مطالب مرتبط با کلیدواژه
۹۲۱.
۹۲۲.
۹۲۳.
۹۲۴.
۹۲۵.
۹۲۶.
۹۲۷.
۹۲۸.
۹۲۹.
۹۳۰.
۹۳۱.
۹۳۲.
۹۳۳.
تهران
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
82 - 97
حوزههای تخصصی:
مقدمه روند افزایشی جمعیت و شهرنشینی به همراه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، در سال های اخیر نارضایتی شهروندان را به دنبال داشته است. ناکارآمدی شیوه های مدیریت شهری و پروژه های پرهزینه، ضرورت ایده های نوین مدیریتی برای جلب رضایت سریع تر و با هزینه کمتر را نمایان کرده است. بافت های تاریخی و محلات سنتی ایران، که حاوی ارزش های معماری و فرهنگی هستند، به احیا و ساماندهی جدی نیاز دارند. غفلت از این موضوع، به معنای از دست دادن میراث ملی و فرهنگی است. مفهوم تاب آوری در برابر تهدیدها، از جمله سوانح طبیعی، به درک ظرفیت های اجتماعی و اقتصادی کمک می کند و شناخت آن برای تعیین سیاست های کاهش خطر حیاتی است. در نهایت، پژوهش حاضر با رویکردی تاکتیکی به بررسی تقویت تاب آوری شهری و ارتقای کیفیت فضاهای شهری می پردازد، تا از طریق مدیریت بهینه محدودیت ها و مسائل، به توسعه پایدار شهری دست یابد. این پژوهش به تحلیل تأثیر رویکرد شهرسازی تاکتیکال بر تاب آوری محیط شهری در منطقه ۱۴ شهرداری تهران می پردازد. با توجه به تراکم بالای جمعیت و امکانات رفاهی مناسب این منطقه، بررسی نواحی مختلف از منظر تأثیرگذاری شهرسازی تاکتیکال اهمیت ویژه ای دارد. این پژوهش بر آن است تا به تأثیر رویکرد تاکتیکالی در ایجاد تاب آوری شهر در ارتقای کیفیت محیط شهر منطقه 14 شهرداری تهران بپردازد و در این رابطه پژوهش در صدد پاسخ به این پرسش است که نواحی منطقه 14 از منظر تأثیرگذاری شهرسازی تاکتیکال بر افزایش تاب آوری چگونه هستند؟ مواد و روش ها این پژوهش به صورت کاربردی و توسعه ای با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی شهروندان منطقه 14 تهران با جمعیت 484,333 نفر در سال 1400 است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران حدود 384 نفر تعیین شد و نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انجام شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین) و آمار استنباطی (طیف لیکرت) استفاده شده است. نتایج با نرم افزار MATLAB و مدل تاپسیس بررسی و نواحی منطقه 14 بر اساس معیارهای انتخابی اولویت بندی شدند. یافته ها فضاهای بی دفاع و فرسوده در منطقه 14 تهران، به دلیل عدم نگهداری، مشکلات اجتماعی و اقتصادی، به وضعیتی آسیب پذیر و رهاشده رسیده اند. افزایش جمعیت و مهاجرت های درون شهری نیز در این روند نقش مؤثری دارند. این فضاها معمولاً در نواحی کم درآمد و با زیرساخت ناکافی قرار دارند و نه تنها کیفیت زندگی ساکنان را کاهش می دهند، بلکه به ناامنی اجتماعی و افزایش جرم منجر می شوند. معیارهای شناسایی بافت های فرسوده شامل ناپایداری، ریزدانگی و نفوذناپذیری هستند. در منطقه 14، بافت های فرسوده به سه دسته تقسیم شده و ناحیه 6 بالاترین و ناحیه 4 پایین ترین تأثیر را در زمینه تاب آوری شهری دارند. در ابعاد تاب آوری اجتماعی، ناحیه 4 با امتیاز کمی روبه رو است و نواحی 3 و 6 عملکرد بهتری دارند. عوامل مؤثر شامل کمبود مراکز آموزشی و درمانی است. برای ارتقای تاب آوری اجتماعی، شناسایی نیازها و توسعه برنامه ها لازم است. در ابعاد تاب آوری اقتصادی، چالش هایی مانند آسیب پذیری مشاغل و عدم حمایت نهادهای دولتی وجود دارد. نواحی 1 و 4 کمترین تأثیرپذیری از شهرسازی تاکتیکال را دارند. نابرابری در توزیع منابع نیز مشکلات اقتصادی را تشدید می کند. چالش ها در نواحی ۲ و ۶ به شرح زیر است: 1. کیفیت مصالح ساختمانی: آسیب پذیری بیشتر سازه ها در برابر بلایای طبیعی. 2. بافت های فرسوده: خطراتی مانند ریزش ساختمان ها و مشکلات اجتماعی. 3. کمبود فضای سبز: نیاز به اکوسیستم های سالم برای روان شناسی و سلامت جسمی. 4. کیفیت راه های ارتباطی: عدم دسترسی سریع به خدمات اضطراری در شرایط بحرانی. مطالعات اخیر نشان می دهد شهرسازی تاکتیکی می تواند تأثیر مثبتی بر تاب آوری شهری در مواجهه با چالش ها و بحران ها داشته باشد. نواحی ۲ و ۶ به عنوان مناطقی با پتانسیل بالا برای بهره برداری از این نوع شهرسازی شناخته می شوند. در مقابل، نواحی ۱ و ۴ با چالش های زیرساختی و نارضایتی ساکنان مواجه اند که بر توانایی آن ها در سازگاری و پاسخ به بحران ها تأثیر می گذارد. نتیجه گیری این تحقیق نشان می دهد شهرسازی تاکتیکال می تواند بهبود کیفیت زندگی شهروندان را با جذب عوامل مختلف شهری و منطقه ای تسهیل کند. این رویکرد، با توجه به ویژگی های فرهنگی و بومی ایران، بر سادگی، ابتکار و هزینه کم تأکید دارد و می تواند با اجرای پروژه های محله محور و کم هزینه، به ایجاد ارزش های افزوده برای شهروندان منجر شود. مشارکت فعال جامعه در برنامه ریزی و اجرا نه تنها حس تعلق و هویت محلی را تقویت می کند، بلکه تاب آوری و پایداری شهرها را نیز افزایش می دهد. برنامه ریزان شهری باید به طراحی پروژه هایی بپردازند که با نیازهای واقعی ساکنان همسو باشد. نتایج پژوهش در منطقه 14 شهرداری تهران نشان می دهد شهرسازی تاکتیکال تأثیر مثبت و قابل توجهی بر تاب آوری شهری دارد، به طوری که ناحیه 6 بالاترین امتیاز را دریافت کرده است. این مطالعه بر اهمیت توجه به رویکردهای محلی و تجربیات موفق تأکید دارد و پیشنهاد می کند که سیاست گذاران استراتژی های جامع تری برای استفاده حداکثری از پتانسیل های شهرسازی تاکتیکال در نواحی مختلف تدوین کنند. همچنین، توجه به نیازهای خاص هر ناحیه و مشارکت فعال شهروندان می تواند به بهبود کیفیت زندگی و تاب آوری شهری کمک کند.
