مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۸۱.
۵۸۲.
۵۸۳.
۵۸۴.
۵۸۵.
۵۸۶.
۵۸۷.
۵۸۸.
۵۸۹.
۵۹۰.
۵۹۱.
۵۹۲.
خاورمیانه
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
183 - 212
حوزههای تخصصی:
امروزه هوش مصنوعی به عنوان یکی از مهمترین فناوری هایی مدرن از ظرفیت قابل توجهی برای تاثیرگذاری بر سطح قدرت کشورها و شکل دهی به رقابت های منطقه ای و بین المللی برخوردار است. تاثیرات عمیق هوش مصنوعی بر جنگ های نوین نظامی، سایبری و اطلاعاتی به حدی است که برخی آن را در ایجاد یک مسابقه تسلیحاتیجدید و شکل دهی به نظم جدید جهانی، با سلاح های هسته ای دوران جنگ سرد مقایسه می کنند. در این راستا، هوش مصنوعی نظامی از جمله ابزارهایی است که می تواند موازنه سازی در مجموعه امنیتی خاورمیانه را تحت تأثیر قرار دهد. مقاله حاضر این سوال را مطرح می کند که بکارگیری هوش مصنوعی در عرصه نظامی چگونه می تواند توازن نظامی قوا در منطقه خاورمیانه را تغییر دهد؟ فرضیه مقاله این است که «هوش مصنوعی نظامی به عنوان «جانشین» نیروی انسانی و «ضرب کننده نیرو»، این ظرفیت را دارد که با افزایش فزاینده توان نظامی کشورهای منطقه، موازنه قوا در منطقه خاورمیانه را تغییر دهد». این پژوهش به صورت کیفی و با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده وجمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و استفاده از مجلات تخصصی و سایت های معتبر اینترنتی بوده است.
فهم منازعات هویتی خاورمیانه در رویکردهای کارگزارمحور و ساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
269-300
حوزههای تخصصی:
فهم منازعات هویتی خاور میانه در رویکر د های کارگزار محور و ساختار گرا .چکیدهبا پایان جنگ سرد سیستم منطقه ای خاور میانه وارد موجی از تشدید مناز عات بینا هویتی در سه سطح درون دولتی ، بین دولتی و فرا دولتی شد که دو رهیافت متعارض درخصوص تبیین علت بحران های خاور میانه وجود دارد شامل : رویکرد های ساختار گرا که عمدتا مبتنی بر نئو رئالیسم است و رویکر د های کار گزار محور که نقش دولت و عوامل درون دولتی را بررسی می کند . از این رو سؤال اصلی این است که رهیا فت های متعارض سا ختار گرا و کار گزار محور چه رویکر دی به مناز عات بینا هویتی خاور میانه دارند ؟ بر این اساس ، این پژوهش با اتخاذ روشی توصیفی - تحلیلی درصدد تبیین این فرضیه است که ، بر اساس رویکرد ساختار گرا ، تغییر نظم بین المللی پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی باعث ایجاد ابهام قطبیت و رقابت قدرت های بزرگ در سیستم جدید شده است که به احیا و تشدید منازعات بینا هویتی در خاور میانه منجر شده است ، اما بر اساس رویکر د کار گزار محور رقابت دولت های خاور میانه و ضعف دولت های این منطقه باعث گسترش و تشدید مناز عات بینا هویتی شده است . برای گرد آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است .کلید و اژه ها : خاور میانه ، منازعات هویتی ، رویکرد سا ختار گرا ، رویکرد کار گزار محور
داعش و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سوریه و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
395-428
حوزههای تخصصی:
پویایی روند تحولات منطقه چالش ها و فرصت هایی برای ایران فراهم کرده بود. یکی از اصلی ترین چالش ها قوت گرفتن احتمالی احیای داعش در مرزهای ایران به ویژه عراق و سوریه بود. حفظ محیط استراتژیک و تأمین اهداف امنیت ملی برای هر کشوری در اولویت قرار دارد؛ از این رو، ایران در مقام یک قدرت منطقه ای به بحران آفرینی های داعش در قلمرو حیاتی خود بی تفاوت نبوده و نیست. لذا دور کردن خطرات از مرزهای خود، جلوگیری از ملتهب شدن فضای سیاسی و تهدید امنیتی و ایدئولوژیکی منطقه، حفظ تمامیت ارضی خود و رژیم های متحدانش و برقراری توازن منطقه ای از طریق مقابله با گسترش و قدرت گیری جریان های تکفیری در خارج از مرزهای خود از اهداف منطقه ای ایران بوده است. سؤال اصلی مقاله این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال داعش در منطقه خاورمیانه (سوریه و عراق) چه تغییراتی داشته است؟ با توجه به تحولات منطقه ای، این سیاست چه تغییراتی پیش رو خواهد داشت؟ فرضیه تحقیق این است که مبارزه با جریان داعش به علت تحرک پذیری بیشتر در منطقه، عدم تمرکز در کشوری خاص و گسترش شاخه های منطقه ای، دشوار تر و مقابله با آن نیازمند اتحاد اطلاعاتی و امنیتی منطقه ای است. روش تحقیق مقاله توصیفی است و تجزیه و تحلیل داده ها بر مبنای منابع کتابخانه ای انجام شده است. بر اساس این تحقیقات، نتیجه گرفته شده که اقدامات یک جانبه امنیتی، نظامی و اطلاعاتی کشورهای منطقه ممکن است زمینه را برای قدرت گیری مجدد داعش فراهم کند و پیش از هر چیز، سیاست خارجی ایران در منطقه در قبال داعش باید بر مبنای تعاملات امنیتی و اطلاعاتی و حتی تشکیل سازمان منطقه ای با محوریت امنیتی- اطلاعاتی با کشورهای همسو باشد. اگرچه تحولات منطقه از منظر احتمال قدرت گیری داعش چالش هایی را ایجاد کرد، اما این تحولات فرصت مناسبی برای تقویت همکارهای منطقه ای در حوزه امنیتی و اطلاعاتی بود.
تجاری سازی امنیت در استراتژی آمریکا و آینده ترتیبات امنیتی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
453-486
حوزههای تخصصی:
امنیت و بسترسازی برای تحقق آن در خاورمیانه، جزو اصلی ترین استراتژی کشورهای این منطقه بوده است. بخش مهمی از فرایند تحقق امنیت در خاورمیانه با توسل به قدرت های فرامنطقه ای محقق شده است. در این راستا، ایالات متحده سهم مهمی در تأمین امنیت کشورهای عرب حوزه خلیج فارس داشته است. این موضوع با واکنش برخی رؤسای جمهور آمریکا از جمله دونالد ترامپ مواجه شد، با این استدلال که این سیاست به تضعیف ایالات متحده می انجامد. تجاری سازی امنیت در پی انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده، به صورت یک اصل مهم در سیاست خارجی این کشور در مناطق مختلف جهان و از جمله خاورمیانه مطرح شد. گسترش این رویکرد جدید مبنی بر سرباززدن تأمین امنیت کشورها به صورت رایگان، ترتیبات امنیتی منطقه را با نااطمینانی مواجه ساخت. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که بسترها و اهداف تجاری سازی امنیت در استراتژی آمریکا چیست و با توجه به این روند، آینده ترتیبات امنیتی منطقه خاورمیانه به چه صورت خواهد بود. فرضیه اصلی این است که الگوی در نظر گرفته شده توسط ایالات متحده در مقطع چهارساله اول ریاست جمهوری ترامپ و در ماه های ابتدایی ریاست جمهوری وی در دوره دوم، نه تنها موجب تداوم بی ثباتی و تعمیق رقابت های منطقه ای شده بلکه منجر به بازتعریف ترتیبات امنیتی منطقه با محوریت بازیگران بومی و همکاری های چندجانبه بدون حضور ایالات متحده خواهد شد.
واکاوی جایگاه و چشم انداز خاورمیانه در تامین انرژی اتحادیه اروپا در نظام بین الملل در حال تکوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
67 - 86
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جایگاه و چشم انداز منطقه خاورمیانه در تامین انرژی اتحادیه اروپا در نظام بین الملل در حال تکوین می پردازد. به لحاظ تاریخی منطقه خاورمیانه همواره برای کشورهای اروپایی و سپس اتحادیه اروپا به دلایل متعددی دارای اهمیت بسیاری بوده است. با این حال فرضیه مقاله این است که تراکم منابع انرژی در خاورمیانه علت اصلی اهمیت کلیدی این منطقه در دید اروپایی ها بوده است؛ نقشی که متعاقب وقایع مهمی همچون جنگ اوکراین و بحران های این منطقه در حال کم رنگ تر شدن است. تحولات مذکور، اتحادیه اروپا را بر آن داشته تا در سیاستگذاری های تاریخی خود نسبت به خاورمیانه بازنگری نموده و در صدد تعریف الگوی جدید مطلوب خود باشد. مقاله ذیل درصدد است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی جایگاه خاورمیانه نوین در تامین انرژی کشورهای عضو این اتحادیه را، بررسی و چشم انداز مطلوب خاورمیانه از منظر اتحادیه اروپا را ارزیابی کند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تحولات سالهای اخیر نظام بین الملل سیاستگذاران اتحادیه را به سمت تنظیم و تدوین الگویی جدید هدایت نموده که براساس آن گام های اولیه را برای خداحافظی همیشگی با نفت آغاز کند.
