مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
ولع مصرف
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: چاقی در بین جوامع و اکثر کشورها گسترش یافته و به موضوعی عمومی و جهانی تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی برنامه کاهش وزن تلفیقی بر ولع مصرف و شاخصهای تنسنجی در زنان مبتلا به چاقی صورت گرفت. مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان چاق مراجعه کننده به کلینیک تغذیه شهر اردبیل در سال 1402 بود. با توجه به اینکه حداقل 15 نمونه در تحقیقات تجربی در نظر گرفته شده است، در نتیجه 45 زن چاق (15 نفر در موقعیت درمان با برنامه کاهش وزن تلفیقی و 15 نفر در موقعیت بدون درمان) به طور تصادفی انتخاب و در گروه قرار گرفتند. هر یک از گروه آزمایش به تفکیک روزانه به مدت 50 دقیقه و با تعداد جلسات 14 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. اعضای هر گروه با استفاده از پرسشنامه ولع مصرف Cepeda-Benito و شاخصهای تنسنجی در مرحله پیشآزمون و پسآزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند و از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری برای تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها: براساس نتایج بدست آمده، برنامه کاهش وزن تلفیقی بر ولع مصرف غذا، شاخص تودهبدنی (BMI) و نسبت دور کمر به قد (WHtR) تاثیر مثبت و معنادار داشته است (001/0>P) به طوری که نمرات آزمودنیهای گروه آزمایش در پسآزمون این متغیرها کاهش معنادار یافته است اما بر نسبت دور کمر به دور باسن (WHR) و شاخص حجمشکمی ((AVI تاثیر معناداری نداشته است (05/0<P). نتیجهگیری: براساس نتایج این مطالعه، به نظر میرسد از روش برنامه کاهش وزن تلفیقی میتوان در برنامههای کاهش وزن و تغییر سبک زندگی و ارتقاء سلامت جامعه استفاده کرد
اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای مغز (tDCS) بر حافظه فعال و ولع مصرف معتادین تحت درمان نگهدارنده
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی درمان تحریک الکتریکی مستقیم مغز (tDCS) بر حافظه ی کاری و ولع مصرف بیماران تحت درمان اعتیاد انجام پذیرفت. روش : جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی مردان وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر سمنان در شش ماهه اول سال 1402 بود. که تعداد 30 نفر به شکل نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این افراد به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش در 10 جلسه ی 20 دقیقه ای تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای مغز با دستگاه tDCS شرکت کردند. ابزار اجرای پژوهش حاضر شامل پرسشنامه حافظه ی فعال والات ازووی و پرسشنامه ولع مصرف فدردی بود. که هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. افراد گروه کنترل هیچ مداخله ی اضافه ای جدا از روند درمان معمول دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS ورژن 26 موردبررسی قرار گرفت. یافته ها: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، بین دو گروه آزمایش و کنترل در شاخص حافظه ی فعال و ولع مصرف تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0>p). نتیجه گیری: درمان تحریک الکتریکی مستقیم مغز (tDCS) منجر به بهبود حافظه ی فعال و کاهش ولع مصرف در بیماران تحت درمان نگهدارنده می شود.
عوامل اجتماعی مؤثر در کاهش بازگشت معتادان به مصرف مجدد مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (فروردین) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۵
۲۸۱-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: بیشتر مطالعات حوزه اعتیاد بر شاخص های تأثیرگذار بر اعتیاد متمرکز شده اند و مطالعات معدودی به تأثیر عوامل عوامل اجتماعی در بازگشت مجدد به مصرف مواد متمرکز شده اند. بنابراین با توجه به چند بعدی بودن گرایش به مصرف مواد مطالعه در خصوص گرایش مجدد به مواد از طریق عوامل زیستی، اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی یک ضرورت اساسی است. هدف: این مطالعه با هدف عوامل اجتماعی مؤثر در کاهش بازگشت معتادان به مصرف مجدد مواد انجام شده است. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه جوانان دامنه سنی 15 تا 30 سال شهر ایذه در سال 1403 تشکیل دادند که بر اساس گزارش سازمان مبارزه با مواد مخدر شهر ایذه 3200 نفر می باشند. نمونه پژوهش 345 نفر از جوانان مصرف کننده مواد مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد شهر ایذه بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های یادگیری اجتماعی، حمایت اجتماعی و مشارکت اجتماعی محقق ساخته و ولع مصرف صالحی فدردی و همکاران (1389) جمع آوری شد. به منظور تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار SPSS.26 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به روش همزمان استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین یادگیری اجتماعی، حمایت اجتماعی و مشارکت اجتماعی با ولع مصرف رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (05/0 >P). نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیری نشان داد که به ترتیب حمایت اجتماعی 35، مشارکت اجتماعی 62 و یادگیری اجتماعی 13 درصد از واریانس وسوسه مجدد مصرف مواد را در جوانان تبیین می کنند. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد افرادی که آمادگی بیشتری برای مصرف مجدد مواد دارند، دارای سطح پایین تری از حمایت، مشارکت و یادگیری اجتماعی هستند. بنابراین، توجه به این متغیرها و تدوین برنامه های آموزشی مبتنی بر این متغیرها در کاهش مصرف مجدد مواد در مصرف کنندگان پیشنهاد می شود.