کاربست شاخص شکوفایی شهر (CPI) در ارزیابی، سنجش و رتبه بندی شهری (مورد پژوهش: مناطق 22گانه شهرداری تهران در سال های 1390، 1395 و 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
118 - 139
حوزههای تخصصی:
مقدمه به شکل بی سابقه ای در دو دهه اخیر نوع بشر هم زمان با انواع بحران ها نظیر بحران های مالی، اقتصادی، محیطی، اجتماعی و سیاسی مواجه بوده است که می توان از مواردی نظیر بیکاری فزاینده، کمبود مواد غذایی و افزایش قیمت ها، فشار مضاعف بر مؤسسه های مالی، ناامنی و بی ثباتی سیاسی در شهر ها به عنوان مصادیق آن یاد کرد (UN-HABITAT, 2012). شهر ها و به خصوص کلان شهر ها سیستم های پیچیده متشکل از ابعاد گوناگون، رویارو با چالش های مختلف در مسیر توسعه، محل تحقق منفعت عمومی و نیاز های اساسی و ضروری بشر و همچنین، پاسخ گویی به نیاز های مادی و غیر مادی زندگی افراد هستند (United Nations, 2017). تغییرات شهری فرایندی مستمر مشتمل بر دگرگونی های فضایی مختلف در گستره شهر است (Wong, 2014). از این رو، همواره پرداختن به سنجش، ارزیابی و تبیین این تغییرات در ابعاد گوناگون، به شیوه ای مستمر در شهر ها امری الزامی است. به سبب فرایند رشد شتابان شهری و مشکلات بروز کرده، کارشناسان و برنامه ریزان با اتکا به شاخص های مختلف به سنجش توسعه شهری پرداخته اند، این شاخص ها اغلب با ماهیت اقتصادی مطرح شده اند (Sarrafi & Hashemi, 2018). اما به دلیل کاستی های تقلیل گرایانه آن ها، پرداختن به توسعه به مثابه امری پیچیده، چندبعدی و نه فقط اقتصادی، و همچنین اهمیت یافتن دیدگاه های پایداری و اجتماع محور در سنجش توسعه، شاخص های بدیلی مد نظر قرار گرفت ( (Sarrafi & Hashemi, 2018), (WIJAYA, 2019), (Discoli, et al., 2014), (Rogerson, Findlay, Morris, & Coombes, 1989)). در پی این تغییر دیدگاه ها توسعه یافتگی شهر ها دیگر نه فقط امری اقتصادی، بلکه به عنوان پدیده ای سیاسی و اجتماعی معرفی می شود که اهداف انسان محوری نظیر آزادی، عدالت، رفاه و بهروزی را دنبال می کند (Bakker, Verburg, & van Vliet, 2021). دهه های اخیر محدودیت های شاخص های یکجانبه نگر و تک بعدی مورد توجه بوده و با مطرح شدن دغدغه پایداری توسعه شهر ها و در جهت فائق آمدن بر محدودیت های یادشده، شاخص های ترکیبی و چندجانبه گرا و یا کل نگر بیشتر مورد استفاده قرار گرفته اند که یکی از این شاخص های سنجش توسعه توسط برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد در گزارش سال 2012 با عنوان شاخص شکوفایی شهر (City Prosperity Index) معرفی شده است ( (UN-HABITAT, 2012), (Bonaiuto, Fornara, Ariccio, Cancellieri, & Rahimi, 2015)). این شاخص در 6 بعد اصلی به شرح ذیل به بررسی، ارزیابی و پایش شهر می پردازد: • بهره وری (Productivity) • زیرساخت (Infrastructure) • کیفیت زندگی (Quality of Life) • پایداری محیط زیستی (Environmental Sustainability) • برابری و شمول اجتماعی (Equity and Social Inclusion) • قانون گذاری و حکمروایی شهری (Urban Governance and Legislation) پژوهش پیش رو در تلاش برای پاسخ به پرسش های ذیل صورت گرفته است: وضعیت تطبیقی مناطق 22 گانه شهرداری تهران از منظر ابعاد شاخص شکوفایی شهر در سال های 1395، 1390 و 1400 چگونه است؟ ضعف و قوت نقاط مناطق از منظر شاخص شکوفایی شهر چیست؟ مواد و روش ها در پژوهش حاضر فلسفه پژوهش پسااثبات گرایانه و دارای ماهیت کمی، رویکرد انتخابی استقرایی، راهبرد موردپژوهی، با افق زمانی طولی است که از تکنیک ها و شیوه های مختلفی برای گردآوری داده ها در هر بخش از پژوهش استفاده شده است. به عنوان نمونه، برای گردآوری داده های مورد نیاز بخش مبانی نظری، پیشینه پژوهش و مرور تجارب از شیوه های اسنادی و کتابخانه ای با استفاده از طرح ها، مقالات، اسناد، گزارش و کتاب های مختلف به کار گرفته شده و در نهایت به منظور گردآوری داده های مورد نیاز ابعاد اصلی و فرعی شاخص شکوفایی شهر و در نهایت ارزیابی و مقایسه تطبیقی مناطق 22گانه شهرداری تهران، عمدتاً از داده های ثانویه برگرفته از نتایج سرشماری نفوس و مسکن در سال های 1390 تا کنون، داده های مکانی و آرشیوی استفاده شده است. به منظور تحلیل های عمیق تر و تحلیل فضایی متغیر های مرتبط با ابعاد اصلی و فرعی شاخص شکوفایی شهر در مناطق 22گانه شهرداری تهران، به منظور ایجاد پایگاه داده