راهبرد گازی اسرائیل در خاورمیانه و تاثیر آن بر معادلات انرژی ایران
منبع:
غرب آسیا سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵)
1 - 32
حوزههای تخصصی:
روابط ژئوپلیتیک خاورمیانه پس از کشف ذخایر عظیم گاز در مناطق انحصاری-اقتصادی رژیم اسرائیل، قبرس و مصر، مدیترانه شرقی را به یکی از مناطق مهم انرژی تبدیل ساخت. شکل گیری اتحاد سه گانه بین آن کشورها و سپس مجمع گاز منطقه ای مدیترانه شرقی بین کشورهای صادر کننده و مصرف کننده باعث آن شد که نه تنها همکاری انرژی منطقه ای، بلکه ثبات اقتصادی و سیاسی منطقه چالش برانگیز خاورمیانه با وجود خطوط متعدد درگیری به بحث روز محافل سیاسی و امنیتی تبدیل شود. عمده تحولات انرژی منطقه ای پس از کشف گاز در مدیترانه شرقی متاثر از تحولات گازی رژیم اسرائیل است. این مقاله با مطالعه امنیت انرژی از منظر مکتب کپنهاگ با روش توصیفی-تحلیلی از تحولات گاز مدیترانه شرقی به دنبال پاسخ به این سوال است که، رژیم اسرائیل چگونه از اهرم گاز به توسعه امنیت منطقه ای خود در مدیترانه شرقی پرداخته است؟ و نقش آن بر معادلات امنیت انرژی ایران در چیست؟ و فرضیه مطرح آن است که، کشف گاز در اسرائیل به توسعه روابط اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشورهای حوزه مدیترانه شرقی و سپس بر روند شکل بندی های اقتصادی، سیاسی و امنیتی منطقه خاورمیانه تاثیر گذاشته است.
چین و خاورمیانه نوین: امکان و امتناع نظم نوین منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
177 - 216
حوزههای تخصصی:
اخیراً رفتارهای چین در منطقه خاورمیانه مسئله چگونگی براندازی نظم غربی-آمریکایی و زایش احتمالی یک نظم منطقه ای- چینی را در صدر گفت وگوها قرار داده است. این نوشتار با اتکا بر روش تحلیلی-اکتشافی و کاربست مدل مفهومی نظم های منطقه ای در پرتو نگرش های محیطی به این پرسش اساسی پاسخ می دهد که چه امکان ها و موانعی برای چین در شکل دادن به نظم منطقه ای نوین در خاورمیانه وجود دارد؟ ما استدلال می کنیم که محورهای امکان پکن جهت شکل دهی به نظم نوین منطقه ای در خاورمیانه به ترتیب و غالباً در سطوح ژئواکونومیک و ژئوکالچر قرار دارند و اهم محورهای امتناع نیز در سطح ژئوپلیتیک قابل تبیین اند. همچنین نشان می دهیم که نقطه قوت حضور چین در خاورمیانه در سطح ژئواکونومیک و ژئوکالچر متأثر از وجود ظرفیت های اقتصادی و فرهنگی نظیر ادغام اقتصاد خاورمیانه در اقتصاد چین و توسعه نفوذ فرهنگی در پرتو خود برندسازی است و پاشنه آشیل آن نیز در سطح ژئوپلیتیک متأثر عوامل داخلی و منطقه ای نظیر افراط در اصرار بر اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها و سندرم سواری مجانی در حاشیه معماری امنیتی غربی قرار گرفته است.
