رابطه تعلق خاطر پرستاران با مدیریت دانش (مورد مطالعه: بیمارستان فیروزآبادی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
251 - 282
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت دانش و تعلق خاطر کارکنان از جمله عوامل اثرگذاری هستند که سازمان را به سوی کسب مزیت رقابتی، افزایش بهره وری و بهبود عملکرد سوق می دهند. هدف مطالعه حاضر، تعیین رابطه بین تعلق خاطر پرستاران با مدیریت دانش در بیمارستان فیروزآبادی تهران بود. روش : پژوهش حاضر از نظر جمع آوری داده ها پیمایشی بوده و از نظر روش پژوهش، توصیفی- همبستگی است. جامعه پژوهش نیز پرستاران شاغل در بیمارستان فیروزآبادی تهران بودند که از میان آنان 132 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. داده ها در زمستان 1399 و با استفاده از پرسشنامه های مدیریت دانش جاشپارا و تعلق خاطر کارکنان شافلی گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و لیزرل و آزمون های علامت، همبستگی اسپیرمن، ضریب همبستگی فی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد وضعیت مدیریت دانش در بیمارستان فیروزآبادی تهران پایین تر از سطح میانگین متوسط است. از میان ابعاد مدیریت دانش، بُعد کشف دانش، خلق دانش، سازماندهی دانش و اشتراک دانش پایین تر از میانگین متوسط بوده و تنها بُعد به کارگیری دانش در سطح متوسطی قرار دارد. تعلق خاطر پرستاران در سطح متوسط قرار دارد و میان مدیریت دانش و ابعاد آن با تعلق خاطر پرستاران رابطه مثبت و متوسطی مشاهده شد. تعلق خاطر بیشترین میزان همبستگی را با به کارگیری دانش دارد و کم ترین همبستگی به خلق دانش اختصاص دارد. تعلق خاطر پرستاران با جنسیت رابطه ای ندارد؛ اما تعلق خاطر پرستاران با سِمَت آنان رابطه معناداری دارد.سابقه خدمت و تحصیلات پرستاران با میزان تعلق خاطر آنان رابطه ای ندارد. مدیریت دانش پرستاران با جنسیت، سِمَت و میزان تحصیلات رابطه داشته، اما میان سابقه خدمت و مدیریت دانش رابطه ای مشاهده نشد. تعلق خاطر بر تمامی ابعاد مدیریت دانش اثر می گذارد و بیشترین اثر را بر اشتراک دانش و کم ترین اثر را بر به کارگیری دانش دارد. نتیجه گیری: مدیران بیمارستان می توانند با توجه و تأکید بیشتر بر تعلق خاطر پرستاران و تأثیری که می تواند بر بهبود برنامه های مدیریت دانش و ابعاد آن داشته باشد، عملکرد سازمانی را ارتقاء داده، کیفیت مراقبت از بیماران و ارائه خدمات بالینی بهتر را تضمین نمایند. این امر مستلزم تقویت زیرساخت های اشتراک، سازماندهی، خلق، کشف و به کارگیری دانش به واسطه تدوین برنامه های اجرایی و عملیاتی مدیریت دانش مانند ایجاد یک نظام مدیریت دانش یکپارچه، تخصیص بودجه برای تهیه امکانات فناورانه و منابع دانشی، ایجاد نظام پاداش دهی و مشوق های مالی و غیرمالی، تمرکز بر پتانسیل های موجود در بیمارستان ها و مراکز بهداشتی برای اجرای برنامه های مدیریت دانش و ایجاد فرصت های بالینی و آموزشی برای ارائه دانش نو است.