آن دارد که از منظر آیات الهی، فهم و رفتار عرفی را نمی توان کاشف از ارزش ها و وظایف اخلاقی دانست.
اعتبارسنجی فهم راویان(مقاله علمی وزارت علوم)
از عناصر مؤثر در تشخیص درست معنای حدیث، دقت و مطالعه در چگونگی فهم و برداشت راوی آن است. فهم راوی گونه های متفاوتی دارد و فقیه می تواند آن را از طرق مختلف استخراج کند. تأثیر درخورِ توجه فهم راوی در استنباطات فقهی سبب شده تا این عنصر از دیرباز مدنظرِ فقیهان و محدثان شیعه قرار گیرد؛ اما اصولیان مباحث نظری مانند حجیت آن را اصلاً به بحث نگذاشته اند. این نوشتار با رویکردی توصیفی تحلیلی درصدد است با محوریت احادیث افتایی، به تجزیه و تحلیل فهم راوی بپردازد و اصول حجیت فهم راوی را بیان و در مواردی نقد و اثبات کند که فهم راوی، اجتهاد شخصی وی به شمار نمی آید و نیز شرایط حجیت فهم راوی و به دوربودن آن از قلمروِ اجتهادات شخصی را بررسی می کند. فهم و برداشت عرفیِ راوی، جزء اخبار حسی و بر طبق اصول عقلائیه در محاورات است و از اعتبار کافی برخوردار است. از مصادیق فهم عرفی عبارت اند از: تعیین مشارٌالیه کلام امام، تفسیر فعل معصوم، تعیین مرجع ضمیر در احادیث مضمر، ذکر مصداق برای حدیث و برداشت های استخراج شده از سؤال راوی. اجتهاد شخصی و اخبار حدسی راوی درخورِ اعتماد نیست و در فرض شک در حسی یا حدسی بودن برداشت راوی، اصل در حسی بودن گزارش راوی است.
نقد روش شناختی تمرکز بر متن خطابات شرعی در مقام استظهار از ادله نقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۴۱
233 - 253
حوزههای تخصصی:
فقها اصل مسلمی با عنوان «حاکمیت عرف» را در باب فهم ظواهر متون شرعی پذیرفته اند که طبق آن، اعتبار تمامی ظهورهای ادعاشده در ادله لفظیه، منوط به انطباق با فهم عرفی از متن دلیل است، لیکن به نحو گسترده نوعی رفتار خاص در برداشت از خطاب در میانشان رواج دارد که در کتب اصولی به این شیوه و چرایی آن اشاره ای نشده است. در این شیوه به خطابات شرعی که در واقع طریقیت در کشف واقع دارند موضوعیت داده شده و متن دلیل به منزله واقعیت قانون تلقی شده است و در موارد بسیاری افراط در برداشت معانی صورت گرفته است. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و نقد این روش و ثمرات آن در مقام استظهار بپردازد. منشأ این نوع استظهار در کلام برخی از فقها احتجاج محوربودن استفاده از ادله است که با دو نقد مواجه است: نقد نخست، غیرعرفی بودن چنین استظهاری است و نقد دوم مربوط به چگونگی ثبت و انتقال احادیث است.
جستارِ تحلیلی روایات معاریض کلام و تطبیقات آن در فقه الحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۳۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
74 - 99
حوزههای تخصصی:
یکی از واژگان پرتکرار در تراث روایی که معصومین (علیهم السلام) بر آن تاکید داشته اند؛ واژه «معاریض» می باشد، انگاره های مختلفی نسبت به گستره و کاربست معنایی معاریض وجود دارد اما اندیشه صحیح این است که در این واژه نقل مفهومی به مفهوم دیگر رخ نداده است و به همان معنای عرفی و لغوی خود یعنی خلاف تصریح گویی در روایات استفاده شده است.معاریض یکی از عناصر الگوریتم استظهار بلکه مهمترین آنها است؛ به گونه ای که اگر شخصی به معاریض کلام معصومین(علیهم السلام) و روش های استخدام معاریض در کلام توسط ایشان(علیهم السلام) آشنایی نداشته باشد، مفهوم اجتهاد از او صحت سلب دارد و این مفاد به خوبی از روایاتی که مشتمل بر امر به فهم معاریض است استفاده می شود. پژوهش حاضر با هدف مرور نظام مند و روش تحلیلی_توصیفی؛ به بررسی عناصر سه گانه نیل به مراد جدی این روایات که عبارت است از صدور و دلالت و جهت صدور این روایات پرداخته است؛ نسبت به بازکاوی اخبار معاریض به مثابه یک قاعده اساسی در استظهار و یک نهاد مهم در رفع تعارضات میان روایات، پژوهش مستقلی وجود ندارد و این مطلب برای اولین بار در کلمات آیت الله سیستانی (سیستانی،1441ق،ج1،ص352) مطرح گردیده است.