بحران حقوق بشر و استعمارزدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق بشر سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
199 - 218
حوزههای تخصصی:
در حوزه حقوق بشر، رویکرد بین رشته ای به موضوع به جای تحلیل های صرفاً حقوقی، به طور فزاینده ای رایج شده است. بنابراین، لازم است تحقیقاتی در مورد استعمارزدایی از حقوق بشر انجام شود. هدف این مقاله، بررسی چالش های سیاسی، اقتصادی و فلسفی در نظریه پردازی حقوق بشر و صلح از دیدگاه جنوب جهانی است. بخش اول این مقاله، گفتگویی بین نظریه انتقادی حقوق بشر و اندیشه استعمارزدایی را مطرح می کند و به تاریخ استعمار پرداخته و آن را به مباحث جاری در زمینه حقوق بشر پیوند می دهد. بخش دوم مقاله، تحلیلی از استعمارزدایی جنسیتی در جهان با پیشنهادی برای دیدگاه فرامدرن حقوق بشر و فمینیسم است.
تاثیر عوامل اقتصادی بر مداخله گرایی عربستان سعودی در کشورهای خاورمیانه (2020-2001)
حوزههای تخصصی:
عربستان سعودی کشوری است که درآمد سرشاری را از منابع نفتی و سوخت های فسیلی داشته و این منابع مالی تاثیر بسیاری بر سیاست گذاری های این کشور، به خصوص در مداخله آن در دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه داشته است. البته مداخله گرایی عربستان سعودی موضوعی است که بر اساس مبانی و رویکردهای مختلف مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته و می توان به عوامل و دلایل مختلف در این زمینه پرداخت، اما هدف این مقاله بررسی تاثیر عوامل اقتصادی بر مداخله گرایی این کشور در دیگر کشورهای منطقه است. در واقع سوال این است که عوامل اقتصادی چه تاثیری بر مداخله گرایی عربستان سعودی در دیگر کشورهای خاورمیانه داشته است؟ در پاسخ به این پرسش، فرض بر این است که میان تغییر وضعیت عوامل اقتصادی و نوع و میزان مداخله گرایی عربستان سعودی در دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه رابطه مستقیم وجود داشته است. بررسی های کتابخانه ای و آماری در یک چارچوب مقایسه ای در این مقاله به وضوح نشان می دهد که منابع مالی و جهت گیری های اقتصادی عربستان ارتباط مستقیمی با اهداف سیاسی این کشور برای پی گیری سیاست تبدیل شدن به قدرت برتر منطقه ای داشته است. در واقع سیاست مداخله گرایی عربستان تحت تاثیر شرایط اقتصادی این کشور قرار داشته و هر اندازه رشد اقتصادی این کشور روند مثبت بیشتری را طی کرده و منابع مالی و سرمایه های این کشور بیشتر شده، مداخله گرایی و نفوذ آن در کشورهای هدف، روندی سریع تر به خود گرفته و گسترش بیشتری یافته است.
تاثیر توافق 2023 ایران و عربستان در پکن بر ثبات و دیپلماسی در خاورمیانه
حوزههای تخصصی:
توافق 2023 ایران و عربستان در پکن و تاکید بر بکارگیری دیپلماسی موجب واکنش های بسیاری گردید و عده ی زیادی آن را به ثبات در خاورمیانه گره زدند. پرسش پژوهش این است که توافق ایران و عربستان در پکن و تاکید بر بکارگیری دیپلماسی در حل و فصل اختلافات، چگونه قابل ارزیابی است و چه تاثیری بر ثبات پایدار در خاورمیانه دارد؟ هدف پژوهش واکاوی زمینه های لازم برای استمرار دیپلماسی و ارتباط آن با ثبات در خاورمیانه است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است؛ چارچوب مفهومی آن با استفاده از ادبیات رئالیستی صورت بندی گردیده و رابطه ثبات پایدار، دیپلماسی و نقش موازنه قوا در این زمینه تبیین می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد مادامیکه بازیگران اصلی یک منطقه نسبت به جایگاه خود حالتی تجدیدنظرطلبانه داشته و به دنبال گسترش حوزه های نفوذ خود باشند، نشان از وجود تفکر استیلا و عدم وجود ایده دیپلماسی در آنان است. وجود ایده دیپلماسی میان بازیگران اصلی منطقه است که می تواند ثبات پایدار را بوجود آورد و استفاده تاکتیکی از دیپلماسی اغلب به ثباتی موقت می انجامد. توافق 2023 ایران و عربستان در پکن اگرچه می تواند گام مهمی برای حل و فصل یا مدیریت مسالمت آمیز برخی اختلافات کنونی باشد اما جنبه های بالایی از تاکتیکی بودن این توافق قابل مشاهده است و لزوما این توافق برآمده از ایده دیپلماسی نمی باشد. اما اینکه این تاکتیک می تواند به ایده تبدیل شود و ثبات پایدار در خاورمیانه را نوید دهد مستلزم نتایج توافق کنونی و روندهایی است که طرفین در ادامه اتخاذ خواهند کرد.
