مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
سبک مدیریت کلاس
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین یادگیری خودگردان و جهت گیری هدف با سبک مدیریت کلاس دردانشجو معلمان بود. بدین منظور، 300 دانشجو معلم (100 دختر، 200 پسر) انتخابشدند و به پرسشنامه های یادگیری خودگردان (SRLQ)، جهت گیری هدف (GOQ) و سبک مدیریتکلاس (CMSQ)پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که یادگیری خودگردان باجهت گیری هدف یادگیری و سبک مدیریت آزادانه، رابطه مثبت و معنادار و با جهت گیری هدف عملکردی و سبک مدیریت آمرانه، رابطه منفی و معنادار دارد. جهت گیری هدف یادگیری با سبک مدیریت آزادانه، رابطه مثبت و معنا دار و با سبک مدیریت آمرانه، رابطه منفی و معنا دار داشت. جهت گیری هدف عملکردی با سبک مدیریت آمرانه رابطه مثبت و معنادار و با سبک مدیریت آزادانه، رابطه منفی و معنادار داشت. روش تحلیل مسیر حاکی از برازش خوب مدل بود و نشان داد که یادگیری خودگردان بر سبک مدیریت آزادانه و آمرانه اثر مستقیم معنادار دارد و همچنین از طریق جهت گیری هدف یادگیری و عملکردی بر سبک مدیریت آزادانه و آمرانه اثر غیرمستقیم معنادار به دست آمد. نتایج این پژوهش می تواند برای مراکز تربیت معلم و دانشجو معلمان مفید باشد.
بررسی تاثیر جو مدرسه بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری سبک مدیریت کلاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
242 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر جو مدرسه بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد با میانجی گری متغیر سبک مدیریت کلاسی انجام گرفت. روش: روش تحقیق در این مطالعه توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر خرم آباد تشکیل دادند با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و بر اساس جدول ( krejcie & morgan) تعداد 360 نفر به عنوان نمونه از میان دانش آموزان انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه جو مدرسه Hopin &Croft (1963)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی Morgan and Jinks (1999)و پرسشنامه سبک مدیریت کلاسWolfgang and Glickman (1986) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون معادلات ساختاری نشان داد که جومدرسه بر خودکارآمدی تأثیر مثبت داشت .همچنین سبک مدیریت بر خودکارآمدی تأثیر مثبت داشته و نقش میانجی برای تأثیر جومدرسه بر خودکارآمدی موردتاییدقرارگرفت.
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین سبک های مدیریت کلاس معلمان با ابعاد مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
137 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف :پژوهش حاضر باهدف طراحی و تبیین الگوی روابط سبک های مدیریت کلاس معلمان با ابعاد مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه انجام شده است. روش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی استفاده شده است و جامعه آماری شامل دانش آموزان نواحی 1، 2 و 3 شهر کرمانشاه به تعداد 11777 نفر و معلمان نواحی 1، 2 و 3 شهر کرمانشاه به تعداد 403 نفر بوده است. حجم نمونه در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 394 نفر دانش آموز و تعداد 197 نفر از معلمان به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سبک های مدیریت کلاس درس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها به تأیید متخصصین و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 928/.904/؛ و 94/. محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS24، AMOS23 استفاده شده است. یافته ها: پژوهش نشان داد، همبستگی بین سبک های مدیریت کلاس معلمان و مهارت های اجتماعی (37/0= r) و همبستگی بین مهارت های اجتماعی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان (55/0=r) و همبستگی میان سبک های مدیریت کلاس معلمان با عملکرد تحصیلی دانش آموزان برابر (45/0=r) و از لحاظ آماری در سطح (001/0=p) معنی دار است؛ نتیجه گیری: بنابراین متغیر سبک های مدیریت کلاس معلمان بر عملکرد تحصیلی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیرگذار بوده است. لذا، سبک های مدیریت کلاس معلمان با تأکید بر مهارت های اجتماعی؛ مهارت مکالمه؛ فعالیت های گروهی؛ مهارت دوست یابی؛ خود تنظیمی و مدیریت بحران و تعارض می تواند بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیرگذار می باشد.