مکانی برای تولید، اصلاح، ذخیره، نگهداری و مدیریت داده های مکانی و همچنین، انجام تحلیل های مکانی و به کارگیری ابزارهای مبتنی بر آمار، از نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شده است. در نهایت با اصلاحات صورت گرفته بر چارچوب نظری اولیه و اضافه یا جایگزین کردن نماگرهای جدید با توجه به بستر داده ای کلان شهر تهران و تناسب داده های جدید با شاخص شکوفایی شهری، چارچوب عملیاتی نهایی پژوهش تدوین شده است، که در نهایت دارای 6 بعد اصلی، 15 بعد فرعی و 30 نماگر است. یافته ها پس از گردآوری داده ها و اطلاعات لازم برای بررسی شاخص شکوفایی در مناطق 22گانه شهر تهران، در این بخش، نتایج و یافته ها پس از استانداردسازی داده ها، شاخص نهایی شکوفایی شهر برای مناطق 22گانه و بازه های زمانی 1390، 1395 و 1400 محاسبه و در وضعیت های بسیار قوی، قوی، متوسط قوی، متوسط، ضعیف طبقه بندی شده اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است، به طور کلی سطح شکوفایی شهری در مناطق 22گانه کلان شهر تهران در بازه ضعیف تا متوسط قوی است و سطوح قوی و بسیار قوی در میان مناطق تهران در سال های مورد نظر وجود ندارد. در این میان، تنها مناطق 1، 2، 4، 5 و 6 در برخی سال ها شکوفایی متوسط قوی را تجربه کرده و سایر مناطق در تمامی سال ها دارای شکوفایی متوسط و ضعیف بوده اند. بهترین وضعیت شکوفایی در بازه زمانی 90 تا 1400 به ترتیب مربوط به مناطق 5 و 1 در سال 90 و بعد از آن مناطق 6 و 2 در سال 1395 و منطقه 4 در سال 1390 است. از طرف دیگر، مناطق 8، 9، 13، 14، 16، 17، 18، 21 و 22 در کل دوره زمانی مورد بررسی شکوفایی ضعیفی را تجربه کرده اند و می توان گفت که مناطق 9 و 21 شهرداری تهران نسبت به سایر مناطق در وضعیت نامناسب تری از نظر شکوفایی قرار دارند. میانگین امتیازهای شکوفایی شهری در میان مناطق مختلف در این سال ها نشان می دهد از سال 1390 تا 1395، سطح شکوفایی در مناطق تهران کاهش یافته است، اما در بازه زمانی 1395 تا 1400 روند افزایشی داشته است. به منظور آسیب شناسی و تحلیل عمیق تر متناسب با هر منطقه، از قوت ها و ضعف های مناطق از منظر شاخص شکوفایی شهر براساس داده های آخرین سال مورد پژوهش (1400) استفاده شده است که می توان وضعیت هر منطقه را با جزئیات بیشتری تحلیل کرده و علاوه بر امتیاز های نهایی که در بخش پیشین بررسی شده، می توان به صورت مشخص بیان کرد از منظر شاخص شکوفایی شهر قوت ها و یا ضعف های مناطق 22گانه شهرداری در چه ابعادی است. نتیجه گیری در این بخش به منظور نتیجه گیری می توان بیان کرد که چارچوب پیشنهادی به منظور سنجش CPI در شهر تهران و گام های زمانی مورد پژوهش، با وجود تمامی محدودیت های پیش روی آن، از کارایی و امکان پیاده سازی کافی برخوردار است و می تواند مبنای ارائه تحلیلی جامع از وضعیت تطبیقی مناطق 22گانه شهرداری تهران و همچنین، اولویت بندی مداخله به منظور دستیابی به توسعه چندجانبه و پایدار قرار گیرد. از عمده ترین محدودیت های پیش روی پژوهش می توان به دسترسی محدود به منابع داده اشاره کرد، با این وجود و علی رغم تمامی محدودیت ها و کاستی های موجود در منابع داده در اختیار، شکاف میان آن با منابع داده مورد نیاز به قدری نبوده است تا چارچوب سنجش CPI کارایی خود را از دست بدهد و امکان پیاده سازی آن در تهران مقدور نباشد. با توجه به وضعیت ضعیف عمده مناطق از منظر شاخص شکوفایی شهر، در گستره شهر تهران نیازمند اقدامات جدی به منظور بهبود رفاه و کیفیت زندگی شهروندان هستیم که با توجه به نقشه های تحلیلی ارائه شده می توان برای مناطق جنوبی و غربی شهر تهران اولویت بالاتری برای مداخله و برنامه ریزی قائل بود. در پایان، می توان بیان کرد که به منظور اولویت بندی مداخله برای بهبود وضعیت مناطق می توان از رتبه بندی آخرین سال مورد پژوهش بهره برد و به ترتیب مناطق 9، 21، 17، 22 و 10 را به عنوان پنج اولویت نخست به منظور برنامه ریزی برای بهبود رتبه و وضعیت زندگی شهروندان معرفی کرد. همچنین، در پایان باید خاطر نشان کرد براساس قوت ها و ضعف های مناطق از منظر شاخص شکوفایی شهر، علی رغم مشاهده وضعیت ضعیف در عمده مناطق 22گانه شهرداری تهران، با بررسی موردی، جداگانه و جزئی تر داده های مرتبط با ابعاد اصلی، قوت هایی هم وجود داشته و بیان وضعیت ضعیف به منظور ضعف در تمامی موارد و ابعاد منطقه نیست. این موضوع از نظر دیگر نیز صادق است، زمانی که منطقه ای به صورت نسبی در مقایسه با دیگر مناطق از امتیاز بهتری برخوردار است، لزوماً به معنای قوت در تمامی بخش های آن نبوده و همچنان ممکن است بخش ها و ابعادی را با مقادیر ضعیف تر شاهد باشیم. در نتیجه، می توان بیان کرد که با استفاده از تحلیل های صورت گرفته به منظور شناسایی قوت ها و ضعف های مناطق از منظر شاخص شکوفایی شهر، مدیران مناطق می توانند به اتخاذ راهبرد های اساسی در جهت حفظ و بهبود ابعاد و بخش های قوی تر و همچنین، اصلاح و تقویت اساسی ابعاد و بخش های ضعیف تر بخش خود بپردازند.
