مطالب مرتبط با کلیدواژه

شرکت های تعاونی دانش بنیان


۱.

ارائه مدل رهبری کارآفرینانه مبتنی بر رفتار کاری نوآوری باز: مطالعه ای کیفی در شرکت های تعاونی دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری کارآفرینانه رفتار کاری نوآوری باز شرکت های تعاونی دانش بنیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۲۲۸
زمینه و هدف: با ورود به هزاره جدید و با توجه به تغییرات سریع در صنعت فناوری در سراسر دنیا، رقابت پذیری و بقای نهایی یک سازمان به توانایی آن در توسعه و تولید محصولات و خدمات جدید و نوآورانه وابسته است. کشورهای جهان با تکیه بر نوآوری در پی افزایش بهره وری و بهبود وضعیت اقتصادی هستند و یکی از دلایل عمده این توجه، وجود رقابت فزاینده بین جوامع است. در این میان، نوآوری باز که بر توسعه شبکه های سازمانی جهت استفاده از ایده های خارج از سازمان متمرکز است، اهمیت بسزایی دارد. بنابراین، پژوهش با هدف حاضر ارائه مدل رهبری کارآفرینانه مبتنی بر رویکرد نوآوری باز در شرکت های تعاونی دانش بنیان انجام شد. روش شناسی/رهیافت: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیان انجام شد. مشارکت کنندگان این پژوهش شامل 15 نفر از صاحب نظران دانشگاهی و کارشناسان و مدیران شرکت های تعاونی دانش بنیان بودند که با روش گلوله برفی انتخاب شدند و از مصاحبه نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده های مورد نیاز استفاده گردید. یافته ها و نتیجه گیری: مدل رهبری کارآفرینانه مبتنی بر رویکرد نوآوری باز حول مقوله محوری خلاقیت قرار دارد و در بعد رهبری کارآفرینانه حول مقوله های دستیابی به فناوری جدید، تعیین جایگاه تجاری سازی و شایستگی های حرفه ای شرکت های دانش بنیان قرار دارد. شرکت های تعاونی می بایست با تمرکز بر نوآوری مشتری محور جایگاه تجاری سازی خود را بهبود بخشند. اصالت/نوآوری: مطالعه حاضر با تمرکز بر توسعه مدل رهبری کارآفرینی بر مبنای نوآوری باز در تعاونی های دانش بنیان، مجموعه گزاره هایی تئوریکی و کاربردی برای مدیران و کارآفرینان در جهت توسعه تسهیم ایده ها و دانش فراهم می کند.
۲.

طراحی و تبیین مدل راهبردی شناخت فرصت های کارآفرینانه در شرکت های تعاونی دانش بنیان فعال در بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشاورزی فرصت کارآفرینانه شرکت های تعاونی دانش بنیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۵۱
زمینه و هدف: شرکت های دانش بنیان به عنوان موتور توسعه اقتصادی کشورها مطرح بوده و به عنوان منشأ اصلی اشتغال زایی و تسهیل محیط کارآفرینی به شمار می روند و دارای پتانسیل تسریع در خلاقیت، نوآوری و گشایش فرصت های تجاری سازی نوین می باشند. بر این اساس تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی راهبردهای شناخت فرصت های کارآفرینانه در شرکت های تعاونی دانش بنیان بخش کشاورزی انجام شده است.روش شناسی: در این پژوهش، نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدهای شناخت فرصت های کارآفرینانه بر اساس مبانی نظری شناسایی شدند و در نهایت، با استفاده از نظر 30 تن از خبرگان به روش دلفی فازی مورد پایش قرار گرفت و عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر شناخت فرصت های کارآفرینانه استخراج شد و با نهایی شدن و اعطای ضریب و وزن به آن ها با نرم افزار SPSS و سپس راهبردهای ارائه شده از طریق فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به کمک نرم افزار Expert Choice 11 مورد ارزیابی و رتبه بندی قرار گرفتند. در این مرحله، بر اساس جدول کرجسی مورگان، 165 نفر از کارشناسان خبره شرکت های تعاونی دانش بنیان فعال در بخش کشاورزی به عنوان نمونه آماری از بین 281 شرکت انتخاب شدند. یافته ها و نتیجه گیری: بر اساس تحلیل SWOT عناصر مدل شناخت فرصت های کارآفرینانه شناسایی شد و پس از بررسی راهبردهای بیست گانه، با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، عناصر مدل رتبه بندی و تحلیل شدند.اصالت/نوآوری: این مطالعه، مدل راهبردی شناخت فرصت های کارآفرینانه با توجه به عوامل داخلی و خارجی در شرکت های تعاونی دانش بنیان بخش کشاورزی را رائه می دهد
۳.

ارائه الگوی هم آفرینی ارزش با رویکرد بازاریابی معکوس بنگاه به بنگاه در شرکت های تعاونی دانش بنیان استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هم آفرینی ارزش بازاریابی معکوس شرکت های تعاونی دانش بنیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
هم آفرینی ارزش با رویکرد بازاریابی معکوس یک استراتژی رقابتی مهم محسوب می شود، به طوری که با تغییر جریان سنتی تقاضا، شرکت های خریدار ازطریق یافتن بهترین منابع با تأمین کنندگان خود به عنوان عاملان اصلی در فرایند هم آفرینی ارزش، نقش خود را ایفا می کنند. اهمیت این موضوع به ویژه در شرکت های تعاونی دانش بنیان می تواند زمینه ساز تعاملات نوآورانه و توسعه پایدار در زنجیره تأمین شود. هدف این پژوهش، ارائه الگویی برای هم آفرینی ارزش با رویکرد بازاریابی معکوس در شرکت های تعاونی دانش بنیان استان اصفهان است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته (کیفی–کمّی) انجام شده است. در بخش کیفی، داده ها ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۳ متخصص زنجیره تأمین گردآوری و با نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل شد . یافته های بخش کیفی به شناسایی ۵ مضمون اصلی، ۲۲ مضمون فرعی و ۱۸۲ کد پایه منجر شد که چارچوب اولیه مدل مفهومی پژوهش را شکل دادند . در بخش کمّی، پرسش نامه ای مبتنی بر این مضامین بین ۳۰ نفر از خبرگان توزیع شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22و آزمون کندال تحلیل شد . یافته های بخش کمّی نشان داد که ضرایب کندال در سه دور به ترتیب 0.545، 0.766 و 0.803 بوده اند. روند افزایشی این ضرایب بیانگر اجماع فزاینده میان خبرگان، انسجام دیدگاه ها و اعتبار بالای مدل پیشنهادی است. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که عواملی نظیر رضایت تأمین کننده، بسیج منابع، مدیریت ارتباط و سهم نوآوری تأمین کننده در تحقق هم آفرینی ارزش در چارچوب بازاریابی معکوس نقش کلیدی دارند . وجه تمایز این پژوهش در تلفیق مفهومی بازاریابی معکوس با هم آفرینی ارزش در بستر شرکت های تعاونی دانش بنیان است که این الگو پیش تر به صورت یکپارچه در ادبیات داخلی توسعه نیافته است .