رابطه بین خودکارآمدی با سبک مدیریت کلاس اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۵
51 - 66
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف کلی این تحقیق بررسی رابطه خودکارآمدی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی با سبک مدیریت کلاس آنان بود. روش: این پژوهش ازنظر هدف، تحقیقی کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش، نوعی تحقیق همبستگی است. جامعه آماری تحقیق اساتید و اعضای هیئت علمی یکی از مراکز آموزش عالی نیروهای مسلح بود. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و حجم نمونه 100 نفر بود. نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، بین خودکارآمدی با سبک مدیریت کلاس رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد همچنین مؤلفه های خودکارآمدی ازجمله شایستگی های فردی، شایستگی های اجتماعی و شایستگی تدریس با سبک مدیریت کلاس ارتباط مستقیم و معناداری داشته، ولی بین شایستگی های پژوهشی با سبک مدیریت کلاس ارتباط معناداری مشاهده نشد. بحث : با توجه به رابطه خودکارآمدی با سبک مدیریت کلاس اعضای هیئت علمی، بایستی برای اثربخش نمودن کلاس ها در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی برای ارتقای خودکارآمدی اعضای هیئت علمی برنامه ریزی لازم را انجام داد.
بررسی شادکامی دانش آموزان دوره اول ابتدایی در بستر سبک مدیریت کلاس
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف گفتمان سازی در باب سنجش عواطف و احساسات دانش آموزان ابتدایی و بررسی رابطه سبک های مدیریت معلم با میزان شادکامی ان ها انجام شد. جامعه آماری، کلیه کلاس های دوره اول مقطع ابتدایی نواحی سه، چهار و شش مشهد و حجم نمونه، 28 کلاس که دانشجویان کارورز در آن جضور داشتند، به روش در دسترس انتخاب شدند، بود. به منظور سنجش سبک مدیریت کلاس، پرسشنامه محقق ساخته، برمبنای پرسشنامه ولفگانگ و گلیکمن که توسط یزدی و همکاران به زبان فارسی برگردانده شده است و جهت سنجش میزان شادکامی، پرسشنامه شادکامی آکسفورد که توسط ارگیل تهیه شده است، مبنای کار قرار گرفت. روایی محتوایی، هر پرسشنامه به صورت جداگانه توسط 3 متخصص مورد تایید قرارگرفت. همچنین پایایی هر پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برای سبک مدیریت کلاس 86/ 0 و برای شادکامی 82 /0 محاسبه و تایید شد. در نتایج حاصل بین سبک مدیریتی کلاس درس و جنسیت، همچنین بین سبک مدیریتی کلاس درس و سابقه کار معلم رابطه معناداری مشاهده نشد، اما بین سبک مدیریت کلاس درس و شادکامی دانش آموزان همبستگی معکوس و معنادار وجود دارد. همچنین سبک مدیریت مداخله گرایانه معلمان در کلاس درس، کاهش شادکامی دانش آموزان را نشان می دهد. نوآوری این پژوهش در انتخاب سن دانش آموزان و نحوه پاسخگویی به پرسشنامه ها، از شیوه خوداظهاری به شیوه دیگراظهاری بود. در نهایت به متولیان اسناد بالادستی، صاحب نظران و تعلیم و تربیت، پژوهشگران آتی و معلمین پژوهشگر توصیه های جدی برای ارتقا شادکامی و خلق فرصت های جدید ارائه گردید.
بررسی سبک مدیریت کلاس و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی(دوره دوم) شهر سبزوار
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی رابطه ی بین سبک مدیریت کلاس توسط اساتید و انگیزش پیشرفت دانش آموزان دوره دوم مقطع ابتدایی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری دانش آموزان رشته علوم تربیتی تعداد نمونه آماری 326 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سبک های مدیریت کلاس ولفانگ (1970) و انگیزش تحصیلی هرمنس (1977) به ترتیب با پایایی 0/73 و 0/88 انجام شد. یافته نشان داد بین سبک های مدیریت کلاس با آزادمنشانه و مشاوره ای با انگیزش تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، بین سبک استبدادی و انگیزش رابطه منفی و معناداری وجود دارد و بین سبک بی تفاوت با انگیزش تحصیلی رابطه وجود نداشت. در راستای یافته های پژوهش بحث و پیشنهادهایی ارائه شد.