تأملی بر نظریه چشمان ناظر خیابان جین جیکوبز و فضاهای امن زنانه با رویکرد آینده نگاری (نمونه: پارک بانوان نرگس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
56 - 71
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نظریه چشمان ناظر خیابان جین جیکوبز و ارتباط آن با فضاهای امن زنانه با نگرشی آینده نگارانه در پارک بانوان نرگس تهران است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با روش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از روش آمیخته (کیفی-کمی) و شیوه آینده نگاری انجام شده است. تجزیه وتحلیل اطلاعات به منظور تدوین سناریوهای اولویت دار با بهره گیری از نرم افزار سناریو ویزارد، سناریوهای سازگار، مشخص سپس سناریوهای آینده مطلوب اولویت بندی، تشریح و تفسیر شده است. جامعه آماری و حجم نمونه تعداد 30 نفر از خبرگان و صاحب نظران حوزه مسائل شهر و مدیریت شهری هستند که با استفاده از ماتریس سناریو ویزارد وزن دهی و نمره گذاری گردیده اند. سناریوهای پژوهش در قالب پرسش نامه عدم قطعیت با شاخص های کالبدی، اجتماعی، زیبایی شناسی، عملکردی و مکان یابی با شاخص های مربوطه توسط خبرگان و صاحب نظران موردبررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد در ابعاد موردبررسی بعد کالبدی شاخص (تأکید بر بلوک های مسکونی کوچک) در سناریو 1 و شاخص (کاهش بزهکاری بالأخص در پارک های پیرامون خانه) در سناریو 2 (سناریوهای مطلوب)؛ در بعد اجتماعی شاخص (نظم فعالیت ها بر نظم بصری) در سناریو 1 و شاخص (تأمین امنیت شبانه) در سناریو 2 (سناریوهای ایستا)؛ در بعد زیبایی شناسی شاخص (حفاظت از زندگی) (سناریوی ایدئال)؛ در بعد عملکردی شاخص (تأکید بر تنوع عملکردی در محلات مسکونی) در سناریو 1 و شاخص (تأکید بر تراکم و تمرکز به عنوان عامل حیات بخش زندگی شهری) در سناریو 2 (سناریوهای مطلوب) و در بعد مکان یابی شاخص (مکان یابی کاربری های سازگار در کنار هم) (سناریوی ایستا)؛ به عنوان تصویری منسجم در سناریوهای باورکردنی طبق خروجی های حاصله از نرم افزار سناریو ویزارد شناسایی شدند.
بررسی تأثیر شاخص های گردشگری پایدار در جهت حفاظت از محیط زیست شهری (محور گردشگری شمال تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
113 - 128
حوزههای تخصصی:
شهرها اغلب پرجمعیت هستند و فضاهای سبز محدود هستند. شیوه های گردشگری پایدار می تواند با کاهش تعداد بازدیدکنندگان و ترویج فعالیت های دوستدار محیط زیست، مانند تماشای پرندگان یا پیاده روی در طبیعت، به حفاظت از این مناطق کمک کند. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شاخص های گردشگری پایدار در جهت حفاظت از محیط زیست شهری بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری گردشگران بازدیدکننده از جاذبه ها و قابلیت های گردشگری محور لواسان تا گچسر طی فروردین ماه 1403 بودند که با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده، 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شاخص های گردشگری پایدار و پرسشنامه حفاظت از محیط زیست شهری استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین عوامل اقتصادی (تی= 3.132)، ظرفیت قابل تحمل شهر (تی= 3.091)، زیرساخت های غیر کالبدی گردشگری (تی=6.037) و زیرساخت های کالبدی گردشگری (تی=2.64) و حفاظت از محیط زیست شهری ارتباط معناداری وجود دارد. این مطالعه نتیجه می گیرد که شاخص های گردشگری پایدار را می توان برای پایش و ارزیابی تأثیر گردشگری بر محیط زیست، فرهنگ و اقتصاد استفاده کرد. این مطالعه همچنین نشان می دهد که ترویج شیوه های گردشگری پایدار، مانند کاهش ضایعات و صرفه جویی در انرژی، می تواند به کاهش اثرات منفی گردشگری بر محیط زیست کمک کند.