نقش صدور انقلاب اسلامی ایران در معادلات راهبردی خاورمیانه در پرتو نظریه سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بدو تکوین انقلاب اسلامی، ضرورت صدور آموزه های برخاسته از متن نظری و عملی انقلاب به خارج از مرزهای جغرافیایی، با هدف تداوم حیات انقلاب اسلامی در داخل کشور و بسط آن در میان سایر ابنای نوع بشری، فراتر از قلمرو ملّی، حس گردید و در دستور کار فکری و عملی اندیشمندان و دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی، علی رغم فراز و فرودهایی، قرار گرفت . در این راستا پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سؤال است که نقش صدور انقلاب اسلامی ایران در معادلات راهبردی خاورمیانه در پرتو نظریه سازه انگاری است؛ چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد از آن جا که می توان مشخّصتاً اصولی هم چون رهایی بخشی به نوع بشری؛ دگردیسی در سازوکار حاکم بر نظام جهانی؛ عدالت گستری در نظام جهانی و نفی هژمونی بین المللی را به عنوان مبانی نظری صدور انقلاب اسلامی ایران در نظر گرفت، لذا در این راستا با توجه به رهیافت برسازی، بخصوص در قالب الگوهای سه گانه ارتباطی دوستی، دشمنی و رقابت تئوریزه شده از سوی الکساندر ونت، می توان این مفروض را لحاظ داشت که صدور انقلاب اسلامی، دو پیامد کلّی را در منطقه سبب گردیده است: الف- صدور انقلاب اسلامی، باعث شده است که جبهه گیری های سه گانه دوستی، دشمنی و رقابت از سوی واحدهای سیاسی دولتی خاورمیانه معطوف به جمهوری اسلامی ایران اتّخاذ شود. ب- صدور انقلاب اسلامی باعث شده است تا میزان نفوذ و مداخله گری بازیگران دولتی و غیردولتی برون منطقه ای در منطقه منا، به مراتب کاسته شود.
راهبرد سیاست خارجی امارات در بحران سوریه. 2011 - 2024(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری موج انقلاب های عربی در پایان سال 2010 در خاورمیانه، الگوی نظم منطقه و کنش برخی از بازیگران منطقه ای را متحول و دگرگون ساخت. تحولات ناشی از خیزش های مردمی و افول قدرت های کلاسیک منطقه نظیر مصر، سوریه و عراق،امارات متحده عربی را ترغیب نمود تا با افزایش ثقل ژئوپلیتیک خود، به عنوان قدرت نوظهور و بازیگر کلیدی در معادلات منطقه ای نقش آفرینی کند. امارات که تا سال 2011 روابط خوبی با دولت بشار اسد برقرار کرده بود و یکی از بزرگ ترین سرمایه گذاران خارجی در سوریه به شمار می رفت، با آغاز بحران، روابط دیپلماتیک خود را با دمشق قطع کرد و به حمایت از اپوزیسیون سوریه پرداخت. سال های 2012 تا 2014، دوران سیاست خارجی تهاجمی و اوج تلاش های امارات برای سرنگونی دولت بشار اسد بود، اما از ابتدای 2018 رویکرد ابوظبی از سیاست تهدید و فشار به سیاست تنش زدایی و عادی سازی روابط تغییر یافت.سفر وزیر خارجه امارات به دمشق در پایان سال 2021 و سفر بشار اسد به امارات در آغاز سال 2022 نقطه عطفی در روابط امارات و سوریه به شمار می رود. از این رو، پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و الکترونیکی به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که دلیل چرخش امارات از سیاست تهاجمی به عادی سازی روابط با سوریه چیست؟ در پاسخ به این پرسش، نویسنده با کاربست چارچوب مفهومی پراگماتیسم، این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که ملاحظات منطقه ای و بین المللی و مؤلفه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی، منجر به تغییر رویکرد سیاست خارجی امارات در قبال بحران سوریه شده است