رابطه سبک مدیریت کلاس و مهارت های ارتباطی معلم با انگیزش تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر کرمانشاه
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
206 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه سبک مدیریت کلاس و مهارت های ارتباطی معلم با انگیزش تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1403-1402 بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی است؛ همچنین این پژوهش با توجه به گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 200 نفر به عنوان نمونه با توجه به حجم نمونه و با استفاده از جدول مورگان انتخاب و معلمان به پرسشنامه های سبک مدیریت کلاس درس و مهارت های ارتباطی و دانش آموزان به پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر پاسخ دادند. نتایج نشان داد متغیرهای سبک مدیریت کلاس درس و مهارت های ارتباطی به شکل مثبت و معنی داری انگیزش تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی می کنند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت بین سبک مدیریت کلاس و مهارت های ارتباطی معلم با انگیزش تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد که می تواند موردتوجه سازمان آموزش وپرورش، معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.
ارائه مدل علی ادراک از سبک مدیریت کلاس و خودناتوان سازی تحصیلی با نقش واسطه ای سرمایه های روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۸
219-246
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل علی ادراک از سبک مدیریت کلاس و خود ناتوان سازی تحصیلی با نقش واسطه ای سرمایه های روان شناختی درمیان دانش آموزان انجام گرفت. روش انجام پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان آباده به تعداد 4100 نفر در سال تحصیلی 1402-1401 بود که 351 نفر از دانش آموزان به صورت طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه های سبک مدیریت کلاس (ولفگانک و گلیکمن، 1986)، خود ناتوان سازی تحصیلی(میجلی و همکاران، 2000) و سرمایه های روان شناختی(لوتانز و همکاران، 2007) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر با نرم افزار لیزرل ورژن52/8 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سبک مدیریت کلاس تعاملی و غیر مداخله گر اثر مستقیم و مثبت بر سرمایه های روان شناختی دارد و سبک مدیریت کلاس مداخله گر اثر مستقیم و منفی بر سرمایه های روان شناختی دارد. همچنین، افزایش سرمایه های روان شناختی مستقیما بر خود ناتوان سازی تحصیلی تاثیر منفی بر جای می گذارد. سبک مدیریت تعاملی و غیرمداخله گر بصورت غیرمستقیم و با واسطه گری سرمایه های روان شناختی موجب کاهش خودناتوان سازی می شود و سبک مدیریت مداخله گر بصورت غیرمستقیم سبب افزایش خود ناتوان سازی می شود.
نتایج پژوهش نشان داد از میان متغیرهای برونزا به ترتیب سبک مدیریت تعاملی (31/0-)، سبک مدیریت غیر مداخله گر(28/0-) و سبک مدیریت مداخله گر(23/0) بالاترین تا پایین ترین ضریب همبستگی را با خود ناتوان سازی تحصیلی دارا می باشند که همه ضرایب در سطح 01/0 معنی دار می باشند از میان متغیر های درونزا نیز به ترتیب خودکارآمدی(49/0-)، خوش بینی(42/0-)، تاب آوری(40/0-)و امیدواری(38/0-)، بالاترین تا پایین ترین ضریب همبستگی را با خود ناتوان سازی تحصیلی دارا هستند که تمامی این ضرایب منفی و از نظر آماری در سطح 01/0 معنی دار هستند. بالاترین ضریب همبستگی مربوط به رابطه بین خودکارآمدی و خودناتوان سازی تحصیلی(49/0-) و پایین ترین ضریب همبستگی در این ماتریس مربوط به رابطه بین سبک مداخله گر و سبک تعاملی(18/0-) است که هر دو از نظر آماری در سطح 01/0 معنی دار هستند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که بهبود ادراک دانش آموزان از سبک مدیریت کلاس از طریق به کارگیری رویکردهای تعاملی و غیرمداخله گرانه، همراه با تقویت سرمایه های روان شناختی، می تواند به عنوان یک راهبرد مؤثر در کاهش خودناتوان سازی تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.