پیکره بندی فضایی مسکن معاصر: مرور نظام مند مفاهیم و زمینه های موضوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
125-140
حوزههای تخصصی:
خانه نماینگر ارزش ها، عقاید فرهنگی و اجتماعی ساکنان است. باتوجه به توسعه ابعاد مطالعات علمی و پژوهشی در زمینه های مختلف روانشناسی معماری به خصوص مسکن، بررسی سیر حرکت اندیشمندان و موضوعات مطالعه شده می تواند مؤیدی بر نیازهای تحقیقاتی آتی در حوزه پیکره بندی مسکن و ادراک جنسیتی باشد؛ این مقاله می کوشد با اتخاذ روش مرور نظام مند، مقالات پژوهشی داخلی کشور حدفاصل سال های 1403 تا 1380 با محوریت موضوعی پیکره بندی مسکن را شناسایی و یافته های آن را در چگونگی تبیین این مفهوم و عوامل تأثیرگذار بر آن تحلیل نماید و راهکاری برای بهبود کیفیت مطالعات بعدی در جهت افزایش تعمیم پذیری برون داد مطالعات در نشریات ارائه نماید. ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ روش ﮐﯿﻔﯽ از ﻧﻮع ﻣﺮور ﻧﻈﺎمﻣﻨﺪ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. در جستجوی اولیه با استفاده از روش «مرورنظام مند» چارچوب کلی مفاهیم مرتبط با حوزه پیکره بندی مسکن و ادراک جنسیتی و ارتباط معنایی میان دو حوزه، 55064 ﭘﮋوﻫﺶ طبقه بندی که 2747 پژوهش در گروه هنر و معماری را در ﺑﺮﻣﯽﮔﺮﻓﺖ. پس از بررسی و پایش 289 مقاله استخراج و با استفاده از از بیانیه پریزما، مستندات مرتبط با «پیکره بندی مسکن» که در برگیرنده جنبه های کالبدی و روانشناسی - ادراکی انتخاب شدند. نتایج نشان داد مطالعات در تببین «پیکره بندی فضایی مسکن» با تاکید بر ادراک جنسیتی در سازمان دهی فضایی مسکن تشریح نشده است. همچنین محققان در شناسایی عوامل اثرگذار بر این مولفه بیش تر بر ابعاد کمی تمرکز و فارغ از جنسیت به بررسی ابعاد این حوزه پرداخته اند. ارزیابی آماری نتایج، بیانگر آن است که از میان 14 موضوع شناسایی شده، تمرکز مطالعات در نشریات علمی-پژوهشی بیشتر روی مباحث «ساختارفضایی» و «تجربه زیسته- حس مکان» و اغلب به شیوه کیفی (توصیفی- تحلیلی) است. نتایج نشان داد مطالعات در تببین «پیکره بندی مسکن» بر روانشناختی بودن این پیوند و پیامدهای رفتاری فارغ از جنسیت تأکید شده و سازوکارهای روانشناختی عمیق در ابعاد احساسی و شناختی- ادراکی تشریح نشده است. همچنین محققان در شناسایی عوامل اثرگذار بر این پیوند بیش تر بر ابعاد انسانی و مکانی تمرکز داشته اند. خلاء تئوری ادراک جنسیتی و مکان دستیابی به نتیجه واجد انسجام نظری را دشوار کرده است.
مکان یابی پهنه های مناسب برای دفن بهداشتی پسماند شهری در تهران با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
55 - 70
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مشکلات در جوامع بشری یافتن مکانی بهینه برای دفن بهداشتی انواع پسماندها است. هدف از این پژوهش، پهنه بندی عرصه های مناسب برای دفن بهداشتی پسماند شهری در تهران است. بدین منظور از تکنیک AHP و ابزار GIS استفاده شد. در ابتدا فهرست معیارهای موثر شناسایی شد و سپس نسبت به وزن دهی و اولویت بندی معیارها اقدام شد و در نهایت، لایه های اطلاعاتی در محیط GIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که شش دسته معیار شامل فاصله از راه های ارتباطی، فاصله از آبراهه، نقاط بارشی، فاصله از گسل، شیب و کاربری اراضی در مکان یابی مراکز دفن پسماند موثر هستند. طبق مدل سازی صورت گرفته مشخص شد بیشترین وزن با مقدار 41/0 به لایه فاصله از راه های ارتباطی و کم ترین وزن به لایه فاصله از مراکز فضای سبز با مقدار 036/0 اختصاص یافت. در نهایت مطابق با نقشه نهایی بدست آمده مشخص شد قسمت های شمال غربی شهر تهران شامل منطقه 22 شهرداری بیشترین پتانسیل را جهت احداث مراکز دفن پسماند از خود نشان دادند.