نقش میانجی خودکنترلی در رابطه بین حمایت اجتماعی و ولع مصرف در معتادان در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکنترلی در رابطه بین حمایت اجتماعی و ولع مصرف در معتادان در حال ترک بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را معتادان در حال ترک در شهر رشت در سال 1402 تشکیل دادند که در پژوهش حاضر 370 نفر با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه ولع مصرف (DCQ، سوموزا و همکاران، 1995)، مقیاس خودکنترلی (SCS، تانجنی و همکاران، 2004) و مقیاس حمایت اجتماعی (SSS، زیمت و همکاران، 1988) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین حمایت اجتماعی اثر مستقیم، مثبت و معنادار بر خودکنترلی و اثر مستقیم، منفی و معنادار بر ولع مصرف داشت (01/۰>P). خودکنترلی در رابطه بین حمایت اجتماعی با ولع مصرف نیز نقش میانجی داشت (01/۰>P). یافته های پژوهش نشانگر نقش میانجی خودکنترلی در ارتباط بین حمایت اجتماعی با ولع مصرف بود و اهمیت حمایت اجتماعی در پیش بینی مستقیم و غیرمستقیم ولع مصرف را آشکار ساخت.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان فراشناختی بر ولع مصرف در افراد وابسته به مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر یکی از چالش های اصلی در حوزه سلامت عمومی است که با پیامدهای منفی روانی، جسمی و اجتماعی همراه است.در عرصه مداخلات در حیطه اعتیاد نیز، درمانهای روانشناختی جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده اند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر ولع مصرف افراد وابسته به مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری کلیه افراد وابسته به مصرف مواد شهرستان سمنان در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 75 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش1 (درمان شناختی- رفتاری)، گروه آزمایش 2 (درمان فراشناختی) و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سنجش ولع مصرف لحظه ای فرانکن و همکاران(2002) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان دادند هر دو مداخله در بهبود ولع مصرف در افراد وابسته به مواد مؤثر واقع شدند. همچنین بین اثربخشی دو درمان، تفاوت معنادار نبود (01/0p<). طبق نتایج به دست آمده هر دو درمان می توانند با ایجاد تغییر در متغیرهای شناختی مرتبط با سوء مصرف مواد مانند باورهای مرتبط با مواد، عقاید وسوسه انگیز، خودکارآمدی و راهبردهای تنظیم هیجان خطر بازگشت به مصرف مواد را کاهش می دهد. لذا می توان از درمان شناختی - رفتاری و فراشناختی جهت پیشگیری از عود مجدد در افراد وابسته به مواد استفاده نمود.
روابط ساختاری حمایت اجتماعی ادراک شده با ولع مصرف در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگه دارنده با متادون: نقش میانجی حساسیت اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۱۰۶-۸۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی حساسیت اضطرابی در روابط بین حمایت اجتماعی ادراک شده و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگه دارنده با متادون انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمان نگه دارنده با متادون شهرستان خرم آباد در سال 1402 بود. برای تعیین حجم نمونه، از قاعده کلی کلاین (2015) استفاده شد. با در نظر گرفتن 12 متغیر قابل مشاهده و پیش بینی ریزش احتمالی، تعداد 220 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب به روش نمونه گیری در دسترس شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه حساسیت اضطرابی، پرسش نامه حمایت اجتماعی ادراک شده و پرسش نامه ولع مصرف بود داده ها با روش همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS-26 و روش مدل سازی معادلات در نرم افزار AMOS-24 و تحلیل شدند. یافته ها: حمایت اجتماعی ادراک شده اثر مستقیم و منفی معناداری بر ولع مصرف داشت، در حالی که حساسیت اضطرابی اثر مستقیم و مثبت معناداری بر ولع مصرف نشان داد. علاوه بر این، حساسیت اضطرابی نقش واسطه ای معناداری در رابطه ی میان حمایت اجتماعی ادراک شده و ولع مصرف ایفا کرد. به طورکلی، نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: حساسیت اضطرابی به عنوان یک متغیر میانجی می تواند اثرات حمایت اجتماعی بر کاهش ولع مصرف را تضعیف کند. بر این اساس، پیشنهاد می شود مداخلات درمانی با تمرکز بر تقویت شبکه های حمایت اجتماعی و کاهش حساسیت اضطرابی مانند آموزش مهارت های مقابله ای طراحی و اجرا شوند تا به کاهش ولع مصرف و افزایش اثربخشی درمان نگه دارنده کمک شود.
اثربخشی آموزش رویای شفاف بر سوگیری توجه و ولع مصرف در مصرف کنندگان مت آمفتامین در دوره پرهیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۵
۳۰-۷
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در جهت بررسی اثربخشی آموزش رویای شفاف بر سوگیری توجه و ولع مصرف در مصرف کنندگان مت آمفتامین در دوره پرهیز صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه -آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مصرف کنندگان مت آمفتامین در حال ترک شهرتبریز بود که در نیمه اول سال 1402 به مراکز درمانی و بازتوانی اعتیاد مراجعه کردند. تعداد 36 نفر از این جامعه آماری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 18 نفره آزمایشی و 18 نفره کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به تعداد 10 جلسه به مدت 3 هفته تحت مداخله آموزش رویای شفاف و گروه کنترل تحت لیست انتظار قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، از پرسش نامه های ولع مصرف و آزمایه پروب دات استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از این بود که آموزش رویای شفاف بر کاهش سوگیری توجه و ولع مصرف در مصرف کنندگان مت آمفتامین در دوره پرهیز تاثیر معنی داری داشت. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که آموزش رؤیای شفاف می تواند مداخله روان شناختی مفیدی برای بهبود پیامدهای درمان در مصرف کنندگان مت آمفتامین در حال ترک باشد.