امکان سنجی مبتنی بر اولویت بندی خیابان ها جهت اجرای طرح خیابان کامل در محدوده بهارستان تهران
حوزههای تخصصی:
پیاده مدار کردن خیابان ها به معنای حذف کامل ترافیک سواره نیست، بلکه شامل اجرای راهکارهایی برای افزایش اولویت حرکت عابران پیاده نسبت به خودروها است. این رویکرد در بسیاری از موارد اثربخش تر از حذف کامل وسایل نقلیه بوده و می تواند به بهبود کیفیت فضاهای شهری منجر شود. در این راستا، مفهوم «خیابان کامل» به عنوان یک رویکرد نوین در طراحی شهری مطرح شده که هدف آن تأمین فضایی ایمن، کارآمد و متعادل برای تمامی کاربران شهری، ازجمله: عابران پیاده، دوچرخه سواران، مسافران حمل ونقل عمومی و رانندگان خودروهای شخصی است. این مفهوم با ارتقای دسترسی پذیری و بهبود کیفیت زندگی شهروندان، مزایای متعددی را به همراه دارد، ازجمله: افزایش ایمنی و سلامت عمومی، کاهش آلودگی هوا و آب، تسهیل تردد گروه های خاص مانند: سالمندان، کودکان و افراد دارای معلولیت، کاهش هزینه ها و زمان سفر، گسترش گزینه های حمل ونقل، کاهش تراکم ترافیکی و تقویت حیات اجتماعی و اقتصادی در شهرها. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مناسب ترین خیابان برای طراحی و اجرای خیابان کامل در منطقه 12 شهر تهران انجام شده است. این تحقیق از روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد کاربردی بهره گرفته است. داده ها با استفاده از مدل ترکیبی TOPSIS-AHP مورد تحلیل قرار گرفته اند. در این بررسی، چهار معیار اصلی شامل: پیاده روی، حمل ونقل عمومی، دوچرخه سواری و استفاده از خودرو شخصی و 17 زیرمعیار مرتبط با خیابان کامل ارزیابی شده اند. نتایج تحقیق نشان داد وزن این معیارها به ترتیب 0.65، 0.34، 0.18 و 0.03 است. همچنین، تحلیل مدل TOPSIS نشان داد که از میان شش خیابان مورد بررسی در محدوده بهارستان تهران، خیابان انقلاب اسلامی بهترین ظرفیت را برای تبدیل شدن به یک خیابان کامل دارد. این خیابان، با تأکید بر برنامه ریزی انسان محور، کاهش وابستگی به خودروهای شخصی و ارتقای سلامت شهروندان، می تواند نقش مهمی در تحقق اهداف توسعه پایدار، بهبود کیفیت زندگی شهری و افزایش رفاه عمومی ایفا کند. بنابراین، اجرای این طرح می تواند الگویی برای سایر مناطق شهری باشد.
ارائه الگوی پارادایمی بازاریابی رابطه ای در نظام بانکی (مورد مطالعه: بانک شهر ، شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
41 - 72
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی پارادایمی بازاریابی رابطه ای در بانک شهر، تهران انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی-توسعه ای و از نظر شیوه گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی است. برای دستیابی به هدف از طرح پژوهش کیفی با رویکرد اکتشافی استفاده شده است. جامعه مشارکت کنندگان پژوهش شامل اساتید بازاریابی و مدیران بانک تهران است که 21 نفر به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی نیز شامل مدیران ارشد و معاونین شعب بانک شهر در تهران بود که حجم نمونه با استفاده از قاعده تحلیل توان کوهن (1992) و نرم افزار G*Power به تعداد 136 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی مصاحبه براساس چهار معیار اعتبارپذیری، انتقال پذیری، تاییدپذیری و اطمینان پذیری تایید شد. پایایی تحلیل کیفی با محاسبه ضریب هالستی به میزان 676/0 و ضریب کاپا 639/0 مطلوب برآورد گردید. تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش گراندد تئوری و در بخش کمی با روش حداقل مربعات جزئی انجام شد. براساس مدل پژوهش مشخص گردید شرایط علی (عوامل مدیریتی، عوامل فرآیندی، عوامل ساختاری، تقاضای فناورانه خدمات بانکی) بر پدیده محوری (بازاریابی رابطه ای) تاثیرگذارند. پدیده محوری به همراه شرایط زمینه ای (زیرساخت های فناورانه) و شرایط مداخله گر( چالش پیاده سازی بازاریابی رابطه ای) بر راهبردها و اقدامات (مدیریت ارتباط با مشتری) اثرگذارند. در نهایت راهبردها و اقدامات منجر به حصول پیامدها ( توسعه ارتباطات و تعاملات بانکی، عملکرد بانکی، حفظ و نگهداشت مشتریان و رشد اقتصادی در صنعت بانکداری ) می شوند.
عوامل مؤثر بر استفاده جوانان از فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی: جوانان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۲
127 - 154
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر، نحوه استفاده جوانان از فضاهای عمومی شهری مورد بررسی قرار گرفته است تا عوامل مؤثر بر کاهش حضور جوانان در عرصه عمومی شهر ، شناسایی شود. بدین منظور 600 نفر از جوانان 25-18ساله ی شهر تهران براساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. روش جمع آوری اطلاعات، روش میدانی و تکنیک مورد استفاده نیز تکنیک پیمایش با استفاده از ابزار مصاحبه و پرسشنامه بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از شیوه های آماری انجام گرفت. نتایج نشان می دهد فضای اجتماعی شهر، تأثیر مثبت و معناداری بر سبک گذران اوقات فراغت جوانان دارد و پارک ها و کافی شاپ ها از جمله مکان های عمومی ترجیحی جوانان هستند. همچنین مردان بیشتر از زنان از فضاهای عمومی استفاده می کنند و عمده جوانان استفاده کننده از فضاهای عمومی را افراد مجرد تشکیل می دهند. همچنین رابطه میان چهار متغیر میان نظمی اجتماعی، میان نظمی کالبدی، احساس امنیت و متغیر جمعیت شناختی مانند سن، جنس و تحصیلات با میزان استفاده از فضای عمومی معنادار است.
تأثیر شبکه های اجتماعی در بهبود وضعیت اطلاع رسانی و جذب مخاطبین کتابخانه های عمومی شهر تهران از دید کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی در بهبود وضعیت اطلاع رسانی و جذب مخاطبین کتابخانه های عمومی شهر تهران از دیدگاه کتابداران است. روش شناسی:روش پژوهش حاضر پیمایشی از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و جامعه آماری نیز کتابداران کتابخانه های عمومی شهر تهران هستند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده است. بررسی روایی ابزار با کمک 10 دانش آموخته و حرفه مند و 5 متخصص خبره رشته انجام شد. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. در نهایت داده های گردآوری شده در نرم افزارSPSS کدگذاری و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون K2 و آزمون فریدمن استفاده شده است. یافته ها: تلگرام بیشترین کاربرد را بین مخاطبان کتابخانه های مورد مطالعه داشته و پس از آن اینستاگرام قرار دارد. سروش کم ترین میزان استفاده را دارد. به نظر می رسد با توجه به فیلترینگ تلگرام و ظهور شبکه اجتماعی سروش با بستری مشابه تلگرام، باز هم این شبکه نتوانسته مخاطبان را به سمت خود جذب نماید. نکته قابل تأملی که در این پاسخ ها وجود دارد این است که هیچ یک از کتابداران اعلام نکرده اند که کتابخانه نیازی به استفاده از شبکه های اجتماعی ندارد. کتابداران به استفاده از شبکه های اجتماعی برای ارائه خدمات کتابخانه ای تمایل دارند و به نظر می رسد که کتابخانه ها و کتابداران علاقه مند به کارگیری این نوع فناوری در ارائه ی خدمات کتابخانه ای و ارتباط با مراجعان هستند. نتیجه گیری: از دیدگاه کتابداران، استفاده از شبکه های اجتماعی در بهبود اطلاع رسانی و جذب مخاطب به کتابخانه های عمومی موثر بوده و بهتر است برای افزایش کارایی و ارائه ی خدمات بهتر و مناسب تر از این شبکه ها نیز بهره ببرند، در این راستا، کتابداران علاقه مند به دریافت آموزش در این رابطه هستند. بنابراین، ارتقاء زیرساخت های لازم برای بهره گیری از شبکه های اجتماعی بایستی مدنظر تصمیم سازان و سیاست گذاران کتابخانه های عمومی قرار گیرد.
شناسایی مؤلفه ها و مهارت های مدیریت دانش شخصی کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
243 - 276
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های مدیریت دانش شخصی و بررسی وضعیت مهارت های مدیریت دانش شخصی کارکنان و کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران است. روش شناسی: این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی بوده و برحسب روش و چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، از نوع پژوهش آمیخته (کیفی- کمّی) است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی افرادی هستند که در زمینه مدیریت دانش شخصی سابقه مطالعه و پژوهش داشته اند و در بخش کمّی کارکنان و کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران هستند. برای مطالعه جامعه پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته مدیریت دانش شخصی استفاده شد. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ مقدار 8/0 به دست آمد. یافته ها: از میان مؤلفه های مدیریت دانش شخصی کارکنان و کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران، مؤلفه تجزیه و تحلیل اطلاعات در سطح نسبتاً مطلوب، و سایر مولفه های مورد بررسی در سطح مطلوب قرار دارند. بین مهارت های مدیریت دانش شخصی با مقطع تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد؛ اما بین جنسیت، سن و سابقه با مهارت های مدیریت دانش شخصی، تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری:مدیریت دانش شخصی به عنوان ابزاری با دوام در اختیار کتابخانه های دانشگاهی است، که از طریق آن می توانند خدمات خود را بهبود بخشیده و توان رقابتی شان را حفظ کنند. به نظر می رسد که مهارت های مدیریت دانش شخصی نیاز به آموزش دارند. از آنجا که کتابداران نیز مانند سایر افراد بدون مهارت های مدیریت دانش شخصی نمی توانند جایگاه خود را در کتابخانه ارتقاء دهند، نیازمند یادگیری اصول مدیریت دانش شخصی هستند. یادگیری و شناسایی مهارت های مدیریت دانش شخصی کتابداران به آن ها کمک خواهد کرد با آگاهی بیشتری نسبت به بهبود این مهارت ها بپردازند و مسئولان کتابخانه و نیز جامعه دانشگاهی متقاعد خواهند شد تا توجه بیشتری به ابزارها و فنون مدیریت دانش شخصی کتابداران داشته باشند. بنابراین، مدیران کتابخانه ها و دانشگاه ها باید برای آموزش این مهارت ها برنامه ریزی کنند.
تاثیر اطلاع رسانی و آموزش از طریق شبکه های اجتماعی در میزان آگاهی عمومی جامعه در زمان همه گیری کووید-19 (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع کووید-19 از اواخر دسامبر 2019، به یک تهدید بالینی در جهان تبدیل شده است. برای مهار این معضل لازم است اطلاعات صحیح و یافته های دقیق دانشمندان در اسرع وقت در اختیار عموم قرار گیرد. با توجه به جایگاه ویژه شبکه های اجتماعی و نقش تاثیرگذار آن در ارتباطات اجتماعی و انتقال اطلاعات، هدف این پژوهش بررسی میزان تاثیر اطلاع رسانی و آموزش از طریق شبکه های اجتماعی در افزایش سطح آگاهی در زمان شیوع کووید-19 در جامعه و شناخت نیازهای اطلاعاتی مردم در این رابطه است.
روش : این پژوهش پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه پژوهش نیز مردم شهر تهران بودند. تعداد 384 نفر که از شبکه های اجتماعی در زندگی روزمره استفاده می کنند، به طور تصادفی و با نمونه گیری خوشه ای از مناطق 1، 2، 3، 4، 5، 7، 13، 15، 16، 17، 18، 20 و 21 انتخاب شدند. حجم نمونه با فرمول کوکران تعیین و داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شدند. روایی ابزار نیز به شیوه صوری با نظر خبرگان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بررسی شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ محاسبه و با ضریب 81/0 تایید گردید. در نهایت داده های گردآوری شده در نرم افزار اس. پی. اس. اس[1] وارد و کدگذاری شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های K2، T و فریدمن استفاده گردید.
نتایج: نتایج نشان داد که بسیاری از افراد، استفاده از شبکه های اجتماعی در اطلاع رسانی و آموزش را برای افزایش آگاهی عمومی در شرایط همه گیری کووید-19، بسیار تاثیرگذار می دانند. بیش از نیمی از این افراد حضور این شبکه ها را در زندگی شان بسیار موثر دانسته و اعتقاد دارند که این شبکه ها می توانند بستر مناسب و مفیدی برای اطلاع رسانی، آموزش و آگاهی باشند و آموزش ها و اطلاعات مفیدی در این شبکه ها انتشار می یابد. در استفاده از شبکه های اجتماعی، اینستاگرام، تلگرام و واتساپ، به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار دارند و سروش آخرین جایگاه را دارد.
نتیجه گیری: مردم علاقه مند به استفاده از شبکه های اجتماعی برای افزایش سطح آگاهی از بیماری کووید-19 بوده و عقیده دارند که اطلاعات و آموزش های مفیدی از این شبکه ها را در کوتاه ترین زمان ممکن دریافت می کنند. اما میزان اطمینان شهروندان تهرانی به این اطلاعات در حد متوسط است. برخی از اطلاعاتی که به اشتراک گذاشته می شود، از منابع دیگر مانند اخبار سایت ها، صدا و سیما و سایر رسانه های خبری بدست می آیند و مردم این اطلاعات را در شبکه های اجتماعی نیز با هم به اشتراک می گذارند.
ارزیابی ریسک های مهارت های تخصصی نیروی انسانی کتابخانه های دیجیتالی دانشگاه های دولتی شهر تهران براساس استاندارد ایزو 31000(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
311 - 332
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی ریسک براساس استاندارد 31000، فرآیندی سیستماتیک و منطقی است که شامل شناسایی، تجزیه و تحلیل و سنجش است. فرایند شناسایی ریسک ها شامل تعیین نوع و منبع ریسک های بالقوه است. تحلیل ریسک ها شامل تعیین سطح تخمینی ریسک ها برحسب شاخص هایی نظیر احتمال و پیامدهای بالقوه وقوع ریسک است. سنجش شامل مقایسه سطوح تخمینی ریسک ها با توجه به معیارهای تحلیل و نهایتاً رتبه بندی ریسک ها است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی (شناسایی، تحلیل و سنجش) ریسک های مهارت های تخصصی نیروی انسانی کتابخانه دیجیتالی کتابخانه های دیجیتالی براساس استاندارد ایزو 31000 است. روش: پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی بوده و روش اجرای آن پیمایشی- تحلیلی است و با فنون آنتروپی شانون برای وزن دهی ریسک ها و تاپسیس فازی برای رتبه بندی ریسک ها انجام شده است. در ابتدا جهت شناسایی ریسک ها با مطالعه و بررسی منابع و پژوهش های مرتبط، با اهمیت ترین ریسک ها شناسایی شدند که به طراحی پرسشنامه ای با 38 گویه انجامید. جامعه آماری پژوهش شامل 15 دانشگاه دولتی دارای کتابخانه دیجیتالی فعال در شهر تهران بود. روایی محتوایی و پایایی براساس آزمون آلفای کرونباخ 955/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل و سنجش ریسک ها با مقایسه فاصله هر یک از ریسک ها از گزینه ایده آل مثبت و منفی و اولویت بندی ریسک ها با استفاده از فنون ذکر شده انجام شد. یافته ها: براساس نتایج بدست آمده 18 ریسک مهارت تخصصی شناسایی شد. ریسک برخورداری از دانش لازم در رابطه با زبان ها و ابزارهای وب معنایی با کم ترین مقدار فاصله از ایده آل مثبت (0/0103) و بیشترین مقدار فاصله از ایده آل منفی (1043/0)، با بیشترین ضریب نزدیکی 9103/0 دارای بیشترین اهمیت و دارای بیشترین نزدیکی به گزینه ایده آل است و در رتبه نخست قرار دارد. ریسک توانایی کارکنان در ارائه خدمات مرجع دیجیتالی با کمترین مقدار فاصله از ایده آل منفی (0/0114) و بیشترین فاصله از ایده آل مثبت با مقدار (0/1043)، با کمترین ضریب نزدیکی (0/0982)، در رتبه 18 ریسک ها قرار دارد؛ یعنی بیشترین فاصله را از گزینه ایده آل مثبت داشته و دارای کمترین اهمیت است. نتیجه گیری: از میان 18 ریسک مهارت های تخصصی نیروی انسانی کتابخانه های دیجیتالی شناسایی شده، ریسک برخورداری از دانش لازم در رابطه با زبان ها و ابزارهای وب معنایی، در اولویت اول ریسک ها قرار دارد. این نکته نشان می دهد که نیروی انسانی کتابخانه های دیجیتالی دانشگاهی از نظر دانش روز و فناوری های نوین اطلاعاتی، وب معنایی که زیربنای آنتولوژی ها و داده های پیوندی و... است، در وضعیت مطلوبی نیستند.